🔸پیشاهنگان روزنامهنگاری؛ ما متهمیم
▫️درباره بیتوجهی نسل امروز روزنامهنگاری به نسل دیروز روزنامهنگاری
▫️پژمان موسوی
بزرگداشت کهنهکارها یک تلنگر است؛ تلنگری به ما که میراثدارِ یک راه هستیم. تلنگری که به ما یادآوری میکند راه پیشرویمان مسیر پر از سنگلاخی بوده که پیشینیان ما آن را با سختی پیمودهاند تا نسل بعد را در مسیری هموارتر از قبل قرار دهند. حالا هم که ما در آن مسیر قرار گرفتهایم، با ناسپاسی بسیار، تمامِ آن تلاشها را نادیده گرفتهایم و همه چیز را به نام خود کردهایم. انگار ما بودهایم که از ازل #روزنامهنگار بودهایم و روی شانههای کسی بالا نیامدهایم. خیلی غمانگیز است. خودم را جای پیشکسوتانِ روزنامهنگاری ایران میگذارم که چطور از این همه بیتوجهی باید حیرت کنند. بالاخره سنت روزنامهنگاری ایران ریشه در تاریخی دارد که خیلی از تاریخسازانش هنوز هم زندهاند و آماده برای انتقال تجربیاتی گرانسنگ به نسل جدید #روزنامهنگاری ایران. درست است که زمانه عوض شده و دنیا دنیای دیگری شده است اما گزارش که همان گزارش است، مصاحبه که همان مصاحبه است، یادداشت نویسی که اصول بنیادینش تغییر نکرده است، انتخاب سوژه که هنوز دغدغه تمام روزنامهنگاران ایران است، سرمقاله نویسی که فراموش نشده است، انتخاب طرح و کاریکاتور مناسب که فراموش نشده است، پس چرا ما این همه ناسپاسیم؟ چرا این همه فراموشکاریم؟ چرا سراغی از این بزرگان و پیشکسوتان نمیگیریم و در محضرشان درس یاد نمیگیریم؟ مهمتر از همه اینها چرا این بزرگان هیچ کدام راهی به تحریریههای ما ندارند؟ چرا تحریریههای ما «بزرگ» ندارد؟باور کنیم که آنها با سالها تجربه و کارِ عملیِ روزنامهنگاری، هم مسائل را خوب میبینند و تجزیه و تحلیل میکنند و هم هنوز خیلیهایشان خوب مینویسند. اگر هم خیلیهایشان دیگر نمیتوانند خوب بنویسند، این گناه ماست که در طولِ تمامِ این سالها آنها را بازی ندادهایم و عملا تریبونها را از آنها گرفتهایم. بیایید کلاهمان را قاضی کنیم، کدام روزنامهنگار پیشکسوت جز عدهای محدود که آنها هم در جای مناسبِ خود نبودهاند، کنار ما در تحریریه بودهاند؟ اگر امکان سردبیری آنها نبود که بود، اینان نمیتوانستند مشاور تحریریه باشند؟ مشاور سردبیر چه؟ نمیشد؟قبول کنیم کم گذاشتیم، ندیدیمشان، فراموششان کردیم، آنها را به کنج خانههایشان فرستادیم یا مجبورشان کردیم سراغِ مجلات داخلی و تخصصی بروند و از دنیای پرخبر روزنامهها که جای آنها بود دور شوند.
پنجشنبه شب که در شب #محمد_بلوری یکی از همین روزنامهنگاران پیشکسوت، اشک را در چشمانِ بلوری دیدم، به خودم لعنت فرستادم که چرا ما با این نسل اینگونه کردیم. خاطرات و تجربیاتی که همنسلانش از عشق او به روزنامهنگاری میگفتند، حیرت انگیز بود. باز جای شکرش باقی است که بلوری در این سالها یک گوشهای از تحریریه را در اختیارش گذاشته بودند و چون بقیه به کلی فراموش نشده بود، اما بقیه چه؟ آنها چرا باید در کنج عزلت باشند؟ نگوییم آنها با تکنولوژیهای جدید همراه نیستند، باور کنیم هستند، اگر هم نباشند با یک آموزش ساده میشوند. مهم عشقی است که در وجودشان به روزنامهنگاری دارند و برای رسیدن به معبودشان دست به هر کاری میزنند؛ مهم این است که احترام ببینند و در جای مناسب باشند. آنها دیروزِ ما هستند و ما فردایِ آنهاییم.به دیروزها و فرداهایمان احترام بگذاریم...
نمیدانم هنوز فرصت هست یا نه اما فکر میکنم هنوز هم میتوان اینان را در کار مشارکت داد، آنها را به بازی گرفت و اجازه خانهنشینی مجدد به آنها نداد. مهم این است که هر کدام از ما بخواهیم، با سردبیران، دبیران و مدیران مسئولمان صحبت کنیم و آنها را در جمع خود بپذیریم. نتیجه بیشک حیرت انگیز خواهد بود، مطمئن باشیم.
▫️منبع: روزنامه شرق | ۲۵ آذر ۹۸
▫️درباره بیتوجهی نسل امروز روزنامهنگاری به نسل دیروز روزنامهنگاری
▫️پژمان موسوی
بزرگداشت کهنهکارها یک تلنگر است؛ تلنگری به ما که میراثدارِ یک راه هستیم. تلنگری که به ما یادآوری میکند راه پیشرویمان مسیر پر از سنگلاخی بوده که پیشینیان ما آن را با سختی پیمودهاند تا نسل بعد را در مسیری هموارتر از قبل قرار دهند. حالا هم که ما در آن مسیر قرار گرفتهایم، با ناسپاسی بسیار، تمامِ آن تلاشها را نادیده گرفتهایم و همه چیز را به نام خود کردهایم. انگار ما بودهایم که از ازل #روزنامهنگار بودهایم و روی شانههای کسی بالا نیامدهایم. خیلی غمانگیز است. خودم را جای پیشکسوتانِ روزنامهنگاری ایران میگذارم که چطور از این همه بیتوجهی باید حیرت کنند. بالاخره سنت روزنامهنگاری ایران ریشه در تاریخی دارد که خیلی از تاریخسازانش هنوز هم زندهاند و آماده برای انتقال تجربیاتی گرانسنگ به نسل جدید #روزنامهنگاری ایران. درست است که زمانه عوض شده و دنیا دنیای دیگری شده است اما گزارش که همان گزارش است، مصاحبه که همان مصاحبه است، یادداشت نویسی که اصول بنیادینش تغییر نکرده است، انتخاب سوژه که هنوز دغدغه تمام روزنامهنگاران ایران است، سرمقاله نویسی که فراموش نشده است، انتخاب طرح و کاریکاتور مناسب که فراموش نشده است، پس چرا ما این همه ناسپاسیم؟ چرا این همه فراموشکاریم؟ چرا سراغی از این بزرگان و پیشکسوتان نمیگیریم و در محضرشان درس یاد نمیگیریم؟ مهمتر از همه اینها چرا این بزرگان هیچ کدام راهی به تحریریههای ما ندارند؟ چرا تحریریههای ما «بزرگ» ندارد؟باور کنیم که آنها با سالها تجربه و کارِ عملیِ روزنامهنگاری، هم مسائل را خوب میبینند و تجزیه و تحلیل میکنند و هم هنوز خیلیهایشان خوب مینویسند. اگر هم خیلیهایشان دیگر نمیتوانند خوب بنویسند، این گناه ماست که در طولِ تمامِ این سالها آنها را بازی ندادهایم و عملا تریبونها را از آنها گرفتهایم. بیایید کلاهمان را قاضی کنیم، کدام روزنامهنگار پیشکسوت جز عدهای محدود که آنها هم در جای مناسبِ خود نبودهاند، کنار ما در تحریریه بودهاند؟ اگر امکان سردبیری آنها نبود که بود، اینان نمیتوانستند مشاور تحریریه باشند؟ مشاور سردبیر چه؟ نمیشد؟قبول کنیم کم گذاشتیم، ندیدیمشان، فراموششان کردیم، آنها را به کنج خانههایشان فرستادیم یا مجبورشان کردیم سراغِ مجلات داخلی و تخصصی بروند و از دنیای پرخبر روزنامهها که جای آنها بود دور شوند.
پنجشنبه شب که در شب #محمد_بلوری یکی از همین روزنامهنگاران پیشکسوت، اشک را در چشمانِ بلوری دیدم، به خودم لعنت فرستادم که چرا ما با این نسل اینگونه کردیم. خاطرات و تجربیاتی که همنسلانش از عشق او به روزنامهنگاری میگفتند، حیرت انگیز بود. باز جای شکرش باقی است که بلوری در این سالها یک گوشهای از تحریریه را در اختیارش گذاشته بودند و چون بقیه به کلی فراموش نشده بود، اما بقیه چه؟ آنها چرا باید در کنج عزلت باشند؟ نگوییم آنها با تکنولوژیهای جدید همراه نیستند، باور کنیم هستند، اگر هم نباشند با یک آموزش ساده میشوند. مهم عشقی است که در وجودشان به روزنامهنگاری دارند و برای رسیدن به معبودشان دست به هر کاری میزنند؛ مهم این است که احترام ببینند و در جای مناسب باشند. آنها دیروزِ ما هستند و ما فردایِ آنهاییم.به دیروزها و فرداهایمان احترام بگذاریم...
نمیدانم هنوز فرصت هست یا نه اما فکر میکنم هنوز هم میتوان اینان را در کار مشارکت داد، آنها را به بازی گرفت و اجازه خانهنشینی مجدد به آنها نداد. مهم این است که هر کدام از ما بخواهیم، با سردبیران، دبیران و مدیران مسئولمان صحبت کنیم و آنها را در جمع خود بپذیریم. نتیجه بیشک حیرت انگیز خواهد بود، مطمئن باشیم.
▫️منبع: روزنامه شرق | ۲۵ آذر ۹۸
#کتاب🔸 دو داستان
هر زندگیای دو داستان دارد؛ داستانی که شما در آن زندگی میکنيد و داستانی که ديگران تعريف میکنند.
📚اولین تماس تلفنی از بهشت
#میچ_دیوید_آلبوم (۱۹۵۸-) نویسنده آمریکایی و روزنامهنگار، فیلمنامهنویس، نمایشنامه نویس، مجری رادیو و تلویزیون و نوازنده.
#Mitchell_David_Albom
@younesshokrkha
هر زندگیای دو داستان دارد؛ داستانی که شما در آن زندگی میکنيد و داستانی که ديگران تعريف میکنند.
📚اولین تماس تلفنی از بهشت
#میچ_دیوید_آلبوم (۱۹۵۸-) نویسنده آمریکایی و روزنامهنگار، فیلمنامهنویس، نمایشنامه نویس، مجری رادیو و تلویزیون و نوازنده.
#Mitchell_David_Albom
@younesshokrkha
#تراس🔸 خطرناکترین شکارچیها
▫️حرفهای بر زبان نیامده، خطرناکترین شکارچیها هستند
▫️حرفهای بر زبان نیامده، خطرناکترین شکارچیها هستند
#کتاب🔸۷ نمایشنامه از گودرزی
شکرخدا گودرزی بازیگر، مدرس، کارگردان، نویسنده و بازیگر سینما و تئاتر از هفت اثر خود در خانه تئاتر رونمایی کرد: سهروردی، خواجه نصیرالدین طوسی، خواجه نظام الملک، رستم و اسفندیار، بهرام چوبینه، سیاووش و به نام گل.
در این مراسم چهرههایی چون رحمانیان، اصغر هاشمی، علی دهکردی، پرویز فلاحیپور، افشین زارعی، حبیب دهقاننسب، نوید گودرزی و رضا آشفته حضور داشتند.
▫️شکرخدای عزیز تبریکاتم را بپذیر
شکرخدا گودرزی بازیگر، مدرس، کارگردان، نویسنده و بازیگر سینما و تئاتر از هفت اثر خود در خانه تئاتر رونمایی کرد: سهروردی، خواجه نصیرالدین طوسی، خواجه نظام الملک، رستم و اسفندیار، بهرام چوبینه، سیاووش و به نام گل.
در این مراسم چهرههایی چون رحمانیان، اصغر هاشمی، علی دهکردی، پرویز فلاحیپور، افشین زارعی، حبیب دهقاننسب، نوید گودرزی و رضا آشفته حضور داشتند.
▫️شکرخدای عزیز تبریکاتم را بپذیر
🔸دیدار
#موسیقی #رخنما #یونس_شکرخواه
استاد شهیر موسیقی #لوریس_چکناواریان (Loris Tjeknavorian) (۱۳۱۶-) آهنگساز، رهبر ارکستر، نویسنده و نقاش شهیر ایرانی که پنج سال پیش با افتخار مدال #عبدالحسین_نوشین را که از سوی انجمن منتقدان و نویسندگان تئاتر ایران اعطا میشود از دستانش دریافت کردم، دوستتان دارم لوریس ارجمند.
باسپاس از #سیفالله_صمدیان نازنین به خاطر عکسهایی که از من و لوریس گرفت.
#موسیقی #رخنما #یونس_شکرخواه
استاد شهیر موسیقی #لوریس_چکناواریان (Loris Tjeknavorian) (۱۳۱۶-) آهنگساز، رهبر ارکستر، نویسنده و نقاش شهیر ایرانی که پنج سال پیش با افتخار مدال #عبدالحسین_نوشین را که از سوی انجمن منتقدان و نویسندگان تئاتر ایران اعطا میشود از دستانش دریافت کردم، دوستتان دارم لوریس ارجمند.
باسپاس از #سیفالله_صمدیان نازنین به خاطر عکسهایی که از من و لوریس گرفت.
#تکنوکلاس #زوم #نظریه #نشر_نوآوری
🔸 نظريه نشر نوآوریها
نظريه نشر یا اشاعه نوآوریها (Diffusion of Innovations) تئوری متعلق به #اورت_ام_راجرز (۱۹۳۱-) پژوهشگر سرشناس عرصه #ارتباطات است.
این نظریه اشاعه فرآیند اجتماعی #نوآوریها را اعم از ایدهها و شیوههای جدید استفاده از وسایل و چگونگی دستیابی به آنها و نحوه گسترش آنها را در یک نظام اجتماعی بررسی میکند. این نظریهپرداز؛ نوآوری را بهعنوان ایده، عمل، هدف، وسیله و یا انطباق با وضعیت متغیری که شخص آنرا نو فرض میکند تعریف کرده است.
اشاعه از دیدگاه او نوع خاصی از ارتباط است که به گسترش نوآوریها معطوف است.
ادامه مطلب در پست بعد:
@younesshokrkhah
🔸 نظريه نشر نوآوریها
نظريه نشر یا اشاعه نوآوریها (Diffusion of Innovations) تئوری متعلق به #اورت_ام_راجرز (۱۹۳۱-) پژوهشگر سرشناس عرصه #ارتباطات است.
این نظریه اشاعه فرآیند اجتماعی #نوآوریها را اعم از ایدهها و شیوههای جدید استفاده از وسایل و چگونگی دستیابی به آنها و نحوه گسترش آنها را در یک نظام اجتماعی بررسی میکند. این نظریهپرداز؛ نوآوری را بهعنوان ایده، عمل، هدف، وسیله و یا انطباق با وضعیت متغیری که شخص آنرا نو فرض میکند تعریف کرده است.
اشاعه از دیدگاه او نوع خاصی از ارتباط است که به گسترش نوآوریها معطوف است.
ادامه مطلب در پست بعد:
@younesshokrkhah
عرصههای ارتباطی
#تکنوکلاس #زوم #نظریه #نشر_نوآوری 🔸 نظريه نشر نوآوریها نظريه نشر یا اشاعه نوآوریها (Diffusion of Innovations) تئوری متعلق به #اورت_ام_راجرز (۱۹۳۱-) پژوهشگر سرشناس عرصه #ارتباطات است. این نظریه اشاعه فرآیند اجتماعی #نوآوریها را اعم از ایدهها و شیوههای…
راجرز؛ فرایند اشاعه نوآوریها را دارای ۵ مرحله میداند:
۱. مرحله آگاهی (knowledge): مواجهه با نوآوری و شناخت کارکرد آن، آگاهی از پدیده نو زمانی صورت میگیرد که فرد یا واحد تصمیم گیرنده، با نوآوری و کارکرد آن مواجه میشود.
۲. مرحله ترغیب (persuasion): در این مرحله نگرش مثبت یا منفی نسبت به پدیده جدید در ذهن فرد شکل میگیرد.
۳. مرحله تصمیم (Decision): در این مرحله فرد در ذهن خود به ارزیابی میپردازد و تصمیم نهایی را پذیرش یا رد نوآوری اتخاذ میکند. هر تصمیم تشریفاتی در این زمینه که مبتنی بر دو مرحله قبلی نباشد به عنوان مانع عمل خواهد کرد.
۴. مرحله اجرا (Implementation): در این مرحله از نوآوری استفاده میشود.
۵. مرحله تثبیت (Confirmation): در این مرحله فرد پس از اتخاذ تصمیم، به دنبال اطلاعاتی می گردد که تصمیم او را تائید کند و در واقع افراد تصمیم خود را تقویت کند. اطلاعات منفی درباره تصمیم او میتواند روند کسب نوآوری را متوقف کند
*گونههای گزینشکنندگان:
راجرز در همین حال گزینشکنندگان نوآوریها را براساس میزان استقبالی که از نوآوری میکنند به چند گروه طبقه بندی کرده است:
۱. نوآوران (Innovators): (پنج درصد جامعه) افراد جسور و خطر پذیر که بیش از بقیه علاقمند به آزمایش اندیشههای جدید هستند، اینها بیشتر به تکنولوژی می پردازند و بیشتر برای پذیرش چیزهای جدید سعی میکنند.
۲. اقتباس گران اولیه (Early Adopters): (ده درصد جامعه) سریع وآگاهانه سازگار میشوند. افراد محلی قابل احترام که در نظام اجتماعی بیشترین تعداد رهبران اجتماعی را شکل میدهند.
۳. اکثریت اولیه (Early majority): (چهل درصد جامعه) افراد با فکر و نکته سنج که در موقعیت رهبران فکری نیستند و در اخذ تصمیم ملاحظه کار بوده و با احتیاط عمل میکنند.
۴. اکثریت متأخر (Late majority): (چهل درصد جامعه) افراد مردد و شکاک که به خاطر ضرورتهای اقتصادی و یا افزایش فشارهای محیطی و اجتماعی نوآوری را میپذیرند.
۵. عقب ماندگان (Laggards): (پنج درصد جامعه) افراد سنتگرا و وابسته به محیط زندگی که اغلب گوشهگیر بوده و در گذشته سیر میکنند.
@younesshokrkhah
۱. مرحله آگاهی (knowledge): مواجهه با نوآوری و شناخت کارکرد آن، آگاهی از پدیده نو زمانی صورت میگیرد که فرد یا واحد تصمیم گیرنده، با نوآوری و کارکرد آن مواجه میشود.
۲. مرحله ترغیب (persuasion): در این مرحله نگرش مثبت یا منفی نسبت به پدیده جدید در ذهن فرد شکل میگیرد.
۳. مرحله تصمیم (Decision): در این مرحله فرد در ذهن خود به ارزیابی میپردازد و تصمیم نهایی را پذیرش یا رد نوآوری اتخاذ میکند. هر تصمیم تشریفاتی در این زمینه که مبتنی بر دو مرحله قبلی نباشد به عنوان مانع عمل خواهد کرد.
۴. مرحله اجرا (Implementation): در این مرحله از نوآوری استفاده میشود.
۵. مرحله تثبیت (Confirmation): در این مرحله فرد پس از اتخاذ تصمیم، به دنبال اطلاعاتی می گردد که تصمیم او را تائید کند و در واقع افراد تصمیم خود را تقویت کند. اطلاعات منفی درباره تصمیم او میتواند روند کسب نوآوری را متوقف کند
*گونههای گزینشکنندگان:
راجرز در همین حال گزینشکنندگان نوآوریها را براساس میزان استقبالی که از نوآوری میکنند به چند گروه طبقه بندی کرده است:
۱. نوآوران (Innovators): (پنج درصد جامعه) افراد جسور و خطر پذیر که بیش از بقیه علاقمند به آزمایش اندیشههای جدید هستند، اینها بیشتر به تکنولوژی می پردازند و بیشتر برای پذیرش چیزهای جدید سعی میکنند.
۲. اقتباس گران اولیه (Early Adopters): (ده درصد جامعه) سریع وآگاهانه سازگار میشوند. افراد محلی قابل احترام که در نظام اجتماعی بیشترین تعداد رهبران اجتماعی را شکل میدهند.
۳. اکثریت اولیه (Early majority): (چهل درصد جامعه) افراد با فکر و نکته سنج که در موقعیت رهبران فکری نیستند و در اخذ تصمیم ملاحظه کار بوده و با احتیاط عمل میکنند.
۴. اکثریت متأخر (Late majority): (چهل درصد جامعه) افراد مردد و شکاک که به خاطر ضرورتهای اقتصادی و یا افزایش فشارهای محیطی و اجتماعی نوآوری را میپذیرند.
۵. عقب ماندگان (Laggards): (پنج درصد جامعه) افراد سنتگرا و وابسته به محیط زندگی که اغلب گوشهگیر بوده و در گذشته سیر میکنند.
@younesshokrkhah