عرصه‌های‌ ارتباطی
3.68K subscribers
29.9K photos
3.06K videos
878 files
6K links
🔸عرصه‌های‌ ارتباطی
▫️کانال رسمی یونس شُکرخواه
Agora | The official Telegram channel of Younes Shokrkhah
https://t.iss.one/boost/younesshokrkhah
🔹اکانت اینستاگرام من:
https://www.instagram.com/younesshokrkhah
Download Telegram
#رخ‌نما #یونس_شکرخواه #مدیاویژن
🔸سواد رسانه‌ای؛ سپر شهروندان
بخشی از تأثیرگذاری #رسانه بر #مخاطب، به زمینه مساعد خود مخاطب مربوط می‌شود ضمن اینکه هر رسانه‌ای به دنبال آن است که مخاطبش را حفظ کند که معمولاً به دو طریق این عمل را انجام می‌دهد. اول، پاسخ‌گویی به نیازهای مخاطب. دوم، پاسخ‌گویی به علایق مخاطب. برقراری توازن میان نیازهای مخاطب و علایقش، رسانه را در شرایط حفظ ارتباط قرار می‌دهد، این شغل رسانه است، بنابراین این ارتباط کاملاً دوسویه است. اگر رسانه‌ای به نیازهای مخاطب پاسخ ندهد، ارتباط مخاطب با او قطع می‌شود. اما اگر از موضع رسانه نگاه کنم باید بگویم بدا به حال رسانه‌ای که فقط به علایق مخاطبش پاسخ دهد؛ مثلاً برخی نشریات ورزشی که جزو‌ نشریات زرد طبقه‌بندی می‌شوند شاید به دانش شما نیفزایند مثلا ‌درباره غذای مورد علاقه یک فوتبالیست به شما اطلاعات می‌دهد البته اگر رسانه تنها به نیازهای مخاطب پاسخ دهد بدون در نظر گرفتن علایق وی، باز هم ممکن است مخاطب خود را از دست بدهد.
بحث سواد رسانه‌ای حالتی را ایجاد می‌کند که شما (به‌عنوان مخاطب) نوع مصرف رسانه‌ای خود را درست تعریف کنید. یعنی تعریف کنید چقدر باید کتاب بخوانید، چه میزان فیلم ببینید، چقدر موسیقی گوش کنید، چه میزان روزنامه بخوانید، تلویزیون ببینید و... و آیا نسبت صحیحی در مصرف رسانه‌ای خود دارید یا خیر. سواد رسانه‌ای به شما کمک می‌کند تا بفهمید آیا عمقی که از فیلم دریافت می‌کنید به میزان عمقی است که از کتاب دریافت می‌کنید؟ چرا فیلم را می‌توان در ده دقیقه تعریف کرد؛ اما در کتاب این کار قابل انجام نیست. به همان اندازه که به میزان قند، چربی و... بدن خود دقیق هستیم باید نسبت به مصرف رسانه‌ای خود هم دقیق باشیم؛ بنابراین سواد رسانه‌ای ممکن است شما را در یکی از سه حالت قطع آگاهانه ارتباط، پذیرش مطلوب ارتباطات یا تبادل و چانه‌زنی قرار دهد،‌ در نتیجه شما همیشه نسبت به فرستنده هوشیارانه عمل می‌کنید ولی الزاماً به معنای قطع ارتباط نیست.
در ارتباط میان رسانه و مخاطب، در حالتی رسانه دست بالا را دارد و در جایی و حالتی مخاطب. در جریان انقلاب اسلامی ایران، تمام رسانه‌ها در دست رژیم پهلوی بود؛ اما تأثیر این رسانه‌ها به صفر رسید و یک سری اعلامیه و کاست توانست تأثیر آن‌ها را از بین ببرد؛ زیرا مخاطب در موضع تأثیرپذیری صرف از این سیستم رسانه‌ای نبود. اما در جایی هم مخاطب؛ انفعالی مطلق عمل می‌کند و هیچ وقت نمی‌تواند از محیط خود تصویر درستی پیدا کند؛ زیرا رسانه به شکل حرفه‌ای عمل می‌کند، به همین دلیل این نقش مدام دست به دست می‌شود، گاهی مخاطب حرف اول را می‌زند و گاهی رسانه.
▫️از گفتگوي یک دهه پیش مدرسه همشهری با من درباره #سواد_رسانه‌ای
#شهر 🔸 ایماژ، منظره، منظره‌ی ذهنی
اصطلاح ارتباطی اول مورد نظر من ایماژ است. اگر کتب قدیمی را نگاه کنید، وقتی صحبت از #سواد_شهر می شود، ربطی به مدرسه، درس و دانش ندارد. سواد شهر در واقع همان نگاه اول و تاثیر اولیه است، همان نمای دوری است که از یک شهر به نظر شما می‌آید.
دو اصطلاح ديگر را هم مطرح‌ می‌کنم. يكي اصطلاح #لنداسکیپ است كه می‌شود به آن چشم‌انداز و يا منظره گفت، و ديگري #ماینداسکیپ است، به معنی منظره ذهني و زاويه ديد ذهني. شاید واژه منظره برای معماران و شهرسازان آشناتر باشد، اما برای رشته ارتباطات نقش منظره ذهني نیز بسیار مهم است. زیرا در حقیقت یک چشم‌انداز فکری است که يك شهر به ما می‌دهد.
خیابان ولیعصر تهران را تصور کنید در همین پیاده‌روهایی که به تازگی ساخته شده که در آن حتی برای نابینایان هم از موزاییک‌های برجسته استفاده کرده‌اند، این پیاده‌روها برای ما تنها یک معبر هستند و فقط می‌خواهیم از آنها گذر کنیم... اگر چنين نبود هرگز نیمکت‌های موجود در این مسیر بلا استفاده نمی‌ماند. سئوال من این است: چرا نيمكت‌ها خالي می‌مانند؟ حقیقت این است که موضوع منظره ذهنی يك موضوع فرمالیستی نیست. منظره ذهنی به ما آرامش و منظر فکری می‌دهد و ممکن است مثل طمانینه‌ای باشد که یک باغ برای شما به‌ همراه می‌آورد. به طور مثال، اگر به رمان‌نویسی بگویند برای نوشتن، باغی در اختیارت می‌گذاریم، قطعا می‌پذیرد. اما وی حاضر نیست که در کنار خیابان ولیعصر این کار را انجام دهد. این مفهوم منظره ذهنی است.
▫️بخشی از سخنرانی من تحت عنوان "اندیشه ایران شهر و ملاحظات ارتباطی آن" که سه‌شنبه چهارم خردادماه ۹۵ در خانه وارطان ایراد شد
🔸در جنگ نرم دقیقا چه اتفاقی رخ می‌دهد؟
🔹در پی تغییر قالب‌های ماهوی جامعه و ساختار سیاسی آن است.
🔹آرام، تدریجی و زیرسطحی است.
🔹در جنگ نرم تصویری شكست‌خورده، ناامید و مأیوس از حریف ارائه می‌شود و در مقابل، مهاجم با نمادسازی و تصویرسازی، خود را پیروز و موفق نشان می‌دهد و در اینجاست كه عملیات روانی با توانی فوق‌العاده صورت می‌گیرد.
🔹پایدار و بادوام است. هدف جنگ نرم #تغییر_باورها و اعتقادات است و چنانچه این تغییر صورت پذیرد، بازگشت به حالت اولیه به راحتی امكانپذیر نخواهد بود.
🔹هدف، تغییر تفکرات و فرهنگ مردم است که حاکی از عمق و خطر افزون این نوع جنگ، نسبت به جنگ نظامی است.
🔹با خلق ارزش های جدید، اسطوره سازی و نمادسازی، هیجان ساز است. این نوع جنگ، از احساسات جامعه نهایت استفاده را می برد به طوریكه از اركان مهندسی جنگ نرم #مدیریت_احساسات است.
🔹#آسیب_محور است. آسیب‌های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و.... میدان مانور جنگ نرم است.
🔹#تضادآفرین است. جنگ نرم از محیط‌های آسیب‌دار در جامعه شروع می‌شود و با ایجاد گسل‌های متعدد در بخش‌های گوناگون جامعه و از طریق متفاوت كردن باورها، ارزش‌ها و شكل دهی به رفتارهای جدید، اعضای یك جامعه را در برابر هم قرار می‌دهد. این تضادها، همبستگی اجتماعی و وحدت ملی را برهم زده و زمینه‌های بروز بحران و درگیری‌های داخلی را فراهم می‌سازد.
🔹#تردیدآفرین است. ایجاد تردید و بدبینی نسبت به بسیاری از مسائل یك اصل و قاعده است. حركت در این جنگ با خلق تردید و ایجاد ناامیدی و یاس شروع می‌شود و برای توفیق با نوپردازی به صورت ظریف و آرام در باورها و اعتقادات اساسی تردید ایجاد می‌شود و به مرور بر دامنه این تردیدها افزوده شده تا درنهایت به ایجاد تغییرات اساسی در ارزش‌ها و باروها دست یابند.
🔹از ابزار روز استفاده می‌كنند. فضای مجازی و سایبری، محیط اصلی جنگ نرم در شرایط كنونی به حساب می‌آید.
با این اوصاف الان دقیقا وسط جنگ نرم هستیم. وسط وسط. جنگ فقط خوردن خمپاره روی خانه‌هایمان نیست. از خانه‌هایمان مهم‌تر، #باورهایمان است که بمباران شده است. می‌توانید خودتان را تسلیم کنید، می‌توانید هوشمندانه مبارزه کنید. تصمیم با خود شماست.
▫️#معصومه_نصیری
▫️مدرس #سواد_رسانه
@asrehooshmandi
#روزنامه‌نگاری #ارتباطات
🔸گروه‌های مجازی خانوادگی؛ آسیبِ بزرگِ سپهر رسانه‌ای ایران
▫️#پژمان_موسوی | روزنامه شرق
#شایعه، پاشنه آشیلِ اصلی سپهرِ رسانه‌ای ایران است؛ این، نه یک ادعا یا فرضیه، که واقعیتِ این روزهای حوزه #خبر و #رسانه است. درباره ریشه‌ها و چراییِ رواج شایعه و عوامل تقویت کننده‌ی آن، تا کنون بسیار گفته و نوشته شده اما نکته‌ای که به نظر، حلقه‌ی مفقوده ترویج گسترده شایعه در ایران است و اتفاقا بسیار هم محدود به آن پرداخته شده، گروه‌های تلگرامی و واتس‌اپی خانوادگی و دوستانه است.
با رواج گسترده #شبکه‌های‌اجتماعی و #فضای_مجازی در ایران، که به دنبال افزایش پرشمارِ گوشی‌های تلفن هوشمند و تقویتِ سرعت و کیفیت اینترنت «خانگی» و «همراه» از یک‌سو و محدودیتِ فعالیتِ رسانه‌های رسمی از سوی دیگر پدید آمد، در کنار گروه‌ها و کانال‌های خبری حرفه‌ای و نیمه‌حرفه‌ای، صدها هزار گروه دوستانه و خانوادگی هم در دو محیط #واتساپ و #تلگرام به عنوان دو #رسانه و پیام‌رسان پر مخاطبِ ایرانی فعال شدند. کارکردِ این گروه‌ها در ابتدا به رد و بدل کردن عکس‌ها، فیلم‌ها و پیام‌های دوستانه و خانوادگی محدود بود اما پس از مدتی نسبتا کوتاه، کارکرد اصلی و پنهان این گروه‌ها، یکسره به رواج شایعه، دروغ و اخبارِ غیر واقعی تغییر مسیر داد و فضای رسمی و حرفه‌ای رسانه‌ای در ایران را به تمامی تحت تاثیرِ تبعات منفی و مخرب خود قرار داد. نگاهی دقیق، جزیی و موشکافانه به کارکردِ گروه‌های دوستانه و خانوادگی در کنارِ یک مشاهده‌ی میدانی ساده، مویدِ این موضوع است که گروه‌های دوستانه و خانوادگی، بهترین بستر برای رواج دروغ و شایعه است، هر چه هم دروغ و شایعه بزرگ‌تر، انتشار و باورپذیری‌اش بیشتر و گسترده‌تر. فرقی هم نمی‌کند موضوع دروغ و شایعه چه باشد، از کشف راه‌های درمان و کشف قریب‌ا‌لوقوعِ واکسن کرونا تا جدی‌ترین مسائل ژئولوپولتیکِ خاورمیانه، همه و همه موضوع‌هایی است که در بستر این گروه‌ها داغ می‌شود و خیلی سریع از طریقِ یک شبکه مویرگی،به صورت گسترده منتشر می‌شود. آنقدر هم این شایعات متنوع و زیاد است که اساسا پرداختن و نوشتن درباره آن‌ها کاری عبث و غیر ممکن شده است چرا که تا می‌روی درباره یک موضوع روشنگری کنی، موضوع جدیدی مطرح می‌شود و طومار مسئله قدیم را در هم می‌پیچد و ما می‌مانیم و تعدادِ زیادی دروغ و شایعه که روی هم تلنبار شده و کسی را یارای نوشتن درباره همه آنها نیست.
در این وضعیت، مهم‌ترین پرسشی که مطرح می‌شود این است که چه باید کرد؟مگر می‌شود به این همه گروه و خانواده و گروه دوستی دسترسی داشت؟ اصلا دسترسی هم اگر باشد، چطور می‌توان همه‌ی آنها را مجاب کرد که دست از شایعه‌پردازی بردارند و حرفه‌ای، مسئولانه و متعهدانه عمل کنند؟ آیا این موضوع شدنی است؟ پاسخ به این پرسش یک کلمه بیش نیست: خیر! زیرا صورت مسئله اگر این باشد، البته که هر پاسخی یکسره ناامیدکننده و همراه با بن‌بست خواهد بود. راه ایمن، موثر، و البته مطابق با واقعیت‌های امروزِ ایران، بالا بردنِ #سواد_رسانه‌ای از یک سو و ترویج #آزادی‌بیان و #مطبوعات برای فعالیتِ آزادِ #روزنامه‌نگاران و #خبرنگاران از سوی دیگر است. سواد رسانه‌ای اگر بالا باشد، هر شایعه و دروغی نمی‌تواند خود را به عنوان #خبر برای #افکار_عمومی مطرح کند و مخاطبان هر چیزی را اساسا باور نمی‌کنند. سواد رسانه‌ای اگر بالا باشد، مردم، حتی #مخاطبان عام، می‌دانند که برای باورِ یک خبر یا رویداد، اندکی بررسی لازم است و یک شایعه و دروغ را نباید به محض دریافت، فوروارد کرد. سواد رسانه‌ای اگر بالا باشد، مخاطبان می‌دانند روزنامه‌نگاران حرفه‌ای، با تعهدی که به حقیقت دارند، هیچ‌گاه اجازه نمی‌دهند اعتبار خود و رسانه‌شان مخدوش شود و از این رو همواره در ترویج راستی و حقیقت می‌کوشند. از سوی دیگر، رسانه‌ها اگر آزاد باشند و خبرنگاران و روزنامه‌نگاران بتوانند بدون محدودیت کار حرفه‌ای خود را انجام دهند، اساسا جایی برای شایعه و دروغ نمی‌ماند و شایعه و دروغی هم اگر باشد، خیلی سریع عیان می‌شود و شایعه‌سازان و دروغگویان، رسوا. از همین رو، دفاع از آزادی بیان و مطبوعات، تنها راهِ مقابله با فضاسازی‌های مجازی و ترویجِ گسترده‌ی دروغ و شایعه است. موضوعی که در یک جریانِ طبیعی، می‌تواند سوادِ رسانه‌ای میانگین مخاطبان را هم بالاتر ببرد و سپهرِ رسانه‌ای ایران را از آلودگی مصون نماید.
#سواد_رسانه‌ای
دکتر حسن بشیر رئیس همایش سواد رسانه‌ای:
🔸کمبود
سواد رسانه‌ای ما را در بحران‌ها با چالش مواجه می‌کند
دکتر #حسن_بشیر گفت: تاسف‌آور است که علی رغم اینکه در میانه جنگ رسانه‌ای تمام عیاری از سوی رسانه‌های معارض با جمهوری اسلامی ایران قرار داریم و در دوران پاندمی #کرونا شاهد هجوم سیلی از اخبار مبتنی بر دیس اینفورمیشن و میس اینفورمیشن و اساسا اخبار و اطلاعات ساختگی با هدف مهندسی افکار عمومی در جهت نیل به هدف بی‌اعتبارسازی نهادهای مسوول در مدیریت بحران و بی‌اعتمادسازی عمومی نسبت به کشور و مسوولان بودیم، اما هنوز شاهد اقدامی جدی از سوی مسئولان، تصمیم سازان و حتی دانشگاه‌های کشور در زمینه مطالبه‌گری و تلاش برای ارتقای دانش و مهارت سواد رسانه‌ای در سطح عموم نیستیم؛ موضوعی که می‌تواند در بحران ما را با چالش جدی مواجه کند.
https://milconf.ir/fa/news.php?rid=82
#سواد_رسانه‌ای
🔸تفکر جوهره سواد رسانه‌ای است
#سیدعباس_صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در آیین پایانی سومین همایش ملی سواد رسانه‌ای و اطلاعاتی گفت: رسانه در زندگی انسان‌ها همزاد با زیست اجتماعی بشر است و در طول دوره‌های مختلف تاریخ زندگی اجتماعی انسان، دوره‌های مختلفی را در رسانه‌ها داشته‌ایم. رسانه‌های سنتی که تاریخ قدیمی‌تری دارند مشابه خطابه و کتاب. رسانه‌های مدرن هم مانند روزنامه‌ها مطبوعات، رادیو و تلویزیون و ... است.
اکنون ما در دوره رسانه‌های عصر جدید هستیم. این دوره جدید یک زیست بوم تازه‌ای را به زندگی انسان داده است که رسانه‌های عصر جدید با رسانه‌های پپیشین تفاوت قابل توجهی داشته و دارد. رسانه‌های عصر جدید رسانه‌هایی هستند که بیش از آن که #مخاطب محور باشد #کاربر محور است و هر کاربر برای خود یک #رسانه است. ضریب نفوذ رسانه‌های جدید قابل مقایسه با رسانه‌های سنتی و حتی رسانه‌های مدرن نیست.
رسانه‌های عصر جدید به جای رسانه‌های تک ارتباطی، رسانه‌های اشتراکی و رسانه‌های تعاملی هستند. این تعاملی بودن و مشارکت‌گرا بودن رسانه‌های جدید طبعا تفاوت قابل توجهی را در نوع اثرگذاری و نوع نفوذ این رسانه‌ها ایجاد کرده است.
امروز رسانه تنها یک حاشیه زندگی انسانی نیست بلکه یک نهاد چندجانبه موثر است. از یک سو یک نهاد هویتی است. امروز رسانه‌ها در بسیاری از جوامع، مشابه خانواده و در برخی همپای خانواده و در بخشی هم بیش از خانواده در هویت سازی فردی و جمعی موثر هستند.
رسانه تنها و تنها در عصر جدید یک نهاد ملی نیست بلکه یک نهاد فراملی است که به نحوی در این تعامل تمدنی و تعامل بین ملل نقش گذار و اثرگذار است.
تفکر رسانه‌ای را باید جایگزین مصرف رسانه‌ای کرد و تفکر رسانه‌ای چند لایه دارد که همه این لایه‌ها را باید با هم به پیش برد. لایه نخست تفکر انتقادی است. لایه دوم این تفکر، تفکر خلاقانه است. تفکر خلاقانه این است که هم در تولید و هم در مصرف رسانه‌ای به جذب و رویش فکر کند. نکته سومی که در ساحات تفکر رسانه‌ای اهمیت دارد، تفکر هنرمندانه است. سواد رسانه‌ای وقتی از سطوح پایه تا سطوح عالی شکل می‌گیرد که قرین باشد با یک خلاقیت و تفکر هنرمندانه. اینکه بتواند آرایش مناسبی را در انتقال پیام داشته باشد.
نکته آخر اینکه تفکر رسانه‌ای مبتنی است بر تفکر اجتماعی. سواد رسانه‌ای وقتی شکل می‌گیرد که مصرف کننده رسانه و تولید کننده پیام رسانه‌ای به حقوق اجتماعی و اخلاق اجتماعی توجه کنند. ایرنا
🔸دو مثال در باره ماهیت سواد رسانه‌ای
#سواد_رسانه‌ای به مهارت‌های خاصی نیاز دارد.
▫️مثال اول: اگر در یك فیلم پسركی فرضا ده ساله در حال دویدن باشد و در همان هنگام دویدن تبدیل به یك مرد چهل ساله ‌شود، برای كسی كه فیلم زیاد دیده است؛ اتفاق عجیبی نیست. او متوجه خواهد شد كه این پلان یك فلاش‌بك بوده است. اما برای كسی كه اصلا فیلم ندیده باشد ممكن است همان پلان ایجاد سردرگمی كند و لذا از خودش بپرسد آن پسرك چه شد؟ و این مرد چهل ساله كیست؟
تماشاگر حرفه‌ای #سینما به تدریج به دانش و مهارت‌هایی مسلط شده كه بر اثر آن نمادهای و موتیف‌های دیداری در سینما را به خوبی می‌شناسد.
▫️مثال دوم: اگر بخواهیم در كابین خلبان یك هواپیما بنشینیم و آنرا به پرواز درآوریم نیاز به مجموعه‌ای از مهارت‌ها داریم تا بتوانیم هواپیما را به حركت در آورده؛ به پرواز كشانده؛ كنترل كرده و به مقصد برسیم. مگر غیر از این است؟
🔹سواد رسانه‌ای هم به مهارت‌های خاصی نیاز دارد. شاید فقدان مهارت در مثال اول صرفا به عدم درك فیلم منجر شود اما فقدان مهارت در مورد هواپیما به سقوط و مرگ منجر می‌شود
🔸“خبر‌ فوری”می‌خواین؟
▫️#پژمان_موسوی | روزنامه شرق
«خبر فوری»! این اصطلاحی است که از زمان فراگیری #فضای_مجازی و حاکمیتِ همه جانبه‌ی #شبکه‌های_اجتماعی بر سپهر رسانه‌ای ایران، به وفور در رسانه‌های مجازی به چشم می‌خورد. اصطلاحی حرفه‌ای و تخصصی که همه روزه به شکلی غیرحرفه‌ای و غیرتخصصی، در فضای مجازی به ویژه در کانال‌ها و گروه‌های خبری و خانوادگی استفاده شده و هر روز هم استفاده از آن شدت می‌گیرد. اصطلاحی که من آن را اسم رمز «دروغ» و «شایعه» می‌دانم؛ دروغی که آن قدر زیاد استفاده شده، که گاه به واقعیت می‌ماند و مخاطب در بیشترِ موارد می‌ماند که چند درصد «خبرهای فوری» که همه روزه به چشمش می‌خورد،دروغ هستند و چند درصدِ آنها راست.
واقعیت این است که فضای مجازی این روزها ملغمه عجیبی است از راست و دروغ، درست و غلط و خبر و شایعه. هر روز حجم زیادی از اخبار و اطلاعات غلط در گروه‌ها و کانال‌های مختلف از خبری گرفته تا خانوادگی رد و بدل می‌شود و خیلی از آنها هم هیچ‌گاه تکذیب یا اصلاح نمی‌شوند و پایه‌ای می‌شوند برای رفتار و تصمیم‌گیری‌های غلط. شایعه‌پراکن‌ها و دروغ‌گویان، تازگی‌ها پا را از حریمِ دروغگویی هم فراتر گذاشته و یک عنوان تازه را هم بر خبرها و تفسیرهایشان می‌گذارند: «خبر فوری». اصطلاحی که کارکردش جلب توجه مخاطب «به هر قیمتی» است. آنها با درج عنوانِ «خبر فوری» روی برخی اخبار و نوشته‌هایشان، قصد دارند قلاب خود را به مخاطب بیندازند و آنها را وادار به مطالعه‌ی کانال یا گروه خود کنند. مخاطبِ بخت‌برگشته هم به دلیل عطشی که نسبت به خبرهای مهم و جنجالی دارد، خیلی راحت گولِ این صحنه‌آرایی را می‌خورد و بازدیدکننده‌ی آن گروه یا کانال خبری می‌شود. نتیجه‌ی این بازدید هم از دو حال خارج نیست: یا آن کانال بر روی خبری بی‌خاصیت و غیر مهم، برچسبِ «خبر فوری» زده بوده و مخاطب پس از اطلاع از فریبی که خورده است، سرخورده می‌شود، یا خبری سراسر دروغ یا آمیخته به تخیل و شایعه را خیلی سریع با این برچسب باور کرده و منتشر کننده‌ی آن خبرِ دروغ در سطحی وسیع‌تر می‌شود.
علت اصلی این نوع اطلاع‌رسانی غیر مسئولانه با برچسب «خبر فوری» را باید در نگاه غیر حرفه‌ای به خبر و روزنامه‌نگاری دانست. بسیاری از کانال‌ها و مراجع مجازی اطلاع‌رسانی، برای جذب مخاطب و کلیک بیشتر، هر شایعه‌ای را به نام خبر منتشر می‌کنند و هیچ‌یک از اصول حرفه‌ای روزنامه‌نگاری را در فعالیت‌های روزانه‌شان رعایت نمی‌کنند چرا که اساسا برای بسیاری از فعالان فضای مجازی، «دقت»همواره باید فدای «سرعت» شود.
تاکنون با خود فکر کرده‌اید این همه کانال خبری در #تلگرام به چه کار می‌آید؟چرا حجم اخبار دروغ،شایعه یا گمانه‌زنی‌های غلط در فضای مجازی این همه زیاد است؟اگر به این پرسش هم فکر نکرده نباشید حتما از به اشتراک گذاشتن و چرخیدنِ این همه دروغ و شایعه در فضای مجازی حیرت کرده‌اید. دروغ‌هایی که خیلی‌هایشان برای جلب توجه بیشتر، برچسب «خبر فوری» هم به خود می‌زنند تا مخاطب را بیشتر در منجلاب تباهی فرو ببرند. این‌‌ها خوب می‌دانند که رسانه‌های رسمی و حرفه‌ای،به دلیل محدودیت‌های فزاینده‌ای که دارند،از دایره‌ی اعتماد برخی مخاطبان خارج شده‌اند و همین هم بهترین فرصت را در اختیار آن‌ها قرار داده تا با تمام قوا وارد شده و سپهر اطلاع‌رسانی را از آن خود ‌کنند و از این رهگذر، دوغ و دوشاب را با هم بیامیزند و ملغمه‌ای از شایعه و خبر را با تحلیل‌های مبتنی بر همان شایعات و دروغ‌ها، در اختیارِ مخاطبان قرار دهند. اینجاست که روزنامه‌نگاران حرفه‌ای باید با تمام توان به صحنه بیایند و با تاکید بر اهمیت #سواد_رسانه‌ای و آموزشِ مقدماتیِ آن به کاربران فضای مجازی، اجازه‌ی گرفتار شدن آنها در دام دروغ و ایفای نقش واسط برای انتشارِ آن دروغ‌ها را به آنها ندهند.سرراست‌ترین پیشنهاد، اطمینان از اعتبارِ جایی است که برچسب «خبر فوری» به خبرهایش می‌زند. #روزنامه‌نگاران از هر امکانی که در اختیار دارند باید استفاده کنند تا به مخاطبان فضای مجازی بیاموزند که عنوان «خبر فوری» چیزی نیست که به راحتی بالای هر خبر بیاید و برای باز نشر یک «خبر فوری» باید وسواس زیادی به خرج داد. از همین رو باید هر خبری که عنوان «فوری» می‌گیرد را از چند منبع معتبر چک کرد و از صحت آن اطمینان حاصل کرد و از این گزاره مطمئن بود که پیش فرض اصلیِ تمام «خبرهای فوری» در فضای مجازی، «دروغ» و «نادرست» بودن آنها است مگر اینکه خلاف آن ثابت شود.
#زوم #سواد_رسانه‌ای
🔸سواد رسانه‌ای
سواد رسانه‌ای ابزاری برای توانمند ساختن شهروندان در انجام تحليل انتقادی و ارزيابی رسانه‌‌ها در بافت اجتماعی، دسترسی به رسانه‌ها، برقراری ارتباط به شکل‌های مختلف و ايجاد موضوعی انتقادی است.
#شين_ميزوکوشی | Sin Mizukoshi
#پژوهش
درخواست برای پاسخ دادن به یک پرسشنامه در زمينه #سواد_رسانه‌ای براي روزنامه‌نگاران
https://reporter.ir/1399/11/25/000500.php
Forwarded from آینده مشترک
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM

رویدادهای دانش‌آموزی می‌تواند با رویکردهای مختلفی انجام شود؛ رویکردهایی مانند ترس و هراس دانش‌آموزان یا حتی مصرف‌کننده آگاه فناوری اطلاعات باشد. اولی مبتنی بر ترساندن است و نتیجه‌اش جز تزریق باورهای نادرست و ناتوانی آموخته‌شده به مرور زمان نیست. دومی نگاه مثبت دارد و تلاش می‌کند تا دانش‌آموز را اگاه سازد و سواد فناورانه به او بدهد.

اما هر دو نگاه در یک نقطه مشترک هستند؛ و آن هم نگاه مصرف‌کننده داشتن است. در هر دو دانش‌آموز صرفا مصرف‌کننده داده و اطلاعات است.
‌‌
رویکرد سومی هم هست که در آن دانش‌آموز تولیدکننده داده، نوآور و خلاق دیده می‌شود. دانش‌آموز امروز را #کارآفرین و #نوآور فردا باید دید؛ کسی که قرار است آینده را بسازد.

از این منظر دانش‌آموز باید مهارت‌های کارآفرینی را نیز آموزش ببیند.

راه سومی که سخت‌ترین مانع‌اش تغییر نگاه و چارچوب‌های سنتی است. همان چارچوب‌های سنتی که در بهترین حالت به دنبال #سواد_رسانه‌ای هستند؛ یعنی ۳ اشتباه کلیدی:

۱-فناوری اطلاعات را محدود به اینترنت دیدن

۲-اینترنت را محدود به وجه رسانه‌ای‌اش دیدن

۳-شهروند را صرفا مصرف‌کننده دانستن
🔸سواد رسانه‌ای چگونه می‌تواند در مواقع بحران به داد جامعه برسد؟
▫️#محمد_معصومیان
هر روز خبر بحرانی تازه فضای رسانه‌های مجازی ایران را در می‌نوردد. یک روز سیل، روزی دیگر زلزله؛ بحران‌های اجتماعی و اقتصادی و سیاسی در انواع و اندازه‌های مختلف که به تناوب جای یکدیگر را پر می‌کنند و آنچه مدام در این بحران‌ها از سوی متخصصان رسانه طرح می‌شود، مسأله مهمی به نام #سواد_رسانه‌ای است؛ حلقه مفقوده‌ای که می‌تواند بحران‌های بزرگ را کوچک و مسائل کوچک را فاجعه غیرقابل کنترل جلوه دهد.
مردم سردرگم و مسئولان مستأصل و رسانه‌های رسمی عقب‌افتاده از سونامی اخبار را که بگذاریم کنار شبکه‌های اجتماعی با حرکت در مرز باریک و مبهم فکت و فیک، نتیجه می‌شود بی‌اعتمادی بیشتر و ناامیدی روزافزون‌تر مردم. اما چطور می‌توان راست و دروغ خبر را فهمید؟ میان این طوفان باید کجا ایستاد تا باد حادثه عقل و هوش را با خود نبرد؟ نقش مسئولان و رسانه‌ها چیست؟
#مجید_رضائیان استاد دانشگاه و پژوهشگر ژورنالیسم عمده مشکل خبرهای منتشر شده در شبکه‌های اجتماعی را فقدان سندیت و مشروعیت می‌داند: «باید به مردم بگوییم این چیزی که شما می‌بینید اطلاعات تکمیلی نیست بلکه فکت است. وقتی می‌گوییم «زلزله آمد» این فکت است و وقتی به ریشتر زلزله اشاره می‌کنیم اطلاعات تکمیلی. در شبکه‌های اجتماعی فکت‌های مختلفی مطرح می‌شود که اطلاعات ندارد و در پروسه نشر و بازنشر با کامنت‌های مختلفی که روی آن سوار می‌شود اصطلاحاً طبق نظر مؤسسه رویترز و آکسفورد که به‌طور مشترک در این زمینه کار کرده‌اند فکت به پسافکت تبدیل می‌شود، یعنی یک کلاغ به چهل کلاغ تبدیل می‌شود.»
رضائیان معتقد است مردم در شبکه‌های اجتماعی بسرعت از فکت به سمت پسافکت می‌روند و دقیقاً این فاصله جایی است که باید یک فعال رسانه یا رسانه‌های معتبر در آن نقطه بایستند و در واقع با دادن اطلاعات تکمیلی از چرخه بی‌حاصل فکت به پسافکت جلوگیری کنند
رضائیان راهکارهایی مانند آموزش رسانه و مختصات آن را از طریق پخش زنده اینستاگرام یا انتشار ویدئوهای کوتاه و تأثیرگذار را برای فرهنگ‌سازی در این زمینه راهی دیگر برای بالا بردن سواد رسانه‌ای می‌داند. آموزش از طریق کتاب‌های درسی به زبان ساده در مقاطع ابتدایی و پایه، یکی از راه‌هایی است که از نظر محمدمهدی فرقانی استادیار دانشگاه علامه طباطبایی می‌تواند در بالا بردن سواد رسانه‌ای نقش داشته باشد
آیا سواد رسانه‌ای به تنهایی هدف را محقق می‌کند؟ در واقع اگر تمامی افراد جامعه زیر و بم راستی‌‌آزمایی یک خبر را بدانند دیگر در بحران‌ها کسی اقدام به بازنشر یک خبر بدون پشتوانه صحیح خبری نمی‌کند؟ فرقانی معتقد است سواد رسانه‌ای شرط کافی برای رسیدن به این مرحله نیست. او با اشاره به بی‌اعتمادی تاریخی مردم به مسئولان در کشور ما و دامن زدن بعضی از شخصیت‌های سیاسی و حتی فرهنگی به بی‌اعتمادی مردم می‌گوید: «در واقع شخصیت‌ها با بی‌اعتماد کردن مردم به رسانه‌های سنتی، عملاً یک پشتوانه فرهنگی را از خود سلب می‌کنند.
#اکبر_نصراللهی رئیس دانشکده علوم اجتماعی، ارتباطات و مطالعات رسانه، ایران را کشوری در معرض بحران‌های مختلف و مخاطرات فراوان توصیف می‌کند، مخاطراتی که اگر مسئولان و رسانه و مردم مراقب نباشند آنها هم به سیاهه بحران‌ها افزوده خواهند شد. او از بمباران اخبار توسط رسانه‌های دشمن و بحران‌افزایی توسط کنشگران سیاسی و داخلی بدون هیچ حد و مرزی می‌گوید: «در چنین شرایطی رسانه‌ها باید مسئولانه رفتار کنند و مراقب باشند آرامش روحی، روانی مردم که حد و آستانه‌ای دارد مورد تعرض قرار نگیرد
اگر رسانه‌ها در مواقع بحران بموقع وارد عمل شوند دیگر اصلاً خبر دروغ به وجود نمی‌آید یا فرصت برای دروغ‌پراکنی خیلی کم می‌شود. علت به‌وجود آمدن خبر دروغ این است که از طرفی مردم نیاز به اطلاعات دارند و از طرفی رسانه و مسئولان دیر وارد میدان عمل می‌شوند.»
شاید هیچگاه اخبار دروغ مانند زمان انتشار ویروس کووید 19 به جان ما بستگی نداشت. از روز اول تا امروز که یک‌سال از همه‌گیری گذشته است هنوز هم صفحات مجازی بسیاری وجود دارند که با دادن اطلاعات بدون پشتوانه علمی با جان مردم بازی می‌کنند. آنها برای چند لایک بیشتر، از آخرین روش‌های درمانی می‌گویند و در این بین مردم بی‌حوصله و خسته از سالی ترسناک، آنها را همرسانی می‌کنند. چه زمانی حیاتی‌تر از امروز برای زمان آموزش رسانه‌ای خواهد بود؟
https://www.ion.ir/news/679170
#کتاب #سواد_رسانه‌ای
🔸 در دست ترجمه
The Teacher’s Guide to Media Literacy Critical Thinking in a Multimedia World ‌
▫️مترجم: #فواد_حبیبی
▫️ناشر: پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات
🔹این کتاب از یک مقدمه و ۹ فصل تشکیل شده است:
١. مراد ما از رسانه چیست؟
٢. سواد رسانه‌ای چیست؟
٣. آموزش سواد رسانه‌ای چیست؟
۴. پرسش‌ها چه زمانی پاسخ می‌گیرند؟ آموزش نحوۀ تحلیل پیام‌های رسانه‌ها به دانش‌آموزان
۵. رویکردهای عام به آموزش سواد رسانه‌ای در امتداد کل برنامۀ درسی
۶. ادغام سواد رسانه‌ای در حوزه‌‌های موضوعی مشخص
٧. طرح‌های ‌درسی سواد رسانه‌ای
٨. آیا این کار عملی است؟
٩. عالی به نظر می‌رسد، اما من وقتش را ندارم! عبور از موانع و چرا این کار ارزشش را دارد
https://www.ricac.ac.ir/news/3518
🔸دایره‌المعارف بین‌المللی سواد رسانه‌ای در دست ترجمه
دایره‌المعارف بین‌المللی سواد رسانه‌ای در سال ٢٠١٩ منتشر شده است تالیف Paul Mihailidis - Renee Hobbs است. ترجمه این کتاب از سوی #محمدحسین_شعاعی انجام می‌شود. این کتاب، دایره‌المعارفی در حوزه #سواد_رسانه‌ای است و تمام مدخل‌های این حوزه، در این اثر ترجمه و ازسوی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات به جامعه علمی کشور عرضه می‌شود.
#سواد_رسانه‌ای
🔸چند نکته کوتاه درباره سواد رسانه‌ای و اطلاعاتی
▫️آیا ما واقعا حق انتخاب آزادانه محتواهای رسانه‌ای را داریم؟
▫️#عصر_هوشمندی؛ مجموعه تخصصی سواد رسانه‌ای و اطلاعاتی
@asrehooshmsndi
#سواد_رسانه‌ای #ارتباطات
🔸سه جنبه سواد رسانه‌ای
▫️#یونس_شکرخواه
سه جنبه سواد رسانه‌ای عبارتند از:
الف: ارتقای آگاهی نسبت به رژیم مصرف رسانه‌ای و یا به عبارت بهتر تعیین میزان و نحوه مصرف غذای رسانه‌ای از منابع رسانه‌ای گوناگون که در یک کلام همان محتوای رسانه‌هاست
ب: آموزش مهارت‌های مطالعه یا تماشای انتقادی
ج: تجزیه و تحلیل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی رسانه‌ها که در نگاه اول قابل مشاهده نیست.
بنابراین اولین نکته در موضوع سواد رسانه‌ای توجه داشتن به میزان و نسبت مصرف از هر رسانه در رنگین‌کمان رسانه‌هاست و سپس توجه با این نکته دیدن و خواندن و شنیدن عمدتا باید از موضع انتقادی باشد و سومین نکته اینکه به نقش دست‌اندرکاران و مالکان رسانه‌ها هم باید توجه داشت.
شاید بتوان گفت تلقی‌های نوتر و امروزی‌تر از سواد رسانه‌ای، بیشتر بر جنبه دست‌اندرکاران و مالکان #رسانه‌ها متمرکز است و لذا مقابله با کارکردهای رسانه‌های بزرگ غالب را دستور کار دارد و در واقع کالبدشکافی رسانه‌هایی را که هدف شان تامین #هژمونی_فرهنگی؛ تعمیم #فلسفه_سیاسی و حفظ قدرت‌هائی است که خود این رسانه‌ها محصول آنها هستند.
#اطلاعات #سواد_رسانه‌ای #ارتباطات
🔸اضافه بار اطلاعاتی
یکی از اهداف سواد رسانه‌ای نشان دادن اضافه بار اطلاعاتی است. در شرایط اشباع رسانه‌ای و در فضای موجود افراد در معرض حجم بالایی از اطلاعاتی هستند که به هیچ وجه به برخی از آن‌ها هم نیازی به آنها ندارند. به عنوان مثال امروزه بسیاری از نوجوانان در جهان مارک‌ها وعلائم تجاری بین‌المللی را به خوبی می شناسند، اما این اطلاعات در هیچ زمینه‌ای به کار آنها نمی‌آید، نه قدرت خرید دارند و نه قدرت مصرف، ولی چون در معرض آگهی‌های پیاپی قرار دارند، در این زمینه اطلاعات دارند. پس باید از پیام‌ها و اطلاعات اطرافمان براساس نیازهای‌مان استفاده کنیم تا دچار سردرگمی نشویم. سوادرسانه‌ای این امکان را هم در اختیار می‌گذارد