🔴 "انرژی" به جای "خدا" و پیامدهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی آن 🔴
🔻به این کلمات و جملات دقت کنید:👇
« هوشمندی، هوش نامحدود، ارتباط با کائنات، تجسم خلاق، فقط دوست داشته باش... صبح که بیدار شدی، اول به مقابل آینه برو و به خودت سلام کن... هر روز خودت را ببوس... فقط برقص و بخند و شاد باش... بی تفاوت محض باش.. مشکلات دیگران به تو مربوط نیست.. خودت را دوست داشته باش... هیچ چیز را سخت نگیر ... گریه کردن ممنوع... همه چیز توهم است... خدا در درون توست... خدا جمع انسانهاست. (معاذالله)... مثبت باش... خبرهای بد را گوش نکن... »
اینها عصاره و فشرده ای از انواع و اقسام کتاب ها، رمان ها، مقالات و مطالبی است که تحت عنوان "#مثبت اندیشی"، "راه های #موفقیت"، "روان شناسی و #درمانگری روحی" و... در جامعه ما رواج یافته است. اثاری که نوعی #سبک_زندگی جدید را به جامعه و خصوصا جامعه جوان ایران، تزریق کرده است. سبکی از زندگی که در آن، #خوشی و #لذت گرایی، اصالت دارد و هر آنچه به این اصل ضربه بزند، دورریختنی و زائد است، حتی اگر به مولفه های دینی و هویتی فرد مرتبط باشد.
🔻حوزه ترجمه و نشر ایران، از دهه هفتاد بدین سو، به انتشار آثار نویسنده ها و سخنرانان این جریان (تحت عنوان چهره های #انگیزشی) پرداخته است. کتاب هایی همه فهم و عامهپسند، (اصطلاحا کتب تجاری روان شناسی) که هر فردی با هر میزان سواد میتواند بسیاری از این کتابها را بخواند، بفهمد و به دلیل القای انرژی مثبتی که در اینگونه کتابها موج میزند، از خواندن آن لذت ببرد.
🔻"انرژی محوری"، "انرژی کائنات"، " تفکر مثبت بدون تلاش"، "لذت گرایی و سرخوشی" و "خودگرایی"، و نیز نسخه نویسی روان شناسانه بر پایه تجربه شخصی (و نه اصول علمی) وجه مشترک همه این آثار است.
این افراد اگر چه ایده های مختلفی را از جمله در روان شناسی و روش های موفقیت و مدیریت و.. مطرح کرده اند، اما یکی از بخش های اصلی اندیشه و آثار آنها، تعلیمات باطنی و برنامه تغییرات روحی و معنوی است. از همین رو، یا به شکل غیرمستقیم بسترساز #عرفانها و #معنویتهای_انحرافی بوده اند و یا مستقیما با ایجاد برخی مکتبها و عرفانهای کاذب با تکیه بر آموزههای کتب روانشناسی موفقیت و مثبتاندیشی، موج مضاعفی در دین زدایی از درگاه روان شناسی را رقم زده اند.
🔻 چهره های اصلی این جریان در سه دسته قابل تقسیم بندی هستند:
1⃣ پیام آوران "انرژی به جای خدا"
ژوزف مورفی، وین دایر، راندا برن، از جمله پیام آوران و تئوریسین های انرژی به جای خدا هستند. اساس تفکر آنها، بر مبنای "قانون #جذب"، "کافی بودن ندای درون برای سعادت انسان" و جایگزینی "انرژی" و "قدرت ذهن بشر" به جای "خدا" به عنوان قدرت لایتناهی و نیروی محرکه هستی است.
2⃣ تجاری سازی "انرژی به جای خدا"
ناپلئون هیل، برایان تریسی و آنتونی رابینز را می توان حلقه های وصل "قانون جذب" و "انرژی خدایی" به #تجارت و #بازاریابی دانست. آنها قانون جذب را به عنوان تحفه جدید در باب موفقیت و خلاقیت در امر تجارت تئوریزه و تبلیغ می کنند. کتاب هایی چون «موفقیت نامحدود در 20» روز از آنتونی رابینز، «قورباغه را قورت بده» از برایان تریسی، «بیندیشید و ثروتمند شوید» از ناپلئون هیل با همین کارکرد از جمله پرفروش ترین کتاب های سال های گذشته در ایران بوده اند.
3⃣ "انرژی به جای خدا" و سبک #زندگی
در بعدی دیگر، برخی نویسندگان و سخنرانان نیز به نسخه نویسی بر پایه همین طرز فکر در مسائل جسمی، فردی و جنسی پرداخته اند. «مردان مریخی، زنان ونوسی» از جان گری، «صد راز موفقیت در زندگی زناشویی» از دیوید نیون، «تک نسخه کامیابی» از اندرو متیوس، «عاشق خودت باش» از سارا ماریا، همگی درصدد نشان دادن راه و روش زندگی و موفقیت بر اساس "انرژی_خدایی" در حوزه سبک زندگی برآمده اند.
🔻باید گفت، مهم ترین و خطرناک ترین پیامد و تاثیرگذاری این جریان، بر حوزه اعتقادی و سبک زندگی متمرکز است.
خودمحوری ناشی از نگاه و رویکرد سودگرایی و لذت گرایی، #فردگرایی، بی خیالی، بی تفاوتی و تنبلی ذهنی و عملی و.. از جمله محورهای القایی این کتاب ها در حیطه زندگی فردی و خانوادگی است.
مخاطب این آثار، فردی مصرفی در همه ابعاد است و پس از ناکارامدی نسبی روش های ارتعاش و جذب! (بدلیل اینکه بخشی از حقیقت هستند و نه همه آن،) بعد از مدتی دچار #ناامیدی و #افسردگی شده و از هرنوع سخنی که به او انگیزه حرکتی تازه بدهد؛ ابراز بیزاری میکند.
این قشر، انتخاب های #سیاسی خاص خود را نیز دارد، تاریخ و سیاست را به شکل عمیق نمی داند و در مسائل سیاسی تابع و دنباله رو جریان های تبلیغاتی و پروگانداست.
محمد عبدالهی
✍ متن کامل یادداشت در خبرگزاری فارس: https://yon.ir/snp4
_______________________________________
✅ دریافت آخرین تحلیل های راهبردی در👇
https://telegram.me/joinchat/Ag3Xyj3BfnPrtHhM_JhiSQ
🔻به این کلمات و جملات دقت کنید:👇
« هوشمندی، هوش نامحدود، ارتباط با کائنات، تجسم خلاق، فقط دوست داشته باش... صبح که بیدار شدی، اول به مقابل آینه برو و به خودت سلام کن... هر روز خودت را ببوس... فقط برقص و بخند و شاد باش... بی تفاوت محض باش.. مشکلات دیگران به تو مربوط نیست.. خودت را دوست داشته باش... هیچ چیز را سخت نگیر ... گریه کردن ممنوع... همه چیز توهم است... خدا در درون توست... خدا جمع انسانهاست. (معاذالله)... مثبت باش... خبرهای بد را گوش نکن... »
اینها عصاره و فشرده ای از انواع و اقسام کتاب ها، رمان ها، مقالات و مطالبی است که تحت عنوان "#مثبت اندیشی"، "راه های #موفقیت"، "روان شناسی و #درمانگری روحی" و... در جامعه ما رواج یافته است. اثاری که نوعی #سبک_زندگی جدید را به جامعه و خصوصا جامعه جوان ایران، تزریق کرده است. سبکی از زندگی که در آن، #خوشی و #لذت گرایی، اصالت دارد و هر آنچه به این اصل ضربه بزند، دورریختنی و زائد است، حتی اگر به مولفه های دینی و هویتی فرد مرتبط باشد.
🔻حوزه ترجمه و نشر ایران، از دهه هفتاد بدین سو، به انتشار آثار نویسنده ها و سخنرانان این جریان (تحت عنوان چهره های #انگیزشی) پرداخته است. کتاب هایی همه فهم و عامهپسند، (اصطلاحا کتب تجاری روان شناسی) که هر فردی با هر میزان سواد میتواند بسیاری از این کتابها را بخواند، بفهمد و به دلیل القای انرژی مثبتی که در اینگونه کتابها موج میزند، از خواندن آن لذت ببرد.
🔻"انرژی محوری"، "انرژی کائنات"، " تفکر مثبت بدون تلاش"، "لذت گرایی و سرخوشی" و "خودگرایی"، و نیز نسخه نویسی روان شناسانه بر پایه تجربه شخصی (و نه اصول علمی) وجه مشترک همه این آثار است.
این افراد اگر چه ایده های مختلفی را از جمله در روان شناسی و روش های موفقیت و مدیریت و.. مطرح کرده اند، اما یکی از بخش های اصلی اندیشه و آثار آنها، تعلیمات باطنی و برنامه تغییرات روحی و معنوی است. از همین رو، یا به شکل غیرمستقیم بسترساز #عرفانها و #معنویتهای_انحرافی بوده اند و یا مستقیما با ایجاد برخی مکتبها و عرفانهای کاذب با تکیه بر آموزههای کتب روانشناسی موفقیت و مثبتاندیشی، موج مضاعفی در دین زدایی از درگاه روان شناسی را رقم زده اند.
🔻 چهره های اصلی این جریان در سه دسته قابل تقسیم بندی هستند:
1⃣ پیام آوران "انرژی به جای خدا"
ژوزف مورفی، وین دایر، راندا برن، از جمله پیام آوران و تئوریسین های انرژی به جای خدا هستند. اساس تفکر آنها، بر مبنای "قانون #جذب"، "کافی بودن ندای درون برای سعادت انسان" و جایگزینی "انرژی" و "قدرت ذهن بشر" به جای "خدا" به عنوان قدرت لایتناهی و نیروی محرکه هستی است.
2⃣ تجاری سازی "انرژی به جای خدا"
ناپلئون هیل، برایان تریسی و آنتونی رابینز را می توان حلقه های وصل "قانون جذب" و "انرژی خدایی" به #تجارت و #بازاریابی دانست. آنها قانون جذب را به عنوان تحفه جدید در باب موفقیت و خلاقیت در امر تجارت تئوریزه و تبلیغ می کنند. کتاب هایی چون «موفقیت نامحدود در 20» روز از آنتونی رابینز، «قورباغه را قورت بده» از برایان تریسی، «بیندیشید و ثروتمند شوید» از ناپلئون هیل با همین کارکرد از جمله پرفروش ترین کتاب های سال های گذشته در ایران بوده اند.
3⃣ "انرژی به جای خدا" و سبک #زندگی
در بعدی دیگر، برخی نویسندگان و سخنرانان نیز به نسخه نویسی بر پایه همین طرز فکر در مسائل جسمی، فردی و جنسی پرداخته اند. «مردان مریخی، زنان ونوسی» از جان گری، «صد راز موفقیت در زندگی زناشویی» از دیوید نیون، «تک نسخه کامیابی» از اندرو متیوس، «عاشق خودت باش» از سارا ماریا، همگی درصدد نشان دادن راه و روش زندگی و موفقیت بر اساس "انرژی_خدایی" در حوزه سبک زندگی برآمده اند.
🔻باید گفت، مهم ترین و خطرناک ترین پیامد و تاثیرگذاری این جریان، بر حوزه اعتقادی و سبک زندگی متمرکز است.
خودمحوری ناشی از نگاه و رویکرد سودگرایی و لذت گرایی، #فردگرایی، بی خیالی، بی تفاوتی و تنبلی ذهنی و عملی و.. از جمله محورهای القایی این کتاب ها در حیطه زندگی فردی و خانوادگی است.
مخاطب این آثار، فردی مصرفی در همه ابعاد است و پس از ناکارامدی نسبی روش های ارتعاش و جذب! (بدلیل اینکه بخشی از حقیقت هستند و نه همه آن،) بعد از مدتی دچار #ناامیدی و #افسردگی شده و از هرنوع سخنی که به او انگیزه حرکتی تازه بدهد؛ ابراز بیزاری میکند.
این قشر، انتخاب های #سیاسی خاص خود را نیز دارد، تاریخ و سیاست را به شکل عمیق نمی داند و در مسائل سیاسی تابع و دنباله رو جریان های تبلیغاتی و پروگانداست.
محمد عبدالهی
✍ متن کامل یادداشت در خبرگزاری فارس: https://yon.ir/snp4
_______________________________________
✅ دریافت آخرین تحلیل های راهبردی در👇
https://telegram.me/joinchat/Ag3Xyj3BfnPrtHhM_JhiSQ
خبرگزاری فارس
"انرژی" به جای "خدا" و پیامدهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی آن
در کوتاه مدت و میان مدت، رواج این آثار به ایجاد قشری بی تفاوت، لذت گرا و مادی محور در جامعه منجر می شود. قشری که مثبت اندیشی را نه خوش بینی و مهربانی، بلکه بی خیالی و فرار از چالش ها می پندارد.
🔷 چرا قالیباف از #ساعت بعنوان #نماد انتخاباتی خود رونمایی کرد؟
⏰ یقینا اولین پیام مصداقی #ساعت، #گذرِ #زمان است، و قالیباف از این طریق هوشیارانه دارد به مردم، هشداری بر گذر زمان در مراقبت از اصول انقلاب و نظام و هدر رفتِ فرصت در محافظت از آرمان هایی می دهد که این روزها به دستان #لیبرالیزم لحظه لحظه در حال تخریب وجوه انقلاب و استحاله آرمان های ارزشمند انقلاب اسلامی به جایگزین های بدل غربی از جمله بازگشت به #اشرافیتِ #پهلوی هستند.
⏰ با این حال #ساعت یک زنگ هشدار هم دارد که مصداق بارز #تلنگر و #بیداری است 📣 و قالیباف هوشمندانه درصدد بوده است; این تلنگر را به #96درصد جامعه بزند که از خواب گران برخیزند و اجازه ندهند حق آنها توسط جماعت اشرافی #4درصدی به یغما رود.
⏰ سومین پیامی که ساعتِ #قالیباف می دهد تاکید بر #نظم و #انضباط #مدیریتی است، او میخواهد در این وجه از ساعت، این اطمینان را به هواداران بدهد که کابینه ای منظم و منضبط را جایگزین کابینه #پیرمردان #چهاردرصدی اشرافی خواهد کرد که کشور را بر اساس انضباط فراگیر از بحران اقتصادی، فرهنگی و سیاسی موجود خارج خواهند ساخت.
⏰ وجه تشبیه دیگر نماد ساعت برای قالیباف، تاکید بر #تلاش و #کوشایی است. ”ساعت”، نماد کسانی است که لحظه ای از کوشش دست بر نمی دارند و این همان وجه #جهادی قالیباف است.
⏰ از اینها گذشته، دو نکته دیگر نیز از نماد ساعت، قابل استنباط است:#زندگی و #رقابت . ساعت، نماینده #زمان است و زمان، جریان #عمر را نشان می دهد و عمر، دلالت بر #زندگی دارد. تیک تیک ساعت، صدای ضربان قلب زندگی در گوش زمان است. قالیباف با این وجه، نوید زندگی خوب را برای هواخواهان متضمن شده است .
⏰ ناگفته نماند، ”ساعت”، در جایگاه ابزار علاوه بر آنکه یک #معیار و #قاضی برای #کارآمدی #رقابتی است، تداعی کننده یک #مسابقه و #رقابت زمانی نفس گیر نیز هست، و قالیباف، در این وجه پیام موفقیت در رقابت های جهانی را به خوبی تاکید و منتقل کرده است: رقابت های اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، نظامی، علمی با کشورهای جهان که شوربختانه در دولت پیرمردها، ایران را در رتبه های نامناسبی از این دست رقابت ها قرار داده است و. این وجه از ساعت این واقعیت را در ذهن مخاطب متبادر می سازد که قالیباف در اندیشه توفیق جامعه اسلامی ایران در عرصه های رقابتی مذکور و کوشش در جهت قرار گرفتن در جایگاه های در خور و عالی در عرصه بین الملل است.
⏰ و در پایان، ”ساعت” مبین #روزآمدی است و بهنگام بودن دولتِ مردم با زمان را نوید بخش است، به روز بودن دولتی جوان در عرصه های دانش و فن آوری که لازمه یک قوه اجرایی پویا و سرزنده است و همه این موارد را قالیباف به خوبی در نماد ساده ”ساعت” مستتر کرده است. ⏱لطفا #ساعت خود را روی #29 کوک کنید! محمد عبدالهی
🔸متن کامل در فارس: https://yon.ir/rkATF
👉 ☑️ @abdollahy
⏰ یقینا اولین پیام مصداقی #ساعت، #گذرِ #زمان است، و قالیباف از این طریق هوشیارانه دارد به مردم، هشداری بر گذر زمان در مراقبت از اصول انقلاب و نظام و هدر رفتِ فرصت در محافظت از آرمان هایی می دهد که این روزها به دستان #لیبرالیزم لحظه لحظه در حال تخریب وجوه انقلاب و استحاله آرمان های ارزشمند انقلاب اسلامی به جایگزین های بدل غربی از جمله بازگشت به #اشرافیتِ #پهلوی هستند.
⏰ با این حال #ساعت یک زنگ هشدار هم دارد که مصداق بارز #تلنگر و #بیداری است 📣 و قالیباف هوشمندانه درصدد بوده است; این تلنگر را به #96درصد جامعه بزند که از خواب گران برخیزند و اجازه ندهند حق آنها توسط جماعت اشرافی #4درصدی به یغما رود.
⏰ سومین پیامی که ساعتِ #قالیباف می دهد تاکید بر #نظم و #انضباط #مدیریتی است، او میخواهد در این وجه از ساعت، این اطمینان را به هواداران بدهد که کابینه ای منظم و منضبط را جایگزین کابینه #پیرمردان #چهاردرصدی اشرافی خواهد کرد که کشور را بر اساس انضباط فراگیر از بحران اقتصادی، فرهنگی و سیاسی موجود خارج خواهند ساخت.
⏰ وجه تشبیه دیگر نماد ساعت برای قالیباف، تاکید بر #تلاش و #کوشایی است. ”ساعت”، نماد کسانی است که لحظه ای از کوشش دست بر نمی دارند و این همان وجه #جهادی قالیباف است.
⏰ از اینها گذشته، دو نکته دیگر نیز از نماد ساعت، قابل استنباط است:#زندگی و #رقابت . ساعت، نماینده #زمان است و زمان، جریان #عمر را نشان می دهد و عمر، دلالت بر #زندگی دارد. تیک تیک ساعت، صدای ضربان قلب زندگی در گوش زمان است. قالیباف با این وجه، نوید زندگی خوب را برای هواخواهان متضمن شده است .
⏰ ناگفته نماند، ”ساعت”، در جایگاه ابزار علاوه بر آنکه یک #معیار و #قاضی برای #کارآمدی #رقابتی است، تداعی کننده یک #مسابقه و #رقابت زمانی نفس گیر نیز هست، و قالیباف، در این وجه پیام موفقیت در رقابت های جهانی را به خوبی تاکید و منتقل کرده است: رقابت های اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، نظامی، علمی با کشورهای جهان که شوربختانه در دولت پیرمردها، ایران را در رتبه های نامناسبی از این دست رقابت ها قرار داده است و. این وجه از ساعت این واقعیت را در ذهن مخاطب متبادر می سازد که قالیباف در اندیشه توفیق جامعه اسلامی ایران در عرصه های رقابتی مذکور و کوشش در جهت قرار گرفتن در جایگاه های در خور و عالی در عرصه بین الملل است.
⏰ و در پایان، ”ساعت” مبین #روزآمدی است و بهنگام بودن دولتِ مردم با زمان را نوید بخش است، به روز بودن دولتی جوان در عرصه های دانش و فن آوری که لازمه یک قوه اجرایی پویا و سرزنده است و همه این موارد را قالیباف به خوبی در نماد ساده ”ساعت” مستتر کرده است. ⏱لطفا #ساعت خود را روی #29 کوک کنید! محمد عبدالهی
🔸متن کامل در فارس: https://yon.ir/rkATF
👉 ☑️ @abdollahy
🔴 "انرژی" به جای "خدا" و پیامدهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی آن 🔴
🔻به این کلمات و جملات دقت کنید:👇
« هوشمندی، هوش نامحدود، ارتباط با کائنات، تجسم خلاق، فقط دوست داشته باش... صبح که بیدار شدی، اول به مقابل آینه برو و به خودت سلام کن... هر روز خودت را ببوس... فقط برقص و بخند و شاد باش... بی تفاوت محض باش.. مشکلات دیگران به تو مربوط نیست.. خودت را دوست داشته باش... هیچ چیز را سخت نگیر ... گریه کردن ممنوع... همه چیز توهم است... خدا در درون توست... خدا جمع انسانهاست. (معاذالله)... مثبت باش... خبرهای بد را گوش نکن... »
اینها عصاره و فشرده ای از انواع و اقسام کتاب ها، رمان ها، مقالات و مطالبی است که تحت عنوان "#مثبت اندیشی"، "راه های #موفقیت"، "روان شناسی و #درمانگری روحی" و... در جامعه ما رواج یافته است. اثاری که نوعی #سبک_زندگی جدید را به جامعه و خصوصا جامعه جوان ایران، تزریق کرده است. سبکی از زندگی که در آن، #خوشی و #لذت گرایی، اصالت دارد و هر آنچه به این اصل ضربه بزند، دورریختنی و زائد است، حتی اگر به مولفه های دینی و هویتی فرد مرتبط باشد.
🔻حوزه ترجمه و نشر ایران، از دهه هفتاد بدین سو، به انتشار آثار نویسنده ها و سخنرانان این جریان (تحت عنوان چهره های #انگیزشی) پرداخته است. کتاب هایی همه فهم و عامهپسند، (اصطلاحا کتب تجاری روان شناسی) که هر فردی با هر میزان سواد میتواند بسیاری از این کتابها را بخواند، بفهمد و به دلیل القای انرژی مثبتی که در اینگونه کتابها موج میزند، از خواندن آن لذت ببرد.
🔻"انرژی محوری"، "انرژی کائنات"، " تفکر مثبت بدون تلاش"، "لذت گرایی و سرخوشی" و "خودگرایی"، و نیز نسخه نویسی روان شناسانه بر پایه تجربه شخصی (و نه اصول علمی) وجه مشترک همه این آثار است.
این افراد اگر چه ایده های مختلفی را از جمله در روان شناسی و روش های موفقیت و مدیریت و.. مطرح کرده اند، اما یکی از بخش های اصلی اندیشه و آثار آنها، تعلیمات باطنی و برنامه تغییرات روحی و معنوی است. از همین رو، یا به شکل غیرمستقیم بسترساز #عرفانها و #معنویتهای_انحرافی بوده اند و یا مستقیما با ایجاد برخی مکتبها و عرفانهای کاذب با تکیه بر آموزههای کتب روانشناسی موفقیت و مثبتاندیشی، موج مضاعفی در دین زدایی از درگاه روان شناسی را رقم زده اند.
🔻 چهره های اصلی این جریان در سه دسته قابل تقسیم بندی هستند:
1️⃣ پیام آوران "انرژی به جای خدا"
ژوزف #مورفی، وین #دایر، راندا #برن، از جمله پیام آوران و تئوریسین های #انرژی به جای #خدا هستند. اساس تفکر آنها، بر مبنای " #قانون_جذب "، "کافی بودن ندای درون برای سعادت انسان" و جایگزینی "انرژی" و "قدرت ذهن بشر" به جای "خدا" به عنوان قدرت لایتناهی و نیروی محرکه هستی است.
2️⃣ تجاری سازی "انرژی به جای خدا"
ناپلئون #هیل، برایان #تریسی و آنتونی #رابینز را می توان حلقه های وصل "قانون جذب" و "انرژی خدایی" به #تجارت و #بازاریابی دانست. آنها قانون جذب را به عنوان تحفه جدید در باب موفقیت و خلاقیت در امر تجارت تئوریزه و تبلیغ می کنند. کتاب هایی چون «موفقیت نامحدود در 20» روز از آنتونی رابینز، «قورباغه را قورت بده» از برایان تریسی، «بیندیشید و ثروتمند شوید» از ناپلئون هیل با همین کارکرد از جمله پرفروش ترین کتاب های سال های گذشته در ایران بوده اند.
3️⃣ "انرژی به جای خدا" و سبک #زندگی
در بعدی دیگر، برخی نویسندگان و سخنرانان نیز به نسخه نویسی بر پایه همین طرز فکر در مسائل جسمی، فردی و جنسی پرداخته اند. «مردان مریخی، زنان ونوسی» از جان گری، «صد راز موفقیت در زندگی زناشویی» از دیوید نیون، «تک نسخه کامیابی» از اندرو متیوس، «عاشق خودت باش» از سارا ماریا، همگی درصدد نشان دادن راه و روش زندگی و موفقیت بر اساس "انرژی_خدایی" در حوزه سبک زندگی برآمده اند.
🔻باید گفت، مهم ترین و خطرناک ترین پیامد و تاثیرگذاری این جریان، بر حوزه اعتقادی و سبک #زندگی متمرکز است.
خودمحوری ناشی از نگاه و رویکرد سودگرایی و لذت گرایی، #فردگرایی، بی خیالی، بی تفاوتی و تنبلی ذهنی و عملی و.. از جمله محورهای القایی این کتاب ها در حیطه زندگی فردی و خانوادگی است. مخاطب این آثار، فردی مصرفی در همه ابعاد است و پس از ناکارامدی نسبی روش های ارتعاش و جذب! (بدلیل اینکه بخشی از حقیقت هستند و نه همه آن،) بعد از مدتی دچار #ناامیدی و #افسردگی شده و از هرنوع سخنی که به او انگیزه حرکتی تازه بدهد؛ ابراز بیزاری میکند. این قشر، انتخاب های #سیاسی خاص خود را نیز دارد، تاریخ و سیاست را به شکل عمیق نمی داند و در مسائل سیاسی تابع و دنباله رو جریان های تبلیغاتی و پروگانداست. محمد عبدالهی
✍️ متن کامل یادداشت در خبرگزاری فارس: https://yon.ir/snp4
👉 ☑️ @abdollahy
🔻به این کلمات و جملات دقت کنید:👇
« هوشمندی، هوش نامحدود، ارتباط با کائنات، تجسم خلاق، فقط دوست داشته باش... صبح که بیدار شدی، اول به مقابل آینه برو و به خودت سلام کن... هر روز خودت را ببوس... فقط برقص و بخند و شاد باش... بی تفاوت محض باش.. مشکلات دیگران به تو مربوط نیست.. خودت را دوست داشته باش... هیچ چیز را سخت نگیر ... گریه کردن ممنوع... همه چیز توهم است... خدا در درون توست... خدا جمع انسانهاست. (معاذالله)... مثبت باش... خبرهای بد را گوش نکن... »
اینها عصاره و فشرده ای از انواع و اقسام کتاب ها، رمان ها، مقالات و مطالبی است که تحت عنوان "#مثبت اندیشی"، "راه های #موفقیت"، "روان شناسی و #درمانگری روحی" و... در جامعه ما رواج یافته است. اثاری که نوعی #سبک_زندگی جدید را به جامعه و خصوصا جامعه جوان ایران، تزریق کرده است. سبکی از زندگی که در آن، #خوشی و #لذت گرایی، اصالت دارد و هر آنچه به این اصل ضربه بزند، دورریختنی و زائد است، حتی اگر به مولفه های دینی و هویتی فرد مرتبط باشد.
🔻حوزه ترجمه و نشر ایران، از دهه هفتاد بدین سو، به انتشار آثار نویسنده ها و سخنرانان این جریان (تحت عنوان چهره های #انگیزشی) پرداخته است. کتاب هایی همه فهم و عامهپسند، (اصطلاحا کتب تجاری روان شناسی) که هر فردی با هر میزان سواد میتواند بسیاری از این کتابها را بخواند، بفهمد و به دلیل القای انرژی مثبتی که در اینگونه کتابها موج میزند، از خواندن آن لذت ببرد.
🔻"انرژی محوری"، "انرژی کائنات"، " تفکر مثبت بدون تلاش"، "لذت گرایی و سرخوشی" و "خودگرایی"، و نیز نسخه نویسی روان شناسانه بر پایه تجربه شخصی (و نه اصول علمی) وجه مشترک همه این آثار است.
این افراد اگر چه ایده های مختلفی را از جمله در روان شناسی و روش های موفقیت و مدیریت و.. مطرح کرده اند، اما یکی از بخش های اصلی اندیشه و آثار آنها، تعلیمات باطنی و برنامه تغییرات روحی و معنوی است. از همین رو، یا به شکل غیرمستقیم بسترساز #عرفانها و #معنویتهای_انحرافی بوده اند و یا مستقیما با ایجاد برخی مکتبها و عرفانهای کاذب با تکیه بر آموزههای کتب روانشناسی موفقیت و مثبتاندیشی، موج مضاعفی در دین زدایی از درگاه روان شناسی را رقم زده اند.
🔻 چهره های اصلی این جریان در سه دسته قابل تقسیم بندی هستند:
1️⃣ پیام آوران "انرژی به جای خدا"
ژوزف #مورفی، وین #دایر، راندا #برن، از جمله پیام آوران و تئوریسین های #انرژی به جای #خدا هستند. اساس تفکر آنها، بر مبنای " #قانون_جذب "، "کافی بودن ندای درون برای سعادت انسان" و جایگزینی "انرژی" و "قدرت ذهن بشر" به جای "خدا" به عنوان قدرت لایتناهی و نیروی محرکه هستی است.
2️⃣ تجاری سازی "انرژی به جای خدا"
ناپلئون #هیل، برایان #تریسی و آنتونی #رابینز را می توان حلقه های وصل "قانون جذب" و "انرژی خدایی" به #تجارت و #بازاریابی دانست. آنها قانون جذب را به عنوان تحفه جدید در باب موفقیت و خلاقیت در امر تجارت تئوریزه و تبلیغ می کنند. کتاب هایی چون «موفقیت نامحدود در 20» روز از آنتونی رابینز، «قورباغه را قورت بده» از برایان تریسی، «بیندیشید و ثروتمند شوید» از ناپلئون هیل با همین کارکرد از جمله پرفروش ترین کتاب های سال های گذشته در ایران بوده اند.
3️⃣ "انرژی به جای خدا" و سبک #زندگی
در بعدی دیگر، برخی نویسندگان و سخنرانان نیز به نسخه نویسی بر پایه همین طرز فکر در مسائل جسمی، فردی و جنسی پرداخته اند. «مردان مریخی، زنان ونوسی» از جان گری، «صد راز موفقیت در زندگی زناشویی» از دیوید نیون، «تک نسخه کامیابی» از اندرو متیوس، «عاشق خودت باش» از سارا ماریا، همگی درصدد نشان دادن راه و روش زندگی و موفقیت بر اساس "انرژی_خدایی" در حوزه سبک زندگی برآمده اند.
🔻باید گفت، مهم ترین و خطرناک ترین پیامد و تاثیرگذاری این جریان، بر حوزه اعتقادی و سبک #زندگی متمرکز است.
خودمحوری ناشی از نگاه و رویکرد سودگرایی و لذت گرایی، #فردگرایی، بی خیالی، بی تفاوتی و تنبلی ذهنی و عملی و.. از جمله محورهای القایی این کتاب ها در حیطه زندگی فردی و خانوادگی است. مخاطب این آثار، فردی مصرفی در همه ابعاد است و پس از ناکارامدی نسبی روش های ارتعاش و جذب! (بدلیل اینکه بخشی از حقیقت هستند و نه همه آن،) بعد از مدتی دچار #ناامیدی و #افسردگی شده و از هرنوع سخنی که به او انگیزه حرکتی تازه بدهد؛ ابراز بیزاری میکند. این قشر، انتخاب های #سیاسی خاص خود را نیز دارد، تاریخ و سیاست را به شکل عمیق نمی داند و در مسائل سیاسی تابع و دنباله رو جریان های تبلیغاتی و پروگانداست. محمد عبدالهی
✍️ متن کامل یادداشت در خبرگزاری فارس: https://yon.ir/snp4
👉 ☑️ @abdollahy
🔰 چرا شبکه چهار از شبکه یک پیشی گرفت؟!🔰
سنجش معنی دار مخاطب ویژه برنامه های افطاری شبکه های مختلف #تلویزیون، نتایج قابل تاملی را تلنگر میزند. #شبکه_چهار که روزی نماد «ندیدن تلویزیون» بوده، امروز در صدر «دیدن تلویزیون» قرار گرفته است.‼️
این که چه شد ویژه برنامه افطاری شبکه چهار سیما با عنوان #زندگی_پس_از_زندگی تا این حد مورد اقبال عمومی بین مخاطبین واقع شده، نیاز به موشکافی دقیقتری دارد.
تلویزیون همچنان بر مدیریت سنتی گذشته پافشاری میکند در حالیکه مخاطب آن سالهاست پوست اندازی کرده و از مرحلههای عقب مانده پیشین عبور کرده است. گویا رشد استدراکی مخاطب تلویزیون بر مدیران آن پیشی گرفته است.
شاید روزگاری یک برنامه تلویزیونی بدون تحقیق و نویسندگی تنها با لودهگری میتوانست مخاطب چند صد هزاری از آن خود کند ولی دوره گذاری اتفاق افتاده که مخاطب تلویزیون به آسانی تولیدات خلق الساعه و فی البداهه تلویزیونی را از نمونه های #پژوهشی تشخیص میدهد و با فشردن بیرحمانه دکمه کنترل تلویزیون، شبکه ای را که به شعورش توهین کرده عوض می کند.
🔰نسل مخاطبین تلویزیون عوض شده. مخاطب جدید مجبور نیست وقتش را با برنامه های بدون #نویسنده و #پژوهشگر تلف کند. او در #فضای_مجازی بازخوردها را میبیند و تولیدات تلویزیونی که بازخوردهای بالای پژوهشی در فضای مجازی دارند را برای تماشا در تلویزیون بر می گزیند.
به بیانی ساده تر، پروسه مخاطب گیری تولیدات تلویزیونی از روندی معکوس برخوردار شده. نخست بازخورد اینترنتی یک تولید تلویزیونی و سپس انتخاب برای تماشا!
🔰هنوز مدیران تلویزیون با توهم #سلبریتی محوری و تقدم طول زمانی یک تولید تلویزیونی بر عرض پژوهشی آن، برنامه سازی در تلویزیون را به اشتباه مدیریت میکنند. در حالیکه یکی از مهمترین فاکتورهای ریزش مخاطبین تلویزیون، لاغر شدن عرض پژوهشی برنامه های تلویزیونی است.
مدیران سیما گویا هنوز نمیدانند حذف نامحسوس نویسنده و پژوهشگر از پکیج تولیدات تلویزیونی فجایع رسانه ای و فرهنگی متعددی را باعث شده. وقتی فاصله زمانی تصمیم گیری برای تصویب و تولید یک برنامه تا زمان تولید و پخش آن گاهی به کمتر از چند ساعت و گاهی چند دقیقه تنزل کرده باید هم #مجری تلویزیونی برای پر کردن یک تایم طولانی به هزل و هجو و شوخی های سخیف لات های سر گذر رو بیاورد.
🔰 در حالیکه پروسه تحقیق و نویسندگی پروسه چند ساله است، در برآوردهای تولیدات تلویزیونی، ردیف بودجه نویسنده و پژوهشگر یا حذف میشود و یا صوری است و سرانجام عایدی مالی آن به جیب مجری یا #تهیه_کننده سرازیر میشود. چرا که اغلب برنامه ها به #شومن بازی تنزل یافته، و ژانر #سرگرمی دارد، نه #آگاهی بخشی هنرمندانه. شومن بازی در تلویزیون توسط سید محمد حسینی مد شد و این پدیده نامبارک گلوی برنامه سازی را در سیما به سختی میفشارد. سیل شومن ها و استیج کارهای مراسم ژانگولر و جوک و خوانندگی در کوچه و بازار به قاب شیشه ای تلویزیون، خطایی نابخشودنی است که شأن تلویزیون را از وسعت دانشگاه به تنگنای یک #دورهمی_قهوه_خانه_ای تنزل داده است.
پخش موفق برنامه افطاری شبکه چهار سیما (زندگی پس از زندگی) که پروسه پژوهشی ۵ ساله را طی کرده و اقبال مخاطب فضای مجازی و تلویزیونی به این برنامه موفق، داده ای ارزشمند را پیش روی مدیران سیما فراهم میکند. بدون شک صبر و حوصله قابل تامل سازندگان این مجموعه در شکار میدانی سوژه در سراسر کشور و تحلیل و پژوهش دقیق و میدانی از مهمترین عوامل موفقیت چنین تولیداتی است.
🔰 آیا معاون محترم سیما در خلوت از خود پرسیده که چه شد به ناگاه دستان شبکه های یک و دو سه سیما از تولیدات پژوهش محوری همچون #روایت_فتح و #سراب و چه و چه به ناگاه خالی شد؟ آیا دکتر #میرباقری از خود پرسیده است که مشارکت و آنتن فروشی چه ضربه هایی را بر پیکره شبکه های محوری سیما وارد کرده است؟ به راستی آخرین تولید پژوهش محور شبکه های یک و دو و سه سیما در حوزه توحید، معاد، اهلبیت شناسی، مقاومت و فلسطین به چند سال یا دهه پیش باز می گردد.
🔰 چند دهه است که انگل برنامه های #گفتگومحور چاله میدانی و مجری محور در حال خوردن پیکره سیماست؟ آیا نباید یک نقطه سر خط به این مسیر نامبارک برنامه های بی پژوهش و فکلی محور تلویزیونی گذاشت؟
آقایان! تلویزیون جمهوری اسلامی ایران کمیته امداد نیست که برای گذران زندگی عده ای مدیر و تهیه کننده هر آب زیپویی را به خورد ملت دهد. گویا #حق_الناس_رسانه_ای حلقه نامفقودی است که در دائره المعارف مدیران سیما جایگاهی ندارد و در این بازار مکاره، جایش را با حق رفقا معاوضه کرده است
تولیدات تلویزیونی بر پایه حق رفقا، هیچ خروجی مثبتی جز شوهای نخ نمای فکلی محور ندارد و آیا یک شوی فکلی محور چه دردی از دردهای جامعه را درمان خواهد کرد؟
✍️ متن کامل یادداشت #محمد_عبدالهی در خبرگزاری فارس: https://fna.ir/exmna3
☑️ @
سنجش معنی دار مخاطب ویژه برنامه های افطاری شبکه های مختلف #تلویزیون، نتایج قابل تاملی را تلنگر میزند. #شبکه_چهار که روزی نماد «ندیدن تلویزیون» بوده، امروز در صدر «دیدن تلویزیون» قرار گرفته است.‼️
این که چه شد ویژه برنامه افطاری شبکه چهار سیما با عنوان #زندگی_پس_از_زندگی تا این حد مورد اقبال عمومی بین مخاطبین واقع شده، نیاز به موشکافی دقیقتری دارد.
تلویزیون همچنان بر مدیریت سنتی گذشته پافشاری میکند در حالیکه مخاطب آن سالهاست پوست اندازی کرده و از مرحلههای عقب مانده پیشین عبور کرده است. گویا رشد استدراکی مخاطب تلویزیون بر مدیران آن پیشی گرفته است.
شاید روزگاری یک برنامه تلویزیونی بدون تحقیق و نویسندگی تنها با لودهگری میتوانست مخاطب چند صد هزاری از آن خود کند ولی دوره گذاری اتفاق افتاده که مخاطب تلویزیون به آسانی تولیدات خلق الساعه و فی البداهه تلویزیونی را از نمونه های #پژوهشی تشخیص میدهد و با فشردن بیرحمانه دکمه کنترل تلویزیون، شبکه ای را که به شعورش توهین کرده عوض می کند.
🔰نسل مخاطبین تلویزیون عوض شده. مخاطب جدید مجبور نیست وقتش را با برنامه های بدون #نویسنده و #پژوهشگر تلف کند. او در #فضای_مجازی بازخوردها را میبیند و تولیدات تلویزیونی که بازخوردهای بالای پژوهشی در فضای مجازی دارند را برای تماشا در تلویزیون بر می گزیند.
به بیانی ساده تر، پروسه مخاطب گیری تولیدات تلویزیونی از روندی معکوس برخوردار شده. نخست بازخورد اینترنتی یک تولید تلویزیونی و سپس انتخاب برای تماشا!
🔰هنوز مدیران تلویزیون با توهم #سلبریتی محوری و تقدم طول زمانی یک تولید تلویزیونی بر عرض پژوهشی آن، برنامه سازی در تلویزیون را به اشتباه مدیریت میکنند. در حالیکه یکی از مهمترین فاکتورهای ریزش مخاطبین تلویزیون، لاغر شدن عرض پژوهشی برنامه های تلویزیونی است.
مدیران سیما گویا هنوز نمیدانند حذف نامحسوس نویسنده و پژوهشگر از پکیج تولیدات تلویزیونی فجایع رسانه ای و فرهنگی متعددی را باعث شده. وقتی فاصله زمانی تصمیم گیری برای تصویب و تولید یک برنامه تا زمان تولید و پخش آن گاهی به کمتر از چند ساعت و گاهی چند دقیقه تنزل کرده باید هم #مجری تلویزیونی برای پر کردن یک تایم طولانی به هزل و هجو و شوخی های سخیف لات های سر گذر رو بیاورد.
🔰 در حالیکه پروسه تحقیق و نویسندگی پروسه چند ساله است، در برآوردهای تولیدات تلویزیونی، ردیف بودجه نویسنده و پژوهشگر یا حذف میشود و یا صوری است و سرانجام عایدی مالی آن به جیب مجری یا #تهیه_کننده سرازیر میشود. چرا که اغلب برنامه ها به #شومن بازی تنزل یافته، و ژانر #سرگرمی دارد، نه #آگاهی بخشی هنرمندانه. شومن بازی در تلویزیون توسط سید محمد حسینی مد شد و این پدیده نامبارک گلوی برنامه سازی را در سیما به سختی میفشارد. سیل شومن ها و استیج کارهای مراسم ژانگولر و جوک و خوانندگی در کوچه و بازار به قاب شیشه ای تلویزیون، خطایی نابخشودنی است که شأن تلویزیون را از وسعت دانشگاه به تنگنای یک #دورهمی_قهوه_خانه_ای تنزل داده است.
پخش موفق برنامه افطاری شبکه چهار سیما (زندگی پس از زندگی) که پروسه پژوهشی ۵ ساله را طی کرده و اقبال مخاطب فضای مجازی و تلویزیونی به این برنامه موفق، داده ای ارزشمند را پیش روی مدیران سیما فراهم میکند. بدون شک صبر و حوصله قابل تامل سازندگان این مجموعه در شکار میدانی سوژه در سراسر کشور و تحلیل و پژوهش دقیق و میدانی از مهمترین عوامل موفقیت چنین تولیداتی است.
🔰 آیا معاون محترم سیما در خلوت از خود پرسیده که چه شد به ناگاه دستان شبکه های یک و دو سه سیما از تولیدات پژوهش محوری همچون #روایت_فتح و #سراب و چه و چه به ناگاه خالی شد؟ آیا دکتر #میرباقری از خود پرسیده است که مشارکت و آنتن فروشی چه ضربه هایی را بر پیکره شبکه های محوری سیما وارد کرده است؟ به راستی آخرین تولید پژوهش محور شبکه های یک و دو و سه سیما در حوزه توحید، معاد، اهلبیت شناسی، مقاومت و فلسطین به چند سال یا دهه پیش باز می گردد.
🔰 چند دهه است که انگل برنامه های #گفتگومحور چاله میدانی و مجری محور در حال خوردن پیکره سیماست؟ آیا نباید یک نقطه سر خط به این مسیر نامبارک برنامه های بی پژوهش و فکلی محور تلویزیونی گذاشت؟
آقایان! تلویزیون جمهوری اسلامی ایران کمیته امداد نیست که برای گذران زندگی عده ای مدیر و تهیه کننده هر آب زیپویی را به خورد ملت دهد. گویا #حق_الناس_رسانه_ای حلقه نامفقودی است که در دائره المعارف مدیران سیما جایگاهی ندارد و در این بازار مکاره، جایش را با حق رفقا معاوضه کرده است
تولیدات تلویزیونی بر پایه حق رفقا، هیچ خروجی مثبتی جز شوهای نخ نمای فکلی محور ندارد و آیا یک شوی فکلی محور چه دردی از دردهای جامعه را درمان خواهد کرد؟
✍️ متن کامل یادداشت #محمد_عبدالهی در خبرگزاری فارس: https://fna.ir/exmna3
☑️ @