💠 تولدی نو در جامعه شناسی سیاسی کشور
بیانات مهم رهبر معظم انقلاب در مراسم بیست و هفتمین سالگرد رحلت امام خمینی (ره) همچون بسیاری از بیانات ایشان، حاوی نکات و مواضع راهبردی مهمی بود. یکی از مهمترین دغدغه های رهبری،👈 عبور از عناوین رایج و کاذب در فضای سیاسی و ورود به مباحث و مسایل ریشه ای و حقیقی است. از این رو ایشان فضای سیاسی کشور را بر مبنای گفتمان و جریان #جبهه ای ترسیم کردند. در این نوشتار به تحلیل مختصات گفتمانی دو گانه #انقلاب-ضدانقلاب می پردازیم.
🔸ضرورت بازنگری در صورتبندی جریانشناسی سیاسی کشور
موضوع #شکافهای اجتماعی یکی از مباحث مهم در جامعهشناسی سیاسی است. شکاف های اجتماعی بیانگر خطوط تمایز و تعارضی است که بر سر اعتقادات، منافع، جهت گیری ها و عملکرد گروه های مختلف فعال یا مؤثر در عرصه جامعه وجود دارد و گاه و بی گاه این گروه ها را به اشکال مختلف رویاروی یکدیگر قرار می دهد. آنچه اهمیت توجه به این گسست ها را افزایش میدهد؛ #فعال بودن یا نبودن این شکاف هاست
در کشور ما نیز شکاف «ایدئولوژیک- سیاسی» یکی از مهمترین شکاف های اجتماعی فعال است که جامعه را به دو بخش #سکولار و #غیرسکولار و نیز در بعد سیاسی تحت دو عنوان #اصلاحطلب و #اصولگرا تقسیم میکند. اما واقعیت های جامعه حاکی از آن است که در شرایط فعلی دوگانههای سابق از جمله راست و چپ یا اصولگرا و اصلاحطلب؛ از توضیح واقعیتهای موجود ناتوان هستند. زیرا اصولا جناح بندي های موجود در کشور ما از منطق خاصی پیروی نمیکنند و فاقد مانیفست دقیق و روشن هستند. این گروه ها غیر واقعی و مقطعي هستند و به طور کلی می توان گفت تقسيم بندي های سیاسی موجود با آنچه در ادبيات سياسي جهان وجود دارد سازگاري ندارد؛ چه بسيار چپ هايي كه شعار و رفتار راست مي دهند و چه بسيار راست هايي كه شعار و عملكرد چپ سر مي دهند!
مساله دیگر اینست که این دوگانه ها هرکدام معرف گفتمانی خاص هستند، از این رو روی کار آمدن هر دولت مساوی با اجرای یک گفتمان مدیریتی متفاوت بوده است، این تکثر گفتمانی سبب شده که برنامه های بلند مدت در حوزه های اجرایی کشور به درستی تدوین و اجرا نشوند و گاه روند امور به صورت کامل متناقض با دولت قبلی به اجرا درآید.
🔸 به دلایل پیش گفته، دوگانههای سابق از توضیح واقعیتهای موجود اجتماعی و سیاسی کشور ناتوان هستند. و صحنه اجتماعی و سیاسی جامعه باید بر اساس گفتمانی جدید که واجد ظرفیت های واقعی برای بازنمایی ذهنیت های اجتماعی باشد تقسیمبندی شود.؛ حال که درگیری واقعی در داخل و خارج کشور بر سر #اسلام و حاکمیت کامل و جامع آن (بر اساس مدل فقاهتی شیعی و منطبق با الگوی ولایت فقیه) در بین مدافعان و مخالفان این هدف در جریان است تلقی وجود جبهه آرایی جدید حول محور دوگانه «انقلاب – ضد انقلاب» منطقی است.
محمد عبدالهی
متن کامل را در ستون یادداشت همشهری، 23خرداد بخوانید
_________________________
کانال تحلیل های راهبردی👇👇
https://telegram.me/joinchat/Ag3Xyj3BfnPrtHhM_JhiSQ
بیانات مهم رهبر معظم انقلاب در مراسم بیست و هفتمین سالگرد رحلت امام خمینی (ره) همچون بسیاری از بیانات ایشان، حاوی نکات و مواضع راهبردی مهمی بود. یکی از مهمترین دغدغه های رهبری،👈 عبور از عناوین رایج و کاذب در فضای سیاسی و ورود به مباحث و مسایل ریشه ای و حقیقی است. از این رو ایشان فضای سیاسی کشور را بر مبنای گفتمان و جریان #جبهه ای ترسیم کردند. در این نوشتار به تحلیل مختصات گفتمانی دو گانه #انقلاب-ضدانقلاب می پردازیم.
🔸ضرورت بازنگری در صورتبندی جریانشناسی سیاسی کشور
موضوع #شکافهای اجتماعی یکی از مباحث مهم در جامعهشناسی سیاسی است. شکاف های اجتماعی بیانگر خطوط تمایز و تعارضی است که بر سر اعتقادات، منافع، جهت گیری ها و عملکرد گروه های مختلف فعال یا مؤثر در عرصه جامعه وجود دارد و گاه و بی گاه این گروه ها را به اشکال مختلف رویاروی یکدیگر قرار می دهد. آنچه اهمیت توجه به این گسست ها را افزایش میدهد؛ #فعال بودن یا نبودن این شکاف هاست
در کشور ما نیز شکاف «ایدئولوژیک- سیاسی» یکی از مهمترین شکاف های اجتماعی فعال است که جامعه را به دو بخش #سکولار و #غیرسکولار و نیز در بعد سیاسی تحت دو عنوان #اصلاحطلب و #اصولگرا تقسیم میکند. اما واقعیت های جامعه حاکی از آن است که در شرایط فعلی دوگانههای سابق از جمله راست و چپ یا اصولگرا و اصلاحطلب؛ از توضیح واقعیتهای موجود ناتوان هستند. زیرا اصولا جناح بندي های موجود در کشور ما از منطق خاصی پیروی نمیکنند و فاقد مانیفست دقیق و روشن هستند. این گروه ها غیر واقعی و مقطعي هستند و به طور کلی می توان گفت تقسيم بندي های سیاسی موجود با آنچه در ادبيات سياسي جهان وجود دارد سازگاري ندارد؛ چه بسيار چپ هايي كه شعار و رفتار راست مي دهند و چه بسيار راست هايي كه شعار و عملكرد چپ سر مي دهند!
مساله دیگر اینست که این دوگانه ها هرکدام معرف گفتمانی خاص هستند، از این رو روی کار آمدن هر دولت مساوی با اجرای یک گفتمان مدیریتی متفاوت بوده است، این تکثر گفتمانی سبب شده که برنامه های بلند مدت در حوزه های اجرایی کشور به درستی تدوین و اجرا نشوند و گاه روند امور به صورت کامل متناقض با دولت قبلی به اجرا درآید.
🔸 به دلایل پیش گفته، دوگانههای سابق از توضیح واقعیتهای موجود اجتماعی و سیاسی کشور ناتوان هستند. و صحنه اجتماعی و سیاسی جامعه باید بر اساس گفتمانی جدید که واجد ظرفیت های واقعی برای بازنمایی ذهنیت های اجتماعی باشد تقسیمبندی شود.؛ حال که درگیری واقعی در داخل و خارج کشور بر سر #اسلام و حاکمیت کامل و جامع آن (بر اساس مدل فقاهتی شیعی و منطبق با الگوی ولایت فقیه) در بین مدافعان و مخالفان این هدف در جریان است تلقی وجود جبهه آرایی جدید حول محور دوگانه «انقلاب – ضد انقلاب» منطقی است.
محمد عبدالهی
متن کامل را در ستون یادداشت همشهری، 23خرداد بخوانید
_________________________
کانال تحلیل های راهبردی👇👇
https://telegram.me/joinchat/Ag3Xyj3BfnPrtHhM_JhiSQ
🔵 سین برنامههای انتخاباتی اصلاحطلبان
9 ماه مانده به انتخابات 96، جریان لیبرال جنگ رسانهای پرنیرنگی را با #تخریب_شهردار تهران کلید زده است. این بازی از اواخر مرداد ماه، با دروغپردازی و موجسازی رسانهای درباره واگذاری برخی املاک به اعضای اصولگرای شورای شهر آغاز شد. با کلیدواژه «ٍٍ#املاک_نجومی» که درست در مقابل کلیدواژه رایج «#فیشهای_نجومی» مختص فیشهای میلیونی برخی مدیران دولتی طراحی شده بود. پس از آن رسانهها و چهرههای اصلاح طلب (از جمله در روزنامه آفتاب یزد، مقاله «دوئل 96 چالشیتر از دوئل 92»، و روزنامه شرق با یادداشت «این هیولا با قالیباف چه خواهد کرد ») به سناریوخوانی انتخابات 96 پرداخته و بر چالشهای اصلی قالیباف همچون «حوادث کوی دانشگاه، عدم حمایت اصولگرایان و همین شائبه واگذاریها» به عنوان مهمترین برگ برندههای روحانی در مقابل رقیب احتمالی یا قطعی خود (قالیباف) مانور دادهاند. اما جریان لیبرال چه سناریوها و برنامههایی برای انتخابات 96 در نظر دارد؟ رصد این جریان نشان میدهد که در این خصوص بر چند ضلع متمرکز شدهاند و خواهند شد:
1⃣ هدفمند کردن آتش توپخانه بر شهرداری
جریان اصلاح طلب- اعتدالگرا از هم اینک بر آقای #روحانی به عنوان کاندیدای اصلی خود به قطعیت رسیدهاند و سایر گزینهها همچون ظریف و... یک ردگمکنی برای کاهش فشارها و انتقادهای رسانهای از روحانی قلمداد میشود. آنها همچنین رقیب قطعی خود را نه احمدینژاد و نه هیچ چهره اصولگرای دیگری جز «آقای #قالیباف» نمیبینند و به همین دلیل آتش توپخانه خود را در هفتههای اخیر، به سوی شهرداری شیفت دادهاند. اکنون دیگر علاوه بر تقصیراندازی ضعفها بر دولت قبل، چهرههای دولتی یک «دشمن جدید» نیز برای افکار عمومی طراحی کردهاند: شهردار تهران.
2⃣ سواستفاده از تشتت و پراکندگی اردوگاه #اصولگرا
همچون انتخابات 92 جریان لیبرال باز هم بر تشتت و تفرق اردوگاه اصولگرایان حسابی ویژه باز کرده است. تحریک چهرههای گوناگون اصولگرا حتی کم وزن و ناشناس به حضور در انتخابات برای تکثر هر چه بیشتر در جبهه اصولگرا، به شدت از سوی این جریان دنبال میشود. از سوی دیگر، این جریان، بر اصولگرایان مذبذب (تحت عنوان اصولگرایان معتدل) هم به شدت دل بسته است تا بلکه بتواند آنها را به اعلام حمایت رسمی از روحانی به عنوان نامزد اصولگرایان وادار کند.
3⃣ رقیب سوزی به جای #عمل، جنگ رسانهای به جای رقابت کارنامهها
افول صعودی محبوبیت دولت در افکار عمومی خصوصاً پس از برجام، صدای اصلاحطلبان حامی او را هم درآورده و آنها را به ارائه راهکارهایی برای گشایش موقتی فضای اقتصادی احتمالاً با اقدامات پوپولیستی در آستانه انتخابات، ترغیب کرده است.
جریان لیبرال با بازی تخریب هم به دنبال تعویض جای #شاکی و #متشاکی است و با تحریف افکار عمومی از مطالبات اصلی و وعدههای چهار سال پیش دولت، مفری برای خود مییابد؛ هم رییسجمهور وقت را به عنوان منتقد وضع موجود و #اپوزیسیون دوآتشه برای جذب آرای خاکستری جا خواهد زد و هم قالیباف را به جای احمدینژاد سیبل حملات خواهد کرد. جریان لیبرال در این راه البته نشان داده که از هر اقدام غیراخلاقی و خصوصاً دروغ بستن و #شایعهسازی های تهاجمی، فروگذار نمیکند. طراحی شایعات دهنپرکنی چون «بذل و بخشش شهردار به مدیران زیردستش» نخستین پروژه این جریان بود تا چهره مثبت و سازنده شهرداری در اذهان عمومی را مخدوش کند. آنها معتقدند #پمپاژ_شایعات، حتی اگر پس از آن، حقیقت برملا شود، تأثیر روانی خود را بر بخشی از جامعه خواهد گذاشت و افکار عمومی را درگیر خواهد کرد. چنانکه در پروژه پروندهسازی ملکی برای شورای شهر آنها حتی از دروغ ساختن درباره برخی خبرنگاران صدا و سیما هم ابا نکردند. بمبسازی، بزرگنمایی و پر و بال دادن کاریکاتوری به کوچکترین رخداد و حادثه روزمرهای در حوزه شهر تهران و زیرمجموعه شهرداری و افزایش حساسیتهای عمومی نسبت به وقایع عادی شهر، از دیگر اضلاع این جنگ رسانهای است.
📌 فروریختن یک ساختمان، برخورد با یک متکدی یا دستفروش، نارضایتی فردی از فلان اقدام شهرداری، حادثهای در یک ایستگاه مترو، تحریک اصناف زیرمجموعه یا مرتبط با شهرداری و دهها سوژه این چنینی، مواردی هستند که جریان لیبرال با بمبسازی از آنها، تلاش میکند جنگ رسانهای پرآتشی علیه شهردار رقم بزند. در این میان، هماهنگی قابل توجهی بین رسانههای داخلی جریان لیبرال و رسانههای بیگانه خصوصاً بیبیسی فارسی و شبکه صهیونیستی من و تو وجود دارد. سوژهیابی، پاس گل دادن سوژهها، آب و تاب دادن و ایجاد یک خط روانی تهاجمی برای بی اعتبار کردن شهردار، با هر چوب خشکی، پروژه اصلی جریان لیبرال در مقابله با رقیب انتخاباتی روحانی خواهد بود. محمد عبدالهی
✍ متن یادداشت در روزنامه صبح نو: https://sobhe-no.ir/newspaper/87/3/2184
👉 @abdollahy
9 ماه مانده به انتخابات 96، جریان لیبرال جنگ رسانهای پرنیرنگی را با #تخریب_شهردار تهران کلید زده است. این بازی از اواخر مرداد ماه، با دروغپردازی و موجسازی رسانهای درباره واگذاری برخی املاک به اعضای اصولگرای شورای شهر آغاز شد. با کلیدواژه «ٍٍ#املاک_نجومی» که درست در مقابل کلیدواژه رایج «#فیشهای_نجومی» مختص فیشهای میلیونی برخی مدیران دولتی طراحی شده بود. پس از آن رسانهها و چهرههای اصلاح طلب (از جمله در روزنامه آفتاب یزد، مقاله «دوئل 96 چالشیتر از دوئل 92»، و روزنامه شرق با یادداشت «این هیولا با قالیباف چه خواهد کرد ») به سناریوخوانی انتخابات 96 پرداخته و بر چالشهای اصلی قالیباف همچون «حوادث کوی دانشگاه، عدم حمایت اصولگرایان و همین شائبه واگذاریها» به عنوان مهمترین برگ برندههای روحانی در مقابل رقیب احتمالی یا قطعی خود (قالیباف) مانور دادهاند. اما جریان لیبرال چه سناریوها و برنامههایی برای انتخابات 96 در نظر دارد؟ رصد این جریان نشان میدهد که در این خصوص بر چند ضلع متمرکز شدهاند و خواهند شد:
1⃣ هدفمند کردن آتش توپخانه بر شهرداری
جریان اصلاح طلب- اعتدالگرا از هم اینک بر آقای #روحانی به عنوان کاندیدای اصلی خود به قطعیت رسیدهاند و سایر گزینهها همچون ظریف و... یک ردگمکنی برای کاهش فشارها و انتقادهای رسانهای از روحانی قلمداد میشود. آنها همچنین رقیب قطعی خود را نه احمدینژاد و نه هیچ چهره اصولگرای دیگری جز «آقای #قالیباف» نمیبینند و به همین دلیل آتش توپخانه خود را در هفتههای اخیر، به سوی شهرداری شیفت دادهاند. اکنون دیگر علاوه بر تقصیراندازی ضعفها بر دولت قبل، چهرههای دولتی یک «دشمن جدید» نیز برای افکار عمومی طراحی کردهاند: شهردار تهران.
2⃣ سواستفاده از تشتت و پراکندگی اردوگاه #اصولگرا
همچون انتخابات 92 جریان لیبرال باز هم بر تشتت و تفرق اردوگاه اصولگرایان حسابی ویژه باز کرده است. تحریک چهرههای گوناگون اصولگرا حتی کم وزن و ناشناس به حضور در انتخابات برای تکثر هر چه بیشتر در جبهه اصولگرا، به شدت از سوی این جریان دنبال میشود. از سوی دیگر، این جریان، بر اصولگرایان مذبذب (تحت عنوان اصولگرایان معتدل) هم به شدت دل بسته است تا بلکه بتواند آنها را به اعلام حمایت رسمی از روحانی به عنوان نامزد اصولگرایان وادار کند.
3⃣ رقیب سوزی به جای #عمل، جنگ رسانهای به جای رقابت کارنامهها
افول صعودی محبوبیت دولت در افکار عمومی خصوصاً پس از برجام، صدای اصلاحطلبان حامی او را هم درآورده و آنها را به ارائه راهکارهایی برای گشایش موقتی فضای اقتصادی احتمالاً با اقدامات پوپولیستی در آستانه انتخابات، ترغیب کرده است.
جریان لیبرال با بازی تخریب هم به دنبال تعویض جای #شاکی و #متشاکی است و با تحریف افکار عمومی از مطالبات اصلی و وعدههای چهار سال پیش دولت، مفری برای خود مییابد؛ هم رییسجمهور وقت را به عنوان منتقد وضع موجود و #اپوزیسیون دوآتشه برای جذب آرای خاکستری جا خواهد زد و هم قالیباف را به جای احمدینژاد سیبل حملات خواهد کرد. جریان لیبرال در این راه البته نشان داده که از هر اقدام غیراخلاقی و خصوصاً دروغ بستن و #شایعهسازی های تهاجمی، فروگذار نمیکند. طراحی شایعات دهنپرکنی چون «بذل و بخشش شهردار به مدیران زیردستش» نخستین پروژه این جریان بود تا چهره مثبت و سازنده شهرداری در اذهان عمومی را مخدوش کند. آنها معتقدند #پمپاژ_شایعات، حتی اگر پس از آن، حقیقت برملا شود، تأثیر روانی خود را بر بخشی از جامعه خواهد گذاشت و افکار عمومی را درگیر خواهد کرد. چنانکه در پروژه پروندهسازی ملکی برای شورای شهر آنها حتی از دروغ ساختن درباره برخی خبرنگاران صدا و سیما هم ابا نکردند. بمبسازی، بزرگنمایی و پر و بال دادن کاریکاتوری به کوچکترین رخداد و حادثه روزمرهای در حوزه شهر تهران و زیرمجموعه شهرداری و افزایش حساسیتهای عمومی نسبت به وقایع عادی شهر، از دیگر اضلاع این جنگ رسانهای است.
📌 فروریختن یک ساختمان، برخورد با یک متکدی یا دستفروش، نارضایتی فردی از فلان اقدام شهرداری، حادثهای در یک ایستگاه مترو، تحریک اصناف زیرمجموعه یا مرتبط با شهرداری و دهها سوژه این چنینی، مواردی هستند که جریان لیبرال با بمبسازی از آنها، تلاش میکند جنگ رسانهای پرآتشی علیه شهردار رقم بزند. در این میان، هماهنگی قابل توجهی بین رسانههای داخلی جریان لیبرال و رسانههای بیگانه خصوصاً بیبیسی فارسی و شبکه صهیونیستی من و تو وجود دارد. سوژهیابی، پاس گل دادن سوژهها، آب و تاب دادن و ایجاد یک خط روانی تهاجمی برای بی اعتبار کردن شهردار، با هر چوب خشکی، پروژه اصلی جریان لیبرال در مقابله با رقیب انتخاباتی روحانی خواهد بود. محمد عبدالهی
✍ متن یادداشت در روزنامه صبح نو: https://sobhe-no.ir/newspaper/87/3/2184
👉 @abdollahy
🔴 تشدید اختلافات در جبهه اصلاحات
چند ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری 96 ، با وجود تمام تلاش هایی که روزنامه های اصلاح طلب برای نمایش وحدت در اردوگاه شان به خرج می دهد، اما کنش گری های این روزهای برخی از چهره های اصلاح طلب از تشدید اختلافات خبر می دهد. دو عاملی که سبب افزایش این اختلافات شده عبارتست از:
1⃣ کنار رفتن احمدی نژاد از انتخابات 96 و احساس عدم نیاز به روحانی به عنوان «#گزینه_اضطرار» جهت بازگشت به قدرت:
احساس عدم نیاز به روحانی با توجه به عدم حضور محمود احمدینژاد در انتخابات سال 96 سبب شده تا برخی سران اصلاحات به فکر معرفی یک کاندیدای اصلاحطلب بیفتند و دیگر نیازی نبینند که بین #بد و #بدتر روحانی را انتخاب کنند! این عده به خوبی میدانند اگر سال 96 هم از روحانی حمایت کنند قطعاً وضعیتشان در دولت بدتر از دوره قبل خواهد بود. این در حالیست که طیف «محافظه کار» این جریان بر ادامه حمایت از روحانی اصرار دارند.
2⃣ اختلاف نظر چهره های اصلاحات بر سر ادامه کار شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان :
برخی احزاب اصلاحطلب از این بیم دارند که این شورا با حرکت به سمت تشکیل یک حزب فراگیر، در عمل، سایر احزاب کوچکتر را ببلعد و برخی دیگر ادامه فعالیت این شورا را مخالف با «دموکراسی» بیان کرده اند.
🔶جمع بندی: با توجه به اینکه برخی چهرهها بر #حمایت_قطعی اصلاحطلبان از روحانی، برخی دیگر از #مشروط بودن آن سخن میگویند و برخی نیز با سخن گفتن از فکر کردن به #آلترناتیو اصلاحطلب در کنار روحانی، به نوعی رئیس جمهور را تهدید به عدم حمایت میکنند؛ میتوان به این جمع بندی رسید که اصلاحطلبان برای انتخابات سال 96 به دنبال این هستند تا در برنامهریزیها و انتصابات در دولت با روحانی مذاکره و مفاهمه داشته باشند و #سهمگیری کنند. در خصوص اختلافات بر سر ادامه کار شورای عالی اصلاح طلبان نیز به نظر میرسد از آنجایی که این جریان فاقد پایگاه اجتماعی قوی و رهبری مشروع هستند و از طرفی به شدت احساس نیاز به #بازگشت به بدنه نظام را دارند؛ ناچار به حفظ وحدت ظاهری خواهند بود. از طرفی استراتژی اصلاح طلبان در مقابل جریان اصولگرا، القای خالی بودن دستان اصولگرایان در انتخابات دوازدهم و همچنین القای حس حمایت اصولگرایان از حسن روحانی، خواهد بود. تا از این طریق فضا را به سمت چند شقه کردن فعالیت های انتخاباتی طیف #اصولگرا ببرند. محمد عبدالهی
_______
کانال مطالب راهبردی
👉 ☑️ @abdollahy
چند ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری 96 ، با وجود تمام تلاش هایی که روزنامه های اصلاح طلب برای نمایش وحدت در اردوگاه شان به خرج می دهد، اما کنش گری های این روزهای برخی از چهره های اصلاح طلب از تشدید اختلافات خبر می دهد. دو عاملی که سبب افزایش این اختلافات شده عبارتست از:
1⃣ کنار رفتن احمدی نژاد از انتخابات 96 و احساس عدم نیاز به روحانی به عنوان «#گزینه_اضطرار» جهت بازگشت به قدرت:
احساس عدم نیاز به روحانی با توجه به عدم حضور محمود احمدینژاد در انتخابات سال 96 سبب شده تا برخی سران اصلاحات به فکر معرفی یک کاندیدای اصلاحطلب بیفتند و دیگر نیازی نبینند که بین #بد و #بدتر روحانی را انتخاب کنند! این عده به خوبی میدانند اگر سال 96 هم از روحانی حمایت کنند قطعاً وضعیتشان در دولت بدتر از دوره قبل خواهد بود. این در حالیست که طیف «محافظه کار» این جریان بر ادامه حمایت از روحانی اصرار دارند.
2⃣ اختلاف نظر چهره های اصلاحات بر سر ادامه کار شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان :
برخی احزاب اصلاحطلب از این بیم دارند که این شورا با حرکت به سمت تشکیل یک حزب فراگیر، در عمل، سایر احزاب کوچکتر را ببلعد و برخی دیگر ادامه فعالیت این شورا را مخالف با «دموکراسی» بیان کرده اند.
🔶جمع بندی: با توجه به اینکه برخی چهرهها بر #حمایت_قطعی اصلاحطلبان از روحانی، برخی دیگر از #مشروط بودن آن سخن میگویند و برخی نیز با سخن گفتن از فکر کردن به #آلترناتیو اصلاحطلب در کنار روحانی، به نوعی رئیس جمهور را تهدید به عدم حمایت میکنند؛ میتوان به این جمع بندی رسید که اصلاحطلبان برای انتخابات سال 96 به دنبال این هستند تا در برنامهریزیها و انتصابات در دولت با روحانی مذاکره و مفاهمه داشته باشند و #سهمگیری کنند. در خصوص اختلافات بر سر ادامه کار شورای عالی اصلاح طلبان نیز به نظر میرسد از آنجایی که این جریان فاقد پایگاه اجتماعی قوی و رهبری مشروع هستند و از طرفی به شدت احساس نیاز به #بازگشت به بدنه نظام را دارند؛ ناچار به حفظ وحدت ظاهری خواهند بود. از طرفی استراتژی اصلاح طلبان در مقابل جریان اصولگرا، القای خالی بودن دستان اصولگرایان در انتخابات دوازدهم و همچنین القای حس حمایت اصولگرایان از حسن روحانی، خواهد بود. تا از این طریق فضا را به سمت چند شقه کردن فعالیت های انتخاباتی طیف #اصولگرا ببرند. محمد عبدالهی
_______
کانال مطالب راهبردی
👉 ☑️ @abdollahy