#کتاب🔸زندگینامهی هانا آرنت
کتاب حاضر حاصل جستوجو در میان هزاران سند شخصی، دفترچهی خاطرات، نامهها، اشعار و میراث مکتوبی است که از #هانا_آرنت باقی مانده است. سامانتا رزهیل تصویری واقعی و چندبعدی از زندگی آرنت ساخته است. او نظریهپرداز ابتذال شر و مفسر ریشههای توتالیتاریسم را روی صحنه آورده و بر زندگی و منظومه فکری او نور تابانده، روی زندگی زنی که از اطلاق لفظ فیلسوف به او چندان هم خوشش نمیآمد. نویسنده از شکستها، غمها، عاشقانهها و درهای بسته به روی آرنت پرده برداشته؛ حتی از این هم جلوتر رفته و طبع شعر و ذهن لطیف او را بازنمایی کرده است. رز هیل در این کتاب نشان داده که چطور دغدغه قضاوت و مفهوم عدالت جانمایه تفکر او بوده -حتی در خصوصیترین ابعاد زندگی- و اینکه چرا هنوز بحث ایدههای او چنین مناقشهبرانگیز است.
نویسنده: سامانتا رزهیل، مترجم: علی معظمی، قطع: رقعی، تعداد، صفحه: ۲۴۸، سال انتشار شمسی: ۱۴۰۲، سال انتشار میلادی: ۲۰۲۱، نوع جلد: شومیز، سری چاپ: اول، ناشر: نشر برج
کتاب حاضر حاصل جستوجو در میان هزاران سند شخصی، دفترچهی خاطرات، نامهها، اشعار و میراث مکتوبی است که از #هانا_آرنت باقی مانده است. سامانتا رزهیل تصویری واقعی و چندبعدی از زندگی آرنت ساخته است. او نظریهپرداز ابتذال شر و مفسر ریشههای توتالیتاریسم را روی صحنه آورده و بر زندگی و منظومه فکری او نور تابانده، روی زندگی زنی که از اطلاق لفظ فیلسوف به او چندان هم خوشش نمیآمد. نویسنده از شکستها، غمها، عاشقانهها و درهای بسته به روی آرنت پرده برداشته؛ حتی از این هم جلوتر رفته و طبع شعر و ذهن لطیف او را بازنمایی کرده است. رز هیل در این کتاب نشان داده که چطور دغدغه قضاوت و مفهوم عدالت جانمایه تفکر او بوده -حتی در خصوصیترین ابعاد زندگی- و اینکه چرا هنوز بحث ایدههای او چنین مناقشهبرانگیز است.
نویسنده: سامانتا رزهیل، مترجم: علی معظمی، قطع: رقعی، تعداد، صفحه: ۲۴۸، سال انتشار شمسی: ۱۴۰۲، سال انتشار میلادی: ۲۰۲۱، نوع جلد: شومیز، سری چاپ: اول، ناشر: نشر برج
🔸ابتذال قصه
🔻چرا همۀ روایتها در شبکههای اجتماعی تکراری و خستهکننده شدهاند؟
در #انیمیشنِ عروسکی آنومالیسا، با دنیایی روبهرو میشویم که در آن همۀ آدمها یکجورند و یکجور حرف میزنند. در جایی از فیلم، دهان راوی، که یک سخنران انگیزشی به نام مایکل استون است، از صورتش جدا میشود و میان دستهایش میافتد، درحالی که همینطور برای خودش وراجی میکند. موعظههای تعالیدهندۀ این مربی آنچنان هوشمندانه، مصنوعی، پیشبینیپذیر و عملاً فراانسانیاند که به گرمای هیچ جسم یا روحی که زنده نگهشان دارد محتاج نیستند. از نظر بیونگ چول هان، فیلسوف آلمانی-کرهای این صحنه نمادی از دوران امروز است. هان در کتاب جدیدش، بحران روایت، میگوید امروزه مدام به ما توصیه میکنند که فردیت داشته باشیم و داستان خودمان را تعریف کنیم، اما وقتی #شبکههایاجتماعی همۀ ما را عین هم کرده، چطور میتوانیم چنین کنیم؟
پیشتر، قصهگویی ما را دور آتش گرد هم میآورد، به گذشته پیوندمان میداد و کمک میکرد آیندۀ امیدبخشی را تجسم کنیم. حالا نمایشگر دیجیتالی جای آن آتش را گرفته و ما را به آدمهای تکافتادهای بدل کرده است که نسخهای ساختگی از خودمان را پیش روی همتایان نادیدۀ خود میگذاریم و ظاهر، زندگی و عقایدمان را با هنجارهای غالبْ هماهنگ میکنیم. این صورت هوشمندِ سلطه مدام از ما میخواهد عقاید، نیازها و اولویتهایمان را ابراز کنیم، زندگیمان را بازگو کنیم، پست بگذاریم، به اشتراک بگذاریم و پیام دیگران را #لایک کنیم.
بدینترتیب، ما انسانها که روزگاری قصهگو بودهایم، امروز به قصهفروش تبدیل شدهایم... محتواسازانی که مدلهای کسبوکار هولناک ابرثروتمندان #سیلیکونولی را گسترش میدهیم. با استفاده از دادههایِ دستبندهای هوشمند در مورد ضربان قلبمان، قصههایی کسالتبار و مندرآوردی دربارۀ مسیرِ رسیدن به سلامتی و تناسب بدن تعریف میکنیم؛ همینطور که دربارۀ تفریح، کار، دوستی و غذا مدام قصههای تکراری خستهکننده میگوییم. در تمام این قصهها چیزی غایب است: فردیت، انسانیت و توانایی اینکه بهجای نمایشِ خودمان، روایتهایی باورپذیر تعریف کنیم.
"حریم خصوصیْ دزدی است". برای انسانهایی که در گرداب شبکههای اجتماعی غرق شدهاند، این شعار حکم فرمان الهی را دارد. در مقابل، آنچه ستایش میشود، بهاشتراکگذاشتن همهچیز است تا جایی که واقعاً هیچ رازی برایمان نماند. حتی وقتی قصهای نمیسازیم، در حال مصرف فلهای قصههایی هستیم که با همین مدل تولید شدهاند. مدیرعامل #نتفلیکس جایی گفته است کل مدل کسبوکار او در این خلاصه میشود که به مشتریانش همان چیزی را بدهد که میخواهند: محتوایی که مصرفش آسان باشد و دارای روایتی باشد که با تبعیت از الگوهای ازپیشتعیینشدهای ترغیبمان کند تا بیوقفه تماشایش کنیم. هان میگوید #هانا_آرنت ابتذال شر را دیده بود. اگر عمرش به #اینستاگرام قد میداد، ابتذال قصه را هم میدید: قصۀ سبُک و زودهضم تعریف کنید. این بهترین خوراک نظام رسانههای اجتماعی است.
آنچه خواندید مروری کوتاه است بر مقالهای که در سیویکمین شمارۀ مجلۀ ترجمان علوم انسانی منتشر شده است. این مطلب در تاریخ ۲۹ خرداد ۱۴۰۳ در وبسایت ترجمان نیز بارگذاری شده است. این مطلب نوشتۀ استوارت جفریز است و نسیم حسینی آن را ترجمه کرده است. نسخۀ کامل این مطلب: +
🔻چرا همۀ روایتها در شبکههای اجتماعی تکراری و خستهکننده شدهاند؟
در #انیمیشنِ عروسکی آنومالیسا، با دنیایی روبهرو میشویم که در آن همۀ آدمها یکجورند و یکجور حرف میزنند. در جایی از فیلم، دهان راوی، که یک سخنران انگیزشی به نام مایکل استون است، از صورتش جدا میشود و میان دستهایش میافتد، درحالی که همینطور برای خودش وراجی میکند. موعظههای تعالیدهندۀ این مربی آنچنان هوشمندانه، مصنوعی، پیشبینیپذیر و عملاً فراانسانیاند که به گرمای هیچ جسم یا روحی که زنده نگهشان دارد محتاج نیستند. از نظر بیونگ چول هان، فیلسوف آلمانی-کرهای این صحنه نمادی از دوران امروز است. هان در کتاب جدیدش، بحران روایت، میگوید امروزه مدام به ما توصیه میکنند که فردیت داشته باشیم و داستان خودمان را تعریف کنیم، اما وقتی #شبکههایاجتماعی همۀ ما را عین هم کرده، چطور میتوانیم چنین کنیم؟
پیشتر، قصهگویی ما را دور آتش گرد هم میآورد، به گذشته پیوندمان میداد و کمک میکرد آیندۀ امیدبخشی را تجسم کنیم. حالا نمایشگر دیجیتالی جای آن آتش را گرفته و ما را به آدمهای تکافتادهای بدل کرده است که نسخهای ساختگی از خودمان را پیش روی همتایان نادیدۀ خود میگذاریم و ظاهر، زندگی و عقایدمان را با هنجارهای غالبْ هماهنگ میکنیم. این صورت هوشمندِ سلطه مدام از ما میخواهد عقاید، نیازها و اولویتهایمان را ابراز کنیم، زندگیمان را بازگو کنیم، پست بگذاریم، به اشتراک بگذاریم و پیام دیگران را #لایک کنیم.
بدینترتیب، ما انسانها که روزگاری قصهگو بودهایم، امروز به قصهفروش تبدیل شدهایم... محتواسازانی که مدلهای کسبوکار هولناک ابرثروتمندان #سیلیکونولی را گسترش میدهیم. با استفاده از دادههایِ دستبندهای هوشمند در مورد ضربان قلبمان، قصههایی کسالتبار و مندرآوردی دربارۀ مسیرِ رسیدن به سلامتی و تناسب بدن تعریف میکنیم؛ همینطور که دربارۀ تفریح، کار، دوستی و غذا مدام قصههای تکراری خستهکننده میگوییم. در تمام این قصهها چیزی غایب است: فردیت، انسانیت و توانایی اینکه بهجای نمایشِ خودمان، روایتهایی باورپذیر تعریف کنیم.
"حریم خصوصیْ دزدی است". برای انسانهایی که در گرداب شبکههای اجتماعی غرق شدهاند، این شعار حکم فرمان الهی را دارد. در مقابل، آنچه ستایش میشود، بهاشتراکگذاشتن همهچیز است تا جایی که واقعاً هیچ رازی برایمان نماند. حتی وقتی قصهای نمیسازیم، در حال مصرف فلهای قصههایی هستیم که با همین مدل تولید شدهاند. مدیرعامل #نتفلیکس جایی گفته است کل مدل کسبوکار او در این خلاصه میشود که به مشتریانش همان چیزی را بدهد که میخواهند: محتوایی که مصرفش آسان باشد و دارای روایتی باشد که با تبعیت از الگوهای ازپیشتعیینشدهای ترغیبمان کند تا بیوقفه تماشایش کنیم. هان میگوید #هانا_آرنت ابتذال شر را دیده بود. اگر عمرش به #اینستاگرام قد میداد، ابتذال قصه را هم میدید: قصۀ سبُک و زودهضم تعریف کنید. این بهترین خوراک نظام رسانههای اجتماعی است.
آنچه خواندید مروری کوتاه است بر مقالهای که در سیویکمین شمارۀ مجلۀ ترجمان علوم انسانی منتشر شده است. این مطلب در تاریخ ۲۹ خرداد ۱۴۰۳ در وبسایت ترجمان نیز بارگذاری شده است. این مطلب نوشتۀ استوارت جفریز است و نسیم حسینی آن را ترجمه کرده است. نسخۀ کامل این مطلب: +
▫️از عشق و استبداد، زندگی و اندیشهٔ سیاسی هانا آرنت
از عشق و استبداد به زندگی و کارنامهٔ #هانا_آرنت روشنفکر برجستهٔ آلمانی، میپردازد، که توجه به فلسفهٔ سیاسی و درک او از شر، تمامیتخواهی، عشق، و تبعید، در بحبوحهٔ برآمدن حکومتهای استبدادی در سراسر جهان ضروری است. از هانا آرنت، این متفکر سیاسی بزرگ، چه میتوانیم بیاموزیم؟ شاید پاسخ کوتاه این باشد: جهان را آن اندازه دوست بداریم که فکر کنیم تغییر آن ممکن است. زندگی هانا آرنت فصل مهمی از تاریخ جهان را در بر میگیرد، دورهٔ ظهور رژیم نازی و بحرانهای جنگ سرد، دوران صورتبندی اندیشه ما دربارهٔ انسانیت و ارزش آن، و گناه و مسئولیت... +
▫️از عشق و استبداد، زندگی و اندیشهٔ سیاسی هانا آرنت، آن هیبرلاین، ترجمهٔ سید رضا پورسیدی، نشر همان، ۲۴۶ ص، جلد نرم
از عشق و استبداد به زندگی و کارنامهٔ #هانا_آرنت روشنفکر برجستهٔ آلمانی، میپردازد، که توجه به فلسفهٔ سیاسی و درک او از شر، تمامیتخواهی، عشق، و تبعید، در بحبوحهٔ برآمدن حکومتهای استبدادی در سراسر جهان ضروری است. از هانا آرنت، این متفکر سیاسی بزرگ، چه میتوانیم بیاموزیم؟ شاید پاسخ کوتاه این باشد: جهان را آن اندازه دوست بداریم که فکر کنیم تغییر آن ممکن است. زندگی هانا آرنت فصل مهمی از تاریخ جهان را در بر میگیرد، دورهٔ ظهور رژیم نازی و بحرانهای جنگ سرد، دوران صورتبندی اندیشه ما دربارهٔ انسانیت و ارزش آن، و گناه و مسئولیت... +
▫️از عشق و استبداد، زندگی و اندیشهٔ سیاسی هانا آرنت، آن هیبرلاین، ترجمهٔ سید رضا پورسیدی، نشر همان، ۲۴۶ ص، جلد نرم