🔸درباره مرور کتاب
در مرور كتاب (Book Review) يك نوع گزارش دادن درباره #کتاب نهفته است که در آن مرورگر در اين فرايند به خلاصه كردن محتواي يك #كتاب میپردازد. مرورگر كتاب در عمل نه تنها بايد به محتواي كتاب بپردازد و دربارهاش توضيح دهد بلكه بايد به نوعى تعامل با نويسنده هم بپردازد.
بنابراين به نظرم مرور كتاب يك سرويس مفيد براي خوانندگان است و به تدريج میتواند بر انتخاب و اشتياق خوانندگان در خريد کتاب و مطالعه آن تاثير بگذارد. ضمن اينكه به نظر من مرور كتاب برای خوانندگان با هر سطح تحصيلي مفيد است.
اما نقد كتاب (Book Criticism) بيشتر به كار خوانندگان حرفهای کتابها و به کار افرادی با سطح تحصيلات بالاتر میآيد؛ به همين خاطر من مرور كتاب را ضروریتر از نقد کتاب میدانم.
در مرور كتاب (Book Review) يك نوع گزارش دادن درباره #کتاب نهفته است که در آن مرورگر در اين فرايند به خلاصه كردن محتواي يك #كتاب میپردازد. مرورگر كتاب در عمل نه تنها بايد به محتواي كتاب بپردازد و دربارهاش توضيح دهد بلكه بايد به نوعى تعامل با نويسنده هم بپردازد.
بنابراين به نظرم مرور كتاب يك سرويس مفيد براي خوانندگان است و به تدريج میتواند بر انتخاب و اشتياق خوانندگان در خريد کتاب و مطالعه آن تاثير بگذارد. ضمن اينكه به نظر من مرور كتاب برای خوانندگان با هر سطح تحصيلي مفيد است.
اما نقد كتاب (Book Criticism) بيشتر به كار خوانندگان حرفهای کتابها و به کار افرادی با سطح تحصيلات بالاتر میآيد؛ به همين خاطر من مرور كتاب را ضروریتر از نقد کتاب میدانم.
#زوم
🔸نهادهای پيشبرد ايدهها
به گمانم این سه نهاد نقشهای عمدهتری در پیشبرد #ایدههای تازه ایفا میکنند:
▫️نهادهای اکادمیک: (معرفت، آموزش)
▫️نهادهاي مدني: (ارتباطات انساني، ديالوگ)
▫️رسانهها: (ارتباطات جمعي، صدا، تصوير، خط)
🔸نهادهای پيشبرد ايدهها
به گمانم این سه نهاد نقشهای عمدهتری در پیشبرد #ایدههای تازه ایفا میکنند:
▫️نهادهای اکادمیک: (معرفت، آموزش)
▫️نهادهاي مدني: (ارتباطات انساني، ديالوگ)
▫️رسانهها: (ارتباطات جمعي، صدا، تصوير، خط)
🔸رسانهها و یک گذرگاه ظریف
از چاپ شدن نشریات #پنیپرس (به قیمت یک پنی در آمریکا) تا ظهور #نیومدیا بسيار سريع طي شد و البته در این مسير، “خبر براي مردم”، به طرز عجیبی در مسیر “خبر براي بازار” قرار گرفت.
به نظر میرسد حالا قدرت جهاني هر كشوری با قدرت رسانهاي آن در ايجاد هويت ملي و بينالمللي برابر شده است.
#رسانههایمدرن به مدد تکنولوژیهای نوین ارتباطی و اطلاع رسان يك مفهوم تازه اينترناسيوناليستي را در بستر گلوبالیستی خود شكل دادهاند كه در این بستر؛ منافع ملي به شدت زير فشار همكاری جهاني قرار گرفته است؛ اما میشود دقیقتر به صحنه نگریست و دید که ممکن است رسانههای ملی و یا حتی افراد هم بتوانند با زیرساختهای مناسب و محتوای تخصصی؛ مشروع؛ سریع و حقیقتگرا، بلوکهای رفتاری جهانی را زیر فشار بگیرند.
من توییتهای دکتر #محمدجواد_ظریف وزیر امورخارجه ایران را نمونه مشخصی برای انچه گفتم؛ میدانم
از چاپ شدن نشریات #پنیپرس (به قیمت یک پنی در آمریکا) تا ظهور #نیومدیا بسيار سريع طي شد و البته در این مسير، “خبر براي مردم”، به طرز عجیبی در مسیر “خبر براي بازار” قرار گرفت.
به نظر میرسد حالا قدرت جهاني هر كشوری با قدرت رسانهاي آن در ايجاد هويت ملي و بينالمللي برابر شده است.
#رسانههایمدرن به مدد تکنولوژیهای نوین ارتباطی و اطلاع رسان يك مفهوم تازه اينترناسيوناليستي را در بستر گلوبالیستی خود شكل دادهاند كه در این بستر؛ منافع ملي به شدت زير فشار همكاری جهاني قرار گرفته است؛ اما میشود دقیقتر به صحنه نگریست و دید که ممکن است رسانههای ملی و یا حتی افراد هم بتوانند با زیرساختهای مناسب و محتوای تخصصی؛ مشروع؛ سریع و حقیقتگرا، بلوکهای رفتاری جهانی را زیر فشار بگیرند.
من توییتهای دکتر #محمدجواد_ظریف وزیر امورخارجه ایران را نمونه مشخصی برای انچه گفتم؛ میدانم
Forwarded from شهرآرانیوز
#رخنما🔸تجربهنگاری در حوزه رسانه
جمعه نوزدهم مهر٩٨ کافهکتاب آفتاب میزبان دکتر #یونس_شکرخواه، استاد برجسته و مشهدی ارتباطات، بود. این روزنامهنگار باسابقه به دعوت مؤسسه فرهنگی #شهرآرا، در نشستی دیگر از مجموعه نشستهای تخصصی "سوژه: تجربهنگاری در حوزه رسانه" حضور یافت.
https://bit.ly/2OE4H3z
جمعه نوزدهم مهر٩٨ کافهکتاب آفتاب میزبان دکتر #یونس_شکرخواه، استاد برجسته و مشهدی ارتباطات، بود. این روزنامهنگار باسابقه به دعوت مؤسسه فرهنگی #شهرآرا، در نشستی دیگر از مجموعه نشستهای تخصصی "سوژه: تجربهنگاری در حوزه رسانه" حضور یافت.
https://bit.ly/2OE4H3z
عرصههای ارتباطی
🔸درباره مرور کتاب در مرور كتاب (Book Review) يك نوع گزارش دادن درباره #کتاب نهفته است که در آن مرورگر در اين فرايند به خلاصه كردن محتواي يك #كتاب میپردازد. مرورگر كتاب در عمل نه تنها بايد به محتواي كتاب بپردازد و دربارهاش توضيح دهد بلكه بايد به نوعى تعامل…
#کتاب🔸تعریف کتاب
تعریف سازمان تربیتی، علمی و فرهنگی ملل متحد #یونسکو از کتاب این است:
انتشار چاپی یک غیرگاهنامه مشتمل بر ۴۹صفحه بدون احتساب جلد.
تعریف متعارف فرهنگ لغتها هم از #کتاب این است: اثر مکتوب یا چاپی داستانی و یا غیر داستانی که معمولا بر کاغذ است و صفحات آنها بین دو جلد به یکدیگر متصل شده است.
تعریف سازمان تربیتی، علمی و فرهنگی ملل متحد #یونسکو از کتاب این است:
انتشار چاپی یک غیرگاهنامه مشتمل بر ۴۹صفحه بدون احتساب جلد.
تعریف متعارف فرهنگ لغتها هم از #کتاب این است: اثر مکتوب یا چاپی داستانی و یا غیر داستانی که معمولا بر کاغذ است و صفحات آنها بین دو جلد به یکدیگر متصل شده است.
#زوم #مطالعاتفرهنگی
🔸مکتب مطالعات فرهنگی معاصر بیرمنگام
مکتب مطالعات فرهنگی معاصر بیرمنگام*
سنت بریتانیایی در عرصه مطالعات فرهنگی است که در سال ۱۹۶۴ توسط #ریچارد_هوگارت پایه گذاری شد.
البته ریشههای این مکتب به دهه پنجاه میلادی باز میگردد به مقطعی که مطالعه تاثیرات فرهنگی آمریکاییها بر زندگی بریتاتیاییها طرف توجه بود.
▫️چهرههای مطرح:
#ریچارد_هوگارت، #استوارتهال، #ریچارد_جانسون، #خورخه_لورین، #ریموند_ویلیامز و #ایپی_تامپسون.این مرکز در اواخر دهه هشتاد در برابر فشار دانشگاه #بیرمنگام برای ادغام در دپارتمان زبان انگلیسی مقاومت کرد و در نهایت به دپارتمان مطالعات فرهنگی تغییر نام داد و اکنون با ادغام در گروه جامعه شناسی به دپارتمان مطالعات فرهنگی و جامعه شناسی تغییر نام داده است.
▫️برخی از آوردهها:
تکیه بر فرهنگ پایین به جای فرهنگ بالا، تاکید بر اهمیت فرهنگ عامه، کشاندن نقد ادبی به عرصه مطالعات فرهنگی، کشاندن تحلیل متن، فیلم و نمایش از عرصه ارتباطات به فرهنگ، آشتی دادن مباحث رسانهای با فرهنگ، تاکید بر نقش هویت در فرهنگ، تاکید بر جنبههای کنترل دولت بر فرهنگ و بالاخره تعدیل نگرش مارکسیستی در قبال فرهنگ
*The Centre for Contemporary Cultural Studies (CCCS)
🔸مکتب مطالعات فرهنگی معاصر بیرمنگام
مکتب مطالعات فرهنگی معاصر بیرمنگام*
سنت بریتانیایی در عرصه مطالعات فرهنگی است که در سال ۱۹۶۴ توسط #ریچارد_هوگارت پایه گذاری شد.
البته ریشههای این مکتب به دهه پنجاه میلادی باز میگردد به مقطعی که مطالعه تاثیرات فرهنگی آمریکاییها بر زندگی بریتاتیاییها طرف توجه بود.
▫️چهرههای مطرح:
#ریچارد_هوگارت، #استوارتهال، #ریچارد_جانسون، #خورخه_لورین، #ریموند_ویلیامز و #ایپی_تامپسون.این مرکز در اواخر دهه هشتاد در برابر فشار دانشگاه #بیرمنگام برای ادغام در دپارتمان زبان انگلیسی مقاومت کرد و در نهایت به دپارتمان مطالعات فرهنگی تغییر نام داد و اکنون با ادغام در گروه جامعه شناسی به دپارتمان مطالعات فرهنگی و جامعه شناسی تغییر نام داده است.
▫️برخی از آوردهها:
تکیه بر فرهنگ پایین به جای فرهنگ بالا، تاکید بر اهمیت فرهنگ عامه، کشاندن نقد ادبی به عرصه مطالعات فرهنگی، کشاندن تحلیل متن، فیلم و نمایش از عرصه ارتباطات به فرهنگ، آشتی دادن مباحث رسانهای با فرهنگ، تاکید بر نقش هویت در فرهنگ، تاکید بر جنبههای کنترل دولت بر فرهنگ و بالاخره تعدیل نگرش مارکسیستی در قبال فرهنگ
*The Centre for Contemporary Cultural Studies (CCCS)
#یونس_شکرخواه #خبر #تکنیک
🔸خبر نویسی حرفهای
فکر نکنید خوانندگان #خبر شما از همه چیز اطلاع دارند. اگر این طور بود اصلا خبر شما را نمیخواندند. هر جای خبر که احساس میکنید مطلبی احتیاج به توضیحات بیشتر دارد و در واقع احتیاج به سابقهگویی دارد، پیشینه آن موضوع را چاشنی کنید.
در ایران غالباً پیشینهها را در یک پاراگراف و آن هم پاراگراف آخر میریزند. این کار درست نیست.
🔸خبر نویسی حرفهای
فکر نکنید خوانندگان #خبر شما از همه چیز اطلاع دارند. اگر این طور بود اصلا خبر شما را نمیخواندند. هر جای خبر که احساس میکنید مطلبی احتیاج به توضیحات بیشتر دارد و در واقع احتیاج به سابقهگویی دارد، پیشینه آن موضوع را چاشنی کنید.
در ایران غالباً پیشینهها را در یک پاراگراف و آن هم پاراگراف آخر میریزند. این کار درست نیست.
#عکاسانه #چهره
🔸هنری کارتيه برسون
#هنری_کارتيه_برسون* (۱۹۰۸-۲۰۰۴ ) از پيشتازان #فتوژورنالیسم جهان که در سن ۹۵ سالگی در جنوب فرانسه درگذشت به خاطر تهيه عکسهای بديع خيابانی که سنتهای روز را در هم میشکست به شهرت رسيد.
او عبارت #لحظهتعيينکننده (لحظه حیاتی) را در #عکاسی مطرح کرد که منظور از آن لحظهای برای گرفتن #عکس بود که میتواند آن را به تصويری ماندگار بدل کند. او اين لحظه تعيين کننده را "درک آنی اهميت يک رويداد و همچنين تشخيص ترکيب دقيق صورتهايی که به آن جلوه بيانی خاصی میبخشند در تنها کسری از يک ثانيه" تعريف میکرد.
کارتيه برسون در سال ۱۹۴۷ با همکاری #روبرت_کاپا و #ديويد_سيمور، دو عکاس خبری ممتاز، آژانس #مگنوم را راهاندازی کرد.
اين آژانس به خاطر عکسهای موثر و چشمگير در زمينههای خبری به شهرت رسيد.
کارتيه برسون با عکسهايش پيروزی مائو تسه تانگ در چين و مرگ مهاتما گاندی، رهبر هند را ثبت کرد.
Henri Cartier-Bresson*
@younesshokrkhah
🔸هنری کارتيه برسون
#هنری_کارتيه_برسون* (۱۹۰۸-۲۰۰۴ ) از پيشتازان #فتوژورنالیسم جهان که در سن ۹۵ سالگی در جنوب فرانسه درگذشت به خاطر تهيه عکسهای بديع خيابانی که سنتهای روز را در هم میشکست به شهرت رسيد.
او عبارت #لحظهتعيينکننده (لحظه حیاتی) را در #عکاسی مطرح کرد که منظور از آن لحظهای برای گرفتن #عکس بود که میتواند آن را به تصويری ماندگار بدل کند. او اين لحظه تعيين کننده را "درک آنی اهميت يک رويداد و همچنين تشخيص ترکيب دقيق صورتهايی که به آن جلوه بيانی خاصی میبخشند در تنها کسری از يک ثانيه" تعريف میکرد.
کارتيه برسون در سال ۱۹۴۷ با همکاری #روبرت_کاپا و #ديويد_سيمور، دو عکاس خبری ممتاز، آژانس #مگنوم را راهاندازی کرد.
اين آژانس به خاطر عکسهای موثر و چشمگير در زمينههای خبری به شهرت رسيد.
کارتيه برسون با عکسهايش پيروزی مائو تسه تانگ در چين و مرگ مهاتما گاندی، رهبر هند را ثبت کرد.
Henri Cartier-Bresson*
@younesshokrkhah
#اپليكيشن🔸عکاسی
این اپلیکیشن قدرتمند در زمینه #عکاسی الان به صورت رایگان قابل دانلود است.
متفاوت با سایر اپلیکیشنها برای دیزاین عکسها با افکتهای زیبا و در واقع نسخه دوم اپلیکیشن قدرتمند انلایت (Enlight) که نسخه اول آن به صورت پولی عرضه شد.
https://itunes.apple.com/us/app/enlight-quickshot/id1254875992?mt=8
https://t.iss.one/younesshokrkhah
این اپلیکیشن قدرتمند در زمینه #عکاسی الان به صورت رایگان قابل دانلود است.
متفاوت با سایر اپلیکیشنها برای دیزاین عکسها با افکتهای زیبا و در واقع نسخه دوم اپلیکیشن قدرتمند انلایت (Enlight) که نسخه اول آن به صورت پولی عرضه شد.
https://itunes.apple.com/us/app/enlight-quickshot/id1254875992?mt=8
https://t.iss.one/younesshokrkhah
App Store
Lightleap by Lightricks
Finally, you can take the photo you actually meant to take! Lightleap (formerly Quickshot) is a photo editor that proves you no longer need to be a professional photographer to take amazing photos.
Let’s face it - your photos don't always come out the way…
Let’s face it - your photos don't always come out the way…
🔸اکسپرس مُرد، زنده باد روزنامه
▫️#پژمان_موسوی
هفتهای که گذشت انتشار یک خبر بازتاب گستردهای در فضای رسانهای جهان داشت:روزنامه اکسپرس برای همیشه تعطیل شد
این روزنامه که سالها در واشنگتن توزیع میشد و اقبال فراوانی به ویژه در میان مسافران خطوط مختلف مترو این شهر داشت، به دلیل آنچه "گرایش شدید مردم به استفاده از دستگاههای الکترونیک و رسانههای دیجیتال" و در نتیجه عدم تامین مالی این رسانه عنوان شد، توسط موسسه واشنگتنپست که ناشر آن بود برای همیشه تعطیل شد. مهمتر از این تعطیلی، تیتر یکی بود که این روزنامه برای شماره آخر خود برگزید. تیتر شماره پایانی این روزنامه این بود: امیدواریم با تلفنهای همراه حقیرتان خوش باشید. تعطیلی اکسپرس و رویدادهای مشابهی که در حوزه رسانههای مکتوب هم در جهان و هم در ایران در یکی دو سال گذشته رخ داده است، بار دیگر این پرسش مهم را پیش کشیده است که آیا دوره رسانههای مکتوب به سر رسیده است؟ آیا این تعطیلیها به این معناست که دیگر باید با روزنامه و مجله خداحافظی کرد؟ مهمتر از آن، اگر اینگونه است چرا هنوز در بسیاری از کشورهای پیشرفته دنیا که در دنیای دیجیتال حرفهای بسیاری برای گفتن دارند، روزنامههایی با تیراژ میلیونی منتشر میشوند؟ این تناقض از کجا میآید و نحوه مواجهه ما با این پدیدهی هر روز در حال گسترش چگونه باید باشد؟
سوالِ اصلی اما برای یکی مثل من این است: چرا در این روزگارِ رسانه زدهی پر سر و صدا با انبوهی از رسانههای دیداری و شنیداری و مجازی، باید روزنامه و مجله منتشر کرد؟ آیا هنوز هم میتوان ادعا کرد که مجلات و روزنامههای ما میتوانند برای مخاطبان جذاب باشند؟ راز این جذابیت چیست؟ آیا اساسا انتشار رونامهها و مجلات مکتوب در این روزگار توجیه دارد؟ پاسخ من به این پرسشها یک کلمه است: بله
واقعیت این است که با گسترش وسایل ارتباط جمعی و نفوذ رسانههای دیجیتال از یک طرف و گسترش شبکههای مختلف خبری تلویزیونی و ماهوارهای از طرف دیگر، مردم دیگر نیاز چندانی به پیگیری اخبار مورد نظرشان از طریق روزنامهها و مجلات ندارند و این نیاز خود را به خوبی و حتی بسیار بهتر و بیشتر از روزنامهها و مجلات از همان طرق دنبال میکنند و برای این منظور نیاز چندانی به روزنامهها و مجلات ندارند. پس چیست راز جذابیت روزنامهها و مجلات برای صاحبان فکر و قلم از یک سو و مردم از سوی دیگر؟ به نظر میرسد مهمترین نکته در این خصوص، نیاز مردم به تحلیل و تفسیر است. امری که در فضای مجازی که عرصهی سرعت و نه دقت و تامل است امکان وقوع ندارد. مروری بر شبکههای مختلف مجازی و رسانههای فارسی زبانِ ماهوارهای نشان میدهد در این رسانهها تنها سرعت انتشار است که برای سردمدارانِ این رسانهها اهمیت دارد و ربودنِ گوی سبقت از رقبا. همین امر هم هست که دقت این رسانهها را پایین میآورد و آنها را به محلی برای انتشار هر چیزی به نام خبر بدل میکند. فضای مجازی اساسا جایی برای تامل و تعمق نیست و این امکان را به مخاطبانش نمیدهد که تمرکز کنند.از سوی دیگر هم فضای مجازی و هم شبکههای ماهوارهای "فرار"هستند و ردی از خود باقی نمیگذارند. میآیند و میروند اما این رسانههای مکتوب هستند که با دقت و حوصله و کار حرفهای، امکانِ تامل را برای مخاطبانشان فراهم میآورند و آنها را دعوت به تعمق میکنند.چیدمان صفحات، انتخاب سوژهها و نویسندگان، به کار گرفتن خبرنگاران و کادر حرفهای،اختصاص صفحاتی جذاب، انتشار ویژه نامههای موضوعی و ...از جمله موضوعاتی است که در رسانههای مکتوب جدی گرفته میشود تا محتوایی متفاوت در اختیار مخاطب قرار گیرد.
یک زمانی بود که تصور میشد با گسترش شبکههای تلویزیونی و ماهوارهای و راهاندازی و فعالیت دهها سایت و خبرگزاری دولتی و خصوصی، دیگر جایی برای روزنامهها و مجلات نخواهد بود و مردم دیگر دلیل و انگیزه خود را برای خواندن روزنامهها و مجلات از دست خواهند داد؛ عدد شبکههای ماهوارهای و تلویزیونی از هزار گذشت و عدد سایتها و خبرگزاریها هم از صد، اما نه تنها اقبال مردم به روزنامهها و مجلات کم نشد، که در مواردی بیشتر هم شد. چراییاش روشن است. همانطور که کتاب جایگزینی نیافت، روزنامهها و مجلات هم جایگزینی نخواهند یافت. البته همهی اینها منوط است به راهی که روزنامهنگاران بر میگزینند، راهی که باید در خدمتگزاری حقیقت باشد و در خدمتگزاری آزادی. اگر اینگونه بود، هیچ چیز را یارای حذف رسانههای مکتوب نیست.
* روزنامه شرق | ۲۰ مهر ۱۳۹۸
▫️#پژمان_موسوی
هفتهای که گذشت انتشار یک خبر بازتاب گستردهای در فضای رسانهای جهان داشت:روزنامه اکسپرس برای همیشه تعطیل شد
این روزنامه که سالها در واشنگتن توزیع میشد و اقبال فراوانی به ویژه در میان مسافران خطوط مختلف مترو این شهر داشت، به دلیل آنچه "گرایش شدید مردم به استفاده از دستگاههای الکترونیک و رسانههای دیجیتال" و در نتیجه عدم تامین مالی این رسانه عنوان شد، توسط موسسه واشنگتنپست که ناشر آن بود برای همیشه تعطیل شد. مهمتر از این تعطیلی، تیتر یکی بود که این روزنامه برای شماره آخر خود برگزید. تیتر شماره پایانی این روزنامه این بود: امیدواریم با تلفنهای همراه حقیرتان خوش باشید. تعطیلی اکسپرس و رویدادهای مشابهی که در حوزه رسانههای مکتوب هم در جهان و هم در ایران در یکی دو سال گذشته رخ داده است، بار دیگر این پرسش مهم را پیش کشیده است که آیا دوره رسانههای مکتوب به سر رسیده است؟ آیا این تعطیلیها به این معناست که دیگر باید با روزنامه و مجله خداحافظی کرد؟ مهمتر از آن، اگر اینگونه است چرا هنوز در بسیاری از کشورهای پیشرفته دنیا که در دنیای دیجیتال حرفهای بسیاری برای گفتن دارند، روزنامههایی با تیراژ میلیونی منتشر میشوند؟ این تناقض از کجا میآید و نحوه مواجهه ما با این پدیدهی هر روز در حال گسترش چگونه باید باشد؟
سوالِ اصلی اما برای یکی مثل من این است: چرا در این روزگارِ رسانه زدهی پر سر و صدا با انبوهی از رسانههای دیداری و شنیداری و مجازی، باید روزنامه و مجله منتشر کرد؟ آیا هنوز هم میتوان ادعا کرد که مجلات و روزنامههای ما میتوانند برای مخاطبان جذاب باشند؟ راز این جذابیت چیست؟ آیا اساسا انتشار رونامهها و مجلات مکتوب در این روزگار توجیه دارد؟ پاسخ من به این پرسشها یک کلمه است: بله
واقعیت این است که با گسترش وسایل ارتباط جمعی و نفوذ رسانههای دیجیتال از یک طرف و گسترش شبکههای مختلف خبری تلویزیونی و ماهوارهای از طرف دیگر، مردم دیگر نیاز چندانی به پیگیری اخبار مورد نظرشان از طریق روزنامهها و مجلات ندارند و این نیاز خود را به خوبی و حتی بسیار بهتر و بیشتر از روزنامهها و مجلات از همان طرق دنبال میکنند و برای این منظور نیاز چندانی به روزنامهها و مجلات ندارند. پس چیست راز جذابیت روزنامهها و مجلات برای صاحبان فکر و قلم از یک سو و مردم از سوی دیگر؟ به نظر میرسد مهمترین نکته در این خصوص، نیاز مردم به تحلیل و تفسیر است. امری که در فضای مجازی که عرصهی سرعت و نه دقت و تامل است امکان وقوع ندارد. مروری بر شبکههای مختلف مجازی و رسانههای فارسی زبانِ ماهوارهای نشان میدهد در این رسانهها تنها سرعت انتشار است که برای سردمدارانِ این رسانهها اهمیت دارد و ربودنِ گوی سبقت از رقبا. همین امر هم هست که دقت این رسانهها را پایین میآورد و آنها را به محلی برای انتشار هر چیزی به نام خبر بدل میکند. فضای مجازی اساسا جایی برای تامل و تعمق نیست و این امکان را به مخاطبانش نمیدهد که تمرکز کنند.از سوی دیگر هم فضای مجازی و هم شبکههای ماهوارهای "فرار"هستند و ردی از خود باقی نمیگذارند. میآیند و میروند اما این رسانههای مکتوب هستند که با دقت و حوصله و کار حرفهای، امکانِ تامل را برای مخاطبانشان فراهم میآورند و آنها را دعوت به تعمق میکنند.چیدمان صفحات، انتخاب سوژهها و نویسندگان، به کار گرفتن خبرنگاران و کادر حرفهای،اختصاص صفحاتی جذاب، انتشار ویژه نامههای موضوعی و ...از جمله موضوعاتی است که در رسانههای مکتوب جدی گرفته میشود تا محتوایی متفاوت در اختیار مخاطب قرار گیرد.
یک زمانی بود که تصور میشد با گسترش شبکههای تلویزیونی و ماهوارهای و راهاندازی و فعالیت دهها سایت و خبرگزاری دولتی و خصوصی، دیگر جایی برای روزنامهها و مجلات نخواهد بود و مردم دیگر دلیل و انگیزه خود را برای خواندن روزنامهها و مجلات از دست خواهند داد؛ عدد شبکههای ماهوارهای و تلویزیونی از هزار گذشت و عدد سایتها و خبرگزاریها هم از صد، اما نه تنها اقبال مردم به روزنامهها و مجلات کم نشد، که در مواردی بیشتر هم شد. چراییاش روشن است. همانطور که کتاب جایگزینی نیافت، روزنامهها و مجلات هم جایگزینی نخواهند یافت. البته همهی اینها منوط است به راهی که روزنامهنگاران بر میگزینند، راهی که باید در خدمتگزاری حقیقت باشد و در خدمتگزاری آزادی. اگر اینگونه بود، هیچ چیز را یارای حذف رسانههای مکتوب نیست.
* روزنامه شرق | ۲۰ مهر ۱۳۹۸
#تکنیک
🔸درباره نقد کتاب
نقد کتاب، توصیف و ارزیابی یک #کتاب است. نقد کتاب باید بر روی هدف، محتوا و نحوه نوشتن کتاب (اقتدار اثر) متمرکز باشد.
پیش از آنکه خواندن کتاب را آغاز کنید، موارد زیر را در نظر بگیرید:
۱- عنوان کتاب: عنوان کتاب چه چیزی را القا میکند؟
۲- پیشگفتار: پیشگفتارها همیشه اطلاعات مهمی درباره منظور نویسنده از نوشتن کتاب در اختیار شما میگذارند و به شما کمک میکنند تا موفقیت احتمالی نویسنده را حدس بزنید.
۳- فهرست مطالب: از نحوه سازماندهی کتاب خبر میدهد و به شما کمک میکند تا اهداف اصلی نویسنده را دریابید. فهرست مطالب به شما کمک میکند تا ببینید نویسنده چطور مطالب خود را از نظر محتوایی، زمانی و غیره طبقهبندی و ارائه کرده است.
▫️متن را بخوانید
هنگامی که متن کتاب را میخوانید، نکات جالب آن را یادداشت کنید و پاراگرافهای مهم را برای استفاده به صورت نقل قول در مطلبیکه خواهید نوشت، ثبت کنید.
▫️این پرسشها را نیز در ذهن داشته باشید:
۱- حوزه یا ژانر کتاب از چه قرار است؟ آیا نویسنده در آن عرصه و یا ژانر حرکت کرده است؟ (اگر ضرورت دارد آن را با عرصهها و ژانرهای موجود مقایسه کنید)
۲- کتاب از چه زاویهای روایت شده است؟ (راوی کتاب یا همان بحث دیدگاه اول شخص، دانای کل و غیره)
۳- سبک نویسنده چیست؟ رسمی یا غیر رسمی؟ آیا سبک نویسنده مناسب مخاطب مورد نظر اوست؟ اگر کتاب مورد بررسی از نوع ادبیاست، نویسنده از کدام ابزارهای ادبی بهره گرفته است؟
۴- آیا مفاهیم به روشنی بیان شدهاند؟ نظریات نویسنده چطور پرورش داده شده است؟ چه حوزههایی را پوشش داده و چه حوزههایی را پوشش نداده است؟ این امر به شما کمک میکند تا نحوه نوشته شدن کتاب و به عبارت بهتر اقتدار اثر را ارزیابی کنید.
۵- اگر کتاب مورد بررسی شما از نوع داستانی است، درباره مقولاتی چون طرح داستان، شخصیتها، موقعیتهای مکانی و نحوه ارتباط آنها با مضمون اصلی یادداشت برداری کنید. نویسنده چگونه شخصیتهایش را ارائه و ترسیم کرده است؟ شخصیتها چطور پرورش داده شدهاند؟ (شخصیتپردازی) ساختار داستان چگونه است؟
۶- اطلاعات ارائه شده چقدر دقیق و موثق است؟ اطلاعات ارائه شده را با منابع دیگر مقایسه و کنترل کنید.
۷- اگر ضرورت داشته باشد، قطع کتاب، صفحهآرایی، نحوه استفاده از حروف، صحافی، نقشهها و جدولها را هم بررسی کنید و ببینید در خدمت درک بیشتر اثر هستند یا خیر.
۸- به انتهای کتاب رجوع کنید، آیا نمایه کتاب درست ارائه شده است؟ منابع مورد استفاده چطور است؟ آیا نویسنده از منابع درست بهره گرفته است، از منابع اولیه استفاده کرده است یا از منابع ثانویه؟ از منابع به چه نحو استفاده کرده و آیا برخی از نکات قابل حذف بوده است یا خیر.
۹- و بالاخره، اثری که خواندید کاری را به جلو برده و یا به پایان رسانده است؟ آیا به اثر دیگری در این زمینه نیاز نیست؟ کار او را بادیگران مقایسه کنید.
▫️با سایر منابع مشورت کنید
سعی کنید اطلاعات بیشتری درباره نویسنده، کیفیت کار او، شهرت او، نفوذ او و غیره از منابع گوناگون به دست آورید. هر نوع اطلاعاتی که درباره کتاب مورد بررسی و یا پیرامون نویسنده آن به دست میآورید، برای محرز کردن و یا عدم احراز اقتدار یک نویسنده، مفید خواهد بود. ضمناً اگر از شرایط حاکم بر نوشته شدن اثر (از نظر اجتماعی، سیاسی، فردی و...) و یا از نظریات و تئوریهای انتقادی (در حیطه ارتباطات، زبانشناسی و نقد ادبی) اطلاع داشته باشید، بر غنای نقد شما اضافه خواهد شد. استادان ادبیات و کتابداران میتوانند در این زمینه کمک قابل توجهی به شما بکنند.
▫️چارچوب کار داشته باشید
حالا به یادداشتهایی که برداشتهاید، دوباره نگاه کنید. سعی کنید استنباطها و برداشتهایتان را یکدست کرده و آنها را به عبارت یا عباراتی تبدیل کنید که منظور و نظریه اصلی نقد شما را توصیف کنند. حالا مباحثی را که به نظریه اصلی شما کمک میکنند به خدمت بگیرید. این مباحث باید به طرزی منطقی از نظریه اصلی شما حمایت کنند.
▫️پیشنویس را بنویسید
دوباره یادداشتهایتان را مرور کنید. با استفاده از چارچوب پیشگفته، به پیش بروید و هرجا که لازم است به یادداشتهایتان ارجاع بدهید. نقدی که مینویسید باید دربردارنده موارد زیر باشد:
۱- اطلاعات اولیه: اطلاعات اولیه، اطلاعات دقیق مربوط به کتابشناختی است؛ یعنی عنوان کامل کتاب، نویسنده، مکان انتشار، ناشر، تاریخ انتشار، چاپ اول یا دوم و...(تعداد صفحات، نمودارها، نقشهها، قیمت و شماره استاندارد بینالمللی کتاب یا شابک)
۲- مقدمه: سعی کنید توجه خواننده را با همان اولین جملات خود جلب کنید. مقدمه باید دربردارنده نظریه اصلی شما باشد و وزن و لحن نقد را نشان دهد.
🔸درباره نقد کتاب
نقد کتاب، توصیف و ارزیابی یک #کتاب است. نقد کتاب باید بر روی هدف، محتوا و نحوه نوشتن کتاب (اقتدار اثر) متمرکز باشد.
پیش از آنکه خواندن کتاب را آغاز کنید، موارد زیر را در نظر بگیرید:
۱- عنوان کتاب: عنوان کتاب چه چیزی را القا میکند؟
۲- پیشگفتار: پیشگفتارها همیشه اطلاعات مهمی درباره منظور نویسنده از نوشتن کتاب در اختیار شما میگذارند و به شما کمک میکنند تا موفقیت احتمالی نویسنده را حدس بزنید.
۳- فهرست مطالب: از نحوه سازماندهی کتاب خبر میدهد و به شما کمک میکند تا اهداف اصلی نویسنده را دریابید. فهرست مطالب به شما کمک میکند تا ببینید نویسنده چطور مطالب خود را از نظر محتوایی، زمانی و غیره طبقهبندی و ارائه کرده است.
▫️متن را بخوانید
هنگامی که متن کتاب را میخوانید، نکات جالب آن را یادداشت کنید و پاراگرافهای مهم را برای استفاده به صورت نقل قول در مطلبیکه خواهید نوشت، ثبت کنید.
▫️این پرسشها را نیز در ذهن داشته باشید:
۱- حوزه یا ژانر کتاب از چه قرار است؟ آیا نویسنده در آن عرصه و یا ژانر حرکت کرده است؟ (اگر ضرورت دارد آن را با عرصهها و ژانرهای موجود مقایسه کنید)
۲- کتاب از چه زاویهای روایت شده است؟ (راوی کتاب یا همان بحث دیدگاه اول شخص، دانای کل و غیره)
۳- سبک نویسنده چیست؟ رسمی یا غیر رسمی؟ آیا سبک نویسنده مناسب مخاطب مورد نظر اوست؟ اگر کتاب مورد بررسی از نوع ادبیاست، نویسنده از کدام ابزارهای ادبی بهره گرفته است؟
۴- آیا مفاهیم به روشنی بیان شدهاند؟ نظریات نویسنده چطور پرورش داده شده است؟ چه حوزههایی را پوشش داده و چه حوزههایی را پوشش نداده است؟ این امر به شما کمک میکند تا نحوه نوشته شدن کتاب و به عبارت بهتر اقتدار اثر را ارزیابی کنید.
۵- اگر کتاب مورد بررسی شما از نوع داستانی است، درباره مقولاتی چون طرح داستان، شخصیتها، موقعیتهای مکانی و نحوه ارتباط آنها با مضمون اصلی یادداشت برداری کنید. نویسنده چگونه شخصیتهایش را ارائه و ترسیم کرده است؟ شخصیتها چطور پرورش داده شدهاند؟ (شخصیتپردازی) ساختار داستان چگونه است؟
۶- اطلاعات ارائه شده چقدر دقیق و موثق است؟ اطلاعات ارائه شده را با منابع دیگر مقایسه و کنترل کنید.
۷- اگر ضرورت داشته باشد، قطع کتاب، صفحهآرایی، نحوه استفاده از حروف، صحافی، نقشهها و جدولها را هم بررسی کنید و ببینید در خدمت درک بیشتر اثر هستند یا خیر.
۸- به انتهای کتاب رجوع کنید، آیا نمایه کتاب درست ارائه شده است؟ منابع مورد استفاده چطور است؟ آیا نویسنده از منابع درست بهره گرفته است، از منابع اولیه استفاده کرده است یا از منابع ثانویه؟ از منابع به چه نحو استفاده کرده و آیا برخی از نکات قابل حذف بوده است یا خیر.
۹- و بالاخره، اثری که خواندید کاری را به جلو برده و یا به پایان رسانده است؟ آیا به اثر دیگری در این زمینه نیاز نیست؟ کار او را بادیگران مقایسه کنید.
▫️با سایر منابع مشورت کنید
سعی کنید اطلاعات بیشتری درباره نویسنده، کیفیت کار او، شهرت او، نفوذ او و غیره از منابع گوناگون به دست آورید. هر نوع اطلاعاتی که درباره کتاب مورد بررسی و یا پیرامون نویسنده آن به دست میآورید، برای محرز کردن و یا عدم احراز اقتدار یک نویسنده، مفید خواهد بود. ضمناً اگر از شرایط حاکم بر نوشته شدن اثر (از نظر اجتماعی، سیاسی، فردی و...) و یا از نظریات و تئوریهای انتقادی (در حیطه ارتباطات، زبانشناسی و نقد ادبی) اطلاع داشته باشید، بر غنای نقد شما اضافه خواهد شد. استادان ادبیات و کتابداران میتوانند در این زمینه کمک قابل توجهی به شما بکنند.
▫️چارچوب کار داشته باشید
حالا به یادداشتهایی که برداشتهاید، دوباره نگاه کنید. سعی کنید استنباطها و برداشتهایتان را یکدست کرده و آنها را به عبارت یا عباراتی تبدیل کنید که منظور و نظریه اصلی نقد شما را توصیف کنند. حالا مباحثی را که به نظریه اصلی شما کمک میکنند به خدمت بگیرید. این مباحث باید به طرزی منطقی از نظریه اصلی شما حمایت کنند.
▫️پیشنویس را بنویسید
دوباره یادداشتهایتان را مرور کنید. با استفاده از چارچوب پیشگفته، به پیش بروید و هرجا که لازم است به یادداشتهایتان ارجاع بدهید. نقدی که مینویسید باید دربردارنده موارد زیر باشد:
۱- اطلاعات اولیه: اطلاعات اولیه، اطلاعات دقیق مربوط به کتابشناختی است؛ یعنی عنوان کامل کتاب، نویسنده، مکان انتشار، ناشر، تاریخ انتشار، چاپ اول یا دوم و...(تعداد صفحات، نمودارها، نقشهها، قیمت و شماره استاندارد بینالمللی کتاب یا شابک)
۲- مقدمه: سعی کنید توجه خواننده را با همان اولین جملات خود جلب کنید. مقدمه باید دربردارنده نظریه اصلی شما باشد و وزن و لحن نقد را نشان دهد.
۳- پروراندن بحث: با استفاده از مباحثی که از نظریه اصلی شما حمایت میکنند، نقد خود را بپرورانید. در عملکرد نویسنده از توصیف، تبیین و ارزیابی استفاده کنید و نکات مهم خود را به همراه نقل قول از کتاب ارائه کنید.
۴- نتیجه: اگر نظریه اصلی شما مستدل بیان شده باشد، نتیجه به طرزی طبیعی عرضه خواهد شد. میتوان از یک اظهار نظر پایانی هم استفاده کرد و حتی دوباره نظریه اصلی را تکرار کرد. اما هرگز در این بخش بحث دیگری را باز نکنید.
▫️پیشنویس را بازنویسی کنید
۱- اجازه بدهید بین پیشنویس شما و دوبارهنویسی آن کمی فاصله بیفتد. این کار باعث میشود تا نسبت به آنچه به عنوان پیش نویس نوشتهاید، فاصله ایجاد شود.
۲- پیشنویس را به دقت بخوانید و به دنبال روان کردن متن و تقویت انسجام آن باشید.
۳- از جنبه دستوری و املای واژهها، به دقت نقدتان را بررسی کنید.
۴- دوباره به ارجاعات خودتان دقت کنید. آیا ارجاعات شما از نظر پانوشت با اشکالی مواجه نیست؟
نقد شما آماده انتشار است. هر خوانندهای از خواندن یک نقد حرفهای و کارشناسانه لذت خواهد برد. لذتی که شما باعث آن شدهاید. شما که به غیر از این فکر نمیکنید!؟
۴- نتیجه: اگر نظریه اصلی شما مستدل بیان شده باشد، نتیجه به طرزی طبیعی عرضه خواهد شد. میتوان از یک اظهار نظر پایانی هم استفاده کرد و حتی دوباره نظریه اصلی را تکرار کرد. اما هرگز در این بخش بحث دیگری را باز نکنید.
▫️پیشنویس را بازنویسی کنید
۱- اجازه بدهید بین پیشنویس شما و دوبارهنویسی آن کمی فاصله بیفتد. این کار باعث میشود تا نسبت به آنچه به عنوان پیش نویس نوشتهاید، فاصله ایجاد شود.
۲- پیشنویس را به دقت بخوانید و به دنبال روان کردن متن و تقویت انسجام آن باشید.
۳- از جنبه دستوری و املای واژهها، به دقت نقدتان را بررسی کنید.
۴- دوباره به ارجاعات خودتان دقت کنید. آیا ارجاعات شما از نظر پانوشت با اشکالی مواجه نیست؟
نقد شما آماده انتشار است. هر خوانندهای از خواندن یک نقد حرفهای و کارشناسانه لذت خواهد برد. لذتی که شما باعث آن شدهاید. شما که به غیر از این فکر نمیکنید!؟
#تئودور_آدورنو #مطالعاتفرهنگی
#چهره🔸تئودور آدورنو ۱۹۰۳-۱۹۶۹
▫️نوشته ویل بروکر*
▫️ترجمه #یونس_شکرخواه
تئودور ویزنگرند آدورنو متولد فرانکفورت آلمان بود. #تئودور_آدورنو که در سال ۱۹۶۹ درگذشت، از مشهورترین چهرههای #مکتبفرانکفورت بود.
#چهره🔸تئودور آدورنو ۱۹۰۳-۱۹۶۹
▫️نوشته ویل بروکر*
▫️ترجمه #یونس_شکرخواه
تئودور ویزنگرند آدورنو متولد فرانکفورت آلمان بود. #تئودور_آدورنو که در سال ۱۹۶۹ درگذشت، از مشهورترین چهرههای #مکتبفرانکفورت بود.
عرصههای ارتباطی
#تئودور_آدورنو #مطالعاتفرهنگی #چهره🔸تئودور آدورنو ۱۹۰۳-۱۹۶۹ ▫️نوشته ویل بروکر* ▫️ترجمه #یونس_شکرخواه تئودور ویزنگرند آدورنو متولد فرانکفورت آلمان بود. #تئودور_آدورنو که در سال ۱۹۶۹ درگذشت، از مشهورترین چهرههای #مکتبفرانکفورت بود.
#تئودور_آدورنو يکي از اعضاي کليدي انستيتو مطالعات اجتماعي فرانکفورت بود. اين انستيتو که به نام #مکتبفرانکفورت شهرت يافت، در تاريخ پرتحول خود به معبد چهرههاي روشنفکري چون #والتر_بنيامين، #هربرت_مارکوزه و #ماکس_هورکهايمر و #يورگن_هابرماس (دستيار آدورنو) تبديل شد.
آدورنو در سال ۱۹۳۸ در زماني که انستيتوي مزبور به نيويورک منتقل شده بود، به آن پيوست. او در سال ۱۹۴۷ معروفترين اثر خود را با هورکهايمر به نام ديالکتيک روشنگري منتشر ساخت. وي به دليل مخالفت با موسيقي عوامانه، تبليغات و سينما، به عنوان بخشهايي از صنايع فرهنگي که از نظر او به سلطه، فريب و به انقياد کشاندن آگاهي مردم ميانجاميد، در معرض انتقاد عدهاي، حتي همعصران خود نظير والتر بنيامين، قرار گرفت.
آراي آدورنو به سختی با مدلهای جديد مربوط به مخاطب و يا مقوله عاميانه (popular) جور در ميآيد، با اين همه، اين آرا با توجه به گستره و بافتی که در آن مینوشت نيز سازگار است. وی به دنبال گريز از آلمان و قرار گرفتن در شرايط کنترل فزاينده فرهنگ از سوی دولت آمريکا، عملاً در شرايط يکسانسازي فرهنگی و صنعتی به مراتب قویتر از امروز، قرار گرفت.
آدورنو در سال ۱۹۳۸ در زماني که انستيتوي مزبور به نيويورک منتقل شده بود، به آن پيوست. او در سال ۱۹۴۷ معروفترين اثر خود را با هورکهايمر به نام ديالکتيک روشنگري منتشر ساخت. وي به دليل مخالفت با موسيقي عوامانه، تبليغات و سينما، به عنوان بخشهايي از صنايع فرهنگي که از نظر او به سلطه، فريب و به انقياد کشاندن آگاهي مردم ميانجاميد، در معرض انتقاد عدهاي، حتي همعصران خود نظير والتر بنيامين، قرار گرفت.
آراي آدورنو به سختی با مدلهای جديد مربوط به مخاطب و يا مقوله عاميانه (popular) جور در ميآيد، با اين همه، اين آرا با توجه به گستره و بافتی که در آن مینوشت نيز سازگار است. وی به دنبال گريز از آلمان و قرار گرفتن در شرايط کنترل فزاينده فرهنگ از سوی دولت آمريکا، عملاً در شرايط يکسانسازي فرهنگی و صنعتی به مراتب قویتر از امروز، قرار گرفت.
#زوم #متدولوژی
🔸 نظریه انتقادی در عمل
نظریه انتقادی (Critical Theory) به نحوه توزیع قدرت در جامعه توجه دارد و اینکه چه عناصری در کنترل عدهای هستند. #نظریهانتقادی در واقع از نظر رسانهای مراقب این نکته است که رسانهها چه نمادها و چه انگارههایی را برای سلطه عدهای و برای سرکوب عدهای دیگر به کار میگیرند.
https://t.iss.one/younesshokrkhah
🔸 نظریه انتقادی در عمل
نظریه انتقادی (Critical Theory) به نحوه توزیع قدرت در جامعه توجه دارد و اینکه چه عناصری در کنترل عدهای هستند. #نظریهانتقادی در واقع از نظر رسانهای مراقب این نکته است که رسانهها چه نمادها و چه انگارههایی را برای سلطه عدهای و برای سرکوب عدهای دیگر به کار میگیرند.
https://t.iss.one/younesshokrkhah
عرصههای ارتباطی
#زوم #متدولوژی 🔸 نظریه انتقادی در عمل نظریه انتقادی (Critical Theory) به نحوه توزیع قدرت در جامعه توجه دارد و اینکه چه عناصری در کنترل عدهای هستند. #نظریهانتقادی در واقع از نظر رسانهای مراقب این نکته است که رسانهها چه نمادها و چه انگارههایی را برای سلطه…
🔸۶ وظیفه نظريهانتقادی در مطالعات #مکتبفرانکفورت از نگاه #يورگن_هابرماس
#مکتبفرانکفورت
#چهره🔸یورگن هابرماس (۱۹۲۹-)
▫️ترجمه #یونس_شکرخواه
#یورگن_هابرماس (Jürgen Habermas) متولد دوسلدورف آلمان که ویلیام اوت ویت او را مهمترین نظریهپرداز اجتماعی نیمه دوم قرن بیستم نامیده است، به عنوان فیلسوف و روزنامهنگار بر مفهوم مدرنیته در اروپا تأمل کرده است.
نوشتههای او در مورد مارکسیسم اروپایی شامل آثاری در زمینه مشارکت سیاسی، افکار عمومی، مشروعیتبخشی و ارتباطات میشود.
#چهره🔸یورگن هابرماس (۱۹۲۹-)
▫️ترجمه #یونس_شکرخواه
#یورگن_هابرماس (Jürgen Habermas) متولد دوسلدورف آلمان که ویلیام اوت ویت او را مهمترین نظریهپرداز اجتماعی نیمه دوم قرن بیستم نامیده است، به عنوان فیلسوف و روزنامهنگار بر مفهوم مدرنیته در اروپا تأمل کرده است.
نوشتههای او در مورد مارکسیسم اروپایی شامل آثاری در زمینه مشارکت سیاسی، افکار عمومی، مشروعیتبخشی و ارتباطات میشود.
عرصههای ارتباطی
#مکتبفرانکفورت #چهره🔸یورگن هابرماس (۱۹۲۹-) ▫️ترجمه #یونس_شکرخواه #یورگن_هابرماس (Jürgen Habermas) متولد دوسلدورف آلمان که ویلیام اوت ویت او را مهمترین نظریهپرداز اجتماعی نیمه دوم قرن بیستم نامیده است، به عنوان فیلسوف و روزنامهنگار بر مفهوم مدرنیته در…
نوشتههای #یورگن_هابرماس بیانگر تعهدش به نقد مدرنیته است و در عین حال آرمانهایی مثبت برای رفتار دموکراتیک سیاسی ارائه میدهد.
او در آثار اولیهاش میگوید دسترسی جمعی به مناظرات میانجیگرانه تأثیر مخربی بر کیفیت زندگی عمومی داشته است. با این حال، کارهای او تاریخ رسانههای عمومی، به ویژه فرهنگ فیلم را که با سرگرمی توده مردم در مکانهای عمومی در تعارض نیست، در بر میگیرد.
اسکار نگت و الکساندر کلوگ که از چهرههای برجسته سینمای نو آلمان هستند، هنگام نوشتن در مورد سینما و مردم، تحت تأثیر او قرار داشتند.
میریام هنسن نظریهپرداز فیلم نیز طبیعت عمومی به سینما رفتن را در پژوهشهای خود در مورد دوران اولیه سینمای هالیوود، تحت تأثیر افکار هابرماس به رشته تحریر در آورده است.
از نوشتههای هابرماس به دلایل زیاد بسیار استفاده میشود. به عنوان یک روزنامهنگار سابق؛ نوشتههای او برای بسیاری قابل فهم و قابل استفاده است و در جایگاه یک فیلسوف عصر جدید، اشتیاق و شیفتگی فراوانی در نوشتههای او به چشم میخورد.
نویسنده: STEPHANIE DONALD
او در آثار اولیهاش میگوید دسترسی جمعی به مناظرات میانجیگرانه تأثیر مخربی بر کیفیت زندگی عمومی داشته است. با این حال، کارهای او تاریخ رسانههای عمومی، به ویژه فرهنگ فیلم را که با سرگرمی توده مردم در مکانهای عمومی در تعارض نیست، در بر میگیرد.
اسکار نگت و الکساندر کلوگ که از چهرههای برجسته سینمای نو آلمان هستند، هنگام نوشتن در مورد سینما و مردم، تحت تأثیر او قرار داشتند.
میریام هنسن نظریهپرداز فیلم نیز طبیعت عمومی به سینما رفتن را در پژوهشهای خود در مورد دوران اولیه سینمای هالیوود، تحت تأثیر افکار هابرماس به رشته تحریر در آورده است.
از نوشتههای هابرماس به دلایل زیاد بسیار استفاده میشود. به عنوان یک روزنامهنگار سابق؛ نوشتههای او برای بسیاری قابل فهم و قابل استفاده است و در جایگاه یک فیلسوف عصر جدید، اشتیاق و شیفتگی فراوانی در نوشتههای او به چشم میخورد.
نویسنده: STEPHANIE DONALD