🔸سقوط ترند توئیتر فارسی شد
یک روز پس از پخش قسمت آخر #سریال سقوط هشتگ این سریال در توئیتر ترند شد.
سریال ۹ قسمتی سقوط که از فیلمیو پخش شد، برای اولین بار روایتی متفاوت از داعش را به تصویر کشید؛ روایتی پرالتهاب از حواشی این گروهک تروریستی با محوریت اسارت زنان و داستانهایی واقعی از مواجهه آنها با زنان و دختران.
سریالی که با رضایت ۹۵درصدی مخاطبان، عنوان پربازدیدترین سریال سه ماه گذشته فیلمیو را نیز به خود اختصاص داد و با پخش قسمت پایانی، موجی از اظهار نظر کاربران در توئیتر را بدنبال داشت به طوری که در ۲۴ساعت گذشته ترند توئیتر فارسی شد. چندی پیش نتایج نظرسنجی مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران درباره پخش این رسال نشان داد که ۴۹ درصد بینندگان اعلام کردند با تماشای سقوط شناخت شان از داعش بیشتر شده و ۶۹ درصد پاسخگویان نیز گفتهاند پس از تماشای سریال، احساس نفرت و انزجارشان از داعش بیشتر شده است. همچنین ۶۲ درصد از کاربران و مخاطبان سریال اعلام کردند با تماشای این سریال یاد مبارزات، رشادتها و فداکاریهای سردار شهید حاج قاسم سلیمانی برایشان زنده شده است.
مینی سریال سقوط به کارگردانی سجاد پهلوانزاده و تهیهکنندگی محمدرضا منصوری از مشاوره محمدحسین مهدویان در کارگردانی بهره برد و بازیگرانی چون حمید فرخ نژاد، عباس جمشیدی فر، سجاد بابایی و الناز ملک در آن ایفای نقش کردند.
یک روز پس از پخش قسمت آخر #سریال سقوط هشتگ این سریال در توئیتر ترند شد.
سریال ۹ قسمتی سقوط که از فیلمیو پخش شد، برای اولین بار روایتی متفاوت از داعش را به تصویر کشید؛ روایتی پرالتهاب از حواشی این گروهک تروریستی با محوریت اسارت زنان و داستانهایی واقعی از مواجهه آنها با زنان و دختران.
سریالی که با رضایت ۹۵درصدی مخاطبان، عنوان پربازدیدترین سریال سه ماه گذشته فیلمیو را نیز به خود اختصاص داد و با پخش قسمت پایانی، موجی از اظهار نظر کاربران در توئیتر را بدنبال داشت به طوری که در ۲۴ساعت گذشته ترند توئیتر فارسی شد. چندی پیش نتایج نظرسنجی مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران درباره پخش این رسال نشان داد که ۴۹ درصد بینندگان اعلام کردند با تماشای سقوط شناخت شان از داعش بیشتر شده و ۶۹ درصد پاسخگویان نیز گفتهاند پس از تماشای سریال، احساس نفرت و انزجارشان از داعش بیشتر شده است. همچنین ۶۲ درصد از کاربران و مخاطبان سریال اعلام کردند با تماشای این سریال یاد مبارزات، رشادتها و فداکاریهای سردار شهید حاج قاسم سلیمانی برایشان زنده شده است.
مینی سریال سقوط به کارگردانی سجاد پهلوانزاده و تهیهکنندگی محمدرضا منصوری از مشاوره محمدحسین مهدویان در کارگردانی بهره برد و بازیگرانی چون حمید فرخ نژاد، عباس جمشیدی فر، سجاد بابایی و الناز ملک در آن ایفای نقش کردند.
#محیطزیست🔸افزایش وسعت دریاچه ارومیه
معاون عمرانی استاندار آذربایجان غربی خبر داد وسعت دریاچه ارومیه بیش از ۹۰ کیلومتر مربع نسبت به دی امسال افزایش یافته و به هزار و ۴۰ کیلومتر مربع رسیده است.
تراز دریاچه به هزار و ۲۷۰ متر و ۲۱ سانتیمتر رسیده که نسبت به دی بیش از ۶ سانتیمتر افزایش را نشان میدهد.
کمترین حجم آب ثبتشده ۷۳۰ میلیون متر مکعب است که هماکنون نزدیک به ۲ برابر شده است.
@Farsna
معاون عمرانی استاندار آذربایجان غربی خبر داد وسعت دریاچه ارومیه بیش از ۹۰ کیلومتر مربع نسبت به دی امسال افزایش یافته و به هزار و ۴۰ کیلومتر مربع رسیده است.
تراز دریاچه به هزار و ۲۷۰ متر و ۲۱ سانتیمتر رسیده که نسبت به دی بیش از ۶ سانتیمتر افزایش را نشان میدهد.
کمترین حجم آب ثبتشده ۷۳۰ میلیون متر مکعب است که هماکنون نزدیک به ۲ برابر شده است.
@Farsna
🔸سیاستِ مسمومِ رسانهای
🔹#عباس_عبدی
▫️اعتماد ۱۳ اسفند ۱۴۰۱
یکی از مشکلات رایج در جامعه ما، طرح نادرست پرسش و مسأله است، در نتیجه به جای آنکه به تفاهم برسیم، از یکدیگر دور میشویم و اختلافات نیز بیشتر میشود. در ماجرای مسموم شدن این وضعیت دانشآموزان به وضوح بیشتری دیده میشود، چون از ابتدا عدهای در حال گمانهزنی هستند که چه کسی این جنایت را انجام داده است؟
بخشی از طرفداران حکومت میگویند که مخالفان و براندازان متهم اصلی آن هستند. نکاتی را هم طرح میکنند، از جمله اینکه اولین بار در ۱۹۸۳ در فلسطین و سپس در افغانستان (۲۰۰۹) رخ داده. همچنین معتقدند چون زیان چنین اتفاقی متوجه نظام است و سود آن را دشمنان میبرند پس دشمنان انجام دادهاند.
در مقابل دیگران با توجه به فضای عمومی جامعه و ضدیت عدهای با حضور زنان در عرصه اجتماعی، نیروهای دیگری را متهم میکنند و این اتهامزنیها همچنان ادامه دارد و طبعاً هیچ گاه هم به نتیجه نمیرسد. البته نهاییترین پرسش برای افکار عمومی همین است که چه کسانی مرتکب چنین جنایتی شدهاند؟ ولی برای رسیدن به این پاسخ، پرسشهای مقدماتیتری وجود دارد که بدون پاسخ به آنها، طرح پرسش اصلی بینتیجه است.
ابتدا بگویم، برخلاف نظر کسانی که این ماجرا را توطئهای برای تشدید بحران سیاسی داخل کشور میدانند معتقدم که ماجرا در آغاز چنین نبود. زیرا سه ماه است که افکار عمومی و رسانهها در برابر این اتفاقات سکوت نسبی کرده بودند، به عبارت دیگر همه انتظار داشتند که ماجرا پس از یکی دو یا سه بار که انجام شد، روشن شود و احتمالاً افراد و عوامل شناسایی و دستگیر شوند و غائله پایان یابد.
اگر این ماجرا با هدف تشدید بحران سیاسی بود حتماً از همان ابتدا حاد میشد. و اگر مرتکبین دنبال بحرانسازی بودند این کار را از قم آغاز نمیکردند. البته این درست است که در ادامه ظرفیت تبدیل شدن به بحران را داشت، ولی از آغاز چنین نبود، به علت مواجهه نامناسب؛ ظرفیتسازی شد.
پس مسأله اصلی چیست؟ به نظرم سیاست رسانهای در محدود کردن دسترسی و انتشار اخباری است که از نظر ساختار سیاسی، امنیتی محسوب میشود، این مشکل اصلی ما است. برای مثال در ماجرای آتشسوزی پلاسکو، تقریباً همه رسانهها به نحوی وارد ماجرا شدند، گفتگو میکردند، فیلم پخش میشد، تحلیل میکردند و... هر چند پاسخگویی رسمی اشکالات جدی داشت، ولی عموم مسایل طرح میشد. در حالی که در این ماجرا قضیه متفاوت است، هر چند به عللی اهمیت آن بیشتر از پلاسکو بود. در واقع دسترسی به کادرهای آموزشی و مدرسه، خانوادههای دانشآموزان، حتی مدیرانِ مستقیم ماجرا بسیار محدود بود. به تعبیر دقیقتر نقش رسانهها در مواجهه دقیق با این پدیده، کمرنگ و در حد اخبار کاملا رسمی بود، در حالی که رسانهها باید بتوانند از ابتدا به ابعاد گوناگون ماجرا بپردازند. شاید بزرگنمایی هم کنند، ولی ایرادی ندارد این از ویژگی رسانه است که ماجرا را برجسته و حساسیتها را افزایش میدهد.
هنوز رسانهها نتوانستهاند به صورت مستقل گزارشهایی از پزشکان و پرستاران، دانشآموزان و... ارایه کنند. همهاش سخنان مقامات رسمی است که بدون تأیید مراجع مستقل کمتر پذیرفته میشود.
نکته و مسأله مهمتر دیگری که نباید فراموش کرد، واکنش کمرنگ مقامات رسمی به مسمومیتها بود. علت این نیز تا حدی قابل پیشبینی است. آنان میترسند که با پرداختن به موضوع با دست خودشان موجب ایجاد یک مسأله شوند و در این فضای عمومی دردسر تولید شود.
در حالی که این یک وجه ماجرا بود، در وجه دیگر، جامعه انتظار داشت که مسئولین نه در تنها در برخورد و رسیدگی امنیتی و انتظامی جدیتر باشند، بلکه نسبت به جنایت رخ داده واکنش اخلاقی و سیاسی شدیدتری هم نشان دهند نه اینکه سه ماه پس از ماجرا وزیر کشور مسئول پیگیری شود. اتفاقاً نشان دادن حساسیت سیاسی و اخلاقی و رسانهای موجب میشد که حس اعتماد در مردم ایجاد، و نگرانیهای خانوادهها برطرف شود، و اطمینان پیدا کنند که حکومت مصمم به شناسایی متأسفانه واکنش ضعیف موجب شده که هر چه از طرف مقامات رسمی گفته شود، کمتر از آنچه انتظار دارند مورد توجه قرار گیرد. پس اگر بخواهم پیام این یادداشت را کوتاه کنم در این جمله است که مسمومیت دختران این جامعه به این علت به مسألهای هزینهساز تبدیل شد که سیاست رسانهای در ایران مسموم است. در چنین فضای رسانهای هر خبر و اطلاعی میتواند مسمومیت مضاعف پیدا کند. همچنین اگر برخی افراد درباره نتیجه و فرجام و عامل این جنایت گمانهزنی میکنند، مسأله اصلی ما شیوه مواجهه با مسائل و حل انها است. پیش از این که چه کسی مرتکب قتل شده، این مسأله اهمیت دارد که طی چه فرآیند مورد توافقی، متهمین قتل شناسایی و محکوم میشوند؟
🔹#عباس_عبدی
▫️اعتماد ۱۳ اسفند ۱۴۰۱
یکی از مشکلات رایج در جامعه ما، طرح نادرست پرسش و مسأله است، در نتیجه به جای آنکه به تفاهم برسیم، از یکدیگر دور میشویم و اختلافات نیز بیشتر میشود. در ماجرای مسموم شدن این وضعیت دانشآموزان به وضوح بیشتری دیده میشود، چون از ابتدا عدهای در حال گمانهزنی هستند که چه کسی این جنایت را انجام داده است؟
بخشی از طرفداران حکومت میگویند که مخالفان و براندازان متهم اصلی آن هستند. نکاتی را هم طرح میکنند، از جمله اینکه اولین بار در ۱۹۸۳ در فلسطین و سپس در افغانستان (۲۰۰۹) رخ داده. همچنین معتقدند چون زیان چنین اتفاقی متوجه نظام است و سود آن را دشمنان میبرند پس دشمنان انجام دادهاند.
در مقابل دیگران با توجه به فضای عمومی جامعه و ضدیت عدهای با حضور زنان در عرصه اجتماعی، نیروهای دیگری را متهم میکنند و این اتهامزنیها همچنان ادامه دارد و طبعاً هیچ گاه هم به نتیجه نمیرسد. البته نهاییترین پرسش برای افکار عمومی همین است که چه کسانی مرتکب چنین جنایتی شدهاند؟ ولی برای رسیدن به این پاسخ، پرسشهای مقدماتیتری وجود دارد که بدون پاسخ به آنها، طرح پرسش اصلی بینتیجه است.
ابتدا بگویم، برخلاف نظر کسانی که این ماجرا را توطئهای برای تشدید بحران سیاسی داخل کشور میدانند معتقدم که ماجرا در آغاز چنین نبود. زیرا سه ماه است که افکار عمومی و رسانهها در برابر این اتفاقات سکوت نسبی کرده بودند، به عبارت دیگر همه انتظار داشتند که ماجرا پس از یکی دو یا سه بار که انجام شد، روشن شود و احتمالاً افراد و عوامل شناسایی و دستگیر شوند و غائله پایان یابد.
اگر این ماجرا با هدف تشدید بحران سیاسی بود حتماً از همان ابتدا حاد میشد. و اگر مرتکبین دنبال بحرانسازی بودند این کار را از قم آغاز نمیکردند. البته این درست است که در ادامه ظرفیت تبدیل شدن به بحران را داشت، ولی از آغاز چنین نبود، به علت مواجهه نامناسب؛ ظرفیتسازی شد.
پس مسأله اصلی چیست؟ به نظرم سیاست رسانهای در محدود کردن دسترسی و انتشار اخباری است که از نظر ساختار سیاسی، امنیتی محسوب میشود، این مشکل اصلی ما است. برای مثال در ماجرای آتشسوزی پلاسکو، تقریباً همه رسانهها به نحوی وارد ماجرا شدند، گفتگو میکردند، فیلم پخش میشد، تحلیل میکردند و... هر چند پاسخگویی رسمی اشکالات جدی داشت، ولی عموم مسایل طرح میشد. در حالی که در این ماجرا قضیه متفاوت است، هر چند به عللی اهمیت آن بیشتر از پلاسکو بود. در واقع دسترسی به کادرهای آموزشی و مدرسه، خانوادههای دانشآموزان، حتی مدیرانِ مستقیم ماجرا بسیار محدود بود. به تعبیر دقیقتر نقش رسانهها در مواجهه دقیق با این پدیده، کمرنگ و در حد اخبار کاملا رسمی بود، در حالی که رسانهها باید بتوانند از ابتدا به ابعاد گوناگون ماجرا بپردازند. شاید بزرگنمایی هم کنند، ولی ایرادی ندارد این از ویژگی رسانه است که ماجرا را برجسته و حساسیتها را افزایش میدهد.
هنوز رسانهها نتوانستهاند به صورت مستقل گزارشهایی از پزشکان و پرستاران، دانشآموزان و... ارایه کنند. همهاش سخنان مقامات رسمی است که بدون تأیید مراجع مستقل کمتر پذیرفته میشود.
نکته و مسأله مهمتر دیگری که نباید فراموش کرد، واکنش کمرنگ مقامات رسمی به مسمومیتها بود. علت این نیز تا حدی قابل پیشبینی است. آنان میترسند که با پرداختن به موضوع با دست خودشان موجب ایجاد یک مسأله شوند و در این فضای عمومی دردسر تولید شود.
در حالی که این یک وجه ماجرا بود، در وجه دیگر، جامعه انتظار داشت که مسئولین نه در تنها در برخورد و رسیدگی امنیتی و انتظامی جدیتر باشند، بلکه نسبت به جنایت رخ داده واکنش اخلاقی و سیاسی شدیدتری هم نشان دهند نه اینکه سه ماه پس از ماجرا وزیر کشور مسئول پیگیری شود. اتفاقاً نشان دادن حساسیت سیاسی و اخلاقی و رسانهای موجب میشد که حس اعتماد در مردم ایجاد، و نگرانیهای خانوادهها برطرف شود، و اطمینان پیدا کنند که حکومت مصمم به شناسایی متأسفانه واکنش ضعیف موجب شده که هر چه از طرف مقامات رسمی گفته شود، کمتر از آنچه انتظار دارند مورد توجه قرار گیرد. پس اگر بخواهم پیام این یادداشت را کوتاه کنم در این جمله است که مسمومیت دختران این جامعه به این علت به مسألهای هزینهساز تبدیل شد که سیاست رسانهای در ایران مسموم است. در چنین فضای رسانهای هر خبر و اطلاعی میتواند مسمومیت مضاعف پیدا کند. همچنین اگر برخی افراد درباره نتیجه و فرجام و عامل این جنایت گمانهزنی میکنند، مسأله اصلی ما شیوه مواجهه با مسائل و حل انها است. پیش از این که چه کسی مرتکب قتل شده، این مسأله اهمیت دارد که طی چه فرآیند مورد توافقی، متهمین قتل شناسایی و محکوم میشوند؟
🔸ادای احترام به استاد زرینکوب
همزمان با یکصدمین زادروز استاد #عبدالحسین_زرینکوب، در آئینی ضمن رونمایی از تمبر یادبود و سردیس این استاد فقید، تالار پژوهش دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران به نام ایشان نامگذاری شد.
همزمان با یکصدمین زادروز استاد #عبدالحسین_زرینکوب، در آئینی ضمن رونمایی از تمبر یادبود و سردیس این استاد فقید، تالار پژوهش دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران به نام ایشان نامگذاری شد.
#عکاسانه🔸من، او، آنها
هویت در نگاه واژگونساز دوربین
▫️جستارها و نوشتارهایی درباره عکس و عکاسان (۳۵۱ص)
▫️نویسنده: ناصر فکوهی
▫️ناشر: پل فیروزه
▫️قیمت: ۱,۷۰۰,۰۰۰ ریال
@Bookcitycc
هویت در نگاه واژگونساز دوربین
▫️جستارها و نوشتارهایی درباره عکس و عکاسان (۳۵۱ص)
▫️نویسنده: ناصر فکوهی
▫️ناشر: پل فیروزه
▫️قیمت: ۱,۷۰۰,۰۰۰ ریال
@Bookcitycc
#رخنما
🔸مختاباد هیچگاه تحریریهنشین نبود
مراسم یادبود #سیدابوالحسن_مختاباد با حضور جمعی از اصحاب رسانه و اساتید، پیشکسوتان و هنرمندان موسیقی و ادبیات از جمله استاد عبدالحسین مختاباد، سیدمصطفی مختاباد، حسامالدین سراج، کیوان ساکت، وحید تاج، عباس سجادی، استاد داود حیدری، احمد مسجد جامعی، کامران کوهستانی، غلامحسین کرباسچی، علیرضا پورامید و علی مرعشی در سالن حافظ خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.
#یونس_شکرخواه در این مراسم درباره همکاری خود با مرحوم مختاباد گفت:
🔸مختاباد هیچگاه تحریریهنشین نبود
مراسم یادبود #سیدابوالحسن_مختاباد با حضور جمعی از اصحاب رسانه و اساتید، پیشکسوتان و هنرمندان موسیقی و ادبیات از جمله استاد عبدالحسین مختاباد، سیدمصطفی مختاباد، حسامالدین سراج، کیوان ساکت، وحید تاج، عباس سجادی، استاد داود حیدری، احمد مسجد جامعی، کامران کوهستانی، غلامحسین کرباسچی، علیرضا پورامید و علی مرعشی در سالن حافظ خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.
#یونس_شکرخواه در این مراسم درباره همکاری خود با مرحوم مختاباد گفت:
عرصههای ارتباطی
#رخنما 🔸مختاباد هیچگاه تحریریهنشین نبود مراسم یادبود #سیدابوالحسن_مختاباد با حضور جمعی از اصحاب رسانه و اساتید، پیشکسوتان و هنرمندان موسیقی و ادبیات از جمله استاد عبدالحسین مختاباد، سیدمصطفی مختاباد، حسامالدین سراج، کیوان ساکت، وحید تاج، عباس سجادی،…
#رخنما
🔸مختاباد هیچگاه تحریریهنشین نبود
مرحوم مختاباد با خبرنامه شروع کرد و با روزنامه ادامه داد و هیچوقت تحریریهنشین نشد. او یک زلال بیپیرایه با سرسختیهای خاص خودبود و با رفتنش، داغ به دل ما گذاشت. باید یاد بگیریم برای زندگان میل یادبود برپا کنیم و یادمانهای آنها را در زمان حیاتشان برگزار کنیم نه فقط در فقدانها و سوگها. برای من ابوالحسن فراتر از کتاب و موسیقی و نشر بود.
وی گفت: در طول دههای که افتخار همکاری با او داشتم احمد مسجد جامعی دست ما را در کتاب هفته باز گذاشته بود و کتاب هفته به کانونی برای حضور محمود دولت آبادیها، مرتضی ممیزها و علی دهباشیها و بسیاری از چهرههای شاخص دیگر فرهنگ و نشر تبدیل شده بود. به نظر من مختاباد در کتاب هفته بود که بسیار آبدیده شد و درد فرهنگی او از همان دوران کتاب هفته شروع شد.
#یونس_شکرخواه گفت: مرحوم مختاباد نخستین کسی بود که به من خبر داد که قرار است سردبیر همشهری آنلاین شوم، اما من ابتدا نپذیرفتم ولی او با سرسختی من را متقاعد کرد و نخستین فردی هم بود که از تحریریه روزنامه همشهری به همشهری آنلاین پیوست و در فراگیری روزنامهنگاری آنلاین شایق و کوشا شد.
🔹زندگینامه مختاباد در همشهری آنلاین
منزل او همواره محفل هنرمندان و نویسندگان بود و من شهرام ناظری و مرادی کرمانی را نخستین بار در منزل او دیدم. امیدوارم خداوند به مریم جباری (همسر مرحوم سید ابوالحسن مختاباد) صبر دهد. همه ما یک فرد بیآلایش خیرخواه و صادق را از دست دادیم.🔹مشروح گزارش ایرنا
🔸مختاباد هیچگاه تحریریهنشین نبود
مرحوم مختاباد با خبرنامه شروع کرد و با روزنامه ادامه داد و هیچوقت تحریریهنشین نشد. او یک زلال بیپیرایه با سرسختیهای خاص خودبود و با رفتنش، داغ به دل ما گذاشت. باید یاد بگیریم برای زندگان میل یادبود برپا کنیم و یادمانهای آنها را در زمان حیاتشان برگزار کنیم نه فقط در فقدانها و سوگها. برای من ابوالحسن فراتر از کتاب و موسیقی و نشر بود.
وی گفت: در طول دههای که افتخار همکاری با او داشتم احمد مسجد جامعی دست ما را در کتاب هفته باز گذاشته بود و کتاب هفته به کانونی برای حضور محمود دولت آبادیها، مرتضی ممیزها و علی دهباشیها و بسیاری از چهرههای شاخص دیگر فرهنگ و نشر تبدیل شده بود. به نظر من مختاباد در کتاب هفته بود که بسیار آبدیده شد و درد فرهنگی او از همان دوران کتاب هفته شروع شد.
#یونس_شکرخواه گفت: مرحوم مختاباد نخستین کسی بود که به من خبر داد که قرار است سردبیر همشهری آنلاین شوم، اما من ابتدا نپذیرفتم ولی او با سرسختی من را متقاعد کرد و نخستین فردی هم بود که از تحریریه روزنامه همشهری به همشهری آنلاین پیوست و در فراگیری روزنامهنگاری آنلاین شایق و کوشا شد.
🔹زندگینامه مختاباد در همشهری آنلاین
منزل او همواره محفل هنرمندان و نویسندگان بود و من شهرام ناظری و مرادی کرمانی را نخستین بار در منزل او دیدم. امیدوارم خداوند به مریم جباری (همسر مرحوم سید ابوالحسن مختاباد) صبر دهد. همه ما یک فرد بیآلایش خیرخواه و صادق را از دست دادیم.🔹مشروح گزارش ایرنا
#کیوسک▫️روزنامههای بریتانیا
🔸بازگشت دردسرهای جانسون
گاردین خبر داده که شواهد جدیدی درباره پارتیگیت به دست آمده که حاکی از فریب دادن اعضای پارلمان توسط #بوریس_جانسون است. روزنامه "آی" هم نوشته که بازگشت بوریس جانسون به خطر افتاده است. از دیگر سو دیلی استار هم جانسون را به پینوکیو تشبیه کرده است.
🔸بازگشت دردسرهای جانسون
گاردین خبر داده که شواهد جدیدی درباره پارتیگیت به دست آمده که حاکی از فریب دادن اعضای پارلمان توسط #بوریس_جانسون است. روزنامه "آی" هم نوشته که بازگشت بوریس جانسون به خطر افتاده است. از دیگر سو دیلی استار هم جانسون را به پینوکیو تشبیه کرده است.
🔸شب آشوراده
به منظور آشنایی با جغرافیا، تاریخ و فرهنگ بومی جزیره آشوراده، تنها جزیره ایرانی دریای خزر، و همچنین به منظور توجه دادن به بخشی مغفول مانده از تاریخ معاصر ایران در سالهای پرتلاطم دو قرن گذشته، مجله #بخارا با همکاری خانه اندیشمندان علوم انسانی و فصلنامه صنوبر، در ساعت ۵ بعد از ظهر یکشنبه ۱۴ اسفند ۱۴۰۱، ششصد و پنجاه و هشتمین شب بخارا را با عنوان «شب آشوراده» در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار میکند.
در این نشست #محمد_درویش، #فریدون_عوفی، #محمود_اخوانمهدوی، #ستاره_حجتی، #ساتیار_امامی و #علی_دهباشی از حیات اقتصادی و سیاسی و منازعات مرزی این جزیره تا زیستبوم و ویژگیهای ارزشمند طبیعی آن سخن خواهند گفت و فیلم مستند «رویای بچههای آشور» به کارگردانی ساتیار امامی که روایتی از آرزوی بیش از دو دهه اهالی جزیره برای بازگشت به خانه است، برای نخستین بار به نمایش درخواهد آمد.
شب آشوراده در ساعت پنج بعدازظهر یکشنبه چهاردهم اسفند ۱۴۰۱ در تالار فردوسی خانه اندیشمندان علوم انسانی به نشانی: خیابان نجاتالهی (ویلا)، چهارراه ورشو برگزار میشود.
به منظور آشنایی با جغرافیا، تاریخ و فرهنگ بومی جزیره آشوراده، تنها جزیره ایرانی دریای خزر، و همچنین به منظور توجه دادن به بخشی مغفول مانده از تاریخ معاصر ایران در سالهای پرتلاطم دو قرن گذشته، مجله #بخارا با همکاری خانه اندیشمندان علوم انسانی و فصلنامه صنوبر، در ساعت ۵ بعد از ظهر یکشنبه ۱۴ اسفند ۱۴۰۱، ششصد و پنجاه و هشتمین شب بخارا را با عنوان «شب آشوراده» در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار میکند.
در این نشست #محمد_درویش، #فریدون_عوفی، #محمود_اخوانمهدوی، #ستاره_حجتی، #ساتیار_امامی و #علی_دهباشی از حیات اقتصادی و سیاسی و منازعات مرزی این جزیره تا زیستبوم و ویژگیهای ارزشمند طبیعی آن سخن خواهند گفت و فیلم مستند «رویای بچههای آشور» به کارگردانی ساتیار امامی که روایتی از آرزوی بیش از دو دهه اهالی جزیره برای بازگشت به خانه است، برای نخستین بار به نمایش درخواهد آمد.
شب آشوراده در ساعت پنج بعدازظهر یکشنبه چهاردهم اسفند ۱۴۰۱ در تالار فردوسی خانه اندیشمندان علوم انسانی به نشانی: خیابان نجاتالهی (ویلا)، چهارراه ورشو برگزار میشود.
#هوشمصنوعی
🔸نرخ رشد چتجیپیتی در یک نگاه.
▫️میزان کاربران را در سمت چپ نمودار و میزان روزها را در زیر نمودار مشاهده میکنید
🔸نرخ رشد چتجیپیتی در یک نگاه.
▫️میزان کاربران را در سمت چپ نمودار و میزان روزها را در زیر نمودار مشاهده میکنید
#سینما▫️نشراطراف منتشرکرد:
🔸پیروز کلانتری و اثر تازه: حاشیه همان متن است
حاشیه همان متن است کتابی است دربارهی تأملات، دریافتها و برداشتهای #پیروز_کلانتری از سی سال زندگیاش با فیلم مستند (١٣٧٠ تا ١۴٠٠)؛ نوعی خاطرهخوانی از سر کردن مدام با مستند و مستندسازی. پیروز کلانتری در این کتاب از افکار و احوال ذهنی خودش نوشته و از دغدغههایش در عالم مستندسازی.
🔻فیلمشناسی استاد کلانتری:
پناهنده (۱۳۷۰)، حکایت باقی (۱۳۷۱)'تنها در تهران (۱۳۷۷)، زندگی همین است (۱۳۸۰)، پرسه (۱۳۸۱)، غرقاب (۱۳۸۳)، تهران، چند درجهی ریشتر (۱۳۸۵)، در خیابانهای ناتمام (۱۳۸۷)، سالینجرخوانی در پارک شهر (۱۳۸۹)، پیرها اگر نباشند (۱۳۹۰)، واریتهی بلوچی (۱۳۹۵)، همایون (۱۳۹۷)، میبرد تا به کجا (١٣٩٩)
🔸پیروز کلانتری و اثر تازه: حاشیه همان متن است
حاشیه همان متن است کتابی است دربارهی تأملات، دریافتها و برداشتهای #پیروز_کلانتری از سی سال زندگیاش با فیلم مستند (١٣٧٠ تا ١۴٠٠)؛ نوعی خاطرهخوانی از سر کردن مدام با مستند و مستندسازی. پیروز کلانتری در این کتاب از افکار و احوال ذهنی خودش نوشته و از دغدغههایش در عالم مستندسازی.
🔻فیلمشناسی استاد کلانتری:
پناهنده (۱۳۷۰)، حکایت باقی (۱۳۷۱)'تنها در تهران (۱۳۷۷)، زندگی همین است (۱۳۸۰)، پرسه (۱۳۸۱)، غرقاب (۱۳۸۳)، تهران، چند درجهی ریشتر (۱۳۸۵)، در خیابانهای ناتمام (۱۳۸۷)، سالینجرخوانی در پارک شهر (۱۳۸۹)، پیرها اگر نباشند (۱۳۹۰)، واریتهی بلوچی (۱۳۹۵)، همایون (۱۳۹۷)، میبرد تا به کجا (١٣٩٩)
#رخنما🔸در کنار پیروز کلانتری ارجمند
روزهای داوری بخش مسابقه ملی سیزدهمین دوره جشنواره سینما حقیقت، ۱۸ تا ۲۵ آذر ۱۳۹۸ به دبیری محمد حمیدیمقدم در پردیس سینمایی چارسو تهران از سمت راست: #حبیب_احمدزاده #محمدحسین_مهدویان #مونا_زندی #کامران_شیردل #سیفالله_صمدیان #پیروز_کلانتری #یونس_شکرخواه
روزهای داوری بخش مسابقه ملی سیزدهمین دوره جشنواره سینما حقیقت، ۱۸ تا ۲۵ آذر ۱۳۹۸ به دبیری محمد حمیدیمقدم در پردیس سینمایی چارسو تهران از سمت راست: #حبیب_احمدزاده #محمدحسین_مهدویان #مونا_زندی #کامران_شیردل #سیفالله_صمدیان #پیروز_کلانتری #یونس_شکرخواه