▫️#هاروکی_موراکامی
🔸هنوز از آسمان ماهی میبارد
نباید انتظار داشت که #موراکامی دربارۀ تمام مضامین خیالی آثارش توضیح دهد. او با اعتمادی راسخ به ناخودآگاهش شروع به کار میکند: اگر تصویری از اعماق آن چاهِ تاریکِ درونی سر برآورد، آن را بهخودیخود معنادار تلقی میکند، کار او ثبت چنین چیزهایی است نه تحلیل آنها. (او میگوید تحلیلْ کار "آدمهای باهوش" است و با خنده ادامه میدهد "و نویسندهها لازم نیست باهوش باشند). بهعنوان نمونه در صحنهای از رمانِ کافکا در کرانه که در سال ۲۰۰۲ منتشر شد، از آسمان مثل تگرگ ماهی میبارد.
"مردم از من میپرسند ’چرا ماهی؟ و چرا از آسمان ماهی میبارد؟‘ اما من جوابی برای این سؤالها ندارم. این فکر در سرم بوده که چیزی باید از آسمان ببارد. با خودم فکر کردم: چه چیزی باید از آسمان ببارد؟ و گفتم: ’ماهی! ماهی میتونه خوب باشه‘."
▫️از گفتوگوی #گاردین با #هاروکی_موراکامی | ۱۱ اکتبر ۲۰۱۸
@younesshokrkhah
🔸هنوز از آسمان ماهی میبارد
نباید انتظار داشت که #موراکامی دربارۀ تمام مضامین خیالی آثارش توضیح دهد. او با اعتمادی راسخ به ناخودآگاهش شروع به کار میکند: اگر تصویری از اعماق آن چاهِ تاریکِ درونی سر برآورد، آن را بهخودیخود معنادار تلقی میکند، کار او ثبت چنین چیزهایی است نه تحلیل آنها. (او میگوید تحلیلْ کار "آدمهای باهوش" است و با خنده ادامه میدهد "و نویسندهها لازم نیست باهوش باشند). بهعنوان نمونه در صحنهای از رمانِ کافکا در کرانه که در سال ۲۰۰۲ منتشر شد، از آسمان مثل تگرگ ماهی میبارد.
"مردم از من میپرسند ’چرا ماهی؟ و چرا از آسمان ماهی میبارد؟‘ اما من جوابی برای این سؤالها ندارم. این فکر در سرم بوده که چیزی باید از آسمان ببارد. با خودم فکر کردم: چه چیزی باید از آسمان ببارد؟ و گفتم: ’ماهی! ماهی میتونه خوب باشه‘."
▫️از گفتوگوی #گاردین با #هاروکی_موراکامی | ۱۱ اکتبر ۲۰۱۸
@younesshokrkhah
⚫️
🔸زخم گشوده؛ به یاد حسین قندی
▫️#یونس_شکرخواه
سلام حسین نازنین؛ داغت داغ داغ بر دل نشسته است و میسوزاند.
یادت هست زدی زیر آواز وقتی با فریدون، مهدی، حسن، مجید و احمد، آمده بودیم کنارت در اتاقت. تو به تلخی ما را از یاد برده بودی، انگار صورتهایمان را چسبانده بودی به دیوارهای آخرین راهرو حومه خاطرهها، فقط میخندیدی. یادت هست ما گریه کردیم و تو قطع نکردی.
ما روزهای مشترک فراونی داشتیم؛ ما همان نسلی بودیم که بچههای مرکز مطالعات و تحقیقات رسانهها مدال بیمدالی دایناسورها را برای نخستین بار بر سینهمان زدند و چه تلخ بود واگویه و ریشهکاوی اکبر قاضیزاده از آن اتفاق...
تو همیشه با لبخند میآمدی؛ صدافسوس که هیچ واکنشی نداشتی تا تلخی فنجان حرفهای اکبر را از لبان احساسمان پاک کنی.
چند سال پیش در روزنامه شرق برایت یادداشتی نوشتم و گفتم خاطرات؛ حلقههایی پر پیچ و خم هستند و من سالهاست که نشانهگذاری نمیکنم. نوشتم هر آدمی همان چیزهایی هست که به یاد میآورد، اما گاه حاضری همه جانت را بدهی تا فقط یک خاطره را فراموش کنی. دوباره باید انگار بپرسم چرا فراموشمان کردی عزیز؟
تو حتما حالا جای بهتری هستی و حتما حالا به یاد میآوری همه لحظاتی را که با هم بودیم؛ اما قبول کن زود رفتی و بد جوری نقطه گذاشتی بر تحریریههای سربی تا دیجیتال، بر ۳۰سال رفاقت. چطور دلت آمد رفیق؟
حسین نازنین، دلتنگتر از دل تنگی همه واژههایم، بیطاقت و به حیرانی که چگونه توانستی، چگونه؟ من دلم میسوزد برای همه جزوههایی که دانشجویانت را میگریاند؛ برای همه لبخندهایی که ریختند کف کلاس، برای همه گچهای تخته سیاهها و برای ماژیکهای تخته سفیدها از آبی تا قرمز و سیاه. دلم میسوزد برای تخیل در روزنامهنگاری، برای کت بلیزر سرمهای تو، برای شلوارهای خاکستریات، برای شبهای داوریهای جشنوارهها، برای فنجانها و سیگارها... برای زنگهای تلفنهای با نام و بینامی که حالا فقط و فقط برای تو به من زده میشود و من جواب نمیدهم، دلم نمیخواهد این لحظات را با هیچکس سهیم شوم.
تیتر من، زخم گشوده است بر لید گلولهای تو. نخند! خط نزن! هنوز فرصت داریم، تا ۹صبح شنبه پنجم اردیبهشت۱۳۹۴ صبر کن، یکبار طاقت بیار. قرار است دایناسورها برای آخرین بار با طبلهای مرگ برای لبخندهای تو گریه کنند. ما بلدیم برای غمها هم جشن تولد بگیریم.
▫️اردیبهشت ۱۳۹۴
🔸زخم گشوده؛ به یاد حسین قندی
▫️#یونس_شکرخواه
سلام حسین نازنین؛ داغت داغ داغ بر دل نشسته است و میسوزاند.
یادت هست زدی زیر آواز وقتی با فریدون، مهدی، حسن، مجید و احمد، آمده بودیم کنارت در اتاقت. تو به تلخی ما را از یاد برده بودی، انگار صورتهایمان را چسبانده بودی به دیوارهای آخرین راهرو حومه خاطرهها، فقط میخندیدی. یادت هست ما گریه کردیم و تو قطع نکردی.
ما روزهای مشترک فراونی داشتیم؛ ما همان نسلی بودیم که بچههای مرکز مطالعات و تحقیقات رسانهها مدال بیمدالی دایناسورها را برای نخستین بار بر سینهمان زدند و چه تلخ بود واگویه و ریشهکاوی اکبر قاضیزاده از آن اتفاق...
تو همیشه با لبخند میآمدی؛ صدافسوس که هیچ واکنشی نداشتی تا تلخی فنجان حرفهای اکبر را از لبان احساسمان پاک کنی.
چند سال پیش در روزنامه شرق برایت یادداشتی نوشتم و گفتم خاطرات؛ حلقههایی پر پیچ و خم هستند و من سالهاست که نشانهگذاری نمیکنم. نوشتم هر آدمی همان چیزهایی هست که به یاد میآورد، اما گاه حاضری همه جانت را بدهی تا فقط یک خاطره را فراموش کنی. دوباره باید انگار بپرسم چرا فراموشمان کردی عزیز؟
تو حتما حالا جای بهتری هستی و حتما حالا به یاد میآوری همه لحظاتی را که با هم بودیم؛ اما قبول کن زود رفتی و بد جوری نقطه گذاشتی بر تحریریههای سربی تا دیجیتال، بر ۳۰سال رفاقت. چطور دلت آمد رفیق؟
حسین نازنین، دلتنگتر از دل تنگی همه واژههایم، بیطاقت و به حیرانی که چگونه توانستی، چگونه؟ من دلم میسوزد برای همه جزوههایی که دانشجویانت را میگریاند؛ برای همه لبخندهایی که ریختند کف کلاس، برای همه گچهای تخته سیاهها و برای ماژیکهای تخته سفیدها از آبی تا قرمز و سیاه. دلم میسوزد برای تخیل در روزنامهنگاری، برای کت بلیزر سرمهای تو، برای شلوارهای خاکستریات، برای شبهای داوریهای جشنوارهها، برای فنجانها و سیگارها... برای زنگهای تلفنهای با نام و بینامی که حالا فقط و فقط برای تو به من زده میشود و من جواب نمیدهم، دلم نمیخواهد این لحظات را با هیچکس سهیم شوم.
تیتر من، زخم گشوده است بر لید گلولهای تو. نخند! خط نزن! هنوز فرصت داریم، تا ۹صبح شنبه پنجم اردیبهشت۱۳۹۴ صبر کن، یکبار طاقت بیار. قرار است دایناسورها برای آخرین بار با طبلهای مرگ برای لبخندهای تو گریه کنند. ما بلدیم برای غمها هم جشن تولد بگیریم.
▫️اردیبهشت ۱۳۹۴
#شعر 🔸 حسرت همیشگی
حرفهای ما هنوز ناتمام...
تا نگاه میکنی:
وقت رفتن است
باز هم همان حکایت همیشگی
پیش از آنکه با خبر شوی
لحظهی عزیمت تو ناگزیر میشود
آی... ای دریغ و حسرت همیشگی
ناگهان
چقدر زود
دیر میشود!
▫️#قیصر_امینپور (۱۳۳۸ – ۱۳۸۶)
حرفهای ما هنوز ناتمام...
تا نگاه میکنی:
وقت رفتن است
باز هم همان حکایت همیشگی
پیش از آنکه با خبر شوی
لحظهی عزیمت تو ناگزیر میشود
آی... ای دریغ و حسرت همیشگی
ناگهان
چقدر زود
دیر میشود!
▫️#قیصر_امینپور (۱۳۳۸ – ۱۳۸۶)
#کرونا🔻آمارهای لسآنجلسی؟
#سیانبیسی: آزمایش پادتن نشان میدهد که شیوع #کووید_۱۹ در لسآنجلس ۵۵ برابر آمار رسمیاست.
در این مطالعه تخمین زده شده حدود ۴.۱% از جمعیت بالغین یعنی بین ۲۲۱۰۰۰-۴۴۴۰۰۰ نفر به ویروس آلوده شدهاند.
حدود ۹۰% از مبتلایان یا بدون علامت یا با علائم خفیف هستند، و بدین ترتیب هیچوقت به آزمایش (PCR) ارجاع داده نمیشوند.
#سیانبیسی: آزمایش پادتن نشان میدهد که شیوع #کووید_۱۹ در لسآنجلس ۵۵ برابر آمار رسمیاست.
در این مطالعه تخمین زده شده حدود ۴.۱% از جمعیت بالغین یعنی بین ۲۲۱۰۰۰-۴۴۴۰۰۰ نفر به ویروس آلوده شدهاند.
حدود ۹۰% از مبتلایان یا بدون علامت یا با علائم خفیف هستند، و بدین ترتیب هیچوقت به آزمایش (PCR) ارجاع داده نمیشوند.
▫️از "بیگانههراس" تا "دلقک فاسد"
🔸دموکراتها علیه تصمیم ضدمهاجرتی ترامپ
اندکی پس از ساعت ۲۲ عصر دوشنبه #ترامپ، رئیس جمهوری #آمریکا با انتشار پیامی در صفحه '#توییتر خود بار دیگر همه را شگفتزده کرد. او با اشاره به شیوع #کرونا نوشت: با توجه به حملۀ دشمن نامرئی همچنین ضرورت حفظ مشاغل برای شهروندان آمریکای بزرگمان، فرمان اجرایی را امضا خواهم کرد تا بطور موقت برنامه مهاجرت به آمریکا متوقف شود.
🔸دموکراتها علیه تصمیم ضدمهاجرتی ترامپ
اندکی پس از ساعت ۲۲ عصر دوشنبه #ترامپ، رئیس جمهوری #آمریکا با انتشار پیامی در صفحه '#توییتر خود بار دیگر همه را شگفتزده کرد. او با اشاره به شیوع #کرونا نوشت: با توجه به حملۀ دشمن نامرئی همچنین ضرورت حفظ مشاغل برای شهروندان آمریکای بزرگمان، فرمان اجرایی را امضا خواهم کرد تا بطور موقت برنامه مهاجرت به آمریکا متوقف شود.
#تراس🔸 یک قاعده ارتباطی
شبیه کسانی میشوی که بیشترین ارتباط را با آنها داری و شبیه آدمهای متنهای مورد علاقهات.
@younesshokrkhah
شبیه کسانی میشوی که بیشترین ارتباط را با آنها داری و شبیه آدمهای متنهای مورد علاقهات.
@younesshokrkhah
#تراس | 🔸 خودت باش
بهتره برای چیزی كه هستی مورد نفرت واقع بشی، تا اینكه برای چیزی كه نیستی محبوب باشی
#آندره_ژید
بهتره برای چیزی كه هستی مورد نفرت واقع بشی، تا اینكه برای چیزی كه نیستی محبوب باشی
#آندره_ژید
#گوگل #فسیبوک و.....
🔸رازهای دره سیلکون
▫️کارکردن در گوگل یا فیسبوک رؤیای دستنیافتنی خیلی از آدمهاست. بههرحال، سیلیکونولی سرزمین فرصتهاست. کسی در شرکتهای آنجا به بنبست و بحران فکر نمیکند. مدیرانش دائماً با ایدههایی ناب جهان را غافلگیر میکنند. اما داستان آنا وینر فرق دارد. او از بیستوچندسالگی در آنجا کار کرده و اکنون داستانی افشاگرانه از رازهای آنجا نوشته. او میگوید آن شرکتها بدون هیچ قاعدهای در اطلاعات کاربران سرکشی میکنند، رئیسهای اتوکشیدهاش گاهوبیگاه مرتکب تعرض جنسی میشوند، و قانونهایی نانوشته زنستیزی را به سکۀ رایج #سیلیکون_ولی تبدیل کرده است....
▫️آنا فرمن | گاردین
https://bit.ly/34UVnhL
@younesshokrkhah
🔸رازهای دره سیلکون
▫️کارکردن در گوگل یا فیسبوک رؤیای دستنیافتنی خیلی از آدمهاست. بههرحال، سیلیکونولی سرزمین فرصتهاست. کسی در شرکتهای آنجا به بنبست و بحران فکر نمیکند. مدیرانش دائماً با ایدههایی ناب جهان را غافلگیر میکنند. اما داستان آنا وینر فرق دارد. او از بیستوچندسالگی در آنجا کار کرده و اکنون داستانی افشاگرانه از رازهای آنجا نوشته. او میگوید آن شرکتها بدون هیچ قاعدهای در اطلاعات کاربران سرکشی میکنند، رئیسهای اتوکشیدهاش گاهوبیگاه مرتکب تعرض جنسی میشوند، و قانونهایی نانوشته زنستیزی را به سکۀ رایج #سیلیکون_ولی تبدیل کرده است....
▫️آنا فرمن | گاردین
https://bit.ly/34UVnhL
@younesshokrkhah
ترجمان | علوم انسانی و ترجمه
خاطراتی پرسروصدا که رازهای سیلیکونولی را برملا میکند
کارکردن در گوگل یا فیسبوک رؤیای دستنیافتنی خیلی از آدمهاست. بههرحال، سیلیکونولی سرزمین فرصتهاست. کسی در شرکتهای آنجا به بنبست و بحران فکر نمیکند. مدیرانش دائماً با ایدههایی ناب جهان را غافلگیر میکنند. اما داستان آنا وینر فرق دارد. او از بیستوچندسالگی…
🔸فرار از نیویورک
وال استریت ژورنال میگوید بسیاری از ساکنان #نیویورک در حال ترک آپارتمانهای خود هستند و برای فرار از بیماری همهگیر #کرونا، عازم تپهها و حومهها میشوند. برخی از آنها برای همیشه.
@younesshokrkhah
وال استریت ژورنال میگوید بسیاری از ساکنان #نیویورک در حال ترک آپارتمانهای خود هستند و برای فرار از بیماری همهگیر #کرونا، عازم تپهها و حومهها میشوند. برخی از آنها برای همیشه.
@younesshokrkhah