#مطالعاتفرهنگی #زوم
🔸قومنگاری |ethnography
▫️نویسنده: #آلیسون_گریفیث
▫️مترجم: #یونس_شکرخواه
اصطلاح #قومنگاری یا #اتنوگرافی به گردآوری و نوشتن اطلاعات در مورد جوامع انسانی (و معمولاً جوامع بومی دوردست) که قومشناسان آموزشدیده آن را انجام میدهند، اطلاق میشود.
قومشناس یا انسانشناس برای مطالعات #قومشناسی حداقل دو سال در میان افراد بومی زندگی و طی این مدت کنشهای فرهنگی آنان را به دقت مشاهده و ثبت میکند.
انسانشناس ـ پژوهشگر به کمک شیوه مشارکت ـ مشاهده (غرق شدن در فرهنگ و مشاهده الگوهای فرهنگی) به عضوی فعال در جامعه مورد نظر تبدیل میشود و در زندگی روزمره مردم برای مدتی طولانی مشارکت میکند. او آنچه را رخ میدهد میبیند و آنچه را میگویند میشنود، میپرسد و در واقع تمام دادهها و اطلاعات موجود را گردآوری میکند تا به این وسیله آنچه را که به آن اهمیت میدهد، بیابد و درک کند.
قومشناسی در مطالعات اخیر رسانهای و فرهنگی به نوعی از پژوهشهای تجربهگرایانه در مورد مخاطبان اطلاق میشود که در آن برخی از اصول متدولوژیک قومشناسی لحاظ میشود. این اصول شامل شیوههای متکی بر مثلثگرایی (گردآوری اطلاعات از طیفی از منابع که حالت ارجاع متقابل را دارند) میشود که با کمک آنچه #کلیفورد_گریتز (Clifford Greetz) انسانشناس (١٩٧٣) آن را "توصیف ضخیم" فعالیت مخاطب میخواند، صورت عملی به خود میگیرد. بر اساس آنچه #دیوید_مورلی (David Morely) میگوید، قومشناسی بر قابلیت درک این که کنشگران اجتماعی چگونه #کنشهای_ارتباطی، تصمیمات و انتخابهای خود و یا پیامدهای زندگی روزمره و عکسالعملهای خود را در قبال این پیامدها میفهمند و توصیف میکنند، متکی است. (Morely ١٩٩۴)
ALLISON GRIFFITHS
🔸قومنگاری |ethnography
▫️نویسنده: #آلیسون_گریفیث
▫️مترجم: #یونس_شکرخواه
اصطلاح #قومنگاری یا #اتنوگرافی به گردآوری و نوشتن اطلاعات در مورد جوامع انسانی (و معمولاً جوامع بومی دوردست) که قومشناسان آموزشدیده آن را انجام میدهند، اطلاق میشود.
قومشناس یا انسانشناس برای مطالعات #قومشناسی حداقل دو سال در میان افراد بومی زندگی و طی این مدت کنشهای فرهنگی آنان را به دقت مشاهده و ثبت میکند.
انسانشناس ـ پژوهشگر به کمک شیوه مشارکت ـ مشاهده (غرق شدن در فرهنگ و مشاهده الگوهای فرهنگی) به عضوی فعال در جامعه مورد نظر تبدیل میشود و در زندگی روزمره مردم برای مدتی طولانی مشارکت میکند. او آنچه را رخ میدهد میبیند و آنچه را میگویند میشنود، میپرسد و در واقع تمام دادهها و اطلاعات موجود را گردآوری میکند تا به این وسیله آنچه را که به آن اهمیت میدهد، بیابد و درک کند.
قومشناسی در مطالعات اخیر رسانهای و فرهنگی به نوعی از پژوهشهای تجربهگرایانه در مورد مخاطبان اطلاق میشود که در آن برخی از اصول متدولوژیک قومشناسی لحاظ میشود. این اصول شامل شیوههای متکی بر مثلثگرایی (گردآوری اطلاعات از طیفی از منابع که حالت ارجاع متقابل را دارند) میشود که با کمک آنچه #کلیفورد_گریتز (Clifford Greetz) انسانشناس (١٩٧٣) آن را "توصیف ضخیم" فعالیت مخاطب میخواند، صورت عملی به خود میگیرد. بر اساس آنچه #دیوید_مورلی (David Morely) میگوید، قومشناسی بر قابلیت درک این که کنشگران اجتماعی چگونه #کنشهای_ارتباطی، تصمیمات و انتخابهای خود و یا پیامدهای زندگی روزمره و عکسالعملهای خود را در قبال این پیامدها میفهمند و توصیف میکنند، متکی است. (Morely ١٩٩۴)
ALLISON GRIFFITHS
#سینماویژن #رخنما
🔸نظریههای عرصه هواخواهی
▫️نوشته #مارتیو_هیلز
▫️ترجمه #یونس_شکرخواه
#هواخواهی یا #طرفداری، یکی از حوزههایی است که هم در #مطالعاتفرهنگی و هم در #نظریهفیلم به طرزی گسترده بررسی شده است. مطالعه در مورد هواخواهی در گام اول، مطالعه طرفداران برنامههای خاص تلویزیونی و در مرحله بعدی، مطالعه نحوه طرفداری و هواخواهی از ژانرهای سینمایی یا هواخواهی از #ستارگانسینما را در بر میگیرد. دو نگرشعمده در اینزمینه عبارتند از:
▫️اول: نظریههای هواخواهی به عنوان جامعه تفسیری (جامعهای مبتنی بر مفروضات و تفسیرهای مشترک از متون رسانهای)
▫️دوم: نظریههای هواخواهی به عنوان صورتی از فعالیتهای مصرفی
نخستین رویکردها به مطالعه پدیده هواخواهی، طی دهههای هفتاد و هشتاد در مطالعات سینمایی و تلویزیونی دیده شد. #نظریهپرده یا #اسکرین (نقدهایی که در مجله انگلیسی screen چاپ میشد) به سبب نحوه استنباطی که از عکسالعمل #بیننندگان در قبال فیلمها داشت، به شدت مورد انتقاد قرار گرفت. بر اساس این نظریه، عکسالعمل بینندگان در متن فیلمها گنجانده شده بود. به همین دلیل، نیازی به تعبیر واکنشهای فطری #تماشاگران سینما وجود نداشت و بنابراین، نتیجه چنین تلقیای این بود که عکسالعمل تماشاگر را میتوان در خود فیلم دید. پژوهشگران مطالعات فرهنگی و از جمله #دیوید_مورلی (David Morley) به شدت با این بینش که مخاطب را موجودی منفعل میپنداشت به مخالفت برخاستند و دیدگاه دیگری را مطرح کردند. مورلی معتقد بود از دیدگاه جامعهشناختی، درک قرائت واقعی یا تجربی و همچنین تماشاگران بسیار مهم است. با این حال، آثار #جان_فیسک (John Fiske) بود که راه مطالعات مربوط به هواخواهی را هموار کرد. وی نه تنها بر قرائت واقعی مخاطب از فیلم تأکید داشت، بلکه بر مطالعه مخاطب به عنوان عاملی فعال در تولید معنا نیز اصرار میورزید.
🔸نظریههای عرصه هواخواهی
▫️نوشته #مارتیو_هیلز
▫️ترجمه #یونس_شکرخواه
#هواخواهی یا #طرفداری، یکی از حوزههایی است که هم در #مطالعاتفرهنگی و هم در #نظریهفیلم به طرزی گسترده بررسی شده است. مطالعه در مورد هواخواهی در گام اول، مطالعه طرفداران برنامههای خاص تلویزیونی و در مرحله بعدی، مطالعه نحوه طرفداری و هواخواهی از ژانرهای سینمایی یا هواخواهی از #ستارگانسینما را در بر میگیرد. دو نگرشعمده در اینزمینه عبارتند از:
▫️اول: نظریههای هواخواهی به عنوان جامعه تفسیری (جامعهای مبتنی بر مفروضات و تفسیرهای مشترک از متون رسانهای)
▫️دوم: نظریههای هواخواهی به عنوان صورتی از فعالیتهای مصرفی
نخستین رویکردها به مطالعه پدیده هواخواهی، طی دهههای هفتاد و هشتاد در مطالعات سینمایی و تلویزیونی دیده شد. #نظریهپرده یا #اسکرین (نقدهایی که در مجله انگلیسی screen چاپ میشد) به سبب نحوه استنباطی که از عکسالعمل #بیننندگان در قبال فیلمها داشت، به شدت مورد انتقاد قرار گرفت. بر اساس این نظریه، عکسالعمل بینندگان در متن فیلمها گنجانده شده بود. به همین دلیل، نیازی به تعبیر واکنشهای فطری #تماشاگران سینما وجود نداشت و بنابراین، نتیجه چنین تلقیای این بود که عکسالعمل تماشاگر را میتوان در خود فیلم دید. پژوهشگران مطالعات فرهنگی و از جمله #دیوید_مورلی (David Morley) به شدت با این بینش که مخاطب را موجودی منفعل میپنداشت به مخالفت برخاستند و دیدگاه دیگری را مطرح کردند. مورلی معتقد بود از دیدگاه جامعهشناختی، درک قرائت واقعی یا تجربی و همچنین تماشاگران بسیار مهم است. با این حال، آثار #جان_فیسک (John Fiske) بود که راه مطالعات مربوط به هواخواهی را هموار کرد. وی نه تنها بر قرائت واقعی مخاطب از فیلم تأکید داشت، بلکه بر مطالعه مخاطب به عنوان عاملی فعال در تولید معنا نیز اصرار میورزید.