This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#مارشال_مکلوهان #تکنوکلاس
🔸 رسانههای گرم و سرد
▫️ مارشال مکلوهان
Hot and cool media (1965)
- Marshall McLuhan
🔸 رسانههای گرم و سرد
▫️ مارشال مکلوهان
Hot and cool media (1965)
- Marshall McLuhan
#چهره #تکنوکلاس
🔸 مکلوهان پردازش شده
#مارشال_مکلوهان (Marshal McLuhan) در ادبیات ارتباطی ایرانی در سه چیز خلاصه شده: سه کهکشان؛ دهکده جهانی و جمله "رسانه همان پیام است". حتی همین سه کلیشه هم درست فهم نشدهاند.
اما #مارشال_مکلوهان پردازش شده من:
- ساختارها را به فرایندها پیوند زد؛
- تلگراف برایش دیپلماسی بیدیوار بود؛
- عکاسی، مکانیزه شدن نقاشی چندبعدی و چشم بازداشت شده؛
- رمان در گفتمان او محتوای متروک شده تلویزیون بود؛
- نوشتار، نوری پرقدرت بر ستیغهای مهآلود گفتار؛
- و سینما مکانیزه شدن حرکت و ژست.
برای ورود به جهان مارشال مکلوهان باید از گردابی گذشت که سراپا در جوش و خروش برای به کام کشیدن همه چیزهایی است که به ابدی بودن رابطه #تکنولوژی و #بیولوژی باور ندارند.
برای مکلوهان نه تنها رسانه همان پیام است بلکه رسانههای نوین هم همان طبیعت هستند، امتداد همه حواسها و سلسله اعصاب.
🔸 مکلوهان پردازش شده
#مارشال_مکلوهان (Marshal McLuhan) در ادبیات ارتباطی ایرانی در سه چیز خلاصه شده: سه کهکشان؛ دهکده جهانی و جمله "رسانه همان پیام است". حتی همین سه کلیشه هم درست فهم نشدهاند.
اما #مارشال_مکلوهان پردازش شده من:
- ساختارها را به فرایندها پیوند زد؛
- تلگراف برایش دیپلماسی بیدیوار بود؛
- عکاسی، مکانیزه شدن نقاشی چندبعدی و چشم بازداشت شده؛
- رمان در گفتمان او محتوای متروک شده تلویزیون بود؛
- نوشتار، نوری پرقدرت بر ستیغهای مهآلود گفتار؛
- و سینما مکانیزه شدن حرکت و ژست.
برای ورود به جهان مارشال مکلوهان باید از گردابی گذشت که سراپا در جوش و خروش برای به کام کشیدن همه چیزهایی است که به ابدی بودن رابطه #تکنولوژی و #بیولوژی باور ندارند.
برای مکلوهان نه تنها رسانه همان پیام است بلکه رسانههای نوین هم همان طبیعت هستند، امتداد همه حواسها و سلسله اعصاب.
#مارشال_مکلوهان #تکنوکلاس #ارتباطات
🔸نگاههای مبتنی بر تحولانگیزی
🔹مارشال مکلوهان و آلوین تافلر
یکی از نگاههایی که به #تاریخ میشود مبتنی بر #تحولانگیزی است و به عبارت بهتر با مرحلهبندی تاریخ از جنبه تحولات مهم صورت میگیرد.
🔻#مارشال_مکلوهان نظریهپرداز کانادائی (۱۹۱۱-۱۹۸۰) از سه #کهکشان یاد میکند:
▫️کهکشان اول: شفاهی
▫️کهکشان دوم: گوتنبرگ (اختراع چاپ)
🔹 کهکشان سوم: مارکنی (اختراع رادیو)
▫️ #آلوین_تافلر نظریهپرداز آمریکائی (۱۹۲۸-۲۰۱۶) از سه موج یاد میکند:
▫️موج اول: کشاورزی
▫️موج دوم: سرمایه داری
▫️ موج سوم: اطلاعات
🔸نگاههای مبتنی بر تحولانگیزی
🔹مارشال مکلوهان و آلوین تافلر
یکی از نگاههایی که به #تاریخ میشود مبتنی بر #تحولانگیزی است و به عبارت بهتر با مرحلهبندی تاریخ از جنبه تحولات مهم صورت میگیرد.
🔻#مارشال_مکلوهان نظریهپرداز کانادائی (۱۹۱۱-۱۹۸۰) از سه #کهکشان یاد میکند:
▫️کهکشان اول: شفاهی
▫️کهکشان دوم: گوتنبرگ (اختراع چاپ)
🔹 کهکشان سوم: مارکنی (اختراع رادیو)
▫️ #آلوین_تافلر نظریهپرداز آمریکائی (۱۹۲۸-۲۰۱۶) از سه موج یاد میکند:
▫️موج اول: کشاورزی
▫️موج دوم: سرمایه داری
▫️ موج سوم: اطلاعات
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#مارشال_مکلوهان #تکنوکلاس
🔸"رسانه همان پیام است"
▫️مارشال مکلوهان
The Medium is the Message - Marshall McLuhan
🔸"رسانه همان پیام است"
▫️مارشال مکلوهان
The Medium is the Message - Marshall McLuhan
#کتاب🔸 رسانه
🔸 رسانه همان پیام است
📚 درک رسانهها (۱۹۶۴)
#مارشال_مکلوهان (۱۹۱۱–۱۹۸۰) استاد و پژوهشگر مطالعات رسانهای
🔸 رسانه همان پیام است
📚 درک رسانهها (۱۹۶۴)
#مارشال_مکلوهان (۱۹۱۱–۱۹۸۰) استاد و پژوهشگر مطالعات رسانهای
#تکنوکلاس🔸رسانه، پیام است
#نیل_پستمن (Neil Postman) نظریهپرداز ارتباطات، با وام گرفتن از #مارشال_مکلوهان توضیح میدهد که هر #رسانه (تلویزیون، رادیو، #تایپوگرافی، بیان شفاهی) پیام را تغییر میدهد و بر آن تاثیر میگذارد. او میگوید برای مثال اخبار روزنامه و تلویزیون حتی اگر موضوع یکسانی داشته باشند، دارای دو پیام متفاوت هستند.
*The medium is the message
#نیل_پستمن (Neil Postman) نظریهپرداز ارتباطات، با وام گرفتن از #مارشال_مکلوهان توضیح میدهد که هر #رسانه (تلویزیون، رادیو، #تایپوگرافی، بیان شفاهی) پیام را تغییر میدهد و بر آن تاثیر میگذارد. او میگوید برای مثال اخبار روزنامه و تلویزیون حتی اگر موضوع یکسانی داشته باشند، دارای دو پیام متفاوت هستند.
*The medium is the message
Forwarded from عرصههای ارتباطی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#مارشال_مکلوهان #تکنوکلاس
🔸"رسانه همان پیام است"
▫️مارشال مکلوهان
The Medium is the Message - Marshall McLuhan
🔸"رسانه همان پیام است"
▫️مارشال مکلوهان
The Medium is the Message - Marshall McLuhan
#واژهها #زبانشناسی
🔸اسلکتیویسم به چه معناست؟
▫️#یونس_شکرخواه
اسلکتیویسم (slacktivism) (کنشگری کمکوشانه) به نوعی از فعالیتهای مجازی اطلاق میشود که انجام آنها به #کاربر یک احساس رضایت کاذب میدهد.
کاربران با این کارها که با حداقل تلاش مثل کلیک کردن یا فشردن دکمه ارسال در شبکهها و رسانههای اجتماعی و پتیشنها یا پسند و توییت و همرسانی و... انجام میشود، احساس میکنند در به فرجام رساندن یک هدف فرهنگی، اجتماعی یا سیاسی و اقتصادی نقش مهمی داشته و با کنشهایی از این دست سهم و نقش مهمی را ارائه و ایفا کردهاند.
نخستین کسانی که واژه #اسلکتیویسم را ضرب زدند #فرد_کلارک (Fred Clark) و #دوایت_اوزارد (Dwight Ozard) بودند. این دو در یک سمینار (۱۹۹۵) در نشستهای حاشیه یک فستیوال موسیقی (Cornerstone Festival) دو واژه اسلکر (slacker) به معنی آدم تنبل و بیحال و واژه اکتیویسم (Activism) به معنی کنشگری و فعالیت را با هم تلفیق کرده و چمدانواژه اسلکتیویسم را ابداع کردند. این واژه که به سرعت در #اینترنت تداول یافت؛ عمدتا به جوانانی اطلاق میشد که به عنوان مثال میخواستند با اقدامی ساده نظیر غرس یک درخت؛ اعتراض خود را علیه تخریب محیطزیست به نمایش درآورند. کلارک و اوزارد این واژه را به معنای مثبتی به کار بردند. اما از زمانی که کاربران اینترنت با هدفهای مشابه به تکیه بر قابلیتهای اینترنت برای اعتراض پرداختند اسلکتیویسم دچار تغییر مفهومی شد و مفهوم کنشگری کمکوشانه و یا کمهزینه را به خود گرفت.
اکنون دو موضع در قبال اسلکتیویسم وجود دارد: هواخواهانه و منتقدانه.
طرفداران اسلکتیویسم معتقدند این نوع اقدامات مفید و موثر است و منتقدان (با تکیه بر نظریه رسانه همان پیام است #مارشال_مکلوهان ) بر بیفایده بودن آن تکیه میکنند و بر این باورند که انقلابیهای مبلنشین که حاضر نیستند از پشت دیوایسهای خود برخيزند و با چند کلیک احساس فعالیت و رضایت دارند، قادر به تغییر چیزی نخواهند بود.
🔸اسلکتیویسم به چه معناست؟
▫️#یونس_شکرخواه
اسلکتیویسم (slacktivism) (کنشگری کمکوشانه) به نوعی از فعالیتهای مجازی اطلاق میشود که انجام آنها به #کاربر یک احساس رضایت کاذب میدهد.
کاربران با این کارها که با حداقل تلاش مثل کلیک کردن یا فشردن دکمه ارسال در شبکهها و رسانههای اجتماعی و پتیشنها یا پسند و توییت و همرسانی و... انجام میشود، احساس میکنند در به فرجام رساندن یک هدف فرهنگی، اجتماعی یا سیاسی و اقتصادی نقش مهمی داشته و با کنشهایی از این دست سهم و نقش مهمی را ارائه و ایفا کردهاند.
نخستین کسانی که واژه #اسلکتیویسم را ضرب زدند #فرد_کلارک (Fred Clark) و #دوایت_اوزارد (Dwight Ozard) بودند. این دو در یک سمینار (۱۹۹۵) در نشستهای حاشیه یک فستیوال موسیقی (Cornerstone Festival) دو واژه اسلکر (slacker) به معنی آدم تنبل و بیحال و واژه اکتیویسم (Activism) به معنی کنشگری و فعالیت را با هم تلفیق کرده و چمدانواژه اسلکتیویسم را ابداع کردند. این واژه که به سرعت در #اینترنت تداول یافت؛ عمدتا به جوانانی اطلاق میشد که به عنوان مثال میخواستند با اقدامی ساده نظیر غرس یک درخت؛ اعتراض خود را علیه تخریب محیطزیست به نمایش درآورند. کلارک و اوزارد این واژه را به معنای مثبتی به کار بردند. اما از زمانی که کاربران اینترنت با هدفهای مشابه به تکیه بر قابلیتهای اینترنت برای اعتراض پرداختند اسلکتیویسم دچار تغییر مفهومی شد و مفهوم کنشگری کمکوشانه و یا کمهزینه را به خود گرفت.
اکنون دو موضع در قبال اسلکتیویسم وجود دارد: هواخواهانه و منتقدانه.
طرفداران اسلکتیویسم معتقدند این نوع اقدامات مفید و موثر است و منتقدان (با تکیه بر نظریه رسانه همان پیام است #مارشال_مکلوهان ) بر بیفایده بودن آن تکیه میکنند و بر این باورند که انقلابیهای مبلنشین که حاضر نیستند از پشت دیوایسهای خود برخيزند و با چند کلیک احساس فعالیت و رضایت دارند، قادر به تغییر چیزی نخواهند بود.
#تاریخ #ارتباطات #مدیاویژن
🔸مسیر ٧ مرحلهای نظریههای ارتباطی
نظریههای ارتباطی تا کنون هفت مرحله را از سر گذراندهاند:
۱. ارتباطات به عنوان معانی بيان (رتوریک) كه بين دوره ۱۹۰۰ تا ۱۹۵۰ مطرح بوده و اين دوران دوره غلبه تلقیهای زبانی و ادبی از ارتباطات بوده است و به ارتباطات از زاويه قدرت بيان و علم بديع نگريسته میشده است عليالقاعده از اين ديدگاه، تسليم بودن #مخاطب حرف اول و آخر است
۲. ارتباطات و علوم اجتماعی از ۱۹۳۰ تا ۱۹۶۰ که دوره غلبه بحثهای مرتبط با #تاثيراترسانهای است و آرای ويلبر شرام، هارولد لسول، کورت لوين و پاول لازارسفلد و کارل هولند و برنارد برلسون مطرح بوده است.
۳. مرحله سوم (۱۹۵۰ تا ۱۹۷۰) انقلاب تجربی يا به عبارت بهتر دوران قرار گرفتن نظريهها در لوله آزمايش است که دوره مرزبندی دقيقتر پژوهشهای ارتباطی با تحليلهای تاريخی بيانی متکی بر متن و نيز دوره مطرح شدن مدل ارتباطی خطی شانون و ويور بوده است. (باز هم تسليم تلقی کردن مخاطب)
۴. در مرحله چهارم كه در واقع دهه پرآشوب ۱۹۶۰ تا ۱۹۷۰ است شاهد تاكيد بر #ارتباطاتميانفردی هستيم و اين محصول جنبشهای مدنی در آمريکا است كه به اين ادبيات ارتباطی غنا میبخشد و فقط در همين دوره است که باورهای مربوط به بیقدرتی و انفعال مخاطبان تا حدودی دچار آسيب میشود.
۵. در مرحله پنجم (۱۹۶۵ تا ۱۹۸۰) يك نوع رتوریک نوين پا میگيرد که در اين دوران دوباره بحثهای اقناع جان میگيرند و عبارت #مارشال_مکلوهان مبنی بر رسانه همان پيام است طرف توجه قرار میگيرد و اين در حالی است که آمريکا در اين دوران از وجود #نظريههایانتقادی در اروپا بیخبر است
۶. خاصيت دوره ششم (۱۹۷۰ تا ۱۹۸۰) تعقيب و جستجو برای يك مدل جهانی است و در اين مرحله پس از دو دهه مطالعات تجربی به خلا يک تئوری بزرگ واحد در قبال فرايند ارتباط پی برده میشود و کتاب ساختار انقلابهای علمی، فيلسوف علم توماس کوهن تاثير عميقی بر حوزه ارتباطات میگذارد و نظريه پردازان ارتباطات پی میبرند که علم از پارادايم جهانی برخوردار بوده و آنان تا آن هنگام از وجود آن بیاطلاع بودهاند.
۷. اما مرحله هفتم كه به دوره انرژی و اضطراب معروف است و از ۱۹۸۰ تا امروز را در برمیگيرد در واقع با دورانی مواجه شدهايم که درآن چند رگه پژوهشی غلبه يافته است: پژوهشهای تحليلی، روشهای مبتنی بر قوم نگاری، نفوذ به جعبه سياه ذهن از طريق توجه به فرايندهای شناختی، مطالعه روابط بين فردی، باور به پلوراليسم و تفکيک كه همه بر خلاف توجه به مدل جهانی در دوره قبلی است.
🔸مسیر ٧ مرحلهای نظریههای ارتباطی
نظریههای ارتباطی تا کنون هفت مرحله را از سر گذراندهاند:
۱. ارتباطات به عنوان معانی بيان (رتوریک) كه بين دوره ۱۹۰۰ تا ۱۹۵۰ مطرح بوده و اين دوران دوره غلبه تلقیهای زبانی و ادبی از ارتباطات بوده است و به ارتباطات از زاويه قدرت بيان و علم بديع نگريسته میشده است عليالقاعده از اين ديدگاه، تسليم بودن #مخاطب حرف اول و آخر است
۲. ارتباطات و علوم اجتماعی از ۱۹۳۰ تا ۱۹۶۰ که دوره غلبه بحثهای مرتبط با #تاثيراترسانهای است و آرای ويلبر شرام، هارولد لسول، کورت لوين و پاول لازارسفلد و کارل هولند و برنارد برلسون مطرح بوده است.
۳. مرحله سوم (۱۹۵۰ تا ۱۹۷۰) انقلاب تجربی يا به عبارت بهتر دوران قرار گرفتن نظريهها در لوله آزمايش است که دوره مرزبندی دقيقتر پژوهشهای ارتباطی با تحليلهای تاريخی بيانی متکی بر متن و نيز دوره مطرح شدن مدل ارتباطی خطی شانون و ويور بوده است. (باز هم تسليم تلقی کردن مخاطب)
۴. در مرحله چهارم كه در واقع دهه پرآشوب ۱۹۶۰ تا ۱۹۷۰ است شاهد تاكيد بر #ارتباطاتميانفردی هستيم و اين محصول جنبشهای مدنی در آمريکا است كه به اين ادبيات ارتباطی غنا میبخشد و فقط در همين دوره است که باورهای مربوط به بیقدرتی و انفعال مخاطبان تا حدودی دچار آسيب میشود.
۵. در مرحله پنجم (۱۹۶۵ تا ۱۹۸۰) يك نوع رتوریک نوين پا میگيرد که در اين دوران دوباره بحثهای اقناع جان میگيرند و عبارت #مارشال_مکلوهان مبنی بر رسانه همان پيام است طرف توجه قرار میگيرد و اين در حالی است که آمريکا در اين دوران از وجود #نظريههایانتقادی در اروپا بیخبر است
۶. خاصيت دوره ششم (۱۹۷۰ تا ۱۹۸۰) تعقيب و جستجو برای يك مدل جهانی است و در اين مرحله پس از دو دهه مطالعات تجربی به خلا يک تئوری بزرگ واحد در قبال فرايند ارتباط پی برده میشود و کتاب ساختار انقلابهای علمی، فيلسوف علم توماس کوهن تاثير عميقی بر حوزه ارتباطات میگذارد و نظريه پردازان ارتباطات پی میبرند که علم از پارادايم جهانی برخوردار بوده و آنان تا آن هنگام از وجود آن بیاطلاع بودهاند.
۷. اما مرحله هفتم كه به دوره انرژی و اضطراب معروف است و از ۱۹۸۰ تا امروز را در برمیگيرد در واقع با دورانی مواجه شدهايم که درآن چند رگه پژوهشی غلبه يافته است: پژوهشهای تحليلی، روشهای مبتنی بر قوم نگاری، نفوذ به جعبه سياه ذهن از طريق توجه به فرايندهای شناختی، مطالعه روابط بين فردی، باور به پلوراليسم و تفکيک كه همه بر خلاف توجه به مدل جهانی در دوره قبلی است.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔸یک گفتگو با #مارشال_مکلوهان
بخش اول
بخش اول