٢🔸تفاوت ترامپ با ترامپیسم
#ترامپ قطعا این عنوان، قدرت و منصب را دوست دارد، اما هیچ تلاشی برای آشنایی با این شغل نکرده است، زیرا فراتر از ظرفیت کنجکاوی ذهنی یا علاقه اوست.
با این حال، رفتارهای غیرعادی و مضحک رئیسجمهور آمریکا فقط یک نکته انحرافی است و نباید ذهن ما را از واقعیت دور کند. ترامپ یک انحراف از حزب جمهوریخواه نیست، بلکه نتیجه منطقی سیاستهای این حزب است. اگرچه او در عمل سواد حکومتداری، قانونگذاری و قضایی ندارد، اما بهطور غریزی میداند که چطور از الگوهای سیاسی قالب جمهوریخواهان و «جنگهای فرهنگی» آنها پیروی کند.
همراهان و متحدان ترامپ بهخوبی از خصلتهای او آگاه هستند و از آن به نفع خود استفاده میکنند. برخی جمهوریخواهان ادعا میکنند که ترامپ در حال ضربهزدن به این حزب است، اما در حقیقت این حزب جمهوریخواه است که به خودش آسیب میزند. برخی از سناتورهای جمهوریخواه میتوانستند در جریان استیضاح ترامپ علیه او رأی بدهند تا برکنار شود، اما به حمایت از او ادامه دادند.
یک نگاه اجمالی به وقایع سالهای اخیر نشان میدهد که ترامپ چقدر دقیق سیاستهای حزب متبوعش را دنبال کرده است. قرارداد هستهای ایران (#برجام) بهعنوان دستاورد بزرگ سیاست خارجی دولت #باراک_اوباما، مخالفان زیادی در بین جمهوریخواهان داشت؛ پس خروج رئیسجمهور آمریکا از برجام اقدام غیرمنتظرهای نبود. بیرون آمدن ترامپ از معاهده تغییرات آبوهوایی پاریس نیز بهنوعی بازتاب سابقه حمایت عمیق حزب جمهوریخواه از صنایع سوخت فسیلی و مهمتر از آن گرایشهای ضدعلمی این حزب بود.
سیاستهای مالیاتی ترامپ هم درواقع تبعیت از دیدگاههای سنتی جمهوریخواهان یعنی سرازیرکردن عواید مالیاتی به جیب ثروتمندان با تحمیل مالیات بیشتر بر طبقه کارگر و کارمند بوده است. مواضع او در زمینه حقوق زنان نیز متاثر از دیدگاههای این حزب است که ریشه در باورهای پایهای مسیحیت دارد.
موضع ترامپ در قبال قوانین مختلف مانند صنایع و محیطزیست را میتوان در قالب افراطگرایی در مقرراتزدایی خلاصه کرد. این نوع گرایش به حذف قوانین یکی از مواضع اصلی این حزب از زمان ریاستجمهوری #رونالد_ریگان بوده است. نگرش ترامپ به موضوع مهاجرت نیز بازتابی از گرایشهای سختگیرانه حزب جمهوریخواه با تشکیل جنبش «حزب چای» و بعدها «انجمن آزادی» است که از زمان ریاستجمهوری جورج دبلیو بوش آغاز شد.
شاید در ظاهر بهنظر برسد که نگاه رئیسجمهور آمریکا به موضوع نژاد، مسیر او را از جمهوریخواهان جدا میکند. او آشکارا مواضع نژادپرستی ضدسیاهپوستان را مطرح کرده است. ترامپ زیر بار محکومکردن حامیان نئونازی نرفته و هیچوقت تمایل خود به این گروه را پنهان نکرده است. اما باید مواضع نژادی حزب جمهوریخواه را بررسی کنیم تا ببینیم ترامپ از حزب فاصله گرفته یا نه.
وقتی جان اف کندی از جنبشهای حقوق مدنی استقبال کرد، دشمنی سیاستمداران و رأیدهندگان نژادپرست را در ایالتهای جنوبی که در طول جنگهای داخلی آمریکا از بردهداری دفاع کرده بودند، برانگیخت. زیرا بخش زیادی از اقتصاد این ایالتها بر پایه بردهداری بنا شده بود. در دوره پساحقوق مدنی، دیگر حمایت آشکار از نژادپرستی پذیرفته نبود و به جای آن، کمکم گفتمانهای دیگر در بین رأیدهندگان سفیدپوست ایالتهای جنوبی محبوبیت پیدا کرد. صحبت از «نظم و قانون» یا دفاع از «حقوق ایالتی» شیوه جدیدی برای سیاستمداران سفیدپوست بود تا از خطر سیاهپوستان بگویند؛ بدون اینکه محکوم به نژادپرستی شوند.
ریچارد نیکسون در سال ١٩۶٨ در بهرهگیری از این گفتمانها موفق بود و این دیدگاه بهعنوان «استراتژی جنوبی» شناخته شد. این نوع از نژادپرستی مخفیانه و زیرپوستی (چشمکزدن به سفیدپوستان که ما با شما هستیم) هیچوقت جایگاه خود را در سیاستهای جمهوریخواهان از دست نداده است. حتی دمکراتی مانند بیل کلینتون که اهل جنوب است هم مجبور بود از کدهای زبانی برای جلب اطمینان سفیدپوستان استفاده کند.
#ترامپ قطعا این عنوان، قدرت و منصب را دوست دارد، اما هیچ تلاشی برای آشنایی با این شغل نکرده است، زیرا فراتر از ظرفیت کنجکاوی ذهنی یا علاقه اوست.
با این حال، رفتارهای غیرعادی و مضحک رئیسجمهور آمریکا فقط یک نکته انحرافی است و نباید ذهن ما را از واقعیت دور کند. ترامپ یک انحراف از حزب جمهوریخواه نیست، بلکه نتیجه منطقی سیاستهای این حزب است. اگرچه او در عمل سواد حکومتداری، قانونگذاری و قضایی ندارد، اما بهطور غریزی میداند که چطور از الگوهای سیاسی قالب جمهوریخواهان و «جنگهای فرهنگی» آنها پیروی کند.
همراهان و متحدان ترامپ بهخوبی از خصلتهای او آگاه هستند و از آن به نفع خود استفاده میکنند. برخی جمهوریخواهان ادعا میکنند که ترامپ در حال ضربهزدن به این حزب است، اما در حقیقت این حزب جمهوریخواه است که به خودش آسیب میزند. برخی از سناتورهای جمهوریخواه میتوانستند در جریان استیضاح ترامپ علیه او رأی بدهند تا برکنار شود، اما به حمایت از او ادامه دادند.
یک نگاه اجمالی به وقایع سالهای اخیر نشان میدهد که ترامپ چقدر دقیق سیاستهای حزب متبوعش را دنبال کرده است. قرارداد هستهای ایران (#برجام) بهعنوان دستاورد بزرگ سیاست خارجی دولت #باراک_اوباما، مخالفان زیادی در بین جمهوریخواهان داشت؛ پس خروج رئیسجمهور آمریکا از برجام اقدام غیرمنتظرهای نبود. بیرون آمدن ترامپ از معاهده تغییرات آبوهوایی پاریس نیز بهنوعی بازتاب سابقه حمایت عمیق حزب جمهوریخواه از صنایع سوخت فسیلی و مهمتر از آن گرایشهای ضدعلمی این حزب بود.
سیاستهای مالیاتی ترامپ هم درواقع تبعیت از دیدگاههای سنتی جمهوریخواهان یعنی سرازیرکردن عواید مالیاتی به جیب ثروتمندان با تحمیل مالیات بیشتر بر طبقه کارگر و کارمند بوده است. مواضع او در زمینه حقوق زنان نیز متاثر از دیدگاههای این حزب است که ریشه در باورهای پایهای مسیحیت دارد.
موضع ترامپ در قبال قوانین مختلف مانند صنایع و محیطزیست را میتوان در قالب افراطگرایی در مقرراتزدایی خلاصه کرد. این نوع گرایش به حذف قوانین یکی از مواضع اصلی این حزب از زمان ریاستجمهوری #رونالد_ریگان بوده است. نگرش ترامپ به موضوع مهاجرت نیز بازتابی از گرایشهای سختگیرانه حزب جمهوریخواه با تشکیل جنبش «حزب چای» و بعدها «انجمن آزادی» است که از زمان ریاستجمهوری جورج دبلیو بوش آغاز شد.
شاید در ظاهر بهنظر برسد که نگاه رئیسجمهور آمریکا به موضوع نژاد، مسیر او را از جمهوریخواهان جدا میکند. او آشکارا مواضع نژادپرستی ضدسیاهپوستان را مطرح کرده است. ترامپ زیر بار محکومکردن حامیان نئونازی نرفته و هیچوقت تمایل خود به این گروه را پنهان نکرده است. اما باید مواضع نژادی حزب جمهوریخواه را بررسی کنیم تا ببینیم ترامپ از حزب فاصله گرفته یا نه.
وقتی جان اف کندی از جنبشهای حقوق مدنی استقبال کرد، دشمنی سیاستمداران و رأیدهندگان نژادپرست را در ایالتهای جنوبی که در طول جنگهای داخلی آمریکا از بردهداری دفاع کرده بودند، برانگیخت. زیرا بخش زیادی از اقتصاد این ایالتها بر پایه بردهداری بنا شده بود. در دوره پساحقوق مدنی، دیگر حمایت آشکار از نژادپرستی پذیرفته نبود و به جای آن، کمکم گفتمانهای دیگر در بین رأیدهندگان سفیدپوست ایالتهای جنوبی محبوبیت پیدا کرد. صحبت از «نظم و قانون» یا دفاع از «حقوق ایالتی» شیوه جدیدی برای سیاستمداران سفیدپوست بود تا از خطر سیاهپوستان بگویند؛ بدون اینکه محکوم به نژادپرستی شوند.
ریچارد نیکسون در سال ١٩۶٨ در بهرهگیری از این گفتمانها موفق بود و این دیدگاه بهعنوان «استراتژی جنوبی» شناخته شد. این نوع از نژادپرستی مخفیانه و زیرپوستی (چشمکزدن به سفیدپوستان که ما با شما هستیم) هیچوقت جایگاه خود را در سیاستهای جمهوریخواهان از دست نداده است. حتی دمکراتی مانند بیل کلینتون که اهل جنوب است هم مجبور بود از کدهای زبانی برای جلب اطمینان سفیدپوستان استفاده کند.
٣🔸تفاوت ترامپ با ترامپیسم
به اعتقاد برخی آمریکاییهای آفریقاییتبار برجسته، سفیدپوستان با انتخاب #ترامپ در واقع سیاهپوستان و همپیمانانشان را بهدلیل انتخاب یک رئیسجمهور سیاهپوست یعنی #باراک_اوباما تنبیه کردند. به یاد داشته باشیم که #ترامپیسم یک شاخه جدا از روابط نژادی در تاریخ آمریکا نیست و در دورهای از تاریخ این کشور روسایجمهور (#جورج_واشنگتن، #توماس_جفرسون و #جیمز_مونرو) در کاخ سفید خرید و فروش برده انجام میدادند. محققان معتقدند که آلمان نازی، سیاستها و حقوق نژادی خود را از آمریکا اتخاذ کرده بود. #جو_بایدن بارها گفته است «این کمپین فقط بهدنبال بردن رأیها نیست؛ بلکه هدفش پیروزی در قلبهاست؛ بله، روح آمریکا» که این گفته یک کشمکش واقعی را نشان میدهد.
نگاه ترامپ به آمریکا یک تصویر ایدهآل از دهه ١٩۵٠ است. در آن زمان بعد از جنگ جهانی دوم، شرایط برای سفیدپوستان ایدهآل بود؛ سیاهان و مهاجران در قسمت عقب اتوبوس مینشستند، جای زنان در آشپزخانه بود و هنوز جنبشهای فمینیسم پا نگرفته بود. در واقع نقش اقلیتها فقط خدمتکردن به سفیدپوستان بود. ارجاعات فرهنگی ترامپ همه نوستالژی دهه ۵٠ است؛ او بارها به برنامههای تلویزیونی، شخصیتها و تصویرسازیهای این برهه از تاریخ اشاره کرده و انگار که بهنوعی نماینده گذشته است.
ترامپیسم در واقع درباره خشم نژادی و سیاستهای هویتی است. دفاع ترامپیسم از #برتری_سفیدپوستان باید در بافت مناسب خود درک شود. برتری سفیدپوستان درباره دستاوردها و تواناییهای فردی نیست و باید در یک سیستم سیاسی و اجتماعی دیده شود. ترامپیسم تنها یک شکل از پوپولیسم نیست که در سرتاسر جهان رواج پیدا کرده است. اگرچه چنین شاخههایی از پوپولیسم خود را بهصورت فرهنگی نمایان میکنند، اما میتوان ریشههای آنها را در زمینههای اقتصادی و سیاسی پیدا کرد. در بسیاری از جوامع اروپا و آمریکا، افزایش فاصله اقتصادی، حذف خدمات اجتماعی و کاهش رفاه (مانند آموزش عمومی و سلامت) عواقب جدی بهدنبال دارد. در جوامع نئولیبرال چنین شرایطی بهجای اینکه به سیستم سیاسی و اجتماعی نسبت داده شود، بهعنوان شکست فردی دیده میشود. در نتیجه، احزاب و افراد جناح راست، این انشعاب اجتماعی را به گروههایی مانند سیاهان، مهاجران و «مهاجران مسلمان» بهعنوان دلیل افزایش شکاف و شکست دولت در محافظت از شهروندانش نسبت میدهند. از نظر آنها، اقلیتها شغل آنها را گرفتهاند؛ درحالیکه در واقعیت دستکم در آمریکا مهاجران جزو گروههای اصلی مولد در جامعه هستند و کمک بزرگی به اشتغالزایی کردهاند.
ترامپیسم و دیگر گفتمانهای راست، این دیدگاه «دیگران» را در بین خود زیاد بهکار میبرند. حتی امروز وقتی ترامپ میخواهد درباره اوباما صحبت کند، میگوید «باراک حسین اوباما»؛ با تأکید بر کلمه حسین بهعنوان نشانهای از «دیگری» بودن. یا تعمد او به اشتباه تلفظ کردن نام #کاملا_هریس، معاون بایدن نیز از همین دیدگاه نشأت میگیرد. مهم نیست که او بارها گفته مسلمانان همیشه از آغاز بخشی از آمریکا بودهاند، زیرا به اعتقاد او، آمریکاییبودن برابر با سفیدبودن است. به همین دلیل کسانی مانند اوباما همیشه یک «دیگری» باقی میمانند.
دعوای بین دمکراتها و جمهوریخواهان درباره آینده است. یک مزیت این آمریکا این است که همچنان تضادهای سیاسی را تاب میآورد و به مهاجران فرصت پیشرفت میدهد.
دلیل اینکه شخص ترامپ به نماد #پوپولیسم آمریکایی تبدیل میشود، به شناخت او از نقاط قوت و ضعف رسانههای این کشور برمیگردد. او چرخه #خبر و #روزنامهنگاری را میشناسد و میداند که چطور از ارزشی که رسانهها برای نهاد ریاستجمهوری قائل هستند به نفع خود استفاده کند. یکی از ویژگیهای مهم او این است که اهل خجالت و شرمندگی نیست. رئیسجمهور آمریکا از #نیویورک، شهر #روزنامهنگاری_زرد میآید و از تأثیر عواطف بر مردم آگاه است. او استاد خشم، ترس و شکایت است که خیلی از آنها پایه نژادی دارند.
ممکن است بایدن با تفاوت اندکی ترامپ را شکست دهد، اما این یک باخت بزرگ برای آمریکا خواهد بود، زیرا این کشور این شانس را داشت که ترامپیسم را بهصورت قاطع شکست بدهد. حتی اگر ترامپ ببازد، ترامپیسم همیشه هست و خودش یا فرزندانش یک امپراتوری رسانهای با تفکرات راست افراطی، پر از ترس و نفرت پایهگذاری خواهند کرد. ترامپیسم باید شکست بخورد؛ یک شکست سنگین
▫️روزنامه همشهری
به اعتقاد برخی آمریکاییهای آفریقاییتبار برجسته، سفیدپوستان با انتخاب #ترامپ در واقع سیاهپوستان و همپیمانانشان را بهدلیل انتخاب یک رئیسجمهور سیاهپوست یعنی #باراک_اوباما تنبیه کردند. به یاد داشته باشیم که #ترامپیسم یک شاخه جدا از روابط نژادی در تاریخ آمریکا نیست و در دورهای از تاریخ این کشور روسایجمهور (#جورج_واشنگتن، #توماس_جفرسون و #جیمز_مونرو) در کاخ سفید خرید و فروش برده انجام میدادند. محققان معتقدند که آلمان نازی، سیاستها و حقوق نژادی خود را از آمریکا اتخاذ کرده بود. #جو_بایدن بارها گفته است «این کمپین فقط بهدنبال بردن رأیها نیست؛ بلکه هدفش پیروزی در قلبهاست؛ بله، روح آمریکا» که این گفته یک کشمکش واقعی را نشان میدهد.
نگاه ترامپ به آمریکا یک تصویر ایدهآل از دهه ١٩۵٠ است. در آن زمان بعد از جنگ جهانی دوم، شرایط برای سفیدپوستان ایدهآل بود؛ سیاهان و مهاجران در قسمت عقب اتوبوس مینشستند، جای زنان در آشپزخانه بود و هنوز جنبشهای فمینیسم پا نگرفته بود. در واقع نقش اقلیتها فقط خدمتکردن به سفیدپوستان بود. ارجاعات فرهنگی ترامپ همه نوستالژی دهه ۵٠ است؛ او بارها به برنامههای تلویزیونی، شخصیتها و تصویرسازیهای این برهه از تاریخ اشاره کرده و انگار که بهنوعی نماینده گذشته است.
ترامپیسم در واقع درباره خشم نژادی و سیاستهای هویتی است. دفاع ترامپیسم از #برتری_سفیدپوستان باید در بافت مناسب خود درک شود. برتری سفیدپوستان درباره دستاوردها و تواناییهای فردی نیست و باید در یک سیستم سیاسی و اجتماعی دیده شود. ترامپیسم تنها یک شکل از پوپولیسم نیست که در سرتاسر جهان رواج پیدا کرده است. اگرچه چنین شاخههایی از پوپولیسم خود را بهصورت فرهنگی نمایان میکنند، اما میتوان ریشههای آنها را در زمینههای اقتصادی و سیاسی پیدا کرد. در بسیاری از جوامع اروپا و آمریکا، افزایش فاصله اقتصادی، حذف خدمات اجتماعی و کاهش رفاه (مانند آموزش عمومی و سلامت) عواقب جدی بهدنبال دارد. در جوامع نئولیبرال چنین شرایطی بهجای اینکه به سیستم سیاسی و اجتماعی نسبت داده شود، بهعنوان شکست فردی دیده میشود. در نتیجه، احزاب و افراد جناح راست، این انشعاب اجتماعی را به گروههایی مانند سیاهان، مهاجران و «مهاجران مسلمان» بهعنوان دلیل افزایش شکاف و شکست دولت در محافظت از شهروندانش نسبت میدهند. از نظر آنها، اقلیتها شغل آنها را گرفتهاند؛ درحالیکه در واقعیت دستکم در آمریکا مهاجران جزو گروههای اصلی مولد در جامعه هستند و کمک بزرگی به اشتغالزایی کردهاند.
ترامپیسم و دیگر گفتمانهای راست، این دیدگاه «دیگران» را در بین خود زیاد بهکار میبرند. حتی امروز وقتی ترامپ میخواهد درباره اوباما صحبت کند، میگوید «باراک حسین اوباما»؛ با تأکید بر کلمه حسین بهعنوان نشانهای از «دیگری» بودن. یا تعمد او به اشتباه تلفظ کردن نام #کاملا_هریس، معاون بایدن نیز از همین دیدگاه نشأت میگیرد. مهم نیست که او بارها گفته مسلمانان همیشه از آغاز بخشی از آمریکا بودهاند، زیرا به اعتقاد او، آمریکاییبودن برابر با سفیدبودن است. به همین دلیل کسانی مانند اوباما همیشه یک «دیگری» باقی میمانند.
دعوای بین دمکراتها و جمهوریخواهان درباره آینده است. یک مزیت این آمریکا این است که همچنان تضادهای سیاسی را تاب میآورد و به مهاجران فرصت پیشرفت میدهد.
دلیل اینکه شخص ترامپ به نماد #پوپولیسم آمریکایی تبدیل میشود، به شناخت او از نقاط قوت و ضعف رسانههای این کشور برمیگردد. او چرخه #خبر و #روزنامهنگاری را میشناسد و میداند که چطور از ارزشی که رسانهها برای نهاد ریاستجمهوری قائل هستند به نفع خود استفاده کند. یکی از ویژگیهای مهم او این است که اهل خجالت و شرمندگی نیست. رئیسجمهور آمریکا از #نیویورک، شهر #روزنامهنگاری_زرد میآید و از تأثیر عواطف بر مردم آگاه است. او استاد خشم، ترس و شکایت است که خیلی از آنها پایه نژادی دارند.
ممکن است بایدن با تفاوت اندکی ترامپ را شکست دهد، اما این یک باخت بزرگ برای آمریکا خواهد بود، زیرا این کشور این شانس را داشت که ترامپیسم را بهصورت قاطع شکست بدهد. حتی اگر ترامپ ببازد، ترامپیسم همیشه هست و خودش یا فرزندانش یک امپراتوری رسانهای با تفکرات راست افراطی، پر از ترس و نفرت پایهگذاری خواهند کرد. ترامپیسم باید شکست بخورد؛ یک شکست سنگین
▫️روزنامه همشهری
#انتخابات_آمریکا
🔸مقصر التهابات آمریکا از نگاه گاردین
تمام التهابی که به دلیل تاخیر در شمارش آرا رخ داده میتوانست اتفاق نیفتد. همه اینها به دلیل قوانینی است که جمهوریخواهان در #ویسکانسین، #میشیگان و #پنسیلوانیا قبل از انتخابات، در مورد آرای پستی وضع کردند؛ اقدامی که تنها با هدف اخلال در روند پیروزی رقیب #ترامپ انجام شده است. گاردین
🔸مقصر التهابات آمریکا از نگاه گاردین
تمام التهابی که به دلیل تاخیر در شمارش آرا رخ داده میتوانست اتفاق نیفتد. همه اینها به دلیل قوانینی است که جمهوریخواهان در #ویسکانسین، #میشیگان و #پنسیلوانیا قبل از انتخابات، در مورد آرای پستی وضع کردند؛ اقدامی که تنها با هدف اخلال در روند پیروزی رقیب #ترامپ انجام شده است. گاردین
🔸انتخاب بین بودن و نبودن ترامپ
▫️#سیدمحمد_مرندی
▫️کارشناس مسائل آمریکا
این انتخابات درواقع انتخاب بین #ترامپ و #بایدن نبود. انتخابی بود بین بودن یا نبودن ترامپ.
بسیاری از کسانی که به بایدن در این انتخابات رأی دادند، کسانی نبودند که رأی واقعی آنها بایدن باشد. بلکه رأی آنها تنها به این بود که ترامپ دیگر بار سکان هدایت #آمریکا را به دست نگیرد. علت آن نیز نفرتی بود که این قشر نسبت به ترامپ داشتند
نفرتی که ماحصل سیاستهای ترامپ در سالهایی است که ریاست جمهوری آمریکا را بر عهده داشت. از سیاستهای مهاجرستیزانه گرفته تا سیاستهای حمایتیاش از گروههای افراطی نژادپرست و سیاستهایش در مسائل مربوط به بیمه درمان که در بحران #کرونا بیشتر از قبل خود را نشان داد. این سیاستها در سالهای گذشته منجر به نوعی دوقطبی یا حتی بهتر بگوییم سهقطبی در جامعه امریکا شده است که نوع آرایش رأیدهندگان در انتخابات نیز گواه آن است. در این انتخابات یک سوم مردم عملاً رأی ندادند که همان قطب سومی هستند که همیشه هم بودهاند. اما تا پیش از این انتخابات شمار آنها به نیمی از رأیدهندگان میرسید و اکنون بهخاطر جو روانی حاکم بر جامعه به یکسوم تقلیل یافته است. این بخش، بخشی بودند که از نظام سرمایهداری ناراضی بودند. بین دو قطب دیگر که حدود ۶۵ درصد رأیدهنده امریکایی را تشکیل میدهند، دودستگی عمیقی بین آنها وجود دارد که حتی میتوان گفت به نفرت در بین آنها تبدیل شده است. نفرتی که چه در میان مردم عادی و چه بین سیاستمدارانی که این دو قطب را رهبری میکردند، مشهود بود. اعلام زودرس پیروزی نیز بر عصبانیت بیشتر طرفین افزوده است. زیرا عملاً هر دو کاندیدا زودتر از موعد مقرر اعلام پیروزی کردند. ولی ترامپ رسماً اعلام پیروزی کرد که این باعث تشدید بحران میشود.
بویژه با توجه به بحرانهای عمیق هویتی، سیاسی و اقتصادی و حتی شکافی که در حاکمیت امریکا ایجاد شده، این انتخابات ازحساسیت فوقالعادهای برخوردار بوده است. البته این شکاف از دههها قبل در امریکا شروع شده است. از زمانی که لیبرالیسم و سرمایهداری باعث دلزدگی مردم شد. زیرا لیبرالیسم و سرمایهداری جامعه امریکا را به جامعهای دوقطبی تبدیل و مردم آن را دچار بحران هویت کرده است. در جامعهای که مهر نظام سرمایهداری را بر خود دارد، نظامی که بر فردگرایی متمرکز میشود، بیعدالتیها تشدید میشود. به عبارتی اتفاقاتی که امروز در جامعه امریکا میبینیم، نتیجه دهها سال حاکمیت سرمایهداری بر این کشور است که محصول آن افرادی مثل آقای ترامپ هستند. از همین رو زمانی که فردی مثل ترامپ میآید و شتاب بیشتری به این سیاستها میدهد و شکافها را تعمیق میکند، موجب میشود، مردم میل بیشتری به مشارکت در انتخابات پیدا کنند.
نظرسنجیها در این انتخابات نیز خیلی دور از حقیقت نبودند. اما با توجه به اینکه اغلب رسانههای امریکایی مخالف ترامپ هستند، نظرسنجیهایی که این رسانهها انجام دادند، تفاوت بالای آرای بایدن با ترامپ را نشان میداد. همان طور که نظرسنجیهای معدود رسانههای حامی ترامپ عکس این مطلب را نشان میداد. رسانههای مخالف ترامپ از آنرو دست به این نظرسنجیهای گسترده میزدند که جو روانی جامعه را به سمت آقای بایدن متمایل کنند. ضمن آنکه ممکن است، کسانی که مورد نظرسنجی قرار میگرفتند، رأی واقعی خود را اعلام نمیکردند.
▫️روزنامه ایران
▫️#سیدمحمد_مرندی
▫️کارشناس مسائل آمریکا
این انتخابات درواقع انتخاب بین #ترامپ و #بایدن نبود. انتخابی بود بین بودن یا نبودن ترامپ.
بسیاری از کسانی که به بایدن در این انتخابات رأی دادند، کسانی نبودند که رأی واقعی آنها بایدن باشد. بلکه رأی آنها تنها به این بود که ترامپ دیگر بار سکان هدایت #آمریکا را به دست نگیرد. علت آن نیز نفرتی بود که این قشر نسبت به ترامپ داشتند
نفرتی که ماحصل سیاستهای ترامپ در سالهایی است که ریاست جمهوری آمریکا را بر عهده داشت. از سیاستهای مهاجرستیزانه گرفته تا سیاستهای حمایتیاش از گروههای افراطی نژادپرست و سیاستهایش در مسائل مربوط به بیمه درمان که در بحران #کرونا بیشتر از قبل خود را نشان داد. این سیاستها در سالهای گذشته منجر به نوعی دوقطبی یا حتی بهتر بگوییم سهقطبی در جامعه امریکا شده است که نوع آرایش رأیدهندگان در انتخابات نیز گواه آن است. در این انتخابات یک سوم مردم عملاً رأی ندادند که همان قطب سومی هستند که همیشه هم بودهاند. اما تا پیش از این انتخابات شمار آنها به نیمی از رأیدهندگان میرسید و اکنون بهخاطر جو روانی حاکم بر جامعه به یکسوم تقلیل یافته است. این بخش، بخشی بودند که از نظام سرمایهداری ناراضی بودند. بین دو قطب دیگر که حدود ۶۵ درصد رأیدهنده امریکایی را تشکیل میدهند، دودستگی عمیقی بین آنها وجود دارد که حتی میتوان گفت به نفرت در بین آنها تبدیل شده است. نفرتی که چه در میان مردم عادی و چه بین سیاستمدارانی که این دو قطب را رهبری میکردند، مشهود بود. اعلام زودرس پیروزی نیز بر عصبانیت بیشتر طرفین افزوده است. زیرا عملاً هر دو کاندیدا زودتر از موعد مقرر اعلام پیروزی کردند. ولی ترامپ رسماً اعلام پیروزی کرد که این باعث تشدید بحران میشود.
بویژه با توجه به بحرانهای عمیق هویتی، سیاسی و اقتصادی و حتی شکافی که در حاکمیت امریکا ایجاد شده، این انتخابات ازحساسیت فوقالعادهای برخوردار بوده است. البته این شکاف از دههها قبل در امریکا شروع شده است. از زمانی که لیبرالیسم و سرمایهداری باعث دلزدگی مردم شد. زیرا لیبرالیسم و سرمایهداری جامعه امریکا را به جامعهای دوقطبی تبدیل و مردم آن را دچار بحران هویت کرده است. در جامعهای که مهر نظام سرمایهداری را بر خود دارد، نظامی که بر فردگرایی متمرکز میشود، بیعدالتیها تشدید میشود. به عبارتی اتفاقاتی که امروز در جامعه امریکا میبینیم، نتیجه دهها سال حاکمیت سرمایهداری بر این کشور است که محصول آن افرادی مثل آقای ترامپ هستند. از همین رو زمانی که فردی مثل ترامپ میآید و شتاب بیشتری به این سیاستها میدهد و شکافها را تعمیق میکند، موجب میشود، مردم میل بیشتری به مشارکت در انتخابات پیدا کنند.
نظرسنجیها در این انتخابات نیز خیلی دور از حقیقت نبودند. اما با توجه به اینکه اغلب رسانههای امریکایی مخالف ترامپ هستند، نظرسنجیهایی که این رسانهها انجام دادند، تفاوت بالای آرای بایدن با ترامپ را نشان میداد. همان طور که نظرسنجیهای معدود رسانههای حامی ترامپ عکس این مطلب را نشان میداد. رسانههای مخالف ترامپ از آنرو دست به این نظرسنجیهای گسترده میزدند که جو روانی جامعه را به سمت آقای بایدن متمایل کنند. ضمن آنکه ممکن است، کسانی که مورد نظرسنجی قرار میگرفتند، رأی واقعی خود را اعلام نمیکردند.
▫️روزنامه ایران
#محیطزیست
🔸بايدن: ٧٧ روز ديگر به توافق پاريس مىپيونديم
#جو_بايدن در واكنش به خروج رسمى دولت #ترامپ از #توافق_آبوهوايى_پاريس گفت در صورت پیروزی در اولین روز از دوره ریاست جمهوری خود (۲۰ ژانویه ۲۰۲۱) به پیمان اقلیمی پاریس دوباره ملحق میشود.
جو بايدن در تويبتى نوشت: ترامپ چهارشنبه رسما از توافق آب و هوایی پاریس خارج شد؛ من دقیقا ۷۷ روز دیگر به آن دوباره ملحق میشوم.
🔸بايدن: ٧٧ روز ديگر به توافق پاريس مىپيونديم
#جو_بايدن در واكنش به خروج رسمى دولت #ترامپ از #توافق_آبوهوايى_پاريس گفت در صورت پیروزی در اولین روز از دوره ریاست جمهوری خود (۲۰ ژانویه ۲۰۲۱) به پیمان اقلیمی پاریس دوباره ملحق میشود.
جو بايدن در تويبتى نوشت: ترامپ چهارشنبه رسما از توافق آب و هوایی پاریس خارج شد؛ من دقیقا ۷۷ روز دیگر به آن دوباره ملحق میشوم.
#انتخابات_آمریکا
🔸ترامپ یا بایدن؟ وضعیت خیابانها
خبرگزاری آلمان نوشت نتیجه نهایی انتخابات آمریکا هنوز نامشخص است و اضطراب در حال افزایش... در بسیاری از شهرها مردم به خیابان رفتهاند تا بسته به هواداری از #ترامپ یا #بایدن به ادامه شمارش آراء یا توقف آن اعتراض کنند.
🔸ترامپ یا بایدن؟ وضعیت خیابانها
خبرگزاری آلمان نوشت نتیجه نهایی انتخابات آمریکا هنوز نامشخص است و اضطراب در حال افزایش... در بسیاری از شهرها مردم به خیابان رفتهاند تا بسته به هواداری از #ترامپ یا #بایدن به ادامه شمارش آراء یا توقف آن اعتراض کنند.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#انتخابات_آمریکا
🔸قطع حرفهای پخش زنده حرفهای ترامپ
🔻لحظهای که MSNBC از پخش سخنان #ترامپ به دلیل دروغپردازی خودداری کرده و آن را قطع کرد.
مجری: نه تنها در این لحظه غیرعادی حرفهای رییس جمهور آمریکا را قطع میکنیم، بلکه حرفهای رییس جمهور آمریکا را هم تصحیح میکنیم
🔸قطع حرفهای پخش زنده حرفهای ترامپ
🔻لحظهای که MSNBC از پخش سخنان #ترامپ به دلیل دروغپردازی خودداری کرده و آن را قطع کرد.
مجری: نه تنها در این لحظه غیرعادی حرفهای رییس جمهور آمریکا را قطع میکنیم، بلکه حرفهای رییس جمهور آمریکا را هم تصحیح میکنیم
عرصههای ارتباطی
#انتخابات_آمریکا 🔸 درصد آراء #ترامپ و #بایدن در جورجیا برابر شد
#انتخابات_آمریکا
🔸افزایش آرای بایدن
با افزایش آرای #جو_بایدن در ایالت #پنسیلوانیا اختلاف او با #ترامپ به یک درصد رسید. پنسیلوانیا ٢٩ رای الکترال دارد و تاکنون ٨٩ درصد آرای اخذ شده در این ایالت شمارش شده است. ایسنا
🔸افزایش آرای بایدن
با افزایش آرای #جو_بایدن در ایالت #پنسیلوانیا اختلاف او با #ترامپ به یک درصد رسید. پنسیلوانیا ٢٩ رای الکترال دارد و تاکنون ٨٩ درصد آرای اخذ شده در این ایالت شمارش شده است. ایسنا
#برجام #ترامپ
🔸دولت ترامپ آخرین ضربه را از برجام در ۲۰۲۰ دریافت کرد
کمیته پنجم مجمع عمومی #سازمان_ملل متحد با پیشنهاد ضد برجامی آمریکا مخالفت کرد تا دولت ترامپ آخرین ضربه را از این توافق در روز آخر سال ۲۰۲۰ دریافت کند.
نمایندگی آمریکا در سازمان ملل متحد پس از آنکه در مرداد ماه امسال، شکست سختی را در شورای امنیت سازمان ملل متحد برای تمدید محدودیت تسلیحاتی ایران متحمل شد، به طور خودخوانده مدعی شد که مکانیسم ماشه اعمال شده است.
این موضوع در هیچ نهادی از بدنه سازمان ملل متحد به رسمیت شناخته نشد و در شورای امنیت هم به طور قاطع با نظر ۱۳ عضو آن، ادعای آمریکا باطل دانسته شد.
اما تندروهای ضد ایرانی کاخ سفید دست برنداشتند و بر آن شدند تا در کمیته پنجم مجمع عمومی سازمان ملل متحد که وظیفه تصویب بودجه سازمان ملل را بر عهده دارد، متممی به یکی از قطعنامهها وارد سازند تا برای اجرای مکانیسم ماشه، بودجه در نظر گرفته شود.
این پیشنهاد با واکنش گستردهای ربرو شد که به دلیل کمبود وقت، همه مخالفان این نظر آمریکا نتوانستند صحبت کنند اما در رایگیری انجام شده، تنها ۱۰ عضو سازمان ملل با آمریکا موافقت کردند.
@irna_1313
🔸دولت ترامپ آخرین ضربه را از برجام در ۲۰۲۰ دریافت کرد
کمیته پنجم مجمع عمومی #سازمان_ملل متحد با پیشنهاد ضد برجامی آمریکا مخالفت کرد تا دولت ترامپ آخرین ضربه را از این توافق در روز آخر سال ۲۰۲۰ دریافت کند.
نمایندگی آمریکا در سازمان ملل متحد پس از آنکه در مرداد ماه امسال، شکست سختی را در شورای امنیت سازمان ملل متحد برای تمدید محدودیت تسلیحاتی ایران متحمل شد، به طور خودخوانده مدعی شد که مکانیسم ماشه اعمال شده است.
این موضوع در هیچ نهادی از بدنه سازمان ملل متحد به رسمیت شناخته نشد و در شورای امنیت هم به طور قاطع با نظر ۱۳ عضو آن، ادعای آمریکا باطل دانسته شد.
اما تندروهای ضد ایرانی کاخ سفید دست برنداشتند و بر آن شدند تا در کمیته پنجم مجمع عمومی سازمان ملل متحد که وظیفه تصویب بودجه سازمان ملل را بر عهده دارد، متممی به یکی از قطعنامهها وارد سازند تا برای اجرای مکانیسم ماشه، بودجه در نظر گرفته شود.
این پیشنهاد با واکنش گستردهای ربرو شد که به دلیل کمبود وقت، همه مخالفان این نظر آمریکا نتوانستند صحبت کنند اما در رایگیری انجام شده، تنها ۱۰ عضو سازمان ملل با آمریکا موافقت کردند.
@irna_1313
#انتخابات_آمریکا
#ترامپ 🔸 سقوط موقعیت
موقعیت #دونالد_ترامپ رئیس جمهور آمریکا به سرعت در افکار عمومی سقوط کرد. حالا نه تنها اکثریت آمریکاییها او را عامل شورش اخیر در حمله به کنگره آمریکا در واشنگتن میدانند و از عزل زودهنگام او از ریاست کاخ سفید طرفداری و اعلام حمایت کردهاند بلکه محبوبیت شغلی او نیز در طول روزهای اخیر میان آمریکاییها به شدت سقوط کرده و به کمترین میزان در کل دوره ریاست چهار ساله او رسیده است.
🔹 بر اساس نتایج نظرسنجی سایت آمریکایی #فایوترتیایت محبوبیت شغلی ترامپ صرفا از سوی ٣٩.۴ درصد از آمریکاییها تائید میشود و در مقابل، ۵۶.٣ از مردم آمریکا از عملکرد شغلی ترامپ اعلام نارضایتی کردهاند. میزان محبوبیت خالص ترامپ منفی ١۶.٨ درصد گزارش شده است.
#ترامپ 🔸 سقوط موقعیت
موقعیت #دونالد_ترامپ رئیس جمهور آمریکا به سرعت در افکار عمومی سقوط کرد. حالا نه تنها اکثریت آمریکاییها او را عامل شورش اخیر در حمله به کنگره آمریکا در واشنگتن میدانند و از عزل زودهنگام او از ریاست کاخ سفید طرفداری و اعلام حمایت کردهاند بلکه محبوبیت شغلی او نیز در طول روزهای اخیر میان آمریکاییها به شدت سقوط کرده و به کمترین میزان در کل دوره ریاست چهار ساله او رسیده است.
🔹 بر اساس نتایج نظرسنجی سایت آمریکایی #فایوترتیایت محبوبیت شغلی ترامپ صرفا از سوی ٣٩.۴ درصد از آمریکاییها تائید میشود و در مقابل، ۵۶.٣ از مردم آمریکا از عملکرد شغلی ترامپ اعلام نارضایتی کردهاند. میزان محبوبیت خالص ترامپ منفی ١۶.٨ درصد گزارش شده است.