Forwarded from ماهنامه مديريت ارتباطات
◻️مضامین ارتباطی پلاکارد
✍️نغمه قطبی
▫️ارتباطات در عصر شکلهای مختلفی به خود گرفته است؛ ارتباط با مخاطب از طریق تلویزیون، رادیو، رسانههای کاغذی ازجمله روزنامه، مجلات و حتی نوع ارتباطاتی که در کوچه و خیابان از طریق پلاکارد یا بنرهای تبلیغاتی به وجود میآید.
▫️هر کدام از این کانالهای ارتباطی خود دستهبندیهای متفاوتی دارند. در این میان پلاکاردها اهمیت و تاثیرگذاری فراوانی دارند و از تبلیغات گرفته تا سیاست را در خود جای میدهند.
▫️پلاکارد، نوشته یا بنر بزرگی است که میتواند در نقش آگهی، تبلیغاتی، فرهنگی، سیاسی و غیره با نوشتهها، تصاویر یا اطلاعات جدیدی نصب شوند.
▫️پلاکاردها توسط کمپینهای مختلف جهت جذب مخاطب یا برانگیختن احساسات طبقههای مختلف جامعه نصب و استفاده میشود تا بتوانند موج جدیدی را با خود همراه کنند.
▫️در پلاکارد، عواملی مانند کلمات، رنگ، نوع، عکس، تصویر و کلمههایی که به زبانهای دیگر روی آن نوشته میشوند حائز اهمیت بوده و جلب توجه میکنند.
▫️پلاکاردها معمولاً با سخنان برجسته همراه هستند تا بتوانند نه تنها مخاطبان داخلی، بلکه توجه و نگاه بینالمللی را به خود معطوف کنند.
▫️در گذشته، پلاکاردها تنها در راهپیماییها یا اعتراضات دیده میشدند اما در سالهای اخیر و با گسترش فناوری و اطلاعات، پلاکاردها میتوانند حتی در محیط مجازی و شبکههای اجتماعی که میلیونها میلیون کاربر دارند مانند فیسبوک و توئیتر منتشر شوند.
▫️بررسیهای کارشناسان ارتباطات نشان میدهد که انتشار اینگونه پلاکاردهای سیاسی نه تنها تأثیر دوچندانی نسبت به راهپیمایی دارد، بلکه با سرعت بیشتری در سطح بینالمللی نیز گسترش مییابد.
▫️ویژگیهای دیگری ازجمله ارائه صدا و فیلم در کنار این پلاکاردها میتواند در جذابیت، پخش و گسترش آن مؤثر باشد.
▫️تبلیغات و پلاکاردها در سطح شهر از بهترین روشها برای ارتباط با مردم است. پلاکاردها تأثیراتی منحصر به خود دارند زیرا در یک لحظه جرقهای را در ذهن مخاطب ایجاد میکنند که پایان آن مشخص نیست.
▫️پلاکاردها از کشوری به کشور دیگر متفاوت میشوند زیرا فرهنگها از کشوری به کشور دیگر یکی نیستند. حتی پلاکاردهایی که در کشورهای آسیایی یا اروپایی منتشر میشوند برای کشور همسایه میتواند بیمفهوم یا خالی از هرگونه معنای سیاسی باشد.
▫️گاهی اوقات پلاکاردهایی که در راهپیماییها استفاده میشوند تا جایی اهانتآمیز هستند که میتوانند موجب اعتراض و حتی شکایت کمپین مخاطب شوند.
▫️یکی از مواردی که در پلاکاردهای راهپیماییها و تظاهرات دیده میشود «مختصرنویسی» است. مختصرنویسی از جهات مختلف میتواند برای کمپینهای سیاسی کاربرد داشته باشد که اصلیترین آن عبارتست از اینکه در کمترین مدت زمانی که چشمان مخاطب به یک پلاکارد خیره میشود مفهموم و مضمون به سادگی منتقل شود.
▫️تبلیغات و پلاکاردها زمانی میتواند در مخاطب مفید و سازنده باشد که به دور از هر گونه افترا، بزرگنمایی، تزویر و با رعایت مسائل اخلاقی باشد.
منبع: بخشی از مقالهای به نام «پلاکارد سیاسی با تاثیرات باورنکردنی»، منتشر شده در شماره 45 #ماهنامه_مدیریت_ارتباطات، بهمن 1392
#آرشیو_مدیریت_ارتباطات
#ارتباطات
#پلاکارد
برای خواندن متن کامل مقاله، به این لینک مراجعه کنید
👇👇👇
https://t.iss.one/cm_magazine
✍️نغمه قطبی
▫️ارتباطات در عصر شکلهای مختلفی به خود گرفته است؛ ارتباط با مخاطب از طریق تلویزیون، رادیو، رسانههای کاغذی ازجمله روزنامه، مجلات و حتی نوع ارتباطاتی که در کوچه و خیابان از طریق پلاکارد یا بنرهای تبلیغاتی به وجود میآید.
▫️هر کدام از این کانالهای ارتباطی خود دستهبندیهای متفاوتی دارند. در این میان پلاکاردها اهمیت و تاثیرگذاری فراوانی دارند و از تبلیغات گرفته تا سیاست را در خود جای میدهند.
▫️پلاکارد، نوشته یا بنر بزرگی است که میتواند در نقش آگهی، تبلیغاتی، فرهنگی، سیاسی و غیره با نوشتهها، تصاویر یا اطلاعات جدیدی نصب شوند.
▫️پلاکاردها توسط کمپینهای مختلف جهت جذب مخاطب یا برانگیختن احساسات طبقههای مختلف جامعه نصب و استفاده میشود تا بتوانند موج جدیدی را با خود همراه کنند.
▫️در پلاکارد، عواملی مانند کلمات، رنگ، نوع، عکس، تصویر و کلمههایی که به زبانهای دیگر روی آن نوشته میشوند حائز اهمیت بوده و جلب توجه میکنند.
▫️پلاکاردها معمولاً با سخنان برجسته همراه هستند تا بتوانند نه تنها مخاطبان داخلی، بلکه توجه و نگاه بینالمللی را به خود معطوف کنند.
▫️در گذشته، پلاکاردها تنها در راهپیماییها یا اعتراضات دیده میشدند اما در سالهای اخیر و با گسترش فناوری و اطلاعات، پلاکاردها میتوانند حتی در محیط مجازی و شبکههای اجتماعی که میلیونها میلیون کاربر دارند مانند فیسبوک و توئیتر منتشر شوند.
▫️بررسیهای کارشناسان ارتباطات نشان میدهد که انتشار اینگونه پلاکاردهای سیاسی نه تنها تأثیر دوچندانی نسبت به راهپیمایی دارد، بلکه با سرعت بیشتری در سطح بینالمللی نیز گسترش مییابد.
▫️ویژگیهای دیگری ازجمله ارائه صدا و فیلم در کنار این پلاکاردها میتواند در جذابیت، پخش و گسترش آن مؤثر باشد.
▫️تبلیغات و پلاکاردها در سطح شهر از بهترین روشها برای ارتباط با مردم است. پلاکاردها تأثیراتی منحصر به خود دارند زیرا در یک لحظه جرقهای را در ذهن مخاطب ایجاد میکنند که پایان آن مشخص نیست.
▫️پلاکاردها از کشوری به کشور دیگر متفاوت میشوند زیرا فرهنگها از کشوری به کشور دیگر یکی نیستند. حتی پلاکاردهایی که در کشورهای آسیایی یا اروپایی منتشر میشوند برای کشور همسایه میتواند بیمفهوم یا خالی از هرگونه معنای سیاسی باشد.
▫️گاهی اوقات پلاکاردهایی که در راهپیماییها استفاده میشوند تا جایی اهانتآمیز هستند که میتوانند موجب اعتراض و حتی شکایت کمپین مخاطب شوند.
▫️یکی از مواردی که در پلاکاردهای راهپیماییها و تظاهرات دیده میشود «مختصرنویسی» است. مختصرنویسی از جهات مختلف میتواند برای کمپینهای سیاسی کاربرد داشته باشد که اصلیترین آن عبارتست از اینکه در کمترین مدت زمانی که چشمان مخاطب به یک پلاکارد خیره میشود مفهموم و مضمون به سادگی منتقل شود.
▫️تبلیغات و پلاکاردها زمانی میتواند در مخاطب مفید و سازنده باشد که به دور از هر گونه افترا، بزرگنمایی، تزویر و با رعایت مسائل اخلاقی باشد.
منبع: بخشی از مقالهای به نام «پلاکارد سیاسی با تاثیرات باورنکردنی»، منتشر شده در شماره 45 #ماهنامه_مدیریت_ارتباطات، بهمن 1392
#آرشیو_مدیریت_ارتباطات
#ارتباطات
#پلاکارد
برای خواندن متن کامل مقاله، به این لینک مراجعه کنید
👇👇👇
https://t.iss.one/cm_magazine
Telegram
Forwarded from ماهنامه مديريت ارتباطات
⚪️اهمیت توجه به ساحت مجازی
✍️پدرام الوندی
▫️پدیده این روزها، نرمافزارهای پیامرسان موبایلی هستند. فراگیری تلفن همراه بر روی موج بنیانافکن دسترسی به اینترنت نسلهای جدید سوار شده است و «همگان» را با تجربه جدیدی از اجتماعی- سایبری شدن روبهرو کرده است.
▫️تجربههای جدید شخصی یا جمعی هر کدام از ما تحتتأثیر این ابزارها، در سالهای اخیر، متحول شدهاند. همه ما از این ابزار جدید ارتباطی تأثیر میپذیریم و به کمک آن بر محیط اثر میگذاریم.
▫️تجربه سیاستگذاری فرهنگی در حوزه ابزارهای ارتباطی و رسانهای با خاطرههای خوبی همراه نیست. دو دهه نبرد تقریباً بیحاصل با نوار کاست، ویدئو و ماهواره پیشِ روی دستگاه نظریای است که همواره منع استفاده و برخورد قهری با عاملان را ترویج کرده است. واقعیتی که از تجربه زیسته ما برآمده همین است.
▫️با توسعه ابزارهای ارتباطی مبتنی بر آن (از شبکههای اجتماعی تا ابزارهای ارتباطی اشتراک محتوا تا نرمافزارهای پیامرسان موبایلی) داستان این رویارویی پیچیدهتر شده است.
▫️در اینجا نقش شهروندان بهعنوان تولیدکننده، توزیعکننده و دریافتکننده پیام با امکان گزینش و انتخابهایی متنوع همراه است و عملاً این فناوریها با تکثری که به همراه آوردهاند، همه مردم را وارد فرایند تولید، توزیع و دریافت محتوا کردهاند
▫️رویکرد دستگاه سیاستگذاری فرهنگی ما در سالهای اخیر در قبال ابزارهای اجتماعی آنلاین، مانند تجربههای ناموفق پیشین، تلاشی برای پاک کردن صورت مسئله بوده است.
▫️فیلترینگ و منع دسترسی به مثابه راهی پیشگیرانه محور اصلی سیاستهای روبهرو شدن با پدیده رو به گسترش ابزارهای اجتماعی بوده است.
▫️تجربه رفتارهای کاربران در سالهای اخیر نشان داده که با محدود کردن دسترسی به شبکههای اجتماعی از محبوبیت آنها کاسته نمیشود و عملاً به فضای محوری گفتوگوی میان شهروندان، رسانهها و چهرههای سیاسی تبدیل شده است.
▫️از میان شبکههای اجتماعی و ابزارهای پیامرسان تلفن همراه دو مصداق در این روزها بیشتر در کانون توجه هستند: تلگرام و توئیتر.
▫️توئیتر به سبب کارکرد خاصی که میان اصحاب رسانه، سیاستمداران و مردم عادی یافته است به پایه ثابت خبرگیری و خبررسانی و فضای گفتوگو در حوزه خبر تبدیل شده است.
▫️این شبکه اجتماعی با وجود فیلتر شدن همچنان پیشتاز طرح و توسعه سوژههای خبری است و آشکارا بر خبرگزاریها، روزنامهها و فضاهایی مانند نشستهای خبری و.. اثر میگذارد.
▫️تلگرام فراتر از توئیتر، دریایی است که افراد در قالب ارتباطات فردی، گروهها و کانالها حضور و مشارکتی فعال در آن دارند.
▫️همه اینها، از شبکههای اجتماعی تا ابزارهای پیامرسان موبایلی و به طور عام همه صورتهای فعالیت مجازی، بهعنوان ساحتی جدید برای حضور مردم، تأمین نیازهای مختلف آنها (ارتباطی، اقتصادی و سرگرمی) درآمدهاند.
به نظر میرسد تدبیر اصلی همینجاست. دیدن ساحت جدید، روبهروشدن با آن و درنهایت، کنار مردم ایستادن و تلاش برای ایمن و امن کردن فضای تبادل اطلاعاتی که آنها خودشان برای ادامه فعالیتها انتخاب کردهاند، به جای ایستادن در برابر انتخاب آنها.
🗞منبع: گزیدهای از مقالهای به نام « سیاستگذاران کنار مردم بایستند؛ نه روبهروی آنها»، منتشر شده در شماره 82-83 #ماهنامه_مدیریت_ارتباطات، اسفند 1395، فروردین 1396
#آرشیو_مدیریت_ارتباطات
#رسانههای_نوین
#سیاستگذاری_فرهنگی
برای خواندن متن کامل مقاله، به این لینک مراجعه کنید
👇👇👇
https://t.iss.one/cm_magazine
✍️پدرام الوندی
▫️پدیده این روزها، نرمافزارهای پیامرسان موبایلی هستند. فراگیری تلفن همراه بر روی موج بنیانافکن دسترسی به اینترنت نسلهای جدید سوار شده است و «همگان» را با تجربه جدیدی از اجتماعی- سایبری شدن روبهرو کرده است.
▫️تجربههای جدید شخصی یا جمعی هر کدام از ما تحتتأثیر این ابزارها، در سالهای اخیر، متحول شدهاند. همه ما از این ابزار جدید ارتباطی تأثیر میپذیریم و به کمک آن بر محیط اثر میگذاریم.
▫️تجربه سیاستگذاری فرهنگی در حوزه ابزارهای ارتباطی و رسانهای با خاطرههای خوبی همراه نیست. دو دهه نبرد تقریباً بیحاصل با نوار کاست، ویدئو و ماهواره پیشِ روی دستگاه نظریای است که همواره منع استفاده و برخورد قهری با عاملان را ترویج کرده است. واقعیتی که از تجربه زیسته ما برآمده همین است.
▫️با توسعه ابزارهای ارتباطی مبتنی بر آن (از شبکههای اجتماعی تا ابزارهای ارتباطی اشتراک محتوا تا نرمافزارهای پیامرسان موبایلی) داستان این رویارویی پیچیدهتر شده است.
▫️در اینجا نقش شهروندان بهعنوان تولیدکننده، توزیعکننده و دریافتکننده پیام با امکان گزینش و انتخابهایی متنوع همراه است و عملاً این فناوریها با تکثری که به همراه آوردهاند، همه مردم را وارد فرایند تولید، توزیع و دریافت محتوا کردهاند
▫️رویکرد دستگاه سیاستگذاری فرهنگی ما در سالهای اخیر در قبال ابزارهای اجتماعی آنلاین، مانند تجربههای ناموفق پیشین، تلاشی برای پاک کردن صورت مسئله بوده است.
▫️فیلترینگ و منع دسترسی به مثابه راهی پیشگیرانه محور اصلی سیاستهای روبهرو شدن با پدیده رو به گسترش ابزارهای اجتماعی بوده است.
▫️تجربه رفتارهای کاربران در سالهای اخیر نشان داده که با محدود کردن دسترسی به شبکههای اجتماعی از محبوبیت آنها کاسته نمیشود و عملاً به فضای محوری گفتوگوی میان شهروندان، رسانهها و چهرههای سیاسی تبدیل شده است.
▫️از میان شبکههای اجتماعی و ابزارهای پیامرسان تلفن همراه دو مصداق در این روزها بیشتر در کانون توجه هستند: تلگرام و توئیتر.
▫️توئیتر به سبب کارکرد خاصی که میان اصحاب رسانه، سیاستمداران و مردم عادی یافته است به پایه ثابت خبرگیری و خبررسانی و فضای گفتوگو در حوزه خبر تبدیل شده است.
▫️این شبکه اجتماعی با وجود فیلتر شدن همچنان پیشتاز طرح و توسعه سوژههای خبری است و آشکارا بر خبرگزاریها، روزنامهها و فضاهایی مانند نشستهای خبری و.. اثر میگذارد.
▫️تلگرام فراتر از توئیتر، دریایی است که افراد در قالب ارتباطات فردی، گروهها و کانالها حضور و مشارکتی فعال در آن دارند.
▫️همه اینها، از شبکههای اجتماعی تا ابزارهای پیامرسان موبایلی و به طور عام همه صورتهای فعالیت مجازی، بهعنوان ساحتی جدید برای حضور مردم، تأمین نیازهای مختلف آنها (ارتباطی، اقتصادی و سرگرمی) درآمدهاند.
به نظر میرسد تدبیر اصلی همینجاست. دیدن ساحت جدید، روبهروشدن با آن و درنهایت، کنار مردم ایستادن و تلاش برای ایمن و امن کردن فضای تبادل اطلاعاتی که آنها خودشان برای ادامه فعالیتها انتخاب کردهاند، به جای ایستادن در برابر انتخاب آنها.
🗞منبع: گزیدهای از مقالهای به نام « سیاستگذاران کنار مردم بایستند؛ نه روبهروی آنها»، منتشر شده در شماره 82-83 #ماهنامه_مدیریت_ارتباطات، اسفند 1395، فروردین 1396
#آرشیو_مدیریت_ارتباطات
#رسانههای_نوین
#سیاستگذاری_فرهنگی
برای خواندن متن کامل مقاله، به این لینک مراجعه کنید
👇👇👇
https://t.iss.one/cm_magazine
Telegram
Forwarded from ماهنامه مديريت ارتباطات
◾️چرا در ایران روزنامهنگاری تحقیقی نداریم؟
▪️روزنامهنگاری تحقیقی در بستر تاریخ روزنامهنگاری ایران هیچوقت اقبال خوبی نیافته و هیچوقت نتوانسته بهعنوان یک جریان خودش را پیدا کند. هرگاه هم تلاشهایی صورت گرفته در همان نطفه خفه شده است. دلایل زیادی بر این عدم اقبال تأثیرگذار است. حسن نمکدوست تهرانی، روزنامهنگار و استاد ارتباطات معتقد است که روزنامهنگاری تحقیقی چون در برابر و علیه صاحبان قدرتهای نامشروع است، طبعاً چنین قدرتمندانی هم علاقهای به آن ندارند.
از متن:
▫️باید سازوکارهای اصلی انجام روزنامهنگاری تحقیقی وجود داشته باشد. مهمتر از همه، رسانههای آزاد، مستقل و کثرتگرا باید در جامعه وجود داشته باشند تا انتظار داشته باشیم بهلحاظ ساختاری زمینه برای روزنامهنگاری تحقیقی فراهم شود.
▫️رسانههایی میتوانند به روزنامهنگاری تحقیقی بپردازند که مستقل از قدرت و حاکمیت باشند، چون بخش عمدهای از اقتصاد، سیاست و فرهنگ جامعۀ ایرانی در چهارچوب منافع قدرت حکومت صورتبندی شدهاند.
▫️در ایران، عموم رسانههای کشور در مدیریت، متعلق به حکومت هستند و مالک و مدیر آنها حکومت است، از رادیو و تلویزیون گرفته تا خبرگزاریها و مطبوعات بزرگ که بخش اصلی جامعۀ رسانهای هستند. چاقو هم که دستۀ خود را نمیبرد.
▫️قانون مطبوعات ما اساساً حامی فعالیت رسانهای آزاد و مدافع روزنامهنگاری حرفهای نیست چه رسد بهطور خاص روزنامهنگاری تحقیقی.
▫️صداوسیما یک سازمان رسانهای غیرپاسخگوست که هرکاری میخواهد میکند و هیچکس هم نمیتواند بر آن نظارت جدی داشته باشد یا اگر تخلفی مرتکب شد پیگیری کند؟
▫️بسیاری از ابهاماتی که در قانون مطبوعات ما وجود دارد همواره علیه روزنامهنگاری مستقل تفسیر میشود.
▫️وقتی موارد روزنامهنگاری تحقیقی در ایران انگشتشمارند و این تلاشها در خیلی از مواقع نهتنها از جامعه پاداش نگرفتهاند بلکه سرکوب و تهدید شدهاند، بسیاری از کسانی که علاقهمند به این نوع کار بودهاند چنین نتیجه گرفتهاند که به سری که درد نمیکند نباید دستمال بست و نباید سراغ موضوعاتی رفت که بیش از آنکه به افشای پنهانکاری تعمدی توأم با فساد در جامعه بینجامد، دردسرساز شود.
▫️روزنامهنگاری تحقیقی یکی از سازوکارهایی که خیلی به آن نیاز دارد، استقلال تحریریهای در کنار استقلال رسانهای است. در عین حال همیشه باید یادمان باشد حرفهایگری روزنامهنگاری این است که در میان همین فضای تیره و پرغبار سانسور تاریخی که وجود دارد کورسویی پیدا کند و مسیر خود را ادامه دهد
▫️مادامی که در جامعۀ رسانهای و فضای ارتباطی کشور امکان این روزنامهنگاری بهلحاظ ساختاری، نهادی و تجربی وجود نداشته باشد و از این روزنامهنگاری از سوی جامعۀ رسانهای، حکومت و مردم حمایت نشود آموزش بهتنهایی نمیتواند کاری کند.
🗞منبع: گزیدهای از گفتوگویی با تیتر «چاقو دستۀ خود را نمیبرد»، منتشر شده در شماره 122 #ماهنامه_مدیریت_ارتباطات، تیر 1399
#آرشیو_مدیریت_ارتباطات
#روزنامهنگاری_تحقیقی
#وابستگی_رسانهها
👇👇👇
https://t.iss.one/cm_magazine
برای خواندن متن کامل گفتوگو به این لینک مراجعه کنید
▪️روزنامهنگاری تحقیقی در بستر تاریخ روزنامهنگاری ایران هیچوقت اقبال خوبی نیافته و هیچوقت نتوانسته بهعنوان یک جریان خودش را پیدا کند. هرگاه هم تلاشهایی صورت گرفته در همان نطفه خفه شده است. دلایل زیادی بر این عدم اقبال تأثیرگذار است. حسن نمکدوست تهرانی، روزنامهنگار و استاد ارتباطات معتقد است که روزنامهنگاری تحقیقی چون در برابر و علیه صاحبان قدرتهای نامشروع است، طبعاً چنین قدرتمندانی هم علاقهای به آن ندارند.
از متن:
▫️باید سازوکارهای اصلی انجام روزنامهنگاری تحقیقی وجود داشته باشد. مهمتر از همه، رسانههای آزاد، مستقل و کثرتگرا باید در جامعه وجود داشته باشند تا انتظار داشته باشیم بهلحاظ ساختاری زمینه برای روزنامهنگاری تحقیقی فراهم شود.
▫️رسانههایی میتوانند به روزنامهنگاری تحقیقی بپردازند که مستقل از قدرت و حاکمیت باشند، چون بخش عمدهای از اقتصاد، سیاست و فرهنگ جامعۀ ایرانی در چهارچوب منافع قدرت حکومت صورتبندی شدهاند.
▫️در ایران، عموم رسانههای کشور در مدیریت، متعلق به حکومت هستند و مالک و مدیر آنها حکومت است، از رادیو و تلویزیون گرفته تا خبرگزاریها و مطبوعات بزرگ که بخش اصلی جامعۀ رسانهای هستند. چاقو هم که دستۀ خود را نمیبرد.
▫️قانون مطبوعات ما اساساً حامی فعالیت رسانهای آزاد و مدافع روزنامهنگاری حرفهای نیست چه رسد بهطور خاص روزنامهنگاری تحقیقی.
▫️صداوسیما یک سازمان رسانهای غیرپاسخگوست که هرکاری میخواهد میکند و هیچکس هم نمیتواند بر آن نظارت جدی داشته باشد یا اگر تخلفی مرتکب شد پیگیری کند؟
▫️بسیاری از ابهاماتی که در قانون مطبوعات ما وجود دارد همواره علیه روزنامهنگاری مستقل تفسیر میشود.
▫️وقتی موارد روزنامهنگاری تحقیقی در ایران انگشتشمارند و این تلاشها در خیلی از مواقع نهتنها از جامعه پاداش نگرفتهاند بلکه سرکوب و تهدید شدهاند، بسیاری از کسانی که علاقهمند به این نوع کار بودهاند چنین نتیجه گرفتهاند که به سری که درد نمیکند نباید دستمال بست و نباید سراغ موضوعاتی رفت که بیش از آنکه به افشای پنهانکاری تعمدی توأم با فساد در جامعه بینجامد، دردسرساز شود.
▫️روزنامهنگاری تحقیقی یکی از سازوکارهایی که خیلی به آن نیاز دارد، استقلال تحریریهای در کنار استقلال رسانهای است. در عین حال همیشه باید یادمان باشد حرفهایگری روزنامهنگاری این است که در میان همین فضای تیره و پرغبار سانسور تاریخی که وجود دارد کورسویی پیدا کند و مسیر خود را ادامه دهد
▫️مادامی که در جامعۀ رسانهای و فضای ارتباطی کشور امکان این روزنامهنگاری بهلحاظ ساختاری، نهادی و تجربی وجود نداشته باشد و از این روزنامهنگاری از سوی جامعۀ رسانهای، حکومت و مردم حمایت نشود آموزش بهتنهایی نمیتواند کاری کند.
🗞منبع: گزیدهای از گفتوگویی با تیتر «چاقو دستۀ خود را نمیبرد»، منتشر شده در شماره 122 #ماهنامه_مدیریت_ارتباطات، تیر 1399
#آرشیو_مدیریت_ارتباطات
#روزنامهنگاری_تحقیقی
#وابستگی_رسانهها
👇👇👇
https://t.iss.one/cm_magazine
برای خواندن متن کامل گفتوگو به این لینک مراجعه کنید
Telegram
Forwarded from ماهنامه مديريت ارتباطات
◽️ازدواج، لزوماً تحقق عشق نیست
✍️فریدون صدیقی
▪️ادبیات رسانههای کاغذی- روزنامهها و مجلهها- برآمده کنش و واکنشهای اجتماعی در بستر گنجینه زبان و ادب فارسی است.
▪️این ادبیات تا همین دیروزهای نزدیک، کمی پاکیزهتر از امروز بود و هنوز هم تا حدودی هست. ادبیاتی که باید به صراحت آن را خردهادبیات دانست. چون در پهنه ادبیات جهانی متأسفانه حضوری بسیار ناچیز دارد.
▪️تا همین سالهای کمی نزدیک، ارتباطات محدود و دشوار بود. چون اینترنت غایب بود و دهکده جهانی در حال تکمیل برای گشایش بود. پس بدیهی بود که تولید ادبیات رسانههای کاغذی (چاپی) با تأمل، تأنی، بازخوانی و ویرایش بیشتری همراه باشد. چون وقت بسیار بود، یعنی روزنامهنویسی و مجلهنویسی در بردباری و بیداری خلق میشد.
▪️انتخاب موضوع، محتوا و ساختار اهمیت جدی داشت، زیرا موضوعات تنوع و کثرت حداقلی داشتند. چون پای رقیبی جدی در میان نبود. چون علوم به رشد فورانی نرسیده بود و ژنتیک و انفورماتیک سر به شورش برنداشته بودند و پای انفجار و انقلاب ارتباطات در میان نبود.
▪️بنابراین، روزنامهخوانی، مجلهخوانی و روزنامهنویسی بردبارانه بود. در چنین فضایی، دقت در نوشتن و چگونه نوشتن برای روزنامهها محترم بود و در هفتهنامهها و ماهنامهها و فصلنامهها که وقت دراز بود، وسواس، دقت و تأمل و پاکیزهنویسی بسی رایج و جایز بود و هنوز هم هست.
▪️اما، وقتی در دهکده کاملاً باز شد و شاهراههای ارتباطی چندمنظوره و متکثر شد، طبیعی بود تولیدات جدید ارتباطی، بهتدریج شکل سنتی خود را از دست بدهند. چون با بلوغ فضای مجازی، سرریز آن وارد رسانههای کاغذی (چاپی) شد یا میشود.
▪️فضای مجازی، نوشتن مجازی، روایت مجازی، نویسنده مجازی، حیطه تولید و تکثیر خود را چنان دور و درونی و بیپایان کرده است که افق رسانههای کاغذی (چاپی) بهتدریج در حال پیوستن به آفاق رسانههای مجازی است و این یعنی تسلیم تدریجی ادبیات رسانههای کاغذی (چاپی).
▪️باید بدانیم رفتارهای ناهنجار ادبی از کشمکشهای فرهنگی سرچشمه میگیرد و کشمکشهای فرهنگی نتیجه ابتکار، اختراع، ابداع و مکاشفههای علمی هم هست. وقتی سرعت قطار به 650کیلومتر میرسد، سرعت خواندن جایش را به شتاب در دیدن میدهد.
▪️آیا ادبیات مجازی، برآیند کارکرد تولیدات و رفتارهای نوین ارتباطی در مناسبات اجتماعی است؟ همینطور است، عصر رمان سر آمده، دوره «جنگ و صلح» و «کلیدر» سالهای سال پیش طی شد. قطار راه نیفتاده، رسیده است. تولید مینیمالها به جای داستانهای کوتاه یک شگفتی دلپذیر است.
▪️آیا ادبیات مجازی، تولیداتی حقیر، حداقلی، تنزلخواه و زرد هستند؟ به گمان من نه. چرا؟ چون بیانگر فکر، تفکر و خرد پیامنویسان آن هستند. چرا؟ چون هر کاهش و کاستی، زاییده قلت همبستگیهای فرهنگی است. یعنی گسست در واحدهای ارزشگذاری؛ یعنی نسل امروز در جهشهای شکاف نسلی، ادبیات خود را میسازد.
▪️گفتهاند ازدواج، لزوماً تحقق عشق نیست و گاه مغایر با هدف عشق است. بیان ساده موضوع، یعنی ادبیات فضای مجازی ممکن است بهرغم ما پیرمردها عشقکش باشد، اما برای آقایان و خانمهای مجازی چنین نیست. آنها بر این باورند که ادبیات رسانههای کاغذی (چاپی) به دوران کهنسالی رسیده است و نمیتواند عشقساز باشد.
▪️هماکنون تصاویر سخن میگویند. اشکال پیام میدهند. اشکال لزوماً شکل نوشتاری کلمات نیست. لطفاً نگاهی به نشانههای پایین تلفن همراهتان بیندازید (اموجی).
▪️ جایی برای پیرمردها نیست. پاکیزهنویسی برای نسل پسفردا، یعنی سرعت در انتقال پیام. پس لطفاً روی مخ جوانها راه نرویم و اصلاً هم نگران آنان نباشیم. نگران خودمان باشیم. آنان همین امروز در حال ساختن پسفردا هستند.
▪️آنان میدانند چاقو حتی اگر در غلاف باشد، باید تیز باشد. آنان میدانند با همین ادبیات مندرآوردی، با همین تتو روی تن در مکاشفه و ساخت جهان سادهتری هستند. حتی اگر قلب مثل ساعت بتپد. آنان مشغول نوشتن ادبیات برای قلبهایی هستند که هر موقع بخواهند بتپد، نه اینکه بیجهت بتپد.
🗞منبع: بخشی از مقالهای با تیتر «چاقو در غلاف هم باید تیز باشد»، منتشر شده در شماره 78 #ماهنامه_مدیریت_ارتباطات، آبان 1395
#آرشیو_مدیریت_ارتباطات
#روزنامهنگاری
#پاکیزهنویسی
برای خواندن متن کامل مقاله به این لینک مراجعه کنید
👇👇👇
https://t.iss.one/cm_magazine
✍️فریدون صدیقی
▪️ادبیات رسانههای کاغذی- روزنامهها و مجلهها- برآمده کنش و واکنشهای اجتماعی در بستر گنجینه زبان و ادب فارسی است.
▪️این ادبیات تا همین دیروزهای نزدیک، کمی پاکیزهتر از امروز بود و هنوز هم تا حدودی هست. ادبیاتی که باید به صراحت آن را خردهادبیات دانست. چون در پهنه ادبیات جهانی متأسفانه حضوری بسیار ناچیز دارد.
▪️تا همین سالهای کمی نزدیک، ارتباطات محدود و دشوار بود. چون اینترنت غایب بود و دهکده جهانی در حال تکمیل برای گشایش بود. پس بدیهی بود که تولید ادبیات رسانههای کاغذی (چاپی) با تأمل، تأنی، بازخوانی و ویرایش بیشتری همراه باشد. چون وقت بسیار بود، یعنی روزنامهنویسی و مجلهنویسی در بردباری و بیداری خلق میشد.
▪️انتخاب موضوع، محتوا و ساختار اهمیت جدی داشت، زیرا موضوعات تنوع و کثرت حداقلی داشتند. چون پای رقیبی جدی در میان نبود. چون علوم به رشد فورانی نرسیده بود و ژنتیک و انفورماتیک سر به شورش برنداشته بودند و پای انفجار و انقلاب ارتباطات در میان نبود.
▪️بنابراین، روزنامهخوانی، مجلهخوانی و روزنامهنویسی بردبارانه بود. در چنین فضایی، دقت در نوشتن و چگونه نوشتن برای روزنامهها محترم بود و در هفتهنامهها و ماهنامهها و فصلنامهها که وقت دراز بود، وسواس، دقت و تأمل و پاکیزهنویسی بسی رایج و جایز بود و هنوز هم هست.
▪️اما، وقتی در دهکده کاملاً باز شد و شاهراههای ارتباطی چندمنظوره و متکثر شد، طبیعی بود تولیدات جدید ارتباطی، بهتدریج شکل سنتی خود را از دست بدهند. چون با بلوغ فضای مجازی، سرریز آن وارد رسانههای کاغذی (چاپی) شد یا میشود.
▪️فضای مجازی، نوشتن مجازی، روایت مجازی، نویسنده مجازی، حیطه تولید و تکثیر خود را چنان دور و درونی و بیپایان کرده است که افق رسانههای کاغذی (چاپی) بهتدریج در حال پیوستن به آفاق رسانههای مجازی است و این یعنی تسلیم تدریجی ادبیات رسانههای کاغذی (چاپی).
▪️باید بدانیم رفتارهای ناهنجار ادبی از کشمکشهای فرهنگی سرچشمه میگیرد و کشمکشهای فرهنگی نتیجه ابتکار، اختراع، ابداع و مکاشفههای علمی هم هست. وقتی سرعت قطار به 650کیلومتر میرسد، سرعت خواندن جایش را به شتاب در دیدن میدهد.
▪️آیا ادبیات مجازی، برآیند کارکرد تولیدات و رفتارهای نوین ارتباطی در مناسبات اجتماعی است؟ همینطور است، عصر رمان سر آمده، دوره «جنگ و صلح» و «کلیدر» سالهای سال پیش طی شد. قطار راه نیفتاده، رسیده است. تولید مینیمالها به جای داستانهای کوتاه یک شگفتی دلپذیر است.
▪️آیا ادبیات مجازی، تولیداتی حقیر، حداقلی، تنزلخواه و زرد هستند؟ به گمان من نه. چرا؟ چون بیانگر فکر، تفکر و خرد پیامنویسان آن هستند. چرا؟ چون هر کاهش و کاستی، زاییده قلت همبستگیهای فرهنگی است. یعنی گسست در واحدهای ارزشگذاری؛ یعنی نسل امروز در جهشهای شکاف نسلی، ادبیات خود را میسازد.
▪️گفتهاند ازدواج، لزوماً تحقق عشق نیست و گاه مغایر با هدف عشق است. بیان ساده موضوع، یعنی ادبیات فضای مجازی ممکن است بهرغم ما پیرمردها عشقکش باشد، اما برای آقایان و خانمهای مجازی چنین نیست. آنها بر این باورند که ادبیات رسانههای کاغذی (چاپی) به دوران کهنسالی رسیده است و نمیتواند عشقساز باشد.
▪️هماکنون تصاویر سخن میگویند. اشکال پیام میدهند. اشکال لزوماً شکل نوشتاری کلمات نیست. لطفاً نگاهی به نشانههای پایین تلفن همراهتان بیندازید (اموجی).
▪️ جایی برای پیرمردها نیست. پاکیزهنویسی برای نسل پسفردا، یعنی سرعت در انتقال پیام. پس لطفاً روی مخ جوانها راه نرویم و اصلاً هم نگران آنان نباشیم. نگران خودمان باشیم. آنان همین امروز در حال ساختن پسفردا هستند.
▪️آنان میدانند چاقو حتی اگر در غلاف باشد، باید تیز باشد. آنان میدانند با همین ادبیات مندرآوردی، با همین تتو روی تن در مکاشفه و ساخت جهان سادهتری هستند. حتی اگر قلب مثل ساعت بتپد. آنان مشغول نوشتن ادبیات برای قلبهایی هستند که هر موقع بخواهند بتپد، نه اینکه بیجهت بتپد.
🗞منبع: بخشی از مقالهای با تیتر «چاقو در غلاف هم باید تیز باشد»، منتشر شده در شماره 78 #ماهنامه_مدیریت_ارتباطات، آبان 1395
#آرشیو_مدیریت_ارتباطات
#روزنامهنگاری
#پاکیزهنویسی
برای خواندن متن کامل مقاله به این لینک مراجعه کنید
👇👇👇
https://t.iss.one/cm_magazine
Forwarded from ماهنامه مديريت ارتباطات
◾️غرق شدن در خواب شیرین
✍️جواد افتاده
▫️روزانه چند پست یا «محتوا» برای یکدیگر ارسال میکنیم؟ چه پستهایی را بیشتر برای یکدیگر ارسال میکنیم؟ آیا به عواقب انتشار آن محتوا فکر میکنیم؟ آیا از منبع آن پست اطمینان داریم؟ اینها سؤالاتی است که کمتر از خودمان میپرسیم، و بیشتر ارسال میکنیم.
▫️امروز دیگر «محتوا، پادشاه است» به کلیشه تبدیل شده، محتوایی که بستر رسانۀ اینترنت را درنوردیده و بحثها و چالشهای زیادی در کشور و سراسر دنیا ایجاد کرده است؛ شاید به این دلیل که تعریف محتوا در پلتفرم اینترنت عوض شده است.
▫️تفاوت پلتفرم اینترنت با سایر رسانههای منتشرکنندۀ محتوا در این است که همه به صورت دیجیتالی به آن دسترسی دارند.
▫️به زبان ساده، شما با تولید محتوا در اینترنت برای خود هویت فردی میسازید؛ محتوا چه خوب باشد چه بد، هویت شما بر اساس آن شکل میگیرد یا تصور میشود. به همین دلیل است که کسبوکارها نیز به دنبال ایجاد یا توسعۀ هویت برند خود از طریق اینترنتاند.
▫️اینترنت علاوه بر تولید و توزیع پیام، به پردازش، مبادله و ذخیرۀ اطلاعات میپردازد که مؤید یک نهاد خصوصی، اما بهمثابه ارتباطات عمومی است.
▫️محتوا به زبان ساده، اطلاعات مبادله شده ارزشمندی را برای مخاطب یا کاربر نهایی ایجاد میکند. در دنیای امروز، تأکیدی که بر سرعت انتشار محتوا، نحوه استفادۀ مجدد و اقتباس از محتوا، در دسترس بودن محتوا در گسترهای وسیع و مواردی از این دست وجود دارد، از تأکید برای تولید محتوای جدید پیشی گرفته است.
▫️برای مؤلفان و ناشران محتوایی اصیل و بکر، اهمیت انتشار گسترده و سریع محتوا، بیش از اهمیت این موضوع است که محتوا صرفاً تولید شود.یعنی محتوایی که تولید شود، اما در سطح وسیع منتشر و دیده نشود، کارآمد نیست.
در دنیای کسبوکار میگویند شما یا محتوای مفید و حرفهای تولید کنید یا محتوا تولید نکنید! زیرا محتوای بیارزش باعث میشود تصویری که از برند یا هویت شما ایجاد میشود، بیارزش و سطح پایین باشد.
▫️شاید بهترین شکل و حرفهایترین رفتار این است که شما در حرفهای که تخصص یا فعالیت دارید محتوا تولید کنید! به عبارت دیگر، با انتشار محتوای حرفهای، شبکهای از افراد متخصص در حرفۀ خود را با محتوا درگیر کنید.
▫️شاید بتوان اینطور تصور کرد: محتوایی که در بستر اینترنت تولید میشود، کمتر برای سرگرمی است، مگر اینکه پلتفرم اینترنتی آن برای سرگرمی باشد. مثلاً کانالهای سرگرمیای که در آپارات یا یوتیوب ایجاد شدهاند.
▫️ اما، چرا شبکههای اجتماعی امروز به مهمترین ابزار سرگرمی جامعۀ ایران تبدیل شده است؟ آیا ما (حاکمیت یا دولت) ابزار و وسیلۀ سرگرمی برای جامعه ایجاد نکردهایم؟ از نگاهی دیگر، زمانی که افراد نتوانند در جامعه یا خانواده سرگرم شوند، از هر ابزار و بهانهای برای سرگرمی استفاده میکنند.
▫️اگر نتایج تحقیقات مختلف درباره رسانههای اجتماعی در ایران را مشاهده کنید، متوجه میشوید که مهمترین کارکرد رسانۀ اجتماعی در ایران سرگرمی است. البته، نه به این معنا که رسانههای اجتماعی در دنیا این کارکرد را ندارند، بلکه به این معنا که در ایران و سایر کشورهای در حال توسعه به اصلیترین و مهمترین کارکرد تبدیل شدهاند.
▫️ما چه در زمینۀ تولید محتوا و چه در زمینۀ استفاده از محتوا دچار «فقر» هستیم. در این گرداب، هیچکس بهتنهایی مقصر نیست؛ یعنی نه دولت بهتنهایی مقصر است و نه جامعه.
▫️همۀ ما به صورت فردی و اجتماعی مسئول این وضعیتیم. ما دچار خوابی بهظاهر شیرین هستیم که هر روز بیشتر در آن غرق میشویم.
🗞منبع: گزیدهای از مقالهای به نام «لطفاً این متن را فوروارد نکنید!»، منتشر شده در شماره 89 #ماهنامه_مدیریت_ارتباطات، مهر 1396
#آرشیو_مدیریت_ارتباطات
#شبکههای_اجتماعی
#تولید_محتوا
برای خواندن متن کامل مقاله به این لینک مراجعه کنید
👇👇👇
https://t.iss.one/cm_magazine
✍️جواد افتاده
▫️روزانه چند پست یا «محتوا» برای یکدیگر ارسال میکنیم؟ چه پستهایی را بیشتر برای یکدیگر ارسال میکنیم؟ آیا به عواقب انتشار آن محتوا فکر میکنیم؟ آیا از منبع آن پست اطمینان داریم؟ اینها سؤالاتی است که کمتر از خودمان میپرسیم، و بیشتر ارسال میکنیم.
▫️امروز دیگر «محتوا، پادشاه است» به کلیشه تبدیل شده، محتوایی که بستر رسانۀ اینترنت را درنوردیده و بحثها و چالشهای زیادی در کشور و سراسر دنیا ایجاد کرده است؛ شاید به این دلیل که تعریف محتوا در پلتفرم اینترنت عوض شده است.
▫️تفاوت پلتفرم اینترنت با سایر رسانههای منتشرکنندۀ محتوا در این است که همه به صورت دیجیتالی به آن دسترسی دارند.
▫️به زبان ساده، شما با تولید محتوا در اینترنت برای خود هویت فردی میسازید؛ محتوا چه خوب باشد چه بد، هویت شما بر اساس آن شکل میگیرد یا تصور میشود. به همین دلیل است که کسبوکارها نیز به دنبال ایجاد یا توسعۀ هویت برند خود از طریق اینترنتاند.
▫️اینترنت علاوه بر تولید و توزیع پیام، به پردازش، مبادله و ذخیرۀ اطلاعات میپردازد که مؤید یک نهاد خصوصی، اما بهمثابه ارتباطات عمومی است.
▫️محتوا به زبان ساده، اطلاعات مبادله شده ارزشمندی را برای مخاطب یا کاربر نهایی ایجاد میکند. در دنیای امروز، تأکیدی که بر سرعت انتشار محتوا، نحوه استفادۀ مجدد و اقتباس از محتوا، در دسترس بودن محتوا در گسترهای وسیع و مواردی از این دست وجود دارد، از تأکید برای تولید محتوای جدید پیشی گرفته است.
▫️برای مؤلفان و ناشران محتوایی اصیل و بکر، اهمیت انتشار گسترده و سریع محتوا، بیش از اهمیت این موضوع است که محتوا صرفاً تولید شود.یعنی محتوایی که تولید شود، اما در سطح وسیع منتشر و دیده نشود، کارآمد نیست.
در دنیای کسبوکار میگویند شما یا محتوای مفید و حرفهای تولید کنید یا محتوا تولید نکنید! زیرا محتوای بیارزش باعث میشود تصویری که از برند یا هویت شما ایجاد میشود، بیارزش و سطح پایین باشد.
▫️شاید بهترین شکل و حرفهایترین رفتار این است که شما در حرفهای که تخصص یا فعالیت دارید محتوا تولید کنید! به عبارت دیگر، با انتشار محتوای حرفهای، شبکهای از افراد متخصص در حرفۀ خود را با محتوا درگیر کنید.
▫️شاید بتوان اینطور تصور کرد: محتوایی که در بستر اینترنت تولید میشود، کمتر برای سرگرمی است، مگر اینکه پلتفرم اینترنتی آن برای سرگرمی باشد. مثلاً کانالهای سرگرمیای که در آپارات یا یوتیوب ایجاد شدهاند.
▫️ اما، چرا شبکههای اجتماعی امروز به مهمترین ابزار سرگرمی جامعۀ ایران تبدیل شده است؟ آیا ما (حاکمیت یا دولت) ابزار و وسیلۀ سرگرمی برای جامعه ایجاد نکردهایم؟ از نگاهی دیگر، زمانی که افراد نتوانند در جامعه یا خانواده سرگرم شوند، از هر ابزار و بهانهای برای سرگرمی استفاده میکنند.
▫️اگر نتایج تحقیقات مختلف درباره رسانههای اجتماعی در ایران را مشاهده کنید، متوجه میشوید که مهمترین کارکرد رسانۀ اجتماعی در ایران سرگرمی است. البته، نه به این معنا که رسانههای اجتماعی در دنیا این کارکرد را ندارند، بلکه به این معنا که در ایران و سایر کشورهای در حال توسعه به اصلیترین و مهمترین کارکرد تبدیل شدهاند.
▫️ما چه در زمینۀ تولید محتوا و چه در زمینۀ استفاده از محتوا دچار «فقر» هستیم. در این گرداب، هیچکس بهتنهایی مقصر نیست؛ یعنی نه دولت بهتنهایی مقصر است و نه جامعه.
▫️همۀ ما به صورت فردی و اجتماعی مسئول این وضعیتیم. ما دچار خوابی بهظاهر شیرین هستیم که هر روز بیشتر در آن غرق میشویم.
🗞منبع: گزیدهای از مقالهای به نام «لطفاً این متن را فوروارد نکنید!»، منتشر شده در شماره 89 #ماهنامه_مدیریت_ارتباطات، مهر 1396
#آرشیو_مدیریت_ارتباطات
#شبکههای_اجتماعی
#تولید_محتوا
برای خواندن متن کامل مقاله به این لینک مراجعه کنید
👇👇👇
https://t.iss.one/cm_magazine
Telegram
Forwarded from ماهنامه مديريت ارتباطات
◻️چرا همه نگران گوگل و فیسبوک شدهاند؟
✍️اميلي استورات
▪️ريزهدفگيري ابزار تبليغاتي قدرتمندي است كه به سياستمداراني همچون دونالد ترامپ، رئيسجمهور امريكا، اجازه ميدهد آگهيهايشان را فقط براي عدهاي خاص از گروههاي اجتماعي، يا حتي تعدادي مشخص از افراد در فضاي اينترنت، منتشر كنند.
▪️در یک سال اخیر گوگل و توييتر پيشقدم شدهاند كه سياستهاي پذيرش آگهيهاي سياسي خود را تا حدي اصلاح كنند.
▪️نگراني اصلي كمپانيهاي فناوري اطلاعات اين است كه در نهايت چگونه بايد بر محتواي گمراهكننده و افراطي كه بهصورتی كاملاً طبیعی و بدون پرداخت پول در شبكههايشان منتشر شده است و تقريباً در اختيار كل مخاطبان قرار ميگيرد، نظارت كنند.
▪️با این حال هواداران سياست محدودسازي «ريزهدفگيري» معتقدند كه اقدام گوگل ميتواند تا حدي جلوي عملكردهاي بد برخي فعالان سياسي را در انتشار آگهيهاي سفارشي با محتواي فريبدهنده و گمراهكننده بگيرد.
▪️بر اساس اين ايده، اگر محدودۀ انتشار يك آگهي با محتواي گمراهكننده يا منفي گستردهتر شود، احتمال ديده شدن آن توسط افراد بيشتري ممكن ميشود و گروههاي مخالف و مستقل امكان بيشتري براي پيگيري و پاسخگويي به آن را پيدا ميكنند.
▪️اما همه از محدود كردن تكنيك «ريزهدفگيري» راضي نيستند؛ گروهي از منتقدان معتقدند كه اين اقدام ميتواند باعث شود گروههاي سياسي ثروتمندتر كه ميتوانند با خريد آگهيهاي تلويزيوني گرانقيمت پيام خود را به گروههاي بزرگتري از شهروندان برسانند، از طريق اين اقدام توان بيشتري پيدا كنند.
▪️مشكل عميقتر در مورد فيسبوك، توييتر و گوگل همچنان پابرجاست: محتواي رايگاني كه اطلاعات نادرست، تحريككننده، خشونتبار و آزاردهنده در اختيار كاربران قرار ميدهد و بدون هيچ نظارتي در سراسر بسترهاي اينترنت در حال نشر و بازنشر است.
▪️ گوگل هرچند حاضر است در مورد ريزهدفگيري و سفارشيسازي اگهيهاي سياسي اصلاحاتي انجام دهد، در مورد نحوۀ عملكرد يوتيوب در نمايش ويدئوهاي پيشنهادي و پخش خودكار ويدئوي بعدي كه خيلي اوقات ميتواند محتوايي افراطيتر و راديكالتر داشته باشد، توضيحي نميدهد.
▪️در شرايطي كه همۀ ما از اين صحبت ميكنيم كه آيا فيسبوك بايد به سياستمداران اجازه دهد كه در آگهيهايشان اظهارات كذب مطرح كنند يا نه، هيچكس صحبتي از اين نميكند كه چگونه ميتوان جلوي بازنشر اخبار جعلي، اطلاعات نادرست و تصويرنوشتههاي برانگيزاننده در اين شبكۀ اجتماعي را گرفت كه بدون هيچ نظارتي در حال پخش هستند.
▪️توييتر جلوي تبليغات سياسي را ميگيرد، اما مشكل بزرگ اين شبكۀ اجتماعي اين است كه چگونه جلوي انتشار نفرت را بگيرد، آن هم در حالي كه آزار و اذيت بهصورتی روزافزون دائماً در اين شبكۀ اجتماعي جريان دارد.
▪️ريزهدفگيري هميشه وجود داشته است، فقط كافي است به بروشورهاي تبليغاتي فيزيكي كه هنوز از طريق پست ارسال ميشوند دقت كنيد.
▪️آنچه اينترنت انجام داده است تقويت استفاده از اين ابزار است. تمركز بر آگهيهاي سياسي شايد بتواند يك مشكل را حل كند، اما نميتواند به حل مسئلۀ نقش كمپانيهاي معظم فناوري در گفتمان سياسي و دموكراسي جهان امروز كمكي كند.
🗞منبع: بخشی از مقالهای به نام «ریزهدفگیری خطرناک»، منتشر شده در شماره 117 #ماهنامه_مدیریت_ارتباطات، بهمن 1398
#آرشیو_مدیریت_ارتباطات
#شبکههای_اجتماعی
#تبلیغات_سیاسی
برای خواندن متن کامل مقاله به این لینک مراجعه کنید
✍️اميلي استورات
▪️ريزهدفگيري ابزار تبليغاتي قدرتمندي است كه به سياستمداراني همچون دونالد ترامپ، رئيسجمهور امريكا، اجازه ميدهد آگهيهايشان را فقط براي عدهاي خاص از گروههاي اجتماعي، يا حتي تعدادي مشخص از افراد در فضاي اينترنت، منتشر كنند.
▪️در یک سال اخیر گوگل و توييتر پيشقدم شدهاند كه سياستهاي پذيرش آگهيهاي سياسي خود را تا حدي اصلاح كنند.
▪️نگراني اصلي كمپانيهاي فناوري اطلاعات اين است كه در نهايت چگونه بايد بر محتواي گمراهكننده و افراطي كه بهصورتی كاملاً طبیعی و بدون پرداخت پول در شبكههايشان منتشر شده است و تقريباً در اختيار كل مخاطبان قرار ميگيرد، نظارت كنند.
▪️با این حال هواداران سياست محدودسازي «ريزهدفگيري» معتقدند كه اقدام گوگل ميتواند تا حدي جلوي عملكردهاي بد برخي فعالان سياسي را در انتشار آگهيهاي سفارشي با محتواي فريبدهنده و گمراهكننده بگيرد.
▪️بر اساس اين ايده، اگر محدودۀ انتشار يك آگهي با محتواي گمراهكننده يا منفي گستردهتر شود، احتمال ديده شدن آن توسط افراد بيشتري ممكن ميشود و گروههاي مخالف و مستقل امكان بيشتري براي پيگيري و پاسخگويي به آن را پيدا ميكنند.
▪️اما همه از محدود كردن تكنيك «ريزهدفگيري» راضي نيستند؛ گروهي از منتقدان معتقدند كه اين اقدام ميتواند باعث شود گروههاي سياسي ثروتمندتر كه ميتوانند با خريد آگهيهاي تلويزيوني گرانقيمت پيام خود را به گروههاي بزرگتري از شهروندان برسانند، از طريق اين اقدام توان بيشتري پيدا كنند.
▪️مشكل عميقتر در مورد فيسبوك، توييتر و گوگل همچنان پابرجاست: محتواي رايگاني كه اطلاعات نادرست، تحريككننده، خشونتبار و آزاردهنده در اختيار كاربران قرار ميدهد و بدون هيچ نظارتي در سراسر بسترهاي اينترنت در حال نشر و بازنشر است.
▪️ گوگل هرچند حاضر است در مورد ريزهدفگيري و سفارشيسازي اگهيهاي سياسي اصلاحاتي انجام دهد، در مورد نحوۀ عملكرد يوتيوب در نمايش ويدئوهاي پيشنهادي و پخش خودكار ويدئوي بعدي كه خيلي اوقات ميتواند محتوايي افراطيتر و راديكالتر داشته باشد، توضيحي نميدهد.
▪️در شرايطي كه همۀ ما از اين صحبت ميكنيم كه آيا فيسبوك بايد به سياستمداران اجازه دهد كه در آگهيهايشان اظهارات كذب مطرح كنند يا نه، هيچكس صحبتي از اين نميكند كه چگونه ميتوان جلوي بازنشر اخبار جعلي، اطلاعات نادرست و تصويرنوشتههاي برانگيزاننده در اين شبكۀ اجتماعي را گرفت كه بدون هيچ نظارتي در حال پخش هستند.
▪️توييتر جلوي تبليغات سياسي را ميگيرد، اما مشكل بزرگ اين شبكۀ اجتماعي اين است كه چگونه جلوي انتشار نفرت را بگيرد، آن هم در حالي كه آزار و اذيت بهصورتی روزافزون دائماً در اين شبكۀ اجتماعي جريان دارد.
▪️ريزهدفگيري هميشه وجود داشته است، فقط كافي است به بروشورهاي تبليغاتي فيزيكي كه هنوز از طريق پست ارسال ميشوند دقت كنيد.
▪️آنچه اينترنت انجام داده است تقويت استفاده از اين ابزار است. تمركز بر آگهيهاي سياسي شايد بتواند يك مشكل را حل كند، اما نميتواند به حل مسئلۀ نقش كمپانيهاي معظم فناوري در گفتمان سياسي و دموكراسي جهان امروز كمكي كند.
🗞منبع: بخشی از مقالهای به نام «ریزهدفگیری خطرناک»، منتشر شده در شماره 117 #ماهنامه_مدیریت_ارتباطات، بهمن 1398
#آرشیو_مدیریت_ارتباطات
#شبکههای_اجتماعی
#تبلیغات_سیاسی
برای خواندن متن کامل مقاله به این لینک مراجعه کنید
Telegram
🔸حقایق وارونه امپراتوریهای رسانهای
#نیوشا_طبیبی
دیکتاتوری غلیظ و شدید و بیرحمانهای توسط رسانهها و گروههای پنهان سیاسی در جوامع غربی برقرار است. این نظام خشن و بیرحم که از حدود و منافع خود - یعنی سرمایهداری کلان - تا قتلعام انسانها دفاع میکند، خود را با زیور دقیق و ظریفی از شعارهای دموکراسی و لیبرالیسم و آزادی بیان آراسته است.
▪️مردم آزادند که از دولت و سیاستمداران انتقاد کنند، حتی فحش بدهند و خود را خالی کنند. این فقط ظاهر ماجراست.
▪️صاحبان رسانهها و سرمایهها برای تشفی خاطر تودهها این اجازه را دادهاند. اما تشکیک در اخبار و تبلیغات دروغین آنها مجازاتهای قانونی و آشکار و پیامدهای پنهانی و شدید و عمیقی دارد.
▪️در حقیقت غذا، انرژی و اطلاعرسانی سه حوزهای هستند که در دست کسانی قرار گرفتهاند که مصمم هستند تمامی بشریت را به زانو درآورند و کل جهان را زیر سلطه بکشند.
▪️در چند دهۀ اخیر حوزۀ رسانه و ارتباطات اهمیتی بیش از آن دوی دیگر پیدا کرد و نخبگان سلطهجو، آن را بهمثابه ابزاری برای تحقق هدف خود به بهترین شکل ممکن به کار گرفتهاند.
▪️برای مردم عامی امریکا تلویزیون چیزی بیش از یک وسیلۀ سرگرمی است. تلویزیون مرجع و مقتدا و منبع خبری و راهنما و رهبرشان است. بهترین ساعات یک امریکایی جلوی تلویزیون میگذرد. آنها بهسادگی و بهراحتی آنچه را در تلویزیون میبینند و میشنوند باور و به آن عقیده پیدا میکنند.
▪️اعمال سانسور نیز قواعد خاص خود را دارد. نرم و بیسروصداست؛ یعنی بهجای آنکه روزنامه یا رسانهای که صدای حقیقتجویان را میرساند توقیف کنند، آن را زیر خروارها خبر دروغ و تهمت و جنگ روانی خفه میکنند.
▪️دستورالعمل در تمامی این رسانهها، اعم از مجازی و روزنامه و تلویزیون یکی است؛ نباید صدای حقیقت به گوش مردم دنیا برسد. باید جادوی دروغپردازی هالیوودی و رسانهای غربی برقرار بماند و مردم نباید از تأثیر این جادو رها شوند؛ خلسه باید ادامه پیدا کند.
▪️تحقیق درباره نقش مخرب صنعت گوشت در محیطزیست جهانی، آلودن آبها و افزایش گازهای گلخانهای و گرمایش زمین در ایالات متحده با سانسور شدید و البته مخفیانهای مواجه است.
▪️این دیکتاتوری رسانهای که خفقانی واقعی و جانکاه را به جامعۀ جهانی تحمیل کرده، چهل سال است که پروژۀ ضدایرانی را نیز در دستور کار خود دارد.
▪️این یک حقیقت است که امپراتوری رسانهای فراگیر جهانی سالیان درازی است که حقایق را وارونه جلوه میدهد.
🗞منبع: بخشی از مقالهای به نام «آزادی بیان دروغین، دیکتاتوری حقیقی»، منتشر شده در شماره ١١۶ #ماهنامه_مدیریت_ارتباطات، دی ١٣٩٨
#آرشیو_مدیریت_ارتباطات
#آزادی_رسانه
#سانسور
برای خواندن متن کامل مقاله، به این لینک مراجعه کنید
https://t.iss.one/cm_magazine
#نیوشا_طبیبی
دیکتاتوری غلیظ و شدید و بیرحمانهای توسط رسانهها و گروههای پنهان سیاسی در جوامع غربی برقرار است. این نظام خشن و بیرحم که از حدود و منافع خود - یعنی سرمایهداری کلان - تا قتلعام انسانها دفاع میکند، خود را با زیور دقیق و ظریفی از شعارهای دموکراسی و لیبرالیسم و آزادی بیان آراسته است.
▪️مردم آزادند که از دولت و سیاستمداران انتقاد کنند، حتی فحش بدهند و خود را خالی کنند. این فقط ظاهر ماجراست.
▪️صاحبان رسانهها و سرمایهها برای تشفی خاطر تودهها این اجازه را دادهاند. اما تشکیک در اخبار و تبلیغات دروغین آنها مجازاتهای قانونی و آشکار و پیامدهای پنهانی و شدید و عمیقی دارد.
▪️در حقیقت غذا، انرژی و اطلاعرسانی سه حوزهای هستند که در دست کسانی قرار گرفتهاند که مصمم هستند تمامی بشریت را به زانو درآورند و کل جهان را زیر سلطه بکشند.
▪️در چند دهۀ اخیر حوزۀ رسانه و ارتباطات اهمیتی بیش از آن دوی دیگر پیدا کرد و نخبگان سلطهجو، آن را بهمثابه ابزاری برای تحقق هدف خود به بهترین شکل ممکن به کار گرفتهاند.
▪️برای مردم عامی امریکا تلویزیون چیزی بیش از یک وسیلۀ سرگرمی است. تلویزیون مرجع و مقتدا و منبع خبری و راهنما و رهبرشان است. بهترین ساعات یک امریکایی جلوی تلویزیون میگذرد. آنها بهسادگی و بهراحتی آنچه را در تلویزیون میبینند و میشنوند باور و به آن عقیده پیدا میکنند.
▪️اعمال سانسور نیز قواعد خاص خود را دارد. نرم و بیسروصداست؛ یعنی بهجای آنکه روزنامه یا رسانهای که صدای حقیقتجویان را میرساند توقیف کنند، آن را زیر خروارها خبر دروغ و تهمت و جنگ روانی خفه میکنند.
▪️دستورالعمل در تمامی این رسانهها، اعم از مجازی و روزنامه و تلویزیون یکی است؛ نباید صدای حقیقت به گوش مردم دنیا برسد. باید جادوی دروغپردازی هالیوودی و رسانهای غربی برقرار بماند و مردم نباید از تأثیر این جادو رها شوند؛ خلسه باید ادامه پیدا کند.
▪️تحقیق درباره نقش مخرب صنعت گوشت در محیطزیست جهانی، آلودن آبها و افزایش گازهای گلخانهای و گرمایش زمین در ایالات متحده با سانسور شدید و البته مخفیانهای مواجه است.
▪️این دیکتاتوری رسانهای که خفقانی واقعی و جانکاه را به جامعۀ جهانی تحمیل کرده، چهل سال است که پروژۀ ضدایرانی را نیز در دستور کار خود دارد.
▪️این یک حقیقت است که امپراتوری رسانهای فراگیر جهانی سالیان درازی است که حقایق را وارونه جلوه میدهد.
🗞منبع: بخشی از مقالهای به نام «آزادی بیان دروغین، دیکتاتوری حقیقی»، منتشر شده در شماره ١١۶ #ماهنامه_مدیریت_ارتباطات، دی ١٣٩٨
#آرشیو_مدیریت_ارتباطات
#آزادی_رسانه
#سانسور
برای خواندن متن کامل مقاله، به این لینک مراجعه کنید
https://t.iss.one/cm_magazine
Telegram
#فتوژورنالیسم #عکاسانه
🔸عکسهای جنگ نیازی به توضیح ندارند
▫️#علی_فریدونی، عکاس خبرگزاری ایرنا یکی از عکاسان تجربی و البته مطرح هشت سال دفاع مقدس است که از ابتدا تا انتهای جنگ در جبههها حضور داشته و نزدیک به ٢٠٠ هزار فریم عکس از جنگ تهیه کرده است. عکسهای این عکاس که هماکنون مشغول آرشیو عکسهای خود و همکارانش در خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران است، در بسیاری از مسابقات بینالمللی جایزه گرفتهاند. بخشی از گفتوگوی #مدیریت_ارتباطات با او را میخوانید.
از متن:
▫️بعد از تشکیل ستاد تبلیغات جنگ، از ایرنا دو عکاس باید به منطقه اعزام میشدند. عکاسهای ایرنا که بازمانده عکاسهای تشریفاتی شاه بودند، در ابتدا نپذیرفتند.
▫️شیوه کاری ما بدین گونه بود که برای عملیات میرفتیم و ١٠ تا ١۵ روز آنجا بودیم و برمیگشتیم.
▫️نگاتیوها را دو روز یکبار که به قرارگاه میآمدیم، بستهبندی میکردیم و به تدارکاتچی میدادیم و او آنها را به ترمینال اهواز میبرد و از آنجا به تهران خبر میدادیم که نگاتیوهای جدیدی فرستادیم و بچههای عکس نگاتیوها را در تهران تحویل میگرفتند و سردبیر آنها را شمارهبندی میکرد و برای چاپ ارسال میشد. این عکسها همچنین برای مطبوعات محدود آن زمان هم فرستاده میشد.
▫️غنیترین #آرشیو_عکس از زمان جنگ تحمیلی در خبرگزاری #ایرنا است. هماکنون از حدود دو میلیون و ٨٠٠ هزار فریم عکس قدیمی، یک میلیون آن مربوط به جنگ است.
▫️آن زمان روزنامهها یک یا دو خبرنگار و یک عکاس برای عملیات اعزام میکردند.
▫️#عکاسان به درخواست خود وارد یک محور میشدند اما سعی میشد نیروهایی که جسورتر و با تجربهتر هستند، به محورهای اصلی بروند.
▫️تمام #عکاسی_جنگ در ایران بستگی به خود #عکاس و تواناییها و جسارتهای او داشت. من به جرأت میتوانم بگویم کل عکاسان جنگ که توانستند آثار ماندنی از خود به جا بگذارند، به ٢٠ نفر نمیرسند.
▫️تمام عملیاتها مهم بودند اما فتحالمبین در روز اول عید که وسیعترین عملیات در دشت عباس بود و 18 هزار اسیر گرفتیم، اهمیت ویژهای داشت. در آن زمان دوربینهای ما خیلی معمولی و امکاناتمان حداقلی بود.
▫️در عکاسی تمام تلاشمان این بود که عکسها طبیعی باشند و نیازی به توضیح نداشته باشند.
▫️در عملیات رمضان که سه بار شکست خوردیم، عکسهای ماندگاری گرفتیم، بهخصوص لحظه شهادت رزمندهها در میدان مین را داشتیم که هیچوقت تکرار نشد.
▫️عکسی دارم که نشان میدهد رزمنده دستهایش به نشانه اللهاکبر به سمت بالا مشت شده است. این عکس عجیبترین عکسی بود که گرفتم. یادم میآید وقتی آن رزمنده را میخواستند ببرند، دستش را شکاندند تا در کنار بدنش قرار بگیرد.
#آرشیو_مدیریت_ارتباطات
#دفاع_مقدس #عکاسی_جنگ
برای خواندن متن کامل گفتوگو به این لینک مراجعه کنید
https://t.iss.one/cm_magazine
🔸عکسهای جنگ نیازی به توضیح ندارند
▫️#علی_فریدونی، عکاس خبرگزاری ایرنا یکی از عکاسان تجربی و البته مطرح هشت سال دفاع مقدس است که از ابتدا تا انتهای جنگ در جبههها حضور داشته و نزدیک به ٢٠٠ هزار فریم عکس از جنگ تهیه کرده است. عکسهای این عکاس که هماکنون مشغول آرشیو عکسهای خود و همکارانش در خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران است، در بسیاری از مسابقات بینالمللی جایزه گرفتهاند. بخشی از گفتوگوی #مدیریت_ارتباطات با او را میخوانید.
از متن:
▫️بعد از تشکیل ستاد تبلیغات جنگ، از ایرنا دو عکاس باید به منطقه اعزام میشدند. عکاسهای ایرنا که بازمانده عکاسهای تشریفاتی شاه بودند، در ابتدا نپذیرفتند.
▫️شیوه کاری ما بدین گونه بود که برای عملیات میرفتیم و ١٠ تا ١۵ روز آنجا بودیم و برمیگشتیم.
▫️نگاتیوها را دو روز یکبار که به قرارگاه میآمدیم، بستهبندی میکردیم و به تدارکاتچی میدادیم و او آنها را به ترمینال اهواز میبرد و از آنجا به تهران خبر میدادیم که نگاتیوهای جدیدی فرستادیم و بچههای عکس نگاتیوها را در تهران تحویل میگرفتند و سردبیر آنها را شمارهبندی میکرد و برای چاپ ارسال میشد. این عکسها همچنین برای مطبوعات محدود آن زمان هم فرستاده میشد.
▫️غنیترین #آرشیو_عکس از زمان جنگ تحمیلی در خبرگزاری #ایرنا است. هماکنون از حدود دو میلیون و ٨٠٠ هزار فریم عکس قدیمی، یک میلیون آن مربوط به جنگ است.
▫️آن زمان روزنامهها یک یا دو خبرنگار و یک عکاس برای عملیات اعزام میکردند.
▫️#عکاسان به درخواست خود وارد یک محور میشدند اما سعی میشد نیروهایی که جسورتر و با تجربهتر هستند، به محورهای اصلی بروند.
▫️تمام #عکاسی_جنگ در ایران بستگی به خود #عکاس و تواناییها و جسارتهای او داشت. من به جرأت میتوانم بگویم کل عکاسان جنگ که توانستند آثار ماندنی از خود به جا بگذارند، به ٢٠ نفر نمیرسند.
▫️تمام عملیاتها مهم بودند اما فتحالمبین در روز اول عید که وسیعترین عملیات در دشت عباس بود و 18 هزار اسیر گرفتیم، اهمیت ویژهای داشت. در آن زمان دوربینهای ما خیلی معمولی و امکاناتمان حداقلی بود.
▫️در عکاسی تمام تلاشمان این بود که عکسها طبیعی باشند و نیازی به توضیح نداشته باشند.
▫️در عملیات رمضان که سه بار شکست خوردیم، عکسهای ماندگاری گرفتیم، بهخصوص لحظه شهادت رزمندهها در میدان مین را داشتیم که هیچوقت تکرار نشد.
▫️عکسی دارم که نشان میدهد رزمنده دستهایش به نشانه اللهاکبر به سمت بالا مشت شده است. این عکس عجیبترین عکسی بود که گرفتم. یادم میآید وقتی آن رزمنده را میخواستند ببرند، دستش را شکاندند تا در کنار بدنش قرار بگیرد.
#آرشیو_مدیریت_ارتباطات
#دفاع_مقدس #عکاسی_جنگ
برای خواندن متن کامل گفتوگو به این لینک مراجعه کنید
https://t.iss.one/cm_magazine
Telegram
ماهنامه مديريت ارتباطات
ماهنامه مدیریت ارتباطات
نشریه تخصصی حوزه ارتباطات، رسانه، روابطعمومی، جامعه اطلاعاتی و تبلیغات
مدیرمسئول: امیرعباس تقیپور
سردبیر: علی ورامینی
ادمین:
@majalleh2
تلفن:
۰۲۱۸۸۳۵۶۰۷۶
نشریه تخصصی حوزه ارتباطات، رسانه، روابطعمومی، جامعه اطلاعاتی و تبلیغات
مدیرمسئول: امیرعباس تقیپور
سردبیر: علی ورامینی
ادمین:
@majalleh2
تلفن:
۰۲۱۸۸۳۵۶۰۷۶
Forwarded from ماهنامه مديريت ارتباطات
◾️یادی از سخنگوی ستاد تبلیغات جنگ
▪️احمد بورقانی در اولین کنکور بعد از انقلاب شرکت کرد و بهرغم علاقه برای ادامه تحصیل در رشته زبان و ادبیات فارسی، رشته جغرافیا را برگزید و به دانشگاه فردوسی مشهد رفت.
▪️انقلاب فرهنگی و تعطیلی دانشگاه ها، بورقانی را به تهران کشاند و او شغل پدر را پیشه گرفت و سرگرم کار بنایی شد. هنوز چند روزی از اشتغال به حرفه قدیمی نگذشته بود که از سوی برخی دوستان دعوت به همراهی در خبرگزاری جمهوری اسلامی فعلی و خبرگزاری پارس آن زمان شد.
▪️سیدکمال خرازی در تیرماه 1359 حکم سرپرستی خبرگزاری پارس را از شورای انقلاب دریافت کرد و بورقانی همراه با جمعی دیگر از جوانان علاقهمند که عمده آنها دانشجو بودند، از همان روزهای نخست فعالیت خود را در خبرگزاری پارس آغاز کرد.
▪️این دانشجویان بعد از طی یک دوره آموزشی فشرده خبر و شرکت در آزمون، در گروههای مختلف خبرگزاری تقسیم شدند. بورقانی نیز به گروه سیاسی رفت.
▪️هنوز چند ماهی از اشتغال او در گروه سیاسی نگذشته بود که مسئولیت دبیری اخبار گروه سیاسی به بورقانی واگذار شد و بعد از گذشت کمتر از یکسال بورقانی عملاً سردبیر گروه سیاسی خبرگزاری پارس شد.
▪️بورقانی در سال 1363 سردبیر ارشد خبرگزاری جمهوری اسلامی شد و این اختیار را به دست آورد که بر کلیه گروههای خبری و تحریریه خبرگزاری نظارت و مدیریت کند. او بعد از مدتی به سمت مدیر اخبار خبرگزاری جمهوری اسلامی منصوب شد.
▪️در همه این دوره، جنگ در کشور جریان داشت و پوشش اخبار آن با ضرورت رعایت جوانب مختلف کار، اصلیترین وظیفه خبرگزاری بود.
▪️او از اولین نفراتی بود که از تدارک رزمندگان اسلام برای عملیات جدید مطلع میشد و باید با رعایت جوانب مختلف احتیاطی و اتخاذ تدابیر ویژه، گروههای خبری را قبل از عملیات عازم ناحیه نبرد میکرد و در صورت ضرورت خود نیز به آنان میپیوست.
▪️بورقانی شیرینی لحظات کاریاش در خبرگزاری را انتشار اخبار پیروزی و توفیق رزمندگان اسلام و تلخترین آن را انعکاس اخبار ناکامیها عنوان میکرد.
▪️او یکبار از گزارش 60 صفحهای یاد میکرد که بهعنوان تلخترین گزارش عمر خبری او باقی مانده و آن گزارشی است که از علل شکست عملیات والفجر مقدماتی تهیه کرده است؛ عملیاتی که همراه با سایر همکارانش یک ماه قبل از شروع عملیات و دو هفته بعد از شکست آن در جبهه حضور داشته و شاهد مصائب و دشواریهای آن بود. این گزارش تنها در یک نسخه تهیه و برای امام خمینی (ره) به عنوان فرمانده کل قوا ارسال شد.
▪️بورقانی در سال 1366 خبرگزاری جمهوری اسلامی را به شکل موقت ترک کرد و به ستاد تبلیغات جنگ رفت. او هر چند طی سالهای پیشین آن در شوراها و جلسات مختلف این ستاد مشارکت فعالی داشت اما این بار به سمت سخنگوی ستاد تبلیغات جنگ منصوب شد و مسئولیت اطلاعرسانی اخبار جنگ را به عهده گرفت. او تا پایان جنگ در این سمت باقی ماند و سپس به خبرگزاری جمهوری اسلامی بازگشت.
🗞منبع: گزیدهای از مقالهای نوشته سهامالدین بورقانی، منتشر شده در شماره 4 #ماهنامه_مدیریت_ارتباطات، شهریور 1389
#آرشیو_مدیریت_ارتباطات
#ستاد_تبلیغات_جنگ
#احمد_بورقانی
👇👇👇
https://t.iss.one/cm_magazine
▪️احمد بورقانی در اولین کنکور بعد از انقلاب شرکت کرد و بهرغم علاقه برای ادامه تحصیل در رشته زبان و ادبیات فارسی، رشته جغرافیا را برگزید و به دانشگاه فردوسی مشهد رفت.
▪️انقلاب فرهنگی و تعطیلی دانشگاه ها، بورقانی را به تهران کشاند و او شغل پدر را پیشه گرفت و سرگرم کار بنایی شد. هنوز چند روزی از اشتغال به حرفه قدیمی نگذشته بود که از سوی برخی دوستان دعوت به همراهی در خبرگزاری جمهوری اسلامی فعلی و خبرگزاری پارس آن زمان شد.
▪️سیدکمال خرازی در تیرماه 1359 حکم سرپرستی خبرگزاری پارس را از شورای انقلاب دریافت کرد و بورقانی همراه با جمعی دیگر از جوانان علاقهمند که عمده آنها دانشجو بودند، از همان روزهای نخست فعالیت خود را در خبرگزاری پارس آغاز کرد.
▪️این دانشجویان بعد از طی یک دوره آموزشی فشرده خبر و شرکت در آزمون، در گروههای مختلف خبرگزاری تقسیم شدند. بورقانی نیز به گروه سیاسی رفت.
▪️هنوز چند ماهی از اشتغال او در گروه سیاسی نگذشته بود که مسئولیت دبیری اخبار گروه سیاسی به بورقانی واگذار شد و بعد از گذشت کمتر از یکسال بورقانی عملاً سردبیر گروه سیاسی خبرگزاری پارس شد.
▪️بورقانی در سال 1363 سردبیر ارشد خبرگزاری جمهوری اسلامی شد و این اختیار را به دست آورد که بر کلیه گروههای خبری و تحریریه خبرگزاری نظارت و مدیریت کند. او بعد از مدتی به سمت مدیر اخبار خبرگزاری جمهوری اسلامی منصوب شد.
▪️در همه این دوره، جنگ در کشور جریان داشت و پوشش اخبار آن با ضرورت رعایت جوانب مختلف کار، اصلیترین وظیفه خبرگزاری بود.
▪️او از اولین نفراتی بود که از تدارک رزمندگان اسلام برای عملیات جدید مطلع میشد و باید با رعایت جوانب مختلف احتیاطی و اتخاذ تدابیر ویژه، گروههای خبری را قبل از عملیات عازم ناحیه نبرد میکرد و در صورت ضرورت خود نیز به آنان میپیوست.
▪️بورقانی شیرینی لحظات کاریاش در خبرگزاری را انتشار اخبار پیروزی و توفیق رزمندگان اسلام و تلخترین آن را انعکاس اخبار ناکامیها عنوان میکرد.
▪️او یکبار از گزارش 60 صفحهای یاد میکرد که بهعنوان تلخترین گزارش عمر خبری او باقی مانده و آن گزارشی است که از علل شکست عملیات والفجر مقدماتی تهیه کرده است؛ عملیاتی که همراه با سایر همکارانش یک ماه قبل از شروع عملیات و دو هفته بعد از شکست آن در جبهه حضور داشته و شاهد مصائب و دشواریهای آن بود. این گزارش تنها در یک نسخه تهیه و برای امام خمینی (ره) به عنوان فرمانده کل قوا ارسال شد.
▪️بورقانی در سال 1366 خبرگزاری جمهوری اسلامی را به شکل موقت ترک کرد و به ستاد تبلیغات جنگ رفت. او هر چند طی سالهای پیشین آن در شوراها و جلسات مختلف این ستاد مشارکت فعالی داشت اما این بار به سمت سخنگوی ستاد تبلیغات جنگ منصوب شد و مسئولیت اطلاعرسانی اخبار جنگ را به عهده گرفت. او تا پایان جنگ در این سمت باقی ماند و سپس به خبرگزاری جمهوری اسلامی بازگشت.
🗞منبع: گزیدهای از مقالهای نوشته سهامالدین بورقانی، منتشر شده در شماره 4 #ماهنامه_مدیریت_ارتباطات، شهریور 1389
#آرشیو_مدیریت_ارتباطات
#ستاد_تبلیغات_جنگ
#احمد_بورقانی
👇👇👇
https://t.iss.one/cm_magazine
Telegram
#گوگل #فرهنگ
🔸گوگل هنر و فرهنگ
▫️بر روی لینک کلیک کنید و وارد بیش از دوهزار #موزه و #آرشیو شوید
https://artsandculture.google.com/
🔸گوگل هنر و فرهنگ
▫️بر روی لینک کلیک کنید و وارد بیش از دوهزار #موزه و #آرشیو شوید
https://artsandculture.google.com/
Google
Google Arts & Culture
Google Arts & Culture features content from over 2000 leading museums and archives who have partnered with the Google Cultural Institute to bring the world's treasures online.