#محمدرضا_شفیعیکدکنی #رخنما
#دوستان🔸ادای احترام به استاد کدکنی
▫️مکان: تهران، فرهنگسرای ارسباران
▫️زمان: عصر جمعه ۲۷ مهر ١۴٠٣
▫️عکسها: مرضیه بارانچشمه
متن پنهان کدکنی
یادداشت #یونس_شکرخواه
#دوستان🔸ادای احترام به استاد کدکنی
▫️مکان: تهران، فرهنگسرای ارسباران
▫️زمان: عصر جمعه ۲۷ مهر ١۴٠٣
▫️عکسها: مرضیه بارانچشمه
متن پنهان کدکنی
یادداشت #یونس_شکرخواه
#شعر🔸بازآ
باز احرامِ طوافِ کعبهٔ دل بستهام
در بیابانِ جنون بر شوق، محمل بستهام
میفشارم در میان سینه دل را بیشکیب
در تپیدن راه بر این مرغِ بِسمل بستهام
میکنم اندیشهٔ ایامِ عمرِ رفته را
بیسبب شیرازه بر اوراقِ باطل بستهام
دیر شد بازآ که ترسم ناگهان پرپر شود
دستهگلهایی که از شوقِ تو در دل بستهام
▫️از دفتر زمزمهها
▫️مشهد، سهشنبه ۷ تیرماه ۱۴۰۱
▫️#محمدرضا_شفیعیکدکنی
باز احرامِ طوافِ کعبهٔ دل بستهام
در بیابانِ جنون بر شوق، محمل بستهام
میفشارم در میان سینه دل را بیشکیب
در تپیدن راه بر این مرغِ بِسمل بستهام
میکنم اندیشهٔ ایامِ عمرِ رفته را
بیسبب شیرازه بر اوراقِ باطل بستهام
دیر شد بازآ که ترسم ناگهان پرپر شود
دستهگلهایی که از شوقِ تو در دل بستهام
▫️از دفتر زمزمهها
▫️مشهد، سهشنبه ۷ تیرماه ۱۴۰۱
▫️#محمدرضا_شفیعیکدکنی
#چهره🔸محمدرضا طاهری
استاد #سیدمحمدرضا طاهری متخلص به “حسرت” شاعر، نویسنده از بهترین شاگردان مرحوم استاد محمدحسین شهریار متولد سال ۱۳۲۵ در تبریز بود. وی در طول زندگی با شاعران هم دوره خود نظیر مرحوم #محمد_قهرمان، مرحوم #حسین_آهی، زندهیاد #هوشنگ_ابتهاج و استاد #محمدرضا_شفیعیکدکنی همنشین و مانوس بود. استاد طاهری در طول ۷۸ سال عمر با برکت خود آثار بسیار ارزشمند و قابل توجهی را به رشته تحقیق و تصحیح خود در آوردند که از جمله آنها میتوان به تصحیح تذکره هفت اقلیم، تصحیح دیوانهای نظیری نیشابوری، شاپور تهرانی و آتشکده نیز اشاره کرد.
استاد طاهری سهشنبه ۱۵ آبان ١۴٠٣ در بیمارستان آریا در تهران درگذشت.
▫️عکس: عیادت #دوستان از استاد در منزل ایشان در روزهای بیماری
استاد #سیدمحمدرضا طاهری متخلص به “حسرت” شاعر، نویسنده از بهترین شاگردان مرحوم استاد محمدحسین شهریار متولد سال ۱۳۲۵ در تبریز بود. وی در طول زندگی با شاعران هم دوره خود نظیر مرحوم #محمد_قهرمان، مرحوم #حسین_آهی، زندهیاد #هوشنگ_ابتهاج و استاد #محمدرضا_شفیعیکدکنی همنشین و مانوس بود. استاد طاهری در طول ۷۸ سال عمر با برکت خود آثار بسیار ارزشمند و قابل توجهی را به رشته تحقیق و تصحیح خود در آوردند که از جمله آنها میتوان به تصحیح تذکره هفت اقلیم، تصحیح دیوانهای نظیری نیشابوری، شاپور تهرانی و آتشکده نیز اشاره کرد.
استاد طاهری سهشنبه ۱۵ آبان ١۴٠٣ در بیمارستان آریا در تهران درگذشت.
▫️عکس: عیادت #دوستان از استاد در منزل ایشان در روزهای بیماری
@shafiei_kadkani
#شعر🔸هیچ روشنفکری بهتر از فروغ به ستیزهٔ با سنّت برنخاست
▫️با یاد شاعر فقید فروغ فرخزاد، در زادروزِ او
ما در قرن بیستم روشنفکران بسیاری داشتهایم که به ويرانی «سنّت»ها کمر بسته و برخاستهاند و تمام کوشش آنان تخریب اساس سنّتها بوده است چه به صورت آثار داستانیِ بزرگ (بوف کور در نیمهٔ اول قرن بیستم) و چه در شکل مقالات و کتابهای بسیار وسیع و استدلالی (آثار کسروی و ارانی)، اما هیچیک از آنان، بیگمان، در درونِ خویش تا بدین پایه [که #فروغ_فرخزاد توانست] گسیختگی از سنّت را نتوانستهاند تصویر کنند. در بوف کور، دشمنی صریح با سنّت، خواننده را، حتی گاه، به ستیز خردمندانه با نویسنده فرا میخواند. اما در تصویری که فروغ از گسستنِ خویش ارائه میدهد، چه بخواهیم و چه نخواهیم، غیرمستقیم، این سنّت است که از ما دور میشود و ما را رها میکند. باید بپذیریم که عالیترین تصویر عبور از سنّت، در ادبیات نیمهٔ دوم قرن بیستم ما، در شعر اوست که زیباترین تجلّی خود را آشکار میکند.
شاملو و اخوان با همهٔ ستیزه آشکاری که گاه با الاهیّات و سنّتِ اِلاهیّاتیِ حاکم داشتهاند، نتوانستهاند چنین گذاری را، در بیان هنریِ خويش آینگی کنند، گیرم صریحترین رویارویی با الاهیّات را نیز در شعرِ خود عرضه کرده باشند برای نمونه، گزارش از اخوان ثالث و در آستانه از شاملو.
از این دیدگاه، که دیدگاهِ هنری است و هیچ زرّادخانهٔ مجهّز به بمب اتمی و ئیدروژنی هم نمیتواند به جنگش بیاید، بنگریم، هیچ روشنفکری بهتر از فروغ به ستیزهٔ با سنّت برنخاسته است، دیگران شعار دادهاند و دشنام و اگر به تحلیل سبکشناسیک آثارشان بپردازیم، در جدال با سنّت، خود گرفتار تناقضهای خندهآوری نیز شدهاند.
#محمدرضا_شفیعیکدکنی
با چراغ و آینه، صص ۵۶۹–۵۶۸
#شعر🔸هیچ روشنفکری بهتر از فروغ به ستیزهٔ با سنّت برنخاست
▫️با یاد شاعر فقید فروغ فرخزاد، در زادروزِ او
ما در قرن بیستم روشنفکران بسیاری داشتهایم که به ويرانی «سنّت»ها کمر بسته و برخاستهاند و تمام کوشش آنان تخریب اساس سنّتها بوده است چه به صورت آثار داستانیِ بزرگ (بوف کور در نیمهٔ اول قرن بیستم) و چه در شکل مقالات و کتابهای بسیار وسیع و استدلالی (آثار کسروی و ارانی)، اما هیچیک از آنان، بیگمان، در درونِ خویش تا بدین پایه [که #فروغ_فرخزاد توانست] گسیختگی از سنّت را نتوانستهاند تصویر کنند. در بوف کور، دشمنی صریح با سنّت، خواننده را، حتی گاه، به ستیز خردمندانه با نویسنده فرا میخواند. اما در تصویری که فروغ از گسستنِ خویش ارائه میدهد، چه بخواهیم و چه نخواهیم، غیرمستقیم، این سنّت است که از ما دور میشود و ما را رها میکند. باید بپذیریم که عالیترین تصویر عبور از سنّت، در ادبیات نیمهٔ دوم قرن بیستم ما، در شعر اوست که زیباترین تجلّی خود را آشکار میکند.
شاملو و اخوان با همهٔ ستیزه آشکاری که گاه با الاهیّات و سنّتِ اِلاهیّاتیِ حاکم داشتهاند، نتوانستهاند چنین گذاری را، در بیان هنریِ خويش آینگی کنند، گیرم صریحترین رویارویی با الاهیّات را نیز در شعرِ خود عرضه کرده باشند برای نمونه، گزارش از اخوان ثالث و در آستانه از شاملو.
از این دیدگاه، که دیدگاهِ هنری است و هیچ زرّادخانهٔ مجهّز به بمب اتمی و ئیدروژنی هم نمیتواند به جنگش بیاید، بنگریم، هیچ روشنفکری بهتر از فروغ به ستیزهٔ با سنّت برنخاسته است، دیگران شعار دادهاند و دشنام و اگر به تحلیل سبکشناسیک آثارشان بپردازیم، در جدال با سنّت، خود گرفتار تناقضهای خندهآوری نیز شدهاند.
#محمدرضا_شفیعیکدکنی
با چراغ و آینه، صص ۵۶۹–۵۶۸
#شعر🔸برای باران
باران! سرود دیگری سَر کُن!
من نیز میدانم که در این سوک
یاران را
یارای خاموشی گزیدن نیست.
اما تو میدانی که در این شب،
دیوارهای خسته را
تابِ شنیدن نیست.
من نیز میدانم که یاران شقایق را
دستی به نفرین
از ستاک صبح پرپر کرد
من نیز میدانم که شب افسانهٔ خود را
در گوش بیداران مکرّر کرد
اما نمیگویم
دیگر نخواهد رُست در این باغ
خونبرگِ آتشبوتهای
چون قامت یاد شهیدانش
یا گل نخواهد داد
پیوندِ دست ناامیدانش
باران! سرود دیگری سَر کُن!
#محمدرضا_شفیعیکدکنی
▫️از دفتر از زبان برگ
باران! سرود دیگری سَر کُن!
من نیز میدانم که در این سوک
یاران را
یارای خاموشی گزیدن نیست.
اما تو میدانی که در این شب،
دیوارهای خسته را
تابِ شنیدن نیست.
من نیز میدانم که یاران شقایق را
دستی به نفرین
از ستاک صبح پرپر کرد
من نیز میدانم که شب افسانهٔ خود را
در گوش بیداران مکرّر کرد
اما نمیگویم
دیگر نخواهد رُست در این باغ
خونبرگِ آتشبوتهای
چون قامت یاد شهیدانش
یا گل نخواهد داد
پیوندِ دست ناامیدانش
باران! سرود دیگری سَر کُن!
#محمدرضا_شفیعیکدکنی
▫️از دفتر از زبان برگ