عرصه‌های‌ ارتباطی
3.66K subscribers
29.8K photos
3.06K videos
874 files
5.99K links
🔸عرصه‌های‌ ارتباطی
▫️کانال رسمی یونس شُکرخواه
Agora | The official Telegram channel of Younes Shokrkhah
https://t.iss.one/boost/younesshokrkhah
🔹اکانت اینستاگرام من:
https://www.instagram.com/younesshokrkhah
Download Telegram
#سینما🔸حالِ امروزِ فیلمِ امروز
گزارش خبری #هوشنگ_گلمکانی و #عباس_یاری از وضعیت دشوار انتشار مجله سینمایی #فیلم‌امروز که اکنون به چهارمین شماره رسیده است.
https://tinyurl.com/fepz2nuh
#سینما 🔸رسم زمانه
▫️#هوشنگ_گلمکانی
#ژان‌پل_بلموندو را چه‌گونه به یاد می‌آورید؟ با موج‌نویی‌های گدار (از نفس‌افتاده، پیِرو خله)؟ با فیلم‌های فلسفی/ #نوآر روشنفکرانۀ ملویل (کلاه، لئون مورن کشیش)؟ با فیلم‌های هنری دسیکا (دو زن) و رنه کلمان (آیا پاریس می‌سوزد)؟ با کمدی/ اکشن‌های فیلیپ دوبروکا (ملاقات در ریو، ملاقات در چین)؟ با فیلم‌های پرماجرای فیلیپ لابرو (آلپاگور) و هانری ورنوی (شکست)؟ با آن گنگستری معروفش با #آلن_دلون (بورسالینو)؟ یا انبوه فیلم‌های دیگرش از کمدی و درام و اجتماعی و گنگستری و غیره؟ ژان‌پل بلموندو همۀ این‌ها بود. یک آرتیست تمام‌عیار بدون تحصیلات آکادمیک و آموزش سینمایی با آن دماغ شکسته که حاصل فعالیتش در رشتۀ بوکس بود و چهرۀ بیک‌ایمانوردی را به یاد تماشاگر ایرانی می‌آورد. آرتیستی که همین جوری حضورش در قاب تصویر جذاب و دوست‌داشتنی بود و به‌خصوص در کمدی‌هایش می‌شد او را "بامزه" توصیف کرد و در اکشن‌های پرتحرکش (در ترکیب با مایه‌های کمیک) فرز و چالاک بود و بدون بدل، دل تماشاگران نوجوان و جوان را می‌برد. فیلم‌هایش در ایران یادآور صدای دوبلورهایش از جمله #جلال_مقامی و #منوچهر_زمانی بود که نقش‌آفرینی‌اش را برای تماشاگر ایرانی شیرین‌تر می‌کرد.
ژان‌پل بلموندو و آلن دلون شمایل‌های یک دوران از #سینمای‌فرانسه هستند که نام بردن از هر کدام، دیگری را به یاد می‌آورد. در یکی‌دو سال اخیر چند ویدئو که آن‌ها را با موی سفید و در سالخوردگی در کنار همدیگر نشان می‌دهند بسیار مورد توجه سینمادوستان، حتی از نسل جوان قرار گرفت. بلموندو که در ٨٨ سالگی درگذشت در بیست سال اخیر فقط یک فیلم بازی کرده بود. آلن دلون که اینک ٨۶ ساله است، دو سال پیش در مراسم بزرگداشتش در #جشنوارۀ‌کن گفت که این در واقع مراسم تدفین اوست. این رسم زمانه است.
#فیلم_امروز #مجله_فیلم_امروز
#سینما 🔸 الیا کازان: کارگردانِ بازیگران
▫️#هوشنگ_گلمکانی
مثل مهرجویی و فرهادی، #الیا_کازان هم – که امروز سالگرد تولدش (1909) است - به عنوان «کارگردان بازیگران» شهرت داشت و برخی از بازیگران، بهترین بازی‌های عمرشان را در فیلم‌های او انجام دادند. این سینماگر ترک‌تبار از والدینی یونانی متولد استانبول (در زمانی که مرزهای یونان و ترکیه هنوز وضعیت امروز را نداشت) در کودکی با خانواده به آمریکا مهاجرت کرد. او که اکنون بیش‌تر به عنوان کارگردان سینما شناخته می‌شود، مرد صحنه بود، نمایشنامه می‌نوشت، کارگردانی و بازیگری تئاتر می‌کرد، و با بنیان گذاشتن «اکتورز استودیو» تاریخ بازیگری صحنه و سینما را به دو دوران قبل و بعد از خود تقسیم کرد.
اگر بهترین بازی‌های مارلون براندو را بخواهیم نام ببریم، چند فیلم کازان حتما در میان آن‌هاست. با بیست فیلم کارنامه‌اش، کازان یکی از فیلم‌سازان تأثیرگذار بر چند نسل است اما جنجال سیاسی زندگی‌اش در اوایل دهۀ 1950 بسیاری از دوستدارانش را سردرگم کرد. به عنوان یک چپ‌گرای نشان‌دار که نامش در فهرست ممنوع‌الکارهای #هالیوود آمد، در برابر کمیتۀ معروف #مک‌کارتی نه‌تنها به گرایش سیاسی‌اش اعتراف کرد بلکه برخی از یارانش را هم لو داد (که نوعی ابراز ندامت بود) و انگ «خائن» برای همیشه بر پیشانی‌اش نشست. هنگام اهدای #اسکار افتخاری به او در سال 1999، بسیاری از ناظران نگاهی دوگانه در برابر این رویداد داشتند: هنرمند یا خائن؟ کم‌وبیش مانند وضعیتی که لنی ریفنشتال داشت. حدود هفتاد سال از آن جنجال گذشته و همواره هنگام مرور کارنامه کازان، تحسین و ملامت همزمان نثارش می‌شود.
#مجله_فیلم_امروز
#سینما🔸یک خاطره
▫️#هوشنگ_گلمکانی
این خاطره از سرکار خانم #گلاب_آدینه را هیچ‌گاه از یاد نمی‌برم و می‌دانم که خودش هم آن را برای کسانی تعریف کرده است. شبی از تابستان ۱۳۷۳ رفته بودم به یکی از کوره‌های آجرپزی جنوب تهران، که از لوکیشن‌های اصلی فیلم «روسری‌آبی» (رخشان بنی‌اعتماد) بود. آن شب قرار بود در آلونک‌های کنار کوره‌ها که محل زندگی کارگرانش بود، نماهایی گرفته شود. در مسیرم به سوی محل استقرار گروه، در ابتدای صف آلونک‌ها، زنی چادری از اهالی محل، سلام گرمی نثارم کرد که انگار حاکی از آشنایی قبلی بود. جواب سلامش را دادم و در ثانیه‌هایی گذرا، حیران از این اتفاق، تنها چیزی که به نظرم رسید این بود که او احیانا از خواننده‌های مجله است و مرا شناخته! خواننده مجله «فیلم» و اینجا؟ مکثی کردم و به سوی زن که چادری کهنه و گلدار، لباس‌هایی مندرس و پوستی تیره و پرمو (شاید ناشی از بیماری زنانه هیرسوتیسم) داشت برگشتم و من‌من‌کنان، با تردید پرسیدم: «شما...؟» زن نگذاشت سوالم را تمام کنم. زد زیر خنده، و در حالی که دو بال چادرش را با دو دست به اطراف باز می‌کرد، گفت: «بله، من...!»
گلاب آدینه بود که برای بازی در نقش «کبوتر»، همدم و همسایه و همکار «نوبر کردانی» که با آن شکل و شمایل، از آدم‌ها و جغرافیای پیرامونش قابل تفکیک نبود. گلاب آدینه، چه در تئاتر و چه در سینما، همیشه در اندازه‌ها و قالب نقش غرق و محو می‌شود، طوری که نمی‌توان او را از کاراکتری که بازی می‌کند تفکیک کرد؛ چه نقشی جدی باشد و چه طنزآمیز، شهری یا روستایی، بالهجه و بی‌لهجه، بدوی یا مدرن، موزیکال یا معمولی.... این البته حاصل تجربه‌های تئاتری او هم هست، اما بیشتر ناشی از یک خصلت - بخوان سبک - ذاتی است. به همین ویدئو از فصل پایانی «زیر پوست شهر» نگاه کنید: واقعا یکی از بسیار زنان این سرزمین، محروم و افسرده زیر فشار اقتصادی، و در عین حال پرسان و معترض، ایستاده در صف‌های مختلف فرساینده نیست؟
او سال‌های سال پیش نام خانوادگی‌اش را عوض کرد تا زیر سایه نام پدرش حسینقلی مستعان که زمانی نویسنده‌ای معتبر و محبوب بود نماند. آیا این هم برای شما، نشانی از شخصیت این بازیگر توانا ندارد؟
شصت‌وهشتمین سالگرد تولدت مبارک گلاب خانم.
#فیلم_امروز #مجله_فیلم_امروز
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#سینما
🔸 پشت صحنه ده #عباس_کیارستمی
▫️#هوشنگ_گلمکانی
رفتن در پی حرکت گوی و زدن ضربۀ بعدی برای پیدا شدن مسیرش، ظاهرا شیوه کار کیارستمی در فیلم‌های واقع‌نمای او بود. این را همیشه با همین صراحت می‌گفت و تظاهر به رعایتش می‌کرد اما ته ذهنش، و در عمل، به این روش پای‌بند نبود. در واقع کلک می‌زد و این‌گونه نشان می‌داد تا فوت‌وفن کارش را لو ندهد. ظاهرا می‌گفت ضربه‌ای به گوی می‌زند و منتظر می‌مانَد تا ببیند گوی به کجا می‌رود که ضربه بعدی را بزند. اما واقعیت این است که از مدت‌ها پیش، آشکار و پنهان، مسیر گوی را به سوی محل مورد نظرش، گیریم به شکل ورزشکاران «کرلینگ»، کوبیده و هموار کرده بود و حتی هنگام اجرا ادای یک کرلینگ‌کار را درآورده بود، طوری که ناظران متوجه این مقدمه و برنامه‌ریزی نشوند و آن را طبق همان منطق حرکت ناخودآگاه گوی تصور کنند و حتی به اشتباه بیفتند. سینمای کیارستمی، از جمله فیلم ده (١٣٨٠) پر از این کلک‌ها و بازیگوشی‌های زیرکانه و هنرمندانه است.
این ویدئو را چند روز پیش احمد کیارستمی منتشر کرد. اصل ویدئو تقریبا ده دقیقه طولانی‌تر است و توسط بهمن کیارستمی تصویربرداری شده است.
@filmemrooz_official