#مایکروسافت 🔸 بازی در مرورکر
مایکروسافت به طور ازمایشی قابلیت بازی کردن بازیهای کنسول #ایکسباکس را از طریق مرورگر فراهم کرده و کاربران میتوانند از طریق #مرورگر در دسکتاپ و همچنین دستگاههای اپلی، بیش از ١٠٠ بازی #کنسول #ایکسباکس را بازی کنند.
قابلیت #بازی_ابری (Cloud Gaming) تا پیش از این به گوشیها و تبلتهای اندرویدی محدود بود ولی حالا #مایکروسافت به طور ازمایشی و برای تعداد محدودی از کاربران، آن را به کامپیوترهای ویندوز ١٠ با مرورگرهای #کروم و #اج و همچنین دستگاههای اپلی با مرورگر #سافاری گسترش داده است.
این قابلیت طی ماههای اینده با عرضه نسخه پایدار، با داشتن اشتراک ماهیانه Xbox Game Pass قابل استفاده توسط تمامی کابران خواهد بود.
مایکروسافت در این مورد عقبتر از رقبایش قرار دارد چرا که سرویسهای Stadia, Geforce Now و Luna از خیلی وقت پیش امکان بازی از طریق مرورگر را دارا بودند.
Theverge.com
مایکروسافت به طور ازمایشی قابلیت بازی کردن بازیهای کنسول #ایکسباکس را از طریق مرورگر فراهم کرده و کاربران میتوانند از طریق #مرورگر در دسکتاپ و همچنین دستگاههای اپلی، بیش از ١٠٠ بازی #کنسول #ایکسباکس را بازی کنند.
قابلیت #بازی_ابری (Cloud Gaming) تا پیش از این به گوشیها و تبلتهای اندرویدی محدود بود ولی حالا #مایکروسافت به طور ازمایشی و برای تعداد محدودی از کاربران، آن را به کامپیوترهای ویندوز ١٠ با مرورگرهای #کروم و #اج و همچنین دستگاههای اپلی با مرورگر #سافاری گسترش داده است.
این قابلیت طی ماههای اینده با عرضه نسخه پایدار، با داشتن اشتراک ماهیانه Xbox Game Pass قابل استفاده توسط تمامی کابران خواهد بود.
مایکروسافت در این مورد عقبتر از رقبایش قرار دارد چرا که سرویسهای Stadia, Geforce Now و Luna از خیلی وقت پیش امکان بازی از طریق مرورگر را دارا بودند.
Theverge.com
#اینستاگرام
🔸 ذخیره استوریها به صورت پیشنویس
اینستاگرام در حال آزمایش قابلیتی هست که به کاربران امکان ذخیره کردن استوریها به صورت پیشنویس (Draft) را فراهم میکند. بنابراین کاربران میتوانند استوریهای خودشان را با متن، استیکرها و افکتها به صورت پیشنویس ذخیره کرده و هر وقت زمان انتشار رسید، آن را منتشر کنند.
مدیرعامل اینستاگرام گفته است این قابلیت به زودی عرضه خواهد شد.
🔸 ذخیره استوریها به صورت پیشنویس
اینستاگرام در حال آزمایش قابلیتی هست که به کاربران امکان ذخیره کردن استوریها به صورت پیشنویس (Draft) را فراهم میکند. بنابراین کاربران میتوانند استوریهای خودشان را با متن، استیکرها و افکتها به صورت پیشنویس ذخیره کرده و هر وقت زمان انتشار رسید، آن را منتشر کنند.
مدیرعامل اینستاگرام گفته است این قابلیت به زودی عرضه خواهد شد.
#تراس 🔸 همراه شو
در یک فیلم داستانی، همراهی به شکل پشتیبانی یک قطعۀ موسیقی از بازی دراماتیک ظاهر میشود؛ مثل وقتی که یک موسیقیِ پسزمینهای گفتوگوی بین بازیگران را همراهی میکند. این مثالها نشان میدهند که همراهیکردن با دیگری مستلزم پشتیبانیکردن از او به شکلی است که تلاش و کوشش خودش افزوده و تقویت شود. همراهی نیز مثل همبستگی مستلزم این است که یکی با دیگری متحد شود. اما در عین حال برخلاف همبستگی که معمولاً هدفش اصلاح خطاها یا برآوردن نیازهاست، غرض از همراهی این است که کوشش دیگری را به رسمیت شناخته، ارج نهاده و با آن همراه شویم؛ این همراهی برای این نیست که به دیگری کمک کنیم تا به هدفی دست پیدا کند که به تنهایی نمیتواند به آن برسد، بلکه برای این است که کوشش دیگری را غنا بخشیده و ارزش آن را آشکار کنیم. این تفاوت در تأکید مهم است.
#نیکولانس_جونز
در یک فیلم داستانی، همراهی به شکل پشتیبانی یک قطعۀ موسیقی از بازی دراماتیک ظاهر میشود؛ مثل وقتی که یک موسیقیِ پسزمینهای گفتوگوی بین بازیگران را همراهی میکند. این مثالها نشان میدهند که همراهیکردن با دیگری مستلزم پشتیبانیکردن از او به شکلی است که تلاش و کوشش خودش افزوده و تقویت شود. همراهی نیز مثل همبستگی مستلزم این است که یکی با دیگری متحد شود. اما در عین حال برخلاف همبستگی که معمولاً هدفش اصلاح خطاها یا برآوردن نیازهاست، غرض از همراهی این است که کوشش دیگری را به رسمیت شناخته، ارج نهاده و با آن همراه شویم؛ این همراهی برای این نیست که به دیگری کمک کنیم تا به هدفی دست پیدا کند که به تنهایی نمیتواند به آن برسد، بلکه برای این است که کوشش دیگری را غنا بخشیده و ارزش آن را آشکار کنیم. این تفاوت در تأکید مهم است.
#نیکولانس_جونز
#کرونا 🔸 مراقب باشیم
#کیانوش_عیاری، کارگردان سینما و تلویزیون و #باران_کوثری بازیگر سینما و تلویزیون به به کرونا مبتلا شدهاند
#کیانوش_عیاری، کارگردان سینما و تلویزیون و #باران_کوثری بازیگر سینما و تلویزیون به به کرونا مبتلا شدهاند
🔸شفافسازی فیلترینگ
▫️#امیر_ناظمی
#فیلترینگ مسالهای پیچیده و بغرنج است؛ و مثل هر مساله پیچیده دیگری پر است از موضعگیریها. فیلترینگ اما میتواند ابزار خوبی برای سیاستورزان باشد. سیاستورزانی که مایلند از یک مساله پیچیده و بغرنج ابزاری سیاسی بسازند تا با آن به تسویه حساب سیاسی بپردازند.
برای مقابله با #پوپولیسم تنها ابزار آگاهی است. به همین دلیل هم لازم است به واقعیت پدیده فیلترینگ در ایران نگاه شود. یکی از ابزارهای این روزها "پوپولیسم مطالبهگری" است؛ یعنی جایی که مطالبهگری از فرد غیرمسوول یا موضوعی غیرواقعی، تبدیل به ابزار پوپولیسم میشود. به همین دلیل ضرورت دارد تا مشخص شود که فرآیند فیلترینگ چگونه روی میدهد؟ یعنی دستور فیلترینگ را چه کسی یا کسانی میتوانند صادر کنند و فرآیند چگونه اعمال میشود.
▫️دستور فیلترینگ
قبل از هر چیز باید مشخص شود که یک #اپ یا #سایت چگونه در ایران محدودسازی میشود؛ یعنی چه کسی یا سازمانی میتواند دستور فیلترینگ یا اختلال دهند.
بر اساس قوانین و مقررات فعلی مرجع اصلی فیلترینگ در ایران "کارگروه تعیین مصادیق" است. کارگروهی که دبیرخانه آن در قوه قضائیه و در دادستانی است. کافی است به سایت internet.ir مراجعه کنید تا در آن نیز اطلاعات لازم را به دست آورید. این کمیته دارای اعضائی از دولت، مجلس، قوه قضائیه و نهادهای دیگر است. ۱۲ عضو دارد که نیمی از آنها مربوط به وزارتخانهها و نهادهای دولتی است و نیمی دیگر از سایر نهادهای حاکمیتی هستند.
اما واقعیت آن است که اساسا در این کارگروه فیلترینگ سایتها به صورت تکتک مورد رایگیری قرار نمیگیرند. بر اساس یک مصوبه یا بهتر بگوییم یک توافق در سال ۹۰ راههای میانبری برای فیلترینگ ایجاد شده است که بر اساس ۵ عضو (که ۳ مورد از خارج از دولت و ۲ مورد از طرف دولت است) با تطبیق مصادیق کلی به سایتها، برای فیلترینگ راه سادهتر و میانبری دارند. نکته مهم آن است که #وزارت_ارتباطات تنها یک رای از آن ۱۲ رای را دارد.
اما در کنار این مرجع کلیدی برای فیلترینگ مسیرهای دیگری نیز وجود دارد که این مسیرها اغلب برای موضوعات بسیار کلان سابقه استفاده دارند. یکی از مراجعی که میتواند در خصوص موضوعات کلان تصمیمگیری نماید "شورای عالی امنیت ملی" است. هرچند در این دولت مصوبهای مبنی بر فیلترینگ توسط این شورا صادر نشده است.
در کنار این دو مسیر، "شورای عالی فضای مجازی" این قدرت قانونی را برای فیلترینگ برخودار است. این شورا نیز شورایی فراقوهای و اعضاء آن از هر ۳ قوه و نیروهای مسلح و افراد حقیقی است. تعداد اعضاء دولت در این شورا کمتر از نصف است.
اما یکی از راههای شایع دیگر "حکم قضایی" دادگاه است. این مسیر البته تنها مربوط به ایران نیست و در همه کشورها حکم دادگاه میتواند محدودسازی را اعمال کند؛ البته بنا به شرایطی که بسیار مهم است. از جمله آنکه آیا شکایت یک فرد میتواند منجر به محدودیت دسترسی عامه مردم شود یا نه؟. از آنجایی که بنا بر قوانین کشور حکم دادگاه نیز لازمالاجراست، این حکم میتواند برای اجرا به مجریان ابلاغ شود. نمونه قابل توجه آن حکم فیلترینگ تلگرام بر اساس "حکم قضایی" بوده است که نهایتا همواره نیز مورد این پرسش قرار دارد که آیا این حکم از وجاهت قانونی لازم برخوردار بوده است یا نه؟
در میان راههای فوق نه تنها وزارت ارتباطات چیزی بیش از یک رای در شوراهایی با بیش از ۱۲ عضو را ندارد، بلکه در خصوص رای دادگاه اساسا هیچ رایی ندارد. به این ترتیب ارتباط دادن فیلترینگ به وزارت ارتباطات تنها یک بازی رسانهای از سوی کسانی است که قدرت واقعی در فیلترینگ و مسدودسازی را دارند.
▫️اجرای فیلترینگ
یکی دیگر از اطلاعات نادرست اما گسترده در میان #افکار_عمومی اجرای فیلترینگ توسط وزارت ارتباطات است. تصور عامیانه اعمال فیلترینگ به صورت متمرکز توسط وزارت ارتباطات است.
اما واقعیت آن است که اجرای فیلترینگ به صورت توزیعیافته در دست اپراتورها و شرکتهای مخابراتی ارائهدهنده #خدمات_اینترنتی است. به عبارت دیگر مسوولیت اجرای فیلترینگ بر عهده شرکتهای مخابراتی و از طریق تجهیزات آنان است.
به این ترتیب است که ابتدا حکم صادرشده از طریق مراجع فوق (خارج از وزارت ارتباطات) به این شرکتها (خارج از وزارت ارتباطات) ابلاغ شده، سپس آنها موظف به پیادهسازی سیاست هستند.
تاسفبارتر اقدام اخیر اپراتورهای #موبایل در ایجاد اختلال در خصوص #کلابهاوس بوده است. امری که حتی فرآیندهای ذکر شده در بخش پیشین را طی نکرده است و به صورت خودسرانه توسط برخی تصمیم گرفته شده و توسط اپراتورهایی نیز اعمال شده است.
▫️چرا به وزارت ارتباطات حمله میشود؟
وزارت ارتباطات بهترین قربانی برای حمله افکار عمومی به مساله فیلترینگ است. به دلایل زیر:
۱- فرار از مسوولیتپذیری: برخی از روشهای فیلترینگ مورد اشاره ساختاری شورایی با قابلیت رایگیری دارند.
▫️#امیر_ناظمی
#فیلترینگ مسالهای پیچیده و بغرنج است؛ و مثل هر مساله پیچیده دیگری پر است از موضعگیریها. فیلترینگ اما میتواند ابزار خوبی برای سیاستورزان باشد. سیاستورزانی که مایلند از یک مساله پیچیده و بغرنج ابزاری سیاسی بسازند تا با آن به تسویه حساب سیاسی بپردازند.
برای مقابله با #پوپولیسم تنها ابزار آگاهی است. به همین دلیل هم لازم است به واقعیت پدیده فیلترینگ در ایران نگاه شود. یکی از ابزارهای این روزها "پوپولیسم مطالبهگری" است؛ یعنی جایی که مطالبهگری از فرد غیرمسوول یا موضوعی غیرواقعی، تبدیل به ابزار پوپولیسم میشود. به همین دلیل ضرورت دارد تا مشخص شود که فرآیند فیلترینگ چگونه روی میدهد؟ یعنی دستور فیلترینگ را چه کسی یا کسانی میتوانند صادر کنند و فرآیند چگونه اعمال میشود.
▫️دستور فیلترینگ
قبل از هر چیز باید مشخص شود که یک #اپ یا #سایت چگونه در ایران محدودسازی میشود؛ یعنی چه کسی یا سازمانی میتواند دستور فیلترینگ یا اختلال دهند.
بر اساس قوانین و مقررات فعلی مرجع اصلی فیلترینگ در ایران "کارگروه تعیین مصادیق" است. کارگروهی که دبیرخانه آن در قوه قضائیه و در دادستانی است. کافی است به سایت internet.ir مراجعه کنید تا در آن نیز اطلاعات لازم را به دست آورید. این کمیته دارای اعضائی از دولت، مجلس، قوه قضائیه و نهادهای دیگر است. ۱۲ عضو دارد که نیمی از آنها مربوط به وزارتخانهها و نهادهای دولتی است و نیمی دیگر از سایر نهادهای حاکمیتی هستند.
اما واقعیت آن است که اساسا در این کارگروه فیلترینگ سایتها به صورت تکتک مورد رایگیری قرار نمیگیرند. بر اساس یک مصوبه یا بهتر بگوییم یک توافق در سال ۹۰ راههای میانبری برای فیلترینگ ایجاد شده است که بر اساس ۵ عضو (که ۳ مورد از خارج از دولت و ۲ مورد از طرف دولت است) با تطبیق مصادیق کلی به سایتها، برای فیلترینگ راه سادهتر و میانبری دارند. نکته مهم آن است که #وزارت_ارتباطات تنها یک رای از آن ۱۲ رای را دارد.
اما در کنار این مرجع کلیدی برای فیلترینگ مسیرهای دیگری نیز وجود دارد که این مسیرها اغلب برای موضوعات بسیار کلان سابقه استفاده دارند. یکی از مراجعی که میتواند در خصوص موضوعات کلان تصمیمگیری نماید "شورای عالی امنیت ملی" است. هرچند در این دولت مصوبهای مبنی بر فیلترینگ توسط این شورا صادر نشده است.
در کنار این دو مسیر، "شورای عالی فضای مجازی" این قدرت قانونی را برای فیلترینگ برخودار است. این شورا نیز شورایی فراقوهای و اعضاء آن از هر ۳ قوه و نیروهای مسلح و افراد حقیقی است. تعداد اعضاء دولت در این شورا کمتر از نصف است.
اما یکی از راههای شایع دیگر "حکم قضایی" دادگاه است. این مسیر البته تنها مربوط به ایران نیست و در همه کشورها حکم دادگاه میتواند محدودسازی را اعمال کند؛ البته بنا به شرایطی که بسیار مهم است. از جمله آنکه آیا شکایت یک فرد میتواند منجر به محدودیت دسترسی عامه مردم شود یا نه؟. از آنجایی که بنا بر قوانین کشور حکم دادگاه نیز لازمالاجراست، این حکم میتواند برای اجرا به مجریان ابلاغ شود. نمونه قابل توجه آن حکم فیلترینگ تلگرام بر اساس "حکم قضایی" بوده است که نهایتا همواره نیز مورد این پرسش قرار دارد که آیا این حکم از وجاهت قانونی لازم برخوردار بوده است یا نه؟
در میان راههای فوق نه تنها وزارت ارتباطات چیزی بیش از یک رای در شوراهایی با بیش از ۱۲ عضو را ندارد، بلکه در خصوص رای دادگاه اساسا هیچ رایی ندارد. به این ترتیب ارتباط دادن فیلترینگ به وزارت ارتباطات تنها یک بازی رسانهای از سوی کسانی است که قدرت واقعی در فیلترینگ و مسدودسازی را دارند.
▫️اجرای فیلترینگ
یکی دیگر از اطلاعات نادرست اما گسترده در میان #افکار_عمومی اجرای فیلترینگ توسط وزارت ارتباطات است. تصور عامیانه اعمال فیلترینگ به صورت متمرکز توسط وزارت ارتباطات است.
اما واقعیت آن است که اجرای فیلترینگ به صورت توزیعیافته در دست اپراتورها و شرکتهای مخابراتی ارائهدهنده #خدمات_اینترنتی است. به عبارت دیگر مسوولیت اجرای فیلترینگ بر عهده شرکتهای مخابراتی و از طریق تجهیزات آنان است.
به این ترتیب است که ابتدا حکم صادرشده از طریق مراجع فوق (خارج از وزارت ارتباطات) به این شرکتها (خارج از وزارت ارتباطات) ابلاغ شده، سپس آنها موظف به پیادهسازی سیاست هستند.
تاسفبارتر اقدام اخیر اپراتورهای #موبایل در ایجاد اختلال در خصوص #کلابهاوس بوده است. امری که حتی فرآیندهای ذکر شده در بخش پیشین را طی نکرده است و به صورت خودسرانه توسط برخی تصمیم گرفته شده و توسط اپراتورهایی نیز اعمال شده است.
▫️چرا به وزارت ارتباطات حمله میشود؟
وزارت ارتباطات بهترین قربانی برای حمله افکار عمومی به مساله فیلترینگ است. به دلایل زیر:
۱- فرار از مسوولیتپذیری: برخی از روشهای فیلترینگ مورد اشاره ساختاری شورایی با قابلیت رایگیری دارند.
شفافیت رای اعضاء میتواند مشخص کند که کدام نهادها با چه دلایلی مخالف یا با چه دلایلی موافق فیلترینگ است. فقدان شفافیت در رایگیری این فرصت را به دنبالکنندگان پوپولیسم مطالبهگری میدهد تا با شانه خالی کردن از مسوولیت خود، وزارت ارتباطات را در تقابل با افکار عمومی قرار دهند.
۲- دوگانهسازی بر بدیهیات: دوگانهسازی فیلترینگ-آزادسازی کامل یک دوگانهسازی جعلی است. بدیهی است که فیلترینگ سایتهایی مانند کلاهبرداری مالی (#فیشینگ) یا سوءاسفاده از کودکان یا ترویج خشونت و تروریسم یا فروش مواد مخدر یا .. توسط همه بازیگران و تقریبا در تمام کشورهای جهان حمایت میشود؛ بگذارید این موارد را «فیلترینگ وفاقی» بنامم.
در حقیقت زمانی که با فیلترینگ مخالفت میشود، با فیلترینگ وفاقی مخالفت نمیشود؛ بلکه مخالفت با فیلترینگ مواردی است که وفاقی نیست و #آزادی_کاربران را محدود میکند. این دوگانهسازان دوست دارند تا نشان دهند که گروهی به قول آنان غربزده، تمایل به آزادسازی فیشینگ یا سوءاستفاده از کودکان یا سایر موارد فیلترینگ وفاقی دارند.
۳- ایجاد هزینه سیاسی: در کنار دو مورد فوق، ایجاد هزینه سیاسی برای وزارت ارتباطات یکی دیگر از اهدافی است که فیلترینگ را به وزارت ارتباطات نسبت دهند. زمانی که برخی تمایل به اعمال فیلترینگ بدون پرداخت هزینههای سیاسی آن دارند؛ بر این دروغ دامن میزنند که فیلترینگ توسط وزارت ارتباطات انجام میشود.
۴- جلوگیری از شفافیت در اظهارنظر: وقتی تصمیمی توسط نهادی خارج از اختیار هر فردی گرفته میشود؛ آن فرد حق دارد تا موافقت یا مخالفت خود را اعلام نماید. این حق بیان مخالفت یا موافقت، اصلیترین سازوکار دادن بازخورد و تصحیح و بهبود کارآیی هر سیستمی است.
حالا فرض کنید فیلترینگی روی داده باشد و وزارت ارتباطات بنا به دلایل کارشناسی خود باور دارد این تصمیم دارای پیامدهای نامناسب است. کافی است وزارت ارتباطات بخواهد آن دلایل کارشناسی را برای درسآموزی و ایجاد سازوکارهای ارتقاء تصمیمگیری منتشر نماید. به این ترتیب این دلایل کارشناسی در سایه یک بازی سیاسی نه تنها شنیده نمیشود؛ بلکه در افکار عمومی به عنوان یک عوامفریبی یا یک شوخی زشت تعبیر میشود.
در حقیقت در چنین فضایی این امر القاء میشود که وزارت ارتباطات از یک سو فیلترینگ را انجام داده است و از سوی دیگر برای فریب افکار عمومی مشغول مخالفت است. این رفتار نه تنها وزارت ارتباطات را آماج حمله قرار میدهد، در بلندمدت سرمایه اجتماعی و سازوکاریهای تصمیمگیری بهینه را هدف قرار میدهند.
در حقیقت به همین دلیل ارزیابی صحیح از سیاستهای پیشین فیلترینگ امکانناپذیر میشود؛ و وقتی ارزیابی امکانناپذیر باشد یعنی تصحیح، بهبود و ارتقاء امکانناپذیر خواهد بود.
۵- جلوگیری از نقش وکیلمدافع مردم بودن: اگرچه رای وزارت ارتباطات یکی از ۱۲ است؛ اما به دلیل داشتن دانش فنی بر این حوزه تاثیری بیش از عدد رای خود دارد. این همان نقشی است باعث شد ما از ابتدا خود را وکیلمدافع استارتآپها و متخصصان در ساختار حکمرانی بدانیم. با اعتبارزدایی از وزارت ارتباطات در حقیقت از این نقش نیز جلوگیری میشود.
۲- دوگانهسازی بر بدیهیات: دوگانهسازی فیلترینگ-آزادسازی کامل یک دوگانهسازی جعلی است. بدیهی است که فیلترینگ سایتهایی مانند کلاهبرداری مالی (#فیشینگ) یا سوءاسفاده از کودکان یا ترویج خشونت و تروریسم یا فروش مواد مخدر یا .. توسط همه بازیگران و تقریبا در تمام کشورهای جهان حمایت میشود؛ بگذارید این موارد را «فیلترینگ وفاقی» بنامم.
در حقیقت زمانی که با فیلترینگ مخالفت میشود، با فیلترینگ وفاقی مخالفت نمیشود؛ بلکه مخالفت با فیلترینگ مواردی است که وفاقی نیست و #آزادی_کاربران را محدود میکند. این دوگانهسازان دوست دارند تا نشان دهند که گروهی به قول آنان غربزده، تمایل به آزادسازی فیشینگ یا سوءاستفاده از کودکان یا سایر موارد فیلترینگ وفاقی دارند.
۳- ایجاد هزینه سیاسی: در کنار دو مورد فوق، ایجاد هزینه سیاسی برای وزارت ارتباطات یکی دیگر از اهدافی است که فیلترینگ را به وزارت ارتباطات نسبت دهند. زمانی که برخی تمایل به اعمال فیلترینگ بدون پرداخت هزینههای سیاسی آن دارند؛ بر این دروغ دامن میزنند که فیلترینگ توسط وزارت ارتباطات انجام میشود.
۴- جلوگیری از شفافیت در اظهارنظر: وقتی تصمیمی توسط نهادی خارج از اختیار هر فردی گرفته میشود؛ آن فرد حق دارد تا موافقت یا مخالفت خود را اعلام نماید. این حق بیان مخالفت یا موافقت، اصلیترین سازوکار دادن بازخورد و تصحیح و بهبود کارآیی هر سیستمی است.
حالا فرض کنید فیلترینگی روی داده باشد و وزارت ارتباطات بنا به دلایل کارشناسی خود باور دارد این تصمیم دارای پیامدهای نامناسب است. کافی است وزارت ارتباطات بخواهد آن دلایل کارشناسی را برای درسآموزی و ایجاد سازوکارهای ارتقاء تصمیمگیری منتشر نماید. به این ترتیب این دلایل کارشناسی در سایه یک بازی سیاسی نه تنها شنیده نمیشود؛ بلکه در افکار عمومی به عنوان یک عوامفریبی یا یک شوخی زشت تعبیر میشود.
در حقیقت در چنین فضایی این امر القاء میشود که وزارت ارتباطات از یک سو فیلترینگ را انجام داده است و از سوی دیگر برای فریب افکار عمومی مشغول مخالفت است. این رفتار نه تنها وزارت ارتباطات را آماج حمله قرار میدهد، در بلندمدت سرمایه اجتماعی و سازوکاریهای تصمیمگیری بهینه را هدف قرار میدهند.
در حقیقت به همین دلیل ارزیابی صحیح از سیاستهای پیشین فیلترینگ امکانناپذیر میشود؛ و وقتی ارزیابی امکانناپذیر باشد یعنی تصحیح، بهبود و ارتقاء امکانناپذیر خواهد بود.
۵- جلوگیری از نقش وکیلمدافع مردم بودن: اگرچه رای وزارت ارتباطات یکی از ۱۲ است؛ اما به دلیل داشتن دانش فنی بر این حوزه تاثیری بیش از عدد رای خود دارد. این همان نقشی است باعث شد ما از ابتدا خود را وکیلمدافع استارتآپها و متخصصان در ساختار حکمرانی بدانیم. با اعتبارزدایی از وزارت ارتباطات در حقیقت از این نقش نیز جلوگیری میشود.
🔸این بهار، وجداندرد دارد!
▫️#فریدون_صدیقی استاد روزنامهنگاری
میدانم حال این روزهای بهار، پاییز است وقتی شهر و روستا در قرق کروناست حتی حال پاکبانان خوزستان هم پاییز است!
آنان به خاطر خاکبازی زیاد و خستگی، واکسنهای خود را با هزاران خواهش تقدیم مسئولان زحمتکش کردند و گفتند سر و جان ما فدای سلامتی شما!
آیا ما داریم در جستوجوی زندگی، خود را گم میکنیم ؟ساری پیش از پریدن گفت هر که هستیم و هرجا هستیم باید دلبسته زندهبودن، زندگیکردن و عشق باشیم.
https://tinyurl.com/yvmjcwn3
▫️#فریدون_صدیقی استاد روزنامهنگاری
میدانم حال این روزهای بهار، پاییز است وقتی شهر و روستا در قرق کروناست حتی حال پاکبانان خوزستان هم پاییز است!
آنان به خاطر خاکبازی زیاد و خستگی، واکسنهای خود را با هزاران خواهش تقدیم مسئولان زحمتکش کردند و گفتند سر و جان ما فدای سلامتی شما!
آیا ما داریم در جستوجوی زندگی، خود را گم میکنیم ؟ساری پیش از پریدن گفت هر که هستیم و هرجا هستیم باید دلبسته زندهبودن، زندگیکردن و عشق باشیم.
https://tinyurl.com/yvmjcwn3
#تبلیغات 🔸 نقش عنوان خوب
یک عنوان خوب، میتواند تا ۱۹ برابر نتایج بهتری برای #تبلیغ به ارمغان آورد.
#جان_کیپلز
یک عنوان خوب، میتواند تا ۱۹ برابر نتایج بهتری برای #تبلیغ به ارمغان آورد.
#جان_کیپلز
#یاد #دوستان🔸حسین قندی
حسین قندی روزنامهنگار و مدرس برجسته روزنامهنگاری عصر پنجشنبه سوم اردیبهشت ٩٤ در ۶۳ سالگی در بیمارستان غیاثی تهران به دیار باقی شتافت.
#سیدفرید_قاسمی، #فریدون_صدیقی، #یونس_شکرخواه، #علیاکبر_قاضی_زاده در کنار #حسین_قندی؛ سالها پیش در نشریه کتاب هفته
حسین قندی روزنامهنگار و مدرس برجسته روزنامهنگاری عصر پنجشنبه سوم اردیبهشت ٩٤ در ۶۳ سالگی در بیمارستان غیاثی تهران به دیار باقی شتافت.
#سیدفرید_قاسمی، #فریدون_صدیقی، #یونس_شکرخواه، #علیاکبر_قاضی_زاده در کنار #حسین_قندی؛ سالها پیش در نشریه کتاب هفته
#دوستان #حسین_قندی #روزنامهنگاری
🔸زخم گشوده؛ به یاد حسین قندی
▫️#یونس_شکرخواه
سلام حسین نازنین؛ داغت داغ داغ بر دل نشسته است و میسوزاند.
یادت هست زدی زیر آواز وقتی با فریدون، مهدی، حسن، مجید و احمد، آمده بودیم کنارت در اتاقت. تو به تلخی ما را از یاد برده بودی، انگار صورتهایمان را چسبانده بودی به دیوارهای آخرین راهرو حومه خاطرهها، فقط میخندیدی. یادت هست ما گریه کردیم و تو قطع نکردی.
ما روزهای مشترک فراونی داشتیم؛ ما همان نسلی بودیم که بچههای مرکز مطالعات و تحقیقات رسانهها مدال بیمدالی دایناسورها را برای نخستین بار بر سینهمان زدند و چه تلخ بود واگویه و ریشهکاوی اکبر قاضیزاده از آن اتفاق...
تو همیشه با لبخند میآمدی؛ صدافسوس که هیچ واکنشی نداشتی تا تلخی فنجان حرفهای اکبر را از لبان احساسمان پاک کنی.
چند سال پیش در روزنامه شرق برایت یادداشتی نوشتم و گفتم خاطرات؛ حلقههایی پر پیچ و خم هستند و من سالهاست که نشانهگذاری نمیکنم. نوشتم هر آدمی همان چیزهایی هست که به یاد میآورد، اما گاه حاضری همه جانت را بدهی تا فقط یک خاطره را فراموش کنی. دوباره باید انگار بپرسم چرا فراموشمان کردی عزیز؟
تو حتما حالا جای بهتری هستی و حتما حالا به یاد میآوری همه لحظاتی را که با هم بودیم؛ اما قبول کن زود رفتی و بد جوری نقطه گذاشتی بر تحریریههای سربی تا دیجیتال، بر ۳۰سال رفاقت. چطور دلت آمد رفیق؟
حسین نازنین، دلتنگتر از دل تنگی همه واژههایم، بیطاقت و به حیرانی که چگونه توانستی، چگونه؟ من دلم میسوزد برای همه جزوههایی که دانشجویانت را میگریاند؛ برای همه لبخندهایی که ریختند کف کلاس، برای همه گچهای تخته سیاهها و برای ماژیکهای تخته سفیدها از آبی تا قرمز و سیاه. دلم میسوزد برای تخیل در روزنامهنگاری، برای کت بلیزر سرمهای تو، برای شلوارهای خاکستریات، برای شبهای داوریهای جشنوارهها، برای فنجانها و سیگارها... برای زنگهای تلفنهای با نام و بینامی که حالا فقط و فقط برای تو به من زده میشود و من جواب نمیدهم، دلم نمیخواهد این لحظات را با هیچکس سهیم شوم.
تیتر من، زخم گشوده است بر لید گلولهای تو. نخند! خط نزن! هنوز فرصت داریم، تا ۹صبح شنبه پنجم اردیبهشت۱۳۹۴ صبر کن، یکبار طاقت بیار. قرار است دایناسورها برای آخرین بار با طبلهای مرگ برای لبخندهای تو گریه کنند. ما بلدیم برای غمها هم جشن تولد بگیریم.
▫️اردیبهشت ۱۳۹۴
🔸زخم گشوده؛ به یاد حسین قندی
▫️#یونس_شکرخواه
سلام حسین نازنین؛ داغت داغ داغ بر دل نشسته است و میسوزاند.
یادت هست زدی زیر آواز وقتی با فریدون، مهدی، حسن، مجید و احمد، آمده بودیم کنارت در اتاقت. تو به تلخی ما را از یاد برده بودی، انگار صورتهایمان را چسبانده بودی به دیوارهای آخرین راهرو حومه خاطرهها، فقط میخندیدی. یادت هست ما گریه کردیم و تو قطع نکردی.
ما روزهای مشترک فراونی داشتیم؛ ما همان نسلی بودیم که بچههای مرکز مطالعات و تحقیقات رسانهها مدال بیمدالی دایناسورها را برای نخستین بار بر سینهمان زدند و چه تلخ بود واگویه و ریشهکاوی اکبر قاضیزاده از آن اتفاق...
تو همیشه با لبخند میآمدی؛ صدافسوس که هیچ واکنشی نداشتی تا تلخی فنجان حرفهای اکبر را از لبان احساسمان پاک کنی.
چند سال پیش در روزنامه شرق برایت یادداشتی نوشتم و گفتم خاطرات؛ حلقههایی پر پیچ و خم هستند و من سالهاست که نشانهگذاری نمیکنم. نوشتم هر آدمی همان چیزهایی هست که به یاد میآورد، اما گاه حاضری همه جانت را بدهی تا فقط یک خاطره را فراموش کنی. دوباره باید انگار بپرسم چرا فراموشمان کردی عزیز؟
تو حتما حالا جای بهتری هستی و حتما حالا به یاد میآوری همه لحظاتی را که با هم بودیم؛ اما قبول کن زود رفتی و بد جوری نقطه گذاشتی بر تحریریههای سربی تا دیجیتال، بر ۳۰سال رفاقت. چطور دلت آمد رفیق؟
حسین نازنین، دلتنگتر از دل تنگی همه واژههایم، بیطاقت و به حیرانی که چگونه توانستی، چگونه؟ من دلم میسوزد برای همه جزوههایی که دانشجویانت را میگریاند؛ برای همه لبخندهایی که ریختند کف کلاس، برای همه گچهای تخته سیاهها و برای ماژیکهای تخته سفیدها از آبی تا قرمز و سیاه. دلم میسوزد برای تخیل در روزنامهنگاری، برای کت بلیزر سرمهای تو، برای شلوارهای خاکستریات، برای شبهای داوریهای جشنوارهها، برای فنجانها و سیگارها... برای زنگهای تلفنهای با نام و بینامی که حالا فقط و فقط برای تو به من زده میشود و من جواب نمیدهم، دلم نمیخواهد این لحظات را با هیچکس سهیم شوم.
تیتر من، زخم گشوده است بر لید گلولهای تو. نخند! خط نزن! هنوز فرصت داریم، تا ۹صبح شنبه پنجم اردیبهشت۱۳۹۴ صبر کن، یکبار طاقت بیار. قرار است دایناسورها برای آخرین بار با طبلهای مرگ برای لبخندهای تو گریه کنند. ما بلدیم برای غمها هم جشن تولد بگیریم.
▫️اردیبهشت ۱۳۹۴