🔸زندگی، سرطانزدگی و سرطان رهیدگی
▫️یادداشت دکتر #هادی_خانیکی
یکی درد و یکی درمان پسندد
یکی وصل و یکی هجران پسندد
من از درمان و درد و وصل و هجران
پسندم آنچه را جانان پسندد
- باباطاهر
١. رهیدگان از سرطان مثل همنشینان با آن در دنیاي پر از تحدید و فرصت میزیند، محدود به انبوهی از بایدها و نبایدهای درمانی و بهداشتی و غذاییاند و آزاد در ساختن مولفههایی نو و متفاوت براي زیست روانی، زیست اجتماعی و حتی زیست فرهنگی و اجتماعی. در سرطان، با سرطان و بیسرطان باید و میتوان به نوعی دیگر زیست، به گفته اسنایدر این شناخت سیال که زندگی من فقط از خودم نیست، این همدلی لطیف ما براي فاصله گرفتن از مرگ همراهی میکند و به راستی سلامتی مسالهای از جنس با هم بودن است؛ فهم توامان تنهایی و همبستگی و دیدن فراسوی درد و ناآزادی تن، به روی بیمار درگیر در سرطان یا رهیدهای از آن، افقهای تازه در زندگی میگشاید پدیدهای در این دوران ابتلا به روشنی دریافته و درمییابم.
٢. سرطانزدگی و سرطان رهیدگی هر دو مقولههایی فراتر از بیماری و سلامت تن یا ناخوشیها و خوشیهای عینیاند، باید در خلق آنها او را ادراکات ذهنی و ساختارهاي اجتماعی و فرهنگی و اقتصادي و سیاسی را هم دخیل و سهیم دانست. از آن لحظه که بیمار با بروز دردهاي نوظهور و ناگهانی میفهمد که روال معمول سلامتش دچار اختلال شده است و معاینهها و تصویرها و آزمایشها آن آشفتگی را حاصل چنگ زدن سرطان بر بدن او میبینند، فرد به جهانی پر بیم و امید پا مینهد، جهانی که بازدارندهها و شتابدهندههای زندگی دل و دیده و ذهن و زبان او را فرا میگیرد: چگونه درد بکشد و چگونه درمان شود؟ سر بر کدام دامن نهد و با کدام همدرد همسخنی کند؟ چه کسانی نگران و چه کسانی حامیان اویند؟ پزشک و بیمارستان و دارو و مراقبت را کجا سامان دهد؟ هزینههای معنوی و مادی درمان و بهبود را چطور و به پشتوانه و پشتیبانی کدام نهاد تامین کند، حتی آنجا که بیمار از درد میرهد و به راه سلامت میسپارد، باز هم هراسی در پی هراسی دیگر به سر وقتش میآید؛ هراس ادامه زندگی و مولفههای پشتیبان آن، هراس تامین معیشت و ابعاد آن، هراس تهیه دارو و منابع آن، هراس همبستگی و استمرار آن، هراس...
٣. من با این هراسها زیستهام و میزیم در عین حال از آنها گذشته و میگذرم، اما میبینم که واقعیتهای زیست سرطانی و زیست پساسرطانی روز به روز سرسختتر و آشکارتر شدهاند و میشوند دایره آمدگان به این دنیاها و رفتگان از آنها مدام گسترش یافته است و مییابد. سرطان و سرطانیها به دور و نزدیک هر خانه و خانواده ایرانی و حلقه و صف و شبکه رسیدهاند و میرسند نامداران و نامآوران عرصههای گوناگون علمی و مدنی و سیاسی نیز در این میان هم سرشت و همسرنوشت تهیدستان و نادیدهشدگان جامعه شدهاند. همه در برابر هزینههای کمرشکن دارو و درمان و دستیابی با کیفیت به خدمات سلامت و حمایت حاکمیت از امروز و آینده سرطانزدگی نگران و ناتوان و سرگردانند. در عمل گویی نظام سلامت کشور خود بیمار است و روز به روز بیمارتر هم میشود، این به آن معناست ناخوشی و ناکارایی نظام سلامت از حد گذشته و به وضع حاد سرطانی رسیده است. در این حال کدام رویکرد، کدام ساختار و کدام ساز و کار سیاسی و اجتماعی و اقتصادي باید و میتواند به درد سرطانزدگان و حتی از سرطان رهیدگان بیاید؟ بهشت وعدههای رسمی اصحاب قدرت در ترسیم وضع مناسب دارو و درمان معیشت با هر دو جهان سرطان زیستی و سرطان اندیشی، فاصلهای دور و دستنیافتنی دارد، نظام سلامت در اندیشه سلامت آسان و ارزان شهروندان بهطور عام و بیماران خاص بهطور خاص نیست، باید به جد چارههایی اندیشید و به کار بست.
▫️یادداشت دکتر #هادی_خانیکی
یکی درد و یکی درمان پسندد
یکی وصل و یکی هجران پسندد
من از درمان و درد و وصل و هجران
پسندم آنچه را جانان پسندد
- باباطاهر
١. رهیدگان از سرطان مثل همنشینان با آن در دنیاي پر از تحدید و فرصت میزیند، محدود به انبوهی از بایدها و نبایدهای درمانی و بهداشتی و غذاییاند و آزاد در ساختن مولفههایی نو و متفاوت براي زیست روانی، زیست اجتماعی و حتی زیست فرهنگی و اجتماعی. در سرطان، با سرطان و بیسرطان باید و میتوان به نوعی دیگر زیست، به گفته اسنایدر این شناخت سیال که زندگی من فقط از خودم نیست، این همدلی لطیف ما براي فاصله گرفتن از مرگ همراهی میکند و به راستی سلامتی مسالهای از جنس با هم بودن است؛ فهم توامان تنهایی و همبستگی و دیدن فراسوی درد و ناآزادی تن، به روی بیمار درگیر در سرطان یا رهیدهای از آن، افقهای تازه در زندگی میگشاید پدیدهای در این دوران ابتلا به روشنی دریافته و درمییابم.
٢. سرطانزدگی و سرطان رهیدگی هر دو مقولههایی فراتر از بیماری و سلامت تن یا ناخوشیها و خوشیهای عینیاند، باید در خلق آنها او را ادراکات ذهنی و ساختارهاي اجتماعی و فرهنگی و اقتصادي و سیاسی را هم دخیل و سهیم دانست. از آن لحظه که بیمار با بروز دردهاي نوظهور و ناگهانی میفهمد که روال معمول سلامتش دچار اختلال شده است و معاینهها و تصویرها و آزمایشها آن آشفتگی را حاصل چنگ زدن سرطان بر بدن او میبینند، فرد به جهانی پر بیم و امید پا مینهد، جهانی که بازدارندهها و شتابدهندههای زندگی دل و دیده و ذهن و زبان او را فرا میگیرد: چگونه درد بکشد و چگونه درمان شود؟ سر بر کدام دامن نهد و با کدام همدرد همسخنی کند؟ چه کسانی نگران و چه کسانی حامیان اویند؟ پزشک و بیمارستان و دارو و مراقبت را کجا سامان دهد؟ هزینههای معنوی و مادی درمان و بهبود را چطور و به پشتوانه و پشتیبانی کدام نهاد تامین کند، حتی آنجا که بیمار از درد میرهد و به راه سلامت میسپارد، باز هم هراسی در پی هراسی دیگر به سر وقتش میآید؛ هراس ادامه زندگی و مولفههای پشتیبان آن، هراس تامین معیشت و ابعاد آن، هراس تهیه دارو و منابع آن، هراس همبستگی و استمرار آن، هراس...
٣. من با این هراسها زیستهام و میزیم در عین حال از آنها گذشته و میگذرم، اما میبینم که واقعیتهای زیست سرطانی و زیست پساسرطانی روز به روز سرسختتر و آشکارتر شدهاند و میشوند دایره آمدگان به این دنیاها و رفتگان از آنها مدام گسترش یافته است و مییابد. سرطان و سرطانیها به دور و نزدیک هر خانه و خانواده ایرانی و حلقه و صف و شبکه رسیدهاند و میرسند نامداران و نامآوران عرصههای گوناگون علمی و مدنی و سیاسی نیز در این میان هم سرشت و همسرنوشت تهیدستان و نادیدهشدگان جامعه شدهاند. همه در برابر هزینههای کمرشکن دارو و درمان و دستیابی با کیفیت به خدمات سلامت و حمایت حاکمیت از امروز و آینده سرطانزدگی نگران و ناتوان و سرگردانند. در عمل گویی نظام سلامت کشور خود بیمار است و روز به روز بیمارتر هم میشود، این به آن معناست ناخوشی و ناکارایی نظام سلامت از حد گذشته و به وضع حاد سرطانی رسیده است. در این حال کدام رویکرد، کدام ساختار و کدام ساز و کار سیاسی و اجتماعی و اقتصادي باید و میتواند به درد سرطانزدگان و حتی از سرطان رهیدگان بیاید؟ بهشت وعدههای رسمی اصحاب قدرت در ترسیم وضع مناسب دارو و درمان معیشت با هر دو جهان سرطان زیستی و سرطان اندیشی، فاصلهای دور و دستنیافتنی دارد، نظام سلامت در اندیشه سلامت آسان و ارزان شهروندان بهطور عام و بیماران خاص بهطور خاص نیست، باید به جد چارههایی اندیشید و به کار بست.
۴. روشن است که در وخامت یا بهبود وضع زندگی و سلامت سرطانزدگان رویکردها و راهبردها و ساختارها و نهادهاي حاکمیتی بیشتر از شخص سرطانزده و حلقه نزدیکان او موثرند، اما نمیتوان و نباید به سادگی از نگاه و نقش و اراده بیمار در دوران درگیري و پس از آن غافل ماند، آنجا که سیاست به ویژه در وجه اجتماعیاش ناتوان است و کمتر به فکر انسان و حقوقش در بیماری است، باید زاویه انتظار را به سوي خود بیمار و جامعه مدنی کشاند. وقتی نظام رسمی سلامت گرفتار بیتفاوتی و بیعملی است و در عمل سود ذينفعان سیاسی و اقتصادي را بر رهایی به موقع بیماران مستاصل از درد و رنج ترجیح میدهد، باید به مرجعیت پاسداشت سلامت و اولویت بازگشت بیماران به زندگی از سوی جامعه مدنی و حتی خود سرطانزدگان بیشتر اعتنا کرد و اعتبار داد، یعنی باید به بیمار قدرت هر چه بیشتر رهایی از گونههاي مختلف درد و رنج داد.
۵. میتوان از دانش اجتماعی و تجربه انسانی براي بالا بردن توان سرطانزدگان در ورود به فرآیند بهبود و بازگشت به زندگی بهره برد، تاکنون از بالا بردن میزان »سرمایه اجتماعی« و تقویت همبستگیهاي برآمده از آن در این زمینه سخن زیاد به میان آمده است.
روشن است که سرمایه اجتماعی مقولهای اجتماعی و ناظر به ساختارها و نهادهاي توانمند در جامعه است، اما فروتر از آن میتوان به سطوح فردي سرمایهای نیز رجوع کرد. فرد لوتانزا ملوان امریکایی که به حوزه روانشناسی علاقهمند شد و تا سطح ریاست آکادمی مدیریت در دانشگاه کلمبیا هم پیش رفت، امروز به اهمیت و ضرورت توجه به مفهومی تحت عنوان سرمایه روانشناختی میپردازد. به نظر او سرمایه روانشناختی ترکیبی از چهار مولفه خودکارآمدی، امیدواری، خوشبینی و تابآوری یا انعطافپذیری است که منظومه آنها رفتار موزون فرد را در مواجهه با نابسامانیها شکل میدهد. در این منظومه »خودکارآمدي« به معناي اطمینان داشتن به تواناییهای انسان براي فائق آمدن بر مسائل و چالشهاي پیرامون و پیشرو، »امیدواري« به معناي ثبات قدم در مسیر اهداف و جهتگیري به سوي آنها براي نیل به موفقیت، خوشبینی به معناي به کارگیری ظرفیتها و انتظارها نسبت به رخدادهاي آینده و تابآوری (انعطافپذیري) به معناي مقابله مثبت و توانایی عقبنشینی یا خیز برداشتن در موقع احاطه سختیهاست. میتوان همنشینی با سرطان یا رهایی از آن را با برخورداري از سرمایه روانشناختی آسانتر کرد و از دنیاي سرطان زده به دنیاي بعد ازآن زودتر رسید. بازگشت به زندگی براي سرطانزدگان دور از دیدرس و دستنیافتنی نیست، من در این ایام این نزدیکی را با تمام وجود تجربه کردم، با سفر از خود به خود به گفته اقبال لاهوري میتوان از همنشینی با مرگ گذشت و همنشین زندگی شد.
▫️روزنامه اعتماد یکشنبه ۹ بهمن ۱۴۰۱
۵. میتوان از دانش اجتماعی و تجربه انسانی براي بالا بردن توان سرطانزدگان در ورود به فرآیند بهبود و بازگشت به زندگی بهره برد، تاکنون از بالا بردن میزان »سرمایه اجتماعی« و تقویت همبستگیهاي برآمده از آن در این زمینه سخن زیاد به میان آمده است.
روشن است که سرمایه اجتماعی مقولهای اجتماعی و ناظر به ساختارها و نهادهاي توانمند در جامعه است، اما فروتر از آن میتوان به سطوح فردي سرمایهای نیز رجوع کرد. فرد لوتانزا ملوان امریکایی که به حوزه روانشناسی علاقهمند شد و تا سطح ریاست آکادمی مدیریت در دانشگاه کلمبیا هم پیش رفت، امروز به اهمیت و ضرورت توجه به مفهومی تحت عنوان سرمایه روانشناختی میپردازد. به نظر او سرمایه روانشناختی ترکیبی از چهار مولفه خودکارآمدی، امیدواری، خوشبینی و تابآوری یا انعطافپذیری است که منظومه آنها رفتار موزون فرد را در مواجهه با نابسامانیها شکل میدهد. در این منظومه »خودکارآمدي« به معناي اطمینان داشتن به تواناییهای انسان براي فائق آمدن بر مسائل و چالشهاي پیرامون و پیشرو، »امیدواري« به معناي ثبات قدم در مسیر اهداف و جهتگیري به سوي آنها براي نیل به موفقیت، خوشبینی به معناي به کارگیری ظرفیتها و انتظارها نسبت به رخدادهاي آینده و تابآوری (انعطافپذیري) به معناي مقابله مثبت و توانایی عقبنشینی یا خیز برداشتن در موقع احاطه سختیهاست. میتوان همنشینی با سرطان یا رهایی از آن را با برخورداري از سرمایه روانشناختی آسانتر کرد و از دنیاي سرطان زده به دنیاي بعد ازآن زودتر رسید. بازگشت به زندگی براي سرطانزدگان دور از دیدرس و دستنیافتنی نیست، من در این ایام این نزدیکی را با تمام وجود تجربه کردم، با سفر از خود به خود به گفته اقبال لاهوري میتوان از همنشینی با مرگ گذشت و همنشین زندگی شد.
▫️روزنامه اعتماد یکشنبه ۹ بهمن ۱۴۰۱
#رخنما 🔸دوستان
▫️پنجشنبه هشتم دی ماه سال ١۴٠١
▫️#یونس_شکرخواه #هادی_خانیکی
▫️سالن انتظار فرودکاه مهرآباد تهران، پیش از پرواز به سوی مشهد
▫️پنجشنبه هشتم دی ماه سال ١۴٠١
▫️#یونس_شکرخواه #هادی_خانیکی
▫️سالن انتظار فرودکاه مهرآباد تهران، پیش از پرواز به سوی مشهد
Audio
🔸روند پژوهشهای ارتباطی در ایران
▫️رادیو پی آر
🔹روند پژوهشهای ارتباطی در ایران
نشستی به مناسبت روز جهانی ارتباطات در سال ۱۳۹۸ و با حضور اساتید این رشته از جمله دکتر #مهدی_محسنیانراد، دکتر #سیدمحمد_دادگران و دکتر #حسینعلی_افخمی در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شده است.
در این نشست استادان این رشته مطالب خود را در موضوع یادشده بیان کردهاند
▫️زمان:۱:۲۵:۴۶ دقیقه
▫️کاری مشترک از دپارتمان علم و فناوری یونسکو_ایران و گروه مطالعات روابط عمومی انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات
@radiopr_podcast
▫️رادیو پی آر
🔹روند پژوهشهای ارتباطی در ایران
نشستی به مناسبت روز جهانی ارتباطات در سال ۱۳۹۸ و با حضور اساتید این رشته از جمله دکتر #مهدی_محسنیانراد، دکتر #سیدمحمد_دادگران و دکتر #حسینعلی_افخمی در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شده است.
در این نشست استادان این رشته مطالب خود را در موضوع یادشده بیان کردهاند
▫️زمان:۱:۲۵:۴۶ دقیقه
▫️کاری مشترک از دپارتمان علم و فناوری یونسکو_ایران و گروه مطالعات روابط عمومی انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات
@radiopr_podcast
#روزنامهنگاری🔸دوره مقدماتی
▫️ مشتمل بر گزارش نویسی، شیوه نگارش، خبرنویسی، تکنیک مصاحبه و حقوق مطبوعات
▫️ مشتمل بر گزارش نویسی، شیوه نگارش، خبرنویسی، تکنیک مصاحبه و حقوق مطبوعات
#رخنما
🔸ارتباطات؛ روزهای آفلاین و آنلاین جهان
▫️#یونس_شکرخواه
اکنون هفدهم ماه مه هر سال به نام “روز جهانی ارتباطات دوربرد و جامعهاطلاعاتی (WTISD) ” شناخته میشود. ریشه نامگذاری این سالروز در واقع به امضای نخستین کنوانسیون بینالمللی تلگراف (۱۸۶۵) و تشکیل اتحادیه بینالمللی #ارتباطات دوربرد (ITU) بازمیگردد. اما ماجرای این نامگذاری به زمانهای دیگری هم مربوط میشود:
نام اولیه این روز “روز جهانی اتحادیه بینالمللی ارتباطات دوربرد” بود که ازهفدهم مه سال ۱۹۶۹ به نشانه تشکیل اتحادیه بینالمللی ارتباطات و امضای نخستین کنوانسیون بینالمللی تلگراف جشن گرفته میشد.
اما از وقتی اجلاس جهانی سران درباره جامعه اطلاعاتی (۲۰۰۳ ژنو و ۲۰۰۵ تونس) تحت عنوان وسیس (WSIS) آغاز شد که کماکان توسط کارشناسان ارتباطی کشورهای جهان دنبال میشود؛ نام اولیه دچار تغییر شد به طوریکه در نوامبر ۲۰۰۵ وسیس از مجمع عمومی سازمان ملل متحد خواست تا هفدهم مه را روز جهانی #جامعهاطلاعاتی اعلام کند تا مسائل گسترده مربوط به تکنولوژیهای ارتباطی و اطلاعاتی و اهمیت آن طرف توجه قرار گیرد. مجمع عمومی سازمان ملل متحد هم در پاسخ به این درخواست در مارس ۲۰۰۶ با صدور قطعنامه A/RES/۶۰/۲۵۲ این درخواست را تصویب کرد.
از دیگر سو، یک سال بعد یعنی در نوامبر ۲۰۰۶ کنفرانس تامالاختیار اتحادیه بینالمللی ارتباطات دوربرد در شهرآنتالیا در ترکیه تصمیم گرفت هر دو رویداد (روز جهانی ارتباطات دوربرد و جامعه اطلاعاتی) به اتفاق در روز هفدهم مه جشن گرفته شوند و در پی همین تصمیم بود که قطعنامهای به روز شده، موسوم به قطعنامه ۶۸ تصویب شد و از کشورها و اعضا خواست تا سالیانه با در نظر گرفتن برنامههای مناسب ملی با اهداف زیر به گرامیداشت این روز بپردازند:
انعکاس و تبادل آرا درباره مضامین اتخاذ شده توسط شورای اتحادیه بینالمللی ارتباطاتدوربرد، بحث همه طرفهای ذیربط بر سر مضمونهایی که هر سال برای روز جهانی ارتباطات دوربرد و جامعه اطلاعاتی انتخاب میشوند وهمچنین تدوین گزارش برای بازتاب مباحث مربوط به مضمونها درقالب پسفرست به اتحادیه بینالمللی ارتباطات دوربرد و اعضای آن....
▫️متن کامل در ماهنامه صنعت چاپ
🔸ارتباطات؛ روزهای آفلاین و آنلاین جهان
▫️#یونس_شکرخواه
اکنون هفدهم ماه مه هر سال به نام “روز جهانی ارتباطات دوربرد و جامعهاطلاعاتی (WTISD) ” شناخته میشود. ریشه نامگذاری این سالروز در واقع به امضای نخستین کنوانسیون بینالمللی تلگراف (۱۸۶۵) و تشکیل اتحادیه بینالمللی #ارتباطات دوربرد (ITU) بازمیگردد. اما ماجرای این نامگذاری به زمانهای دیگری هم مربوط میشود:
نام اولیه این روز “روز جهانی اتحادیه بینالمللی ارتباطات دوربرد” بود که ازهفدهم مه سال ۱۹۶۹ به نشانه تشکیل اتحادیه بینالمللی ارتباطات و امضای نخستین کنوانسیون بینالمللی تلگراف جشن گرفته میشد.
اما از وقتی اجلاس جهانی سران درباره جامعه اطلاعاتی (۲۰۰۳ ژنو و ۲۰۰۵ تونس) تحت عنوان وسیس (WSIS) آغاز شد که کماکان توسط کارشناسان ارتباطی کشورهای جهان دنبال میشود؛ نام اولیه دچار تغییر شد به طوریکه در نوامبر ۲۰۰۵ وسیس از مجمع عمومی سازمان ملل متحد خواست تا هفدهم مه را روز جهانی #جامعهاطلاعاتی اعلام کند تا مسائل گسترده مربوط به تکنولوژیهای ارتباطی و اطلاعاتی و اهمیت آن طرف توجه قرار گیرد. مجمع عمومی سازمان ملل متحد هم در پاسخ به این درخواست در مارس ۲۰۰۶ با صدور قطعنامه A/RES/۶۰/۲۵۲ این درخواست را تصویب کرد.
از دیگر سو، یک سال بعد یعنی در نوامبر ۲۰۰۶ کنفرانس تامالاختیار اتحادیه بینالمللی ارتباطات دوربرد در شهرآنتالیا در ترکیه تصمیم گرفت هر دو رویداد (روز جهانی ارتباطات دوربرد و جامعه اطلاعاتی) به اتفاق در روز هفدهم مه جشن گرفته شوند و در پی همین تصمیم بود که قطعنامهای به روز شده، موسوم به قطعنامه ۶۸ تصویب شد و از کشورها و اعضا خواست تا سالیانه با در نظر گرفتن برنامههای مناسب ملی با اهداف زیر به گرامیداشت این روز بپردازند:
انعکاس و تبادل آرا درباره مضامین اتخاذ شده توسط شورای اتحادیه بینالمللی ارتباطاتدوربرد، بحث همه طرفهای ذیربط بر سر مضمونهایی که هر سال برای روز جهانی ارتباطات دوربرد و جامعه اطلاعاتی انتخاب میشوند وهمچنین تدوین گزارش برای بازتاب مباحث مربوط به مضمونها درقالب پسفرست به اتحادیه بینالمللی ارتباطات دوربرد و اعضای آن....
▫️متن کامل در ماهنامه صنعت چاپ
#گرافیک🔸 مسعود سپهر درگذشت
#مسعود_سپهر از استادان شاخص عرصه گرافیک ایران درگذشت. این خبر را استاد #فرزاد_ادیبی گرافیست برجسته و عضو رسمی انجمن صنفی طراحان گرافیک در استوری اکانت اینستاگرام خود اعلام کرده است.
مسعود سپهر فارغ التحصیل کالج چاپ لندن و فارغالتحصیل برنامه ریزی چاپ از پاریس بود.
دو کتاب ارزشمند مبادی سواد بصری (ترجمه) و کتاب طراحی هویت بصری جامع (تالیف) از او به یادگار مانده است. او در عرصههای تایپ فیس، طراحی نشانه، هویت بصری و آکادمیک هم فعالیت برجسته حرفهای داشت. سالهایی که در ماهنامه صنعت چاپ فعالیت داشتم استاد سپهر از مشوقان ما بود.
به دلبندان، همکاران و دوستان او از صمیم قلب تسلیت میگویم.
#مسعود_سپهر از استادان شاخص عرصه گرافیک ایران درگذشت. این خبر را استاد #فرزاد_ادیبی گرافیست برجسته و عضو رسمی انجمن صنفی طراحان گرافیک در استوری اکانت اینستاگرام خود اعلام کرده است.
مسعود سپهر فارغ التحصیل کالج چاپ لندن و فارغالتحصیل برنامه ریزی چاپ از پاریس بود.
دو کتاب ارزشمند مبادی سواد بصری (ترجمه) و کتاب طراحی هویت بصری جامع (تالیف) از او به یادگار مانده است. او در عرصههای تایپ فیس، طراحی نشانه، هویت بصری و آکادمیک هم فعالیت برجسته حرفهای داشت. سالهایی که در ماهنامه صنعت چاپ فعالیت داشتم استاد سپهر از مشوقان ما بود.
به دلبندان، همکاران و دوستان او از صمیم قلب تسلیت میگویم.
عرصههای ارتباطی
#کتاب 🔸پیوست رسانهای کتاب پیوست رسانهای نوشته #حمید_ضیاییپرور توسط #انتشارات_سیمایشرق منتشر شد. @simayeshargh
#کتاب🔸چاپ دوم پیوست رسانهای
کتاب پیوست رسانهای نوشته #حمید_ضیاییپرور که توسط انتشارات سیمایشرق (ناشر تخصصی حوزه ارتباطات، روابطعمومی و رسانه) منتشر شده به چاپ دوم رسید. این کتاب در پنج فصل در ۱۸۰صفحه روانه بازار نشر شده است.
علاقهمندان میتوانند برای تهیه این کتاب با شماره ۰۲۱۸۸۳۵۶۴۳۶ تماس بگیرند.
کتاب پیوست رسانهای نوشته #حمید_ضیاییپرور که توسط انتشارات سیمایشرق (ناشر تخصصی حوزه ارتباطات، روابطعمومی و رسانه) منتشر شده به چاپ دوم رسید. این کتاب در پنج فصل در ۱۸۰صفحه روانه بازار نشر شده است.
علاقهمندان میتوانند برای تهیه این کتاب با شماره ۰۲۱۸۸۳۵۶۴۳۶ تماس بگیرند.