4_6021380639587042658.mp3
17 MB
🔸️سخنرانی وحید یامین پور
شرحی بر کتاب فتح خون(شهید آوینی)،
فتنه خواص ساکت
🔹️هیئت خدام الرضا علیه السلام
جلسه چهارم
🆔 @yaminpour
شرحی بر کتاب فتح خون(شهید آوینی)،
فتنه خواص ساکت
🔹️هیئت خدام الرضا علیه السلام
جلسه چهارم
🆔 @yaminpour
4_6028586838795486307.mp3
19.8 MB
🔸️سخنرانی وحید یامین پور
شرحی بر کتاب فتح خون(شهید آوینی)،
ابتلاء مومن ابتلاء جامعه مومنین
🔹️هیئت خدام الرضا علیه السلام
جلسه پنجم
🆔 @yaminpour
شرحی بر کتاب فتح خون(شهید آوینی)،
ابتلاء مومن ابتلاء جامعه مومنین
🔹️هیئت خدام الرضا علیه السلام
جلسه پنجم
🆔 @yaminpour
Forwarded from استاد وکیلی
📍محال است انسانی به جز از راه سیدالشهدا علیهالسلام به مقام #توحید برسد. سَرَیان فیوضات و خیرات از مسیر حضرت سیدالشهدا علیهالسلام است و پیشکار این فضیلت هم حضرت قمر بنی هاشم ابالفضل العباس علیهالسلام است.
▫️عارف واصل مرحوم آیتالله سیدعلی قاضی
☑️ @ostad_vakili
▫️عارف واصل مرحوم آیتالله سیدعلی قاضی
☑️ @ostad_vakili
🔸️دستور بازداشت ص.ک هنرپیشه توهین کننده به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام صادر شد. آیا با خبرگزاری خبرآنلاین ارگان رسانهای نزدیک به علی لاریجانی، که سرمنشاء دروغ محکومیت مرحومه سحر خدایاری بود هم برخورد خواهد شد؟
🆔 @yaminpour
🆔 @yaminpour
Forwarded from تاملات نابهنگام/ کمیل سوهانی
مقتدی صدر، دختر آبی و چند پرسش؛
♦️حضور سید مقتدی صدر، شخصیتِ سیاسی عراقی و یکی از رهبرانِ شیعیانِ این کشور در مراسم شام غریبانِ حسینیه امام خمینی در کنار رهبر انقلاب واکنشهای بسیاری به دنبال داشت.
♦️اهل سیاست میدانند که مقتدی صدر یکی از محبوبترین چهرههای سیاسی عراق است که در موارد مختلف از جمله در موضوع سوریه و بشار اسد مواضعی بر ضد ایران و سیاستهای منطقهای ایران اتخاذ کرده است.
♦️به عنوان مثال(تنها یکی از موارد بسیار) در اوجِ درگیریهای سوریه او اینگونه از بشار اسد میخواهد تا از قدرت کناره گیری کند؛
"...رئیسجمهور سوریه به خاطر عشق به سوریه استعفا کرده و از حکومت کنارهگیری کند تا سوریه از دست جنگ و تروریسم رهایی یابد و زمام امور به دست طرفهای مردمی بانفوذ داده شود که میتوانند در سریعترین زمان ممکن سوریه را نجات دهند تا بشار اسد قبل از اینکه زمان از دست برود موضع تاریخی قهرمانانهای داشته باشد..."
♦️همچنین او در مقاطع متعدد دیگر از جمله بعد از انتخابات پارلمانی بغداد در سال ۲۰۱۸ بیانیهها و مواضعی را اتخاد کرد که زاویههای آشکاری با سیاستهای تهران در بغداد داشت.
♦️بسیاری معتقدند بخشی از جایگاه مردمی او در عراق ناشی از اعلامِ استقلالِ سیاسی او از ایران است، اعلام استقلالی که اگر لازم باشد به خاطرش در روزهای اوج کشتار کودکان یمنی با ملک سلمان ولیعهد عربستان سعودی نوشابه میخورد.
♦️سیاست منطقهای ایران اما بگونهای است که بازیگری چنین چموش و پرحاشیه را در روزهایی که لازم باشد به حسینیه امام خمینی آورده و آرام در کنار خود مینشاند.
♦️در واقع حضور مقتدی صدر در حسینیه امام خمینی را باید در ادامهی مواضع دو روز گذشتهی سید حسن نصرالله، دیدار اخیر هیئت انصارلله یمن و همچنین حضور حماس در تهران دانست.
♦️دیدارهایی درپیِ تغییراتِ وضعیت پروندهی هستهای ایران که پیغامهایی برای قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای دارد. قدرتهایی که یکی در پی خرج میلیاردها دلارِ نفتی بدون هیچ دستاوردی در حال جنگیدن با متحدین دیروز خود در یمن بوده و دیگری نیز تاب سیاستهای تهاجمی مشاور امنیت ملی جنگطلب خود را ندارد.
♦️این نمایش اقتدار و قدرت در سایهی نوعی از خرد و عقلانیت است که قدم به قدم با تدبیر و تامل به پیشرفته و گرهگشایی میکند.
♦️موازی با این عقلانیتِ جهانی و منطقهای در مواجهه با دشمن و رقبای سیاسی خارجی، در داخل کشور هر از چند گاهی با اتفاقاتی روبرو میشویم که ما را نسبت به وجود نوعی بیخردی و ناعقلانیتِ لَخت و ایستا حساس میکند.
♦️ناعقلانیتی که گاهی مسائل ساده را تبدیل به گرههایی سخت و پیچیده میکند.
♦️مرگ دخترِ آبی را بگذارید در کنار بگو مگوهای بازیگران قدرت در صداوسیما در هفتهای که گذشت، بگذارید در کنار صدور احکام کارگران هفت تپه، بگذارید کنار خود اختفایی برادران صدرالساداتی و همچنین جشن و پایکوبیِ برخی جریانهای ارزشی که از اشتباه این دو به وجد آمده بودند. همهی اینها را بگذارید کنار وضعیت قیمت خودرو و مسکن، وضعیتِ کنترلناپذیر قاچاق، از بین رفتن صنعت و تولید، مصرفگرایی عنانگسیخته در اوج تحریمهای اقتصادی، آلودگیِ هوای تهران در زمستانها و ...
♦️هرگز نمیخواهم بگویم که در زمینهی مشکلات داخلی ما دچار بنبست و انجماد و انسداد شدهایم، هرگز! اما میخواهم از چرایی ناعقلانیتِ مشهود و گاهی مضحک در مواجهه با مشکلات داخلی پرسش کنم.
♦️بیایید همه با هم به این چند پرسش بیاندیشیم؛
🔸چه چیز موجب این میزان از اختلاف در سرعت پیشروندگی در امور داخلی و خارجی میشود؟
🔸آیا تفاوت در میزان پیچیدگی امور در داخل و خارج موجب این تفاوت در سرعتِ پیشروندگی است؟
🔸با توجه به یکسان بودن بازیگران در بسیاری از موارد در هر دو عرصه، آیا میتوان گفت تفاوت در میدانها و قواعد بازی این اختلاف را موجب میشود؟
🔸 آیا بازیگران این دو عرصه از دو آبشخور معرفتی مختلف تغذیه میکنند؟
🔸آیا این دو از پتانسیلهای فرهنگیِ پشتیبانِ متفاوتی بهره میبرند که در عرصهی عمل، روشهای مختلفی پیش رویشان قرار میدهد؟
🔸آیا این عدم توازنِ مشهود، پایداری دستاوردها را تهدید نمیکند؟
🔸آیا الزاما پیشروندگی در یکی به گشودگیِ دیگری منتهی خواهد شد؟
@komailsohani
https://www.instagram.com/p/B2R3p-AJMV8/?igshid=9b9h60ha6dz3
♦️حضور سید مقتدی صدر، شخصیتِ سیاسی عراقی و یکی از رهبرانِ شیعیانِ این کشور در مراسم شام غریبانِ حسینیه امام خمینی در کنار رهبر انقلاب واکنشهای بسیاری به دنبال داشت.
♦️اهل سیاست میدانند که مقتدی صدر یکی از محبوبترین چهرههای سیاسی عراق است که در موارد مختلف از جمله در موضوع سوریه و بشار اسد مواضعی بر ضد ایران و سیاستهای منطقهای ایران اتخاذ کرده است.
♦️به عنوان مثال(تنها یکی از موارد بسیار) در اوجِ درگیریهای سوریه او اینگونه از بشار اسد میخواهد تا از قدرت کناره گیری کند؛
"...رئیسجمهور سوریه به خاطر عشق به سوریه استعفا کرده و از حکومت کنارهگیری کند تا سوریه از دست جنگ و تروریسم رهایی یابد و زمام امور به دست طرفهای مردمی بانفوذ داده شود که میتوانند در سریعترین زمان ممکن سوریه را نجات دهند تا بشار اسد قبل از اینکه زمان از دست برود موضع تاریخی قهرمانانهای داشته باشد..."
♦️همچنین او در مقاطع متعدد دیگر از جمله بعد از انتخابات پارلمانی بغداد در سال ۲۰۱۸ بیانیهها و مواضعی را اتخاد کرد که زاویههای آشکاری با سیاستهای تهران در بغداد داشت.
♦️بسیاری معتقدند بخشی از جایگاه مردمی او در عراق ناشی از اعلامِ استقلالِ سیاسی او از ایران است، اعلام استقلالی که اگر لازم باشد به خاطرش در روزهای اوج کشتار کودکان یمنی با ملک سلمان ولیعهد عربستان سعودی نوشابه میخورد.
♦️سیاست منطقهای ایران اما بگونهای است که بازیگری چنین چموش و پرحاشیه را در روزهایی که لازم باشد به حسینیه امام خمینی آورده و آرام در کنار خود مینشاند.
♦️در واقع حضور مقتدی صدر در حسینیه امام خمینی را باید در ادامهی مواضع دو روز گذشتهی سید حسن نصرالله، دیدار اخیر هیئت انصارلله یمن و همچنین حضور حماس در تهران دانست.
♦️دیدارهایی درپیِ تغییراتِ وضعیت پروندهی هستهای ایران که پیغامهایی برای قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای دارد. قدرتهایی که یکی در پی خرج میلیاردها دلارِ نفتی بدون هیچ دستاوردی در حال جنگیدن با متحدین دیروز خود در یمن بوده و دیگری نیز تاب سیاستهای تهاجمی مشاور امنیت ملی جنگطلب خود را ندارد.
♦️این نمایش اقتدار و قدرت در سایهی نوعی از خرد و عقلانیت است که قدم به قدم با تدبیر و تامل به پیشرفته و گرهگشایی میکند.
♦️موازی با این عقلانیتِ جهانی و منطقهای در مواجهه با دشمن و رقبای سیاسی خارجی، در داخل کشور هر از چند گاهی با اتفاقاتی روبرو میشویم که ما را نسبت به وجود نوعی بیخردی و ناعقلانیتِ لَخت و ایستا حساس میکند.
♦️ناعقلانیتی که گاهی مسائل ساده را تبدیل به گرههایی سخت و پیچیده میکند.
♦️مرگ دخترِ آبی را بگذارید در کنار بگو مگوهای بازیگران قدرت در صداوسیما در هفتهای که گذشت، بگذارید در کنار صدور احکام کارگران هفت تپه، بگذارید کنار خود اختفایی برادران صدرالساداتی و همچنین جشن و پایکوبیِ برخی جریانهای ارزشی که از اشتباه این دو به وجد آمده بودند. همهی اینها را بگذارید کنار وضعیت قیمت خودرو و مسکن، وضعیتِ کنترلناپذیر قاچاق، از بین رفتن صنعت و تولید، مصرفگرایی عنانگسیخته در اوج تحریمهای اقتصادی، آلودگیِ هوای تهران در زمستانها و ...
♦️هرگز نمیخواهم بگویم که در زمینهی مشکلات داخلی ما دچار بنبست و انجماد و انسداد شدهایم، هرگز! اما میخواهم از چرایی ناعقلانیتِ مشهود و گاهی مضحک در مواجهه با مشکلات داخلی پرسش کنم.
♦️بیایید همه با هم به این چند پرسش بیاندیشیم؛
🔸چه چیز موجب این میزان از اختلاف در سرعت پیشروندگی در امور داخلی و خارجی میشود؟
🔸آیا تفاوت در میزان پیچیدگی امور در داخل و خارج موجب این تفاوت در سرعتِ پیشروندگی است؟
🔸با توجه به یکسان بودن بازیگران در بسیاری از موارد در هر دو عرصه، آیا میتوان گفت تفاوت در میدانها و قواعد بازی این اختلاف را موجب میشود؟
🔸 آیا بازیگران این دو عرصه از دو آبشخور معرفتی مختلف تغذیه میکنند؟
🔸آیا این دو از پتانسیلهای فرهنگیِ پشتیبانِ متفاوتی بهره میبرند که در عرصهی عمل، روشهای مختلفی پیش رویشان قرار میدهد؟
🔸آیا این عدم توازنِ مشهود، پایداری دستاوردها را تهدید نمیکند؟
🔸آیا الزاما پیشروندگی در یکی به گشودگیِ دیگری منتهی خواهد شد؟
@komailsohani
https://www.instagram.com/p/B2R3p-AJMV8/?igshid=9b9h60ha6dz3
Instagram
کمیل سوهانی
. مقتدی صدر، دختر آبی و چند پرسش؛ حضور سید مقتدی صدر، شخصیتِ سیاسی عراقی و یکی از رهبرانِ شیعیانِ این کشور در مراسم شام غریبانِ حسینیه امام خمینی در کنار رهبر انقلاب واکنشهای بسیاری به دنبال داشت. اهل سیاست میدانند که مقتدی صدر یکی از محبوبترین چهرههای…
Forwarded from يك حامد عسكری معمولی (H@Med)
تکلیف خیس خاطره هامان چه می شود؟
چهار سالم بود . محرم ها با مادرم می رفتیم روضه خانه خوشروها ؛ یک خانه با معماری قاجاری. منبر وسط قسمت زنانه بود . دور تا دور منبر زن ها می نشستند و همه طبیعتا با چادرهای مشکی . سید میرفت روی پله دوم منبر مینشست و تمام مدت با چشم بسته حرف میزد. من از حرفهای سید هیچ نمیفهمیدم و مدام چشم می گرداندم تا ببینم پیرمرد چایگردان کی به ما میرسد . به من که میرسید مینشستم. خم میشد یک سینی مربعی برنجی کهنه با یک قندان کوچک که فقط سه حبه قند تویش جا میشد و یک غنچه گل محمدی تزئینش بود میگذاشت جلویم . قندها را میانداختم توی چای و داغی چای حلشان میکرد . بعد هم میزدم و نوبت مادرم بود که چای را در نعلبکی بریزد و جرعه جرعه به کامم بنشاند . آقا که میرفت توی روضه ، همه زن ها چادرهاشان را میکشیدند روی صورتشان و پرهیجانترین صحنه چهارسالگیام گر میگرفت. یک همهمه غریبی از خیمه خانه خوشروها شروع میشد و میرفت توی عرش ؛ همان جایی که سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است . این صحنه سوررئال ترین صحنه عمرم بود . چهارسالگی من میایستاد و همه زنها نشسته بودند و من زل میزدم به این رشته کوههای کوچولوی سیاه که گویی متراکم و فشرده از زمین روییده بودند و با زلزله کلمههای روضه سید ، تکان میخوردند و جلو و عقب میرفتند . یک وقتهایی هم در خانه خوشروها خوابم میبرد و چادرم میشد خیمهای که سایهاش روی شیطنت به خواب رفتهام میافتاد . یک وقتهایی پلک وا میکردم و میدیدم روی شانه مادرم در تاریکی زیر چادر ، انگار عقب عقب راه میرفتم و همه چیز از پشت سرم در میآمد و در پرسپکتیو مقابلم کوچک می شد . کاشوب در تمامی ذرات عالم است ...
هشت سالم بود . هر صبح اول بوی نفت می خزید زیر پره بینی ام و مغزم هشیار می شد که نیم ساعت دیگر باید بیدار شوی . بعد صدای سوت و جوش سماور نفتی سوراسرافیل بود برای من و برادر و خواهرهایم برای شروع یک روز دیگر مدرسه . من معمولا با همان بوی نفت بیدار میشدم ؛ ولی دوست داشتم مادرم دست روی صورتم بکشد و یک حامدجان بگوید و دلم ضعف برود و بعد بگویم چشم بیدارم. یک لقمه نان و پنیر یا نیمروی خشک و برشته شده جلویم بخزاند و بعد راهی مدرسه ام کند . آن روزها بم ما جولانگاه کاروان های قاچاق مواد مخدر بود . ماشین لخت میکردند ، بچه میدزدیدند ، آدم گروگان می بردند و هزار ذنب لایغفر دیگر ... یک وقتهایی که سوز هوا زیاد بود یا خبر نا امنیای چیزی در بم میپیچید ، صبحها میآمد مرا برساند مدرسه . تا مدرسهمان راهی نبود که تاکسی و سرویس بخواهد . پیاده میرفتیم . بال چادرش را وا می کرد من میرفتم زیر چادرش و راه میافتادیم سمت مدرسه و وای که چه تجربه مهیبی بود . یک لایه چادر مشکی می شد امنترین اتاق ضد گلوله جهان و آرامشی نجیب می خزید زیر پوست هشت سالگی ام. گاهی چادرش ضخیم بود و هیچ نمی دیدم و با کلماتش هدایت می شدم ؛ فقط می گفت جوی آب است یا سنگ است یا جدول است، تا مدرسه صدا می شنیدم و بوی مادرم که توی مشامم هوریز میکرد . گاهی هم چادر نازک تری انتخاب می کرد و میشد سایههایی گنگ و مواج را دید و فکر را به هزار سمت و سو برد . زن حواسش به غرورم بود . صد دویست متری مدرسه که میرسیدیم، به مردانگیام احترام میگذاشت، بال چادرش را وا میکرد و من دوباره پلک میگشودم به دنیای ترسناک و کیف می کردم از این که این قدر من را بلد است. من آزادی نمیخواهم که با یوسف به زندانم... .
37 سالهام . سیو هفت سالگیام توی روزنامه کار میکند . عینک می زند . کتاب می خواند . قسط دارد و شلوغی مترو رنجش میدهد . سی و هفت سالگیام از شما چه پنهان یک چادر مادر از سالهای هشت سالگیام را آورده تهران یک وقتهایی که خیلی دلش بگیرد، شمد میکند رویش و میخزد زیر گلهای حالا بور شده اش و آرام اشک می ریزد . برای منی که چادر مادرش دژ محکم و استواری بوده که پناه همه دلشورههایش بوده، حالا سختش است در همین روزهای سی و هفت سالگی ببیند زنی(تو بخوان دختر یک وزیر که 30 سال است وزیر است) که تا پیش از این به دوربین (بی چادر و البته با حجاب)لبخندهالیوودی میزده، به دلیل چنگ زدن به بیت المال و فساد مالی و ربا و ... به چنگ قانون افتاده و حالا که در جلوی دوربین ها و دادگاه و قاضی باید راجع به این 185 میلیارد تومان به مردم توضیح بدهد ، چادر مشکی سر کرده و رویش را گرفته مثل همان زن های نجیب و عاشق خانه خوشروها ... شما که همه چیز دارید! شما که در ناز و #نعمتزاده شده اید ! ما دلمان به همین خاطرات خوش است. خاطرات ما را مسخره نکنید خانم.
چهار سالم بود . محرم ها با مادرم می رفتیم روضه خانه خوشروها ؛ یک خانه با معماری قاجاری. منبر وسط قسمت زنانه بود . دور تا دور منبر زن ها می نشستند و همه طبیعتا با چادرهای مشکی . سید میرفت روی پله دوم منبر مینشست و تمام مدت با چشم بسته حرف میزد. من از حرفهای سید هیچ نمیفهمیدم و مدام چشم می گرداندم تا ببینم پیرمرد چایگردان کی به ما میرسد . به من که میرسید مینشستم. خم میشد یک سینی مربعی برنجی کهنه با یک قندان کوچک که فقط سه حبه قند تویش جا میشد و یک غنچه گل محمدی تزئینش بود میگذاشت جلویم . قندها را میانداختم توی چای و داغی چای حلشان میکرد . بعد هم میزدم و نوبت مادرم بود که چای را در نعلبکی بریزد و جرعه جرعه به کامم بنشاند . آقا که میرفت توی روضه ، همه زن ها چادرهاشان را میکشیدند روی صورتشان و پرهیجانترین صحنه چهارسالگیام گر میگرفت. یک همهمه غریبی از خیمه خانه خوشروها شروع میشد و میرفت توی عرش ؛ همان جایی که سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است . این صحنه سوررئال ترین صحنه عمرم بود . چهارسالگی من میایستاد و همه زنها نشسته بودند و من زل میزدم به این رشته کوههای کوچولوی سیاه که گویی متراکم و فشرده از زمین روییده بودند و با زلزله کلمههای روضه سید ، تکان میخوردند و جلو و عقب میرفتند . یک وقتهایی هم در خانه خوشروها خوابم میبرد و چادرم میشد خیمهای که سایهاش روی شیطنت به خواب رفتهام میافتاد . یک وقتهایی پلک وا میکردم و میدیدم روی شانه مادرم در تاریکی زیر چادر ، انگار عقب عقب راه میرفتم و همه چیز از پشت سرم در میآمد و در پرسپکتیو مقابلم کوچک می شد . کاشوب در تمامی ذرات عالم است ...
هشت سالم بود . هر صبح اول بوی نفت می خزید زیر پره بینی ام و مغزم هشیار می شد که نیم ساعت دیگر باید بیدار شوی . بعد صدای سوت و جوش سماور نفتی سوراسرافیل بود برای من و برادر و خواهرهایم برای شروع یک روز دیگر مدرسه . من معمولا با همان بوی نفت بیدار میشدم ؛ ولی دوست داشتم مادرم دست روی صورتم بکشد و یک حامدجان بگوید و دلم ضعف برود و بعد بگویم چشم بیدارم. یک لقمه نان و پنیر یا نیمروی خشک و برشته شده جلویم بخزاند و بعد راهی مدرسه ام کند . آن روزها بم ما جولانگاه کاروان های قاچاق مواد مخدر بود . ماشین لخت میکردند ، بچه میدزدیدند ، آدم گروگان می بردند و هزار ذنب لایغفر دیگر ... یک وقتهایی که سوز هوا زیاد بود یا خبر نا امنیای چیزی در بم میپیچید ، صبحها میآمد مرا برساند مدرسه . تا مدرسهمان راهی نبود که تاکسی و سرویس بخواهد . پیاده میرفتیم . بال چادرش را وا می کرد من میرفتم زیر چادرش و راه میافتادیم سمت مدرسه و وای که چه تجربه مهیبی بود . یک لایه چادر مشکی می شد امنترین اتاق ضد گلوله جهان و آرامشی نجیب می خزید زیر پوست هشت سالگی ام. گاهی چادرش ضخیم بود و هیچ نمی دیدم و با کلماتش هدایت می شدم ؛ فقط می گفت جوی آب است یا سنگ است یا جدول است، تا مدرسه صدا می شنیدم و بوی مادرم که توی مشامم هوریز میکرد . گاهی هم چادر نازک تری انتخاب می کرد و میشد سایههایی گنگ و مواج را دید و فکر را به هزار سمت و سو برد . زن حواسش به غرورم بود . صد دویست متری مدرسه که میرسیدیم، به مردانگیام احترام میگذاشت، بال چادرش را وا میکرد و من دوباره پلک میگشودم به دنیای ترسناک و کیف می کردم از این که این قدر من را بلد است. من آزادی نمیخواهم که با یوسف به زندانم... .
37 سالهام . سیو هفت سالگیام توی روزنامه کار میکند . عینک می زند . کتاب می خواند . قسط دارد و شلوغی مترو رنجش میدهد . سی و هفت سالگیام از شما چه پنهان یک چادر مادر از سالهای هشت سالگیام را آورده تهران یک وقتهایی که خیلی دلش بگیرد، شمد میکند رویش و میخزد زیر گلهای حالا بور شده اش و آرام اشک می ریزد . برای منی که چادر مادرش دژ محکم و استواری بوده که پناه همه دلشورههایش بوده، حالا سختش است در همین روزهای سی و هفت سالگی ببیند زنی(تو بخوان دختر یک وزیر که 30 سال است وزیر است) که تا پیش از این به دوربین (بی چادر و البته با حجاب)لبخندهالیوودی میزده، به دلیل چنگ زدن به بیت المال و فساد مالی و ربا و ... به چنگ قانون افتاده و حالا که در جلوی دوربین ها و دادگاه و قاضی باید راجع به این 185 میلیارد تومان به مردم توضیح بدهد ، چادر مشکی سر کرده و رویش را گرفته مثل همان زن های نجیب و عاشق خانه خوشروها ... شما که همه چیز دارید! شما که در ناز و #نعمتزاده شده اید ! ما دلمان به همین خاطرات خوش است. خاطرات ما را مسخره نکنید خانم.
Forwarded from اخبار سوریه
دوست عزیز ما جناب دکتر جمشیدی که استاد دانشگاه تهران نیز هستند و خود نیز پیش از این مذاکرات هسته ای حضور داشته، کتاب خاطرات وندی شرمن، معاون وقت وزارت امورخارجه امریکا را ترجمه و برای انتشار در اختیار انتشارات سروش قرار دادند.
شخصاً این کتاب را هنوز توفیق نداشتم که مطالعه کنم، اما با توجه به مطالب و مواردی که سابق بر این در مورد خانم شرمن و نقشش در مذاکرات هسته ای شنیده بودم، بدون شک باید این کتاب خواندنی باشد. البته اگر آقای دکتر جمشیدی و آقای دکتر باقری خودشان نیز خاطراتشان را از مذاکرات آستانه می گفتند که خیلی بهتر میشد.
البته مقدمه آقای دکتر باقری که معاون آقای جلیلی در مذاکرات بودند و نزدیک و ۳۰ صفحه از کتاب را در بر می گیرد، خود مستندی است که به ارزش کتاب می افزاید.
دوستان عزیز می توانید این کتاب را از انتشارات سروش و سایر کتابفروشی های طرف قرارداد تهیه کنید. بدون شک ناگفتههای جالبی طبق معمول در خاطرات مقامات آمریکایی وجود دارد که برای ما نیز نشان دهنده خط و ربط و فکر آنها در قبال کشورمان است.
شخصاً این کتاب را هنوز توفیق نداشتم که مطالعه کنم، اما با توجه به مطالب و مواردی که سابق بر این در مورد خانم شرمن و نقشش در مذاکرات هسته ای شنیده بودم، بدون شک باید این کتاب خواندنی باشد. البته اگر آقای دکتر جمشیدی و آقای دکتر باقری خودشان نیز خاطراتشان را از مذاکرات آستانه می گفتند که خیلی بهتر میشد.
البته مقدمه آقای دکتر باقری که معاون آقای جلیلی در مذاکرات بودند و نزدیک و ۳۰ صفحه از کتاب را در بر می گیرد، خود مستندی است که به ارزش کتاب می افزاید.
دوستان عزیز می توانید این کتاب را از انتشارات سروش و سایر کتابفروشی های طرف قرارداد تهیه کنید. بدون شک ناگفتههای جالبی طبق معمول در خاطرات مقامات آمریکایی وجود دارد که برای ما نیز نشان دهنده خط و ربط و فکر آنها در قبال کشورمان است.
ثبت نام دوره پرورش فرزند بالنده
برای کسب اطلاعات بیشتر به لینک زیر مراجعه کنید.
https://yon.ir/qurantehra
برای کسب اطلاعات بیشتر به لینک زیر مراجعه کنید.
https://yon.ir/qurantehra
Forwarded from نیمکت خبر
📌ایران صدرنشین بلامنازع علوم پیشرفته در منطقه
🔸دادهکاوی پایگاه علمی سایماگو نشان میدهد ۵ سال پس از ابلاغ سیاستهای کلی علم و فناوری ایران با فاصله قابل توجهی در رتبه نخست منطقه قرار دارد.
🔺فاصله چشمگیر ایران با کشورهای منطقه در مهندسی هوافضا
🔺پیشرفت بیرقیب ایران در مهندسی دریا
🔺صعود ۱۳پلهای ایران در حوزه زمین شناسی
🔺افزایش توجه به مسائل محیط زیستی در ۲۰ سال اخیر
🔺رشد ۲۵۹ درصدی تولید سند علمی رشته علم مواد در ۱۰سال
🔺ایران رتبه برتر منطقه در حوزه انرژی
🔺صدرنشین مقتدرانه در علوم هوش مصنوعی
🔺جایگاه اول منطقه در بیولوژی
🔺رشد در حوزههایی که به کمک صنعت میآید
🔺صعود ۴ پلهای جایگاه جهانی ایران در رشته شیمی
جزئیات بیشتر:
🔗 yon.ir/R17Cl
@nimkat_khabar
🔸دادهکاوی پایگاه علمی سایماگو نشان میدهد ۵ سال پس از ابلاغ سیاستهای کلی علم و فناوری ایران با فاصله قابل توجهی در رتبه نخست منطقه قرار دارد.
🔺فاصله چشمگیر ایران با کشورهای منطقه در مهندسی هوافضا
🔺پیشرفت بیرقیب ایران در مهندسی دریا
🔺صعود ۱۳پلهای ایران در حوزه زمین شناسی
🔺افزایش توجه به مسائل محیط زیستی در ۲۰ سال اخیر
🔺رشد ۲۵۹ درصدی تولید سند علمی رشته علم مواد در ۱۰سال
🔺ایران رتبه برتر منطقه در حوزه انرژی
🔺صدرنشین مقتدرانه در علوم هوش مصنوعی
🔺جایگاه اول منطقه در بیولوژی
🔺رشد در حوزههایی که به کمک صنعت میآید
🔺صعود ۴ پلهای جایگاه جهانی ایران در رشته شیمی
جزئیات بیشتر:
🔗 yon.ir/R17Cl
@nimkat_khabar
Forwarded from پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی
🔹️آثار اربعینی پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی:
✔اربعین جهانی دیگر
✔مدنیت، عقلانیت، معنویت در بستر اربعین
🔸علاقمندان میتوانند از لینک زیر بهصورت اینترنتی کتاب را از انتشارات سورهمهر تهیه کنند:
https://www.sooremehr.ir/fa/book/2351/مدنیت-،-عقلانیت-،-معنویت-در-بستر-اربعین
🆔 @rcica
✔اربعین جهانی دیگر
✔مدنیت، عقلانیت، معنویت در بستر اربعین
🔸علاقمندان میتوانند از لینک زیر بهصورت اینترنتی کتاب را از انتشارات سورهمهر تهیه کنند:
https://www.sooremehr.ir/fa/book/2351/مدنیت-،-عقلانیت-،-معنویت-در-بستر-اربعین
🆔 @rcica
Forwarded from پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی
♦️"دیدار" نُهم به وقت ابراهیم حاتمی کیا
بررسی سی سال سینمای ابراهیم حاتمیکیا همزمان با شروع تولید بیستمین اثر سینمایی حاتمی کیا در عصر نشینی های هنر و اندیشه دیدار
🎙با حضور
ابراهیم فیاض: سینمای حاتمیکیا چگونه جامعه ایرانی را روایت میکند؟
مسعود فراستی: آیا ابراهیم حاتمیکیا یک فیلمساز مؤلف است؟
مجری کارشناس: امیررضا مافی، مدرس فلسفه و منتقد سینما
💡یکشنبه ۷ مهر ساعت ۱۷
انتهای خیابان سمیه، نرسیده به حافظ، حوزه هنری، سالن سوره
پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی🌐 @RCICA
بررسی سی سال سینمای ابراهیم حاتمیکیا همزمان با شروع تولید بیستمین اثر سینمایی حاتمی کیا در عصر نشینی های هنر و اندیشه دیدار
🎙با حضور
ابراهیم فیاض: سینمای حاتمیکیا چگونه جامعه ایرانی را روایت میکند؟
مسعود فراستی: آیا ابراهیم حاتمیکیا یک فیلمساز مؤلف است؟
مجری کارشناس: امیررضا مافی، مدرس فلسفه و منتقد سینما
💡یکشنبه ۷ مهر ساعت ۱۷
انتهای خیابان سمیه، نرسیده به حافظ، حوزه هنری، سالن سوره
پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی🌐 @RCICA
🔸️ملّاهای ضد فلسفه و عرفان
💠رهبر انقلاب:
اختلافات را باید مدیریّت کرد. مواظب باشید اختلاف نظرها به درگیری و تشنّج و ناخن زدن به چهرهی یکدیگر نینجامد! ما در گذشته در سنّت حوزههای خودمان داشتهایم که حالا من آخرین موردش را که بخواهم عرض بکنم، مرحوم حاج شیخ مجتبیٰ قزوینی (رضوان الله علیه) [است که] ملّای برجستهی بزرگی در مشهد بود، ضدّ فلسفه و عرفان. بنده خودم جزو ارادتمندان ایشان بودم و هستم؛ مرد واقعاً بزرگی بود امّا سلیقهی علمی ایشان این بود: درست ضدّ فلسفه و ضدّ عرفان که کتاب هم در این زمینه نوشته بود، تدریس هم میکرد؛ جزو برجستهترین شاگردهای مرحوم آمیرزا مهدی اصفهانی بود؛ و امام بزرگوار، مغز فلسفه و عرفان بود، لُبّ فلسفه و عرفان بود؛ خب اینها خیلی با هم فاصله دارند، یعنی درست بکلّی در دو قطب یک طیف قرار دارند. وقتی که مبارزات شروع شد و امام نشان داد که رهبر این مبارزه است -امام از روزهای اوّلِ مبارزه این را اثبات کرد- این آقای حاج شیخ مجتبیٰ قزوینی با همهی این اختلافاتی که داشت، بلند شد از مشهد و یک جماعتی را هم با خودش برداشت، آمدند دیدن امام در قم؛ آمدند اظهار ارادت به امام کردند. تا وقتی هم ایشان زنده بود -سال ۱۳۴۶ ایشان از دنیا رفت- پای انقلاب بود، یعنی واقعاً امید ما طلبههای مبارزِ آن روز در مشهد به مرحوم حاج شیخ مجتبیٰ بود، با اینکه اختلاف سلیقهاش با امام این جوری بود.
مرحوم آمیرزا جواد آقای تهرانی ملّای دیگری بود در رتبههای بعدی از همان جماعتِ مخالفین فلسفه و عرفان که ما خدمت ایشان درس هم خوانده بودیم. ایشان خب نقطهی مقابل بودند دیگر. ایشان قبل از انقلاب اظهار ارادت به امام میکرد. من خودم قبل از پیروزی انقلاب از ایشان شنیده بودم اظهار ارادت و علاقهی به امام را؛ بعد از پیروزی انقلاب هم این آدم بلند شد رفت جنگ؛ پیرمرد هفتاد هشتاد ساله بلند شد، رفت لباس بسیجی پوشید و پای خمپاره [ایستاد] و مشغول جنگ شد؛ یعنی ما آدمهای این جوری داشتیم. [یعنی] اختلاف فکری، در عین حال اتّحاد به معنای واقعی کلمه؛ لله، فیالله، فیسبیلالله.
💠بیانات در دیدار طلاب حوزه های علمیه سراسر کشور/ 18 اردیبهشت 98
🆔 @yaminpour
💠رهبر انقلاب:
اختلافات را باید مدیریّت کرد. مواظب باشید اختلاف نظرها به درگیری و تشنّج و ناخن زدن به چهرهی یکدیگر نینجامد! ما در گذشته در سنّت حوزههای خودمان داشتهایم که حالا من آخرین موردش را که بخواهم عرض بکنم، مرحوم حاج شیخ مجتبیٰ قزوینی (رضوان الله علیه) [است که] ملّای برجستهی بزرگی در مشهد بود، ضدّ فلسفه و عرفان. بنده خودم جزو ارادتمندان ایشان بودم و هستم؛ مرد واقعاً بزرگی بود امّا سلیقهی علمی ایشان این بود: درست ضدّ فلسفه و ضدّ عرفان که کتاب هم در این زمینه نوشته بود، تدریس هم میکرد؛ جزو برجستهترین شاگردهای مرحوم آمیرزا مهدی اصفهانی بود؛ و امام بزرگوار، مغز فلسفه و عرفان بود، لُبّ فلسفه و عرفان بود؛ خب اینها خیلی با هم فاصله دارند، یعنی درست بکلّی در دو قطب یک طیف قرار دارند. وقتی که مبارزات شروع شد و امام نشان داد که رهبر این مبارزه است -امام از روزهای اوّلِ مبارزه این را اثبات کرد- این آقای حاج شیخ مجتبیٰ قزوینی با همهی این اختلافاتی که داشت، بلند شد از مشهد و یک جماعتی را هم با خودش برداشت، آمدند دیدن امام در قم؛ آمدند اظهار ارادت به امام کردند. تا وقتی هم ایشان زنده بود -سال ۱۳۴۶ ایشان از دنیا رفت- پای انقلاب بود، یعنی واقعاً امید ما طلبههای مبارزِ آن روز در مشهد به مرحوم حاج شیخ مجتبیٰ بود، با اینکه اختلاف سلیقهاش با امام این جوری بود.
مرحوم آمیرزا جواد آقای تهرانی ملّای دیگری بود در رتبههای بعدی از همان جماعتِ مخالفین فلسفه و عرفان که ما خدمت ایشان درس هم خوانده بودیم. ایشان خب نقطهی مقابل بودند دیگر. ایشان قبل از انقلاب اظهار ارادت به امام میکرد. من خودم قبل از پیروزی انقلاب از ایشان شنیده بودم اظهار ارادت و علاقهی به امام را؛ بعد از پیروزی انقلاب هم این آدم بلند شد رفت جنگ؛ پیرمرد هفتاد هشتاد ساله بلند شد، رفت لباس بسیجی پوشید و پای خمپاره [ایستاد] و مشغول جنگ شد؛ یعنی ما آدمهای این جوری داشتیم. [یعنی] اختلاف فکری، در عین حال اتّحاد به معنای واقعی کلمه؛ لله، فیالله، فیسبیلالله.
💠بیانات در دیدار طلاب حوزه های علمیه سراسر کشور/ 18 اردیبهشت 98
🆔 @yaminpour
Forwarded from پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی
محفل نهم عصر نشینی هنر و اندیشه دیدار :
به وقت ابراهمی حاتمی کیا
🎙فیاض: حاتمیکیا بهدنبال رئالیسم انتقادی است
حس درونی جنگ را میتوان با «دیدهبان» تجربه کرد و همیشه با دیدن آن یاد خاطرات جنگ میافتم. در «از کرخه تا راین»، حاتمیکیا وارد رئالیسم انتقادی میشود و این نگاه در کارهای دیگر دنبال و در «به نام پدر» بیشتر شد.
متأسفانه مسئولان نظام و تلویزیون فکر میکنند باید حاتمیکیا را ثابت کنند، در حالی که تلویزیون باید خود را با حاتمیکیا اثبات کند. این هنرمند در حال نظام مندی نقدها است و باید به او در این زمینه کمک کنیم.
🎙فراستی: فیلمهای بعد از «دیدهبان» و «مهاجر» ربطی به حاتمیکیا ندارد
مسعود فراستی: معتقدم بسیاری از فیلمهای حاتمیکیا حس تولید نمیکند. هر فیلمسازی مولف نیست. به یک هنرمند صاحب جهان و سبک، مولف میگویند.
ابراهیم حاتمیکیا در «هویت» و «دیدهبان» آدم میسازد، آدمی که آدم جنگ تحمیلی است. «دیدهبان» شروع سینمای جنگ تحمیلی است. هر چند این فیلم اشکالات تکنیکی دارد، اما این فیلم و «مهاجر» مهمترین فیلمهای این کارگردان است.
گزارش کامل در :
https://rcica.ir/?p=4930
به وقت ابراهمی حاتمی کیا
🎙فیاض: حاتمیکیا بهدنبال رئالیسم انتقادی است
حس درونی جنگ را میتوان با «دیدهبان» تجربه کرد و همیشه با دیدن آن یاد خاطرات جنگ میافتم. در «از کرخه تا راین»، حاتمیکیا وارد رئالیسم انتقادی میشود و این نگاه در کارهای دیگر دنبال و در «به نام پدر» بیشتر شد.
متأسفانه مسئولان نظام و تلویزیون فکر میکنند باید حاتمیکیا را ثابت کنند، در حالی که تلویزیون باید خود را با حاتمیکیا اثبات کند. این هنرمند در حال نظام مندی نقدها است و باید به او در این زمینه کمک کنیم.
🎙فراستی: فیلمهای بعد از «دیدهبان» و «مهاجر» ربطی به حاتمیکیا ندارد
مسعود فراستی: معتقدم بسیاری از فیلمهای حاتمیکیا حس تولید نمیکند. هر فیلمسازی مولف نیست. به یک هنرمند صاحب جهان و سبک، مولف میگویند.
ابراهیم حاتمیکیا در «هویت» و «دیدهبان» آدم میسازد، آدمی که آدم جنگ تحمیلی است. «دیدهبان» شروع سینمای جنگ تحمیلی است. هر چند این فیلم اشکالات تکنیکی دارد، اما این فیلم و «مهاجر» مهمترین فیلمهای این کارگردان است.
گزارش کامل در :
https://rcica.ir/?p=4930
Forwarded from کانال اطلاعرسانی بله
🏴 سامانهٔ اعلام وضعیت ویژهٔ زائرین اربعین در اپلیکیشن بله راهاندازی شد!
(بدون نیاز به اینترنت و کاملاً رایگان!)
📣 ـ دقیقاً کجایی؟ ـ من اینجام، منو گم نکنید!
توی سفر اربعین، بین ستونها و شلوغی جمعیت، گوشی آنتن نمیده و آشنات رو هم گم کردی. چه میکنی؟ دیگه لازم نیست وایسی تا ازین ستون به اون ستون فرج بشه. فقط کافیه که در سامانهٔ اعلام وضعیت، (کاملاً رایگان و بدون نیاز بهاینترنت)، وضعیت خودت رو ثبت کنی و بگی عمود چندم هستی یا در چه حالی. آشنات هم با واردکردن شمارهت از مکان و حالت باخبر میشه و راحت به هم میرسید!
✅ به کمک سامانهٔ اعلام وضعیت که با همت ستاره ۵۰۰ راهاندازی شده، زائرین دیگه لازم نیست سیمکارت عراقی بخرند و با همون سیمکارتهای همراه اول یا ایرانسل خودشون، میتونند از مکان و حال همدیگه باخبر بشند.
🔹 نسخهٔ ۹۴۷ بله رو دانلود کنید تا سامانهٔ اعلام وضعیت رو در صفحهٔ ویترین اون ببینید: 👇
https://bale.ai/dl
(بدون نیاز به اینترنت و کاملاً رایگان!)
📣 ـ دقیقاً کجایی؟ ـ من اینجام، منو گم نکنید!
توی سفر اربعین، بین ستونها و شلوغی جمعیت، گوشی آنتن نمیده و آشنات رو هم گم کردی. چه میکنی؟ دیگه لازم نیست وایسی تا ازین ستون به اون ستون فرج بشه. فقط کافیه که در سامانهٔ اعلام وضعیت، (کاملاً رایگان و بدون نیاز بهاینترنت)، وضعیت خودت رو ثبت کنی و بگی عمود چندم هستی یا در چه حالی. آشنات هم با واردکردن شمارهت از مکان و حالت باخبر میشه و راحت به هم میرسید!
✅ به کمک سامانهٔ اعلام وضعیت که با همت ستاره ۵۰۰ راهاندازی شده، زائرین دیگه لازم نیست سیمکارت عراقی بخرند و با همون سیمکارتهای همراه اول یا ایرانسل خودشون، میتونند از مکان و حال همدیگه باخبر بشند.
🔹 نسخهٔ ۹۴۷ بله رو دانلود کنید تا سامانهٔ اعلام وضعیت رو در صفحهٔ ویترین اون ببینید: 👇
https://bale.ai/dl