#سینماویژن🔸خالق
کارگردان: گرت ادواردز
بازیگران: جان دیوید واشینگتن، جما کان، کن واتانابه، استورجیل سیمپسون، الیسون جنی
موسیقی: هانس زیمر
فیلمبردار: گرگ فریزر، اورن سافر
تدوینگر: هانک کوروین، جو واکر
خلاصه: در یک دنیای پسا آخرالزمانی در میان جنگ بین نسل بشر و نیروهای #هوشمصنوعی، جاشوا، یک مامور سابق نیروهای ویژه که با غم ناپدید شدن همسرش دست و پنجه نرم میکند، استخدام میشود تا یک هوش مصنوعی پیشرفته به نام خالق را پیدا کرده و نابود کند. این هوشمصنوعی یک سلاح مرموز است که قدرت پایان دادن به جنگ میان انسانها و نیروهای هوشمصنوعی را دارد اما… لینک
کارگردان: گرت ادواردز
بازیگران: جان دیوید واشینگتن، جما کان، کن واتانابه، استورجیل سیمپسون، الیسون جنی
موسیقی: هانس زیمر
فیلمبردار: گرگ فریزر، اورن سافر
تدوینگر: هانک کوروین، جو واکر
خلاصه: در یک دنیای پسا آخرالزمانی در میان جنگ بین نسل بشر و نیروهای #هوشمصنوعی، جاشوا، یک مامور سابق نیروهای ویژه که با غم ناپدید شدن همسرش دست و پنجه نرم میکند، استخدام میشود تا یک هوش مصنوعی پیشرفته به نام خالق را پیدا کرده و نابود کند. این هوشمصنوعی یک سلاح مرموز است که قدرت پایان دادن به جنگ میان انسانها و نیروهای هوشمصنوعی را دارد اما… لینک
🔸خالق | The Creator
#سینماویژن #رخنما #یونس_شکرخواه
دوشنبه ۶ آذر ١۴٠٢ در خانه هنرمندان ایران به نقد این فیلم که به تازگی اکران شده خواهم نشست.
کارگردان: گرت ادواردز
بازیگران: جان دیوید واشینگتن، جما کان، کن واتانابه، استورجیل سیمپسون، الیسون جنی
موسیقی: هانس زیمر
فیلمبردار: گرگ فریزر، اورن سافر
تدوینگر: هانک کوروین، جو واکر
خلاصه: در یک دنیای پساآخرالزمانی در میان جنگ بین نسل بشر و نیروهای #هوشمصنوعی، جاشوا، یک مامور سابق نیروهای ویژه که با غم ناپدید شدن همسرش دست و پنجه نرم میکند، استخدام میشود تا یک هوش مصنوعی پیشرفته به نام خالق را پیدا کرده و نابود کند. این هوشمصنوعی یک سلاح مرموز است که قدرت پایان دادن به جنگ میان انسانها و نیروهای هوشمصنوعی را دارد اما… لینک
#سینماویژن #رخنما #یونس_شکرخواه
دوشنبه ۶ آذر ١۴٠٢ در خانه هنرمندان ایران به نقد این فیلم که به تازگی اکران شده خواهم نشست.
کارگردان: گرت ادواردز
بازیگران: جان دیوید واشینگتن، جما کان، کن واتانابه، استورجیل سیمپسون، الیسون جنی
موسیقی: هانس زیمر
فیلمبردار: گرگ فریزر، اورن سافر
تدوینگر: هانک کوروین، جو واکر
خلاصه: در یک دنیای پساآخرالزمانی در میان جنگ بین نسل بشر و نیروهای #هوشمصنوعی، جاشوا، یک مامور سابق نیروهای ویژه که با غم ناپدید شدن همسرش دست و پنجه نرم میکند، استخدام میشود تا یک هوش مصنوعی پیشرفته به نام خالق را پیدا کرده و نابود کند. این هوشمصنوعی یک سلاح مرموز است که قدرت پایان دادن به جنگ میان انسانها و نیروهای هوشمصنوعی را دارد اما… لینک
🔸حكايات كهن با روايات نو
🔹#اسدالله_امرايي
حكايتهايي براي زمانه ما و باز هم حكايتهايي برای زمانه ما به قلم جيمز تربر با ترجمه حسن هاشمی ميناباد در نشر نو منتشر شده. اين مجموعه قصههايي به سبك داستانهاي ازوپ و لافونتن را با پرداختی نو و مضامين جديد اجتماعي و سياسي و روانشناختی روايت میكند. كاريكاتورهایی جيمز تربر هم چاشنی كتاب است. نويسنده انسان را به جستوجوی هويت اصلیاش، نظم و نظام، تعقل و خيرانديشی ترغيب ميكند. اين كتاب يك اثر طنز بينظير است كه راه جديدی را در طنز امريكايي باز كرد، اين راه چنان بود كه امروزه جايزه تربر هر ساله به نمونههاي برجسته طنز امريكايي اعطا ميشود. حكايتهايي براي زمانه ما نقيضهاي است بر حكايتهاي قديم كه هر قصه آن با يك نتيجه اخلاقی به پايان ميرسد. تربر در بخش پاياني حكايتها در اغلب موارد مثلها، زبانزدها، كلمات قصار و نقلقولهاي معروف انگليسي را دستكاری كرده، عباراتي از آنها را با توجه به پيام و طنزي كه در حكايت هست، عوض كرده و بازيهاي زبانيای در آنها خلق كرده. اين كار او جرح و تعديل طنزآميز مدرن در اخلاقيات تثبيتشده ازوپی و مانند آن است و ترديد در صحت و كارايي ارزشهاي ديرينه. جيمز گرووِر تِربِر (١٩۶١ ـ ١٨٩۴) رماننويس، طنزپرداز، روزنامهنگار، نمايشنامهنويس و طراح امريكايي بود كه بيشتر به خاطر داستانهاس كوتاهش، در نشريه معتبر ادبي نيويوركر و طرحهاي كارتوني طنزش شهرت دارد. او دستي در ادبيات كودك و مقالهنويسی داشت، آثار ديگران را تصويرگری كرد. «روزي روزگاري دوتا بوقلمون بودند، يكي جوان و ديگري پير. سالهاي سال بود كه بوقلمون پيرْ يكهبزن محله بود و بوقلمون جوان ميخواست جايش را بگيرد. بوقلمون جوان به دوستهايش گفته بود: «يكي از اين روزها پوزه اين مفتخور را به خاك میمالم.» دوستهايش گفتند: تو حتما ميتوانی، جو، حتما ميتوانی." اين را به آن خاطر ميگفتند كه جو از آنها با ذرتی كه از جايي پيدا كرده بود خوب پذيرايي ميكرد. اين دوستها بعد رفتند پيش بوقلمون پير و حرفهاي بوقلمون جوان را به او خبر دادند. بوقلمون پير گفت: عجب، من حلقومش را جرواجر ميدهم. و مقداري ذرت جلوي مهمانهايش ريخت. مهمانها گفتند: تو حتما ميتواني، داك، حتما ميتواني. يك روز بوقلمون جوان سررسيد و ديد كه بوقلمون پير دارد از رشادتها و شجاعتهايش در يك نبرد سخت حرف ميزند. بوقلمون جوان گفت: «ميزنم دندانهايت بريزد توي حلقت.» بوقلمون پير گفت: «نه بابا. تنها آمدهاي يا بروبچ را هم آوردهاي؟!» آنوقت شروع كردند به چرخيدن دور هم تا راهي براي حمله پيدا كنند. درست در همين موقع مزرعهدارِ صاحب اين بوقلمونها تند و تيز سر رسيد و چنگ زد و بوقلمون جوان را با خودش برد و سرش را بريد. نتيجه اخلاقي: به جوانان بايد خوب رسيدگي كرد، ترجيحا با شكمْ پُرِ فندقي.
🔹#اسدالله_امرايي
حكايتهايي براي زمانه ما و باز هم حكايتهايي برای زمانه ما به قلم جيمز تربر با ترجمه حسن هاشمی ميناباد در نشر نو منتشر شده. اين مجموعه قصههايي به سبك داستانهاي ازوپ و لافونتن را با پرداختی نو و مضامين جديد اجتماعي و سياسي و روانشناختی روايت میكند. كاريكاتورهایی جيمز تربر هم چاشنی كتاب است. نويسنده انسان را به جستوجوی هويت اصلیاش، نظم و نظام، تعقل و خيرانديشی ترغيب ميكند. اين كتاب يك اثر طنز بينظير است كه راه جديدی را در طنز امريكايي باز كرد، اين راه چنان بود كه امروزه جايزه تربر هر ساله به نمونههاي برجسته طنز امريكايي اعطا ميشود. حكايتهايي براي زمانه ما نقيضهاي است بر حكايتهاي قديم كه هر قصه آن با يك نتيجه اخلاقی به پايان ميرسد. تربر در بخش پاياني حكايتها در اغلب موارد مثلها، زبانزدها، كلمات قصار و نقلقولهاي معروف انگليسي را دستكاری كرده، عباراتي از آنها را با توجه به پيام و طنزي كه در حكايت هست، عوض كرده و بازيهاي زبانيای در آنها خلق كرده. اين كار او جرح و تعديل طنزآميز مدرن در اخلاقيات تثبيتشده ازوپی و مانند آن است و ترديد در صحت و كارايي ارزشهاي ديرينه. جيمز گرووِر تِربِر (١٩۶١ ـ ١٨٩۴) رماننويس، طنزپرداز، روزنامهنگار، نمايشنامهنويس و طراح امريكايي بود كه بيشتر به خاطر داستانهاس كوتاهش، در نشريه معتبر ادبي نيويوركر و طرحهاي كارتوني طنزش شهرت دارد. او دستي در ادبيات كودك و مقالهنويسی داشت، آثار ديگران را تصويرگری كرد. «روزي روزگاري دوتا بوقلمون بودند، يكي جوان و ديگري پير. سالهاي سال بود كه بوقلمون پيرْ يكهبزن محله بود و بوقلمون جوان ميخواست جايش را بگيرد. بوقلمون جوان به دوستهايش گفته بود: «يكي از اين روزها پوزه اين مفتخور را به خاك میمالم.» دوستهايش گفتند: تو حتما ميتوانی، جو، حتما ميتوانی." اين را به آن خاطر ميگفتند كه جو از آنها با ذرتی كه از جايي پيدا كرده بود خوب پذيرايي ميكرد. اين دوستها بعد رفتند پيش بوقلمون پير و حرفهاي بوقلمون جوان را به او خبر دادند. بوقلمون پير گفت: عجب، من حلقومش را جرواجر ميدهم. و مقداري ذرت جلوي مهمانهايش ريخت. مهمانها گفتند: تو حتما ميتواني، داك، حتما ميتواني. يك روز بوقلمون جوان سررسيد و ديد كه بوقلمون پير دارد از رشادتها و شجاعتهايش در يك نبرد سخت حرف ميزند. بوقلمون جوان گفت: «ميزنم دندانهايت بريزد توي حلقت.» بوقلمون پير گفت: «نه بابا. تنها آمدهاي يا بروبچ را هم آوردهاي؟!» آنوقت شروع كردند به چرخيدن دور هم تا راهي براي حمله پيدا كنند. درست در همين موقع مزرعهدارِ صاحب اين بوقلمونها تند و تيز سر رسيد و چنگ زد و بوقلمون جوان را با خودش برد و سرش را بريد. نتيجه اخلاقي: به جوانان بايد خوب رسيدگي كرد، ترجيحا با شكمْ پُرِ فندقي.
#خبرجاری🔸کمک نظامی به اسرائیل در سنای آمریکا رای نیاورد
رأیگیری در سنای آمریکا در مورد بسته کمکهای مالی و نظامی که از سوی جو بایدن رئيس جمهور این کشور برای حمایت از اوکراین و اسرائیل درخواست شده بود، شکست خورد.
رأیگیری در سنای آمریکا در مورد بسته کمکهای مالی و نظامی که از سوی جو بایدن رئيس جمهور این کشور برای حمایت از اوکراین و اسرائیل درخواست شده بود، شکست خورد.
#سینماویژن🔸بلوط پیر را ببینید
▫️برای کلاس سینمای بریتانیا
بلوط پیر تازهترین اثر کن لوچ که در جشنواره فیلم کن ٢٠٢٣ برای اولین بار به نمایش در آمد، با بازی دیو ترنر و ابلا ماری و نویسندگی پل لاورتی، همکار همیشگی #کن_لوچ ساخته شده است. ماجرای فیلم در شمال شرقی انگلستان اتفاق میافتد و درباره مهاجران سوری است.
کن لوچ (١٩٣۶-) در جشنواره کن موفق بوده و ۲ بار نخل طلا را برده است؛ سال ۲۰۰۶ برای "بادی که کشتزار جو را تکان میدهد" و سال ۲۰۱۶ برای"من، دنیل بلیک".
او جوایز دیگری هم از کن گرفته از جمله جایزه هیات داوران ۱۹۹۳ برای "سنگ باران" و ۲۰۱۲ برای"سهم فرشتگان" و ۳ جایزه فیپرشی برای "جک سیاه" در ۱۹۷۹، "اراذل و اوباش" در ۱۹۹۱ و"زمین و آزادی" ۱۹۹۵.
توصیه میکنم بلوط پیر را که اکنون در پلتفرم فیلیمو قرار گرفته؛ ببینید.
▫️برای کلاس سینمای بریتانیا
بلوط پیر تازهترین اثر کن لوچ که در جشنواره فیلم کن ٢٠٢٣ برای اولین بار به نمایش در آمد، با بازی دیو ترنر و ابلا ماری و نویسندگی پل لاورتی، همکار همیشگی #کن_لوچ ساخته شده است. ماجرای فیلم در شمال شرقی انگلستان اتفاق میافتد و درباره مهاجران سوری است.
کن لوچ (١٩٣۶-) در جشنواره کن موفق بوده و ۲ بار نخل طلا را برده است؛ سال ۲۰۰۶ برای "بادی که کشتزار جو را تکان میدهد" و سال ۲۰۱۶ برای"من، دنیل بلیک".
او جوایز دیگری هم از کن گرفته از جمله جایزه هیات داوران ۱۹۹۳ برای "سنگ باران" و ۲۰۱۲ برای"سهم فرشتگان" و ۳ جایزه فیپرشی برای "جک سیاه" در ۱۹۷۹، "اراذل و اوباش" در ۱۹۹۱ و"زمین و آزادی" ۱۹۹۵.
توصیه میکنم بلوط پیر را که اکنون در پلتفرم فیلیمو قرار گرفته؛ ببینید.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#فضا🔸شهاب سنگ در آسمان برلین
یک شهاب سنگ در آسمان برلین درخشید و خاموش شد. این شهابسنگ از لایپزیک تا پراگ رویت شد و در برخورد با جو زمین همچون گلولهای آتشین اما بیخطر متلاشی شد.
یک شهاب سنگ در آسمان برلین درخشید و خاموش شد. این شهابسنگ از لایپزیک تا پراگ رویت شد و در برخورد با جو زمین همچون گلولهای آتشین اما بیخطر متلاشی شد.
🔸دادستان ویرجینیای غربی از هریس خواست بایدن را برکنار کند
🔻زوال شدید شناختی
پاتریک موریسی دادستان کل ایالت ویرجینیای غربی از #کامالا_هریس معاون #جو_بایدن رئیسجمهور آمریکا خواست متمم ۲۵ قانون اساسی آمریکا را علیه جو بایدن رئیسجمهور این کشور فعال کرده و او را به دلیل زوال شدید شناختی از قدرت برکنار کند.
🔻زوال شدید شناختی
پاتریک موریسی دادستان کل ایالت ویرجینیای غربی از #کامالا_هریس معاون #جو_بایدن رئیسجمهور آمریکا خواست متمم ۲۵ قانون اساسی آمریکا را علیه جو بایدن رئیسجمهور این کشور فعال کرده و او را به دلیل زوال شدید شناختی از قدرت برکنار کند.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#انتخاباتآمریکا🔸ترامپ دستبردار سنوسال بایدن نیست
#دونالد_ترامپ که بارها موضوع سن بالای #جو_بایدن رییسجمهوری ایالات متحده را به چالش کشیده است، ویدیوی ساختگی طنزآمیزی از پیادهروی دست در دست بایدن و #نانسی_پلوسی به سوی خانه سالمندان منتشر کرد.
در سالهای اخیر، چهرههای مختلف سیاسی و کاربران شبکههای اجتماعی، انتقادهای متعددی را نسبت به سن بالای دو چهره مطرح دموکرات ایالات متحده، یعنی نانسی پلوسی (رییس سابق مجلس نمایندگان) و جو بایدن داشتهاند. ایسنا
#دونالد_ترامپ که بارها موضوع سن بالای #جو_بایدن رییسجمهوری ایالات متحده را به چالش کشیده است، ویدیوی ساختگی طنزآمیزی از پیادهروی دست در دست بایدن و #نانسی_پلوسی به سوی خانه سالمندان منتشر کرد.
در سالهای اخیر، چهرههای مختلف سیاسی و کاربران شبکههای اجتماعی، انتقادهای متعددی را نسبت به سن بالای دو چهره مطرح دموکرات ایالات متحده، یعنی نانسی پلوسی (رییس سابق مجلس نمایندگان) و جو بایدن داشتهاند. ایسنا
The Whistleblowers
#روزنامهنگاری🔸به یاد جان پیلجر
هر نسلی روزنامهنگاری دارد که بیشتر مردم میتوانند به او به عنوان دگرگونکننده در رویدادهای جهانی اشاره کنند. جان کریاکو با دوستان #جان_پیلجر (١٩٣٩-٢٠٢٣) فقید صحبت میکند. او روزنامهنگار، نویسنده، محقق و مستندساز استرالیایی بود.پیلجر در دهه ١٩٧٠ زمانی که پس از سرنگونی پل پوت مخفیانه وارد کامبوج شد و داستان نسلکشی کامبوج را که به میدانهای کشتار معروف شد، منتشر کرد، به یک نام آشنا تبدیل شد. رندی کردیکو و جو لوریا در مورد دوست خود پیلر و اینکه چگونه کار مستند و روزنامه نگاری او باعث هدایت نسلی از رهبران شد صحبت میکنند... +
#روزنامهنگاری🔸به یاد جان پیلجر
هر نسلی روزنامهنگاری دارد که بیشتر مردم میتوانند به او به عنوان دگرگونکننده در رویدادهای جهانی اشاره کنند. جان کریاکو با دوستان #جان_پیلجر (١٩٣٩-٢٠٢٣) فقید صحبت میکند. او روزنامهنگار، نویسنده، محقق و مستندساز استرالیایی بود.پیلجر در دهه ١٩٧٠ زمانی که پس از سرنگونی پل پوت مخفیانه وارد کامبوج شد و داستان نسلکشی کامبوج را که به میدانهای کشتار معروف شد، منتشر کرد، به یک نام آشنا تبدیل شد. رندی کردیکو و جو لوریا در مورد دوست خود پیلر و اینکه چگونه کار مستند و روزنامه نگاری او باعث هدایت نسلی از رهبران شد صحبت میکنند... +
Rumble
The Whistleblowers | Remembering John Pilger
Every generation has a journalist to whom most people can point as being transformative in world events. On this episode of the Whistleblowers, John Kiriakou speaks with friends of the late John Pilge
#روزنامهنگاری🔸٢٠ پرسش باشگاه روزنامهنگاران ایران از پونه ندایی - ٢
▫️خودتان را در یک جمله، توصیف کنید؟
- آدمی بیقرار و در جستوجوی معنا هستم.
▫️از چه روزنامهنگاری بیشترین تاثیر را گرفتهاید و دقیقا چه تاثیری گرفتهاید؟
- از دو دسته روزنامهنگار تاثیر گرفتم: از بدها و خوبها. همه روزنامهنگارها بالاخره در دورهای از کار حرفهایشان صابون بدهای این حوزه به تنشان خورده و بدون ذکر نام از کنارشان میگذرم. آنها هم معلمان من بودند. از آنها یاد گرفتم که نباید از روزنامهنگاران جوان بیگاری کشید و نیروی کار را باید بیمه کرد.
از خوبان این حوزه هم چند اسم فورا به ذهنم میآید که بر کارم تاثیر گذاشتند. وقتی کتابها و مقالات آقای #سیدفرید_قاسمی را میخواندم، از ایشان استاندارد نوشتن، شیوه تفکر منظم و مهمتر از همه "رعایت وجدان در نوشتن" را آموختم.
از آنجا که من دوماهنامه ادبی #شوکران را منتشر میکردم و کار کندی بود، وقتی همزمان در روزنامه همبستگی مشغول به کار شدم از آقای #علی_صالحآبادی سرعت تصمیمگیری و بالا بردن دقت در حین سرعت را آموختم. از آقای #حسین_قندی آموختم که روزنامهنگار باید تیزبین باشد و توانایی دیدن جزییات را داشته باشد. از آقای دکتر #یونس_شکرخواه بهروز بودن اطلاعات حرفهمان و توان بالای ارتباطات را آموختم.
▫️آیا به آنجایی که مد نظرتان بود، رسیدهاید؟
- به نظرم نقطه کمال همان نقصانی است که آدمی را به حرکت به سوی ایستگاه بعدی یا کمال بعدی سوق میدهد، اما کم و بیش به همه ایستگاههای مدنظرم رسیدهام.
▫️ آیا در کار روزنامهنگاری، فلسفه خاصی را دنبال میکنید؟
- این کار را وسیلهای میدانم برای طی طریق به سوی معرفت.
▫️آیا باعث پیشرفت جامعهای که در آن زندگی میکنید، شدهاید؟
- به نظرم به سهم خودم بله. آگاهی که اکنون در میان مردم و جوانان ایرانی میبینیم ثمره چند دهه فعالیت روزنامهنگاری همنسلان من و پیشینیان ارجمند است.
▫️الان چه کتابی میخوانید؟ قبلش چه کتابی میخواندید و بعدا چه کتابی قرار است بخوانید و چرا این سه کتاب را خواندید؟
ده سالی است که بیشتر کتابهای خودشناسی میخوانم: الان پیامبر و دیوانه را برای چندمین بار میخوانم. قبلا سرگذشت یک یوگی را میخواندم. بعدا از جو دیسپنزا و گریک برادن میخوانم.
▫️بهترین فیلم و سریالی که در یک سال اخیر دیدید چه بود و چه تاثیری بر شما داشت؟
- سال گذشته گرفتار جابهجایی سنگین بودم وقت فیلم و سریال نداشتم.
▫️بهترین موسیقیای که در یک سال اخیر گوش کردید یا کنسرتی که رفتید چه بود؟
- به خاطر بنایی سنگین فقط میخواستم هیچ صدایی نشنوم. فقط کتاب آرامم میکرد.
اگر روزنامهنگار نمیشدید چه حرفه دیگری را دنبال میکردید؟
نقاشی. این رویای من بوده و هست.
▫️اگر الان این حرفه را کنار بگذارید، دنبال چه شغلی میروید؟
- دیگر شغل نمیخواهم. نیاز دارم در صورت تمکن مالی به طبیعت پناه ببرم و زخمهای حاصل از حرفه روزنامهنگاری را درمان کنم.
🔸چه چیزی شما را خوشحال میکند؟
- دایم در سفر بودن، ملاقات با طبیعت و حیوانات.
▫️سرگرمی خاصی به غیر کتاب و فیلم دیدن دارید؟
- دیدار و ملاقات دوستان و بازی کردن با گربهها.۵
▫️هنرمند محبوب شما (زنده یا فوت شده) کیست؟
- نمیتوانم یک اسم بیارم. من از هر هنرمندی یک تابلو یا دو فیلم یا فقط یک جنبهاش را دوست دارم.
▫️آیا سانسور خبرها و گزارشها ضروری است؟
- در زمینه سانسور خبر و گزارش که معمولا با آن روبهرو هستیم ما تصمیمگیرنده نیستیم فقط میتوانیم مرزهای آن را جابه دو جا کنیم. به هر حال اخبار بدون سانسور در صفحات مجازی و شبکههای خارجی منتشر میشود. وقتی گردش آزاد اطلاعات نباشد، بیگانگان و کمسوادهای مجازی از روی ناآگاهی و غرضورزی دست به انتشار اخبار غلط میزنند در حالی که مرجع خبر دقیق و قابل اعتماد باید روزنامهها و خبرگزاریهای رسمی کشور باشند.
▫️بزرگترین دارایی شما چیست؟
خودم
▫️بزرگترین ترس شما چیست؟
- عجیب است که مدتهاست نمیترسم. وقتی پشت تاریکی و ترس را بتوانیم ببینیم دیگر چیز مهمی وجود ندارد. البته من قبلا در این حال خوش نبودم. خدا را شکر که الان اینگونهام.
▫️رویای شما چیست؟
- زمینی که حق حیوانات و آزادی آنها در آن رعایت شود. بعد از آن حق انسانها خود به خود رعایت خواهد شد.
▫️چه چیزی را دوست دارید دور بریزید؟
- هر هویت و طرز فکری که در ۴۹ سال زندگیام بدون اراده من به من پیوست شده.
▫️حلقه مفقوده جامعه ما چیست؟
- غنای وجود انسان.
▫️مزایا و معایب تنوع در جامعه چیست؟
- اگر منظور، تنوع در طرز فکر است که در صورت پذیرش و تحمل همگانی عالیاست. اگر منظور تنوع در نژاد و فرهنگ است که باز هم عالیست. قدرت ایران در چندفرهنگی، چندزبانی و تنوع سلیقههاست. پایان
▫️خودتان را در یک جمله، توصیف کنید؟
- آدمی بیقرار و در جستوجوی معنا هستم.
▫️از چه روزنامهنگاری بیشترین تاثیر را گرفتهاید و دقیقا چه تاثیری گرفتهاید؟
- از دو دسته روزنامهنگار تاثیر گرفتم: از بدها و خوبها. همه روزنامهنگارها بالاخره در دورهای از کار حرفهایشان صابون بدهای این حوزه به تنشان خورده و بدون ذکر نام از کنارشان میگذرم. آنها هم معلمان من بودند. از آنها یاد گرفتم که نباید از روزنامهنگاران جوان بیگاری کشید و نیروی کار را باید بیمه کرد.
از خوبان این حوزه هم چند اسم فورا به ذهنم میآید که بر کارم تاثیر گذاشتند. وقتی کتابها و مقالات آقای #سیدفرید_قاسمی را میخواندم، از ایشان استاندارد نوشتن، شیوه تفکر منظم و مهمتر از همه "رعایت وجدان در نوشتن" را آموختم.
از آنجا که من دوماهنامه ادبی #شوکران را منتشر میکردم و کار کندی بود، وقتی همزمان در روزنامه همبستگی مشغول به کار شدم از آقای #علی_صالحآبادی سرعت تصمیمگیری و بالا بردن دقت در حین سرعت را آموختم. از آقای #حسین_قندی آموختم که روزنامهنگار باید تیزبین باشد و توانایی دیدن جزییات را داشته باشد. از آقای دکتر #یونس_شکرخواه بهروز بودن اطلاعات حرفهمان و توان بالای ارتباطات را آموختم.
▫️آیا به آنجایی که مد نظرتان بود، رسیدهاید؟
- به نظرم نقطه کمال همان نقصانی است که آدمی را به حرکت به سوی ایستگاه بعدی یا کمال بعدی سوق میدهد، اما کم و بیش به همه ایستگاههای مدنظرم رسیدهام.
▫️ آیا در کار روزنامهنگاری، فلسفه خاصی را دنبال میکنید؟
- این کار را وسیلهای میدانم برای طی طریق به سوی معرفت.
▫️آیا باعث پیشرفت جامعهای که در آن زندگی میکنید، شدهاید؟
- به نظرم به سهم خودم بله. آگاهی که اکنون در میان مردم و جوانان ایرانی میبینیم ثمره چند دهه فعالیت روزنامهنگاری همنسلان من و پیشینیان ارجمند است.
▫️الان چه کتابی میخوانید؟ قبلش چه کتابی میخواندید و بعدا چه کتابی قرار است بخوانید و چرا این سه کتاب را خواندید؟
ده سالی است که بیشتر کتابهای خودشناسی میخوانم: الان پیامبر و دیوانه را برای چندمین بار میخوانم. قبلا سرگذشت یک یوگی را میخواندم. بعدا از جو دیسپنزا و گریک برادن میخوانم.
▫️بهترین فیلم و سریالی که در یک سال اخیر دیدید چه بود و چه تاثیری بر شما داشت؟
- سال گذشته گرفتار جابهجایی سنگین بودم وقت فیلم و سریال نداشتم.
▫️بهترین موسیقیای که در یک سال اخیر گوش کردید یا کنسرتی که رفتید چه بود؟
- به خاطر بنایی سنگین فقط میخواستم هیچ صدایی نشنوم. فقط کتاب آرامم میکرد.
اگر روزنامهنگار نمیشدید چه حرفه دیگری را دنبال میکردید؟
نقاشی. این رویای من بوده و هست.
▫️اگر الان این حرفه را کنار بگذارید، دنبال چه شغلی میروید؟
- دیگر شغل نمیخواهم. نیاز دارم در صورت تمکن مالی به طبیعت پناه ببرم و زخمهای حاصل از حرفه روزنامهنگاری را درمان کنم.
🔸چه چیزی شما را خوشحال میکند؟
- دایم در سفر بودن، ملاقات با طبیعت و حیوانات.
▫️سرگرمی خاصی به غیر کتاب و فیلم دیدن دارید؟
- دیدار و ملاقات دوستان و بازی کردن با گربهها.۵
▫️هنرمند محبوب شما (زنده یا فوت شده) کیست؟
- نمیتوانم یک اسم بیارم. من از هر هنرمندی یک تابلو یا دو فیلم یا فقط یک جنبهاش را دوست دارم.
▫️آیا سانسور خبرها و گزارشها ضروری است؟
- در زمینه سانسور خبر و گزارش که معمولا با آن روبهرو هستیم ما تصمیمگیرنده نیستیم فقط میتوانیم مرزهای آن را جابه دو جا کنیم. به هر حال اخبار بدون سانسور در صفحات مجازی و شبکههای خارجی منتشر میشود. وقتی گردش آزاد اطلاعات نباشد، بیگانگان و کمسوادهای مجازی از روی ناآگاهی و غرضورزی دست به انتشار اخبار غلط میزنند در حالی که مرجع خبر دقیق و قابل اعتماد باید روزنامهها و خبرگزاریهای رسمی کشور باشند.
▫️بزرگترین دارایی شما چیست؟
خودم
▫️بزرگترین ترس شما چیست؟
- عجیب است که مدتهاست نمیترسم. وقتی پشت تاریکی و ترس را بتوانیم ببینیم دیگر چیز مهمی وجود ندارد. البته من قبلا در این حال خوش نبودم. خدا را شکر که الان اینگونهام.
▫️رویای شما چیست؟
- زمینی که حق حیوانات و آزادی آنها در آن رعایت شود. بعد از آن حق انسانها خود به خود رعایت خواهد شد.
▫️چه چیزی را دوست دارید دور بریزید؟
- هر هویت و طرز فکری که در ۴۹ سال زندگیام بدون اراده من به من پیوست شده.
▫️حلقه مفقوده جامعه ما چیست؟
- غنای وجود انسان.
▫️مزایا و معایب تنوع در جامعه چیست؟
- اگر منظور، تنوع در طرز فکر است که در صورت پذیرش و تحمل همگانی عالیاست. اگر منظور تنوع در نژاد و فرهنگ است که باز هم عالیست. قدرت ایران در چندفرهنگی، چندزبانی و تنوع سلیقههاست. پایان