عرصههای ارتباطی
#ارزشهایخبری 🔸ﻛﺸﻤﻜﺶ (conflict)؛ ▫️ﺑﺮﺧﻮرد/ اﺧﺘﻼف و درﮔﻴﺮی 🔻اﻳـﻦﮔﻮﻧـﻪ از روﻳـﺪادﻫﺎ ﺣﺎوی ﺑﺮﺧﻮردﻫﺎیی ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ در ﺷﻜﻞﻫﺎی ﮔﻮﻧﺎﮔﻮن ﺟﻠﻮهﮔﺮ میﺷـﻮﻧﺪ. اﻳﻦ ﺑﺮﺧﻮردﻫﺎ ﻣﻴﺎن اﻓﺮاد، ﮔﺮوهﻫـﺎ و ﻣﻠـﺖﻫـﺎ ﺻـﻮرت میﮔﻴﺮﻧـﺪ. اﻳـﻦ ﺑﺮﺧﻮردﻫﺎ ﺑﻪﺷﻜﻞ اﻧﺴﺎن ﻋﻠﻴﻪ اﻧﺴﺎن، اﻧـﺴﺎن ﻋﻠﻴـﻪ ﻣﺤﻴﻂ…
#ارزشهایخبری
🔸شگفتی (Oddity)؛
▫️اﺳﺘﺜﻨﺎ / ﻋﺠﻴﺐ ﺑﻮدن
🔻اﻳﻦ نوع روﻳﺪادﻫﺎ از وﺟﻪ ﻏﻴﺮﻋﺎدی ﺑﻮدن و ﻳﺎ ﻋﺠﻴﺐ و اﺳﺘﺜﻨﺎییﺑﻮدن ﺑﺮﺧﻮردارﻧﺪ. ﺑﻪﻃﻮر ﻛﻠﻲ اﻳـﻦ روﻳﺪادﻫﺎی ﻧﺎدر را ﺧﻮاﻧﻨﺪﮔﺎن و ﻣﺨﺎﻃﺒﺎن ﺧﺒﺮﻫﺎ ﺗﺤﺖ ﻋﻨﻮان ”ﺗـﺮﻳﻦﻫـﺎ“ میﺷﻨﺎﺳﻨﺪ: ﭘﻴﺮﺗﺮﻳﻦ ﻓﺮد ﺟﻬﺎن، ﺑﻠﻨﺪﺗﺮﻳﻦ آﺳﻤﺎنﺧﺮاش دﻧﻴﺎ، ﻛﻮﭼﻚﺗـﺮﻳﻦ ﻛﺎﻣﭙﻴﻮﺗﺮ و ﻣﺎﻧﻨﺪ اﻳﻨﻬﺎ.
🔸شگفتی (Oddity)؛
▫️اﺳﺘﺜﻨﺎ / ﻋﺠﻴﺐ ﺑﻮدن
🔻اﻳﻦ نوع روﻳﺪادﻫﺎ از وﺟﻪ ﻏﻴﺮﻋﺎدی ﺑﻮدن و ﻳﺎ ﻋﺠﻴﺐ و اﺳﺘﺜﻨﺎییﺑﻮدن ﺑﺮﺧﻮردارﻧﺪ. ﺑﻪﻃﻮر ﻛﻠﻲ اﻳـﻦ روﻳﺪادﻫﺎی ﻧﺎدر را ﺧﻮاﻧﻨﺪﮔﺎن و ﻣﺨﺎﻃﺒﺎن ﺧﺒﺮﻫﺎ ﺗﺤﺖ ﻋﻨﻮان ”ﺗـﺮﻳﻦﻫـﺎ“ میﺷﻨﺎﺳﻨﺪ: ﭘﻴﺮﺗﺮﻳﻦ ﻓﺮد ﺟﻬﺎن، ﺑﻠﻨﺪﺗﺮﻳﻦ آﺳﻤﺎنﺧﺮاش دﻧﻴﺎ، ﻛﻮﭼﻚﺗـﺮﻳﻦ ﻛﺎﻣﭙﻴﻮﺗﺮ و ﻣﺎﻧﻨﺪ اﻳﻨﻬﺎ.
عرصههای ارتباطی
#ارزشهایخبری 🔸شگفتی (Oddity)؛ ▫️اﺳﺘﺜﻨﺎ / ﻋﺠﻴﺐ ﺑﻮدن 🔻اﻳﻦ نوع روﻳﺪادﻫﺎ از وﺟﻪ ﻏﻴﺮﻋﺎدی ﺑﻮدن و ﻳﺎ ﻋﺠﻴﺐ و اﺳﺘﺜﻨﺎییﺑﻮدن ﺑﺮﺧﻮردارﻧﺪ. ﺑﻪﻃﻮر ﻛﻠﻲ اﻳـﻦ روﻳﺪادﻫﺎی ﻧﺎدر را ﺧﻮاﻧﻨﺪﮔﺎن و ﻣﺨﺎﻃﺒﺎن ﺧﺒﺮﻫﺎ ﺗﺤﺖ ﻋﻨﻮان ”ﺗـﺮﻳﻦﻫـﺎ“ میﺷﻨﺎﺳﻨﺪ: ﭘﻴﺮﺗﺮﻳﻦ ﻓﺮد ﺟﻬﺎن، ﺑﻠﻨﺪﺗﺮﻳﻦ آﺳﻤﺎنﺧﺮاش…
#ارزشهایخبری
🔸ﺑﺰرگی و ﻓﺮاوانی ﺗﻌﺪاد و ﻣﻘﺪار*
🔻اﻳﻦ ارزش ﺧﺒﺮی ﻋﻤﺪﺗﺎً ﺑﻪ اﻋﺪاد وارﻗﺎم ﻣﺮﺑﻮط میﺷﻮد. ﻓﺮﻗﻲ نمیﻛﻨﺪ ﻛﻪ اﻳﻦ ارﻗﺎم ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﭼﻴﺴﺖ، ﻫﺮ اﻧﺪازه ﻛﻪ ارﻗﺎم ﺑﺰرگﺗﺮ ﺑﺎﺷﺪ ــ ﭼﻮنﻛﻪ از ﺟﻨﺒه ﻓﺮاﮔﻴﺮی اﻫﻤﻴﺖ میﻳﺎﺑﺪ ــ از ارزش ﺧﺒﺮی ﺑﻴﺸﺘﺮی ﺑﺮﺧﻮردار میﺷﻮد. ﺑﻪﻋﻨﻮان ﻧﻤﻮﻧﻪ، ﻣﺮگ ۱۰۰ ﻧﻔﺮ ﺑﺮ اﺛﺮ ﻳﻚ ﺗﺼﺎدف، از ﻣﺮگ ۳۰ ﻧﻔﺮ در ﻳﻚ ﺗﺼﺎدف دﻳﮕﺮ، از ﺑﺨﺖ ﺑﻴﺸﺘﺮی ﺑﺮای ﮔﺰﻳﻨﺶ و ﺗﺒﺪﻳﻞﺷﺪن ﺑﻪ ﺧﺒﺮ ﺑﺮﺧﻮردار میﺷﻮد
*Magnitude
🔸ﺑﺰرگی و ﻓﺮاوانی ﺗﻌﺪاد و ﻣﻘﺪار*
🔻اﻳﻦ ارزش ﺧﺒﺮی ﻋﻤﺪﺗﺎً ﺑﻪ اﻋﺪاد وارﻗﺎم ﻣﺮﺑﻮط میﺷﻮد. ﻓﺮﻗﻲ نمیﻛﻨﺪ ﻛﻪ اﻳﻦ ارﻗﺎم ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﭼﻴﺴﺖ، ﻫﺮ اﻧﺪازه ﻛﻪ ارﻗﺎم ﺑﺰرگﺗﺮ ﺑﺎﺷﺪ ــ ﭼﻮنﻛﻪ از ﺟﻨﺒه ﻓﺮاﮔﻴﺮی اﻫﻤﻴﺖ میﻳﺎﺑﺪ ــ از ارزش ﺧﺒﺮی ﺑﻴﺸﺘﺮی ﺑﺮﺧﻮردار میﺷﻮد. ﺑﻪﻋﻨﻮان ﻧﻤﻮﻧﻪ، ﻣﺮگ ۱۰۰ ﻧﻔﺮ ﺑﺮ اﺛﺮ ﻳﻚ ﺗﺼﺎدف، از ﻣﺮگ ۳۰ ﻧﻔﺮ در ﻳﻚ ﺗﺼﺎدف دﻳﮕﺮ، از ﺑﺨﺖ ﺑﻴﺸﺘﺮی ﺑﺮای ﮔﺰﻳﻨﺶ و ﺗﺒﺪﻳﻞﺷﺪن ﺑﻪ ﺧﺒﺮ ﺑﺮﺧﻮردار میﺷﻮد
*Magnitude
#ارزشهایخبری
🔸ﻣﺠﺎورت (Proximity)
ﻣﺨﺎﻃﺒﺎن رﺳﺎﻧﻪﻫﺎ ﺗﺮﺟﻴﺢ میدﻫﻨـﺪ ﻛـﻪ اﺑﺘـﺪا از ﺧﺒﺮﻫﺎی ﻣﺮﺑـﻮط ﺑـﻪ ﻣﺤﻠـﻪ، ﺷـﻬﺮ، ﻛـﺸﻮر و ﻛـﺸﻮرﻫﺎی ﻫﻤﺠـﻮار ﺧـﻮد اﻃﻼﻋﺎت ﻛﺴﺐ ﻛﻨﻨﺪ. ﻣﺠﺎورت ﺑﻪ ﻟﺤﺎظ ارزش ﺧﺒﺮی در دو ﺷﻜﻞ ﻣـﻮرد ﮔﺰﻳﻨﺶ ﻗﺮار میﮔﻴﺮد: ﺟﻐﺮاﻓﻴﺎیی و ﻣﻌﻨﻮی. ”ﻣﺠـﺎورت ﺟﻐﺮاﻓﻴـﺎیی“ ﻣﺜـﻞ ﺷﻬﺮ، ﻛﺸﻮر و ﻣﻨﻄﻘه ﻣﺠﺎور، و ”ﻣﺠـﺎورت ﻣﻌﻨـﻮی“ ﻣﺜـﻞ ﻣـﺸﺎﺑﻬﺖﻫـﺎی
ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ، ﻋﻘﻴﺪﺗﻲ، ﻗﻮمی، اﺟﺘﻤﺎعی و ﻣﺎﻧﻨﺪ آنﻫﺎ.
@younesshokrkhah
🔸ﻣﺠﺎورت (Proximity)
ﻣﺨﺎﻃﺒﺎن رﺳﺎﻧﻪﻫﺎ ﺗﺮﺟﻴﺢ میدﻫﻨـﺪ ﻛـﻪ اﺑﺘـﺪا از ﺧﺒﺮﻫﺎی ﻣﺮﺑـﻮط ﺑـﻪ ﻣﺤﻠـﻪ، ﺷـﻬﺮ، ﻛـﺸﻮر و ﻛـﺸﻮرﻫﺎی ﻫﻤﺠـﻮار ﺧـﻮد اﻃﻼﻋﺎت ﻛﺴﺐ ﻛﻨﻨﺪ. ﻣﺠﺎورت ﺑﻪ ﻟﺤﺎظ ارزش ﺧﺒﺮی در دو ﺷﻜﻞ ﻣـﻮرد ﮔﺰﻳﻨﺶ ﻗﺮار میﮔﻴﺮد: ﺟﻐﺮاﻓﻴﺎیی و ﻣﻌﻨﻮی. ”ﻣﺠـﺎورت ﺟﻐﺮاﻓﻴـﺎیی“ ﻣﺜـﻞ ﺷﻬﺮ، ﻛﺸﻮر و ﻣﻨﻄﻘه ﻣﺠﺎور، و ”ﻣﺠـﺎورت ﻣﻌﻨـﻮی“ ﻣﺜـﻞ ﻣـﺸﺎﺑﻬﺖﻫـﺎی
ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ، ﻋﻘﻴﺪﺗﻲ، ﻗﻮمی، اﺟﺘﻤﺎعی و ﻣﺎﻧﻨﺪ آنﻫﺎ.
@younesshokrkhah
عرصههای ارتباطی
#ارزشهایخبری 🔸ﻣﺠﺎورت (Proximity) ﻣﺨﺎﻃﺒﺎن رﺳﺎﻧﻪﻫﺎ ﺗﺮﺟﻴﺢ میدﻫﻨـﺪ ﻛـﻪ اﺑﺘـﺪا از ﺧﺒﺮﻫﺎی ﻣﺮﺑـﻮط ﺑـﻪ ﻣﺤﻠـﻪ، ﺷـﻬﺮ، ﻛـﺸﻮر و ﻛـﺸﻮرﻫﺎی ﻫﻤﺠـﻮار ﺧـﻮد اﻃﻼﻋﺎت ﻛﺴﺐ ﻛﻨﻨﺪ. ﻣﺠﺎورت ﺑﻪ ﻟﺤﺎظ ارزش ﺧﺒﺮی در دو ﺷﻜﻞ ﻣـﻮرد ﮔﺰﻳﻨﺶ ﻗﺮار میﮔﻴﺮد: ﺟﻐﺮاﻓﻴﺎیی و ﻣﻌﻨﻮی. ”ﻣﺠـﺎورت ﺟﻐﺮاﻓﻴـﺎیی“…
#ارزشهایخبری
🔸ﺗﺎزگی (Timeliness)
🔻داﻧﺴﺘﻦ اﻳﻨﻜﻪ ﻳﻚ روﻳﺪاد در ﭼﻪوﻗﺖ ﺑـﻪوﻗﻮع ﭘﻴﻮﺳﺘﻪ اﺳﺖ، در ﺟﻬﺎن رﻗﺎﺑﺖﻫﺎی ﺧﺒﺮی از اﻫﻤﻴـﺖ وﻳﮋهای ﺑﺮﺧﻮردار اﺳﺖ. میﮔﻮﻳﻨﺪ: روزﻧﺎﻣﻪ ﻣﺜﻞ ﻧﻮزادی اﺳﺖ ﻛﻪ در ﻫﻤﺎن روز ﺗﻮﻟـﺪ ﺟﺎن میﺳﭙﺎرد.
ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ، روزﻧﺎﻣﻪای از ﻟﺤﺎظ ﺧﺒﺮی ﻣﻮﻓﻖﺗﺮ اﺳﺖ ﻛـﻪ ﺣﺎوی اﺧﺒﺎر ﺗﺎزهﺗﺮ و ﺑﻪﻋﺒﺎرت ﺑﻬﺘﺮ ﺣﺎوی اﺧﺒﺎر ﺑﻪﻫﻨﮕﺎم ﺑﺎﺷﺪ. اﮔﺮ ﺧﺒﺮ دﻳﺮوز را اﻣﺮوز ﭼـﺎپ ﻛﻨـﻴﻢ، ﺗـﺎزگی ﺧـﻮد را از دﺳﺖ داده اﺳﺖ و ﺧﻮاﻧﻨﺪه رﻏﺒﺘﻲ ﺑﻪ ﺧﻮاﻧﺪن آن ﻧﺸﺎن نمیدﻫﺪ. ﭘﺲ ﻫﺮ اﻧﺪازه ﻛﻪ ﻓﺎﺻﻠه وﻗﻮع روﻳﺪاد و درج آن ﺑﻪﻋﻨﻮان ﺧﺒﺮ، ﻧﺰدﻳﻚﺗﺮ ﺑﺎﺷﺪ، ﺧﺒـﺮ، ﺗﺮ و ﺗﺎزهﺗﺮ ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻮد. ﺑﺮای آﻧﻜﻪ ﻣﺨﺎﻃﺐ ﺑﻪ ﺳـﺮﻋﺖ ﻧﻴﺎز ﺧﺒـﺮی ﺧـﻮد را ﺑﺮﻃﺮف ﻛﻨﺪ، ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪﺳﺮﻋﺖ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺗﻤﺎمﺗﺮ ﺑﻪ او ﺧﺒﺮ داده ﺷﻮد ﺗـﺎ ﺿـﻤﻦ اﻳﻨﻜﻪ ﻧﻴﺎز ﺧﺒﺮﻳﺶ را ﺑﺮﻃﺮف میﻛﻨﻴﻢ، ﻣﺎﻧﻊ رﻓﺘﻦ او ﺑﻪﻃﺮف ﺳﺎﻳﺮ ﻣﻨـﺎﺑﻊﺧﺒﺮی ﺷﻮﻳﻢ. رﺳﺎﻧﻪﻫﺎیی ﻛﻪ از ﺗـﺎزگی ﺧﺒـﺮی و اﻃﻼﻋﺎﺗﻲ ﺑﺮﺧﻮردار ﻧﻴـﺴﺘﻨﺪ، ﺑـﻪ ﺑﻴﻤﺎری رﻳﺰش ﺗﻴﺮاژ، ﻛﻪ ”ﺳﺮﻃﺎن رﺳﺎﻧﻪﻫﺎ“ ﺑـﻪﺣـﺴﺎب میآﻳﺪ، دﭼﺎر میﺷﻮﻧﺪ. اﻟﺒﺘﻪ اﻳﻦ ﻧﻜﺘﻪ را ﺑﺎﻳﺪ اﻓﺰود ﻛﻪ ﺧﻴﻠﻲ از وﻗﺖﻫﺎ، ﺟﻨﺒـﻪﻫﺎیی از ﻳﻚ ﺧﺒﺮ ﻛﻬﻨﻪ ﻧﻴﺰ میﺗﻮاﻧﺪ در ﺷﻜﻠﻲ ﺗﺎزه آﺷﻜﺎر ﺷﻮد، ﻛـﻪ ﻃﺒﻌـﺎً در اﻳﻦ ﺻﻮرت ﺑﺎز ﻫﻢ از ارزش ﺧﺒﺮی ﺑﺮﺧﻮردار میﺷﻮد. اﻳﻦ ﻫﻔﺖ ارزش ﺧﺒﺮی ﻛﻪ ذﻛﺮﺷﺎن رﻓﺖ، ﺣﺎﻟﺘﻲ ﻣﻨﺤﺼﺮﺑﻪﻓﺮد دارﻧـﺪ و میﺗﻮاﻧﻨﺪ ﺟﻨﺒﻪﻫﺎی ارزﺷـﻲ ﺧﺒﺮﻫـﺎ را ﭘﻮﺷـﺶ دﻫﻨـﺪ و اﻃـﻼع از آﻧﻬـﺎ ﻛﻤﺎﺑﻴﺶ میﺗﻮاﻧﺪ ﺑﺮای درك ارزشﻫﺎی ﺧﺒـﺮی ﻛﻔﺎﻳـﺖ ﻛﻨﺪ.
🔸ﺗﺎزگی (Timeliness)
🔻داﻧﺴﺘﻦ اﻳﻨﻜﻪ ﻳﻚ روﻳﺪاد در ﭼﻪوﻗﺖ ﺑـﻪوﻗﻮع ﭘﻴﻮﺳﺘﻪ اﺳﺖ، در ﺟﻬﺎن رﻗﺎﺑﺖﻫﺎی ﺧﺒﺮی از اﻫﻤﻴـﺖ وﻳﮋهای ﺑﺮﺧﻮردار اﺳﺖ. میﮔﻮﻳﻨﺪ: روزﻧﺎﻣﻪ ﻣﺜﻞ ﻧﻮزادی اﺳﺖ ﻛﻪ در ﻫﻤﺎن روز ﺗﻮﻟـﺪ ﺟﺎن میﺳﭙﺎرد.
ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ، روزﻧﺎﻣﻪای از ﻟﺤﺎظ ﺧﺒﺮی ﻣﻮﻓﻖﺗﺮ اﺳﺖ ﻛـﻪ ﺣﺎوی اﺧﺒﺎر ﺗﺎزهﺗﺮ و ﺑﻪﻋﺒﺎرت ﺑﻬﺘﺮ ﺣﺎوی اﺧﺒﺎر ﺑﻪﻫﻨﮕﺎم ﺑﺎﺷﺪ. اﮔﺮ ﺧﺒﺮ دﻳﺮوز را اﻣﺮوز ﭼـﺎپ ﻛﻨـﻴﻢ، ﺗـﺎزگی ﺧـﻮد را از دﺳﺖ داده اﺳﺖ و ﺧﻮاﻧﻨﺪه رﻏﺒﺘﻲ ﺑﻪ ﺧﻮاﻧﺪن آن ﻧﺸﺎن نمیدﻫﺪ. ﭘﺲ ﻫﺮ اﻧﺪازه ﻛﻪ ﻓﺎﺻﻠه وﻗﻮع روﻳﺪاد و درج آن ﺑﻪﻋﻨﻮان ﺧﺒﺮ، ﻧﺰدﻳﻚﺗﺮ ﺑﺎﺷﺪ، ﺧﺒـﺮ، ﺗﺮ و ﺗﺎزهﺗﺮ ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻮد. ﺑﺮای آﻧﻜﻪ ﻣﺨﺎﻃﺐ ﺑﻪ ﺳـﺮﻋﺖ ﻧﻴﺎز ﺧﺒـﺮی ﺧـﻮد را ﺑﺮﻃﺮف ﻛﻨﺪ، ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪﺳﺮﻋﺖ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺗﻤﺎمﺗﺮ ﺑﻪ او ﺧﺒﺮ داده ﺷﻮد ﺗـﺎ ﺿـﻤﻦ اﻳﻨﻜﻪ ﻧﻴﺎز ﺧﺒﺮﻳﺶ را ﺑﺮﻃﺮف میﻛﻨﻴﻢ، ﻣﺎﻧﻊ رﻓﺘﻦ او ﺑﻪﻃﺮف ﺳﺎﻳﺮ ﻣﻨـﺎﺑﻊﺧﺒﺮی ﺷﻮﻳﻢ. رﺳﺎﻧﻪﻫﺎیی ﻛﻪ از ﺗـﺎزگی ﺧﺒـﺮی و اﻃﻼﻋﺎﺗﻲ ﺑﺮﺧﻮردار ﻧﻴـﺴﺘﻨﺪ، ﺑـﻪ ﺑﻴﻤﺎری رﻳﺰش ﺗﻴﺮاژ، ﻛﻪ ”ﺳﺮﻃﺎن رﺳﺎﻧﻪﻫﺎ“ ﺑـﻪﺣـﺴﺎب میآﻳﺪ، دﭼﺎر میﺷﻮﻧﺪ. اﻟﺒﺘﻪ اﻳﻦ ﻧﻜﺘﻪ را ﺑﺎﻳﺪ اﻓﺰود ﻛﻪ ﺧﻴﻠﻲ از وﻗﺖﻫﺎ، ﺟﻨﺒـﻪﻫﺎیی از ﻳﻚ ﺧﺒﺮ ﻛﻬﻨﻪ ﻧﻴﺰ میﺗﻮاﻧﺪ در ﺷﻜﻠﻲ ﺗﺎزه آﺷﻜﺎر ﺷﻮد، ﻛـﻪ ﻃﺒﻌـﺎً در اﻳﻦ ﺻﻮرت ﺑﺎز ﻫﻢ از ارزش ﺧﺒﺮی ﺑﺮﺧﻮردار میﺷﻮد. اﻳﻦ ﻫﻔﺖ ارزش ﺧﺒﺮی ﻛﻪ ذﻛﺮﺷﺎن رﻓﺖ، ﺣﺎﻟﺘﻲ ﻣﻨﺤﺼﺮﺑﻪﻓﺮد دارﻧـﺪ و میﺗﻮاﻧﻨﺪ ﺟﻨﺒﻪﻫﺎی ارزﺷـﻲ ﺧﺒﺮﻫـﺎ را ﭘﻮﺷـﺶ دﻫﻨـﺪ و اﻃـﻼع از آﻧﻬـﺎ ﻛﻤﺎﺑﻴﺶ میﺗﻮاﻧﺪ ﺑﺮای درك ارزشﻫﺎی ﺧﺒـﺮی ﻛﻔﺎﻳـﺖ ﻛﻨﺪ.
#ارزشهایخبری
🔸نگاه فیلیپ گایار
🔻اﻣﺎ ﺑﺤﺚ ارزشﻫﺎی ﺧﺒﺮی از وﺟﻮه دﻳﮕﺮی ﻫﻢ ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪ ﻗﺮار دارد و میﺗـﻮان ﮔﻔﺖ ﻛﻪ ﮔﺮﻣﺎی ﺧﻮد را ﺣﻔﻆ ﻛﺮده اﺳﺖ.
#ﻓﻴﻠﻴﭗ_ﮔﺎﻳﺎر ﻓﺮاﻧﺴﻮی ﻛﻪ ﻣﻘﺪﻣﻪ ﻛﺘﺎب ﻳﻮﻧﺴﻜﻮ تحت ﻋﻨﻮان ارزشﻫﺎی ﺧﺒﺮی و اﺻﻮل ارﺗﺒﺎﻃﺎت ﺑﻴﻦ ﻓﺮﻫﻨﮕـﻲ را در ﺳـﺎل ۱۹۸۰ ﻧﻮﺷـﺖ در ﻛﺘﺎب ﻓﻦ روزﻧﺎﻣﻪﻧﮕﺎری ﺑﻪ ﺳـﻪ ارزش ﺧﺒـﺮی اﺷـﺎره میﻛﻨـﺪ. او در ﻓﺼﻞ ﺳﻮم اﻳﻦ ﻛﺘﺎب، ﺗﺤﺖ ﻋﻨﻮان ”از روﻳﺪاد ﺗﺎ ﺧﺒـﺮ“ اﺑﺘﺪا ﺑﻪ ﺑﺮرسی ﻣﺒﺤﺚ ﻣﺴﻴﺮ ﺧﺒﺮ میﭘﺮدازد و ﺳﭙﺲ ﺑﺎ اﺷﺎره ﺑﻪ ﻣﻮﺿﻮع ”اﻧﺘﺨﺎب اﺧﺒـﺎر“، ﺑﻪ ﺳﻪ "ﺿﺎﺑﻄه اﻧﺘﺨﺎب“ اﺷﺎره میﻛﻨﺪ.
ﮔﺎﻳﺎر میﮔﻮﻳﺪ: ﺿﻮاﺑﻂ ﺟﻬﺎﻧﻲ ﺧﺒﺮ، در ﺧﻮد ﺧﺒﺮ ﻣﺴﺘﺘﺮﻧﺪ ﻛﻪ ﺑﺎﻳﺪ آﻧﻬﺎ را در اﻳﻦ ﻋﺒﺎرت ﺟﺴﺖ: »آﻧﭽـﻪ ﻣـﻮرد ﺗﻮﺟﻪ و ﻋﻼﻗﻪ ﺧﻮاﻧﻨﺪﮔﺎن ﺑﺎﺷﺪ. ﮔﺎﻳﺎر اﻳﻦ ﺿﻮاﺑﻂ ﺳﻪﮔﺎﻧﻪ را ﭼﻨﻴﻦ ﻓﻬﺮﺳﺖ میﻛﻨﺪ:
۱. واﻗﻌه روز ﺑﻮدن (ﻛﻪ ﻫﻤﺎن ﻋﻨﺼﺮ ﺗﺎزﮔﻲ اﺳﺖ)؛
۲. اﺛﺮﮔﺬاری (داﻣﻨه اﻧﻌﻜﺎس روﻳﺪاد در زﻣﺎن و ﻣﻜﺎن)؛
۳. ﺳﻮدﻣﻨﺪی (ﻃﺮز ﺗﻠﻘﻲ ﻣﺮدم ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ روﻳﺪاد.)
🔸نگاه فیلیپ گایار
🔻اﻣﺎ ﺑﺤﺚ ارزشﻫﺎی ﺧﺒﺮی از وﺟﻮه دﻳﮕﺮی ﻫﻢ ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪ ﻗﺮار دارد و میﺗـﻮان ﮔﻔﺖ ﻛﻪ ﮔﺮﻣﺎی ﺧﻮد را ﺣﻔﻆ ﻛﺮده اﺳﺖ.
#ﻓﻴﻠﻴﭗ_ﮔﺎﻳﺎر ﻓﺮاﻧﺴﻮی ﻛﻪ ﻣﻘﺪﻣﻪ ﻛﺘﺎب ﻳﻮﻧﺴﻜﻮ تحت ﻋﻨﻮان ارزشﻫﺎی ﺧﺒﺮی و اﺻﻮل ارﺗﺒﺎﻃﺎت ﺑﻴﻦ ﻓﺮﻫﻨﮕـﻲ را در ﺳـﺎل ۱۹۸۰ ﻧﻮﺷـﺖ در ﻛﺘﺎب ﻓﻦ روزﻧﺎﻣﻪﻧﮕﺎری ﺑﻪ ﺳـﻪ ارزش ﺧﺒـﺮی اﺷـﺎره میﻛﻨـﺪ. او در ﻓﺼﻞ ﺳﻮم اﻳﻦ ﻛﺘﺎب، ﺗﺤﺖ ﻋﻨﻮان ”از روﻳﺪاد ﺗﺎ ﺧﺒـﺮ“ اﺑﺘﺪا ﺑﻪ ﺑﺮرسی ﻣﺒﺤﺚ ﻣﺴﻴﺮ ﺧﺒﺮ میﭘﺮدازد و ﺳﭙﺲ ﺑﺎ اﺷﺎره ﺑﻪ ﻣﻮﺿﻮع ”اﻧﺘﺨﺎب اﺧﺒـﺎر“، ﺑﻪ ﺳﻪ "ﺿﺎﺑﻄه اﻧﺘﺨﺎب“ اﺷﺎره میﻛﻨﺪ.
ﮔﺎﻳﺎر میﮔﻮﻳﺪ: ﺿﻮاﺑﻂ ﺟﻬﺎﻧﻲ ﺧﺒﺮ، در ﺧﻮد ﺧﺒﺮ ﻣﺴﺘﺘﺮﻧﺪ ﻛﻪ ﺑﺎﻳﺪ آﻧﻬﺎ را در اﻳﻦ ﻋﺒﺎرت ﺟﺴﺖ: »آﻧﭽـﻪ ﻣـﻮرد ﺗﻮﺟﻪ و ﻋﻼﻗﻪ ﺧﻮاﻧﻨﺪﮔﺎن ﺑﺎﺷﺪ. ﮔﺎﻳﺎر اﻳﻦ ﺿﻮاﺑﻂ ﺳﻪﮔﺎﻧﻪ را ﭼﻨﻴﻦ ﻓﻬﺮﺳﺖ میﻛﻨﺪ:
۱. واﻗﻌه روز ﺑﻮدن (ﻛﻪ ﻫﻤﺎن ﻋﻨﺼﺮ ﺗﺎزﮔﻲ اﺳﺖ)؛
۲. اﺛﺮﮔﺬاری (داﻣﻨه اﻧﻌﻜﺎس روﻳﺪاد در زﻣﺎن و ﻣﻜﺎن)؛
۳. ﺳﻮدﻣﻨﺪی (ﻃﺮز ﺗﻠﻘﻲ ﻣﺮدم ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ روﻳﺪاد.)
عرصههای ارتباطی
#خبر🔸ﮔﺎﻟﺘﻮﻧﮓ - روگ ارزشﻫﺎی دوازدهﮔﺎﻧﻪ ﻳﻮﻫﺎن ﮔﺎﻟﺘﻮنگ ﺟﺎﻣﻌﻪﺷﻨﺎس ﻧﺮوژی (زاده ۲۴ اﻛﺘﺒﺮ ۱۹۳۰ در اﺳﻠﻮ ﻧﺮوژ) ــ ﻛﻪ ﻋﺮﺻﻪ تخصصیاش ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﻛﺸﻤﻜﺶ و ﺻﻠﺢ اﺳﺖ ــ و ﻫﻤﻜﺎر ﭘﮋوهشیاش ﻣـﺮی ﻫﻮﻟﻤﺒﻮ روگ از ﭼﻬﺮهﻫﺎی ﺑﺮﺟﺴﺘﻪ در ﭘﮋوﻫﺶﻫﺎی ارﺗﺒﺎطی ﺑﻪﺷﻤﺎر میآﻳﻨﺪ و ﺷﺎﻳﺪ ﺑﺘﻮان آﻧﺎن را…
#ارزشهایخبری
🔸۱. ﺗﻮاﺗﺮ | ﻓﺮﻛﺎﻧﺲ (Frequency)
🔻ﺑﻪ اﻋﺘﻘﺎد ﮔﺎﻟﺘﻮﻧﮓ و روگ، اﻳـﻦ ارزش ﺧﺒﺮی در ﺣﻘﻴﻘﺖ ﻳﻚ ﻇﺮف زﻣﺎنی اﺳﺖ ﻛﻪ روﻳﺪاد، آن را پر میﻛﻨﺪ.
ﺑﻪﻋﻨﻮان ﻣﺜﺎل، ﺟﻨﺎﻳﺖﻫﺎ در زﻣﺎن اﻧﺪکی روی میدﻫﻨﺪ و معنی آنﻫﺎ ﻫﻢ ﻣﻠﻤﻮس اﺳﺖ و ﺑﻪﺳﺮﻋﺖ ﻧﻴﺰ درك میﺷﻮﻧﺪ؛ ﻣﺜﻞ دﻳﻮاری ﻛﻪ زود ﺳﺎﺧﺘﻪ میﺷﻮد و ﺑﺎﻻ میآﻳﺪ و ﻫﻤﻪ آن را میﺑﻴﻨﻨﺪ. اﻣﺎ ﻣﺜﻼً اﺟﺮای ﻳﻚ ﺑﺮﻧﺎﻣه آﻣﻮزﺷﻲ خیلی زود ﺑﻪ ﭼﺸﻢ نمیآﻳﺪ و اﺟﺮای آن نیازمند زﻣـﺎن ﺑﻴﺸﺘﺮی اﺳﺖ (ﻇﺮف زﻣﺎنی ﻃﻮﻻنیﺗﺮی ﻻزم دارد)، ﺑــﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﺟﻬﺖ، روزﻧﺎﻣﻪﻧﮕﺎران ﺑﻪ ﭘﻮﺷﺶ اﻳﻦ ﻧﻮع روﻳﺪادﻫﺎ ﻛﻪ ﻇﺮف زﻣﺎنی آنﻫﺎ ﻃﻮﻻنی اﺳﺖ، ﺗﻤﺎﻳﻞ ﻧﺸﺎن نمیدﻫﻨﺪ. ﮔﺎﻟﺘﻮﻧﮓ و روگ در ﺗﺒﻴﻴﻦ اﻳﻦ ارزش ﺧﺒﺮی میﮔﻮﻳﻨﺪ ﻛﻪ ﺧﺒﺮﻫﺎیی ﻛﻪ از ﻟﺤﺎظ ﺗﻮاﺗﺮ و ﻓﺮﻛﺎﻧﺲ ﻛﻮﺗﺎهﺗﺮﻧﺪ، ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻣﻄﻠﻮب روزﻧﺎﻣﻪﻧﮕﺎران ﻫﺴﺘﻨﺪ. اﻣﺎ از ﺳﻮی دﻳﮕﺮ، ﮔﺮاﻳﺶﻫﺎ و ﺗﺤﻮﻻت اﻗﺘﺼﺎدی، اﺟﺘﻤﺎعی و فرهنگی ﻛﻪ از ﻧﻈﺮ ﺗﻜﻮﻳﻦ و ﺗﺤﻘﻖ ﻧﻬﺎیی ﻣﺴﺘﻠﺰم زﻣﺎن ﻃﻮﻻنیﺗﺮ ﻫﺴﺘﻨﺪ- و ﻟﺬا از ﺟﻨﺒه معنی، ﻣﻔﻬﻮم و وزن، دﻳﺮﺗﺮ از روﻳﺪادﻫﺎی ﺑﺎ ﻓﺮﻛﺎﻧﺲ و ﺗﻮاﺗﺮ ﻛﻮﺗﺎه، درك میﺷﻮﻧﺪ-در ﺧﺎرج از داﻳﺮه اﻧﺘﺨﺎب روزﻧﺎﻣﻪﻧﮕﺎران ﺑﺎقی میﻣﺎﻧﻨﺪ و ﺑﺨﺖ اﻧﺘﺨﺎبﺷﺪن را ﭘﻴﺪا نمیﻛﻨﻨﺪ. واﻧﮕﻬﻲ، روزﻧﺎﻣﻪﻧﮕﺎران اﮔﺮ روﻳﺪادﻫﺎی ﭘﺮﺗﻮاﺗﺮ را اﻧﺘﺨﺎب ﻛﻨﻨﺪ، ﺑﻴﺸﺘﺮ از زاوﻳه آﻣﺎری ﺑﻪ آنﻫﺎ میﭘﺮدازﻧﺪ و اﻳﻦ اﻣﺮ ﻧﻴﺰ ﻏﺎﻟﺒﺎً در ﻧﺸﺮﻳﻪﻫﺎی ﺗﺨﺼﺼﻲ ﺻﻮرت میﮔﻴﺮد.
🔸۱. ﺗﻮاﺗﺮ | ﻓﺮﻛﺎﻧﺲ (Frequency)
🔻ﺑﻪ اﻋﺘﻘﺎد ﮔﺎﻟﺘﻮﻧﮓ و روگ، اﻳـﻦ ارزش ﺧﺒﺮی در ﺣﻘﻴﻘﺖ ﻳﻚ ﻇﺮف زﻣﺎنی اﺳﺖ ﻛﻪ روﻳﺪاد، آن را پر میﻛﻨﺪ.
ﺑﻪﻋﻨﻮان ﻣﺜﺎل، ﺟﻨﺎﻳﺖﻫﺎ در زﻣﺎن اﻧﺪکی روی میدﻫﻨﺪ و معنی آنﻫﺎ ﻫﻢ ﻣﻠﻤﻮس اﺳﺖ و ﺑﻪﺳﺮﻋﺖ ﻧﻴﺰ درك میﺷﻮﻧﺪ؛ ﻣﺜﻞ دﻳﻮاری ﻛﻪ زود ﺳﺎﺧﺘﻪ میﺷﻮد و ﺑﺎﻻ میآﻳﺪ و ﻫﻤﻪ آن را میﺑﻴﻨﻨﺪ. اﻣﺎ ﻣﺜﻼً اﺟﺮای ﻳﻚ ﺑﺮﻧﺎﻣه آﻣﻮزﺷﻲ خیلی زود ﺑﻪ ﭼﺸﻢ نمیآﻳﺪ و اﺟﺮای آن نیازمند زﻣـﺎن ﺑﻴﺸﺘﺮی اﺳﺖ (ﻇﺮف زﻣﺎنی ﻃﻮﻻنیﺗﺮی ﻻزم دارد)، ﺑــﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﺟﻬﺖ، روزﻧﺎﻣﻪﻧﮕﺎران ﺑﻪ ﭘﻮﺷﺶ اﻳﻦ ﻧﻮع روﻳﺪادﻫﺎ ﻛﻪ ﻇﺮف زﻣﺎنی آنﻫﺎ ﻃﻮﻻنی اﺳﺖ، ﺗﻤﺎﻳﻞ ﻧﺸﺎن نمیدﻫﻨﺪ. ﮔﺎﻟﺘﻮﻧﮓ و روگ در ﺗﺒﻴﻴﻦ اﻳﻦ ارزش ﺧﺒﺮی میﮔﻮﻳﻨﺪ ﻛﻪ ﺧﺒﺮﻫﺎیی ﻛﻪ از ﻟﺤﺎظ ﺗﻮاﺗﺮ و ﻓﺮﻛﺎﻧﺲ ﻛﻮﺗﺎهﺗﺮﻧﺪ، ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻣﻄﻠﻮب روزﻧﺎﻣﻪﻧﮕﺎران ﻫﺴﺘﻨﺪ. اﻣﺎ از ﺳﻮی دﻳﮕﺮ، ﮔﺮاﻳﺶﻫﺎ و ﺗﺤﻮﻻت اﻗﺘﺼﺎدی، اﺟﺘﻤﺎعی و فرهنگی ﻛﻪ از ﻧﻈﺮ ﺗﻜﻮﻳﻦ و ﺗﺤﻘﻖ ﻧﻬﺎیی ﻣﺴﺘﻠﺰم زﻣﺎن ﻃﻮﻻنیﺗﺮ ﻫﺴﺘﻨﺪ- و ﻟﺬا از ﺟﻨﺒه معنی، ﻣﻔﻬﻮم و وزن، دﻳﺮﺗﺮ از روﻳﺪادﻫﺎی ﺑﺎ ﻓﺮﻛﺎﻧﺲ و ﺗﻮاﺗﺮ ﻛﻮﺗﺎه، درك میﺷﻮﻧﺪ-در ﺧﺎرج از داﻳﺮه اﻧﺘﺨﺎب روزﻧﺎﻣﻪﻧﮕﺎران ﺑﺎقی میﻣﺎﻧﻨﺪ و ﺑﺨﺖ اﻧﺘﺨﺎبﺷﺪن را ﭘﻴﺪا نمیﻛﻨﻨﺪ. واﻧﮕﻬﻲ، روزﻧﺎﻣﻪﻧﮕﺎران اﮔﺮ روﻳﺪادﻫﺎی ﭘﺮﺗﻮاﺗﺮ را اﻧﺘﺨﺎب ﻛﻨﻨﺪ، ﺑﻴﺸﺘﺮ از زاوﻳه آﻣﺎری ﺑﻪ آنﻫﺎ میﭘﺮدازﻧﺪ و اﻳﻦ اﻣﺮ ﻧﻴﺰ ﻏﺎﻟﺒﺎً در ﻧﺸﺮﻳﻪﻫﺎی ﺗﺨﺼﺼﻲ ﺻﻮرت میﮔﻴﺮد.
عرصههای ارتباطی
#خبر🔸ﮔﺎﻟﺘﻮﻧﮓ - روگ ارزشﻫﺎی دوازدهﮔﺎﻧﻪ ﻳﻮﻫﺎن ﮔﺎﻟﺘﻮنگ ﺟﺎﻣﻌﻪﺷﻨﺎس ﻧﺮوژی (زاده ۲۴ اﻛﺘﺒﺮ ۱۹۳۰ در اﺳﻠﻮ ﻧﺮوژ) ــ ﻛﻪ ﻋﺮﺻﻪ تخصصیاش ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﻛﺸﻤﻜﺶ و ﺻﻠﺢ اﺳﺖ ــ و ﻫﻤﻜﺎر ﭘﮋوهشیاش ﻣـﺮی ﻫﻮﻟﻤﺒﻮ روگ از ﭼﻬﺮهﻫﺎی ﺑﺮﺟﺴﺘﻪ در ﭘﮋوﻫﺶﻫﺎی ارﺗﺒﺎطی ﺑﻪﺷﻤﺎر میآﻳﻨﺪ و ﺷﺎﻳﺪ ﺑﺘﻮان آﻧﺎن را…
#ارزشهایخبری
🔸۲. آﺳﺘﺎﻧﻪ / درﮔﺎه / ﻧﻘﻄﻪ ﺷﺮوع (Threshold)
آﺳﺘﺎﻧﻪ ﻛﻪ میﺗﻮان آن را ”ﻧﻘﻄه ﺷﺮوع“ ﻫﻢ ﻧﺎﻣﻴﺪ، در ﺣﻘﻴﻘﺖ اﻧﺪازه ”ﻗﺪ و ﻗﻮاره“ روﻳﺪاد اﺳـﺖ. ﺑﺮای ﻫﺮ روﻳﺪاد، آﺳﺘﺎﻧﻪای وﺟﻮد دارد ﻛـﻪ اﮔـﺮ روﻳﺪاد ﺑـﻪ ﺳـﻄﺢ آن ﻧﺮﺳﺪ، اﺻﻼً ﻣﺨﺎﺑﺮه ﻧﺨﻮاﻫﺪ ﺷﺪ. اﻓﺰون ﺑﺮاﻳﻦ، اﮔـﺮ روﻳـﺪادی ﺑـﻪ آﺳـﺘﺎﻧﻪ ﺑﺮﺳﺪ و ﻣﺨﺎﺑﺮه ﺷﻮد، ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ در درون ﺧﻮد آﺳﺘﺎﻧﻪﻫـﺎی دﻳﮕـﺮی ﺑﻴﺎﻓﺮﻳﻨﺪ.
اﻳﻦ ﻧﻜﺘﻪ را ﻳﺎدآوری ﻛﻨﻢ ﻛﻪ ﻫﺮاﻧﺪازه ﻛـﻪ ﻳـﻚ روﻳـﺪاد از ﻧﻈـﺮ آﺳـﺘﺎﻧﻪ، ﺑﺰرگﺗﺮ ﺑﺎﺷﺪ، ﺑﺮای اﺳﺘﻤﺮار درج آن ﺑﻪ ”درام“ ﻳﺎ ﻫﻴﺠﺎن ﻗﻮیﺗﺮی ﻧﻴﺎز دارﻳﻢ. ﺑﻪ ﻋﻘﻴﺪه ﮔﺎﻟﺘﻮﻧﮓ و روگ، ﮔﺰارشﻫﺎی ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﺟﻨﮓ از ﻣﻮارد ﺑﺎرز ﺑﺮﺧﻮردﻫﺎی ﻣﻬﻴﺞ ﺑﻪﺣﺴﺎب میآﻳﻨﺪ. اﻣﺎ، ﻫﻤـﺎنﮔﻮﻧـﻪ ﻛـﻪ ﮔﻔﺘـﻪ ﺷـﺪ، در ﺑﺴﻴﺎری از ﻣﻮارد، روﻳﺪادﻫﺎیی ﻛﻪ ﻣﺨﺎﺑﺮه میﺷﻮﻧﺪ، در درون ﺧﻮد ﺣـﺎوی ﻣﻮﺿﻮعﻫﺎی ﭘﺮﻛﺸﺶ دﻳﮕﺮی ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ اﮔﺮ روﻳﺪاد ﻧﺨﺴﺖ، ﻣﺨﺎﺑﺮه ﻧﺸﺪه ﺑﻮد و ﺑﻪ ﺧﺒﺮ ﺗﺒﺪﻳﻞ نمیﺷﺪ، روﻳـﺪاﻫﺎی ﺑﻌـﺪ، اﺻـﻼً ﺑﺨـﺖ و ﻓﺮﺻـﺖ ﺗﺒﺪﻳﻞﺷﺪن ﺑﻪ ﺧﺒﺮ را ﺑﻪدﺳﺖ نمیآوردﻧﺪ. ﻣﺜﻼً میﺗـﻮان ﻣـﺎﺟﺮای ﺟﻨـﮓ ﺧﻠﻴﺞﻓﺎرس (ﺣﻤﻠه آﻣﺮﻳﻜﺎ در ﻛﻮﻳﺖ ﺑﻪ ﻧﻴﺮوﻫﺎی ﻋـﺮاق در ﻣـﺮداد ۱۳۷۰) را ﺑﻪﻋﻨﻮان روﻳﺪاد اصلی و ﻣﺴﺌﻠﻪ ﭘﺮﻧﺪﮔﺎنی را ﻛﻪ ﺑﺮ اﺛﺮ ﺟﻨﮓ در ﻟﻜﻪﻫﺎی نفتی ﺷﻨﺎور ﺑﺮآبﻫﺎی ﺧﻠﻴﺞﻓﺎرس ﮔﺮﻓﺘﺎر ﺷﺪﻧﺪ ﺑـﻪﻋﻨـﻮان ”آﺳـﺘﺎﻧﻪ دوم“ قلمداد ﻛﺮد. ﻣﻮﺿﻮع اﻳﻦ ﭘﺮﻧﺪﮔﺎن، درام دﻳﮕﺮی ﺑﻮد ﻛـﻪ از درون ﺧﺒـﺮ اول ﺳﺮ ﺑﺮآورد. ﻳﺎ در ﻣﺜﺎل دﻳﮕﺮ؛ ﺣﻤﻠﻪ ﺳﺎل ۲۰۰۳ آﻣﺮﻳﻜﺎ ﺑﻪ ﻋﺮاق ﺣﻜـﻢ آﺳـﺘﺎﻧﻪ اول را دارد و آﻧﭽﻪ ﭘﺲ از اﻳﻦ ﺣﻤﻠﻪ ﺗﺤﺖ ﻋﻨﻮان ﻣﺸﺮوﻋﻴﺖ ﺣﻘـﻮقی ﺣﻤﻠـﻪ (Legality of invasion) و ﻛﺸﺘﺎر ﻏﻴﺮﻧﻈﺎﻣﻴﺎن در ﺟﻬﺎن ﻣﻄـﺮح ﺷـد ﺣﻜﻢ آﺳﺘﺎﻧﻪ دﻳﮕﺮی را دارد. و ﺑﺎﻷﺧﺮه در ﻳﻚ ﻣﺜﺎل دﻳﮕﺮ میﺗﻮان ﺗﻬﺎﺟﻢ اﺋﺘﻼف ﻏﺮب ﺑﻪ لیبی در ﺳﺎل ۲۰۱۱ را آﺳﺘﺎﻧﻪ اول ﻗﻠﻤﺪاد ﻛـﺮد و ﻣﻘﻮﻻت ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑـﺎ تخطی از ﻗﻄﻌﻨﺎﻣﻪ ﺳﺎزﻣﺎن ﻣﻠﻞ را آﺳﺘﺎﻧﻪ دوم اﻳﻦ ﺗﻬﺎﺟﻢ ﻧﻈﺎمی ﺑﻪ ﺣﺴﺎب آورد.
🔸۲. آﺳﺘﺎﻧﻪ / درﮔﺎه / ﻧﻘﻄﻪ ﺷﺮوع (Threshold)
آﺳﺘﺎﻧﻪ ﻛﻪ میﺗﻮان آن را ”ﻧﻘﻄه ﺷﺮوع“ ﻫﻢ ﻧﺎﻣﻴﺪ، در ﺣﻘﻴﻘﺖ اﻧﺪازه ”ﻗﺪ و ﻗﻮاره“ روﻳﺪاد اﺳـﺖ. ﺑﺮای ﻫﺮ روﻳﺪاد، آﺳﺘﺎﻧﻪای وﺟﻮد دارد ﻛـﻪ اﮔـﺮ روﻳﺪاد ﺑـﻪ ﺳـﻄﺢ آن ﻧﺮﺳﺪ، اﺻﻼً ﻣﺨﺎﺑﺮه ﻧﺨﻮاﻫﺪ ﺷﺪ. اﻓﺰون ﺑﺮاﻳﻦ، اﮔـﺮ روﻳـﺪادی ﺑـﻪ آﺳـﺘﺎﻧﻪ ﺑﺮﺳﺪ و ﻣﺨﺎﺑﺮه ﺷﻮد، ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ در درون ﺧﻮد آﺳﺘﺎﻧﻪﻫـﺎی دﻳﮕـﺮی ﺑﻴﺎﻓﺮﻳﻨﺪ.
اﻳﻦ ﻧﻜﺘﻪ را ﻳﺎدآوری ﻛﻨﻢ ﻛﻪ ﻫﺮاﻧﺪازه ﻛـﻪ ﻳـﻚ روﻳـﺪاد از ﻧﻈـﺮ آﺳـﺘﺎﻧﻪ، ﺑﺰرگﺗﺮ ﺑﺎﺷﺪ، ﺑﺮای اﺳﺘﻤﺮار درج آن ﺑﻪ ”درام“ ﻳﺎ ﻫﻴﺠﺎن ﻗﻮیﺗﺮی ﻧﻴﺎز دارﻳﻢ. ﺑﻪ ﻋﻘﻴﺪه ﮔﺎﻟﺘﻮﻧﮓ و روگ، ﮔﺰارشﻫﺎی ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﺟﻨﮓ از ﻣﻮارد ﺑﺎرز ﺑﺮﺧﻮردﻫﺎی ﻣﻬﻴﺞ ﺑﻪﺣﺴﺎب میآﻳﻨﺪ. اﻣﺎ، ﻫﻤـﺎنﮔﻮﻧـﻪ ﻛـﻪ ﮔﻔﺘـﻪ ﺷـﺪ، در ﺑﺴﻴﺎری از ﻣﻮارد، روﻳﺪادﻫﺎیی ﻛﻪ ﻣﺨﺎﺑﺮه میﺷﻮﻧﺪ، در درون ﺧﻮد ﺣـﺎوی ﻣﻮﺿﻮعﻫﺎی ﭘﺮﻛﺸﺶ دﻳﮕﺮی ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ اﮔﺮ روﻳﺪاد ﻧﺨﺴﺖ، ﻣﺨﺎﺑﺮه ﻧﺸﺪه ﺑﻮد و ﺑﻪ ﺧﺒﺮ ﺗﺒﺪﻳﻞ نمیﺷﺪ، روﻳـﺪاﻫﺎی ﺑﻌـﺪ، اﺻـﻼً ﺑﺨـﺖ و ﻓﺮﺻـﺖ ﺗﺒﺪﻳﻞﺷﺪن ﺑﻪ ﺧﺒﺮ را ﺑﻪدﺳﺖ نمیآوردﻧﺪ. ﻣﺜﻼً میﺗـﻮان ﻣـﺎﺟﺮای ﺟﻨـﮓ ﺧﻠﻴﺞﻓﺎرس (ﺣﻤﻠه آﻣﺮﻳﻜﺎ در ﻛﻮﻳﺖ ﺑﻪ ﻧﻴﺮوﻫﺎی ﻋـﺮاق در ﻣـﺮداد ۱۳۷۰) را ﺑﻪﻋﻨﻮان روﻳﺪاد اصلی و ﻣﺴﺌﻠﻪ ﭘﺮﻧﺪﮔﺎنی را ﻛﻪ ﺑﺮ اﺛﺮ ﺟﻨﮓ در ﻟﻜﻪﻫﺎی نفتی ﺷﻨﺎور ﺑﺮآبﻫﺎی ﺧﻠﻴﺞﻓﺎرس ﮔﺮﻓﺘﺎر ﺷﺪﻧﺪ ﺑـﻪﻋﻨـﻮان ”آﺳـﺘﺎﻧﻪ دوم“ قلمداد ﻛﺮد. ﻣﻮﺿﻮع اﻳﻦ ﭘﺮﻧﺪﮔﺎن، درام دﻳﮕﺮی ﺑﻮد ﻛـﻪ از درون ﺧﺒـﺮ اول ﺳﺮ ﺑﺮآورد. ﻳﺎ در ﻣﺜﺎل دﻳﮕﺮ؛ ﺣﻤﻠﻪ ﺳﺎل ۲۰۰۳ آﻣﺮﻳﻜﺎ ﺑﻪ ﻋﺮاق ﺣﻜـﻢ آﺳـﺘﺎﻧﻪ اول را دارد و آﻧﭽﻪ ﭘﺲ از اﻳﻦ ﺣﻤﻠﻪ ﺗﺤﺖ ﻋﻨﻮان ﻣﺸﺮوﻋﻴﺖ ﺣﻘـﻮقی ﺣﻤﻠـﻪ (Legality of invasion) و ﻛﺸﺘﺎر ﻏﻴﺮﻧﻈﺎﻣﻴﺎن در ﺟﻬﺎن ﻣﻄـﺮح ﺷـد ﺣﻜﻢ آﺳﺘﺎﻧﻪ دﻳﮕﺮی را دارد. و ﺑﺎﻷﺧﺮه در ﻳﻚ ﻣﺜﺎل دﻳﮕﺮ میﺗﻮان ﺗﻬﺎﺟﻢ اﺋﺘﻼف ﻏﺮب ﺑﻪ لیبی در ﺳﺎل ۲۰۱۱ را آﺳﺘﺎﻧﻪ اول ﻗﻠﻤﺪاد ﻛـﺮد و ﻣﻘﻮﻻت ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑـﺎ تخطی از ﻗﻄﻌﻨﺎﻣﻪ ﺳﺎزﻣﺎن ﻣﻠﻞ را آﺳﺘﺎﻧﻪ دوم اﻳﻦ ﺗﻬﺎﺟﻢ ﻧﻈﺎمی ﺑﻪ ﺣﺴﺎب آورد.
#ارزشهایخبری
🔸۳. ﻓﻘﺪان اﺑﻬﺎم | وﺿﻮح (Unambiguity)
ﻓﻘﺪان اﺑﻬـﺎم ﺑـﻪ ﻣﺜﺎﺑـﻪ ﺳـﻮﻣﻴﻦ ارزش ﺧﺒﺮی ﻛﻪ ﺑﻪوﺳﻴﻠه دو ﻣﺤﻘﻖ ﻣﻮرد ﺑﺤﺚ ﻣﻄﺮح ﺷﺪه اﺳﺖ در واﻗﻊ ﺑﻪوﺿﻮح روﻳﺪاد ﻣﺮﺑﻮط میﺷﻮد. وﺿﻮح ﺑﻪﻣﻌﻨﻲ ﺳﺎدهﺳﺎزی ﻧﻴﺴﺖ، اﻣﺎ ﺑﻪﻫﺮ ﺣﺎل ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪ ﻃﻴﻒ ﮔﺴﺘﺮده ﻣﻌﺎﻧﻲ ﺟﻬﺖ داد و ﺳﺎﻣﺎن ﺑﺨﺸﻴﺪ. ﻫﻤﺎنﻃـﻮر ﻛـﻪ میداﻧﻴﻢ، روزﻧﺎﻣﻪﻧﮕﺎری ﺑﺮﺧﻼف ادﺑﻴﺎت، ﺑﻪ رﻣﺰ و رازﻫﺎی ژرف ﻧﻴﺎز ﻧﺪارد و اﻳﻦ رﻣﺰ و رازﻫﺎ را ﺻﺮﻓﺎ در ﻳﻚ ﺣﺪ منطقی میﭘﺬﻳﺮد. ﺑﺮﺧﻼف ادﺑﻴـﺎت ﻛـﻪ در آن اﺑﻬﺎم و اﻳﻬﺎم اﺑﺰار ﻛﺎر ﺑﻪﺣﺴﺎب میآﻳﺪ، در روزﻧﺎﻣﻪﻧﮕﺎری اﻳﻦ اﻣـﺮ ﺗـﺎ ﺣﺪاﻣﻜﺎن ﻛﺎﻫﺶ میﻳﺎﺑﺪ.
🔸 ۴. معنیدار ﺑﻮدن (Meaningfulness)
ﭼﻬـﺎرﻣﻴﻦ ارزش ﺧﺒﺮی مﻮرد ﻧﻈﺮ ﮔﺎﻟﺘﻮﻧﮓ و روگ ﺗﺤﺖ ﻋﻨﻮان معنیدار ﺑﻮدن، ﺧﻮد را در دو ﺻﻮرت ﻧﺸﺎن میدﻫﺪ:
اﻟﻒ. ﻣﺠﺎورت ﻓﺮهنگی
ب. ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻮدن (Relevance)
ﻣﺠﺎورت فرهنگی ﺑﺮای ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﺧﺒﺮ را ﮔﺮدآوری میﻛﻨـﺪ، در ﻗﻴـﺎس ﺑـﺎ ﺳﺎﻳﺮ ﻣﻌﻴﺎرﻫﺎ، ﻣﻌﻨﻲدارﺗﺮ ﺑﻪﻧﻈﺮ میرﺳﺪ. ﮔﺰﻳﻨﺶﮔﺮ ﺧﺒﺮ اﮔﺮ اﺣﺴﺎس ﻛﻨﺪ ﻛﻪ ﭘﻴﺸﻴﻨه فرهنگی ﻳﻚ رﺧﺪاد ﺑﺎ او و ﻣﺨﺎﻃﺒﺎن رﺳﺎﻧﻪاش ﻫﻤﺎﻫﻨﮕﻲ و ﺳﻨﺨﻴﺖ و ﻫﻤﺨﻮانی دارد، آن را ﺑﺮای درج و ﭘﺨﺶ اﻧﺘﺨﺎب میﻛﻨﺪ (ﻫﻤﭽﻮن اﻧﻌﻜـﺎس اﺧﺒﺎر ﻓﻠﺴﻄﻴﻦ در رﺳﺎﻧﻪﻫﺎی اﻳﺮان).
ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻮدن و رﺑﻂ داﺷـﺘﻦ ﻫﻢ از ﻫﻤﻴﻦ زاوﻳـﻪ و ﻣﻨﻈـﺮ ﻣﻄـﺮح اﺳـﺖ. روﻳﺪادﻫﺎیی ﻛﻪ در ﻓﺮﻫﻨﮓﻫﺎی دوردﺳﺖ رخ میدﻫﻨﺪ، ﻛﻤﺘﺮ ﺑﺨﺖ و اﻣﻜـﺎن ﮔﺰﻳﻨﺶ میﻳﺎﺑﻨﺪ، ﻣﮕﺮ آﻧﻜﻪ ﺑﻪ ﺻﻮرت ﺗﻬﺪﻳﺪ ﺟﻠﻮهﮔﺮ ﺷﻮﻧﺪ (ﻣﺜﻞ درج اﺧﺒﺎر اوﭘﻚ و ﻣﺴﺎﺋﻞ ﻛﺸﻮرﻫﺎی ﻋـﻀﻮ آن در ﻧـﺸﺮﻳﺎت ﻏﺮبی در ﻫـﺮ زﻣـﺎن ﻛـﻪ ﻣﻮﺿﻮع ﻧﻔﺖ ﺑﺮای ﻏﺮب ﺑﻪﺻﻮرت ﺗﻬﺪﻳﺪ در میآﻳﺪ.
🔸 ۵. ﻫﻤﺨﻮانی و ﻫﻤﺎهنگی (Consonance)
ﮔﺎﻟﺘﻮﻧﮓ و روگ ﭘﻨﺠﻤـﻴﻦ ارزش ﺧﺒﺮی را ﭼﻨﻴﻦ ﺗﺒﻴﻴﻦ ﻛﺮدهاﻧﺪ: ﻗﺎﺑﻠﻴﺖ ﭘﻴﺶبینی ﻛﺮدن ﻳﻚ روﻳـﺪاد و ﻳـﺎ ﺗﻤﺎﻳﻞداﺷﺘﻦ رﺳﺎﻧﻪﻫﺎ ﺑﻪ ﻳﻚ روﻳﺪاد.
اﻳﻦ دو ﻣﺤﻘﻖ میﮔﻮﻳﻨﺪ ﻛﻪ اﮔﺮ رﺳﺎﻧﻪﻫﺎ اﻧﺘﻈﺎر و ﻗﺼﺪ ﺗﺤﻘﻖ ﻳﻚ روﻳـﺪاد را داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ، آن روﻳﺪاد ﻗﻄﻌﺎً ﻣﺘﺤﻘﻖ ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ. ﺑـﻪﻋﻨـﻮان ﻣﺜـﺎل، ﻣﻄﺒﻮﻋﺎت ﻏﺎﻟﺒﺎً ﮔﺮدﻫﻤﺎییﻫﺎ را ﺑﻪ آن ﺻﻮرتی ﻛﻪ میﺧﻮاﻫﻨﺪ و ﺑﺎ ذکر ﻧﻜﺘﻪﻫﺎیی ﻛﻪ ﻣﺎﻳﻞاﻧﺪ در آنﻫﺎ ﻃﺮح و ﺑﺮﺟـﺴﺘﻪ ﺷـﻮﻧﺪ، در ﻣﻌﺮض دﻳﺪ ﻣﺨﺎﻃﺒﺎن ﻗﺮار میدﻫﻨﺪ. ﻣﺜﺎلی ﻛﻪ ﻣﺤﻘﻘﺎن ﻣﺎ در اﻳﻦ زﻣﻴﻨﻪ اراﺋـﻪ میﻛﻨﻨﺪ، ﺑﺮﭘﺎیی ﻳﻚ ﮔﺮدﻫﻤﺎیی ﺑﺰرگ ﻋﻠﻴﻪ ﺟﻨﮓ وﻳﺘﻨﺎم اﺳﺖ ﻛـﻪ رﺳـﺎﻧﻪﻫﺎ ﻫﻤـه ﺷﻌﺎرﻫﺎ و دﻳﺪﮔﺎهﻫﺎی ﻣﻄﺮح ﺷﺪه در اﻳﻦ ﮔﺮدﻫﻤﺎیی را ﻧﺎدﻳـﺪه ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ و ﻓﻘﻂ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﺧﺸﻮنتی را ﻛﻪ در ﺿﻤﻦ آن ﺣﺎدث ﺷﺪ، ﺑﺮﺟﺴﺘﻪ ﻛﺮدﻧﺪ.
🔸 ۶. ﻏﻴﺮ ﻣﻨﺘﻈﺮه ﺑﻮدن (Unexpectedness)
ﻣﻨﻈﻮر ﮔﺎﻟﺘﻮﻧﮓ و روگ ازﻏﻴﺮﻣﻨﺘﻈﺮه ﺑﻮدن ﻳﻚ روﻳﺪاد، ﻏﻴﺮﻗﺎﺑﻞ ﭘﻴﺶبینی ﺑﻮدن و ﻧﺪرت روﻳﺪاد اﺳﺖ. ﻃﺒﻌﺎً اﻳﻦ ﻣﻌﻨﺎ را ﺑﺎﻳﺪ در ارزشﻫﺎیی ﻫﻤﭽﻮن معنیدار ﺑﻮدن (ارزش ﭼﻬﺎرم) و ﻫﻤﺨﻮاﻧﻲ و ﻫﻤﺎﻫﻨﮕﻲ (ارزش ﭘﻨﺠﻢ) ﻳﺎﻓﺖ. ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ، تازگی روﻳﺪادﻫﺎی ﻏﻴﺮﻣﻨﺘﻈﺮه را ﺑﺎﻳﺪ در ﮔﺴﺘﺮهﻫﺎی آﺷﻨﺎ و ﻗﺎﺑﻞ اﻧﺘﻈﺎر ﺟﺴﺖوﺟﻮ ﻛﺮد.
🔸٧. اﺳﺘﻤﺮار | ﺗﺪاوم (Continuity)
اﺳﺘﻤﺮار ﻳﺎ ﺗﺪاوم، ﻧﺎﻇﺮ ﺑﺮ ﺧﺒﺮ ﺟﺎری (Running Story) اﺳﺖ. اﮔﺮ ﺧﺒﺮی ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ ﺧﺒﺮی ﻗﺮار ﮔﻴﺮد، ﺗـﺎ زﻣﺎن ﻣﺸﺨﺺ ﺑﻪﻃﻮر ﻣﺴﺘﻤﺮ ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ ﺧﺒﺮی ﺧﻮاﻫﺪ ﻣﺎﻧـﺪ. (ﻫﻤﭽـﻮن ﺗﻈﺎﻫﺮات و اﻋﺘﺮاضﻫﺎی ﻣـﺮدم در ﻛـﺸﻮرﻫﺎی ﺧﺎورﻣﻴﺎﻧـﻪ ﻋﺮبی در ﺳـﺎل ۲۰۱۱ ﻛﻪ ﻣﺪتﻫﺎی ﻣﺪﻳﺪی در ﻛﺎﻧﻮن ﺗﻮﺟﻬﺎت رﺳـﺎﻧﻪای ﺑـﺎقی ﻣﺎﻧـﺪ و در ﻋﻴﻦ ﺣﺎل از درون ﺧﻮد آﺳﺘﺎﻧﻪﻫﺎی ﺗﺎزه دﻳﮕﺮی ﻧﻈﻴﺮ آزادی و اﺳـﺘﻘﻼل و ﺗﻜﻴﻪ ﺑﻪ ارزشﻫﺎی دینی را ﺑﻪ ﻋﺮﺻﻪ ﻛﺸﺎند.
🔸۳. ﻓﻘﺪان اﺑﻬﺎم | وﺿﻮح (Unambiguity)
ﻓﻘﺪان اﺑﻬـﺎم ﺑـﻪ ﻣﺜﺎﺑـﻪ ﺳـﻮﻣﻴﻦ ارزش ﺧﺒﺮی ﻛﻪ ﺑﻪوﺳﻴﻠه دو ﻣﺤﻘﻖ ﻣﻮرد ﺑﺤﺚ ﻣﻄﺮح ﺷﺪه اﺳﺖ در واﻗﻊ ﺑﻪوﺿﻮح روﻳﺪاد ﻣﺮﺑﻮط میﺷﻮد. وﺿﻮح ﺑﻪﻣﻌﻨﻲ ﺳﺎدهﺳﺎزی ﻧﻴﺴﺖ، اﻣﺎ ﺑﻪﻫﺮ ﺣﺎل ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪ ﻃﻴﻒ ﮔﺴﺘﺮده ﻣﻌﺎﻧﻲ ﺟﻬﺖ داد و ﺳﺎﻣﺎن ﺑﺨﺸﻴﺪ. ﻫﻤﺎنﻃـﻮر ﻛـﻪ میداﻧﻴﻢ، روزﻧﺎﻣﻪﻧﮕﺎری ﺑﺮﺧﻼف ادﺑﻴﺎت، ﺑﻪ رﻣﺰ و رازﻫﺎی ژرف ﻧﻴﺎز ﻧﺪارد و اﻳﻦ رﻣﺰ و رازﻫﺎ را ﺻﺮﻓﺎ در ﻳﻚ ﺣﺪ منطقی میﭘﺬﻳﺮد. ﺑﺮﺧﻼف ادﺑﻴـﺎت ﻛـﻪ در آن اﺑﻬﺎم و اﻳﻬﺎم اﺑﺰار ﻛﺎر ﺑﻪﺣﺴﺎب میآﻳﺪ، در روزﻧﺎﻣﻪﻧﮕﺎری اﻳﻦ اﻣـﺮ ﺗـﺎ ﺣﺪاﻣﻜﺎن ﻛﺎﻫﺶ میﻳﺎﺑﺪ.
🔸 ۴. معنیدار ﺑﻮدن (Meaningfulness)
ﭼﻬـﺎرﻣﻴﻦ ارزش ﺧﺒﺮی مﻮرد ﻧﻈﺮ ﮔﺎﻟﺘﻮﻧﮓ و روگ ﺗﺤﺖ ﻋﻨﻮان معنیدار ﺑﻮدن، ﺧﻮد را در دو ﺻﻮرت ﻧﺸﺎن میدﻫﺪ:
اﻟﻒ. ﻣﺠﺎورت ﻓﺮهنگی
ب. ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻮدن (Relevance)
ﻣﺠﺎورت فرهنگی ﺑﺮای ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﺧﺒﺮ را ﮔﺮدآوری میﻛﻨـﺪ، در ﻗﻴـﺎس ﺑـﺎ ﺳﺎﻳﺮ ﻣﻌﻴﺎرﻫﺎ، ﻣﻌﻨﻲدارﺗﺮ ﺑﻪﻧﻈﺮ میرﺳﺪ. ﮔﺰﻳﻨﺶﮔﺮ ﺧﺒﺮ اﮔﺮ اﺣﺴﺎس ﻛﻨﺪ ﻛﻪ ﭘﻴﺸﻴﻨه فرهنگی ﻳﻚ رﺧﺪاد ﺑﺎ او و ﻣﺨﺎﻃﺒﺎن رﺳﺎﻧﻪاش ﻫﻤﺎﻫﻨﮕﻲ و ﺳﻨﺨﻴﺖ و ﻫﻤﺨﻮانی دارد، آن را ﺑﺮای درج و ﭘﺨﺶ اﻧﺘﺨﺎب میﻛﻨﺪ (ﻫﻤﭽﻮن اﻧﻌﻜـﺎس اﺧﺒﺎر ﻓﻠﺴﻄﻴﻦ در رﺳﺎﻧﻪﻫﺎی اﻳﺮان).
ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻮدن و رﺑﻂ داﺷـﺘﻦ ﻫﻢ از ﻫﻤﻴﻦ زاوﻳـﻪ و ﻣﻨﻈـﺮ ﻣﻄـﺮح اﺳـﺖ. روﻳﺪادﻫﺎیی ﻛﻪ در ﻓﺮﻫﻨﮓﻫﺎی دوردﺳﺖ رخ میدﻫﻨﺪ، ﻛﻤﺘﺮ ﺑﺨﺖ و اﻣﻜـﺎن ﮔﺰﻳﻨﺶ میﻳﺎﺑﻨﺪ، ﻣﮕﺮ آﻧﻜﻪ ﺑﻪ ﺻﻮرت ﺗﻬﺪﻳﺪ ﺟﻠﻮهﮔﺮ ﺷﻮﻧﺪ (ﻣﺜﻞ درج اﺧﺒﺎر اوﭘﻚ و ﻣﺴﺎﺋﻞ ﻛﺸﻮرﻫﺎی ﻋـﻀﻮ آن در ﻧـﺸﺮﻳﺎت ﻏﺮبی در ﻫـﺮ زﻣـﺎن ﻛـﻪ ﻣﻮﺿﻮع ﻧﻔﺖ ﺑﺮای ﻏﺮب ﺑﻪﺻﻮرت ﺗﻬﺪﻳﺪ در میآﻳﺪ.
🔸 ۵. ﻫﻤﺨﻮانی و ﻫﻤﺎهنگی (Consonance)
ﮔﺎﻟﺘﻮﻧﮓ و روگ ﭘﻨﺠﻤـﻴﻦ ارزش ﺧﺒﺮی را ﭼﻨﻴﻦ ﺗﺒﻴﻴﻦ ﻛﺮدهاﻧﺪ: ﻗﺎﺑﻠﻴﺖ ﭘﻴﺶبینی ﻛﺮدن ﻳﻚ روﻳـﺪاد و ﻳـﺎ ﺗﻤﺎﻳﻞداﺷﺘﻦ رﺳﺎﻧﻪﻫﺎ ﺑﻪ ﻳﻚ روﻳﺪاد.
اﻳﻦ دو ﻣﺤﻘﻖ میﮔﻮﻳﻨﺪ ﻛﻪ اﮔﺮ رﺳﺎﻧﻪﻫﺎ اﻧﺘﻈﺎر و ﻗﺼﺪ ﺗﺤﻘﻖ ﻳﻚ روﻳـﺪاد را داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ، آن روﻳﺪاد ﻗﻄﻌﺎً ﻣﺘﺤﻘﻖ ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ. ﺑـﻪﻋﻨـﻮان ﻣﺜـﺎل، ﻣﻄﺒﻮﻋﺎت ﻏﺎﻟﺒﺎً ﮔﺮدﻫﻤﺎییﻫﺎ را ﺑﻪ آن ﺻﻮرتی ﻛﻪ میﺧﻮاﻫﻨﺪ و ﺑﺎ ذکر ﻧﻜﺘﻪﻫﺎیی ﻛﻪ ﻣﺎﻳﻞاﻧﺪ در آنﻫﺎ ﻃﺮح و ﺑﺮﺟـﺴﺘﻪ ﺷـﻮﻧﺪ، در ﻣﻌﺮض دﻳﺪ ﻣﺨﺎﻃﺒﺎن ﻗﺮار میدﻫﻨﺪ. ﻣﺜﺎلی ﻛﻪ ﻣﺤﻘﻘﺎن ﻣﺎ در اﻳﻦ زﻣﻴﻨﻪ اراﺋـﻪ میﻛﻨﻨﺪ، ﺑﺮﭘﺎیی ﻳﻚ ﮔﺮدﻫﻤﺎیی ﺑﺰرگ ﻋﻠﻴﻪ ﺟﻨﮓ وﻳﺘﻨﺎم اﺳﺖ ﻛـﻪ رﺳـﺎﻧﻪﻫﺎ ﻫﻤـه ﺷﻌﺎرﻫﺎ و دﻳﺪﮔﺎهﻫﺎی ﻣﻄﺮح ﺷﺪه در اﻳﻦ ﮔﺮدﻫﻤﺎیی را ﻧﺎدﻳـﺪه ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ و ﻓﻘﻂ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﺧﺸﻮنتی را ﻛﻪ در ﺿﻤﻦ آن ﺣﺎدث ﺷﺪ، ﺑﺮﺟﺴﺘﻪ ﻛﺮدﻧﺪ.
🔸 ۶. ﻏﻴﺮ ﻣﻨﺘﻈﺮه ﺑﻮدن (Unexpectedness)
ﻣﻨﻈﻮر ﮔﺎﻟﺘﻮﻧﮓ و روگ ازﻏﻴﺮﻣﻨﺘﻈﺮه ﺑﻮدن ﻳﻚ روﻳﺪاد، ﻏﻴﺮﻗﺎﺑﻞ ﭘﻴﺶبینی ﺑﻮدن و ﻧﺪرت روﻳﺪاد اﺳﺖ. ﻃﺒﻌﺎً اﻳﻦ ﻣﻌﻨﺎ را ﺑﺎﻳﺪ در ارزشﻫﺎیی ﻫﻤﭽﻮن معنیدار ﺑﻮدن (ارزش ﭼﻬﺎرم) و ﻫﻤﺨﻮاﻧﻲ و ﻫﻤﺎﻫﻨﮕﻲ (ارزش ﭘﻨﺠﻢ) ﻳﺎﻓﺖ. ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ، تازگی روﻳﺪادﻫﺎی ﻏﻴﺮﻣﻨﺘﻈﺮه را ﺑﺎﻳﺪ در ﮔﺴﺘﺮهﻫﺎی آﺷﻨﺎ و ﻗﺎﺑﻞ اﻧﺘﻈﺎر ﺟﺴﺖوﺟﻮ ﻛﺮد.
🔸٧. اﺳﺘﻤﺮار | ﺗﺪاوم (Continuity)
اﺳﺘﻤﺮار ﻳﺎ ﺗﺪاوم، ﻧﺎﻇﺮ ﺑﺮ ﺧﺒﺮ ﺟﺎری (Running Story) اﺳﺖ. اﮔﺮ ﺧﺒﺮی ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ ﺧﺒﺮی ﻗﺮار ﮔﻴﺮد، ﺗـﺎ زﻣﺎن ﻣﺸﺨﺺ ﺑﻪﻃﻮر ﻣﺴﺘﻤﺮ ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ ﺧﺒﺮی ﺧﻮاﻫﺪ ﻣﺎﻧـﺪ. (ﻫﻤﭽـﻮن ﺗﻈﺎﻫﺮات و اﻋﺘﺮاضﻫﺎی ﻣـﺮدم در ﻛـﺸﻮرﻫﺎی ﺧﺎورﻣﻴﺎﻧـﻪ ﻋﺮبی در ﺳـﺎل ۲۰۱۱ ﻛﻪ ﻣﺪتﻫﺎی ﻣﺪﻳﺪی در ﻛﺎﻧﻮن ﺗﻮﺟﻬﺎت رﺳـﺎﻧﻪای ﺑـﺎقی ﻣﺎﻧـﺪ و در ﻋﻴﻦ ﺣﺎل از درون ﺧﻮد آﺳﺘﺎﻧﻪﻫﺎی ﺗﺎزه دﻳﮕﺮی ﻧﻈﻴﺮ آزادی و اﺳـﺘﻘﻼل و ﺗﻜﻴﻪ ﺑﻪ ارزشﻫﺎی دینی را ﺑﻪ ﻋﺮﺻﻪ ﻛﺸﺎند.
عرصههای ارتباطی
#خبر🔸ﮔﺎﻟﺘﻮﻧﮓ - روگ ارزشﻫﺎی دوازدهﮔﺎﻧﻪ ﻳﻮﻫﺎن ﮔﺎﻟﺘﻮنگ ﺟﺎﻣﻌﻪﺷﻨﺎس ﻧﺮوژی (زاده ۲۴ اﻛﺘﺒﺮ ۱۹۳۰ در اﺳﻠﻮ ﻧﺮوژ) ــ ﻛﻪ ﻋﺮﺻﻪ تخصصیاش ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﻛﺸﻤﻜﺶ و ﺻﻠﺢ اﺳﺖ ــ و ﻫﻤﻜﺎر ﭘﮋوهشیاش ﻣـﺮی ﻫﻮﻟﻤﺒﻮ روگ از ﭼﻬﺮهﻫﺎی ﺑﺮﺟﺴﺘﻪ در ﭘﮋوﻫﺶﻫﺎی ارﺗﺒﺎطی ﺑﻪﺷﻤﺎر میآﻳﻨﺪ و ﺷﺎﻳﺪ ﺑﺘﻮان آﻧﺎن را…
#ارزشهایخبری
🔸۸. ﺗﺮﻛﻴﺐ (Composition)
ﺗﺮﻛﻴﺐ آﻣﻴﺰهای از اﻧﻮاع روﻳﺪادﻫﺎﺳﺖ. ﺑﻪﻋﻨﻮان ﻣﺜﺎل، اﮔﺮ روزﻧﺎﻣﻪای ﺣﺎوی ﭼﻨﺪﻳﻦ ﺧﺒـﺮ ﺧـﺎرجی اﺳـﺖ، ﭼﻨـﺪ ﺧﺒﺮ داخلی ﺑﻪ آن میاﻓﺰاﻳﻨﺪ ﺗﺎ ﺗﻮازن ﺧﺒﺮی را ﺑﺮﻗﺮار ﺳﺎزﻧﺪ. ﻳﺎ روزﻧﺎﻣﻪای ﻛﻪ در ﻳﻚ ﺻﻔﺤه ﺧﻮد ﭼﻨﺪ ﺧﺒﺮ ﻣﻨﻔﻲ دارد، ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﻳﻚ ﻳﺎ دو ﺧﺒﺮ ﻣﺜﺒﺖ و ﮔﻨﺠﺎﻧﺪن آنﻫﺎ در ﻣﻴﺎن ﺧﺒﺮﻫﺎی منفی، ﺗﻼش میﻛﻨﺪ ﺗﺎ ﺗﻌـﺎدل ﻣﻨﺎﺳـﺐ را از ﻟﺤﺎظ ﻣﻀﻤﻮنی در ﺻﻔﺤﻪ ﺑﺮﻗﺮار ﺳﺎزد. ﻋﻼوه ﺑﺮ اﻳﻨﻬﺎ، میﺗﻮان ﺑﺮای ﻳﻚ رﮔه اصلی ﺧﺒﺮی ﻳﺎ ﻣﻮﺿﻮع ﻣﻬﻢ ﺟﺎری، ﻣﻮﺿﻮﻋﺎت ﺟﺎنبی را ﻓﺮاﻫﻢ ﺳـﺎﺧﺖ نا ﺗﺮﻛﻴﺐ دﻟﺨﻮاه ﻓﺮاﻫﻢ آﻳﺪ.
همانﮔﻮﻧﻪ ﻛﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﺷﺪ، ﮔﺎﻟﺘﻮنگ و روگ اﻓـﺰون ﺑـﺮ اﻳـﻦ ﻫـﺸﺖ ارزش ﺧﺒﺮی، ﭼﻬﺎر ارزش دﻳﮕﺮ را ﻫﻢ ﻣﻄﺮح ﻛﺮدﻧـﺪ و ﮔﻔﺘﻨـﺪ ﻛـﻪ اﻳـﻦ ﭼﻬـﺎر ارزش از ﻧﻈﺮ فرهنگی ﺑﻪ اﺑﺰار ﻛﺎر رﺳﺎﻧﻪﻫﺎی ﻏﺮبی ﺗﺒﺪﻳﻞ ﺷـﺪهاﻧـﺪ و در ﮔﻮﺷه ﺷﻤﺎلﻏﺮبی دﻧﻴﺎ ﻫﻤﻮاره در اﻣـﺮ ﮔـﺰﻳﻨﺶ روﻳـﺪادﻫﺎ ﻣـﻮرد اﺳـﺘﻔﺎده روزﻧﺎﻣﻪﻧﮕﺎران آﻧﺠﺎ ﻗﺮار میﮔﻴﺮﻧﺪ، و ﻋﺒﺎرتند از:
🔸 ۹. ارﺟﺎع ﺑﻪ ﻣﻠﻞ ﺑﺮﮔﺰﻳﺪه (Reference to elite nations)
ﻳﻮﻫﺎن ﮔﺎﻟﺘﻮنگ و ﻣﺮی روگ اﺛﺒﺎت میﻛﻨﻨﺪ ﻛﻪ رﺳﺎﻧﻪﻫﺎی ﻏﺮبی در اﻛﺜـﺮ ﻣـﻮارد ﺧﺒـﺮی، ﻧﻤﻮﻧﻪﻫﺎی ﺧﻮد را ﻣﻴﺎن ﻣﻠﻞ ﺑﺮﮔﺰﻳﺪه اﻧﺘﺨﺎب میﻛﻨﻨـﺪ و ﻋﺎﻣﺪاﻧـﻪ در اﻳـﻦ ﻣﻮارد از ﭘﺮداﺧﺘﻦ ﺑﻪ ﻛﺸﻮرﻫﺎی رو ﺑﻪ ﺗﻮﺳﻌﻪ میﭘﺮﻫﻴﺰﻧﺪ. ﻣﻘﻮﻻت ﺧﺒـﺮی ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﺟﻨﮓﻫﺎ، اﻧﺘﺨﺎﺑﺎت و ﻓﺠﺎﻳﻊ از ﻣﺜﺎلﻫـﺎی ﻣﻨﺎﺳـﺐ ﺑﺮای اﻳﻦ ﻣﻮﺿﻮع ﺑﻪﺷﻤﺎر میآﻳﻨﺪ. در ﺟﻨﮓﻫـﺎیی ﻛـﻪ ﺑـﻪﻧﺤﻮی از اﻧﺤﺎ ﺑـﻪ آﻣﺮﻳﻜﺎ و روﺳـﻴﻪ ﻣﺮﺑﻮط میﺷﻮﻧﺪ، ﻧﻴﺮوﻫﺎی ﻣﺘﺤﺪ اﻳﻦ دو ﻗﻄﺐ، ﻫﻤﻮاره در روزﻧﺎﻣﻪﻫﺎ، ﺗﻠﻜﺲﻫﺎی بینالمللی و ﺷـﺒﻜﻪﻫـﺎی ﺗﻠﻮﻳﺰﻳـﻮنی و ﻣـﺎﻫﻮارهای، ﺣـﻀﻮری ﭘﺮرﻧﮓ، ﺑﺮﺟﺴﺘﻪ و ﺛﺎﺑﺖ دارﻧﺪ، آن ﻫﻢ در ﺣﺎلی ﻛﻪ ﻛﺸﻮرﻫﺎ و ﻧﻴﺮوﻫﺎیی ﻛﻪ ﺑﺎ اﻳﻦ دو ﻗﻄﺐ ﺳﺮوﻛﺎری ﻧﺪارﻧﺪ، اﮔﺮ ﻓﺮﺿﺎً درﮔﻴﺮ ﺟﻨﮓ ﺷـﻮﻧﺪ، ﻫﺮﮔﺰ ﺑـﺎ آن ﺷﺪت و وﺳﻌﺘﻲ ﻛﻪ ﻧﻴﺮوﻫﺎی ﻣﺘﺤﺪ آﻣﺮﻳﻜﺎ و روﺳﻴﻪ ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ ﺧﺒـﺮی ﻗﺮار میﮔﺮﻓﺘﻨﺪ، ﭘﻮﺷﺶ داده نمیﺷﻮﻧﺪ و از داﻳﺮه ﺧﺒﺮ ﺧﺎرج ﻧﮕـﺎه داﺷﺘﻪ میﺷﻮﻧﺪ. ﺑﻪﻋﻨﻮان ﻧﻤﻮﻧﻪ درﻧﻈﺮ ﺑﻴﺎورﻳﻢ ﻛﺸﻤﻜﺶ داخلی ﭼﺎد و اﻧﻘـﻼب ﻧﻴﻜﺎراﮔﻮﺋﻪ را در زﻣﺎن ﺑﻪ ﻗﺪرت رﺳﻴﺪن ﺳﺎﻧﺪﻳﻨﻴﺴﺖﻫﺎ.
ﻳﺎ در ﻣﻮرد اﻧﺘﺨﺎﺑﺎت، ﻛﻪ ﺳﻤﺒﻞ دﻣﻮﻛﺮاسی تلقی میﺷﻮد، میﺑﻴﻨﻴﻢ ﻛـﻪ رﺳﺎﻧﻪﻫﺎی ﻏﺮبی ﺗﺒﻌﻴﺾ ﻗﺎﺋﻞ میﺷﻮﻧﺪ، اﮔﺮ ﻧﻔﺲ اﻧﺘﺨﺎﺑﺎت ﻣﻬﻢ اﺳﺖ ﭼﻪ ﻓﺮقی میﻛﻨﺪ ﻛﻪ در ﻛﺠﺎ ﺑﺮﮔﺰار میﺷﻮد؟ ﭘﺲ ﺑﺎﻳﺪ ﺻـﺮفﻧﻈـﺮ از ﻣﻨﻄﻘـه ﺟﻐﺮاﻓﻴﺎیی، ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ ﺧﺒﺮی ﻗﺮار ﺑﮕﻴﺮد، اﻣـﺎ میﺑﻴﻨـﻴﻢ ﻛـﻪ در ﻋﻤـﻞ ﭼﻨﻴﻦ ﻧﻴﺴﺖ: اﻧﺘﺨﺎﺑﺎت ﺑـﺮای ﻣﺜـﺎل در آﻟﻤﺎن، اﻳﺘﺎﻟﻴﺎ، آﻣﺮﻳﻜﺎ، اﻧﮕﻠﻴﺲ، ﻓﺮاﻧﺴﻪ و... ﺑﻪ ﻣﺮاﺗﺐ ﻣﻔﺼﻞﺗﺮ و ﮔﺴﺘﺮدهﺗﺮ از ﻓﺮﺿـﺎً اﻧﺘﺨﺎﺑـﺎت در آﺳﻴﺎ، آﻓﺮﻳﻘﺎ و آﻣﺮﻳﻜﺎی ﻻﺗﻴﻦ ﭘﻮﺷﺶ داده میﺷﻮﻧﺪ. ﮔﺎﻫﻲ در ﻣﻮرد ﻓﺠﺎﻳﻊ ﻫﻢ، آداب ﭘﻮﺷﺶ ﺧﺒﺮی از ﻣﻌﻴﺎرﻫﺎی دوﮔﺎﻧﻪای ﺣﻜﺎﻳﺖ میﻛﻨﻨﺪ. ﻛﺸﺘﻪﺷﺪن ﻳﻚ ﺳﺮﺑﺎز آﻣﺮﻳﻜﺎیی در ﻫﺎﺋﻴﺘﻲ ﻳـﺎ ﺳـﻮﻣﺎلی، ﻋﺮاق و اﻓﻐﺎﻧﺴﺘﺎن ﺑﻪ ﺳﺮﻋﺖ ﺑﻪ ”آﺳﺘﺎﻧﻪ“ (اﻧﺪازه ﻻزم ﺑﺮای ﻣﺨﺎﺑﺮه روﻳﺪاد) میرﺳﺪ، اﻣﺎ ﻛﺸﺘﻪﺷﺪن ﻣﺜﻼً ﺻﺪﻫﺎ ﺗﻦ در ﺳﻴﻞ ﻳﺎ ﺗﻮﻓﺎن ﺑـﻨﮕﻼدش ﻛـﺎفی ﻧﻴﺴﺖ، ﺑﺎﻳﺪ ﻫﺰاران ﻧﻔﺮ ﺑﻤﻴﺮﻧﺪ ﺗﺎ ﺧﺒﺮ اﻳﻦ ﻣﺮگ وﻣﻴﺮ ﺑـﻪ ”آﺳـﺘﺎﻧﻪ“ ﺑﺮﺳـﺪ. ﻛﺸﺘﻪﺷﺪن ﭼﻨﺪ ﻧﻔﺮ در ﻳﻚ زﻟﺰﻟـﻪ در آﻣﺮﻳﻜـﺎ ﺧﻴﻠـﻲ زود ﺟـﻮاز ﻋﺒـﻮر از ”آﺳﺘﺎﻧه ﺧﺒﺮی“ را درﻳﺎﻓﺖ میﻛﻨـﺪ، اﻣـﺎ ﻣـﺜﻼً ﺑـﺮای زﻟﺰﻟـﻪ در ﻣـﺼﺮ ﻳﺎ ﺑﻮرﻛﻴﻨﺎﻓﺎﺳﻮ ﺑﺎﻳﺪ ارﻗﺎم ﺑﻪ ﻣﺮاﺗﺐ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺑﺎﺷﺪ ﺗﺎ ﺧﺒﺮ آنﻫﺎ ﻣﺨﺎﺑﺮه ﺷﻮد.
🔸۸. ﺗﺮﻛﻴﺐ (Composition)
ﺗﺮﻛﻴﺐ آﻣﻴﺰهای از اﻧﻮاع روﻳﺪادﻫﺎﺳﺖ. ﺑﻪﻋﻨﻮان ﻣﺜﺎل، اﮔﺮ روزﻧﺎﻣﻪای ﺣﺎوی ﭼﻨﺪﻳﻦ ﺧﺒـﺮ ﺧـﺎرجی اﺳـﺖ، ﭼﻨـﺪ ﺧﺒﺮ داخلی ﺑﻪ آن میاﻓﺰاﻳﻨﺪ ﺗﺎ ﺗﻮازن ﺧﺒﺮی را ﺑﺮﻗﺮار ﺳﺎزﻧﺪ. ﻳﺎ روزﻧﺎﻣﻪای ﻛﻪ در ﻳﻚ ﺻﻔﺤه ﺧﻮد ﭼﻨﺪ ﺧﺒﺮ ﻣﻨﻔﻲ دارد، ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﻳﻚ ﻳﺎ دو ﺧﺒﺮ ﻣﺜﺒﺖ و ﮔﻨﺠﺎﻧﺪن آنﻫﺎ در ﻣﻴﺎن ﺧﺒﺮﻫﺎی منفی، ﺗﻼش میﻛﻨﺪ ﺗﺎ ﺗﻌـﺎدل ﻣﻨﺎﺳـﺐ را از ﻟﺤﺎظ ﻣﻀﻤﻮنی در ﺻﻔﺤﻪ ﺑﺮﻗﺮار ﺳﺎزد. ﻋﻼوه ﺑﺮ اﻳﻨﻬﺎ، میﺗﻮان ﺑﺮای ﻳﻚ رﮔه اصلی ﺧﺒﺮی ﻳﺎ ﻣﻮﺿﻮع ﻣﻬﻢ ﺟﺎری، ﻣﻮﺿﻮﻋﺎت ﺟﺎنبی را ﻓﺮاﻫﻢ ﺳـﺎﺧﺖ نا ﺗﺮﻛﻴﺐ دﻟﺨﻮاه ﻓﺮاﻫﻢ آﻳﺪ.
همانﮔﻮﻧﻪ ﻛﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﺷﺪ، ﮔﺎﻟﺘﻮنگ و روگ اﻓـﺰون ﺑـﺮ اﻳـﻦ ﻫـﺸﺖ ارزش ﺧﺒﺮی، ﭼﻬﺎر ارزش دﻳﮕﺮ را ﻫﻢ ﻣﻄﺮح ﻛﺮدﻧـﺪ و ﮔﻔﺘﻨـﺪ ﻛـﻪ اﻳـﻦ ﭼﻬـﺎر ارزش از ﻧﻈﺮ فرهنگی ﺑﻪ اﺑﺰار ﻛﺎر رﺳﺎﻧﻪﻫﺎی ﻏﺮبی ﺗﺒﺪﻳﻞ ﺷـﺪهاﻧـﺪ و در ﮔﻮﺷه ﺷﻤﺎلﻏﺮبی دﻧﻴﺎ ﻫﻤﻮاره در اﻣـﺮ ﮔـﺰﻳﻨﺶ روﻳـﺪادﻫﺎ ﻣـﻮرد اﺳـﺘﻔﺎده روزﻧﺎﻣﻪﻧﮕﺎران آﻧﺠﺎ ﻗﺮار میﮔﻴﺮﻧﺪ، و ﻋﺒﺎرتند از:
🔸 ۹. ارﺟﺎع ﺑﻪ ﻣﻠﻞ ﺑﺮﮔﺰﻳﺪه (Reference to elite nations)
ﻳﻮﻫﺎن ﮔﺎﻟﺘﻮنگ و ﻣﺮی روگ اﺛﺒﺎت میﻛﻨﻨﺪ ﻛﻪ رﺳﺎﻧﻪﻫﺎی ﻏﺮبی در اﻛﺜـﺮ ﻣـﻮارد ﺧﺒـﺮی، ﻧﻤﻮﻧﻪﻫﺎی ﺧﻮد را ﻣﻴﺎن ﻣﻠﻞ ﺑﺮﮔﺰﻳﺪه اﻧﺘﺨﺎب میﻛﻨﻨـﺪ و ﻋﺎﻣﺪاﻧـﻪ در اﻳـﻦ ﻣﻮارد از ﭘﺮداﺧﺘﻦ ﺑﻪ ﻛﺸﻮرﻫﺎی رو ﺑﻪ ﺗﻮﺳﻌﻪ میﭘﺮﻫﻴﺰﻧﺪ. ﻣﻘﻮﻻت ﺧﺒـﺮی ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﺟﻨﮓﻫﺎ، اﻧﺘﺨﺎﺑﺎت و ﻓﺠﺎﻳﻊ از ﻣﺜﺎلﻫـﺎی ﻣﻨﺎﺳـﺐ ﺑﺮای اﻳﻦ ﻣﻮﺿﻮع ﺑﻪﺷﻤﺎر میآﻳﻨﺪ. در ﺟﻨﮓﻫـﺎیی ﻛـﻪ ﺑـﻪﻧﺤﻮی از اﻧﺤﺎ ﺑـﻪ آﻣﺮﻳﻜﺎ و روﺳـﻴﻪ ﻣﺮﺑﻮط میﺷﻮﻧﺪ، ﻧﻴﺮوﻫﺎی ﻣﺘﺤﺪ اﻳﻦ دو ﻗﻄﺐ، ﻫﻤﻮاره در روزﻧﺎﻣﻪﻫﺎ، ﺗﻠﻜﺲﻫﺎی بینالمللی و ﺷـﺒﻜﻪﻫـﺎی ﺗﻠﻮﻳﺰﻳـﻮنی و ﻣـﺎﻫﻮارهای، ﺣـﻀﻮری ﭘﺮرﻧﮓ، ﺑﺮﺟﺴﺘﻪ و ﺛﺎﺑﺖ دارﻧﺪ، آن ﻫﻢ در ﺣﺎلی ﻛﻪ ﻛﺸﻮرﻫﺎ و ﻧﻴﺮوﻫﺎیی ﻛﻪ ﺑﺎ اﻳﻦ دو ﻗﻄﺐ ﺳﺮوﻛﺎری ﻧﺪارﻧﺪ، اﮔﺮ ﻓﺮﺿﺎً درﮔﻴﺮ ﺟﻨﮓ ﺷـﻮﻧﺪ، ﻫﺮﮔﺰ ﺑـﺎ آن ﺷﺪت و وﺳﻌﺘﻲ ﻛﻪ ﻧﻴﺮوﻫﺎی ﻣﺘﺤﺪ آﻣﺮﻳﻜﺎ و روﺳﻴﻪ ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ ﺧﺒـﺮی ﻗﺮار میﮔﺮﻓﺘﻨﺪ، ﭘﻮﺷﺶ داده نمیﺷﻮﻧﺪ و از داﻳﺮه ﺧﺒﺮ ﺧﺎرج ﻧﮕـﺎه داﺷﺘﻪ میﺷﻮﻧﺪ. ﺑﻪﻋﻨﻮان ﻧﻤﻮﻧﻪ درﻧﻈﺮ ﺑﻴﺎورﻳﻢ ﻛﺸﻤﻜﺶ داخلی ﭼﺎد و اﻧﻘـﻼب ﻧﻴﻜﺎراﮔﻮﺋﻪ را در زﻣﺎن ﺑﻪ ﻗﺪرت رﺳﻴﺪن ﺳﺎﻧﺪﻳﻨﻴﺴﺖﻫﺎ.
ﻳﺎ در ﻣﻮرد اﻧﺘﺨﺎﺑﺎت، ﻛﻪ ﺳﻤﺒﻞ دﻣﻮﻛﺮاسی تلقی میﺷﻮد، میﺑﻴﻨﻴﻢ ﻛـﻪ رﺳﺎﻧﻪﻫﺎی ﻏﺮبی ﺗﺒﻌﻴﺾ ﻗﺎﺋﻞ میﺷﻮﻧﺪ، اﮔﺮ ﻧﻔﺲ اﻧﺘﺨﺎﺑﺎت ﻣﻬﻢ اﺳﺖ ﭼﻪ ﻓﺮقی میﻛﻨﺪ ﻛﻪ در ﻛﺠﺎ ﺑﺮﮔﺰار میﺷﻮد؟ ﭘﺲ ﺑﺎﻳﺪ ﺻـﺮفﻧﻈـﺮ از ﻣﻨﻄﻘـه ﺟﻐﺮاﻓﻴﺎیی، ﺗﺤﺖ ﭘﻮﺷﺶ ﺧﺒﺮی ﻗﺮار ﺑﮕﻴﺮد، اﻣـﺎ میﺑﻴﻨـﻴﻢ ﻛـﻪ در ﻋﻤـﻞ ﭼﻨﻴﻦ ﻧﻴﺴﺖ: اﻧﺘﺨﺎﺑﺎت ﺑـﺮای ﻣﺜـﺎل در آﻟﻤﺎن، اﻳﺘﺎﻟﻴﺎ، آﻣﺮﻳﻜﺎ، اﻧﮕﻠﻴﺲ، ﻓﺮاﻧﺴﻪ و... ﺑﻪ ﻣﺮاﺗﺐ ﻣﻔﺼﻞﺗﺮ و ﮔﺴﺘﺮدهﺗﺮ از ﻓﺮﺿـﺎً اﻧﺘﺨﺎﺑـﺎت در آﺳﻴﺎ، آﻓﺮﻳﻘﺎ و آﻣﺮﻳﻜﺎی ﻻﺗﻴﻦ ﭘﻮﺷﺶ داده میﺷﻮﻧﺪ. ﮔﺎﻫﻲ در ﻣﻮرد ﻓﺠﺎﻳﻊ ﻫﻢ، آداب ﭘﻮﺷﺶ ﺧﺒﺮی از ﻣﻌﻴﺎرﻫﺎی دوﮔﺎﻧﻪای ﺣﻜﺎﻳﺖ میﻛﻨﻨﺪ. ﻛﺸﺘﻪﺷﺪن ﻳﻚ ﺳﺮﺑﺎز آﻣﺮﻳﻜﺎیی در ﻫﺎﺋﻴﺘﻲ ﻳـﺎ ﺳـﻮﻣﺎلی، ﻋﺮاق و اﻓﻐﺎﻧﺴﺘﺎن ﺑﻪ ﺳﺮﻋﺖ ﺑﻪ ”آﺳﺘﺎﻧﻪ“ (اﻧﺪازه ﻻزم ﺑﺮای ﻣﺨﺎﺑﺮه روﻳﺪاد) میرﺳﺪ، اﻣﺎ ﻛﺸﺘﻪﺷﺪن ﻣﺜﻼً ﺻﺪﻫﺎ ﺗﻦ در ﺳﻴﻞ ﻳﺎ ﺗﻮﻓﺎن ﺑـﻨﮕﻼدش ﻛـﺎفی ﻧﻴﺴﺖ، ﺑﺎﻳﺪ ﻫﺰاران ﻧﻔﺮ ﺑﻤﻴﺮﻧﺪ ﺗﺎ ﺧﺒﺮ اﻳﻦ ﻣﺮگ وﻣﻴﺮ ﺑـﻪ ”آﺳـﺘﺎﻧﻪ“ ﺑﺮﺳـﺪ. ﻛﺸﺘﻪﺷﺪن ﭼﻨﺪ ﻧﻔﺮ در ﻳﻚ زﻟﺰﻟـﻪ در آﻣﺮﻳﻜـﺎ ﺧﻴﻠـﻲ زود ﺟـﻮاز ﻋﺒـﻮر از ”آﺳﺘﺎﻧه ﺧﺒﺮی“ را درﻳﺎﻓﺖ میﻛﻨـﺪ، اﻣـﺎ ﻣـﺜﻼً ﺑـﺮای زﻟﺰﻟـﻪ در ﻣـﺼﺮ ﻳﺎ ﺑﻮرﻛﻴﻨﺎﻓﺎﺳﻮ ﺑﺎﻳﺪ ارﻗﺎم ﺑﻪ ﻣﺮاﺗﺐ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺑﺎﺷﺪ ﺗﺎ ﺧﺒﺮ آنﻫﺎ ﻣﺨﺎﺑﺮه ﺷﻮد.