#شعر🔸گوهر
موج را از سینهٔ دریا گسستن میتوان
بحر بیپایان به جوی خویش بستن میتوان
از نوائی میتوان یک شهر دل در خون نشاند
یک چمن گل از نسیمی سینه خستن میتوان
میتوان جبریل را گنجشک دست آموز کرد
شهپرش با موی آتش دیده بستن میتوان
ای سکندر سلطنت نازکتر از جام جم است
یک جهان آئینه از سنگی شکستن میتوان
گر بهخود محکم شوی سیل بلا انگیز چیست
مثل گوهر در دل دریا نشستن میتوان
من فقیرم بینیازم مشربم این است و بس
مومیائی خواستن نتوان، شکستن میتوان
#اقبال_لاهوری
موج را از سینهٔ دریا گسستن میتوان
بحر بیپایان به جوی خویش بستن میتوان
از نوائی میتوان یک شهر دل در خون نشاند
یک چمن گل از نسیمی سینه خستن میتوان
میتوان جبریل را گنجشک دست آموز کرد
شهپرش با موی آتش دیده بستن میتوان
ای سکندر سلطنت نازکتر از جام جم است
یک جهان آئینه از سنگی شکستن میتوان
گر بهخود محکم شوی سیل بلا انگیز چیست
مثل گوهر در دل دریا نشستن میتوان
من فقیرم بینیازم مشربم این است و بس
مومیائی خواستن نتوان، شکستن میتوان
#اقبال_لاهوری
#سینماویژن
🔸 مفهوم در زمانی
مفهوم در زمانی (diachronic) از سوی #فردینان_دو_سوسور در اوایل قرن بیستم و در تضاد با اصطلاح همزمانی (synchronic) ابداع شد
این اصطلاح به شيوهای تطبيقی ـ تاريخی در #زبانشناسی اشاره ميکند که دستورنويسان قرن بيستم طرفدار آن هستند.
از آنجا که تحليل زبان به شيوه در زمانی تنها به توسعه و تکامل تاريخی آن و جستجوي زبانهای اوليه هندواروپايي توجه دارد، نتوانسته است يک مدل شناختی و يا دستوری از زبان ارائه کند و به همين علت سالها تحتالشعاع مدل دستور زايشی #چامسکي قرار داشته است.
الگوی چامسکی به جای تکيه بر تحولات تاريخی زبان بر ساختار دستوری آن تأکيد میکند.
توجه به تغييرات زبان از دهه شصت به بعد دوباره رواج يافت و همگام با آن، مطالعات مربوط به تحولات در زمانی زبان، نيز از نو رايج شد.
اين اصطلاح در عرصه سينما نيز به وسيلة منتقدان سينمايی، براي اشاره به تحليلهای تاريخیای که در تضاد با تحليلهای معاصر يا همزمانی هستند، استفاده ميشود.
▫️نوشته اوا ویث
▫️ترجمه #یونس_شکرخواه
@younesshokrkhah
🔸 مفهوم در زمانی
مفهوم در زمانی (diachronic) از سوی #فردینان_دو_سوسور در اوایل قرن بیستم و در تضاد با اصطلاح همزمانی (synchronic) ابداع شد
این اصطلاح به شيوهای تطبيقی ـ تاريخی در #زبانشناسی اشاره ميکند که دستورنويسان قرن بيستم طرفدار آن هستند.
از آنجا که تحليل زبان به شيوه در زمانی تنها به توسعه و تکامل تاريخی آن و جستجوي زبانهای اوليه هندواروپايي توجه دارد، نتوانسته است يک مدل شناختی و يا دستوری از زبان ارائه کند و به همين علت سالها تحتالشعاع مدل دستور زايشی #چامسکي قرار داشته است.
الگوی چامسکی به جای تکيه بر تحولات تاريخی زبان بر ساختار دستوری آن تأکيد میکند.
توجه به تغييرات زبان از دهه شصت به بعد دوباره رواج يافت و همگام با آن، مطالعات مربوط به تحولات در زمانی زبان، نيز از نو رايج شد.
اين اصطلاح در عرصه سينما نيز به وسيلة منتقدان سينمايی، براي اشاره به تحليلهای تاريخیای که در تضاد با تحليلهای معاصر يا همزمانی هستند، استفاده ميشود.
▫️نوشته اوا ویث
▫️ترجمه #یونس_شکرخواه
@younesshokrkhah
#زوم🔸نظريه اطلاع
#نظریهاطلاع یک تئوری مربوط به دوران غلبه نگاههای ریاضی به #ارتباطات است و در واقع پایه آن اندازهگیری اطلاع بر حسب bit است.
یعنی بازتولید برابر یک پیام پس از دریافت همان پیام.
همانطور که فرضا طول یک ایمیل را می توان با تعداد کاراکترهای به کار رفته در آن حساب کرد و یا طول یک شماره تلفن را با تعداد ارقام سازنده آن، در تئوری اطلاع هم باید ارسال شده و دریافت شده، یک اندازه باشند. این تئوری را کلود شنون (Claude E. Shannon) مطرح کرد. این مفهوم حالا تا حدودی تفاوت کرده است.
#نظریهاطلاع یک تئوری مربوط به دوران غلبه نگاههای ریاضی به #ارتباطات است و در واقع پایه آن اندازهگیری اطلاع بر حسب bit است.
یعنی بازتولید برابر یک پیام پس از دریافت همان پیام.
همانطور که فرضا طول یک ایمیل را می توان با تعداد کاراکترهای به کار رفته در آن حساب کرد و یا طول یک شماره تلفن را با تعداد ارقام سازنده آن، در تئوری اطلاع هم باید ارسال شده و دریافت شده، یک اندازه باشند. این تئوری را کلود شنون (Claude E. Shannon) مطرح کرد. این مفهوم حالا تا حدودی تفاوت کرده است.
#شهر🔸نشانسازی (برندینگ)
مساله #نشانسازی یا #برندینگ برای یك شهر كه به عبارتی خارج كردن یك شهر از یك وضعیت نكره و ناشناس به وضعیت معرفه و شناس تعبیر میشود، پروسهای است كه از دل طبیعت گرفته شده و شما می توانید جلوهظهای این تمایز را بین همهی موجودات ببینید. بنابراین مساله برندینگ در گام اول مساله ایجاد تمایز است. مساله ارائه دقیق و صحیح خود به عنوان یك بسته است. یا به عبارت بهتر مساله، مساله هویت است، یعنی شما در مقوله #هویت، میخواهید تفاوتهای خودتان راشناسایی و بر آنها تاكید كنید. بحث اساسا بر سر نشانسازی برای یك مكان است. مكانی كه میتواند سطح جهانی به خود بگیرد ، اما همین كه این تصمیم گرفته شد، باید به عنوان یك مكان، هدف خود را مشخص كنید، مثلا آیا به دنبال یك برند جهانی هستید؟ یعنی میخواهید ایرانیها را در جهان با چه عنوانی معرفی كنید؟ آیا میخواهید با مهمان دوست و مهمانپذیر بودن، خود را به دنیا معرفی كنید و همینطور كشورهای دیگر كه خودشان را با ویژگیهای مختلف معرفی میكنند.
اما سطح دوم منطقهای است، یعنی ممكن است فقط بخواهید غرب ایران را معرفی كنید. باید ببینید این خطه چه ویژگیهایی دارد.
سطح سوم هم محلی است، در سطوح محلی میخواهیم فلان روستا را در فلان نقطه كشور معرفی كنیم، پس موضوع از دید من كه برند شهری هم در درون آن قرار میگیرد، "برندسازی مكانی" است، یعنی شما تصمیم میگیرید مكانی را معرفی كنید كه به طور حتم برای طرفهای مختلف تماس، مفاهیم متفاوتی دارد. مثلا برای یك پلیس معرفی منطقه عمدتا از منظر امنیت صورت میگیرد. البته در این معرفی سازی یك پروسه طولانی از تحقیق و پژوهش و كار هم انجام میشود. نكتهی دیگر اینكه، فقط "معرفی" كافی نیست و مهمتر اینكه ما نمیتوانیم هر طور كه میخواهیم، خودمان را معرفی كنیم، یعنی موضوع برند شهری، موضوع انگارهسازی نیست، حتی اینكه "من چنانم كه نمودم دگر ایشان دانند" هم نیست. درحقیقت موضوعی است كه از سطح باید به عمق برسد. وقتی چنین مسالهای پیش میآید، ما باید به یك مدار بزرگ فكر كنیم و بعد در این مدار آن چه كه قرار است معرفی شود، یعنی آن "خدمت"، "محصول" و یا "مكان" قرار بگیرد. الان وقتی اسم محله "بورلی هیلز" در آمریكا را میشنوید، هویت هنرمندانه آن به ذهنتان میرسد یا درباره "منتهن" یك هویت تجاری، مالی و اداری متبادر میشود. بنابراین باید این مدار را دقیق پیمود، مداری كه از متولد سازی آن محصول، خدمت یا مكان شروع میشود و بعد باید دید این روند خلق چطور به حركت در میآید؟ تا چه زمانی باید دستش را بگیریم و چه زمانی خودش میتواند روی پای خودش بایستد؟
فاز سومی كه باید به آن توجه كرد، نحوه رفتاردیگران با شماست، یعنی اینكه آنها چطور با شما به تعامل میرسند. پس یك مرحله كلیدی در این مدار بزرگ اینست كه چطور آن هویت به مصرف برسد. از طرفی باید دید آن تلفیق و تعاملی كه در نهایت روی زمین میماند چه چیزی را درست خواهد كرد. پس برای طراحی برندها، همهی این مسیرباید تعقیب شود.
مساله #نشانسازی یا #برندینگ برای یك شهر كه به عبارتی خارج كردن یك شهر از یك وضعیت نكره و ناشناس به وضعیت معرفه و شناس تعبیر میشود، پروسهای است كه از دل طبیعت گرفته شده و شما می توانید جلوهظهای این تمایز را بین همهی موجودات ببینید. بنابراین مساله برندینگ در گام اول مساله ایجاد تمایز است. مساله ارائه دقیق و صحیح خود به عنوان یك بسته است. یا به عبارت بهتر مساله، مساله هویت است، یعنی شما در مقوله #هویت، میخواهید تفاوتهای خودتان راشناسایی و بر آنها تاكید كنید. بحث اساسا بر سر نشانسازی برای یك مكان است. مكانی كه میتواند سطح جهانی به خود بگیرد ، اما همین كه این تصمیم گرفته شد، باید به عنوان یك مكان، هدف خود را مشخص كنید، مثلا آیا به دنبال یك برند جهانی هستید؟ یعنی میخواهید ایرانیها را در جهان با چه عنوانی معرفی كنید؟ آیا میخواهید با مهمان دوست و مهمانپذیر بودن، خود را به دنیا معرفی كنید و همینطور كشورهای دیگر كه خودشان را با ویژگیهای مختلف معرفی میكنند.
اما سطح دوم منطقهای است، یعنی ممكن است فقط بخواهید غرب ایران را معرفی كنید. باید ببینید این خطه چه ویژگیهایی دارد.
سطح سوم هم محلی است، در سطوح محلی میخواهیم فلان روستا را در فلان نقطه كشور معرفی كنیم، پس موضوع از دید من كه برند شهری هم در درون آن قرار میگیرد، "برندسازی مكانی" است، یعنی شما تصمیم میگیرید مكانی را معرفی كنید كه به طور حتم برای طرفهای مختلف تماس، مفاهیم متفاوتی دارد. مثلا برای یك پلیس معرفی منطقه عمدتا از منظر امنیت صورت میگیرد. البته در این معرفی سازی یك پروسه طولانی از تحقیق و پژوهش و كار هم انجام میشود. نكتهی دیگر اینكه، فقط "معرفی" كافی نیست و مهمتر اینكه ما نمیتوانیم هر طور كه میخواهیم، خودمان را معرفی كنیم، یعنی موضوع برند شهری، موضوع انگارهسازی نیست، حتی اینكه "من چنانم كه نمودم دگر ایشان دانند" هم نیست. درحقیقت موضوعی است كه از سطح باید به عمق برسد. وقتی چنین مسالهای پیش میآید، ما باید به یك مدار بزرگ فكر كنیم و بعد در این مدار آن چه كه قرار است معرفی شود، یعنی آن "خدمت"، "محصول" و یا "مكان" قرار بگیرد. الان وقتی اسم محله "بورلی هیلز" در آمریكا را میشنوید، هویت هنرمندانه آن به ذهنتان میرسد یا درباره "منتهن" یك هویت تجاری، مالی و اداری متبادر میشود. بنابراین باید این مدار را دقیق پیمود، مداری كه از متولد سازی آن محصول، خدمت یا مكان شروع میشود و بعد باید دید این روند خلق چطور به حركت در میآید؟ تا چه زمانی باید دستش را بگیریم و چه زمانی خودش میتواند روی پای خودش بایستد؟
فاز سومی كه باید به آن توجه كرد، نحوه رفتاردیگران با شماست، یعنی اینكه آنها چطور با شما به تعامل میرسند. پس یك مرحله كلیدی در این مدار بزرگ اینست كه چطور آن هویت به مصرف برسد. از طرفی باید دید آن تلفیق و تعاملی كه در نهایت روی زمین میماند چه چیزی را درست خواهد كرد. پس برای طراحی برندها، همهی این مسیرباید تعقیب شود.
🔸مبارزان میدان بلاک و آنفالو
▫️یادداشت #آزاده_محمدحسین ـ روزنامهنگار
▫️یادداشت #آزاده_محمدحسین ـ روزنامهنگار
عرصههای ارتباطی
🔸مبارزان میدان بلاک و آنفالو ▫️یادداشت #آزاده_محمدحسین ـ روزنامهنگار
ما مبارزان عرصه حرفیم، مبارزان صحنه واژه، مبارزان میدان «بلاک» و «آنفالو»؛ این آخری را اما بهنظرم بهتر از دوتای دیگر بلدیم. میدانی، کاری ندارد؛ یک دکمه است که به مدد دانش امروز دیگر حتی فشار هم نمیخواهد، لمسش کنی کار تمام است و خلاص.
ما مبارزان صحنه نشنیدنیم؛ صحنه «گفت»، نه «شنود». یاد گرفتهایم ما بگوییم و دیگران گوش کنند. آموختهایم واژهها را یک به یک کنار هم بچینیم، بزک کنیم، رنگ و لعاب بدهیم و بعد ماشه جنگیاش را بکشیم و مستقیم شلیک کنیم بهصورت طرف مقابلمان.
آداب گفتوگو را نیاموخته و درهایش را یک به یک بستهایم. تقصیر ما نیست شاید. در روزگارانی زیستهایم که هر لحظه و هر آن به شکل و شمایلی نادیدهمان گرفتهاند و راستش را بخواهی آموختهایم خودمان دست بهکار شویم و حقمان را طلب کنیم؛ اما چگونه؟ این را نیاموختهایم.
ما همدیگر را در دنیایی که نعل به نعل همچون نامش مجاز است، میدریم و لتوپار میکنیم. برای محکمکاری و راحتی خیالمان از اثربخشی ضربات #مجازی، عزیزان یکدیگر را هم با سخیفترین و رکیکترین واژهها مورد عنایت ویژه قرار میدهیم؛ بیتوجه به اینکه شاید آنان روحشان هم از مبارزه خیالی ما بیخبر باشد.
در میدان جنگ ما مبارزان، تو نمیتوانی میانهرو باشی؛ یا «بر» مایی یا «با» ما؛ در غیراینصورت بیخاصیتی بیش نیستی که فقط جای ما و آنان را تنگ کردهای.
از تو چه پنهان دنیای ما مبارزان آنفالو و بلاک، قواعد مشخصی هم ندارد؛ هربار میتوانی به یک طرف غش کنی و بهمحض آنکه واژه یا واژههایی جدید و پرطمطراق کشف کردی، به آن سمتی بچرخی که بیشتر در تیررس نگاههاست.
دست خودمان نیست؛ گروهی از ما که کم هم نیستیم تشنه دیده شدنیم و #لایک گرفتن و امان از این لایک که بابت کوبیدهشدنش بر پیشانی صفحات رنگارنگ دنیای مجازیمان، چه هزینهها که نمیدهیم!
ما مبارزان صحنه هیچیم؛ امروز هستیم و فردا نه!
پس اگر دوست داری تو هم به لشکر بلاکیان و آنفالوکنندگان بپیوند، بلکه رستگار شوی!
این روزها انگار دنیا نیاز دارد به گسترش نبرد و نبردهایی که ما سربازانش باشیم
▫️روزنامه همشهری | سهشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۸
ما مبارزان صحنه نشنیدنیم؛ صحنه «گفت»، نه «شنود». یاد گرفتهایم ما بگوییم و دیگران گوش کنند. آموختهایم واژهها را یک به یک کنار هم بچینیم، بزک کنیم، رنگ و لعاب بدهیم و بعد ماشه جنگیاش را بکشیم و مستقیم شلیک کنیم بهصورت طرف مقابلمان.
آداب گفتوگو را نیاموخته و درهایش را یک به یک بستهایم. تقصیر ما نیست شاید. در روزگارانی زیستهایم که هر لحظه و هر آن به شکل و شمایلی نادیدهمان گرفتهاند و راستش را بخواهی آموختهایم خودمان دست بهکار شویم و حقمان را طلب کنیم؛ اما چگونه؟ این را نیاموختهایم.
ما همدیگر را در دنیایی که نعل به نعل همچون نامش مجاز است، میدریم و لتوپار میکنیم. برای محکمکاری و راحتی خیالمان از اثربخشی ضربات #مجازی، عزیزان یکدیگر را هم با سخیفترین و رکیکترین واژهها مورد عنایت ویژه قرار میدهیم؛ بیتوجه به اینکه شاید آنان روحشان هم از مبارزه خیالی ما بیخبر باشد.
در میدان جنگ ما مبارزان، تو نمیتوانی میانهرو باشی؛ یا «بر» مایی یا «با» ما؛ در غیراینصورت بیخاصیتی بیش نیستی که فقط جای ما و آنان را تنگ کردهای.
از تو چه پنهان دنیای ما مبارزان آنفالو و بلاک، قواعد مشخصی هم ندارد؛ هربار میتوانی به یک طرف غش کنی و بهمحض آنکه واژه یا واژههایی جدید و پرطمطراق کشف کردی، به آن سمتی بچرخی که بیشتر در تیررس نگاههاست.
دست خودمان نیست؛ گروهی از ما که کم هم نیستیم تشنه دیده شدنیم و #لایک گرفتن و امان از این لایک که بابت کوبیدهشدنش بر پیشانی صفحات رنگارنگ دنیای مجازیمان، چه هزینهها که نمیدهیم!
ما مبارزان صحنه هیچیم؛ امروز هستیم و فردا نه!
پس اگر دوست داری تو هم به لشکر بلاکیان و آنفالوکنندگان بپیوند، بلکه رستگار شوی!
این روزها انگار دنیا نیاز دارد به گسترش نبرد و نبردهایی که ما سربازانش باشیم
▫️روزنامه همشهری | سهشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۸
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔸دنیرو و تصور ترامپ
#رابرت_دنیرو بازیگر مشهور هالیوود با انتشار این ویدئو در توییتر خود نوشت:
🔸این مراسم تشییع پیکر سلیمانی در اهواز ایران است. ترامپ هیچ تصوری ندارد که چه کاری انجام داده است!
#رابرت_دنیرو بازیگر مشهور هالیوود با انتشار این ویدئو در توییتر خود نوشت:
🔸این مراسم تشییع پیکر سلیمانی در اهواز ایران است. ترامپ هیچ تصوری ندارد که چه کاری انجام داده است!
▫️کارنامه و نمایهواره به انضمام گزیده خواندنیهای نقد و بررسی کتاب تهران
#کتاب 🔸 اثر تازه از #سیدفرید_قاسمی مورخ، پژوهشگر و روزنامهنگار برجسته ایران
#کتاب 🔸 اثر تازه از #سیدفرید_قاسمی مورخ، پژوهشگر و روزنامهنگار برجسته ایران
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔸 المیادین: حملات موشکی #سپاه پاسداران به پایگاه آمریکایی عین الاسد در استان الانبار در غرب عراق در ساعت ۰۱:۲۰ دقیقه بامداد یعنی زمان به شهادت رسیدن سردار قاسم سلیمانی انجام گرفته است.
#کتاب🔸۵۰ سال مطبوعات به روایت آمار، به انضمام نیمقرن کتابشماری در ایران (۱۳۴۷ تا ۱۳۹۶)
#سیدفرید_قاسمی
#سیدفرید_قاسمی
عرصههای ارتباطی
#کتاب🔸۵۰ سال مطبوعات به روایت آمار، به انضمام نیمقرن کتابشماری در ایران (۱۳۴۷ تا ۱۳۹۶) #سیدفرید_قاسمی
کتاب «۵۰ سال مطبوعات به روایت آمار» با عنوان فرعی «بهانضمام نیمقرن کتابشماری در ایران (۱۳۴۷ تا ۱۳۹۶)» اثر سید فرید قاسمی بهتازگی توسط انتشارات جهان کتاب منتشر و راهی بازار نشر شده است.
#سیدفرید_قاسمی بهعنوان یکی از پژوهشگران #تاریخ_مطبوعات_ایران، که پیش از ایننیز مقالات، کتابها و آثار مختلفی در اینحوزه تولید کرده، در اینکتاب برههای دیگر از تاریخ مطبوعات ایران را زیر ذرهبین خود قرار داده است. او معتقد است نخستین آمارنگاری و شمارشگری کتابکاوانه، مجلّهپژوهانه و روزنامهشناسانه را باید لابهلای کتابها و ادواریهای سپیدهدم چاپسپاریهای فارسی جستوجو کرد.
مقطع تاریخی مورد بررسی قاسمی در اینکتاب سال ۴۷ تا ۹۶ است و در ابتدا و درآمد کتابش، احصائیهنویسیهای مطبوعات و کتاب را از سرآغاز طبع و نشر در ایران تا سال ۹۶ بررسی کرده است. قاسمی همانطور که پیشتر گفته، در اینکتاب خود هم اشاره کرده که عدم گردآوری روزنامهها و مجلّههای ایرانی و راهیابی نشریهنماها به مخزن مجموعهها، از جمله دلایل احصاناپذیری مطبوعات، و نبود تعریفها معضل اساسی آماردهی حوزهه کتاب هستند.
اینمولف در فرازهای ابتدایی کتاب آورده است: «میدانیم که تأسیس نخستین چاپخانه و نشر اوّلین کتاب در سال ۱۰۴۸ ق در جلفای اصفهان میرفت تا سرآغاز یک تحول اساسی در کشور شود اما دیری نپایید که بر اثر سعایتهای تنگنظرانه این چاپخانه پس از نشر شماری کتاب و اعلان دیوارکوب غیرفارسی متوقف شد. همچنین وقوف داریم که چاپ کتاب به زبان فارسی در ایران با انتشار فتحنامه و جهادیه در سال ۱۲۳۳ ق در تبریز شروع شد. اگر این تاریخ را مبدأ چاپ و نشر کتاب فارسی در ایران بدانیم کتاب چاپی فارسی ایرانی تا سال ۱۳۹۷ خورشیدی حدود ۲۰۳ سال (۱۱۰ سال در عهد قاجار، ۵۳ سال در روزگار پهلوی و تا امروز ۴۰ سال در زمانه جمهوری اسلامی) را از سر گذرانده است. آنچه مطبوعات ادواری مینامیم اما حدود ۲۰ سال کمتر از کتاب فارسی پیشینه دارد. چون پیششمارة اوّلین نشریة ادواری فارسی ایران ۱۲۵۲ ق/ ۱۲۱۵ ش در تهران طلوع کرد. زمانی که نشریه ادواری در تهران متولد شد حدود ۱۴ سال از چاپ و نشر کتاب فارسی در شهر تهران میگذشت. تهران از سال ۱۲۳۹ ق – پس از اصفهان و تبریز – صاحب کتاب چاپی شد اما گویا نخستین شهر ایرانی است که به آماردهی کتاب اهتمام کرد...»
قاسمی در گام دوم کتاب «۵۰سال مطبوعات به روایت آمار» بررسی تطبیقی سالانه ۵۰ سال مورد نظر را در ۲ بخش موضوعی «مطبوعات» و «کتاب» در دستور کار قرار داده و معتقد است نبود یک سامانه جامع در اینزمینه، یکی از دردهای جامعه ایران است. برنا
#سیدفرید_قاسمی بهعنوان یکی از پژوهشگران #تاریخ_مطبوعات_ایران، که پیش از ایننیز مقالات، کتابها و آثار مختلفی در اینحوزه تولید کرده، در اینکتاب برههای دیگر از تاریخ مطبوعات ایران را زیر ذرهبین خود قرار داده است. او معتقد است نخستین آمارنگاری و شمارشگری کتابکاوانه، مجلّهپژوهانه و روزنامهشناسانه را باید لابهلای کتابها و ادواریهای سپیدهدم چاپسپاریهای فارسی جستوجو کرد.
مقطع تاریخی مورد بررسی قاسمی در اینکتاب سال ۴۷ تا ۹۶ است و در ابتدا و درآمد کتابش، احصائیهنویسیهای مطبوعات و کتاب را از سرآغاز طبع و نشر در ایران تا سال ۹۶ بررسی کرده است. قاسمی همانطور که پیشتر گفته، در اینکتاب خود هم اشاره کرده که عدم گردآوری روزنامهها و مجلّههای ایرانی و راهیابی نشریهنماها به مخزن مجموعهها، از جمله دلایل احصاناپذیری مطبوعات، و نبود تعریفها معضل اساسی آماردهی حوزهه کتاب هستند.
اینمولف در فرازهای ابتدایی کتاب آورده است: «میدانیم که تأسیس نخستین چاپخانه و نشر اوّلین کتاب در سال ۱۰۴۸ ق در جلفای اصفهان میرفت تا سرآغاز یک تحول اساسی در کشور شود اما دیری نپایید که بر اثر سعایتهای تنگنظرانه این چاپخانه پس از نشر شماری کتاب و اعلان دیوارکوب غیرفارسی متوقف شد. همچنین وقوف داریم که چاپ کتاب به زبان فارسی در ایران با انتشار فتحنامه و جهادیه در سال ۱۲۳۳ ق در تبریز شروع شد. اگر این تاریخ را مبدأ چاپ و نشر کتاب فارسی در ایران بدانیم کتاب چاپی فارسی ایرانی تا سال ۱۳۹۷ خورشیدی حدود ۲۰۳ سال (۱۱۰ سال در عهد قاجار، ۵۳ سال در روزگار پهلوی و تا امروز ۴۰ سال در زمانه جمهوری اسلامی) را از سر گذرانده است. آنچه مطبوعات ادواری مینامیم اما حدود ۲۰ سال کمتر از کتاب فارسی پیشینه دارد. چون پیششمارة اوّلین نشریة ادواری فارسی ایران ۱۲۵۲ ق/ ۱۲۱۵ ش در تهران طلوع کرد. زمانی که نشریه ادواری در تهران متولد شد حدود ۱۴ سال از چاپ و نشر کتاب فارسی در شهر تهران میگذشت. تهران از سال ۱۲۳۹ ق – پس از اصفهان و تبریز – صاحب کتاب چاپی شد اما گویا نخستین شهر ایرانی است که به آماردهی کتاب اهتمام کرد...»
قاسمی در گام دوم کتاب «۵۰سال مطبوعات به روایت آمار» بررسی تطبیقی سالانه ۵۰ سال مورد نظر را در ۲ بخش موضوعی «مطبوعات» و «کتاب» در دستور کار قرار داده و معتقد است نبود یک سامانه جامع در اینزمینه، یکی از دردهای جامعه ایران است. برنا
#زبان🔸جلب توجه
برای جلب توجه دیگران نجنگ، اگر اهمیت میدادند مجبور نبودی بجنگی
Don't fight for others attention, if ۷they really cared, you wouldn't have to fight.
برای جلب توجه دیگران نجنگ، اگر اهمیت میدادند مجبور نبودی بجنگی
Don't fight for others attention, if ۷they really cared, you wouldn't have to fight.