با این حال، در نهایت، ایده اصلی اصول دیالکتیک در هر نظامی که از روش شالودهشکنی بهره برده، زائد و اضافه است؛ زیرا شالودهشکنی تمام مفاهیم را تغییرپذیر و تاریخی میداند؛ به گونهای که هر معنی در خود و برای سوژه خود تغییر میکند. مسئله حرکت به جلو که در دیالکتیک مطرح میشود، هنگامی که پای حرکت چند جهتی و ثابت به میان میآید، از بین میرود و محلی از اعراب ندارد و این مشکلی است که کالین مککابی (Colin Maccabe) در کتاب رئالیسم و سینما (۱۹۷۴) به آن اشاره کرده است.
مککابی برای تغییر مفاهیم فراساختارگرایانه به موقعیتها و مواضع تغییریابنده سوژه تلاش میکند. او همچنین برای اشاعه سینمایی که هم ساختارشکن و هم پیشرو است، بر تبلیغ تأکید میورزد. اگر این ویرانگری و ساختشکنی، بستر تکوین سوژه و انسجام یافتن آن را مورد پرسش قرار میدهد، چگونه میتواند از سیاستهای جمعی، سیاسی و یا پیشروی صحبت کند؟ اصول دیالکتیک بر پایه تضادها و مسیرهای ثابت استوار است. اگر این اصول نتوانند به ما کمک کنند، باید برای استفاده از گفتمان فلسفی دنبال راههای جدید بگردیم و درباره مفهوم سیاستها تعریفی جدید ارائه دهیم. *PETRA KUPPERS
مککابی برای تغییر مفاهیم فراساختارگرایانه به موقعیتها و مواضع تغییریابنده سوژه تلاش میکند. او همچنین برای اشاعه سینمایی که هم ساختارشکن و هم پیشرو است، بر تبلیغ تأکید میورزد. اگر این ویرانگری و ساختشکنی، بستر تکوین سوژه و انسجام یافتن آن را مورد پرسش قرار میدهد، چگونه میتواند از سیاستهای جمعی، سیاسی و یا پیشروی صحبت کند؟ اصول دیالکتیک بر پایه تضادها و مسیرهای ثابت استوار است. اگر این اصول نتوانند به ما کمک کنند، باید برای استفاده از گفتمان فلسفی دنبال راههای جدید بگردیم و درباره مفهوم سیاستها تعریفی جدید ارائه دهیم. *PETRA KUPPERS
#تسلیت
🔸سیدابوالحسن مختاباد درگذشت
#سیدابوالحسن_مختاباد (١٣۴٨-١۴٠١) روزنامهنگار و پژوهشگر عرصه موسیقی در ۵۳ سالگی درگذشت.
به روزنامهنگاران، به خانواده و به دلبندان حسن از اعماق وجود تسلیت میگویم، به ویژه به همسرش مریم و دلم سخت گرفته است برای دخترش آلا. الهی به صبر، الهی به آرامش.
🔸سیدابوالحسن مختاباد درگذشت
#سیدابوالحسن_مختاباد (١٣۴٨-١۴٠١) روزنامهنگار و پژوهشگر عرصه موسیقی در ۵۳ سالگی درگذشت.
به روزنامهنگاران، به خانواده و به دلبندان حسن از اعماق وجود تسلیت میگویم، به ویژه به همسرش مریم و دلم سخت گرفته است برای دخترش آلا. الهی به صبر، الهی به آرامش.
عرصههای ارتباطی
#کیوسک 🔸 سهشنبه ۴ بهمن ١۴٠١ ▫️مرد نوا و نوشتن، یادنامه روزنامه هممیهن برای #سیدابولحسن_مختاباد
🔸فقدان مرد نوا و نوشتن
▫️#نرگس_کیانی
مرگ ناگهانی #سیدابوالحسن_مختاباد اندوه مشترکی برای روزنامهنگاران و اهالی موسیقی است
صبح دوشنبه، سوم بهمنماه ١۴٠١ با خبری تلخ برای جامعه #روزنامهنگاری و موسیقی ایران آغاز شد. مختاباد نامی ناآشنا برای روزنامهنگاران و اهالی موسیقی نبود؛ خواه عبدالحسین، خواننده موسیقی ردیف-دستگاهی باشد و خواه ابوالحسن، روزنامهنگار، منتقد و پژوهشگر حوزه موسیقی. فضای مجازی؛ کانالهای تلگرامی و صفحات اینستاگرامی اما خبر از درگذشت ابوالحسن مختاباد بر اثر سکته قلبی دادند. او که متولد ۲۲ دیماه ۱۳۴۸ در امره، یکی از روستاهای ساری بود، در ۵٣ سالگی در آمریکا درگذشت... متن کامل
▫️#نرگس_کیانی
مرگ ناگهانی #سیدابوالحسن_مختاباد اندوه مشترکی برای روزنامهنگاران و اهالی موسیقی است
صبح دوشنبه، سوم بهمنماه ١۴٠١ با خبری تلخ برای جامعه #روزنامهنگاری و موسیقی ایران آغاز شد. مختاباد نامی ناآشنا برای روزنامهنگاران و اهالی موسیقی نبود؛ خواه عبدالحسین، خواننده موسیقی ردیف-دستگاهی باشد و خواه ابوالحسن، روزنامهنگار، منتقد و پژوهشگر حوزه موسیقی. فضای مجازی؛ کانالهای تلگرامی و صفحات اینستاگرامی اما خبر از درگذشت ابوالحسن مختاباد بر اثر سکته قلبی دادند. او که متولد ۲۲ دیماه ۱۳۴۸ در امره، یکی از روستاهای ساری بود، در ۵٣ سالگی در آمریکا درگذشت... متن کامل
#سینماویژن🔸مفهوم بلند چیست؟
▫️نوشته #سارا_بری*
▫️ترجمه #یونس_شکرخواه
مفهوم بلند (high concept) اصطلاحی است که صنعت سینما و تلویزیون آمریکا برای تولیداتی که اساساً بازار محور هستند و از ستارگان شناختهشده و گران قیمت، سبک بصری متمایز و پتانسیل بالا برای ایدههای تبلیغاتی و بازاریابی محصولات مختلف برخوردارند، به کار میبرد.این شیوه تولیدی در اثر همگرایی و ادغام شرکتهای صنعت فیلم و سینمای هالیوود و ظهور استانداردهای توزیع جدید از جمله ویدیو و تلویزیون کابلی و تأکید بر پژوهش بازار و تقسیم بازار به شاخههای مختلف به وجود آمده است. پروژههای مبتنی بر مفهوم بلند نوعی فعالیت بازاریابی بین رسانهای محسوب میشوند که در برگیرندة تولیدات و محصولات جانبی متعددی از جمله موسیقی فیلم، تبدیل فیلم به کتاب، تبلیغات تلویزیونی، نماهنگ و کالاهای مختلفی است که بر اساس شخصیتهای فیلم ساخته شدهاند.
*Sarah Berry
▫️نوشته #سارا_بری*
▫️ترجمه #یونس_شکرخواه
مفهوم بلند (high concept) اصطلاحی است که صنعت سینما و تلویزیون آمریکا برای تولیداتی که اساساً بازار محور هستند و از ستارگان شناختهشده و گران قیمت، سبک بصری متمایز و پتانسیل بالا برای ایدههای تبلیغاتی و بازاریابی محصولات مختلف برخوردارند، به کار میبرد.این شیوه تولیدی در اثر همگرایی و ادغام شرکتهای صنعت فیلم و سینمای هالیوود و ظهور استانداردهای توزیع جدید از جمله ویدیو و تلویزیون کابلی و تأکید بر پژوهش بازار و تقسیم بازار به شاخههای مختلف به وجود آمده است. پروژههای مبتنی بر مفهوم بلند نوعی فعالیت بازاریابی بین رسانهای محسوب میشوند که در برگیرندة تولیدات و محصولات جانبی متعددی از جمله موسیقی فیلم، تبدیل فیلم به کتاب، تبلیغات تلویزیونی، نماهنگ و کالاهای مختلفی است که بر اساس شخصیتهای فیلم ساخته شدهاند.
*Sarah Berry
🔸پیام تسلیت معاون امور مطبوعاتی برای درگذشت ابوالحسن مختاباد
معاون امور مطبوعاتی و اطلاعرسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در پیامی درگذشت #ابوالحسن_مختاباد، روزنامهنگار پیشکسوت و پژوهشگر حوزه موسیقی را تسلیت گفت.
در پیام فرشاد مهدیپور آمده است:
و یبقی وجه ربک ذوالجلال و الاکرام
چون زیستن تو مرگ تو خواهد بود
نامرده بمیر تا بمانی زنده
خبر درگذشت زندهیاد ابوالحسن مختاباد، روزنامهنگار با سابقه و پرتلاش و پژوهشگر حوزه موسیقی موجب تاثر و تالم شد.
اینجانب که در سالهای میانی دهه ٨٠، توفیق همکاری با مرحوم مختاباد را داشتم، درگذشت این خبرنگار و نویسنده نامآشنا را به جامعه رسانهای و هنری کشور تسلیت گفته و از درگاه خداوند متعال برای او، رحمت واسعه الهی و برای بازماندگان صبر و اجر مسئلت دارد.
معاون امور مطبوعاتی و اطلاعرسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در پیامی درگذشت #ابوالحسن_مختاباد، روزنامهنگار پیشکسوت و پژوهشگر حوزه موسیقی را تسلیت گفت.
در پیام فرشاد مهدیپور آمده است:
و یبقی وجه ربک ذوالجلال و الاکرام
چون زیستن تو مرگ تو خواهد بود
نامرده بمیر تا بمانی زنده
خبر درگذشت زندهیاد ابوالحسن مختاباد، روزنامهنگار با سابقه و پرتلاش و پژوهشگر حوزه موسیقی موجب تاثر و تالم شد.
اینجانب که در سالهای میانی دهه ٨٠، توفیق همکاری با مرحوم مختاباد را داشتم، درگذشت این خبرنگار و نویسنده نامآشنا را به جامعه رسانهای و هنری کشور تسلیت گفته و از درگاه خداوند متعال برای او، رحمت واسعه الهی و برای بازماندگان صبر و اجر مسئلت دارد.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مروری بر تاریخ روابط عمومی ایران
🔸چهارمین همایش روابطعمومی الکترونیک
▫️به بهانه در پیش بودن پانزدهمین همایش روابط عمومی الکترونیک
همزمان با ۲۷اردیبهشت۱۳۸۸، روز #روابطعمومی، چهارمین همایش روابطعمومی الکترونیک با موضوع روابطعمومی الکترونیک در جامعه اطلاعاتی با حضور ۵٠٠ نفر از استادان، مدیران و کارشناسان روابطعمومیهای سراسر کشور برگزار شد.
از میان مسئولان ارشد کشور، محمود احمدینژاد، رئیس جمهور وقت، مرحوم آیتالله اکبر هاشمی رفسنجانی و محمدباقر قالیباف، شهردار وقت تهران به این همایش پیام دادند. در بخش جنبی این همایش نمایشگاه تخصصی روابطعمومی برگزار شد. همچنین در این همايش از #شهیندخت_خوارزمی بهعنوان استاد پيشگام روابطعمومی الكترونيك تجليل و قدردانی شد.
▫️ پانزدهمین همایش روابطعمومی الکترونیک با موضوع اصلی هوش مصنوعی، انسان طبیعی و روابطعمومی فراگیر بیستوچهارم بهمنماه ۱۴۰۱ در هتل المپیک تهران برگزار خواهد شد.
▫️ جهت کسب اطلاعات بیشتر با شماره تلفن ۰۲۱۸۸۳۵۶۷۳۲ تماس حاصل نمایید.
▫️شبکه تلویزیونی ارتباطات ایران
@iranctv
🔸چهارمین همایش روابطعمومی الکترونیک
▫️به بهانه در پیش بودن پانزدهمین همایش روابط عمومی الکترونیک
همزمان با ۲۷اردیبهشت۱۳۸۸، روز #روابطعمومی، چهارمین همایش روابطعمومی الکترونیک با موضوع روابطعمومی الکترونیک در جامعه اطلاعاتی با حضور ۵٠٠ نفر از استادان، مدیران و کارشناسان روابطعمومیهای سراسر کشور برگزار شد.
از میان مسئولان ارشد کشور، محمود احمدینژاد، رئیس جمهور وقت، مرحوم آیتالله اکبر هاشمی رفسنجانی و محمدباقر قالیباف، شهردار وقت تهران به این همایش پیام دادند. در بخش جنبی این همایش نمایشگاه تخصصی روابطعمومی برگزار شد. همچنین در این همايش از #شهیندخت_خوارزمی بهعنوان استاد پيشگام روابطعمومی الكترونيك تجليل و قدردانی شد.
▫️ پانزدهمین همایش روابطعمومی الکترونیک با موضوع اصلی هوش مصنوعی، انسان طبیعی و روابطعمومی فراگیر بیستوچهارم بهمنماه ۱۴۰۱ در هتل المپیک تهران برگزار خواهد شد.
▫️ جهت کسب اطلاعات بیشتر با شماره تلفن ۰۲۱۸۸۳۵۶۷۳۲ تماس حاصل نمایید.
▫️شبکه تلویزیونی ارتباطات ایران
@iranctv
🔸جامعه شناسی فرهنگ (چهار پژوهش)
#عباس_عبدی
🔹منتشر شد، چاپ دوم، نشر ثالث، ۱۴۰۱
در معرفی کتاب آمده است:
جامعه ایران در پیچ تاریخی مهمی قرار دارد و شاید در چند دهه گذشته بخش مهمی از این پیچ را طی کرده است. پژوهشهای کمّی و دقیق از این دوره کمک میکند که فهم دقیقتری از وضعیت جامعه و روند رو به گذار آن پیدا کنیم.
این چهار پژوهش در حوزه فرهنگ به دقت نشان میدهد که جامعه و مردم در لایههای گوناگون فرهنگی و اجتماعی چه رفتاری از خود نشان دادهاند. در نامگذاری کودکانِ خود، در میل یا اقدام به مهاجرت از کشور و یا در ورود به حوزههای ادبیات و فرهنگ چگونه رفتار کردهاند.
هر چهار پژوهش دغدغههای پژوهشگر و مستند به دادهایثبتی یا گردآوری شده است که در مقطع زمانی خود منحصر به فرد بوده و قابلیت استناد همیشگی دارند.
#عباس_عبدی
🔹منتشر شد، چاپ دوم، نشر ثالث، ۱۴۰۱
در معرفی کتاب آمده است:
جامعه ایران در پیچ تاریخی مهمی قرار دارد و شاید در چند دهه گذشته بخش مهمی از این پیچ را طی کرده است. پژوهشهای کمّی و دقیق از این دوره کمک میکند که فهم دقیقتری از وضعیت جامعه و روند رو به گذار آن پیدا کنیم.
این چهار پژوهش در حوزه فرهنگ به دقت نشان میدهد که جامعه و مردم در لایههای گوناگون فرهنگی و اجتماعی چه رفتاری از خود نشان دادهاند. در نامگذاری کودکانِ خود، در میل یا اقدام به مهاجرت از کشور و یا در ورود به حوزههای ادبیات و فرهنگ چگونه رفتار کردهاند.
هر چهار پژوهش دغدغههای پژوهشگر و مستند به دادهایثبتی یا گردآوری شده است که در مقطع زمانی خود منحصر به فرد بوده و قابلیت استناد همیشگی دارند.
#تراس🔸خوب نوشتن
اگر آدمها نتوانند خوب بنویسند، نمیتوانند خوب فکر کنند و اگر نتوانند خوب فکر کنند دیگران به جایشان فکر خواهند کرد.
#جورج_اورول
اگر آدمها نتوانند خوب بنویسند، نمیتوانند خوب فکر کنند و اگر نتوانند خوب فکر کنند دیگران به جایشان فکر خواهند کرد.
#جورج_اورول
🔸رخنه اطلاعات
▫️یادداشت #سعید_حجاریان
میگویند اگر میخواهید خبری پخش شود، کافی است آن را به کسی بگویید و قسماش دهید الْمَجالِسُ بِالْامانَه و او را حذر دهید که مبادا آنچه را شنیده است، به دیگران منتقل کند. فردا میبینید همه شهر از ماجرا خبر دارند. به چنین افرادی میگویند اذاعه!
مدتی است در کشورمان فایلهایی از قبیل متن و صوت و تصویر –همانهایی که گویا خواندن و شنیدن و دیدنشان برای اغیار جایز نبوده است- در فضای عمومی منتشر میشود، از طرفی بحثهایی هم ناظر به #تبادلاطلاعات مطرح شده است. در این یادداشت میخواهم به چرایی درز اطلاعات، کیفیت و چگونگی مواجهه با آن بپردازم.
در گام نخست ضروری است درباره چند مؤلفه تأمل کنیم. در مثال ابتدای نوشته دو مؤلفه واجد اهمیت قابل استخراج است:
اول تعداد ناشرین، و دوم ضریب نفوذ.
براساس این دو سنجه میتوان اخبار را محک زد. بعضی اوقات تعداد ناشرین بسیار است اما بهدلیل ارزش نازل #اطلاعات موجود در #خبر، ضریب نفوذ چندان قابل اعتنا نیست.
این وضعیت بهطور ویژه درباره تحلیلها صدق میکند؛ تحلیلهایی که بعضاً فاقد اطلاعات هستند و صرفاً معلومات و تراوشات ذهنی افراد را فارغ از صلاحیت علمی و تجربیشان بیان میکنند.
برعکس، بعضی اوقات با اخباری ارزشمند و مبتنی بر اطلاعات مواجه میشویم: که از قدیم گفتهاند: ای بیخبر بکوش که صاحب خبر شوی! در گام دوم باید پرسید چرا اخبار و اطلاعات رخنه میکنند؟ رخنه اطلاعاتی به دلایل متعددی از جمله موارد زیر رخ میدهد:
اول. بیمبالاتی نسبت به حفظ اطلاعات. اینگونه که یک مقام سیاسی بهجای استفاده از خط تلفن امن از خط تلفن عمومی استفاده و اطلاعاتی را بازگو میکند.
دوم. ظرف ذخیره اطلاعات. اعم از مکتوبات، مستندات، نامهها، دفترچههای خاطرات و همچنین دادههای آنلاین که ممکن است به طریقی انتشار یابند.
سوم. نگهدارنده اطلاعات یا بهتعبیری راز نگهدار. فارغ از ضرورت وجود راز نگهدار که امروزه محل تردید است، و بهنظر در گذشته بهمنظور وقایعنگاری استفاده میشده است، میتوان به افرادی اشاره کرد که دیدهها، شنیدهها یا مکتوبات دوره مسئولیتشان را منتشر میکنند. بدیهی است این مقوله جدای از خاطرهنویسی است که در نمونهای همچون روزنوشتهای اسدالله علم مشاهده میکنیم.
چهارم. قرار گرفتن غیرارادی/ارادی در وضعیت غیرطبیعی. این امر بهطور ویژه در خواب و هیپنوتیزم (با اراده ابتدایی) و شکنجه (بدون اراده ابتدایی) رخ میدهد و با حادث شدن وضعیت غیرطبیعی، فرد بدون اختیار و شاید هذیانگونه اطلاعاتی را درز میدهد بیآنکه تقدم و تأخر و جزئیات دقیقی وجود داشته باشد.
پنجم. ادوات الکترونیکی و تبادل اطلاعات. امروزه مصداق این سرفصل دسترسی به ابردیتاها، هک و انواع شنود است. چنانکه در بعضی خبرها از انتشار یا فروش بانک اطلاعاتی یا اطلاعات شخصی کاربران میخوانیم.
ششم. درز اختیاری و مهندسیشدهی اطلاعات. در این حالت طرف دارنده اطلاعات برای دریافت عکسالعمل طرف مقابل، رأساً مبادرت به انتشار برخی از اطلاعات میکند تا واکنشها را بررسی کند. بهعنوان مثال شایعه مبنی بر افزایش قیمت را میتوان در این دسته جای داد.
هفتم. نقل خبر غیرواقع. این امر به دو صورت انجام میگیرد. نوع نخست آن از سر تفنن است. نمونه آن فردی است که فیالمثل به دیدار یک مقام سیاسی میرود و علاوه بر خبر اصلی، خبرهای حاشیهای و ساختگی را به روایت خود منضم میکند و بهعبارتی به بازگویی اغراقآمیز اخبار بهجای اطلاعات مبادرت میکند. نوع دیگر آن مبتنی بر تحلیل محتوا، روندها و یا روانشناسی افراد ذیمدخل بهمنظور وادارکردنشان به اعلام موضع است. این مثال درباره افرادی صدق میکند که بلافاصله بعد از انتشار خبری له یا علیهشان اعلام موضع میکنند و انتظار ناقل خبر غیرواقع این است که از درون موضع این نوع افراد خبری کشف شود. بهعبارتی این افراد مورد تحریک روانشناختی قرار میگیرند و گاه مصداق لِلسِّرِّ نافِذَتان السُّكْرُ وَالْغَضَب میشوند.
هشتم. بازیابی و تحلیل اطلاعات. شاید، مهمترین مصداق بازیابی و تحلیل اطلاعات عملیاتی بود که سازمان سیا برای شناسایی محل دقیق اقامتگاه اسامه بن لادن انجام داد. آنها در پوشش پروژه واکسیناسیون عمومی، تمامی ساکنان منازل ابوتآباد پاکستان را واکسینه کردند و سپس با تطبیق دی ان ای بنلادن با واکسنها محل دقیق اختفای را شناسایی و به او ضربه زدند.
نهم. جاسوسی از اخبار و اطلاعات طبقهبندی شده. جاسوسها به دو دسته طبعی و وضعی تقسیم میشوند. دسته نخست کسانی هستند که بهواسطه خصلتهای شخصی و ابعاد روانی، بدون اختیار و عمدتاً از سر عادت به پرگویی در خلال محاورات و گفتوگوها درباره اطلاعات سخن میگویند.
▫️یادداشت #سعید_حجاریان
میگویند اگر میخواهید خبری پخش شود، کافی است آن را به کسی بگویید و قسماش دهید الْمَجالِسُ بِالْامانَه و او را حذر دهید که مبادا آنچه را شنیده است، به دیگران منتقل کند. فردا میبینید همه شهر از ماجرا خبر دارند. به چنین افرادی میگویند اذاعه!
مدتی است در کشورمان فایلهایی از قبیل متن و صوت و تصویر –همانهایی که گویا خواندن و شنیدن و دیدنشان برای اغیار جایز نبوده است- در فضای عمومی منتشر میشود، از طرفی بحثهایی هم ناظر به #تبادلاطلاعات مطرح شده است. در این یادداشت میخواهم به چرایی درز اطلاعات، کیفیت و چگونگی مواجهه با آن بپردازم.
در گام نخست ضروری است درباره چند مؤلفه تأمل کنیم. در مثال ابتدای نوشته دو مؤلفه واجد اهمیت قابل استخراج است:
اول تعداد ناشرین، و دوم ضریب نفوذ.
براساس این دو سنجه میتوان اخبار را محک زد. بعضی اوقات تعداد ناشرین بسیار است اما بهدلیل ارزش نازل #اطلاعات موجود در #خبر، ضریب نفوذ چندان قابل اعتنا نیست.
این وضعیت بهطور ویژه درباره تحلیلها صدق میکند؛ تحلیلهایی که بعضاً فاقد اطلاعات هستند و صرفاً معلومات و تراوشات ذهنی افراد را فارغ از صلاحیت علمی و تجربیشان بیان میکنند.
برعکس، بعضی اوقات با اخباری ارزشمند و مبتنی بر اطلاعات مواجه میشویم: که از قدیم گفتهاند: ای بیخبر بکوش که صاحب خبر شوی! در گام دوم باید پرسید چرا اخبار و اطلاعات رخنه میکنند؟ رخنه اطلاعاتی به دلایل متعددی از جمله موارد زیر رخ میدهد:
اول. بیمبالاتی نسبت به حفظ اطلاعات. اینگونه که یک مقام سیاسی بهجای استفاده از خط تلفن امن از خط تلفن عمومی استفاده و اطلاعاتی را بازگو میکند.
دوم. ظرف ذخیره اطلاعات. اعم از مکتوبات، مستندات، نامهها، دفترچههای خاطرات و همچنین دادههای آنلاین که ممکن است به طریقی انتشار یابند.
سوم. نگهدارنده اطلاعات یا بهتعبیری راز نگهدار. فارغ از ضرورت وجود راز نگهدار که امروزه محل تردید است، و بهنظر در گذشته بهمنظور وقایعنگاری استفاده میشده است، میتوان به افرادی اشاره کرد که دیدهها، شنیدهها یا مکتوبات دوره مسئولیتشان را منتشر میکنند. بدیهی است این مقوله جدای از خاطرهنویسی است که در نمونهای همچون روزنوشتهای اسدالله علم مشاهده میکنیم.
چهارم. قرار گرفتن غیرارادی/ارادی در وضعیت غیرطبیعی. این امر بهطور ویژه در خواب و هیپنوتیزم (با اراده ابتدایی) و شکنجه (بدون اراده ابتدایی) رخ میدهد و با حادث شدن وضعیت غیرطبیعی، فرد بدون اختیار و شاید هذیانگونه اطلاعاتی را درز میدهد بیآنکه تقدم و تأخر و جزئیات دقیقی وجود داشته باشد.
پنجم. ادوات الکترونیکی و تبادل اطلاعات. امروزه مصداق این سرفصل دسترسی به ابردیتاها، هک و انواع شنود است. چنانکه در بعضی خبرها از انتشار یا فروش بانک اطلاعاتی یا اطلاعات شخصی کاربران میخوانیم.
ششم. درز اختیاری و مهندسیشدهی اطلاعات. در این حالت طرف دارنده اطلاعات برای دریافت عکسالعمل طرف مقابل، رأساً مبادرت به انتشار برخی از اطلاعات میکند تا واکنشها را بررسی کند. بهعنوان مثال شایعه مبنی بر افزایش قیمت را میتوان در این دسته جای داد.
هفتم. نقل خبر غیرواقع. این امر به دو صورت انجام میگیرد. نوع نخست آن از سر تفنن است. نمونه آن فردی است که فیالمثل به دیدار یک مقام سیاسی میرود و علاوه بر خبر اصلی، خبرهای حاشیهای و ساختگی را به روایت خود منضم میکند و بهعبارتی به بازگویی اغراقآمیز اخبار بهجای اطلاعات مبادرت میکند. نوع دیگر آن مبتنی بر تحلیل محتوا، روندها و یا روانشناسی افراد ذیمدخل بهمنظور وادارکردنشان به اعلام موضع است. این مثال درباره افرادی صدق میکند که بلافاصله بعد از انتشار خبری له یا علیهشان اعلام موضع میکنند و انتظار ناقل خبر غیرواقع این است که از درون موضع این نوع افراد خبری کشف شود. بهعبارتی این افراد مورد تحریک روانشناختی قرار میگیرند و گاه مصداق لِلسِّرِّ نافِذَتان السُّكْرُ وَالْغَضَب میشوند.
هشتم. بازیابی و تحلیل اطلاعات. شاید، مهمترین مصداق بازیابی و تحلیل اطلاعات عملیاتی بود که سازمان سیا برای شناسایی محل دقیق اقامتگاه اسامه بن لادن انجام داد. آنها در پوشش پروژه واکسیناسیون عمومی، تمامی ساکنان منازل ابوتآباد پاکستان را واکسینه کردند و سپس با تطبیق دی ان ای بنلادن با واکسنها محل دقیق اختفای را شناسایی و به او ضربه زدند.
نهم. جاسوسی از اخبار و اطلاعات طبقهبندی شده. جاسوسها به دو دسته طبعی و وضعی تقسیم میشوند. دسته نخست کسانی هستند که بهواسطه خصلتهای شخصی و ابعاد روانی، بدون اختیار و عمدتاً از سر عادت به پرگویی در خلال محاورات و گفتوگوها درباره اطلاعات سخن میگویند.
اما دسته دوم آنهایی هستند که بهطور مشخص از سوی فرد، نهاد یا سازمانی با هدف جاسوسی استخدام شده یا در ازای جابجایی اطلاعات دستمزد یا امتیاز میگیرند.
فاصله #رخنهاطلاعات تا #دریافتاطلاعات از سوی یک فرد یا سازمان را #نشتاطلاعات مینامند. ولی چنانکه گفته شد، حتی در میان اطلاعات پنهان نشر یافته با مواردی مواجه هستیم که حساسیت اندکی را برمیانگیزند. در مقابل آنهایی که بهدنبال اخبار خاص هستند حتی میتوانند از میان آگهیهای تسلیت/تبریک مندرج در روزنامهها –که جزو #اطلاعاتآشکار محسوب میشوند- اطلاعات مورد نیاز خود را دریافت کنند. بهعنوان نمونه در زمان جنگ دوم جهانی فردی از سوی سرویس اطلاعاتی انگلستان دستگیر شد. آن فرد دفترچهای مملو از اطلاعات طبقهبندی شده در اختیار داشت. وی در بازجوییها اعتراف کرد همه این اطلاعات را از درون صفحات روزنامهها استخراج کرده است. مأموران با تعجب گفته بودند، چنین چیزی ممکن نیست و سپس فرد مظنون یکایک اطلاعات را با ارجاع به صفحات روزنامهها نشان داد و صدق گفتارش را ثابت کرد.
در اینجا سه پرسش مهم پیش روی ماست. نخست آنکه کنشگر/تحلیلگر با این انبوهه اطلاعات باید چگونه مواجه شود؟ بهگمان من در جهان جدید که بهدلایل مختلف حجم اطلاعات گستردهای در حال تبادل است، فرار از دام اطلاعات کماهمیت و دروازهبانی اخبار و اطلاعات مهمترین راهکار است. بهعنوان مثال چندسالی است که انواع نوارها به بیرون درز میکند که من اعتقاد دارم بسیاری از آنها ساختگی و یا مهندسیشدهاند، هر چند برخی از آنها نیز قابل استناد هستند. برای آنکه میان این دو سنخ تفکیک قائل شویم و از سردرگمی بیرون آییم، ابتدا باید خود را بینیاز از این دست اخبار و اطلاعات کنیم و تحلیل خود را بر اطلاعات آشکار و رسمی بنا نهیم. هر چند ممکن است این نوع از تحلیل دارای درصدی از خطا باشد اما بهترین منبع برای تحلیلگر/کنشگر است. اگر تحلیلی منسجم و مبتنی بر اطلاعات و اخبار آشکار تحصیل شد آنگاه میتوان آن را با اطلاعات درز داده شدهی احتمالی قیاس کرد. فیالواقع باید گفت تحلیلگر/کنشگر نباید خود را برای کسب اخبار سرّی و محرمانه به آب و آتش بزند. چه بسا مواردی که فردی بیآنکه ارزش خبر یا شنیدهاش را بداند آن را نقل کرده و گیرنده خبر با فطانت اهمیت آن را در دستگاه تحلیلیاش مفصلبندی کرده است. چنانکه در روایت آمده است: چه بسا عالمی ارزش خبری را از ناقل آن بهتر دریابد.
دومین پرسش مربوط به ابعاد حقوقی موضوع است. درز دادن اطلاعات طبقهبندی شده معمولاً طبق قانون جرم محسوب میشود. مگر آنکه زمان طولانی از آن گذشته باشد و مطابق قانون بتوان آن را در اختیار عموم گذاشت. مثلاً میبینیم اطلاعات مربوط به ۳۰ یا۴۰ سال پیش ایران را که بعضی آرشیوهای غربی منتشر میکنند. اما واقعیت آن است که هر مرجعی نمیتواند سندی را طبقهبندی کند و تنها قانون آن مرجع را تعیین میکند. بهعنوان مثال نامه یک فرد به فردی دیگر ولو آنکه در صدر آن عنوان محرمانه نوشته شده باشد، دارای طبقهبندی نیست. مثلاً نامه معروف سعید امامی که منجر به توقیف #روزنامهسلام شد. باید نامهها ممهور به مهر خاص باشند و در پاکت مخصوص قرار گرفته و لاک و مهر شده باشند و هر مرجعی که آن را طبقهبندی کرده است، میتواند آن را از طبقهبندی خارج کند یا رده آن را تغییر دهد. از طرف دیگر باید به اصل ۲۵ قانون اساسی نیز نیمنگاهی داشت که بازرسی و نرساندن نامهها و ضبط و فاش کردن مکالمات (اعم از تلگراف و تلکس و...) را ممنوع اعلام داشته و آن را مقید به قانون کرده است.
پرسش سوم و آخر ناظر به بعد اخلاقی درز اطلاعات است. بهطور کلی از منظر اخلاقی اسرار فردی یا ملی را میبایست محفوظ نگه داشت و از پخش آن خودداری کرد؛ خواه این موارد غیبت باشند (مبتنی بر خبر صحیح) و خواه تهمت و بهتان باشند (مبتنی بر خبر ناصحیح). درباره عقوبت دنیوی و اخروی این دو رویه مسائل متعددی مطرح است که بسط آن در این نوشته نمیگنجد. مضاف بر این باید اشاره داشت که اخلاق سکولار نیز با چنین موضوعی زاویه دارد و با پخش اخبارِ فردی همداستان نیست. البته باید توجه داشت از منظر اخلاقی بمعنیالاعم مجموعه تحفظها مربوط به شخصیتهای عادی است و زمانیکه فرد قبول مسئولیت کرد و بر مسندی نشست یا حتی بیش از اندازه در معرض انظار عمومی قرار گرفت، بدواً پذیرفته است که ممکن است اخبار شخصیاش منتشر شود.
▫️روزنامه اعتماد - ۴ بهمن ۱۴۰۱
فاصله #رخنهاطلاعات تا #دریافتاطلاعات از سوی یک فرد یا سازمان را #نشتاطلاعات مینامند. ولی چنانکه گفته شد، حتی در میان اطلاعات پنهان نشر یافته با مواردی مواجه هستیم که حساسیت اندکی را برمیانگیزند. در مقابل آنهایی که بهدنبال اخبار خاص هستند حتی میتوانند از میان آگهیهای تسلیت/تبریک مندرج در روزنامهها –که جزو #اطلاعاتآشکار محسوب میشوند- اطلاعات مورد نیاز خود را دریافت کنند. بهعنوان نمونه در زمان جنگ دوم جهانی فردی از سوی سرویس اطلاعاتی انگلستان دستگیر شد. آن فرد دفترچهای مملو از اطلاعات طبقهبندی شده در اختیار داشت. وی در بازجوییها اعتراف کرد همه این اطلاعات را از درون صفحات روزنامهها استخراج کرده است. مأموران با تعجب گفته بودند، چنین چیزی ممکن نیست و سپس فرد مظنون یکایک اطلاعات را با ارجاع به صفحات روزنامهها نشان داد و صدق گفتارش را ثابت کرد.
در اینجا سه پرسش مهم پیش روی ماست. نخست آنکه کنشگر/تحلیلگر با این انبوهه اطلاعات باید چگونه مواجه شود؟ بهگمان من در جهان جدید که بهدلایل مختلف حجم اطلاعات گستردهای در حال تبادل است، فرار از دام اطلاعات کماهمیت و دروازهبانی اخبار و اطلاعات مهمترین راهکار است. بهعنوان مثال چندسالی است که انواع نوارها به بیرون درز میکند که من اعتقاد دارم بسیاری از آنها ساختگی و یا مهندسیشدهاند، هر چند برخی از آنها نیز قابل استناد هستند. برای آنکه میان این دو سنخ تفکیک قائل شویم و از سردرگمی بیرون آییم، ابتدا باید خود را بینیاز از این دست اخبار و اطلاعات کنیم و تحلیل خود را بر اطلاعات آشکار و رسمی بنا نهیم. هر چند ممکن است این نوع از تحلیل دارای درصدی از خطا باشد اما بهترین منبع برای تحلیلگر/کنشگر است. اگر تحلیلی منسجم و مبتنی بر اطلاعات و اخبار آشکار تحصیل شد آنگاه میتوان آن را با اطلاعات درز داده شدهی احتمالی قیاس کرد. فیالواقع باید گفت تحلیلگر/کنشگر نباید خود را برای کسب اخبار سرّی و محرمانه به آب و آتش بزند. چه بسا مواردی که فردی بیآنکه ارزش خبر یا شنیدهاش را بداند آن را نقل کرده و گیرنده خبر با فطانت اهمیت آن را در دستگاه تحلیلیاش مفصلبندی کرده است. چنانکه در روایت آمده است: چه بسا عالمی ارزش خبری را از ناقل آن بهتر دریابد.
دومین پرسش مربوط به ابعاد حقوقی موضوع است. درز دادن اطلاعات طبقهبندی شده معمولاً طبق قانون جرم محسوب میشود. مگر آنکه زمان طولانی از آن گذشته باشد و مطابق قانون بتوان آن را در اختیار عموم گذاشت. مثلاً میبینیم اطلاعات مربوط به ۳۰ یا۴۰ سال پیش ایران را که بعضی آرشیوهای غربی منتشر میکنند. اما واقعیت آن است که هر مرجعی نمیتواند سندی را طبقهبندی کند و تنها قانون آن مرجع را تعیین میکند. بهعنوان مثال نامه یک فرد به فردی دیگر ولو آنکه در صدر آن عنوان محرمانه نوشته شده باشد، دارای طبقهبندی نیست. مثلاً نامه معروف سعید امامی که منجر به توقیف #روزنامهسلام شد. باید نامهها ممهور به مهر خاص باشند و در پاکت مخصوص قرار گرفته و لاک و مهر شده باشند و هر مرجعی که آن را طبقهبندی کرده است، میتواند آن را از طبقهبندی خارج کند یا رده آن را تغییر دهد. از طرف دیگر باید به اصل ۲۵ قانون اساسی نیز نیمنگاهی داشت که بازرسی و نرساندن نامهها و ضبط و فاش کردن مکالمات (اعم از تلگراف و تلکس و...) را ممنوع اعلام داشته و آن را مقید به قانون کرده است.
پرسش سوم و آخر ناظر به بعد اخلاقی درز اطلاعات است. بهطور کلی از منظر اخلاقی اسرار فردی یا ملی را میبایست محفوظ نگه داشت و از پخش آن خودداری کرد؛ خواه این موارد غیبت باشند (مبتنی بر خبر صحیح) و خواه تهمت و بهتان باشند (مبتنی بر خبر ناصحیح). درباره عقوبت دنیوی و اخروی این دو رویه مسائل متعددی مطرح است که بسط آن در این نوشته نمیگنجد. مضاف بر این باید اشاره داشت که اخلاق سکولار نیز با چنین موضوعی زاویه دارد و با پخش اخبارِ فردی همداستان نیست. البته باید توجه داشت از منظر اخلاقی بمعنیالاعم مجموعه تحفظها مربوط به شخصیتهای عادی است و زمانیکه فرد قبول مسئولیت کرد و بر مسندی نشست یا حتی بیش از اندازه در معرض انظار عمومی قرار گرفت، بدواً پذیرفته است که ممکن است اخبار شخصیاش منتشر شود.
▫️روزنامه اعتماد - ۴ بهمن ۱۴۰۱