#کرونا 🔸 هوش مصنوعی و پیامدها
جدیترین تهدید کار از راه دور، خطراتی هستند که بر سلامت روان کارکنان تأثیر میگذارند و غالباً عواقب آن متوجه سلامت جسمی نیز میشود. بنابراین در این فرایند سازش زندگی خصوصی و شغلی، تنش در گروهها نیز افزایش یافته است. این نتیجه مستقیم عدم ارتباط بین مردمی است. در واقع، ارتباطات با استفاده از مانیتور و رایانه، به بروز درگیریها کمک میکند. برای نمونه، در سپتامبر سال ٢٠٢٠، پژوهشی توسط شرکت سیندِکس در رابطه با ٧٠٠ کارگر صورت گرفت و نتایج نشان میداد که بحران و کار از راه دور موجب تشدید خطرات روانی-اجتماعی در تجارت آنها شده است. همه اینها را میشود در یک عبارت خلاصه کرد، کار تنها به معنای داشتن یک شغل برای کسب درآمد نیست، بلکه محلی برای اجتماعی شدن مردم است که در آنها میتوانند با یکدیگر ملاقات و گفتوگو کنند. بنابراین اگرچه هوش مصنوعی در شرایط خاصی مانند بروز همهگیریهای جدید میتواند به انعطافپذیری یا انطباق اقتصاد کمک کند، اما مطمئناً نمیتواند در این زمینه به عنوان یک نوشدارو مطرح شود.
#ژاک_ساپیر استاد اقتصاد در دانشکده عالی علوم اجتماعی پاریس و دانشگاه دولتی لومونوسف روسیه
جدیترین تهدید کار از راه دور، خطراتی هستند که بر سلامت روان کارکنان تأثیر میگذارند و غالباً عواقب آن متوجه سلامت جسمی نیز میشود. بنابراین در این فرایند سازش زندگی خصوصی و شغلی، تنش در گروهها نیز افزایش یافته است. این نتیجه مستقیم عدم ارتباط بین مردمی است. در واقع، ارتباطات با استفاده از مانیتور و رایانه، به بروز درگیریها کمک میکند. برای نمونه، در سپتامبر سال ٢٠٢٠، پژوهشی توسط شرکت سیندِکس در رابطه با ٧٠٠ کارگر صورت گرفت و نتایج نشان میداد که بحران و کار از راه دور موجب تشدید خطرات روانی-اجتماعی در تجارت آنها شده است. همه اینها را میشود در یک عبارت خلاصه کرد، کار تنها به معنای داشتن یک شغل برای کسب درآمد نیست، بلکه محلی برای اجتماعی شدن مردم است که در آنها میتوانند با یکدیگر ملاقات و گفتوگو کنند. بنابراین اگرچه هوش مصنوعی در شرایط خاصی مانند بروز همهگیریهای جدید میتواند به انعطافپذیری یا انطباق اقتصاد کمک کند، اما مطمئناً نمیتواند در این زمینه به عنوان یک نوشدارو مطرح شود.
#ژاک_ساپیر استاد اقتصاد در دانشکده عالی علوم اجتماعی پاریس و دانشگاه دولتی لومونوسف روسیه
#زوم #چهره
🔸ژاک دریدا | Jacques Derrida
ترجمه: #یونس_شکرخواه
#ژاک_دریدا فیلسوف و نظریهپرداز ادبی فرانسوی (۱۹۳۰ - ۲۰۰۴) به عنوان بنیانگذار و سرمنشأ جنبش #شالودهشکنی یا #ساختارزدایی (deconstruction) شناخته میشود.
شالودهشکنی نوعی #تحلیل_متن است که در آن شالوده #متن شکسته میشود تا تضادها، نقاط ضعف و ابهامات آن به نمایش در آید. دریدا با پیروی از #نیچه معتقد است انسان نمیتواند واقعیت را بیرون از #بازنمود (representation) ببنید. کارهای او که از اواسط دهه 1960 نفوذ و تأثیر گستردهای یافت، اساس نشریه پستمدرنیسم یا فرانوگرایی را تشکیل میدهد. نظریات او در آمریکا الهامبخش جنبشی شالودهشکنانه شد که در زمینه مطالعات ادبی و تاریخ بسیار تأثیر گذار بود.
نظریههای دریدا مناظره و بحثهای علمی حادی را دامن زده است. شالودهشکنی برای برخی از مفسران به معنی قطع پیوند دعاوی سرکوبگر مبتنی بر حقیقت در دوره گفتمان مدرنیسم است. از سوی دیگر، منتقدان دریدا که معروفترین آنها یورگن هابرماس بود، شالودهشکنی را مورد حمله قرار داده و از آن به عنوان تفکری ضدخردگرایی یاد کردهاند. وی معتقد است شالودهشکنی، خرد انتقادی را نادیده میگیرد.
دریدا مدیر بخش مطالعات علوم اجتماعی در مدرسة Ecole des Hautes پاریس و استاد مدعو دانشگاههای اروپا و آمریکا بود.
▫️نویسنده: SARA GWENLLIAN JONES
🔸ژاک دریدا | Jacques Derrida
ترجمه: #یونس_شکرخواه
#ژاک_دریدا فیلسوف و نظریهپرداز ادبی فرانسوی (۱۹۳۰ - ۲۰۰۴) به عنوان بنیانگذار و سرمنشأ جنبش #شالودهشکنی یا #ساختارزدایی (deconstruction) شناخته میشود.
شالودهشکنی نوعی #تحلیل_متن است که در آن شالوده #متن شکسته میشود تا تضادها، نقاط ضعف و ابهامات آن به نمایش در آید. دریدا با پیروی از #نیچه معتقد است انسان نمیتواند واقعیت را بیرون از #بازنمود (representation) ببنید. کارهای او که از اواسط دهه 1960 نفوذ و تأثیر گستردهای یافت، اساس نشریه پستمدرنیسم یا فرانوگرایی را تشکیل میدهد. نظریات او در آمریکا الهامبخش جنبشی شالودهشکنانه شد که در زمینه مطالعات ادبی و تاریخ بسیار تأثیر گذار بود.
نظریههای دریدا مناظره و بحثهای علمی حادی را دامن زده است. شالودهشکنی برای برخی از مفسران به معنی قطع پیوند دعاوی سرکوبگر مبتنی بر حقیقت در دوره گفتمان مدرنیسم است. از سوی دیگر، منتقدان دریدا که معروفترین آنها یورگن هابرماس بود، شالودهشکنی را مورد حمله قرار داده و از آن به عنوان تفکری ضدخردگرایی یاد کردهاند. وی معتقد است شالودهشکنی، خرد انتقادی را نادیده میگیرد.
دریدا مدیر بخش مطالعات علوم اجتماعی در مدرسة Ecole des Hautes پاریس و استاد مدعو دانشگاههای اروپا و آمریکا بود.
▫️نویسنده: SARA GWENLLIAN JONES
#سینماویژن 🔸 تصویری شیک
در سینما چیزی بهعنوان واقعیت وجود ندارد. چیزی که در #سینما داریم، واکنش است و تنها اغراق. سینما تصویری شیک از چیزی است که وجود دارد، حداقل از دیدگاه شخصیتهای فیلم. منظور فیلم این است که ما بیشتر پیشامدها را از دید شخصیتها میبینیم.
#ژاک_اودیار(۱۹۵۲-) کارگردان فرانسوی و فرزند میشل اودیار.
در سینما چیزی بهعنوان واقعیت وجود ندارد. چیزی که در #سینما داریم، واکنش است و تنها اغراق. سینما تصویری شیک از چیزی است که وجود دارد، حداقل از دیدگاه شخصیتهای فیلم. منظور فیلم این است که ما بیشتر پیشامدها را از دید شخصیتها میبینیم.
#ژاک_اودیار(۱۹۵۲-) کارگردان فرانسوی و فرزند میشل اودیار.
#چهره #نظریه
🔸دریدا و نظریه تفاوت
▫️ترجمه #یونس_شکرخواه
نقش آثار #ژاک_دریدا در توسعه نظریههای مربوط به #تفاوت بسیار حیاتی است. دریدا عقیده دارد تفکر غرب بر اساس سلسله مراتب دورانگاری متضاد (binary oppositions) استوار شده است. از دیدگاه وی، تفاوتها بر مبنای مفاهیم اجتماعی ساخته میشوند؛ برای مثال، مرد نسبت به زن برتر است و همینطور سفید نسبت به سیاه.
دریدا در مخالفت با این دیدگاه، نظریه تفاوت را مطرح میکند. این نظریه راههایی را که سلسله مراتب زبانی فوق بر آنها استوار است، افشا میسازد. وی با قرائتی متفاوت از #زبانشناسی ساختارگرای #فردینان_دوسوسور، #معنی را تأثیر موقت نظامی از تفاوتها اعلام میکند که در آن هیچ مناسبات مثبتی شکل نگرفته است. از دید او زبان بازتاب آن معانیای نیست که از پیش در جهان واقعی وجود داشتهاند، بلکه پایگاهی برای تولید معناست. این وضعیت در قبال تمامی رویههای دلالتگر در سینما و تلویزیون صدق میکند.
زنجیره #دالها که معانی یا #مدلولها را میسازند همواره در معرض فرایندی به نام تفاوت (difference) قرار داد. این اصطلاح را که هم تفاوت (difference) و هم به تعویق انداختن (differal) معنی میدهد، دریدا ابداع کرده است. معنا از تفاوت بر میخیزد و همیشه به تعویق میافتد. هرگز نمیتوان به آن قطعیت داد و هیچ متنی معنی منحصر به فرد و یگانه ندارد.
دریدا عقاید خود را در مورد تفکر غرب در قالب نظریه #شالودهشکنی بسط و توسعه داد. شالودهشکنی بنا دارد تا برخی از نتیجهگیریهای مطلق در مورد معنی را افشا کند.
شالودهشکنی تا جایی که پای تحلیل در میان است، تضادهای سلسلهمراتبی حاکم بر معنی #متن را شناسایی میکند. معانی همواره بخشی از متون گستردهتر هستند که مخزن معانی و ارزشهای جامعهای مفروض را میسازند. ارتباط بین متنها به وسیلة مفاهیمی چون حلقههای ارتباطی (trace) و مکملها (supplement) برقرار میشود. این دو مفهوم نیز به تفاوت اشاره میکنند؛ چیزی که در واقع فرایند سازنده و ساختار دهنده به زبان است.
یکی از تأثیرات نظریه تفاوت دریدا این است که دیگر هیچ حقیقت منفردی را نمیتوان برای همه دورانها ثابت فرض کرد. حقیقت یک پدیده اجتماعی و اشکال مختلف آن بیانگر تمایلات و منافع گوناگون است. این منافع به طبقه، نژاد، جنس و جنسیت و پیامدهای آن مربوط میشود.
نویسنده: CHRIS WEEDON
🔸دریدا و نظریه تفاوت
▫️ترجمه #یونس_شکرخواه
نقش آثار #ژاک_دریدا در توسعه نظریههای مربوط به #تفاوت بسیار حیاتی است. دریدا عقیده دارد تفکر غرب بر اساس سلسله مراتب دورانگاری متضاد (binary oppositions) استوار شده است. از دیدگاه وی، تفاوتها بر مبنای مفاهیم اجتماعی ساخته میشوند؛ برای مثال، مرد نسبت به زن برتر است و همینطور سفید نسبت به سیاه.
دریدا در مخالفت با این دیدگاه، نظریه تفاوت را مطرح میکند. این نظریه راههایی را که سلسله مراتب زبانی فوق بر آنها استوار است، افشا میسازد. وی با قرائتی متفاوت از #زبانشناسی ساختارگرای #فردینان_دوسوسور، #معنی را تأثیر موقت نظامی از تفاوتها اعلام میکند که در آن هیچ مناسبات مثبتی شکل نگرفته است. از دید او زبان بازتاب آن معانیای نیست که از پیش در جهان واقعی وجود داشتهاند، بلکه پایگاهی برای تولید معناست. این وضعیت در قبال تمامی رویههای دلالتگر در سینما و تلویزیون صدق میکند.
زنجیره #دالها که معانی یا #مدلولها را میسازند همواره در معرض فرایندی به نام تفاوت (difference) قرار داد. این اصطلاح را که هم تفاوت (difference) و هم به تعویق انداختن (differal) معنی میدهد، دریدا ابداع کرده است. معنا از تفاوت بر میخیزد و همیشه به تعویق میافتد. هرگز نمیتوان به آن قطعیت داد و هیچ متنی معنی منحصر به فرد و یگانه ندارد.
دریدا عقاید خود را در مورد تفکر غرب در قالب نظریه #شالودهشکنی بسط و توسعه داد. شالودهشکنی بنا دارد تا برخی از نتیجهگیریهای مطلق در مورد معنی را افشا کند.
شالودهشکنی تا جایی که پای تحلیل در میان است، تضادهای سلسلهمراتبی حاکم بر معنی #متن را شناسایی میکند. معانی همواره بخشی از متون گستردهتر هستند که مخزن معانی و ارزشهای جامعهای مفروض را میسازند. ارتباط بین متنها به وسیلة مفاهیمی چون حلقههای ارتباطی (trace) و مکملها (supplement) برقرار میشود. این دو مفهوم نیز به تفاوت اشاره میکنند؛ چیزی که در واقع فرایند سازنده و ساختار دهنده به زبان است.
یکی از تأثیرات نظریه تفاوت دریدا این است که دیگر هیچ حقیقت منفردی را نمیتوان برای همه دورانها ثابت فرض کرد. حقیقت یک پدیده اجتماعی و اشکال مختلف آن بیانگر تمایلات و منافع گوناگون است. این منافع به طبقه، نژاد، جنس و جنسیت و پیامدهای آن مربوط میشود.
نویسنده: CHRIS WEEDON
#واژهها 🔸 شالودهشکنی
مشهورترین اصطلاح #ژاک_دریدا Déconstruction است که آن را در فارسی به واسازی، شالودهشکنی، بنفکنی و ساختگشایی ترجمه کردهاند. البته واژه ساختار در این اصطلاح نباید با اصطلاح فلسفی ساختار به معنی Structure در عبارتهای ساختارگرایی و پساساختارگرایی یکسان تصور شود. Déconstruction در زبانهای دیگر معمولاً ترجمه نشده و با همان املای فرانسوی به کار میرود که دریدا آن را به مفهوم از نو بنا نهادن (ویران کردن و در عین حال ساختن) به کار بردهاست.
دریدا در نامه به دوست ژاپنی خود پروفسور #ایزوتسو دربارهٔ ترجمهٔ Déconstruction به ژاپنی توضیح میدهد. دریدا میگوید Déconstruction نه یک کلمه است نه یک مفهوم؛ بنابراین در مورد استفادهٔ آن باید بسیار دقت کرد.
مشهورترین اصطلاح #ژاک_دریدا Déconstruction است که آن را در فارسی به واسازی، شالودهشکنی، بنفکنی و ساختگشایی ترجمه کردهاند. البته واژه ساختار در این اصطلاح نباید با اصطلاح فلسفی ساختار به معنی Structure در عبارتهای ساختارگرایی و پساساختارگرایی یکسان تصور شود. Déconstruction در زبانهای دیگر معمولاً ترجمه نشده و با همان املای فرانسوی به کار میرود که دریدا آن را به مفهوم از نو بنا نهادن (ویران کردن و در عین حال ساختن) به کار بردهاست.
دریدا در نامه به دوست ژاپنی خود پروفسور #ایزوتسو دربارهٔ ترجمهٔ Déconstruction به ژاپنی توضیح میدهد. دریدا میگوید Déconstruction نه یک کلمه است نه یک مفهوم؛ بنابراین در مورد استفادهٔ آن باید بسیار دقت کرد.
Forwarded from رسانه، فرهنگ - نشانه (Amin)
New Doc ۲۰۱۹-۰۹-۰۹ ۱۴.۵۵.۱۴.pdf
6.4 MB
گزیده مقالات اساسی کایه دو سینما
مقاله دوم : مباحثه شش شخصیت در جستجوی مولف بین
#آندره_بازن
#اریک_رومر
#ژاک_دونیول_والکروز
#پیر_کاست
#ژاک_ریوت
#روژه_لینهارت
@irCDS
مقاله دوم : مباحثه شش شخصیت در جستجوی مولف بین
#آندره_بازن
#اریک_رومر
#ژاک_دونیول_والکروز
#پیر_کاست
#ژاک_ریوت
#روژه_لینهارت
@irCDS
#زوم 🔸 شالودهشکنی
#ژاک_دریدا فیلسوف و نظریهپرداز ادبی فرانسوی به عنوان بنیانگذار و سرمنشأ جنبش #شالودهشکنی یا #ساختارزدایی (deconstruction) شناخته میشود.
شالودهشکنی یک نوع #تحلیلمتن است که در آن شالوده متن شکسته میشود تا تضادها، نقاط ضعف و ابهامات آن به نمایش در آید. دریدا با پیروی از نیچه معتقد است انسان نمیتواند واقعیت را بیرون از بازنمود (representation) ببنید
#ژاک_دریدا فیلسوف و نظریهپرداز ادبی فرانسوی به عنوان بنیانگذار و سرمنشأ جنبش #شالودهشکنی یا #ساختارزدایی (deconstruction) شناخته میشود.
شالودهشکنی یک نوع #تحلیلمتن است که در آن شالوده متن شکسته میشود تا تضادها، نقاط ضعف و ابهامات آن به نمایش در آید. دریدا با پیروی از نیچه معتقد است انسان نمیتواند واقعیت را بیرون از بازنمود (representation) ببنید
#سینماویژن 🔸 کریستین متز و نگاه روانکاوانه به سینما
▫️نوشته #آنجلو_رستیوو
▫️ترجمه #یونس_شکرخواه
#کریستین_متز (Christian Metz) در سال ١٩٧۵ در "روانکاوی و سینما: دلالتگر خیالی" کوشید شرحی کاملاً روانکاوانه از #سینما، به عنوان سیستمی دلالتکننده، ارائه دهد. وی بر مباحث پایهای #ژانلویی_بودری درباره رابطه سینما با روان استناد کرد، اما با استفاده از طیف کاملی از مفاهیم روانکاوانه، آن را به حد قابل توجهی پیچیده کرد. از جمله این موارد، مفهوم #همذاتپنداری بود. همه ما از نظر گفتاری راههایی را که با شخصیتهای گوناگون در یک قصه همذاتپنداری میکنیم، میشناسیم، اما از دیدگاه روانکاوانه اینها همیشه همذاتپنداریهای ثانوی هستند. قبل از اینکه چنین همذاتپنداریهایی ممکن شوند، سوژه انسانی باید از روی خودپسندی با خود همذاتپنداری کند. این همذاتپنداری اولیه، همچنان که در اثر اولیه #ژاک_لاکان توضیح داده شده است، هنگامی رخ میدهد که #کودک تصویر خود را در آیینه میبیند: کودک دستپاچه که بر حرکات خود تسلط ندارد، به اشتباه خود را به عنوان موجودی واحد و یگانه میبیند. آنچه که لاکان #نظمخیالی مینامد، دقیقاً به این "حسرت برای وحدت و یگانگی" در یک سوژه که به طرزی اساسی از وحدت و یگانگی فاصله دارد، مربوط میشود. پرده سینما، مانند آیینه، ما را با نیات مجازی در دنیایی مجازی نشان میدهد، اما بر خلاف آیینه، تصویر خود ما را از ما دریغ میکند. شیفتگی بدون تأمل ما به تصویر سینمایی ریشه در این یادآوری بنیادی خیالی دارید.
▫️نوشته #آنجلو_رستیوو
▫️ترجمه #یونس_شکرخواه
#کریستین_متز (Christian Metz) در سال ١٩٧۵ در "روانکاوی و سینما: دلالتگر خیالی" کوشید شرحی کاملاً روانکاوانه از #سینما، به عنوان سیستمی دلالتکننده، ارائه دهد. وی بر مباحث پایهای #ژانلویی_بودری درباره رابطه سینما با روان استناد کرد، اما با استفاده از طیف کاملی از مفاهیم روانکاوانه، آن را به حد قابل توجهی پیچیده کرد. از جمله این موارد، مفهوم #همذاتپنداری بود. همه ما از نظر گفتاری راههایی را که با شخصیتهای گوناگون در یک قصه همذاتپنداری میکنیم، میشناسیم، اما از دیدگاه روانکاوانه اینها همیشه همذاتپنداریهای ثانوی هستند. قبل از اینکه چنین همذاتپنداریهایی ممکن شوند، سوژه انسانی باید از روی خودپسندی با خود همذاتپنداری کند. این همذاتپنداری اولیه، همچنان که در اثر اولیه #ژاک_لاکان توضیح داده شده است، هنگامی رخ میدهد که #کودک تصویر خود را در آیینه میبیند: کودک دستپاچه که بر حرکات خود تسلط ندارد، به اشتباه خود را به عنوان موجودی واحد و یگانه میبیند. آنچه که لاکان #نظمخیالی مینامد، دقیقاً به این "حسرت برای وحدت و یگانگی" در یک سوژه که به طرزی اساسی از وحدت و یگانگی فاصله دارد، مربوط میشود. پرده سینما، مانند آیینه، ما را با نیات مجازی در دنیایی مجازی نشان میدهد، اما بر خلاف آیینه، تصویر خود ما را از ما دریغ میکند. شیفتگی بدون تأمل ما به تصویر سینمایی ریشه در این یادآوری بنیادی خیالی دارید.
#یورو 🔸 پس از ۲۰ سال
یورو، پول واحد اروپایی، سه سال پس از تولد مجازی، برای نخستین بار ابتدای ژانویه سال ۲۰۰۲ به شکل اسکناس و سکه در ۱۲ کشور عضو اتحادیه اروپا به جریان افتاد و به زندگی ۳۰۰ میلیون نفر از آتن تا دوبلین گره خورد. در حالی که اکثر مردم منطقه یورو در جریان تجمعهای خیابانی به مناسبت سال نو در حال خداحافظی با مارک آلمان، فرانک فرانسه، لیر ایتالیا و پزوتای اسپانیا بودند، #ژاک_شیراک، رئیس جمهوری وقت فرانسه اطمینان داد که اروپا در حال بازپسگیری «هویت و قدرت» است. این جمله او همچنان سند تحلیلگرانی است که خلق یورو را محصول جاهطلبی فرانسه در تقویت همگرایی در میان اعضای اتحادیه اروپا میدانند، آن هم در شرایطی که آلمانیها همچنان نسبت به از دست دادن مارک به عنوان نماد اقتصادی خود در جهان دلخور به نظر میرسیدند ولی بر پایه توافقی که انجام داده بودند، سهم قابل توجهی در اتاق فکر خلق یورو داشتند. در واقع، یورو فرزند یک سازش دردناک بین دو موتور اصلی تشکیل اتحادیه اروپا بود که در چارچوب آن، آلمان ارز محبوب خود را در ازای حمایت فرانسه از اتحاد مجدد آلمان پس از سقوط دیوار برلین رها کرد. یورونیوز
یورو، پول واحد اروپایی، سه سال پس از تولد مجازی، برای نخستین بار ابتدای ژانویه سال ۲۰۰۲ به شکل اسکناس و سکه در ۱۲ کشور عضو اتحادیه اروپا به جریان افتاد و به زندگی ۳۰۰ میلیون نفر از آتن تا دوبلین گره خورد. در حالی که اکثر مردم منطقه یورو در جریان تجمعهای خیابانی به مناسبت سال نو در حال خداحافظی با مارک آلمان، فرانک فرانسه، لیر ایتالیا و پزوتای اسپانیا بودند، #ژاک_شیراک، رئیس جمهوری وقت فرانسه اطمینان داد که اروپا در حال بازپسگیری «هویت و قدرت» است. این جمله او همچنان سند تحلیلگرانی است که خلق یورو را محصول جاهطلبی فرانسه در تقویت همگرایی در میان اعضای اتحادیه اروپا میدانند، آن هم در شرایطی که آلمانیها همچنان نسبت به از دست دادن مارک به عنوان نماد اقتصادی خود در جهان دلخور به نظر میرسیدند ولی بر پایه توافقی که انجام داده بودند، سهم قابل توجهی در اتاق فکر خلق یورو داشتند. در واقع، یورو فرزند یک سازش دردناک بین دو موتور اصلی تشکیل اتحادیه اروپا بود که در چارچوب آن، آلمان ارز محبوب خود را در ازای حمایت فرانسه از اتحاد مجدد آلمان پس از سقوط دیوار برلین رها کرد. یورونیوز
#نظریه #زوم
🔸نظریه تفاوت ژاک دریدا
▫️نویسنده: #کریس_ویدون*
▫️مترجم: #یونس_شکرخواه
نظریه تفاوت #ژاک_دریدا (Jacques Derrida) راههایی را که سلسله مراتب زبانی بر آنها استوار است، افشا میسازد. وی با قرائتی متفاوت از #زبانشناسی ساختارگرای #فردینان_دوسوسور، معنی را تأثیر موقت نظامی از تفاوتها اعلام میکند که در آن هیچ مناسبات مثبتی شکل نگرفته است. از دید او زبان بازتاب آن معانیای نیست که از پیش در جهان واقعی وجود داشتهاند، بلکه پایگاهی برای تولید معناست. این وضعیت در قبال تمامی رویههای دلالتگر در #سینما و #تلویزیون صدق میکند.
زنجیره دالّها که معانی یا مدلولها را میسازند همواره در معرض فرایندی به نام #تفاوت (dijferance) قرار داد. این اصطلاح را که هم تفاوت (difference) و هم به تعویق انداختن (differal) معنی میدهد، دریدا ابداع کرده است. معنا از تفاوت بر میخیزد و همیشه به تعویق میافتد. هرگز نمیتوان به آن قطعیت داد و هیچ متنی معنی منحصر به فرد و یگانه ندارد.
*CHRIS WEEDON
🔸نظریه تفاوت ژاک دریدا
▫️نویسنده: #کریس_ویدون*
▫️مترجم: #یونس_شکرخواه
نظریه تفاوت #ژاک_دریدا (Jacques Derrida) راههایی را که سلسله مراتب زبانی بر آنها استوار است، افشا میسازد. وی با قرائتی متفاوت از #زبانشناسی ساختارگرای #فردینان_دوسوسور، معنی را تأثیر موقت نظامی از تفاوتها اعلام میکند که در آن هیچ مناسبات مثبتی شکل نگرفته است. از دید او زبان بازتاب آن معانیای نیست که از پیش در جهان واقعی وجود داشتهاند، بلکه پایگاهی برای تولید معناست. این وضعیت در قبال تمامی رویههای دلالتگر در #سینما و #تلویزیون صدق میکند.
زنجیره دالّها که معانی یا مدلولها را میسازند همواره در معرض فرایندی به نام #تفاوت (dijferance) قرار داد. این اصطلاح را که هم تفاوت (difference) و هم به تعویق انداختن (differal) معنی میدهد، دریدا ابداع کرده است. معنا از تفاوت بر میخیزد و همیشه به تعویق میافتد. هرگز نمیتوان به آن قطعیت داد و هیچ متنی معنی منحصر به فرد و یگانه ندارد.
*CHRIS WEEDON
#سینماویژن🔸خیالی (انگارشی)
▫️نویسنده: #آجلو_رستیوو*
▫️مترجم: #یونس_شکرخواه
خیلی یا انگارشی (Imaginary) یکی از سه هنجار تجربه روانکاوانه است (در کنار تجربه نمادین و واقعی) است که به وسیله #ژاک_لاکان مطرح شده است. مرحله خیالی (انگارشی) به وسیله آنچه لاکان آن را "صحنه آیینهای" مینامد روی میدهد. این امر هنگامی رخ میدهد که نوزاد بی انکه به انسجام جسمی رسیده باشد، با مشاهده بازتاب آیینهای جسمش به انگارهای از انسجام بدنی دست مییابد. در چنین لحظهای یکی از ادراکهای نادرست بنیادی روی میدهد؛ چرا که کودک خود را با انسجامی تعریف میکند که هنوز از آن برخوردار نیست. بنابراین، مرحله خیالی؛ نشاندهنده فاعلی است که در رابطه با زمان، تا آنجا که انسجام را با رجوع به گذشته کسب میکند، بدون مرکزیت شده است. درون نظم نمادین، چنین بازگشتی به گذشته بر فرایندی که دال از طریق آن معنا یا مدلول خود را کسب میکند، حاکم است و این امر بیانگر آن است که انسجام ظاهری زبان یک اثر خیالی است.
موج اول نظریه فیلم روانکاوانه، صحنه فیلم را به آیینهای تشبیه کرد که تماشاگر در آن دنیای اساسا ساختگی فیلم را به اشتباه به عنوان نمایندهای از واقعیت در نظر میگرفت.
*ANGELO RESTIVO
▫️نویسنده: #آجلو_رستیوو*
▫️مترجم: #یونس_شکرخواه
خیلی یا انگارشی (Imaginary) یکی از سه هنجار تجربه روانکاوانه است (در کنار تجربه نمادین و واقعی) است که به وسیله #ژاک_لاکان مطرح شده است. مرحله خیالی (انگارشی) به وسیله آنچه لاکان آن را "صحنه آیینهای" مینامد روی میدهد. این امر هنگامی رخ میدهد که نوزاد بی انکه به انسجام جسمی رسیده باشد، با مشاهده بازتاب آیینهای جسمش به انگارهای از انسجام بدنی دست مییابد. در چنین لحظهای یکی از ادراکهای نادرست بنیادی روی میدهد؛ چرا که کودک خود را با انسجامی تعریف میکند که هنوز از آن برخوردار نیست. بنابراین، مرحله خیالی؛ نشاندهنده فاعلی است که در رابطه با زمان، تا آنجا که انسجام را با رجوع به گذشته کسب میکند، بدون مرکزیت شده است. درون نظم نمادین، چنین بازگشتی به گذشته بر فرایندی که دال از طریق آن معنا یا مدلول خود را کسب میکند، حاکم است و این امر بیانگر آن است که انسجام ظاهری زبان یک اثر خیالی است.
موج اول نظریه فیلم روانکاوانه، صحنه فیلم را به آیینهای تشبیه کرد که تماشاگر در آن دنیای اساسا ساختگی فیلم را به اشتباه به عنوان نمایندهای از واقعیت در نظر میگرفت.
*ANGELO RESTIVO
#نظریه #زبانشناسی
🔸 تفاوت و معنا از نگاه ژاک دریدا
▫️نویسنده: #کریس_ویدون*
▫️مترجم: #یونس_شکرخواه
#ژاک_دریدا (Jacques Derrida) با قرائتی متفاوت از زبانشناسی ساختارگرای #فردینان_دوسوسور، معنی را تأثیر موقت نظامی از تفاوتها اعلام میکند که در آن هیچ مناسبات مثبتی شکل نگرفته است. از دید او زبان بازتاب آن معانیای نیست که از پیش در جهان واقعی وجود داشتهاند، بلکه پایگاهی برای تولید معناست. این وضعیت در قبال تمامی رویههای دلالتگر در #سینما و #تلویزیون صدق میکند. زنجیره دالّها که معانی یا مدلولها را میسازند همواره در معرض فرایندی به نام #تفاوت (dijferance) قرار داد. این اصطلاح را که هم تفاوت (difference) و هم به تعویق انداختن (differal) معنی میدهد، دریدا ابداع کرده است. معنا از تفاوت بر میخیزد و همیشه به تعویق میافتد. هرگز نمیتوان به آن قطعیت داد و هیچ متنی معنی منحصر به فرد و یگانه ندارد.
*CHRIS WEEDON
🔸 تفاوت و معنا از نگاه ژاک دریدا
▫️نویسنده: #کریس_ویدون*
▫️مترجم: #یونس_شکرخواه
#ژاک_دریدا (Jacques Derrida) با قرائتی متفاوت از زبانشناسی ساختارگرای #فردینان_دوسوسور، معنی را تأثیر موقت نظامی از تفاوتها اعلام میکند که در آن هیچ مناسبات مثبتی شکل نگرفته است. از دید او زبان بازتاب آن معانیای نیست که از پیش در جهان واقعی وجود داشتهاند، بلکه پایگاهی برای تولید معناست. این وضعیت در قبال تمامی رویههای دلالتگر در #سینما و #تلویزیون صدق میکند. زنجیره دالّها که معانی یا مدلولها را میسازند همواره در معرض فرایندی به نام #تفاوت (dijferance) قرار داد. این اصطلاح را که هم تفاوت (difference) و هم به تعویق انداختن (differal) معنی میدهد، دریدا ابداع کرده است. معنا از تفاوت بر میخیزد و همیشه به تعویق میافتد. هرگز نمیتوان به آن قطعیت داد و هیچ متنی معنی منحصر به فرد و یگانه ندارد.
*CHRIS WEEDON