💠 نگاهی به ماهیت زهرآگین اسلام رحمانی!
اصطلاح «اسلام رحمانی» چندسالی است بهجای «اسلام ناب محمدی» که از سوي حضرت امام(ره) طرح شده است، به كار گرفته مي شود. از طراحان اين نگرش التقاطي به اسلام، محسن کديور است.
🔻 مؤلفههاي اسلام رحماني از نظر کديور و نقد آن:
1⃣ رضایت خداوند: راه شناخت رضايت الهي سه راه عقل، شهود و وحي است. وي راه #وحي را راهي براي اکثريت ظاهرا #عوام ميداند. طبعا عقلا و اهل شهود، راه ديگري را باید بپيمايند! اينگونه منبعشناسي براي اسلام، راه را براي ورود اسلامشناسان کشف و #شهودي، به عرصه باز ميکند شبيه آنچه در مسيحيت و کليسا اتفاق افتاد.
2⃣ عدالت: منبع فهم عدالت در اسلام رحماني وي، #خرد_جمعي است که منطقا سر از مرجعيت #عرف درميآورد .
3⃣ عقلانیت: قياس مرجعيت عقل (عقل ابزاری) در علوم طبيعي با مرجعيت آن در علوم انساني درست نيست. چون ابزار شناخت در حوزه علوم تجربي #تجربه است. در حالي که علوم انساني با انسان سروکار دارد و انسان در محک تجربه درنميآيد. چون گوهر انسانيت امري فراتجربي و فراحسي است.
4⃣ رحمت: در اسلام رحمانی از اجراي #شريعت و #قاطعيت در اين مسير، به سبعيت و خشونت تعبير ميشود .❗️
5⃣ اخلاق: در اسلام رحماني کديور، اخلاق به مثابه قاعده فقهي و حقوقي مورد تاکيد است اما کتمان و انکار ميشود که گاهي امر اخلاقي، تحتالشعاع امر اخلاقي مهمتر ديگري قرار ميگيرد.
6⃣ کرامت و حقوق انسان : کاربرد کرامت در اسلام رحماني کديور مبهم است و معلوم نيست کرامت مورد نظر وي، کرامت در نگرش اسلامي است يا کرامت در نگرش ليبرالي. اسلام رحمانی كديور حقوقبشر را به رسمیت میشناسد و سازگار با روح قرآن و مقاصد شریعت و اهداف دین است. در حالي كه بسياري از اصول منشور حقوق بشر با اسلام ناب منافات دارد.
7⃣ آزادی و اختیار: کديور مي گويد راز کرامت انسان در #اختیار اوست. درحاليکه راز کرامت انسان در #استفاده صحيح از اختيار است. نفس اختيار فراتر از استعداد نيست.
8⃣ علم و کارشناسی: برخلاف اتهام مدعیان اسلام رحمانی، در اسلام ناب، #تعهد جای #تخصص را نمیگیرد بلکه تخصص را تکميل ميکند. کديور ميگويد در اسلام رحمانی، مخالفت با علوم انسانی به بهانه غربی بودن آنها مخالفتی جاهلانه است درحاليکه مراد ما از دانش غربي، دانشي است که در بستر جهانبينيهاي مادی و الحادی زاد و ولد کرده است.✔️
9⃣ دموکراسی: اسلام رحمانی کديور، تصميمگيري در حوزه عمومی را حق مردم ميداند. لذا قايل به جدايي دين از حوزه حاکميتي و حکومتي است. در صورتي كه اين امر نقض وجوه سياسي و اجتماعي اسلام است.
🔟 سکولاریسم عینی: در اسلام رحمانی! نوعی سکولاریسم عینی معتدل -نزدیک به تجربهی آمریکا- امری قابل دفاع است و اسلام رحمانی با چنین سکولاریسمی مشکلی ندارد. حال آنکه، اسلام با عرفي شدن به شدت مخالف است.
محمد عبدالهی
_______________________________________
✅ دریافت آخرین تحلیل های راهبردی در👇
https://telegram.me/joinchat/Ag3Xyj3BfnPrtHhM_JhiSQ
اصطلاح «اسلام رحمانی» چندسالی است بهجای «اسلام ناب محمدی» که از سوي حضرت امام(ره) طرح شده است، به كار گرفته مي شود. از طراحان اين نگرش التقاطي به اسلام، محسن کديور است.
🔻 مؤلفههاي اسلام رحماني از نظر کديور و نقد آن:
1⃣ رضایت خداوند: راه شناخت رضايت الهي سه راه عقل، شهود و وحي است. وي راه #وحي را راهي براي اکثريت ظاهرا #عوام ميداند. طبعا عقلا و اهل شهود، راه ديگري را باید بپيمايند! اينگونه منبعشناسي براي اسلام، راه را براي ورود اسلامشناسان کشف و #شهودي، به عرصه باز ميکند شبيه آنچه در مسيحيت و کليسا اتفاق افتاد.
2⃣ عدالت: منبع فهم عدالت در اسلام رحماني وي، #خرد_جمعي است که منطقا سر از مرجعيت #عرف درميآورد .
3⃣ عقلانیت: قياس مرجعيت عقل (عقل ابزاری) در علوم طبيعي با مرجعيت آن در علوم انساني درست نيست. چون ابزار شناخت در حوزه علوم تجربي #تجربه است. در حالي که علوم انساني با انسان سروکار دارد و انسان در محک تجربه درنميآيد. چون گوهر انسانيت امري فراتجربي و فراحسي است.
4⃣ رحمت: در اسلام رحمانی از اجراي #شريعت و #قاطعيت در اين مسير، به سبعيت و خشونت تعبير ميشود .❗️
5⃣ اخلاق: در اسلام رحماني کديور، اخلاق به مثابه قاعده فقهي و حقوقي مورد تاکيد است اما کتمان و انکار ميشود که گاهي امر اخلاقي، تحتالشعاع امر اخلاقي مهمتر ديگري قرار ميگيرد.
6⃣ کرامت و حقوق انسان : کاربرد کرامت در اسلام رحماني کديور مبهم است و معلوم نيست کرامت مورد نظر وي، کرامت در نگرش اسلامي است يا کرامت در نگرش ليبرالي. اسلام رحمانی كديور حقوقبشر را به رسمیت میشناسد و سازگار با روح قرآن و مقاصد شریعت و اهداف دین است. در حالي كه بسياري از اصول منشور حقوق بشر با اسلام ناب منافات دارد.
7⃣ آزادی و اختیار: کديور مي گويد راز کرامت انسان در #اختیار اوست. درحاليکه راز کرامت انسان در #استفاده صحيح از اختيار است. نفس اختيار فراتر از استعداد نيست.
8⃣ علم و کارشناسی: برخلاف اتهام مدعیان اسلام رحمانی، در اسلام ناب، #تعهد جای #تخصص را نمیگیرد بلکه تخصص را تکميل ميکند. کديور ميگويد در اسلام رحمانی، مخالفت با علوم انسانی به بهانه غربی بودن آنها مخالفتی جاهلانه است درحاليکه مراد ما از دانش غربي، دانشي است که در بستر جهانبينيهاي مادی و الحادی زاد و ولد کرده است.✔️
9⃣ دموکراسی: اسلام رحمانی کديور، تصميمگيري در حوزه عمومی را حق مردم ميداند. لذا قايل به جدايي دين از حوزه حاکميتي و حکومتي است. در صورتي كه اين امر نقض وجوه سياسي و اجتماعي اسلام است.
🔟 سکولاریسم عینی: در اسلام رحمانی! نوعی سکولاریسم عینی معتدل -نزدیک به تجربهی آمریکا- امری قابل دفاع است و اسلام رحمانی با چنین سکولاریسمی مشکلی ندارد. حال آنکه، اسلام با عرفي شدن به شدت مخالف است.
محمد عبدالهی
_______________________________________
✅ دریافت آخرین تحلیل های راهبردی در👇
https://telegram.me/joinchat/Ag3Xyj3BfnPrtHhM_JhiSQ
مغالطه جدید آقای روحانی در رد امکان اسلامی سازی علوم انسانی
✅ ظاهرا در بحث علم دینی، یک تلقی ابتدایی از علم و از دین در ذهن آقای #روحانی وجود دارد که بر اساس همان تلقی اولیه ی خود که با واقع مطابق نیست اظهار نظر کرده و با #مغالطه سعی در اثبات آن دارد. در مغالطه؛ فرد مغالطه گر بی مقدمه، شروع به طرح ادعای سخیفی نموده و تقریری غلط و ضعیف از نظر حریف، ارائه داده و آن را تصریحاً یا تلویحاً به حریف نسبت داده و سپس به ابطال آن میپردازد.
✅ بر اساس دیدگاه وی، #علم و #دین قلمرو مشترکی ندارند و تعامل معرفتی بین آنها ممکن نخواهد بود. اظهاراتی که شبیه آن را مهدی #بازرگان در اواخر عمر خود مطرح کرد و در آن مباحث دین را فقط ناظر به خدا و آخرت و مباحث علم را فقط ناظر به زندگی دنیا قلمداد می کرد.
✅حال آنکه، وقتی از علوم انسانی اسلامی سخن گفته میشود به معنای تعارض کلی با علوم انسانی مدرن نیست چون جامعه مدرن، تعارض کلی با جامعه اسلامی ندارد و مشترکات و افتراقاتی بین آنها برقرار است و #عقل و #تجربه از مهمترین منابع علم دینی هستند.
✅ اگر «علم» در معنای پوزیتیویستی آن، و «دین» به معنای مجموعه گزاره های موجود در متون مقدس دینی، قلمداد شود، هیچگونه تصویر معقولی از علم دینی ممکن نیست. همچنانکه آقای روحانی با همین استدلال امکان اسلامی سازی علوم را رد کرده و زحمات اندیشمندان علوم اسلامی را به هیچ انگاشته اند. در واقع، ایشان تاثیر پارادایمها در علم را نیز انکار کرده و گویی تمام مباحث فلسفه علم را بیارزش شمردهاند. واقعیت این است که مشکل اصلی در فضای کشور ما، و به ویژه در حوزه علوم انسانی ـاجتماعی، فضای مرعوبیتی است که به اسم علم در مجامع به اصطلاح علمی پدید آمده به نحوی که نظرات دانشمندان غربی(که خود نیز گاهی پس از گذشت چند سال آن را رد میکنند) به طور مطلق صحیح شمرده میشود و از ظرفیت های مهمی که میراث علمی ما برای تحول آفرینی در علم در اختیار ما قرار داده غفلت یا تغافل میشود. همین مساله ضرورت اسلامی سازی علوم انسانی را روشن میکند.
✍️متن کامل گفتگوی محمد عبدالهی با قدس آنلاین: https://qudsonline.ir/news/590705/
👉 ☑️ @abdollahy
✅ ظاهرا در بحث علم دینی، یک تلقی ابتدایی از علم و از دین در ذهن آقای #روحانی وجود دارد که بر اساس همان تلقی اولیه ی خود که با واقع مطابق نیست اظهار نظر کرده و با #مغالطه سعی در اثبات آن دارد. در مغالطه؛ فرد مغالطه گر بی مقدمه، شروع به طرح ادعای سخیفی نموده و تقریری غلط و ضعیف از نظر حریف، ارائه داده و آن را تصریحاً یا تلویحاً به حریف نسبت داده و سپس به ابطال آن میپردازد.
✅ بر اساس دیدگاه وی، #علم و #دین قلمرو مشترکی ندارند و تعامل معرفتی بین آنها ممکن نخواهد بود. اظهاراتی که شبیه آن را مهدی #بازرگان در اواخر عمر خود مطرح کرد و در آن مباحث دین را فقط ناظر به خدا و آخرت و مباحث علم را فقط ناظر به زندگی دنیا قلمداد می کرد.
✅حال آنکه، وقتی از علوم انسانی اسلامی سخن گفته میشود به معنای تعارض کلی با علوم انسانی مدرن نیست چون جامعه مدرن، تعارض کلی با جامعه اسلامی ندارد و مشترکات و افتراقاتی بین آنها برقرار است و #عقل و #تجربه از مهمترین منابع علم دینی هستند.
✅ اگر «علم» در معنای پوزیتیویستی آن، و «دین» به معنای مجموعه گزاره های موجود در متون مقدس دینی، قلمداد شود، هیچگونه تصویر معقولی از علم دینی ممکن نیست. همچنانکه آقای روحانی با همین استدلال امکان اسلامی سازی علوم را رد کرده و زحمات اندیشمندان علوم اسلامی را به هیچ انگاشته اند. در واقع، ایشان تاثیر پارادایمها در علم را نیز انکار کرده و گویی تمام مباحث فلسفه علم را بیارزش شمردهاند. واقعیت این است که مشکل اصلی در فضای کشور ما، و به ویژه در حوزه علوم انسانی ـاجتماعی، فضای مرعوبیتی است که به اسم علم در مجامع به اصطلاح علمی پدید آمده به نحوی که نظرات دانشمندان غربی(که خود نیز گاهی پس از گذشت چند سال آن را رد میکنند) به طور مطلق صحیح شمرده میشود و از ظرفیت های مهمی که میراث علمی ما برای تحول آفرینی در علم در اختیار ما قرار داده غفلت یا تغافل میشود. همین مساله ضرورت اسلامی سازی علوم انسانی را روشن میکند.
✍️متن کامل گفتگوی محمد عبدالهی با قدس آنلاین: https://qudsonline.ir/news/590705/
👉 ☑️ @abdollahy