#زوم 🔸مدل ۵ عاملی شخصیت چیست؟
#مدل ۵ عاملی شخصیت* که به آن BIG 5 یا مدل شخصیت نئو هم گفته میشود، یکی از مدلهای شناخته شده و بسیار کاربردی برای تحلیل شخصیت، مخصوصا برای شناسایی استعدادها و جذب افراد در سازمانهاست.
همچنین با توجه به این مدل میتوان موفقیت افراد را در مشاغل مختلف پیش بینی کرد. این مدل که توسط #رابرت_مک_کری ارایه شده است، پنج بعد اصلی برای شخصیت پیشنهاد میکند که عبارتند از: رنجوری، برونگرایی، استقبال از تجربه، سازگاری، وظیفه شناسی
🔹رنجوری
(Neuroticism)
افرادی که رنجوری آنها پایین است، دارای ثبات عاطفی بوده و معمولاً آرام، معتدل و راحت هستند و قادرند که با موقعیتهای استرسزا بدون آشفتگی یا هیاهو روبرو شوند . به عکس افراد با نمره بالا در مواجهه با شرایط پر فشار، سادهتر عواطف منفی مانند ترس، غم، دستپاچگی، عصبانیت، احساس گناه و نفرت را تجربه میکنند. این افراد مستعد داشتن عقاید غیرمنطقی هستند و خیلی ضعیف تر از دیگران با استرس کنار میآیند.
🔹برونگرایی
(Extraversion)
افرادی که در این مقیاس نمره بالایی میگیرند اجتماعی، قاطع، فعال، حراف، اهل گفتگو و دوستدار دیگران هستند. به شرکت در اجتماعات و مهمانیها علاقه داشته و هیجان و تحرک را دوست دارند و برآنند که به موفقیت در آینده امیدوار باشند. بازاریابهای موفق نمونهای از این افراد هستند.
🔹استقبال از تجربه
(openness to experience)
افرادی که نمره بالا در این شاخص دارند انسانهایی هستند که در مورد تجربههای درونی و دنیای پیرامون کنجکاو بوده و زندگی سرشار از تجربه دارند. این افراد به دنبال لذت بردن از نظریههای جدید و ارزشهای غیرمتعارف هستند و در مقایسه با افراد بسته احساسات مثبت و منفی فراوانی دارند. این افراد معمولا افراد خلاقی هستند و تفکر واگرا دارند.
🔹سازگاری
(Agreeableness)
این شاخص بر گرایشهای ارتباط بین فردی تاکید دارد. فرد موافق نوعدوست است و با دیگران احساس همدردی میکند و مشتاق به کمک به آنان است و اعتقاد دارد که دیگران نیز با او همین رابطه را دارند.
🔹وظیفه شناسی
(Conscientiousnes)
وظیفه شناسی به معنی کنترل تمایلات و داشتن برنامه و طرح در رفتار برای رسیدن به اهداف است. فرد دارای نمره بالا در این شاخص هدفها و خواستههای قوی و از پیش تعیین شده دارند. این افراد دقیق، قابل اعتماد و وقت شناس هستند.
* Five Factor Model
▫️آکادمی مدیریت حرفهای
#مدل ۵ عاملی شخصیت* که به آن BIG 5 یا مدل شخصیت نئو هم گفته میشود، یکی از مدلهای شناخته شده و بسیار کاربردی برای تحلیل شخصیت، مخصوصا برای شناسایی استعدادها و جذب افراد در سازمانهاست.
همچنین با توجه به این مدل میتوان موفقیت افراد را در مشاغل مختلف پیش بینی کرد. این مدل که توسط #رابرت_مک_کری ارایه شده است، پنج بعد اصلی برای شخصیت پیشنهاد میکند که عبارتند از: رنجوری، برونگرایی، استقبال از تجربه، سازگاری، وظیفه شناسی
🔹رنجوری
(Neuroticism)
افرادی که رنجوری آنها پایین است، دارای ثبات عاطفی بوده و معمولاً آرام، معتدل و راحت هستند و قادرند که با موقعیتهای استرسزا بدون آشفتگی یا هیاهو روبرو شوند . به عکس افراد با نمره بالا در مواجهه با شرایط پر فشار، سادهتر عواطف منفی مانند ترس، غم، دستپاچگی، عصبانیت، احساس گناه و نفرت را تجربه میکنند. این افراد مستعد داشتن عقاید غیرمنطقی هستند و خیلی ضعیف تر از دیگران با استرس کنار میآیند.
🔹برونگرایی
(Extraversion)
افرادی که در این مقیاس نمره بالایی میگیرند اجتماعی، قاطع، فعال، حراف، اهل گفتگو و دوستدار دیگران هستند. به شرکت در اجتماعات و مهمانیها علاقه داشته و هیجان و تحرک را دوست دارند و برآنند که به موفقیت در آینده امیدوار باشند. بازاریابهای موفق نمونهای از این افراد هستند.
🔹استقبال از تجربه
(openness to experience)
افرادی که نمره بالا در این شاخص دارند انسانهایی هستند که در مورد تجربههای درونی و دنیای پیرامون کنجکاو بوده و زندگی سرشار از تجربه دارند. این افراد به دنبال لذت بردن از نظریههای جدید و ارزشهای غیرمتعارف هستند و در مقایسه با افراد بسته احساسات مثبت و منفی فراوانی دارند. این افراد معمولا افراد خلاقی هستند و تفکر واگرا دارند.
🔹سازگاری
(Agreeableness)
این شاخص بر گرایشهای ارتباط بین فردی تاکید دارد. فرد موافق نوعدوست است و با دیگران احساس همدردی میکند و مشتاق به کمک به آنان است و اعتقاد دارد که دیگران نیز با او همین رابطه را دارند.
🔹وظیفه شناسی
(Conscientiousnes)
وظیفه شناسی به معنی کنترل تمایلات و داشتن برنامه و طرح در رفتار برای رسیدن به اهداف است. فرد دارای نمره بالا در این شاخص هدفها و خواستههای قوی و از پیش تعیین شده دارند. این افراد دقیق، قابل اعتماد و وقت شناس هستند.
* Five Factor Model
▫️آکادمی مدیریت حرفهای
#زوم #ارتباطات
🔸درباره مدل و کارکردهای آن
#مدل تجسم #نظريه است و شرحی خلاصه شده و نموداری؛ از يك نظريه را فراهم میكند و عناصر اصلی و روابط بين آنها را به شكلی موجز و ساختارمند به نمايش میگذارد.
مدلها سه كاركرد عمده دارند: كاركرد سازمان دهنده؛ كاركرد اكتشافی و كاركرد پيشبينی نتيجه.
مدل با ارائه تصويری كلی از عناصر تشكيل دهنده يك فرايند كه هريك از آنها خود كليتی پيچيده است باعث میشود كه ما با شناخت اين عناصر و نوع رابطه شماتيك آنها با يكديگر به درك كليت جامعی برسيم كه در غير اين صورت به شكل معماگونه و مبهم؛ ذهن را درگير پيچيدگی خود میكند. با شناخت عناصر تشكيل دهنده يك مدل میتوان نقاط كليدی يك فرايند يا سيستم را شناسايی كرد و بر اساس آن بر ابهامات موجود در آن فائق آمد.
در حقيقت پژوهشگر با داشتن يك مدل خوب؛ گويی نقشه راهی در دست دارد كه او را تا رسيدن به هدف نهايی راهنمايي میكند. بنابراين مدلهای ارتباطي با هموار كردن راه برای رسيدن به دركی سيستماتيك از ارتباط، فهم نظريهها را برای ما آسان میكنند و با كنار هم گذاشتن آنها میتوانيم به درك مگاتئوریها نائل آييم.
🔸درباره مدل و کارکردهای آن
#مدل تجسم #نظريه است و شرحی خلاصه شده و نموداری؛ از يك نظريه را فراهم میكند و عناصر اصلی و روابط بين آنها را به شكلی موجز و ساختارمند به نمايش میگذارد.
مدلها سه كاركرد عمده دارند: كاركرد سازمان دهنده؛ كاركرد اكتشافی و كاركرد پيشبينی نتيجه.
مدل با ارائه تصويری كلی از عناصر تشكيل دهنده يك فرايند كه هريك از آنها خود كليتی پيچيده است باعث میشود كه ما با شناخت اين عناصر و نوع رابطه شماتيك آنها با يكديگر به درك كليت جامعی برسيم كه در غير اين صورت به شكل معماگونه و مبهم؛ ذهن را درگير پيچيدگی خود میكند. با شناخت عناصر تشكيل دهنده يك مدل میتوان نقاط كليدی يك فرايند يا سيستم را شناسايی كرد و بر اساس آن بر ابهامات موجود در آن فائق آمد.
در حقيقت پژوهشگر با داشتن يك مدل خوب؛ گويی نقشه راهی در دست دارد كه او را تا رسيدن به هدف نهايی راهنمايي میكند. بنابراين مدلهای ارتباطي با هموار كردن راه برای رسيدن به دركی سيستماتيك از ارتباط، فهم نظريهها را برای ما آسان میكنند و با كنار هم گذاشتن آنها میتوانيم به درك مگاتئوریها نائل آييم.
#ارتباطات #زوم #مدل
🔸مدلهای غالب در ارتباطات
میدانید كه سه مدل مسلط را در ارتباطات لحاظ میكنند:
▫️مدل اقتصاد سیاسی، كه طبق آن وسایل ارتباط جمعی ناقل تغییرات هستند و نه عامل تغییرات.
▫️مدل تأثیرات رسانهای، كه اساس آن مبتنی بر قدرت تأثیرگذاری #رسانهها است و شاید اوج این تفكر را بتوان در #تئوری_تزریقی یا همان #گلولههای_جادویی دید كه معتقد است نهایت هر #پیام رسانهای الزاماً تأثیرگذاری رسانهها بر #مخاطبان است. روابط عمومیها تا حدودی خواسته و ناخواسته در همین مدل دوم قرار میگیرند. یعنی پیشفرض اولیه آنها این است كه آنچه روابط عمومی میگوید، الزاما پذیرفته خواهد شد؛ ولی باید بگویم زمانه فعلی؛ مدلهای معتقد به تأثیرگذار بودن رسانهها را، مدلهایی كاربردی و مؤثر نمیشناسد.
▫️مدل فرهنگی كه در واقع رسانهها را نه صرفاً ناقل تغییر میبیند و نه مثل مدل تأثیری عامل تغییر، بلكه رسانهها را نقشه میداند، نقشهای مثل نقشه یك شهر كه یك محل و مكان تعامل است و همانطور كه در شهر با رعایت تمام قوانین همه حق تردد دارند، در فضای رسانه ها نیز كه مثل همان شهر است همه حق تردد دارند و در نقشه تعامل قرار میگیرند
🔸مدلهای غالب در ارتباطات
میدانید كه سه مدل مسلط را در ارتباطات لحاظ میكنند:
▫️مدل اقتصاد سیاسی، كه طبق آن وسایل ارتباط جمعی ناقل تغییرات هستند و نه عامل تغییرات.
▫️مدل تأثیرات رسانهای، كه اساس آن مبتنی بر قدرت تأثیرگذاری #رسانهها است و شاید اوج این تفكر را بتوان در #تئوری_تزریقی یا همان #گلولههای_جادویی دید كه معتقد است نهایت هر #پیام رسانهای الزاماً تأثیرگذاری رسانهها بر #مخاطبان است. روابط عمومیها تا حدودی خواسته و ناخواسته در همین مدل دوم قرار میگیرند. یعنی پیشفرض اولیه آنها این است كه آنچه روابط عمومی میگوید، الزاما پذیرفته خواهد شد؛ ولی باید بگویم زمانه فعلی؛ مدلهای معتقد به تأثیرگذار بودن رسانهها را، مدلهایی كاربردی و مؤثر نمیشناسد.
▫️مدل فرهنگی كه در واقع رسانهها را نه صرفاً ناقل تغییر میبیند و نه مثل مدل تأثیری عامل تغییر، بلكه رسانهها را نقشه میداند، نقشهای مثل نقشه یك شهر كه یك محل و مكان تعامل است و همانطور كه در شهر با رعایت تمام قوانین همه حق تردد دارند، در فضای رسانه ها نیز كه مثل همان شهر است همه حق تردد دارند و در نقشه تعامل قرار میگیرند
عرصههای ارتباطی
#زوم #فرهنگ #مطالعاتفرهنگی 🔸درباره مدار فرهنگ
#زوم #فرهنگ #مطالعاتفرهنگی
🔸درباره مدار فرهنگ
يك #مدل در مطالعات فرهنگي وجود دارد كه به آن #مدارفرهنگ ميگويند. مدل مدار فرهنگ در مكتب مطالعات فرهنگی بیرمنگام در انگليس پا گرفته است که تقریبا میتوان آنرا هم سنگ و هم وزن با #مکتبفرانکفورت دانست. کسانی که حوزه مطالعات فرهنگی را دنبال میکنند، میدانند بیشتر تمرکز مکتب فرانکفورت عليه صنایع فرهنگی غرب و نقش تخديري آن است. ولي مكتب بيرمنگام بر متن و بازخواني متون تكيه دارد. پشت مدل مدار فرهنگ چهرههاي برجسته فرهنگي صف كشيدهاند: پاول دوگي، استوارت هال، ريموند ویلیامز، ريچارد هوگارت و .... این مدل براي بررسي چرخه فرهنگي محصولات واشخاص و غيره به كار برده شده است از نقش ايفون تا وضعيت سخنگوي سازمان ناتو در كوزوو.
این توضیح را در مورد مدل مدار فرهنگ بدهم که وقتی مثلا محصولی تولید میشود نقطه شروعش همان توليد است بعد وارد چرخه مصرف میشود. مرحله بعدي در مدل مدار فرهنگ بررسي اين نكته است كه چه قوانين و مقررات و رويههاي و اسلوبي بر اين چرخه مصرف حاكم ميشود. مرحله بعدي در اين مدل اين است كه اين توليد و مصرف و قاعدهمندشدگي چطور خود را بازنمايي ميكند تا منجر به خلق هويت براي خود شود. و در واقع چطور چرخه قبلي خودشان را در ضمن پرزنت كردن در قالب يك هویت پديدار ميسازند؟
به طور مثال موبايلهاي اپل را در نظر بگيريد. خب اين موبايل توليد شده است، حالا ببينيد چطور و توسط چه كساني مصرف ميشود و بعد ببينيد اين مصرف چطور قاعدهمند شده است. يكي از قاعدهمنديها، معرفي محصول توسط خود استيو جابز رئيس اپل بود كه حالا پس از مرگ وي، تيم كوك مدير فعلي اپل اينكار را انجام ميدهد يا در نظر بگيريد نوع لباس بسيار ساده و غير رسمي استيو جابز را در هنگام معرفي محصولات اپل. در عين حال جنبه ديگري از اين قاعدهمندي صفهاي طويلي است كه در فرداي معرفي محصول براي خريد تشكيل ميشود همه برای خرید صف میبندند و همیشه از اولین نفری که به محصول دست يافته فیلمبرداری میشود. یعنی مصرف آن تبدیل به یک نوع رویه و مقررات شده است. اصلا از خودتان پرسيدهايد چرا كسي كه محصول اپل را خريده نمیگويد من موبايل خريدهام بلكه میگويد من آيفون خريدهام. اين همان هويت است. هويت او در خريد موبايل نيست، در به دست گرفتن برند اپل است.
🔸درباره مدار فرهنگ
يك #مدل در مطالعات فرهنگي وجود دارد كه به آن #مدارفرهنگ ميگويند. مدل مدار فرهنگ در مكتب مطالعات فرهنگی بیرمنگام در انگليس پا گرفته است که تقریبا میتوان آنرا هم سنگ و هم وزن با #مکتبفرانکفورت دانست. کسانی که حوزه مطالعات فرهنگی را دنبال میکنند، میدانند بیشتر تمرکز مکتب فرانکفورت عليه صنایع فرهنگی غرب و نقش تخديري آن است. ولي مكتب بيرمنگام بر متن و بازخواني متون تكيه دارد. پشت مدل مدار فرهنگ چهرههاي برجسته فرهنگي صف كشيدهاند: پاول دوگي، استوارت هال، ريموند ویلیامز، ريچارد هوگارت و .... این مدل براي بررسي چرخه فرهنگي محصولات واشخاص و غيره به كار برده شده است از نقش ايفون تا وضعيت سخنگوي سازمان ناتو در كوزوو.
این توضیح را در مورد مدل مدار فرهنگ بدهم که وقتی مثلا محصولی تولید میشود نقطه شروعش همان توليد است بعد وارد چرخه مصرف میشود. مرحله بعدي در مدل مدار فرهنگ بررسي اين نكته است كه چه قوانين و مقررات و رويههاي و اسلوبي بر اين چرخه مصرف حاكم ميشود. مرحله بعدي در اين مدل اين است كه اين توليد و مصرف و قاعدهمندشدگي چطور خود را بازنمايي ميكند تا منجر به خلق هويت براي خود شود. و در واقع چطور چرخه قبلي خودشان را در ضمن پرزنت كردن در قالب يك هویت پديدار ميسازند؟
به طور مثال موبايلهاي اپل را در نظر بگيريد. خب اين موبايل توليد شده است، حالا ببينيد چطور و توسط چه كساني مصرف ميشود و بعد ببينيد اين مصرف چطور قاعدهمند شده است. يكي از قاعدهمنديها، معرفي محصول توسط خود استيو جابز رئيس اپل بود كه حالا پس از مرگ وي، تيم كوك مدير فعلي اپل اينكار را انجام ميدهد يا در نظر بگيريد نوع لباس بسيار ساده و غير رسمي استيو جابز را در هنگام معرفي محصولات اپل. در عين حال جنبه ديگري از اين قاعدهمندي صفهاي طويلي است كه در فرداي معرفي محصول براي خريد تشكيل ميشود همه برای خرید صف میبندند و همیشه از اولین نفری که به محصول دست يافته فیلمبرداری میشود. یعنی مصرف آن تبدیل به یک نوع رویه و مقررات شده است. اصلا از خودتان پرسيدهايد چرا كسي كه محصول اپل را خريده نمیگويد من موبايل خريدهام بلكه میگويد من آيفون خريدهام. اين همان هويت است. هويت او در خريد موبايل نيست، در به دست گرفتن برند اپل است.
#مدیاویژن #روزنامهنگاری
#ارتباطات🔸مدلهای ارتباطی رسانهای
#مدل دیروز ارتباط جمعی، یكسویهگی و عمودی بودن است كه متاسفانه هنوز به عنوان استراتژی رسانهای در ایران تعقیب میشود.
استراتژیهای رسانهای دیروز در #رسانههایجمعی بر مبنای شخصی شدن و مشاركتی شدن نیست و حفظ مخاطب به صورت كلاسیك را تعقیب میكند، حال آنكه هم در عرصه رسانهای و هم در عرصه اجتماعی تغییرات عمیقی به وقوع پیوسته است. مدل امروز ارتباط جمعی، شبكهای، هموار و افقی و مبتنی برتعامل و پس فرست همزمان است.#استراتژیرسانهای مدرن در مجموع مبتنی بر تعامل و مشارکت است و مرز میان سردبیران، مخاطبان و تولیدکنندگان محتوا در حال از بین رفتن و غیرقابل تشخیص شدن است.
#ارتباطات🔸مدلهای ارتباطی رسانهای
#مدل دیروز ارتباط جمعی، یكسویهگی و عمودی بودن است كه متاسفانه هنوز به عنوان استراتژی رسانهای در ایران تعقیب میشود.
استراتژیهای رسانهای دیروز در #رسانههایجمعی بر مبنای شخصی شدن و مشاركتی شدن نیست و حفظ مخاطب به صورت كلاسیك را تعقیب میكند، حال آنكه هم در عرصه رسانهای و هم در عرصه اجتماعی تغییرات عمیقی به وقوع پیوسته است. مدل امروز ارتباط جمعی، شبكهای، هموار و افقی و مبتنی برتعامل و پس فرست همزمان است.#استراتژیرسانهای مدرن در مجموع مبتنی بر تعامل و مشارکت است و مرز میان سردبیران، مخاطبان و تولیدکنندگان محتوا در حال از بین رفتن و غیرقابل تشخیص شدن است.
#مدیاویژن #مدل #روزنامهنگاری
🔸مدلهای ارتباطی رسانهای
مدل دیروز ارتباط جمعی، یكسویهگی و عمودی بودن است كه متاسفانه هنوز به عنوان استراتژی رسانهای در ایران تعقیب میشود.
استراتژیهای رسانهای دیروز در #رسانههایجمعی بر مبنای شخصی شدن و مشاركتی شدن نیست و حفظ مخاطب به صورت كلاسیك را تعقیب میكند، حال آنكه هم در عرصه رسانهای و هم در عرصه اجتماعی تغییرات عمیقی به وقوع پیوسته است. مدل امروز ارتباط جمعی، شبكهای، هموار و افقی و مبتنی برتعامل و پس فرست همزمان است.#استراتژیرسانهای مدرن در مجموع مبتنی بر تعامل و مشارکت است و مرز میان سردبیران، مخاطبان و تولیدکنندگان محتوا در حال از بین رفتن و غیرقابل تشخیص شدن است.
🔸مدلهای ارتباطی رسانهای
مدل دیروز ارتباط جمعی، یكسویهگی و عمودی بودن است كه متاسفانه هنوز به عنوان استراتژی رسانهای در ایران تعقیب میشود.
استراتژیهای رسانهای دیروز در #رسانههایجمعی بر مبنای شخصی شدن و مشاركتی شدن نیست و حفظ مخاطب به صورت كلاسیك را تعقیب میكند، حال آنكه هم در عرصه رسانهای و هم در عرصه اجتماعی تغییرات عمیقی به وقوع پیوسته است. مدل امروز ارتباط جمعی، شبكهای، هموار و افقی و مبتنی برتعامل و پس فرست همزمان است.#استراتژیرسانهای مدرن در مجموع مبتنی بر تعامل و مشارکت است و مرز میان سردبیران، مخاطبان و تولیدکنندگان محتوا در حال از بین رفتن و غیرقابل تشخیص شدن است.
#مطالعاتفرهنگی #مدل #نظریه
🔸مدل و نظریه مدار فرهنگ
▫️#یونس_شکرخواه
▫️ارائه از سوی گروهی از نظریهپردازان در سال ۱۹۹۷
▫️مطروحه از جانب پاول دو گی
▫️كاربرد در عرصه مطالعات فرهنگی
▫️كاربرد در زمینه روندها و محصولات
▫️تكیه بر پنج مرحله (لحظه/ نقطه) در ارتباط
▫️پنج مرحله این مدار در هم تنیده هستند. مدار نه نقطه آغاز دارد و نه نقطه پایان.
▫️یك تعریف از فرهنگ: فرایندی است كه طی آن در جامعه، معنا تولید میشود؛ به جریان میافتد؛ مصرف میشود؛ كالا میشود؛ و به طرز بیپایانی بازتولید و مورد مذاكره قرار میگیرد*
*Du Gay et al. (1997) Doing Cultural Studies: The story of the Sony Walkman Milton Keynes: Open University; Thousand Oaks, CA: Sage.
*Goggin, Gerard. (2006) Cell Phone Culture: Mobile technology in everyday life Routledge, New York.
*Williams, 1961, 1981; Hall, 1980
🔸مدل و نظریه مدار فرهنگ
▫️#یونس_شکرخواه
▫️ارائه از سوی گروهی از نظریهپردازان در سال ۱۹۹۷
▫️مطروحه از جانب پاول دو گی
▫️كاربرد در عرصه مطالعات فرهنگی
▫️كاربرد در زمینه روندها و محصولات
▫️تكیه بر پنج مرحله (لحظه/ نقطه) در ارتباط
▫️پنج مرحله این مدار در هم تنیده هستند. مدار نه نقطه آغاز دارد و نه نقطه پایان.
▫️یك تعریف از فرهنگ: فرایندی است كه طی آن در جامعه، معنا تولید میشود؛ به جریان میافتد؛ مصرف میشود؛ كالا میشود؛ و به طرز بیپایانی بازتولید و مورد مذاكره قرار میگیرد*
*Du Gay et al. (1997) Doing Cultural Studies: The story of the Sony Walkman Milton Keynes: Open University; Thousand Oaks, CA: Sage.
*Goggin, Gerard. (2006) Cell Phone Culture: Mobile technology in everyday life Routledge, New York.
*Williams, 1961, 1981; Hall, 1980
#نظریه
#مدیاویژن🔸مدل سلسلهمراتبی تأثیرات در روزنامهنگاری
#مدل سلسلهمراتبی تأثیرات در روزنامهنگاری که توسط #پاملا_شومیکر و #استفان_دیریس ارائه شده پنج سطح تاثیرگذار بر فرایند #روزنامهنگاری را شناسایی میکند که از عوامل اجتماعی گسترده تا ویژگیهای فردی روزنامهنگار را شامل میشود.
#مدیاویژن🔸مدل سلسلهمراتبی تأثیرات در روزنامهنگاری
#مدل سلسلهمراتبی تأثیرات در روزنامهنگاری که توسط #پاملا_شومیکر و #استفان_دیریس ارائه شده پنج سطح تاثیرگذار بر فرایند #روزنامهنگاری را شناسایی میکند که از عوامل اجتماعی گسترده تا ویژگیهای فردی روزنامهنگار را شامل میشود.
#مدیاویژن #نظریه #مدل
#روزنامهنگاری🔸مدل سلسله مراتب تأثیرات در روزنامهنگاری چیست؟
"مدل سلسلهمراتبی تأثیرات در روزنامهنگاری"* که توسط #پاملا_شومیکر**و #استفان_دیریس*** ارائه شده پنج سطح نفوذ را شناسایی میکند که از عوامل اجتماعی گسترده تا ویژگیهای فردی روزنامهنگار را شامل میشود. در اینجا پنج سطح سلسله مراتب تأثیرات به تفکیک آورده شده است:
١. سطح سیستمهای اجتماعی
این سطح کلانی است که نیروهای ایدئولوژیک گستردهتری را که در جامعه نقش دارند در برمیگیرد. این سطح به این موضوع مینگرد که چگونه ارزشها، هنجارها و ایدئولوژیهای اجتماعی محتوای رسانهها را شکل میدهند. این سطح اغلب در مطالعات تطبیقی برای تجزیه و تحلیل چگونگی تأثیر کشورها یا فرهنگهای مختلف بر رویههای رسانهای مورد استفاده قرار میگیرد.
٢. سطح نهادهای اجتماعی
در این سطح، تمرکز بر چارچوبهای نهادی بزرگتری است که سازمانهای رسانهای را اداره میکنند. این سطح به چگونگی تعامل نهادهای رسانهای مختلف در یک محیط ساختاریافته، از جمله مقررات، استانداردهای صنعتی و روابط با سایر نهادهای اجتماعی میپردازد.
٣. سطح سازمانهای رسانهای
این سطح به پویایی داخلی خود سازمانهای رسانهای میپردازد. این موضوع شامل سیاستهای سازمانی، فرهنگ محل کار، و نقشهای متخصصان مختلف در سازمان میشود. ساختار و شیوههای عملیاتی رسانهها به طور قابل توجهی بر نحوه تولید و ارائه خبرها تأثیر میگذارد.
۴. سطح شیوههای معمول
شیوههای معمول به هنجارها و رویههای تعیینشدهای اشاره میکند که روزنامهنگاران هنگام تولید اخبار از آنها پیروی میکنند. این روالها تحت تأثیر انتظارات مخاطبان، خواستههای سازمانی و تامینکنندگان محتوای خارجی (مانند آژانسهای روابط عمومی) قرار دارند. این سطح جنبههای معمول روزنامهنگاری را برجسته میکند که میتواند کار روزنامهنگاران را محدود یا گسترده کند.
۵. سطح افراد
در هسته این مدل، سطح فردی است که ویژگیهای شخصی روزنامهنگاران، مانند جمعیتشناسی، ارزشها، تجربیات و اخلاقحرفهای آنها را در نظر میگیرد. این ویژگیهای فردی بر نحوه تفسیر وقایع توسط روزنامهنگاران و تصمیمگیری درباره پوشش اخبار تأثیر میگذارد. تعاملات بین سطوح مدل سلسله مراتبی تأثیرات تأکید میکند که این سطوح به صورت مجزا عمل نمیکنند. در عوض، آنها با یکدیگر تعامل دارند. به عنوان مثال، روزنامهنگاران ممکن است تحت تأثیر سیاستهای سازمانی (سطح سازمانی) قرار گیرند، در حالی که توسط هنجارهای اجتماعی گستردهتر (سطح سیستمهای اجتماعی) شکل میگیرند. این به همپیوستگی به این معنی است که تغییرات یا فشارها در یک سطح میتواند بر سطوح دیگر تأثیر بگذارد و شبکه پیچیدهای از تأثیرات را بر روزنامهنگاری ایجاد کند.
با استفاده از این مدل، محققان میتوانند بهتر درک کنند که چگونه عوامل مختلف به طور جمعی محتوای اخبار و شیوههای روزنامهنگاری را در زمینهها و محیطهای مختلف شکل
میدهند.
* Hierarchy of influences model in journalism
** Pamela Shoemaker
*** Stephen D. Reese
#روزنامهنگاری🔸مدل سلسله مراتب تأثیرات در روزنامهنگاری چیست؟
"مدل سلسلهمراتبی تأثیرات در روزنامهنگاری"* که توسط #پاملا_شومیکر**و #استفان_دیریس*** ارائه شده پنج سطح نفوذ را شناسایی میکند که از عوامل اجتماعی گسترده تا ویژگیهای فردی روزنامهنگار را شامل میشود. در اینجا پنج سطح سلسله مراتب تأثیرات به تفکیک آورده شده است:
١. سطح سیستمهای اجتماعی
این سطح کلانی است که نیروهای ایدئولوژیک گستردهتری را که در جامعه نقش دارند در برمیگیرد. این سطح به این موضوع مینگرد که چگونه ارزشها، هنجارها و ایدئولوژیهای اجتماعی محتوای رسانهها را شکل میدهند. این سطح اغلب در مطالعات تطبیقی برای تجزیه و تحلیل چگونگی تأثیر کشورها یا فرهنگهای مختلف بر رویههای رسانهای مورد استفاده قرار میگیرد.
٢. سطح نهادهای اجتماعی
در این سطح، تمرکز بر چارچوبهای نهادی بزرگتری است که سازمانهای رسانهای را اداره میکنند. این سطح به چگونگی تعامل نهادهای رسانهای مختلف در یک محیط ساختاریافته، از جمله مقررات، استانداردهای صنعتی و روابط با سایر نهادهای اجتماعی میپردازد.
٣. سطح سازمانهای رسانهای
این سطح به پویایی داخلی خود سازمانهای رسانهای میپردازد. این موضوع شامل سیاستهای سازمانی، فرهنگ محل کار، و نقشهای متخصصان مختلف در سازمان میشود. ساختار و شیوههای عملیاتی رسانهها به طور قابل توجهی بر نحوه تولید و ارائه خبرها تأثیر میگذارد.
۴. سطح شیوههای معمول
شیوههای معمول به هنجارها و رویههای تعیینشدهای اشاره میکند که روزنامهنگاران هنگام تولید اخبار از آنها پیروی میکنند. این روالها تحت تأثیر انتظارات مخاطبان، خواستههای سازمانی و تامینکنندگان محتوای خارجی (مانند آژانسهای روابط عمومی) قرار دارند. این سطح جنبههای معمول روزنامهنگاری را برجسته میکند که میتواند کار روزنامهنگاران را محدود یا گسترده کند.
۵. سطح افراد
در هسته این مدل، سطح فردی است که ویژگیهای شخصی روزنامهنگاران، مانند جمعیتشناسی، ارزشها، تجربیات و اخلاقحرفهای آنها را در نظر میگیرد. این ویژگیهای فردی بر نحوه تفسیر وقایع توسط روزنامهنگاران و تصمیمگیری درباره پوشش اخبار تأثیر میگذارد. تعاملات بین سطوح مدل سلسله مراتبی تأثیرات تأکید میکند که این سطوح به صورت مجزا عمل نمیکنند. در عوض، آنها با یکدیگر تعامل دارند. به عنوان مثال، روزنامهنگاران ممکن است تحت تأثیر سیاستهای سازمانی (سطح سازمانی) قرار گیرند، در حالی که توسط هنجارهای اجتماعی گستردهتر (سطح سیستمهای اجتماعی) شکل میگیرند. این به همپیوستگی به این معنی است که تغییرات یا فشارها در یک سطح میتواند بر سطوح دیگر تأثیر بگذارد و شبکه پیچیدهای از تأثیرات را بر روزنامهنگاری ایجاد کند.
با استفاده از این مدل، محققان میتوانند بهتر درک کنند که چگونه عوامل مختلف به طور جمعی محتوای اخبار و شیوههای روزنامهنگاری را در زمینهها و محیطهای مختلف شکل
میدهند.
* Hierarchy of influences model in journalism
** Pamela Shoemaker
*** Stephen D. Reese