#کرونا 🔸 آمار مخاطبان پساکرونایی سینما
۴۳ هزار و ۹۶۱ نفر تا نیمه شب گذشته مخاطب فیلمهای روی پرده بودند که از این تعداد حدود ۶۰ درصد مخاطبان به فیلم شنای پروانه، ۲۵ درصد به فیلم خوب بد جلف ۲ و ۱۵ درصد به فیلمهای دیگر اختصاص دارد.
▫️مدیرکل روابط عمومی سازمان سینمایی
۴۳ هزار و ۹۶۱ نفر تا نیمه شب گذشته مخاطب فیلمهای روی پرده بودند که از این تعداد حدود ۶۰ درصد مخاطبان به فیلم شنای پروانه، ۲۵ درصد به فیلم خوب بد جلف ۲ و ۱۵ درصد به فیلمهای دیگر اختصاص دارد.
▫️مدیرکل روابط عمومی سازمان سینمایی
#تراس 🔸 خیابان
آدمها سه دستهاند: آنها که مردهاند، آنها که زندهاند و آنهایی که هنوز نمردهاند.
به خیابان بنگر، خیابانها مالامال از آدمهایی است که هنوز نمردهاند
#ساموئل_بکت
آدمها سه دستهاند: آنها که مردهاند، آنها که زندهاند و آنهایی که هنوز نمردهاند.
به خیابان بنگر، خیابانها مالامال از آدمهایی است که هنوز نمردهاند
#ساموئل_بکت
#علیرضا_فرهمند #کاظم_معتمدنژاد
🔸واپسين تصوير
▫️#يونس_شكرخواه
هميشه به سلام بيشتر محتاجيم تا به وداع؛ اما هميشه يك نفر هم بايد برود و نمیدانستم در آن مهماني شبانه؛ دو نفر بايد بروند و اين بار ما را براي هميشه تنها بگذارند؛ با تكه ابری در قلب.
دو باسواد؛ دو محترم؛ دو اميدوار؛ دو نافذ؛ دو مهرورز؛ دو زلال؛ دو نازنين؛ دو صبور؛ دو كشاننده به لبخند.....آن شب؛ آن اتاق خيلي بزرگ بود؛ هرجا دوستان جمع میشوند ديوارها عقب میكشند.
آن شب، دل ميزبان هم در شهر وجودش بزرگتر از هميشه بود؛ رفيق نازنينم #حسن_نمكدوست با همه وجود؛ با همه بیدريغیهايش؛ چاي میچرخاند و شيريني در ظروف نقرهای تا ثانيهها نرم بگذرند در آن شب طلايی.
حرفها گل انداخته بود؛ ثانيهها؛ ساعتها شده بودند و ساعتها روزها و اين خاصيت ديدار دوستهاست.
انگار آن شب؛ فقط شب ميانهها بود؛ نه شب آغاز؛ نه شب پايان. ما دههها بود كه دل در گرو هم داشتيم.
از آن ميانه به حياط رفتيم كنار باغچهای كه تازه آب خورده بود؛ عليرضا بود؛ من و #سيدفريد_قاسمی با سيگارهایی كه نقطه بگذارند در پايان سطرهای آن اتاق بزرگ.
از سايتهای بينالمللی حرف زديم، از #روزنامهنگاری و #ارتباطات گفتيم و باز عليرضا بود و حرفهايی از جنس خودش؛ حرفهای ريشهدار؛ كه غلظت مهم است، نه كثرت؛ كه تاريخ آموزگار بزرگ است، كه زاويه مهمتر از خط است، كه روزنامهنگار اين است نه آن؛ كه صحت مهم است نه سرعت؛ كه درد اين است نه آن.
ميزبان آمد با لبخند. اين بار با سينی ليوانهای آب پرتقال كه انعكاس داشت در قاب گرد عينك عليرضا؛ در قاب هميشگي آن چشمان نافذ و لبخند آورد بر لب عليرضا، كه پس هنوز وقت گپ زدن هست.
- "قدر استاد را بدانيد"
عليرضا حالا داشت از دكتر كاظم معتمدنژاد حرف میزد، از مردی كه آن شب چلچراغ آن اتاق بزرگ بود.
اتاق بزرگ سرازير شد به حياط؛ روبوسیها و خداحافظیها... دكتر هم صورت عليرضا را بوسيد و رفت.
سينی را با ليوانهای خالی كنار ديواره مرمرين باغچه گذاشتيم...
هيچكس نمیدانست اين واپسين تصويری است كه بايد از دو نازنين بر ديوارهای سرد حافظه آويخت. هيچكس نمیدانست؛ بايد تنها ماند؛ تنها با تكه ابری در قلب.
🔸واپسين تصوير
▫️#يونس_شكرخواه
هميشه به سلام بيشتر محتاجيم تا به وداع؛ اما هميشه يك نفر هم بايد برود و نمیدانستم در آن مهماني شبانه؛ دو نفر بايد بروند و اين بار ما را براي هميشه تنها بگذارند؛ با تكه ابری در قلب.
دو باسواد؛ دو محترم؛ دو اميدوار؛ دو نافذ؛ دو مهرورز؛ دو زلال؛ دو نازنين؛ دو صبور؛ دو كشاننده به لبخند.....آن شب؛ آن اتاق خيلي بزرگ بود؛ هرجا دوستان جمع میشوند ديوارها عقب میكشند.
آن شب، دل ميزبان هم در شهر وجودش بزرگتر از هميشه بود؛ رفيق نازنينم #حسن_نمكدوست با همه وجود؛ با همه بیدريغیهايش؛ چاي میچرخاند و شيريني در ظروف نقرهای تا ثانيهها نرم بگذرند در آن شب طلايی.
حرفها گل انداخته بود؛ ثانيهها؛ ساعتها شده بودند و ساعتها روزها و اين خاصيت ديدار دوستهاست.
انگار آن شب؛ فقط شب ميانهها بود؛ نه شب آغاز؛ نه شب پايان. ما دههها بود كه دل در گرو هم داشتيم.
از آن ميانه به حياط رفتيم كنار باغچهای كه تازه آب خورده بود؛ عليرضا بود؛ من و #سيدفريد_قاسمی با سيگارهایی كه نقطه بگذارند در پايان سطرهای آن اتاق بزرگ.
از سايتهای بينالمللی حرف زديم، از #روزنامهنگاری و #ارتباطات گفتيم و باز عليرضا بود و حرفهايی از جنس خودش؛ حرفهای ريشهدار؛ كه غلظت مهم است، نه كثرت؛ كه تاريخ آموزگار بزرگ است، كه زاويه مهمتر از خط است، كه روزنامهنگار اين است نه آن؛ كه صحت مهم است نه سرعت؛ كه درد اين است نه آن.
ميزبان آمد با لبخند. اين بار با سينی ليوانهای آب پرتقال كه انعكاس داشت در قاب گرد عينك عليرضا؛ در قاب هميشگي آن چشمان نافذ و لبخند آورد بر لب عليرضا، كه پس هنوز وقت گپ زدن هست.
- "قدر استاد را بدانيد"
عليرضا حالا داشت از دكتر كاظم معتمدنژاد حرف میزد، از مردی كه آن شب چلچراغ آن اتاق بزرگ بود.
اتاق بزرگ سرازير شد به حياط؛ روبوسیها و خداحافظیها... دكتر هم صورت عليرضا را بوسيد و رفت.
سينی را با ليوانهای خالی كنار ديواره مرمرين باغچه گذاشتيم...
هيچكس نمیدانست اين واپسين تصويری است كه بايد از دو نازنين بر ديوارهای سرد حافظه آويخت. هيچكس نمیدانست؛ بايد تنها ماند؛ تنها با تكه ابری در قلب.
🔸نگاه پروفسور کاظم معتمدنژاد به روزنامهنگاری آنلاین
▫️#یونس_شكرخواه
پیش از هر چیزی باید بگویم نگاه پروفسور #کاظم_معتمدنژاد به #روزنامهنگاری و شیوه #آنلاین آن به مثابه متنی بود كه باید در فرامتن ارتباطات درك میشد.
اصلیترین گونه روزنامهنگاری برای دكتر، #روزنامهنگاریتحقیقی و #انتقادی بود. پس به این ترتیب نحوه روایت؛ موضوعی ثانویه قلمداد میشد.
كسی كه در سال تولد من دبیر سرویس خارجی روزنامه كیهان بوده و تا سه سال بعد یعنی تا سال ۱۳۳۹ آن را اداره كرده و در آن دوران از لومومبا و كاسترو نوشته به اندازه كافی فرق فرمت و محتوا را میدانسته است. كسانی كه در كلاسهای دكتر معتمدنژاد نشستهاند میدانند چه بحثهایی درباره ریشههای تاریخی #ارتباطات مدرن و نقش آن در تحکیم سلطه جهانی غرب داشته است و باز میدانند دكتر چقدر بر ضرورت درك رویههای انفعالی تجددخواهی به خصوص از طریق رسانهها تاكید داشته است و بارها گفته است وسایل ارتباط جمعی ایران با شرایط کنونی جامعه ایرانی انطباق ندارند.
ضرورت تولید #محتوایبومی، تكیهزدن بر #تاریخ و #هویت و همچنین داشتن درك علمی از روزنامهنگاری برای دكتر معتمدنژاد اصل بود و بر فرم و فرمت غلبه داشت و تفاوتی نمیكرد كه نگاه نقادانه و پژوهشگرانه در قالب چاپی ارئه شود یا در شكل الكترونیك؛ یا #دیجیتال و آنلاین.
اما در مورد #روزنامهنگاریآنلاین به طور خاص میتوان به جوانبی مشخص اشاره كرد:
۱.دكتر معتمدنژاد اگر چه علاقه بیشتری به روزنامهنگاری چاپی داشت اما ترجیح میداد روزنامهنگاری آنلاین برای شرایط رو به ظهور #جامعهاطلاعاتی تعریف و آماده شود. نگاه دكتر در این زمینه به تكنیكهای روزنامهنگاری آنلاین و یا به اینكه چطور باید برای وب بنویسیم؛ چندان معطوف نبود. دكتر عمدتا بر جنبههای مربوط به افزودن مطلب به فضای وب، نظیر نقش #شبكههایاجتماعی، وبلاگ نویسی و دانشنامههایی نظیر دانشنامه #ویكیپدیا که همگان میتوانند در آن به نوشتن و ویرایش نوشتارها بپردازند و در واقع جولانگاهی برای محتواسازی در شبکه جهانی اینترنت است؛ تمركز و تاكید بیشتری داشت.
۲.دكتر معتقد بود روزنامهنگاری آنلاین عمدتا حركتی اجتماعی و از پایین به بالا در برابر روزنامهنگاری جریان اصلی (مین استریم) است و باید طرف توجه باشد و چون معتقد بود روزنامهنگاری یك تخصص است تاكید میكردند كه باید این روشهای نوین را هم مثل وكالت و پزشکی و مهندسی در دانشگاه فرا گرفت و لذا دوست داشتند روزنامهنگاری آنلاین در كنار مباحثی مثل #تكنولوژیهاینوین و #جامعهاطلاعاتی در دانشگاه به طور تخصصی و در قالب واحدهای مشخص فراگرفته شوند. به دیگر سخن جنبهای از #ارتباطاتتوسعه در این عرصه برای دكتر مهم بود که تأکید بر ارتباطات دموكراتیك مشارکتی داشت. دكتر تاكید میكرد كه نظریههایی برای این عرصه شناسایی و دنبال شود كه به جای تماشا كردن از زاویه دسترسی #مخاطبان به رسانهها، بر مقوله مشارکت مخاطبان و کنشگری آنها در ارتباطات تكیه داشته باشند و این درست نقطه مقابل #نظریهنوسازی #دانیل_لرنر از طریق رسانهها بود كه شاگردان دكتر با نقد جامع آرای لرنر در كلاسهای ایشان اشنا هستند. باید به گفته بیفزایم كه قدرت #شبکههایاجتماعی و روزنامهنگاری آنلاین فقط از منظر همین ظرفیتها بود كه طرف توجه دكتر بود و به عبارت بهتر؛ صرفا همین وجه #اینترنت و به طورخاص همین وجه مشاركتی فضای وب بود كه از دیدگاه دكتر دستمایه خوبی برای ارتباطات توسعه به حساب میآمد. همان مفهومی كه بعدها با عنوان "ما رسانهها" ابتدا در قالب جوامع محلی در وب آشكارتر شد و بعدها با صورتبندی شبكههای اجتماعی پر رنگتر شد. دكتر اتفاقا در موقع حضور #مانوئل_كستلز در ایران هم همین مبحث را در قالب فرایند #معناسازی فرهنگی به بحث گذاشتند.
۳.نكته دیگر مورد توجه دكتر؛ جذابیتهای #آزادیبیان در روزنامهنگاری آنلاین بود؛ به طوریكه رساله دكتری من هم به توصیه ایشان تحت عنوان تاثیر تكنولوژیهای نوین بر آزادی بیان دنبال شد. البته دكتر مثل همیشه متذكر میشدند كه بحث #آزادی را باید در كنار مفهوم #عدالت تعقیب كرد؛ نه آزادی مورد بحث غرب و نه عدالت مورد بحث شرق هیچكدام به تنهایی گرهگشا نیستند و این دو را باید با هم و همزمان تعقیب كرد.
۴.و بالاخره دكتر به مفهوم روزنامهنگاری آنلاین شهروندی هم علاقهمند شده بودند و این علاقه را در سال ۲۰۰۳ در #ژنو برای من و دكتر #حسن_نمكدوست بیان كردند؛ در آن موقع دكتر از طریق وبلاگهای جوامع مدنی كه درباره "اجلاس جهانی سران درباره جامعه اطلاعاتی" مطالب انتقادی و الترناتیو مینوشتند؛ با این مفهوم آشنا شده بودند و بعدها هم این موضوع را شخصا تعقیب میكردند
▫️#یونس_شكرخواه
پیش از هر چیزی باید بگویم نگاه پروفسور #کاظم_معتمدنژاد به #روزنامهنگاری و شیوه #آنلاین آن به مثابه متنی بود كه باید در فرامتن ارتباطات درك میشد.
اصلیترین گونه روزنامهنگاری برای دكتر، #روزنامهنگاریتحقیقی و #انتقادی بود. پس به این ترتیب نحوه روایت؛ موضوعی ثانویه قلمداد میشد.
كسی كه در سال تولد من دبیر سرویس خارجی روزنامه كیهان بوده و تا سه سال بعد یعنی تا سال ۱۳۳۹ آن را اداره كرده و در آن دوران از لومومبا و كاسترو نوشته به اندازه كافی فرق فرمت و محتوا را میدانسته است. كسانی كه در كلاسهای دكتر معتمدنژاد نشستهاند میدانند چه بحثهایی درباره ریشههای تاریخی #ارتباطات مدرن و نقش آن در تحکیم سلطه جهانی غرب داشته است و باز میدانند دكتر چقدر بر ضرورت درك رویههای انفعالی تجددخواهی به خصوص از طریق رسانهها تاكید داشته است و بارها گفته است وسایل ارتباط جمعی ایران با شرایط کنونی جامعه ایرانی انطباق ندارند.
ضرورت تولید #محتوایبومی، تكیهزدن بر #تاریخ و #هویت و همچنین داشتن درك علمی از روزنامهنگاری برای دكتر معتمدنژاد اصل بود و بر فرم و فرمت غلبه داشت و تفاوتی نمیكرد كه نگاه نقادانه و پژوهشگرانه در قالب چاپی ارئه شود یا در شكل الكترونیك؛ یا #دیجیتال و آنلاین.
اما در مورد #روزنامهنگاریآنلاین به طور خاص میتوان به جوانبی مشخص اشاره كرد:
۱.دكتر معتمدنژاد اگر چه علاقه بیشتری به روزنامهنگاری چاپی داشت اما ترجیح میداد روزنامهنگاری آنلاین برای شرایط رو به ظهور #جامعهاطلاعاتی تعریف و آماده شود. نگاه دكتر در این زمینه به تكنیكهای روزنامهنگاری آنلاین و یا به اینكه چطور باید برای وب بنویسیم؛ چندان معطوف نبود. دكتر عمدتا بر جنبههای مربوط به افزودن مطلب به فضای وب، نظیر نقش #شبكههایاجتماعی، وبلاگ نویسی و دانشنامههایی نظیر دانشنامه #ویكیپدیا که همگان میتوانند در آن به نوشتن و ویرایش نوشتارها بپردازند و در واقع جولانگاهی برای محتواسازی در شبکه جهانی اینترنت است؛ تمركز و تاكید بیشتری داشت.
۲.دكتر معتقد بود روزنامهنگاری آنلاین عمدتا حركتی اجتماعی و از پایین به بالا در برابر روزنامهنگاری جریان اصلی (مین استریم) است و باید طرف توجه باشد و چون معتقد بود روزنامهنگاری یك تخصص است تاكید میكردند كه باید این روشهای نوین را هم مثل وكالت و پزشکی و مهندسی در دانشگاه فرا گرفت و لذا دوست داشتند روزنامهنگاری آنلاین در كنار مباحثی مثل #تكنولوژیهاینوین و #جامعهاطلاعاتی در دانشگاه به طور تخصصی و در قالب واحدهای مشخص فراگرفته شوند. به دیگر سخن جنبهای از #ارتباطاتتوسعه در این عرصه برای دكتر مهم بود که تأکید بر ارتباطات دموكراتیك مشارکتی داشت. دكتر تاكید میكرد كه نظریههایی برای این عرصه شناسایی و دنبال شود كه به جای تماشا كردن از زاویه دسترسی #مخاطبان به رسانهها، بر مقوله مشارکت مخاطبان و کنشگری آنها در ارتباطات تكیه داشته باشند و این درست نقطه مقابل #نظریهنوسازی #دانیل_لرنر از طریق رسانهها بود كه شاگردان دكتر با نقد جامع آرای لرنر در كلاسهای ایشان اشنا هستند. باید به گفته بیفزایم كه قدرت #شبکههایاجتماعی و روزنامهنگاری آنلاین فقط از منظر همین ظرفیتها بود كه طرف توجه دكتر بود و به عبارت بهتر؛ صرفا همین وجه #اینترنت و به طورخاص همین وجه مشاركتی فضای وب بود كه از دیدگاه دكتر دستمایه خوبی برای ارتباطات توسعه به حساب میآمد. همان مفهومی كه بعدها با عنوان "ما رسانهها" ابتدا در قالب جوامع محلی در وب آشكارتر شد و بعدها با صورتبندی شبكههای اجتماعی پر رنگتر شد. دكتر اتفاقا در موقع حضور #مانوئل_كستلز در ایران هم همین مبحث را در قالب فرایند #معناسازی فرهنگی به بحث گذاشتند.
۳.نكته دیگر مورد توجه دكتر؛ جذابیتهای #آزادیبیان در روزنامهنگاری آنلاین بود؛ به طوریكه رساله دكتری من هم به توصیه ایشان تحت عنوان تاثیر تكنولوژیهای نوین بر آزادی بیان دنبال شد. البته دكتر مثل همیشه متذكر میشدند كه بحث #آزادی را باید در كنار مفهوم #عدالت تعقیب كرد؛ نه آزادی مورد بحث غرب و نه عدالت مورد بحث شرق هیچكدام به تنهایی گرهگشا نیستند و این دو را باید با هم و همزمان تعقیب كرد.
۴.و بالاخره دكتر به مفهوم روزنامهنگاری آنلاین شهروندی هم علاقهمند شده بودند و این علاقه را در سال ۲۰۰۳ در #ژنو برای من و دكتر #حسن_نمكدوست بیان كردند؛ در آن موقع دكتر از طریق وبلاگهای جوامع مدنی كه درباره "اجلاس جهانی سران درباره جامعه اطلاعاتی" مطالب انتقادی و الترناتیو مینوشتند؛ با این مفهوم آشنا شده بودند و بعدها هم این موضوع را شخصا تعقیب میكردند
Forwarded from علوم اجتماعی،مسائل روز
نه گفتن موهبت بزرگیست که یاد گرفتنش جهانت را امنتر میکند. و روانت را آسودهتر.
همانقدر که نه گفتن را یاد میگیری گوشهایت را برای نه شنیدن آماده کن. بگذار دیگران هم این «نه» خاموش و بدنام را بر زبان آورند. بگذار «نه» از بدنامی و بدیُمنی در بیاید.
«نه» در حقیقت موجود خوب و سربزیری است. اما اگر همین «نه» سربزیر پشت آریهای ساختگیمان پنهان شود بزودی از ما موجودی نقابدار و بیمار میسازد که یک گردان عصبانی از «نه»های سرکوب شده روانش را اِشغال کرده است.
یاد بگیر نه بگویی و نه بشنوی.
کار سختی نیست، من توانستم.
📗 یادداشتهای یک دیوانه
✍🏻 #نیکلای_گوگول
👉 @SOCIAL_SCIENCE
همانقدر که نه گفتن را یاد میگیری گوشهایت را برای نه شنیدن آماده کن. بگذار دیگران هم این «نه» خاموش و بدنام را بر زبان آورند. بگذار «نه» از بدنامی و بدیُمنی در بیاید.
«نه» در حقیقت موجود خوب و سربزیری است. اما اگر همین «نه» سربزیر پشت آریهای ساختگیمان پنهان شود بزودی از ما موجودی نقابدار و بیمار میسازد که یک گردان عصبانی از «نه»های سرکوب شده روانش را اِشغال کرده است.
یاد بگیر نه بگویی و نه بشنوی.
کار سختی نیست، من توانستم.
📗 یادداشتهای یک دیوانه
✍🏻 #نیکلای_گوگول
👉 @SOCIAL_SCIENCE
عرصههای ارتباطی
#سینما 🔸 سیرک #چارلی_چاپلین ▫️یادداشت دکتر #حبیب_احمدزاده به همین بهانه
#سینما #فرهنگ
🔸الگو و عبرت از فیلم سیرک چاپلین برای کار فرهنگی در مناطق محروم
▫️#حبیب_احمدزاده
این قطعه اتمامی فیلم #سیرک از #چارلی_چاپلین است، لحظهای که گروه سیرک پس از چندین روز ایجاد شور و هیجان در این محل حرکت میکند تا به نقطه دیگری برود و باز چادرها را برپا کرده و دوباره ... در این محل تنها چارلی ست که در میان گردو خاک سم اسبها و چرخ کاروانها و قفسها لحظهای تامل کرده و مینشیند، همه چیز انگار در حد یک آتش بازی ثانیهای در جشن رخ داده و دیگر هیچ.
#ناباکوف در کتاب داستاننویسی خود یک رمان خوب را تنها با دو خصلت اصلی تعریف میکند: زیبایی و حسرت
شیوه فیلم ساختن چاپلین به عنوان یک راز تنها پس از مرگش کشف و افشاء شده، راز او این بوده که تنها یک طرح کلی از موضوع داشته و سپس در حین فیلمبرداری اصلی با هزاران فوت نگاتیو، کم کم اصل داستان با ریزهکاریهای مختلف همچون قطعات پازل شکل گرفته و ساخته میشد و یقینا اینکار به نبوغ و اعتماد قطعی فرد به تجربه خود نیاز دارد.
در ساخت فیلم سیرک هردو این الگوها به کار گرفته شده، فیلمی که ساختش سه سال طول کشیده تا چاپلین به قطعات مورد نیازش دست یافته و اثری کمالظگرا و زیبا بسازد و دومین موضوع لحظه رهسپاری کاروان سیرک و دورشدنشان از اوست زیبایی که در حال دور شدن به حسرتی بر دل چاپلین تبدیل میشود.
درس اول: اگر کسی در این مملکت بخواهد کار فرهنگی بکند باید همچون چاپلین، با توجه به موقعیتها، هر لحظه در میدان نبرد دست به تغییر سناریوی ناقص نوشته شده توسط خواب نشینان قرارگاههای کیلومترها دور از خط نبرد بزند. تا نتیجه کار با زمانه جدید هماهنگی و پویایی داشته باشد
درس دوم: اتفاقا برخلاف تجربه ناباکوف نتیجه کار فرهنگی در مناطق محروم باید این باشد که حسرت هرگز نباید نتیجه جایگزین زیبایی شود. وقتی جشنوارههای شاد دانشاموزی در مناطق محروم برای تحول نشاطی انجام شد این نقیصه نیز بوجود آمد که پس از رفتن گروه جشنواره از محل تمام آن شور و هیجان در دل بچهها دوباره به افسردگی از دست دادن یک روز خوش و عدم تکرار تبدیل میشد (درست به مانند چاپلین در سکانس انتهایی فیلم سیرک) همیشه شهید #طاهری این نقص را یاداور بودند تا اینکه فکر ایجاد پارکبازی پس از اجرای جشنواره برای بچهها به ذهن جمعی گروه رسید. خوشبختانه تفکر جشنواره یک قدم از فرمول زیبایی + حسرت جهان رمان وفیلم جلوتر است با فرمول جدید زیبایی اولیه رویای ناماندگارجشنواره شاد + زیبایی ماندگار پارکبازی. بدینصورت امیدواریم که حداقل باایجاد پارکبازی، نگاه هیچ کودکی در مناطق محروم بسان چاپلین به رفتن همیشگی گروه شاد جشنواره با حسرت ننگرد
🔸الگو و عبرت از فیلم سیرک چاپلین برای کار فرهنگی در مناطق محروم
▫️#حبیب_احمدزاده
این قطعه اتمامی فیلم #سیرک از #چارلی_چاپلین است، لحظهای که گروه سیرک پس از چندین روز ایجاد شور و هیجان در این محل حرکت میکند تا به نقطه دیگری برود و باز چادرها را برپا کرده و دوباره ... در این محل تنها چارلی ست که در میان گردو خاک سم اسبها و چرخ کاروانها و قفسها لحظهای تامل کرده و مینشیند، همه چیز انگار در حد یک آتش بازی ثانیهای در جشن رخ داده و دیگر هیچ.
#ناباکوف در کتاب داستاننویسی خود یک رمان خوب را تنها با دو خصلت اصلی تعریف میکند: زیبایی و حسرت
شیوه فیلم ساختن چاپلین به عنوان یک راز تنها پس از مرگش کشف و افشاء شده، راز او این بوده که تنها یک طرح کلی از موضوع داشته و سپس در حین فیلمبرداری اصلی با هزاران فوت نگاتیو، کم کم اصل داستان با ریزهکاریهای مختلف همچون قطعات پازل شکل گرفته و ساخته میشد و یقینا اینکار به نبوغ و اعتماد قطعی فرد به تجربه خود نیاز دارد.
در ساخت فیلم سیرک هردو این الگوها به کار گرفته شده، فیلمی که ساختش سه سال طول کشیده تا چاپلین به قطعات مورد نیازش دست یافته و اثری کمالظگرا و زیبا بسازد و دومین موضوع لحظه رهسپاری کاروان سیرک و دورشدنشان از اوست زیبایی که در حال دور شدن به حسرتی بر دل چاپلین تبدیل میشود.
درس اول: اگر کسی در این مملکت بخواهد کار فرهنگی بکند باید همچون چاپلین، با توجه به موقعیتها، هر لحظه در میدان نبرد دست به تغییر سناریوی ناقص نوشته شده توسط خواب نشینان قرارگاههای کیلومترها دور از خط نبرد بزند. تا نتیجه کار با زمانه جدید هماهنگی و پویایی داشته باشد
درس دوم: اتفاقا برخلاف تجربه ناباکوف نتیجه کار فرهنگی در مناطق محروم باید این باشد که حسرت هرگز نباید نتیجه جایگزین زیبایی شود. وقتی جشنوارههای شاد دانشاموزی در مناطق محروم برای تحول نشاطی انجام شد این نقیصه نیز بوجود آمد که پس از رفتن گروه جشنواره از محل تمام آن شور و هیجان در دل بچهها دوباره به افسردگی از دست دادن یک روز خوش و عدم تکرار تبدیل میشد (درست به مانند چاپلین در سکانس انتهایی فیلم سیرک) همیشه شهید #طاهری این نقص را یاداور بودند تا اینکه فکر ایجاد پارکبازی پس از اجرای جشنواره برای بچهها به ذهن جمعی گروه رسید. خوشبختانه تفکر جشنواره یک قدم از فرمول زیبایی + حسرت جهان رمان وفیلم جلوتر است با فرمول جدید زیبایی اولیه رویای ناماندگارجشنواره شاد + زیبایی ماندگار پارکبازی. بدینصورت امیدواریم که حداقل باایجاد پارکبازی، نگاه هیچ کودکی در مناطق محروم بسان چاپلین به رفتن همیشگی گروه شاد جشنواره با حسرت ننگرد
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔸سیستم عامل iOS 14 #اپل با ضربه زدن به پشت گوشی دستور میپذیرد: مثلا با دو ضربه از صفحه اسکرین شات میگیرد.
گفتگوی شفقنا با دکتر نمکدوست
#کرونا 🔸روزنامهنگاری و میز بحران
▫️ در اوایل ورود کرونا به کشور بسیاری از اهالی رسانه به نقش مهم #خبرنگاران برای اطلاع رسانی دقیق و بدون غرض ورزی تاکید کردند تا اطلاعات درست به دست مردم برسد و از سلامت جسم و روان خود محافظت کنند. دکتر #حسن_نمکدوست_تهرانی مدیر مرکز آموزش و پژوهش همشهری در این باره پیشنهاد میز کرونا را میدهد که #شفقنا درباره ویژگیهای این میز و موانع تشکیل آن در تحریریهها با وی گفتگو کرده است.
▫️نمکدوست درباره ضرورت تشکیل میز کرونا در تحریریه رسانهها به شفقنا رسانه توضیح میدهد: رسانهها در هر بحرانی، چه طبیعی و چه انسانساخت، باید گروهی را مأمور کنند که تا پایان بحران وقف آن باشند. به همین خاطر هم در همان اوایل ورود این ویروس به کشور، تشکیل میز کرونا به تحریریهها پیشنهاد شد. اهمیت این موضوع در کشور ما که همواره با انواع بحران ها مواجه است دو چندان است. در واقع، تشکیل میز بحران و برخورداری از آمادگیهای مهارتی، فنی و سازمانی برای مواجه شدن با وضعیتهای بحرانی، یک امر و ضرورت روزمره برای سازمانهای رسانهای ماست.
▫️فرض کنید زلزله، سیل، آتش سوزی یا بحران های اجتماعی مثل اعتراضات آبان ماه ۹۶ رخ دهد، در چنین مواقعی #رسانهها باید یک تیم چابک و توجیه شده از متخصصان در زمینههای مختلف، از جمله روزنامهنگاری بحرانی که رخ داده، #ارتباطات_بحران و سلامت، روانشناسان و جامعه شناسان، تشکیل بدهد و کار آن تیم پرداختن تمام و کمال به جنبههای مختلف بحران باشد.
▫️او درباره جزئیات پیشنهاد تشکیل میز تحریری کرونا به طور خاص میگوید: در مورد کرونا حضور پزشکان و پژوهشگران بهداشت و سلامت در کنار کسانی که نام بردم ضروری است. مهمترین ماموریت این تیم از یک سو ارائه #اطلاعات لازم و درست به مردم برای مراقبت از خود و دیگران و مقابله با اشاعه بیماری و از سوی دیگر توجه و نظارت بر رفتار مسؤولانی است که #مدیریت_بحران را برعهده دارند.
▫️او با توضیح درباره اینکه چرا چنین میزی در تحریریههای ما شکل نگرفته، بیان میکند: برای تشکیل چنین میزی در سطح رسانهها نیاز به احساس مسؤولیت و باور، تخصص و بودجه است. به نظرم عموم سردبیران نسبت به موضوع احساس مسؤولیت میکنند و به تشکیل چنین میزی اعتقاد دارند. یکی از مشکلات تعداد کم روزنامهنگارانی است که در موضوع متخصص باشند. طبعا روزنامهنگاران حوزه سلامت و روزنامهنگاران علم، نزدیکترین افراد به حوزه برای پوشش رویدادها هستند. کما اینکه شاهد هستیم برخی از این همکاران نه تنها در رسانهای که کار میکنند، که در صفحههای شخصیشان فعالانه و با دقت به طرح مسائل و موضوعات مربوط به کرونا پرداختهاند.
▫️نمکدوست درباره عملکرد رسانهها در این روزها برای جلوگیری از عادی شدن کرونا در جامعه میگوید: ما باید تمام توان خود را برای هشدار به مردم و مسئولان به کار بگیریم تا مسأله کوچک و عادی نشود. برای این کار هر رسانهای به تنهایی، رسانهها با هم و در همکاری با نهادهای مدنی دیگر میتوانند پروژههای مشترکی را به اجرا درآورند. مادامی که کرونا جان هم وطنان را میگیرد، باید در صفحه اول همه رسانهها حضور داشته باشد. ابتکارهای فردی و جمعی لازم است تا بتوانیم موضوع مقابله با کرونا را بهصورت مستمر به عنوان یکی از دستور کارهای اصلی اجتماعی حقظ کنیم. برای مثال میتوانیم چند رسانه با هم تصمیم بگیریم و در روز معینی از هفته صفحه نخست روزنامههایمان یا سایت و خبرگزاریهایمان را به اقدامی مشترک در خصوص کرونا اختصاص دهیم. یا میتوانیم به سراغ نهادهای مدنی دیگر برویم و با آنها درباره اقدام مشترک همفکری کنیم و کاری انجام دهیم.
▫️متن کامل:
https://media.shafaqna.com/news/498744
#کرونا 🔸روزنامهنگاری و میز بحران
▫️ در اوایل ورود کرونا به کشور بسیاری از اهالی رسانه به نقش مهم #خبرنگاران برای اطلاع رسانی دقیق و بدون غرض ورزی تاکید کردند تا اطلاعات درست به دست مردم برسد و از سلامت جسم و روان خود محافظت کنند. دکتر #حسن_نمکدوست_تهرانی مدیر مرکز آموزش و پژوهش همشهری در این باره پیشنهاد میز کرونا را میدهد که #شفقنا درباره ویژگیهای این میز و موانع تشکیل آن در تحریریهها با وی گفتگو کرده است.
▫️نمکدوست درباره ضرورت تشکیل میز کرونا در تحریریه رسانهها به شفقنا رسانه توضیح میدهد: رسانهها در هر بحرانی، چه طبیعی و چه انسانساخت، باید گروهی را مأمور کنند که تا پایان بحران وقف آن باشند. به همین خاطر هم در همان اوایل ورود این ویروس به کشور، تشکیل میز کرونا به تحریریهها پیشنهاد شد. اهمیت این موضوع در کشور ما که همواره با انواع بحران ها مواجه است دو چندان است. در واقع، تشکیل میز بحران و برخورداری از آمادگیهای مهارتی، فنی و سازمانی برای مواجه شدن با وضعیتهای بحرانی، یک امر و ضرورت روزمره برای سازمانهای رسانهای ماست.
▫️فرض کنید زلزله، سیل، آتش سوزی یا بحران های اجتماعی مثل اعتراضات آبان ماه ۹۶ رخ دهد، در چنین مواقعی #رسانهها باید یک تیم چابک و توجیه شده از متخصصان در زمینههای مختلف، از جمله روزنامهنگاری بحرانی که رخ داده، #ارتباطات_بحران و سلامت، روانشناسان و جامعه شناسان، تشکیل بدهد و کار آن تیم پرداختن تمام و کمال به جنبههای مختلف بحران باشد.
▫️او درباره جزئیات پیشنهاد تشکیل میز تحریری کرونا به طور خاص میگوید: در مورد کرونا حضور پزشکان و پژوهشگران بهداشت و سلامت در کنار کسانی که نام بردم ضروری است. مهمترین ماموریت این تیم از یک سو ارائه #اطلاعات لازم و درست به مردم برای مراقبت از خود و دیگران و مقابله با اشاعه بیماری و از سوی دیگر توجه و نظارت بر رفتار مسؤولانی است که #مدیریت_بحران را برعهده دارند.
▫️او با توضیح درباره اینکه چرا چنین میزی در تحریریههای ما شکل نگرفته، بیان میکند: برای تشکیل چنین میزی در سطح رسانهها نیاز به احساس مسؤولیت و باور، تخصص و بودجه است. به نظرم عموم سردبیران نسبت به موضوع احساس مسؤولیت میکنند و به تشکیل چنین میزی اعتقاد دارند. یکی از مشکلات تعداد کم روزنامهنگارانی است که در موضوع متخصص باشند. طبعا روزنامهنگاران حوزه سلامت و روزنامهنگاران علم، نزدیکترین افراد به حوزه برای پوشش رویدادها هستند. کما اینکه شاهد هستیم برخی از این همکاران نه تنها در رسانهای که کار میکنند، که در صفحههای شخصیشان فعالانه و با دقت به طرح مسائل و موضوعات مربوط به کرونا پرداختهاند.
▫️نمکدوست درباره عملکرد رسانهها در این روزها برای جلوگیری از عادی شدن کرونا در جامعه میگوید: ما باید تمام توان خود را برای هشدار به مردم و مسئولان به کار بگیریم تا مسأله کوچک و عادی نشود. برای این کار هر رسانهای به تنهایی، رسانهها با هم و در همکاری با نهادهای مدنی دیگر میتوانند پروژههای مشترکی را به اجرا درآورند. مادامی که کرونا جان هم وطنان را میگیرد، باید در صفحه اول همه رسانهها حضور داشته باشد. ابتکارهای فردی و جمعی لازم است تا بتوانیم موضوع مقابله با کرونا را بهصورت مستمر به عنوان یکی از دستور کارهای اصلی اجتماعی حقظ کنیم. برای مثال میتوانیم چند رسانه با هم تصمیم بگیریم و در روز معینی از هفته صفحه نخست روزنامههایمان یا سایت و خبرگزاریهایمان را به اقدامی مشترک در خصوص کرونا اختصاص دهیم. یا میتوانیم به سراغ نهادهای مدنی دیگر برویم و با آنها درباره اقدام مشترک همفکری کنیم و کاری انجام دهیم.
▫️متن کامل:
https://media.shafaqna.com/news/498744
Shafaqna
نمکدوست: تشکیل میز بحران و برخورداری از آمادگیهای مهارتی، فنی و سازمانی برای مواجه شدن با وضعیتهای بحرانی، یک امر و ضرورت روزمره…
#سینما #کلاس
#زوم 🔸 ماهنامه سایت اند ساوند
#سایت_اند_ساوند (Sight & Sound) ماهنامه فیلم بریتانیایی است که سال ۱۹۳۳ تأسیس شد و توسط بنیاد فیلم بریتانیا (BFI) منتشر میشود.
شهرت سایت اند ساوند بیشتر بهخاطر فهرست برترین فیلمهای تاریخ سینماست که هر ده سال یکبار (از سال ۱۹۵۲) با رأیگیری از منتقدان و اخیراً کارگردانان سینمای سراسر دنیا منتشر میکند.
باید به گفته افزود که بنیاد فیلم بریتانیا (British Film Institute) هم یک سازمان خیریه تأسیس شده در سال ۱۹۳۳ است که بر مبنای یک اساسنامه سلطنتی اداره میشود.
#زوم 🔸 ماهنامه سایت اند ساوند
#سایت_اند_ساوند (Sight & Sound) ماهنامه فیلم بریتانیایی است که سال ۱۹۳۳ تأسیس شد و توسط بنیاد فیلم بریتانیا (BFI) منتشر میشود.
شهرت سایت اند ساوند بیشتر بهخاطر فهرست برترین فیلمهای تاریخ سینماست که هر ده سال یکبار (از سال ۱۹۵۲) با رأیگیری از منتقدان و اخیراً کارگردانان سینمای سراسر دنیا منتشر میکند.
باید به گفته افزود که بنیاد فیلم بریتانیا (British Film Institute) هم یک سازمان خیریه تأسیس شده در سال ۱۹۳۳ است که بر مبنای یک اساسنامه سلطنتی اداره میشود.
Forwarded from دکتر هادی خانیکی
📌بایدها و نبایدهای روزنامهنگاری اجتماعی
✍️ یادداشت هادی خانیکی به مناسبت انتشار دوهزارمین شماره روزنامه شهروند
انتشار دوهزارمین شماره روزنامه شهروند با همه فراز و فرودهایش خبر خوشی است. هر نشانهای از استمرار روزنامه و روزنامهنگاری در ایران نشانی از تلاش، گرانجانی و امید دارد. پس باید این نشانه حیات را به دستاندرکاران، خبرنگاران و روزنامهنگاران، نویسندگان و خوانندگان «شهروند» تبریک گفت. اکنون میتوان «شهروند» را در قامت روزنامهای دید که میخواهد اجتماعی باشد و به این سبب میدان را برای دیدن اهمیت مبانی و الزامات روزنامهنگاری اجتماعی باز میکند. روزنامهنگاری اجتماعی اکنون در جهان و ایران دارای سبک و ژانر مشخصی است؛ تنها روایتی از آسیبها و حوادث اجتماعی نیست، اگرچه از آنها غافل نمیماند.
روزنامهنگاری اجتماعی روایت همه آن چیزهایی است که در متن اجتماع و حتی در زوایای پنهان آن، در گوشه و کنارها در جریان است و نگاه کانونی آن به جامعه است. شکل و قاببندیاش مستقیم و غیرمستقیم مخاطبان را به تمرکز و تأمل در باب مسائل اجتماعی سوق میدهد. به این اعتبار، اولویت دادن به سوژههای اجتماعی و پررنگ کردن مسائلی که مردم بهصورت بنیادین یا در زندگی روزمره خود با آنها روبهرو هستند، ازجمله اهداف اصلی این نوع روزنامهنگاری است. از مردم و به زبان مردم نوشتن و مردم را در فهم مسأله و یافتن راه حل مشارکت دادن، یکی از بارزترین ویژگیهای روزنامهنگاری اجتماعی است. روزنامهنگاری اجتماعی هم مسألهبنیاد است، هم راه حلمحور. تلاش میکند مسائل اجتماعی را در همان اندازه واقعی که هست، مطرح و نهتنها نخبگان بلکه شهروندان را در این روایت خود دخیل و سهیم کند و بر پایه این فهم انتقادی، راه حلها را صرفا در زبان و قلمرو رسمی و حاکمیتی محدود نکند.
روزنامهنگاری اجتماعی بر پایه گفتوگو برای رسیدن به سهم مشترک از مسائل اجتماعی و مشارکت فعال شهروندان در حل مسائل و مهار یا کاهش آسیبهای اجتماعی مبتنی است. به این ترتیب میتوان از روایت، شیوه و فنونی در روزنامهنگاری اجتماعی نام برد که مخاطب را سرگردان در میان انبوهی از خبرهای زرد و جعلی، گزافهگوییها و تبلیغات رها نمیکند. به این معنی روزنامهنگاری اجتماعی نه ترویج دلهره است، نه تزریق خوشخیالی. به سراغ مسائل ملموس و واقعی میرود و در پی یافتن راه حلهای ممکن برای آنهاست. روزنامهنگاری اجتماعی میتواند خصلت دیدهبانی روزنامهها را تقویت کند و در کنار توصیف مدام مشکلات و مسائل، به جستوجو برای یافتن راه حل آنها بپردازد و در این راه بکوشد. حال باید دید «شهروند» در چه حد به این مبانی و مولفهها نزدیک شده است. آیا توانسته مسائل بنیادین، مزمن و حاد جامعه ایرانی را به تصویر درآورد یا گرفتار جذابیتهای خبری آسیبهای اجتماعی شده است؟ آنچه اهمیت دارد، نزدیک شدن به «روزنامهنگاری اجتماعی» است، نه «روزنامهنگاری آسیبهای اجتماعی». تفاوت این دو بسیار و وفاداری به رویکرد نخست به مراتب دشوارتر از رویکرد دوم است. امید آنکه «شهروند» برای پیمودن راه اول همچنان بکوشد و جامعه حرفهای و حوزه عمومی را در دانستهها و تجربههایش سهیم و شریک کند.
📌این مطلب را در سایت روزنامه شهروند بخوانید:
https://shahrvanddaily.ir/?p=49381
🆔 @HadiKhaniki
▫️ @shahrvand_daily
✍️ یادداشت هادی خانیکی به مناسبت انتشار دوهزارمین شماره روزنامه شهروند
انتشار دوهزارمین شماره روزنامه شهروند با همه فراز و فرودهایش خبر خوشی است. هر نشانهای از استمرار روزنامه و روزنامهنگاری در ایران نشانی از تلاش، گرانجانی و امید دارد. پس باید این نشانه حیات را به دستاندرکاران، خبرنگاران و روزنامهنگاران، نویسندگان و خوانندگان «شهروند» تبریک گفت. اکنون میتوان «شهروند» را در قامت روزنامهای دید که میخواهد اجتماعی باشد و به این سبب میدان را برای دیدن اهمیت مبانی و الزامات روزنامهنگاری اجتماعی باز میکند. روزنامهنگاری اجتماعی اکنون در جهان و ایران دارای سبک و ژانر مشخصی است؛ تنها روایتی از آسیبها و حوادث اجتماعی نیست، اگرچه از آنها غافل نمیماند.
روزنامهنگاری اجتماعی روایت همه آن چیزهایی است که در متن اجتماع و حتی در زوایای پنهان آن، در گوشه و کنارها در جریان است و نگاه کانونی آن به جامعه است. شکل و قاببندیاش مستقیم و غیرمستقیم مخاطبان را به تمرکز و تأمل در باب مسائل اجتماعی سوق میدهد. به این اعتبار، اولویت دادن به سوژههای اجتماعی و پررنگ کردن مسائلی که مردم بهصورت بنیادین یا در زندگی روزمره خود با آنها روبهرو هستند، ازجمله اهداف اصلی این نوع روزنامهنگاری است. از مردم و به زبان مردم نوشتن و مردم را در فهم مسأله و یافتن راه حل مشارکت دادن، یکی از بارزترین ویژگیهای روزنامهنگاری اجتماعی است. روزنامهنگاری اجتماعی هم مسألهبنیاد است، هم راه حلمحور. تلاش میکند مسائل اجتماعی را در همان اندازه واقعی که هست، مطرح و نهتنها نخبگان بلکه شهروندان را در این روایت خود دخیل و سهیم کند و بر پایه این فهم انتقادی، راه حلها را صرفا در زبان و قلمرو رسمی و حاکمیتی محدود نکند.
روزنامهنگاری اجتماعی بر پایه گفتوگو برای رسیدن به سهم مشترک از مسائل اجتماعی و مشارکت فعال شهروندان در حل مسائل و مهار یا کاهش آسیبهای اجتماعی مبتنی است. به این ترتیب میتوان از روایت، شیوه و فنونی در روزنامهنگاری اجتماعی نام برد که مخاطب را سرگردان در میان انبوهی از خبرهای زرد و جعلی، گزافهگوییها و تبلیغات رها نمیکند. به این معنی روزنامهنگاری اجتماعی نه ترویج دلهره است، نه تزریق خوشخیالی. به سراغ مسائل ملموس و واقعی میرود و در پی یافتن راه حلهای ممکن برای آنهاست. روزنامهنگاری اجتماعی میتواند خصلت دیدهبانی روزنامهها را تقویت کند و در کنار توصیف مدام مشکلات و مسائل، به جستوجو برای یافتن راه حل آنها بپردازد و در این راه بکوشد. حال باید دید «شهروند» در چه حد به این مبانی و مولفهها نزدیک شده است. آیا توانسته مسائل بنیادین، مزمن و حاد جامعه ایرانی را به تصویر درآورد یا گرفتار جذابیتهای خبری آسیبهای اجتماعی شده است؟ آنچه اهمیت دارد، نزدیک شدن به «روزنامهنگاری اجتماعی» است، نه «روزنامهنگاری آسیبهای اجتماعی». تفاوت این دو بسیار و وفاداری به رویکرد نخست به مراتب دشوارتر از رویکرد دوم است. امید آنکه «شهروند» برای پیمودن راه اول همچنان بکوشد و جامعه حرفهای و حوزه عمومی را در دانستهها و تجربههایش سهیم و شریک کند.
📌این مطلب را در سایت روزنامه شهروند بخوانید:
https://shahrvanddaily.ir/?p=49381
🆔 @HadiKhaniki
▫️ @shahrvand_daily
#تراس 🔸 ما و دیگران
هیچ وقت باورمان نمیشود که شاید آنقدر
که بقیه به چشم ما مهماند؛ ما برایشان مهم نباشیم ▫️#گراهام_گرین
هیچ وقت باورمان نمیشود که شاید آنقدر
که بقیه به چشم ما مهماند؛ ما برایشان مهم نباشیم ▫️#گراهام_گرین
#کتاب 🔸 ارتباط
هیچ فردی به تنهایی به هدفش نمیرسد. آدمهایی که به نظر همه چیز دارند، در طول سالها ذهنها و قلبهای صدها انسان دیگر را تسخیر کردهاند و به کمک آنها توانستهاند به بالای نردبان کاری یا اجتماعی که انتخاب کردهاند، برسند.
📚چطور با هر جور آدمی ارتباط برقرار کنیم ▫️#لیل_لوندز
هیچ فردی به تنهایی به هدفش نمیرسد. آدمهایی که به نظر همه چیز دارند، در طول سالها ذهنها و قلبهای صدها انسان دیگر را تسخیر کردهاند و به کمک آنها توانستهاند به بالای نردبان کاری یا اجتماعی که انتخاب کردهاند، برسند.
📚چطور با هر جور آدمی ارتباط برقرار کنیم ▫️#لیل_لوندز
#کتاب #ارتباطات #فلسفه
نشر لوگوس منتشر کرد
🔸فلسفه ارتباطات؛ دیدگاهها و بینشهای معاصر
▫️نوشته کنستانتین بودوریس و تاکیس پولاکاس
▫️ترجمه دکتر #غلامرضا_آذری و استاد #حسین_کیانی
جلد یک این کتاب، که توسط نشر #ققنوس منتشر شده بود، به #فلسفه_ارتباطات در یونان باستان میپردازد. اما جُستارهای موجود در این مُجلد، به تأملی عمیق در پدیدههای عصر حاضر، مانند انفجار اطلاعات و پیشرفتهای نوینِ #فناوریهای_ارتباطی و رسانهای یا استفادههای بسیط از رایانهها و شبکه وب جهانگُستر نظر دارند، و با توسل به ایدههای ناب میراث یونانی سعی کردند با بیانی صریح به ما کمک کنند که شیوههای روا و قابل قبول فلسفیدن ارتباطات و چگونگیِ اندیشیدن آن را دریابیم و از پرتو آن به برقراری #ارتباط مؤثر با این پدیدارها، دست یازیم. اگرچه هر مقاله با رویکرد، هدف و دامنه بحث از سایر نوشتارها، متفاوت است، امّا اغلب آنها با این تصور که مسایل ارتباطات از دوران باستان تا دوران معاصر همچنان وجود دارند، همگرا هستند و هماره میکوشند امید و توجهمان را به بُنیانهای فلسفی علم ارتباطات که از سالهای دور در مباحثههای عمومی، مناقشهها، مجادلهها، گفتوگوها و گفتمانهای غالب بیشتر دانشکدهها و دانشگاههای جهان ریشه دوانده است با برترین تعاملها و تبادلهای گروههای فکری و روشی این حوزه و رشته علمی رویارو کنند. مطالعۀ این کتاب برای کلیۀ استادان، پژوهندگان، کارشناسان و دانشجویان دورههای تحصیلات تکمیلی در حوزههای علوم ارتباطات، مطالعات فرهنگی و رسانهای، فلسفه، بلاغت و حکمت مفید و جذاب خواهد بود.
لینک خرید آنلاین
▫️توزیع از پخش ققنوس
لینک دانلود فهرست و مقدمه کتاب
https://irlogos.com/products/recently-published/philosophy-of-communication/
نشر لوگوس منتشر کرد
🔸فلسفه ارتباطات؛ دیدگاهها و بینشهای معاصر
▫️نوشته کنستانتین بودوریس و تاکیس پولاکاس
▫️ترجمه دکتر #غلامرضا_آذری و استاد #حسین_کیانی
جلد یک این کتاب، که توسط نشر #ققنوس منتشر شده بود، به #فلسفه_ارتباطات در یونان باستان میپردازد. اما جُستارهای موجود در این مُجلد، به تأملی عمیق در پدیدههای عصر حاضر، مانند انفجار اطلاعات و پیشرفتهای نوینِ #فناوریهای_ارتباطی و رسانهای یا استفادههای بسیط از رایانهها و شبکه وب جهانگُستر نظر دارند، و با توسل به ایدههای ناب میراث یونانی سعی کردند با بیانی صریح به ما کمک کنند که شیوههای روا و قابل قبول فلسفیدن ارتباطات و چگونگیِ اندیشیدن آن را دریابیم و از پرتو آن به برقراری #ارتباط مؤثر با این پدیدارها، دست یازیم. اگرچه هر مقاله با رویکرد، هدف و دامنه بحث از سایر نوشتارها، متفاوت است، امّا اغلب آنها با این تصور که مسایل ارتباطات از دوران باستان تا دوران معاصر همچنان وجود دارند، همگرا هستند و هماره میکوشند امید و توجهمان را به بُنیانهای فلسفی علم ارتباطات که از سالهای دور در مباحثههای عمومی، مناقشهها، مجادلهها، گفتوگوها و گفتمانهای غالب بیشتر دانشکدهها و دانشگاههای جهان ریشه دوانده است با برترین تعاملها و تبادلهای گروههای فکری و روشی این حوزه و رشته علمی رویارو کنند. مطالعۀ این کتاب برای کلیۀ استادان، پژوهندگان، کارشناسان و دانشجویان دورههای تحصیلات تکمیلی در حوزههای علوم ارتباطات، مطالعات فرهنگی و رسانهای، فلسفه، بلاغت و حکمت مفید و جذاب خواهد بود.
لینک خرید آنلاین
▫️توزیع از پخش ققنوس
لینک دانلود فهرست و مقدمه کتاب
https://irlogos.com/products/recently-published/philosophy-of-communication/
Irlogos
فلسفه ارتباطات: دیدگاهها و بینشهای معاصر - نشرلوگوس
نویسندگان این اثر به تأملی عمیق در پدیدههایی مانند انفجار اطلاعات و پیشرفتهای نوینِ فناوریهای ارتباطی و رسانهای یا استفادههای بسیط از رایانهها و شبکهی وب نظر دارند
#تراس 🔸 نظر دیگران
موجودی که ارزشمندی یا بیارزش بودن آن، وابسته به نظر دیگران باشد، چه موجود اسفباری است
▫️#آرتور_شوپنهاور
موجودی که ارزشمندی یا بیارزش بودن آن، وابسته به نظر دیگران باشد، چه موجود اسفباری است
▫️#آرتور_شوپنهاور