#شهر 🔸 ایماژ، منظره، منظرهی ذهنی
اصطلاح ارتباطی اول مورد نظر من ایماژ است. اگر کتب قدیمی را نگاه کنید، وقتی صحبت از #سواد_شهر می شود، ربطی به مدرسه، درس و دانش ندارد. سواد شهر در واقع همان نگاه اول و تاثیر اولیه است، همان نمای دوری است که از یک شهر به نظر شما میآید.
دو اصطلاح ديگر را هم مطرح میکنم. يكي اصطلاح #لنداسکیپ است كه میشود به آن چشمانداز و يا منظره گفت، و ديگري #ماینداسکیپ است، به معنی منظره ذهني و زاويه ديد ذهني. شاید واژه منظره برای معماران و شهرسازان آشناتر باشد، اما برای رشته ارتباطات نقش منظره ذهني نیز بسیار مهم است. زیرا در حقیقت یک چشمانداز فکری است که يك شهر به ما میدهد.
خیابان ولیعصر تهران را تصور کنید در همین پیادهروهایی که به تازگی ساخته شده که در آن حتی برای نابینایان هم از موزاییکهای برجسته استفاده کردهاند، این پیادهروها برای ما تنها یک معبر هستند و فقط میخواهیم از آنها گذر کنیم... اگر چنين نبود هرگز نیمکتهای موجود در این مسیر بلا استفاده نمیماند. سئوال من این است: چرا نيمكتها خالي میمانند؟ حقیقت این است که موضوع منظره ذهنی يك موضوع فرمالیستی نیست. منظره ذهنی به ما آرامش و منظر فکری میدهد و ممکن است مثل طمانینهای باشد که یک باغ برای شما به همراه میآورد. به طور مثال، اگر به رماننویسی بگویند برای نوشتن، باغی در اختیارت میگذاریم، قطعا میپذیرد. اما وی حاضر نیست که در کنار خیابان ولیعصر این کار را انجام دهد. این مفهوم منظره ذهنی است.
▫️بخشی از سخنرانی من تحت عنوان "اندیشه ایران شهر و ملاحظات ارتباطی آن" که سهشنبه چهارم خردادماه ۹۵ در خانه وارطان ایراد شد
اصطلاح ارتباطی اول مورد نظر من ایماژ است. اگر کتب قدیمی را نگاه کنید، وقتی صحبت از #سواد_شهر می شود، ربطی به مدرسه، درس و دانش ندارد. سواد شهر در واقع همان نگاه اول و تاثیر اولیه است، همان نمای دوری است که از یک شهر به نظر شما میآید.
دو اصطلاح ديگر را هم مطرح میکنم. يكي اصطلاح #لنداسکیپ است كه میشود به آن چشمانداز و يا منظره گفت، و ديگري #ماینداسکیپ است، به معنی منظره ذهني و زاويه ديد ذهني. شاید واژه منظره برای معماران و شهرسازان آشناتر باشد، اما برای رشته ارتباطات نقش منظره ذهني نیز بسیار مهم است. زیرا در حقیقت یک چشمانداز فکری است که يك شهر به ما میدهد.
خیابان ولیعصر تهران را تصور کنید در همین پیادهروهایی که به تازگی ساخته شده که در آن حتی برای نابینایان هم از موزاییکهای برجسته استفاده کردهاند، این پیادهروها برای ما تنها یک معبر هستند و فقط میخواهیم از آنها گذر کنیم... اگر چنين نبود هرگز نیمکتهای موجود در این مسیر بلا استفاده نمیماند. سئوال من این است: چرا نيمكتها خالي میمانند؟ حقیقت این است که موضوع منظره ذهنی يك موضوع فرمالیستی نیست. منظره ذهنی به ما آرامش و منظر فکری میدهد و ممکن است مثل طمانینهای باشد که یک باغ برای شما به همراه میآورد. به طور مثال، اگر به رماننویسی بگویند برای نوشتن، باغی در اختیارت میگذاریم، قطعا میپذیرد. اما وی حاضر نیست که در کنار خیابان ولیعصر این کار را انجام دهد. این مفهوم منظره ذهنی است.
▫️بخشی از سخنرانی من تحت عنوان "اندیشه ایران شهر و ملاحظات ارتباطی آن" که سهشنبه چهارم خردادماه ۹۵ در خانه وارطان ایراد شد
🔸در جنگ نرم دقیقا چه اتفاقی رخ میدهد؟
🔹در پی تغییر قالبهای ماهوی جامعه و ساختار سیاسی آن است.
🔹آرام، تدریجی و زیرسطحی است.
🔹در جنگ نرم تصویری شكستخورده، ناامید و مأیوس از حریف ارائه میشود و در مقابل، مهاجم با نمادسازی و تصویرسازی، خود را پیروز و موفق نشان میدهد و در اینجاست كه عملیات روانی با توانی فوقالعاده صورت میگیرد.
🔹پایدار و بادوام است. هدف جنگ نرم #تغییر_باورها و اعتقادات است و چنانچه این تغییر صورت پذیرد، بازگشت به حالت اولیه به راحتی امكانپذیر نخواهد بود.
🔹هدف، تغییر تفکرات و فرهنگ مردم است که حاکی از عمق و خطر افزون این نوع جنگ، نسبت به جنگ نظامی است.
🔹با خلق ارزش های جدید، اسطوره سازی و نمادسازی، هیجان ساز است. این نوع جنگ، از احساسات جامعه نهایت استفاده را می برد به طوریكه از اركان مهندسی جنگ نرم #مدیریت_احساسات است.
🔹#آسیب_محور است. آسیبهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و.... میدان مانور جنگ نرم است.
🔹#تضادآفرین است. جنگ نرم از محیطهای آسیبدار در جامعه شروع میشود و با ایجاد گسلهای متعدد در بخشهای گوناگون جامعه و از طریق متفاوت كردن باورها، ارزشها و شكل دهی به رفتارهای جدید، اعضای یك جامعه را در برابر هم قرار میدهد. این تضادها، همبستگی اجتماعی و وحدت ملی را برهم زده و زمینههای بروز بحران و درگیریهای داخلی را فراهم میسازد.
🔹#تردیدآفرین است. ایجاد تردید و بدبینی نسبت به بسیاری از مسائل یك اصل و قاعده است. حركت در این جنگ با خلق تردید و ایجاد ناامیدی و یاس شروع میشود و برای توفیق با نوپردازی به صورت ظریف و آرام در باورها و اعتقادات اساسی تردید ایجاد میشود و به مرور بر دامنه این تردیدها افزوده شده تا درنهایت به ایجاد تغییرات اساسی در ارزشها و باروها دست یابند.
🔹از ابزار روز استفاده میكنند. فضای مجازی و سایبری، محیط اصلی جنگ نرم در شرایط كنونی به حساب میآید.
با این اوصاف الان دقیقا وسط جنگ نرم هستیم. وسط وسط. جنگ فقط خوردن خمپاره روی خانههایمان نیست. از خانههایمان مهمتر، #باورهایمان است که بمباران شده است. میتوانید خودتان را تسلیم کنید، میتوانید هوشمندانه مبارزه کنید. تصمیم با خود شماست.
▫️#معصومه_نصیری
▫️مدرس #سواد_رسانه
@asrehooshmandi
🔹در پی تغییر قالبهای ماهوی جامعه و ساختار سیاسی آن است.
🔹آرام، تدریجی و زیرسطحی است.
🔹در جنگ نرم تصویری شكستخورده، ناامید و مأیوس از حریف ارائه میشود و در مقابل، مهاجم با نمادسازی و تصویرسازی، خود را پیروز و موفق نشان میدهد و در اینجاست كه عملیات روانی با توانی فوقالعاده صورت میگیرد.
🔹پایدار و بادوام است. هدف جنگ نرم #تغییر_باورها و اعتقادات است و چنانچه این تغییر صورت پذیرد، بازگشت به حالت اولیه به راحتی امكانپذیر نخواهد بود.
🔹هدف، تغییر تفکرات و فرهنگ مردم است که حاکی از عمق و خطر افزون این نوع جنگ، نسبت به جنگ نظامی است.
🔹با خلق ارزش های جدید، اسطوره سازی و نمادسازی، هیجان ساز است. این نوع جنگ، از احساسات جامعه نهایت استفاده را می برد به طوریكه از اركان مهندسی جنگ نرم #مدیریت_احساسات است.
🔹#آسیب_محور است. آسیبهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و.... میدان مانور جنگ نرم است.
🔹#تضادآفرین است. جنگ نرم از محیطهای آسیبدار در جامعه شروع میشود و با ایجاد گسلهای متعدد در بخشهای گوناگون جامعه و از طریق متفاوت كردن باورها، ارزشها و شكل دهی به رفتارهای جدید، اعضای یك جامعه را در برابر هم قرار میدهد. این تضادها، همبستگی اجتماعی و وحدت ملی را برهم زده و زمینههای بروز بحران و درگیریهای داخلی را فراهم میسازد.
🔹#تردیدآفرین است. ایجاد تردید و بدبینی نسبت به بسیاری از مسائل یك اصل و قاعده است. حركت در این جنگ با خلق تردید و ایجاد ناامیدی و یاس شروع میشود و برای توفیق با نوپردازی به صورت ظریف و آرام در باورها و اعتقادات اساسی تردید ایجاد میشود و به مرور بر دامنه این تردیدها افزوده شده تا درنهایت به ایجاد تغییرات اساسی در ارزشها و باروها دست یابند.
🔹از ابزار روز استفاده میكنند. فضای مجازی و سایبری، محیط اصلی جنگ نرم در شرایط كنونی به حساب میآید.
با این اوصاف الان دقیقا وسط جنگ نرم هستیم. وسط وسط. جنگ فقط خوردن خمپاره روی خانههایمان نیست. از خانههایمان مهمتر، #باورهایمان است که بمباران شده است. میتوانید خودتان را تسلیم کنید، میتوانید هوشمندانه مبارزه کنید. تصمیم با خود شماست.
▫️#معصومه_نصیری
▫️مدرس #سواد_رسانه
@asrehooshmandi
#روزنامهنگاری #ارتباطات
🔸گروههای مجازی خانوادگی؛ آسیبِ بزرگِ سپهر رسانهای ایران
▫️#پژمان_موسوی | روزنامه شرق
#شایعه، پاشنه آشیلِ اصلی سپهرِ رسانهای ایران است؛ این، نه یک ادعا یا فرضیه، که واقعیتِ این روزهای حوزه #خبر و #رسانه است. درباره ریشهها و چراییِ رواج شایعه و عوامل تقویت کنندهی آن، تا کنون بسیار گفته و نوشته شده اما نکتهای که به نظر، حلقهی مفقوده ترویج گسترده شایعه در ایران است و اتفاقا بسیار هم محدود به آن پرداخته شده، گروههای تلگرامی و واتساپی خانوادگی و دوستانه است.
با رواج گسترده #شبکههایاجتماعی و #فضای_مجازی در ایران، که به دنبال افزایش پرشمارِ گوشیهای تلفن هوشمند و تقویتِ سرعت و کیفیت اینترنت «خانگی» و «همراه» از یکسو و محدودیتِ فعالیتِ رسانههای رسمی از سوی دیگر پدید آمد، در کنار گروهها و کانالهای خبری حرفهای و نیمهحرفهای، صدها هزار گروه دوستانه و خانوادگی هم در دو محیط #واتساپ و #تلگرام به عنوان دو #رسانه و پیامرسان پر مخاطبِ ایرانی فعال شدند. کارکردِ این گروهها در ابتدا به رد و بدل کردن عکسها، فیلمها و پیامهای دوستانه و خانوادگی محدود بود اما پس از مدتی نسبتا کوتاه، کارکرد اصلی و پنهان این گروهها، یکسره به رواج شایعه، دروغ و اخبارِ غیر واقعی تغییر مسیر داد و فضای رسمی و حرفهای رسانهای در ایران را به تمامی تحت تاثیرِ تبعات منفی و مخرب خود قرار داد. نگاهی دقیق، جزیی و موشکافانه به کارکردِ گروههای دوستانه و خانوادگی در کنارِ یک مشاهدهی میدانی ساده، مویدِ این موضوع است که گروههای دوستانه و خانوادگی، بهترین بستر برای رواج دروغ و شایعه است، هر چه هم دروغ و شایعه بزرگتر، انتشار و باورپذیریاش بیشتر و گستردهتر. فرقی هم نمیکند موضوع دروغ و شایعه چه باشد، از کشف راههای درمان و کشف قریبالوقوعِ واکسن کرونا تا جدیترین مسائل ژئولوپولتیکِ خاورمیانه، همه و همه موضوعهایی است که در بستر این گروهها داغ میشود و خیلی سریع از طریقِ یک شبکه مویرگی،به صورت گسترده منتشر میشود. آنقدر هم این شایعات متنوع و زیاد است که اساسا پرداختن و نوشتن درباره آنها کاری عبث و غیر ممکن شده است چرا که تا میروی درباره یک موضوع روشنگری کنی، موضوع جدیدی مطرح میشود و طومار مسئله قدیم را در هم میپیچد و ما میمانیم و تعدادِ زیادی دروغ و شایعه که روی هم تلنبار شده و کسی را یارای نوشتن درباره همه آنها نیست.
در این وضعیت، مهمترین پرسشی که مطرح میشود این است که چه باید کرد؟مگر میشود به این همه گروه و خانواده و گروه دوستی دسترسی داشت؟ اصلا دسترسی هم اگر باشد، چطور میتوان همهی آنها را مجاب کرد که دست از شایعهپردازی بردارند و حرفهای، مسئولانه و متعهدانه عمل کنند؟ آیا این موضوع شدنی است؟ پاسخ به این پرسش یک کلمه بیش نیست: خیر! زیرا صورت مسئله اگر این باشد، البته که هر پاسخی یکسره ناامیدکننده و همراه با بنبست خواهد بود. راه ایمن، موثر، و البته مطابق با واقعیتهای امروزِ ایران، بالا بردنِ #سواد_رسانهای از یک سو و ترویج #آزادیبیان و #مطبوعات برای فعالیتِ آزادِ #روزنامهنگاران و #خبرنگاران از سوی دیگر است. سواد رسانهای اگر بالا باشد، هر شایعه و دروغی نمیتواند خود را به عنوان #خبر برای #افکار_عمومی مطرح کند و مخاطبان هر چیزی را اساسا باور نمیکنند. سواد رسانهای اگر بالا باشد، مردم، حتی #مخاطبان عام، میدانند که برای باورِ یک خبر یا رویداد، اندکی بررسی لازم است و یک شایعه و دروغ را نباید به محض دریافت، فوروارد کرد. سواد رسانهای اگر بالا باشد، مخاطبان میدانند روزنامهنگاران حرفهای، با تعهدی که به حقیقت دارند، هیچگاه اجازه نمیدهند اعتبار خود و رسانهشان مخدوش شود و از این رو همواره در ترویج راستی و حقیقت میکوشند. از سوی دیگر، رسانهها اگر آزاد باشند و خبرنگاران و روزنامهنگاران بتوانند بدون محدودیت کار حرفهای خود را انجام دهند، اساسا جایی برای شایعه و دروغ نمیماند و شایعه و دروغی هم اگر باشد، خیلی سریع عیان میشود و شایعهسازان و دروغگویان، رسوا. از همین رو، دفاع از آزادی بیان و مطبوعات، تنها راهِ مقابله با فضاسازیهای مجازی و ترویجِ گستردهی دروغ و شایعه است. موضوعی که در یک جریانِ طبیعی، میتواند سوادِ رسانهای میانگین مخاطبان را هم بالاتر ببرد و سپهرِ رسانهای ایران را از آلودگی مصون نماید.
🔸گروههای مجازی خانوادگی؛ آسیبِ بزرگِ سپهر رسانهای ایران
▫️#پژمان_موسوی | روزنامه شرق
#شایعه، پاشنه آشیلِ اصلی سپهرِ رسانهای ایران است؛ این، نه یک ادعا یا فرضیه، که واقعیتِ این روزهای حوزه #خبر و #رسانه است. درباره ریشهها و چراییِ رواج شایعه و عوامل تقویت کنندهی آن، تا کنون بسیار گفته و نوشته شده اما نکتهای که به نظر، حلقهی مفقوده ترویج گسترده شایعه در ایران است و اتفاقا بسیار هم محدود به آن پرداخته شده، گروههای تلگرامی و واتساپی خانوادگی و دوستانه است.
با رواج گسترده #شبکههایاجتماعی و #فضای_مجازی در ایران، که به دنبال افزایش پرشمارِ گوشیهای تلفن هوشمند و تقویتِ سرعت و کیفیت اینترنت «خانگی» و «همراه» از یکسو و محدودیتِ فعالیتِ رسانههای رسمی از سوی دیگر پدید آمد، در کنار گروهها و کانالهای خبری حرفهای و نیمهحرفهای، صدها هزار گروه دوستانه و خانوادگی هم در دو محیط #واتساپ و #تلگرام به عنوان دو #رسانه و پیامرسان پر مخاطبِ ایرانی فعال شدند. کارکردِ این گروهها در ابتدا به رد و بدل کردن عکسها، فیلمها و پیامهای دوستانه و خانوادگی محدود بود اما پس از مدتی نسبتا کوتاه، کارکرد اصلی و پنهان این گروهها، یکسره به رواج شایعه، دروغ و اخبارِ غیر واقعی تغییر مسیر داد و فضای رسمی و حرفهای رسانهای در ایران را به تمامی تحت تاثیرِ تبعات منفی و مخرب خود قرار داد. نگاهی دقیق، جزیی و موشکافانه به کارکردِ گروههای دوستانه و خانوادگی در کنارِ یک مشاهدهی میدانی ساده، مویدِ این موضوع است که گروههای دوستانه و خانوادگی، بهترین بستر برای رواج دروغ و شایعه است، هر چه هم دروغ و شایعه بزرگتر، انتشار و باورپذیریاش بیشتر و گستردهتر. فرقی هم نمیکند موضوع دروغ و شایعه چه باشد، از کشف راههای درمان و کشف قریبالوقوعِ واکسن کرونا تا جدیترین مسائل ژئولوپولتیکِ خاورمیانه، همه و همه موضوعهایی است که در بستر این گروهها داغ میشود و خیلی سریع از طریقِ یک شبکه مویرگی،به صورت گسترده منتشر میشود. آنقدر هم این شایعات متنوع و زیاد است که اساسا پرداختن و نوشتن درباره آنها کاری عبث و غیر ممکن شده است چرا که تا میروی درباره یک موضوع روشنگری کنی، موضوع جدیدی مطرح میشود و طومار مسئله قدیم را در هم میپیچد و ما میمانیم و تعدادِ زیادی دروغ و شایعه که روی هم تلنبار شده و کسی را یارای نوشتن درباره همه آنها نیست.
در این وضعیت، مهمترین پرسشی که مطرح میشود این است که چه باید کرد؟مگر میشود به این همه گروه و خانواده و گروه دوستی دسترسی داشت؟ اصلا دسترسی هم اگر باشد، چطور میتوان همهی آنها را مجاب کرد که دست از شایعهپردازی بردارند و حرفهای، مسئولانه و متعهدانه عمل کنند؟ آیا این موضوع شدنی است؟ پاسخ به این پرسش یک کلمه بیش نیست: خیر! زیرا صورت مسئله اگر این باشد، البته که هر پاسخی یکسره ناامیدکننده و همراه با بنبست خواهد بود. راه ایمن، موثر، و البته مطابق با واقعیتهای امروزِ ایران، بالا بردنِ #سواد_رسانهای از یک سو و ترویج #آزادیبیان و #مطبوعات برای فعالیتِ آزادِ #روزنامهنگاران و #خبرنگاران از سوی دیگر است. سواد رسانهای اگر بالا باشد، هر شایعه و دروغی نمیتواند خود را به عنوان #خبر برای #افکار_عمومی مطرح کند و مخاطبان هر چیزی را اساسا باور نمیکنند. سواد رسانهای اگر بالا باشد، مردم، حتی #مخاطبان عام، میدانند که برای باورِ یک خبر یا رویداد، اندکی بررسی لازم است و یک شایعه و دروغ را نباید به محض دریافت، فوروارد کرد. سواد رسانهای اگر بالا باشد، مخاطبان میدانند روزنامهنگاران حرفهای، با تعهدی که به حقیقت دارند، هیچگاه اجازه نمیدهند اعتبار خود و رسانهشان مخدوش شود و از این رو همواره در ترویج راستی و حقیقت میکوشند. از سوی دیگر، رسانهها اگر آزاد باشند و خبرنگاران و روزنامهنگاران بتوانند بدون محدودیت کار حرفهای خود را انجام دهند، اساسا جایی برای شایعه و دروغ نمیماند و شایعه و دروغی هم اگر باشد، خیلی سریع عیان میشود و شایعهسازان و دروغگویان، رسوا. از همین رو، دفاع از آزادی بیان و مطبوعات، تنها راهِ مقابله با فضاسازیهای مجازی و ترویجِ گستردهی دروغ و شایعه است. موضوعی که در یک جریانِ طبیعی، میتواند سوادِ رسانهای میانگین مخاطبان را هم بالاتر ببرد و سپهرِ رسانهای ایران را از آلودگی مصون نماید.
#سواد_رسانهای
دکتر حسن بشیر رئیس همایش سواد رسانهای:
🔸کمبود سواد رسانهای ما را در بحرانها با چالش مواجه میکند
دکتر #حسن_بشیر گفت: تاسفآور است که علی رغم اینکه در میانه جنگ رسانهای تمام عیاری از سوی رسانههای معارض با جمهوری اسلامی ایران قرار داریم و در دوران پاندمی #کرونا شاهد هجوم سیلی از اخبار مبتنی بر دیس اینفورمیشن و میس اینفورمیشن و اساسا اخبار و اطلاعات ساختگی با هدف مهندسی افکار عمومی در جهت نیل به هدف بیاعتبارسازی نهادهای مسوول در مدیریت بحران و بیاعتمادسازی عمومی نسبت به کشور و مسوولان بودیم، اما هنوز شاهد اقدامی جدی از سوی مسئولان، تصمیم سازان و حتی دانشگاههای کشور در زمینه مطالبهگری و تلاش برای ارتقای دانش و مهارت سواد رسانهای در سطح عموم نیستیم؛ موضوعی که میتواند در بحران ما را با چالش جدی مواجه کند.
https://milconf.ir/fa/news.php?rid=82
دکتر حسن بشیر رئیس همایش سواد رسانهای:
🔸کمبود سواد رسانهای ما را در بحرانها با چالش مواجه میکند
دکتر #حسن_بشیر گفت: تاسفآور است که علی رغم اینکه در میانه جنگ رسانهای تمام عیاری از سوی رسانههای معارض با جمهوری اسلامی ایران قرار داریم و در دوران پاندمی #کرونا شاهد هجوم سیلی از اخبار مبتنی بر دیس اینفورمیشن و میس اینفورمیشن و اساسا اخبار و اطلاعات ساختگی با هدف مهندسی افکار عمومی در جهت نیل به هدف بیاعتبارسازی نهادهای مسوول در مدیریت بحران و بیاعتمادسازی عمومی نسبت به کشور و مسوولان بودیم، اما هنوز شاهد اقدامی جدی از سوی مسئولان، تصمیم سازان و حتی دانشگاههای کشور در زمینه مطالبهگری و تلاش برای ارتقای دانش و مهارت سواد رسانهای در سطح عموم نیستیم؛ موضوعی که میتواند در بحران ما را با چالش جدی مواجه کند.
https://milconf.ir/fa/news.php?rid=82
milconf.ir
رییس همایش سواد رسانهای: کمبود سواد رسانهای ما را در بحرانها با چالش مواجه میکند
نرم افزار مدیریت همایش و کنفرانس
#سواد_رسانهای
🔸تفکر جوهره سواد رسانهای است
#سیدعباس_صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در آیین پایانی سومین همایش ملی سواد رسانهای و اطلاعاتی گفت: رسانه در زندگی انسانها همزاد با زیست اجتماعی بشر است و در طول دورههای مختلف تاریخ زندگی اجتماعی انسان، دورههای مختلفی را در رسانهها داشتهایم. رسانههای سنتی که تاریخ قدیمیتری دارند مشابه خطابه و کتاب. رسانههای مدرن هم مانند روزنامهها مطبوعات، رادیو و تلویزیون و ... است.
اکنون ما در دوره رسانههای عصر جدید هستیم. این دوره جدید یک زیست بوم تازهای را به زندگی انسان داده است که رسانههای عصر جدید با رسانههای پپیشین تفاوت قابل توجهی داشته و دارد. رسانههای عصر جدید رسانههایی هستند که بیش از آن که #مخاطب محور باشد #کاربر محور است و هر کاربر برای خود یک #رسانه است. ضریب نفوذ رسانههای جدید قابل مقایسه با رسانههای سنتی و حتی رسانههای مدرن نیست.
رسانههای عصر جدید به جای رسانههای تک ارتباطی، رسانههای اشتراکی و رسانههای تعاملی هستند. این تعاملی بودن و مشارکتگرا بودن رسانههای جدید طبعا تفاوت قابل توجهی را در نوع اثرگذاری و نوع نفوذ این رسانهها ایجاد کرده است.
امروز رسانه تنها یک حاشیه زندگی انسانی نیست بلکه یک نهاد چندجانبه موثر است. از یک سو یک نهاد هویتی است. امروز رسانهها در بسیاری از جوامع، مشابه خانواده و در برخی همپای خانواده و در بخشی هم بیش از خانواده در هویت سازی فردی و جمعی موثر هستند.
رسانه تنها و تنها در عصر جدید یک نهاد ملی نیست بلکه یک نهاد فراملی است که به نحوی در این تعامل تمدنی و تعامل بین ملل نقش گذار و اثرگذار است.
تفکر رسانهای را باید جایگزین مصرف رسانهای کرد و تفکر رسانهای چند لایه دارد که همه این لایهها را باید با هم به پیش برد. لایه نخست تفکر انتقادی است. لایه دوم این تفکر، تفکر خلاقانه است. تفکر خلاقانه این است که هم در تولید و هم در مصرف رسانهای به جذب و رویش فکر کند. نکته سومی که در ساحات تفکر رسانهای اهمیت دارد، تفکر هنرمندانه است. سواد رسانهای وقتی از سطوح پایه تا سطوح عالی شکل میگیرد که قرین باشد با یک خلاقیت و تفکر هنرمندانه. اینکه بتواند آرایش مناسبی را در انتقال پیام داشته باشد.
نکته آخر اینکه تفکر رسانهای مبتنی است بر تفکر اجتماعی. سواد رسانهای وقتی شکل میگیرد که مصرف کننده رسانه و تولید کننده پیام رسانهای به حقوق اجتماعی و اخلاق اجتماعی توجه کنند. ایرنا
🔸تفکر جوهره سواد رسانهای است
#سیدعباس_صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در آیین پایانی سومین همایش ملی سواد رسانهای و اطلاعاتی گفت: رسانه در زندگی انسانها همزاد با زیست اجتماعی بشر است و در طول دورههای مختلف تاریخ زندگی اجتماعی انسان، دورههای مختلفی را در رسانهها داشتهایم. رسانههای سنتی که تاریخ قدیمیتری دارند مشابه خطابه و کتاب. رسانههای مدرن هم مانند روزنامهها مطبوعات، رادیو و تلویزیون و ... است.
اکنون ما در دوره رسانههای عصر جدید هستیم. این دوره جدید یک زیست بوم تازهای را به زندگی انسان داده است که رسانههای عصر جدید با رسانههای پپیشین تفاوت قابل توجهی داشته و دارد. رسانههای عصر جدید رسانههایی هستند که بیش از آن که #مخاطب محور باشد #کاربر محور است و هر کاربر برای خود یک #رسانه است. ضریب نفوذ رسانههای جدید قابل مقایسه با رسانههای سنتی و حتی رسانههای مدرن نیست.
رسانههای عصر جدید به جای رسانههای تک ارتباطی، رسانههای اشتراکی و رسانههای تعاملی هستند. این تعاملی بودن و مشارکتگرا بودن رسانههای جدید طبعا تفاوت قابل توجهی را در نوع اثرگذاری و نوع نفوذ این رسانهها ایجاد کرده است.
امروز رسانه تنها یک حاشیه زندگی انسانی نیست بلکه یک نهاد چندجانبه موثر است. از یک سو یک نهاد هویتی است. امروز رسانهها در بسیاری از جوامع، مشابه خانواده و در برخی همپای خانواده و در بخشی هم بیش از خانواده در هویت سازی فردی و جمعی موثر هستند.
رسانه تنها و تنها در عصر جدید یک نهاد ملی نیست بلکه یک نهاد فراملی است که به نحوی در این تعامل تمدنی و تعامل بین ملل نقش گذار و اثرگذار است.
تفکر رسانهای را باید جایگزین مصرف رسانهای کرد و تفکر رسانهای چند لایه دارد که همه این لایهها را باید با هم به پیش برد. لایه نخست تفکر انتقادی است. لایه دوم این تفکر، تفکر خلاقانه است. تفکر خلاقانه این است که هم در تولید و هم در مصرف رسانهای به جذب و رویش فکر کند. نکته سومی که در ساحات تفکر رسانهای اهمیت دارد، تفکر هنرمندانه است. سواد رسانهای وقتی از سطوح پایه تا سطوح عالی شکل میگیرد که قرین باشد با یک خلاقیت و تفکر هنرمندانه. اینکه بتواند آرایش مناسبی را در انتقال پیام داشته باشد.
نکته آخر اینکه تفکر رسانهای مبتنی است بر تفکر اجتماعی. سواد رسانهای وقتی شکل میگیرد که مصرف کننده رسانه و تولید کننده پیام رسانهای به حقوق اجتماعی و اخلاق اجتماعی توجه کنند. ایرنا