عرصه‌های‌ ارتباطی
3.67K subscribers
30.2K photos
3.1K videos
884 files
6.08K links
🔸عرصه‌های‌ ارتباطی
▫️کانال رسمی یونس شُکرخواه
Agora | The official Telegram channel of Younes Shokrkhah
https://t.iss.one/boost/younesshokrkhah
▫️اینستاگرام:
https://www.instagram.com/younesshokrkhah
Download Telegram
#شعر 🔸 دگران
مثل آئینه مشو محو جمال دگران
از دل و دیده فرو شوی خیال دگران
آتش از ناله مرغان حرم گیر و بسوز
آشیانی که نهادی به نهال دگران
در جهان بال و پر خویش گشودن آموز
که پریدن نتوان با پر و بال دگران
مرد آزادم و آن گونه غیورم که مرا
می‌توان کشت به‌یک جام زلال دگران
ای‌که نزدیک‌تر از جانی و پنهان ز نگه
هجر تو خوش‌ترم آید ز وصال دگران
#اقبال_لاهوری
#کتیبه🔸عید نوروز مبارک
دم مرا صفت باد فرودین کردند
گیاه را ز سِرشکم چو یاسمین کردند
درآ به سجده و یاری ز خسروان مطلب
که روز فقر نیاکان ما چنین کردند
▫️بخشی از کتیبۀ فارسی آرامگاه علامه اقبال لاهوری
علامه #اقبال در لاهور، کمبریج و مونیخ به مطالعه در فلسفه و حقوق پرداخت، او که به زبانهای اردو، انگلیسی و آلمانی مسلط بود، اعتقاد داشت تنها شعرِ فارسی بویژه قالب مثنوی است که می‌تواند افکار بلند او را تبیین نموده و در جهان جاودانه کند.
با آموختن زبان #فارسی نزد استاد، شروع به سرودن شعر و تدوین کتاب‌های منظوم جاوید نامه، زبورِ عجم، اسرار خودی، رموز بیخودی، پیام مشرق ... نمود.
#مرتضی_رضوانفر
https://t.iss.one/katibefarsi
#شعر🔸از توست
من همان مشت غبارم که به‌جائی نرسد
لاله از توست و نم ابر بهاری از توست
نقش پرداز توئی ما قلم افشانیم
حاضر آرائی و آینده‌نگاری از توست
#اقبال
#شعر🔸راز زندگی
از خودی مگذر بقا انجام باش
قطره‌ای می‌باش و بحر آشام باش
هستی و از نیستی ترسیده‌ای
ای سرت گردم غلط فهمیده‌ای
چون خبر دارم ز ساز زندگی
با تو گویم چیست راز زندگی
پر زن و از جذب خاک آزاد باش
همچو طایر ایمن از افتاد باش
تو اگر طایر نه‌ای ای هوشمند
بر سر غار آشیان خود مبند
ای که باشی در پی کسب علوم
با تو می‌گویم پیام پیر روم
علم را بر تن زنی ماری بود
علم را بر دل زنی یاری بود
#اقبال
▫️این ابیات گزیده شده از یک شعر بلند اقبال لاهوری است، اصرار می‌کنم آنرا بخوانید و بر واژه واژه‌اش مکث کنید. اینجا
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔸سلام آقای بی‌نیاز گوهرین
ای سکندر سلطنت نازک‌تر از جام جم است
یک جهان آیینه از سنگی شکستن می‌توان
گر به خود محکم شوی سیل بلاانگیز چیست
مثل گوهر در دل دریا نشستن می‌توان
من فقیرم بی‌نیازم مشربم این است و بس
مومیایی خواستن نتوان شکستن می‌توان
#اقبال
#شعر🔸زندگی
زندگی در صدف خویش گهر ساختن است
در دل شعله فرو رفتن و نگداختن است
مذهب زنده دلان خواب پریشانی نیست
از همین خاک جهان دگری ساختن است
#اقبال