🔸سنای آمریکا طرح کاهش اختیارات جنگی ترامپ علیه ایران را تصویب کرد
نمایندگان مجلس #سنا در آمریکا قطعنامهای را تصویب کردند که برابر آن رئیس جمهوری این کشور بدون مجوز #کنگره حق استفاده از نیروی نظامی علیه ایران را ندارد.
این قطعنامه که دو هفته پیش اعضا مجلس نمایندگان آمریکا آن را تصویب کرده بودند، روز پنج شنبه ۱۳ فوریه (۲۴ بهمن) با ۵۵ رأی موافق سناتورهای آمریکایی در برابر ۴۵ رأی مخالف به تصویب رسید.
#دونالد_ترامپ ساعاتی پیش از به رأی گذاشته شدن طرح پیشنهادی دموکراتها در مجلس سنا در #توییت خود از سناتورها خواسته بود تا به آن رأی ندهند و گفته بود که رأی دادن به این طرح به معنی فرستادن "سیگنال بد" به #ایران است.
نمایندگان مجلس #سنا در آمریکا قطعنامهای را تصویب کردند که برابر آن رئیس جمهوری این کشور بدون مجوز #کنگره حق استفاده از نیروی نظامی علیه ایران را ندارد.
این قطعنامه که دو هفته پیش اعضا مجلس نمایندگان آمریکا آن را تصویب کرده بودند، روز پنج شنبه ۱۳ فوریه (۲۴ بهمن) با ۵۵ رأی موافق سناتورهای آمریکایی در برابر ۴۵ رأی مخالف به تصویب رسید.
#دونالد_ترامپ ساعاتی پیش از به رأی گذاشته شدن طرح پیشنهادی دموکراتها در مجلس سنا در #توییت خود از سناتورها خواسته بود تا به آن رأی ندهند و گفته بود که رأی دادن به این طرح به معنی فرستادن "سیگنال بد" به #ایران است.
#کتاب🔸نهان در کویر
آنچه کویر را زیبا میسازد؛ این است که چاهی در جایی نهان دارد.
📚 شازده کوچولو
#آنتوان_دوسنت_اگزوپری (۱۹۰۰ – ۱۹۴۴) نویسنده و خلبان فرانسوی
آنچه کویر را زیبا میسازد؛ این است که چاهی در جایی نهان دارد.
📚 شازده کوچولو
#آنتوان_دوسنت_اگزوپری (۱۹۰۰ – ۱۹۴۴) نویسنده و خلبان فرانسوی
#شعر🔸 بینشان
چهتدبیر ایمسلمانان کهمن خودرا نمیدانم
نه ترسا نه یهودم من نه گبر و نه مسلمانم
نه شرقیم نه غربیم نه بریم نه بحریم
نه از کان طبیعیم نه از افلاک گردانم
نه از هندم نه از چینم نه از بلغار و سقسینم
نه از ملک عراقینم نه از خاک خراسانم
نه از خاکم نه از آبم نه از بادم نه از آتش
نه از عرشم نه از فرشم نه از کونم نه از کانم
نه از دنیا نه از عقبی نه از جنت نه از دوزخ
نه از آدم نه از حوا نه از فردوس و رضوانم
هوالاول هوالاخر هوالظاهر هوالباطن
که من جز هو و یا من هو کس دیگر نمیدانم
مکانم لا مکان باشد نشانم بینشان باشد
نهتن باشد نهجان باشد کهمن از جانجانانم
دوئی را چون برون کردم دو عالم را یکی دیدم
یکی بینم یکی جویم یکی دانم یکی خوانم
اگر در عمر خود روزی دمی بی تو برآوردم
از آن روز و از آن ساعت پشیمانم پشیمانم
زجام عشق سر مستم دو عالم رفته از دستم
به جز رندی و قلاشی نباشد هیچ سامانم
اگر دستم دهد روزی دمی با تو در این خلوت
دو عالم زیر پای آرم همی دستی بر افشانم
الا ای شمستبریزی چنانمستم در این عالم
کهجز مستیوسرمستی دگر چیزی نمیدانم
▫️#مولوی
چهتدبیر ایمسلمانان کهمن خودرا نمیدانم
نه ترسا نه یهودم من نه گبر و نه مسلمانم
نه شرقیم نه غربیم نه بریم نه بحریم
نه از کان طبیعیم نه از افلاک گردانم
نه از هندم نه از چینم نه از بلغار و سقسینم
نه از ملک عراقینم نه از خاک خراسانم
نه از خاکم نه از آبم نه از بادم نه از آتش
نه از عرشم نه از فرشم نه از کونم نه از کانم
نه از دنیا نه از عقبی نه از جنت نه از دوزخ
نه از آدم نه از حوا نه از فردوس و رضوانم
هوالاول هوالاخر هوالظاهر هوالباطن
که من جز هو و یا من هو کس دیگر نمیدانم
مکانم لا مکان باشد نشانم بینشان باشد
نهتن باشد نهجان باشد کهمن از جانجانانم
دوئی را چون برون کردم دو عالم را یکی دیدم
یکی بینم یکی جویم یکی دانم یکی خوانم
اگر در عمر خود روزی دمی بی تو برآوردم
از آن روز و از آن ساعت پشیمانم پشیمانم
زجام عشق سر مستم دو عالم رفته از دستم
به جز رندی و قلاشی نباشد هیچ سامانم
اگر دستم دهد روزی دمی با تو در این خلوت
دو عالم زیر پای آرم همی دستی بر افشانم
الا ای شمستبریزی چنانمستم در این عالم
کهجز مستیوسرمستی دگر چیزی نمیدانم
▫️#مولوی
#کتاب
🔸 آسمان بندر
آسمان بندر رنگ تلویزیون بود، رنگ یک کانال دچار برفک.
📚نرومنسر
#ویلیام_گیبسون (۱۹۴۷-)
نویسنده کانادایی ژانر سایبر پانک
#William_Gibson
Neuromancer is a 1984 science fiction novel by American-Canadian writer William Gibson. It is one of the best-known works in the cyberpunk genre and the first novel to win the Nebula Award, the Philip K. Dick Award, and the Hugo Award.
🔸 آسمان بندر
آسمان بندر رنگ تلویزیون بود، رنگ یک کانال دچار برفک.
📚نرومنسر
#ویلیام_گیبسون (۱۹۴۷-)
نویسنده کانادایی ژانر سایبر پانک
#William_Gibson
Neuromancer is a 1984 science fiction novel by American-Canadian writer William Gibson. It is one of the best-known works in the cyberpunk genre and the first novel to win the Nebula Award, the Philip K. Dick Award, and the Hugo Award.
#تراس🔸خشم
هیچ چیز نمیتواند چون مکث مانع خشم شود و فرصت درک دهد. خشم به شرم میکشد، صبر به راه حل.
هیچ چیز نمیتواند چون مکث مانع خشم شود و فرصت درک دهد. خشم به شرم میکشد، صبر به راه حل.
#کتاب🔸آدمبزرگها
همه آدمبزرگها روزگاری بچه بودهاند؛ اما تعداد اندکی از آنها این را به یاد میآورند.
📚 شازده کوچولو
#آنتوان_دوسنت_اگزوپری (۱۹۰۰ – ۱۹۴۴) نویسنده و خلبان فرانسوی
@younesshokrkhah
همه آدمبزرگها روزگاری بچه بودهاند؛ اما تعداد اندکی از آنها این را به یاد میآورند.
📚 شازده کوچولو
#آنتوان_دوسنت_اگزوپری (۱۹۰۰ – ۱۹۴۴) نویسنده و خلبان فرانسوی
@younesshokrkhah
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#تراس🔸صداقت
شاید صداقت از دوستانت کم کند؛ اما آنچه به جا میگذارد، دوستان حقیقی تو هستند؛ اصلیترین سرمایههای ارتباطات انسانی.
شاید صداقت از دوستانت کم کند؛ اما آنچه به جا میگذارد، دوستان حقیقی تو هستند؛ اصلیترین سرمایههای ارتباطات انسانی.
#منابع🔸دانلود رایگان هزارانهزار کتاب و ... در پروژه آرشیو اینترنت:
https://archive.org
@younesshokrkhah
https://archive.org
@younesshokrkhah
🔸تله مارپیچ سکوت
#پژمان_موسوی
احتمالا ترکیب #مارپیچسکوت به گوشتان خورده باشد؛ این نظریه را نخستین بار #الیزابت_نوئل_نیومن در واکنش به سکوتی همگانی برای همرنگ شدن با سلیقه عام بهکار برد. به باور نیومن، عده یا جمعی از مردم چنانچه احساس کنند دیدگاه و عقیده آنها از نظر فراوانی در اقلیت قرار دارد، با آنکه میدانند اکثریت اشتباه میکنند اما سکوت را ترجیح میدهند و اینگونه میشود که افکار عمومی به یک نظر و عقیده واحد درباره یک موضوع مهم میرسد. نیومن بر این اساس اینگونه نتیجه میگیرد که قدرت رسانهها یا سلیقه عام میتواند عقاید مخالف یا اقلیت را مایوس کند و آنها را در یک مارپیچ سکوت به فراموشی سپارد.
نیومن شاید هیچ گاه تصورش را نمیکرد که در عصر گذر از رسانههای بزرگ و تودهای و ورود به عصر رسانههای کوچک و مجازی که قاعدتا امکانِ عملی تحقق مارپیچ سکوت کمتر میشود، در کشوری چون ایران، نظریهاش کاربردی عام پیدا کند و اینگونه همه را به سکوت در برابر عقیده اکثریت وادارد؛ یک نوع وادادگی در برابر چیزی که میدانیم نه درست است نه واقعی. سپهر رسانهای ایران، امروز دقیقا مصداقی است بر نظریه مارپیچ سکوت. وضعیتی که در آن تقریبا تمامِ فعالینِ رسانهای فضای مجازی، تلاشی عجیب برای یک شکل بودن و همرنگی دارند. امکان ندارد موضوعی در سطح شبکههای اجتماعی مطرح شود و تقریبا همه یک «چیز» را نگویند، همه یک «موضع» را تکرار نکنند و همه از روی هم «کپی» نکنند. نمیدانم دقیقا از چه زمانی وضعیت اینگونه شد یا اساسا چه شد که اینگونه شد ولی مهم وضعیتی است که در آن قرار داریم. وضعیتی که اگر عدهای هم احساس کنند جور دیگر فکر میکنند، چون حس میکنند در اقلیت قرار دارند، به دلیل اینکه ابراز عقیده مخالفشان اینگونه نشان میدهد که آنها از افکار عمومی فاصله گرفتهاند، ترجیح میدهند یا همرنگ بقیه شوند یا حداکثر سکوت کنند؛ سکوتی که هدفِ اصلی آنانی است که عملا دارند مارپیچ سکوت را به یک سیاستِ رسمی رسانهای در سطح فضای مجازی تبدیل میکنند. توییتر یا اینستاگرام به عنوان دو نمودِ اصلی حضور کاربرانِ مجازیِ ایرانی دقیقا دو جلوهی بروز و تثبیتِ مارپیچ سکوت در سپهر رسانهای ایران در فضای مجازی است. وقتی موضوعی یا دیدگاهی در این دو شبکه به عنوانِ عقیده مسلط یا غالب مطرح میشود، اقلیت جرات ابراز نظر خود را ندارند زیرا میدانند بیان نظر مخالف همان و ترور شخصیت همان! اینگونه میشود که صاحبانِ دیدگاه اقلیت با وجودی که ممکن است در موضع درست و حق هم باشند، ترجیح میدهند سکوت کنند و با این کار عملا به تقویتِ جبههی اکثریت کمک میکنند و اینگونه میشود که عقیده اکثریت دست بالا را میگیرد و مارپیچ سکوت در فضای مجازی هم چون فضای واقعی شکل میگیرد. میدانید خطرِ اصلی این ماجرا کجاست؟ آنجا که مردم به عنوان افکار عمومی همه جا با نظرِ اکثریتِ فعال روبرو میشوند و چون اقلیتِ صاحب حق هم خاموش است، عملا دنبالهرو اکثریت شده و بیآنکه اساسا فکر کنند که شاید بتواند جورِ دیگری هم اندیشید، همرنگِ بقیه میشوند.
اما این ماجرا یک راهِ گریز هم دارد: ورودِ روزنامهنگارانِ حرفهای به عنوانِ خدمتگزارانِ حقیقت و خدمتگزارانِ آزادی به این عرصه و تغییرِ معادلاتِ آن به نفع اقلیت. اگر روزنامهنگاران بتوانند اعتماد اقلیت یا حتی اکثریت را جلب کرده و جز برای منافعِ مردم عمل نکنند، میتوانند صحنه را عوض کرده و از تله مارپیچ سکوت به سلامت بگذرند، نه تنها خودشان که اقلیت را هم از این تله عبور دهند و عملا سیاستُ مارپیچِ سکوت را با یک چالشی اساسی روبرو نمایند. روزنامهنگارانِ حرفهای چون با «فکت»سخن میگویند و تنها به حقیقت وفادارند (یا حداقل باید که اینگونه باشد) به راحتی میتوانند اگر بخواهند، در مارپیچ سکوت گرفتار نشوند و واقعیات را آنگونه که هست در فضای مجازی مطرح کنند.اینگونه سایر کاربرانی که چون بقیه نمیاندیشند هم جرات اظهار نظر پیدا کرده و اجازهی حاکمیت مطلقِ حامیانِ مارپیچ سکوت را نمیدهند و فضای مجازی را جایی میکنند که باید: جایی که هر کس میتواند و باید که آزادانه دیدگاه خود را بدون توجه به حملاتِ دیگران مطرح کند و آنجا را به جایی برای گفتگو تبدیل کند نه آنچنان که امروز هست یعنی جاییِ برای طرح دیدگاههای یکسان و همرنگیِ همه با همه..
روزنامه شرق ۲۶ بهمن ۹۸
@younesshokrkhah
#پژمان_موسوی
احتمالا ترکیب #مارپیچسکوت به گوشتان خورده باشد؛ این نظریه را نخستین بار #الیزابت_نوئل_نیومن در واکنش به سکوتی همگانی برای همرنگ شدن با سلیقه عام بهکار برد. به باور نیومن، عده یا جمعی از مردم چنانچه احساس کنند دیدگاه و عقیده آنها از نظر فراوانی در اقلیت قرار دارد، با آنکه میدانند اکثریت اشتباه میکنند اما سکوت را ترجیح میدهند و اینگونه میشود که افکار عمومی به یک نظر و عقیده واحد درباره یک موضوع مهم میرسد. نیومن بر این اساس اینگونه نتیجه میگیرد که قدرت رسانهها یا سلیقه عام میتواند عقاید مخالف یا اقلیت را مایوس کند و آنها را در یک مارپیچ سکوت به فراموشی سپارد.
نیومن شاید هیچ گاه تصورش را نمیکرد که در عصر گذر از رسانههای بزرگ و تودهای و ورود به عصر رسانههای کوچک و مجازی که قاعدتا امکانِ عملی تحقق مارپیچ سکوت کمتر میشود، در کشوری چون ایران، نظریهاش کاربردی عام پیدا کند و اینگونه همه را به سکوت در برابر عقیده اکثریت وادارد؛ یک نوع وادادگی در برابر چیزی که میدانیم نه درست است نه واقعی. سپهر رسانهای ایران، امروز دقیقا مصداقی است بر نظریه مارپیچ سکوت. وضعیتی که در آن تقریبا تمامِ فعالینِ رسانهای فضای مجازی، تلاشی عجیب برای یک شکل بودن و همرنگی دارند. امکان ندارد موضوعی در سطح شبکههای اجتماعی مطرح شود و تقریبا همه یک «چیز» را نگویند، همه یک «موضع» را تکرار نکنند و همه از روی هم «کپی» نکنند. نمیدانم دقیقا از چه زمانی وضعیت اینگونه شد یا اساسا چه شد که اینگونه شد ولی مهم وضعیتی است که در آن قرار داریم. وضعیتی که اگر عدهای هم احساس کنند جور دیگر فکر میکنند، چون حس میکنند در اقلیت قرار دارند، به دلیل اینکه ابراز عقیده مخالفشان اینگونه نشان میدهد که آنها از افکار عمومی فاصله گرفتهاند، ترجیح میدهند یا همرنگ بقیه شوند یا حداکثر سکوت کنند؛ سکوتی که هدفِ اصلی آنانی است که عملا دارند مارپیچ سکوت را به یک سیاستِ رسمی رسانهای در سطح فضای مجازی تبدیل میکنند. توییتر یا اینستاگرام به عنوان دو نمودِ اصلی حضور کاربرانِ مجازیِ ایرانی دقیقا دو جلوهی بروز و تثبیتِ مارپیچ سکوت در سپهر رسانهای ایران در فضای مجازی است. وقتی موضوعی یا دیدگاهی در این دو شبکه به عنوانِ عقیده مسلط یا غالب مطرح میشود، اقلیت جرات ابراز نظر خود را ندارند زیرا میدانند بیان نظر مخالف همان و ترور شخصیت همان! اینگونه میشود که صاحبانِ دیدگاه اقلیت با وجودی که ممکن است در موضع درست و حق هم باشند، ترجیح میدهند سکوت کنند و با این کار عملا به تقویتِ جبههی اکثریت کمک میکنند و اینگونه میشود که عقیده اکثریت دست بالا را میگیرد و مارپیچ سکوت در فضای مجازی هم چون فضای واقعی شکل میگیرد. میدانید خطرِ اصلی این ماجرا کجاست؟ آنجا که مردم به عنوان افکار عمومی همه جا با نظرِ اکثریتِ فعال روبرو میشوند و چون اقلیتِ صاحب حق هم خاموش است، عملا دنبالهرو اکثریت شده و بیآنکه اساسا فکر کنند که شاید بتواند جورِ دیگری هم اندیشید، همرنگِ بقیه میشوند.
اما این ماجرا یک راهِ گریز هم دارد: ورودِ روزنامهنگارانِ حرفهای به عنوانِ خدمتگزارانِ حقیقت و خدمتگزارانِ آزادی به این عرصه و تغییرِ معادلاتِ آن به نفع اقلیت. اگر روزنامهنگاران بتوانند اعتماد اقلیت یا حتی اکثریت را جلب کرده و جز برای منافعِ مردم عمل نکنند، میتوانند صحنه را عوض کرده و از تله مارپیچ سکوت به سلامت بگذرند، نه تنها خودشان که اقلیت را هم از این تله عبور دهند و عملا سیاستُ مارپیچِ سکوت را با یک چالشی اساسی روبرو نمایند. روزنامهنگارانِ حرفهای چون با «فکت»سخن میگویند و تنها به حقیقت وفادارند (یا حداقل باید که اینگونه باشد) به راحتی میتوانند اگر بخواهند، در مارپیچ سکوت گرفتار نشوند و واقعیات را آنگونه که هست در فضای مجازی مطرح کنند.اینگونه سایر کاربرانی که چون بقیه نمیاندیشند هم جرات اظهار نظر پیدا کرده و اجازهی حاکمیت مطلقِ حامیانِ مارپیچ سکوت را نمیدهند و فضای مجازی را جایی میکنند که باید: جایی که هر کس میتواند و باید که آزادانه دیدگاه خود را بدون توجه به حملاتِ دیگران مطرح کند و آنجا را به جایی برای گفتگو تبدیل کند نه آنچنان که امروز هست یعنی جاییِ برای طرح دیدگاههای یکسان و همرنگیِ همه با همه..
روزنامه شرق ۲۶ بهمن ۹۸
@younesshokrkhah