تا دل ز غم تو گشت بی تاب حسین این چشم تهی نگشت از آب حسین عمری است نیازمند این درگاهم ...
دیباچه عشق و عاشقی باز شود دلها همه آماده پرواز شود با بوی محرم الحرام تو حسین ...
محرم در راه است خوش بحال کسانی که هم زنجیر میزنند! ...
هر دم به گوشم می رسد آوای زنگ قافله این قافله تا کربلا دیگر ندارد فاصله
🏴آغاز ماه محرم و ایام عزای امام حسین(ع) را خدمت همه ی مسلمین و حق طلبان علی الخصوص اعضای گروه #تسلیت عرض مینماییم.
دیباچه عشق و عاشقی باز شود دلها همه آماده پرواز شود با بوی محرم الحرام تو حسین ...
محرم در راه است خوش بحال کسانی که هم زنجیر میزنند! ...
هر دم به گوشم می رسد آوای زنگ قافله این قافله تا کربلا دیگر ندارد فاصله
🏴آغاز ماه محرم و ایام عزای امام حسین(ع) را خدمت همه ی مسلمین و حق طلبان علی الخصوص اعضای گروه #تسلیت عرض مینماییم.
Forwarded from ندای اسلام (أین الطالب بدم المقتول بکربلاء)
تا دل ز غم تو گشت بی تاب حسین این چشم تهی نگشت از آب حسین عمری است نیازمند این درگاهم ...
دیباچه عشق و عاشقی باز شود دلها همه آماده پرواز شود با بوی محرم الحرام تو حسین ...
محرم در راه است خوش بحال کسانی که هم زنجیر میزنند! ...
هر دم به گوشم می رسد آوای زنگ قافله این قافله تا کربلا دیگر ندارد فاصله
🏴آغاز ماه محرم و ایام عزای امام حسین(ع) را خدمت همه ی مسلمین و حق طلبان علی الخصوص اعضای گروه #تسلیت عرض مینماییم.
دیباچه عشق و عاشقی باز شود دلها همه آماده پرواز شود با بوی محرم الحرام تو حسین ...
محرم در راه است خوش بحال کسانی که هم زنجیر میزنند! ...
هر دم به گوشم می رسد آوای زنگ قافله این قافله تا کربلا دیگر ندارد فاصله
🏴آغاز ماه محرم و ایام عزای امام حسین(ع) را خدمت همه ی مسلمین و حق طلبان علی الخصوص اعضای گروه #تسلیت عرض مینماییم.
✍از نظر شخصی خودتون نه مطالب کانال ها ... پنج دلیل شکست جبهه انقلاب در انتخابات رو بفرمائید.
ارسال پاسخ ها به آیدی زیر👇
@abdol_zahra_313
ارسال پاسخ ها به آیدی زیر👇
@abdol_zahra_313
4_5792148597092914236.pdf
264.2 KB
🔻 #کنفرانس
🔖 موضوع: مظلومیت امام حسن علیه السلام (۱)
🔘 با حضور جناب علی نوروزیان
زمان : دوشنبه ۱۸تیر ۱۴۰۳ ساعت ۶ عصر
🌐مکان: ابر گروه پاسخ اسلام
🆔 @pasokh_islam313
🔖 موضوع: مظلومیت امام حسن علیه السلام (۱)
🔘 با حضور جناب علی نوروزیان
زمان : دوشنبه ۱۸تیر ۱۴۰۳ ساعت ۶ عصر
🌐مکان: ابر گروه پاسخ اسلام
🆔 @pasokh_islam313
▪️عمربن سعد روز عاشورا و فردای آن را در کربلا ماند. و بقیه سرهای شهدا را جمعآوری کرد و مجموعاٌ هفتاد و دو سر را با شمربن ذیالجوشن، قیس بن اشعث، عمرو بن حجّاج و عزرة بن قیس به حضور عبیدالله بن زیاد فرستاد.
سپس به حُمید بن بُکَیر اَحمری دستور داد تا فرمان حرکت به سوی کوفه را در میان سپاه اعلام کند و خود به همراه دختران و خواهران و کودکان امام حسین (ع) و علی بن حسین بیمار به کوفه برگشت.
قُرة بن قیس تَمیمی میگوید: زینب دختر فاطمه را فراموش نمیکنم که از کشته برادرش حسین گذشت و گفت: «ای محمد! ای محمد! فرشتگان آسمان بر تو درود فرستند! این حسین است که بر خاک افتاده، در خون خود غلتیده و اعضایش تکه تکه شده است! ای محمد! دخترانت اسیرند و ذریّهات کشته شدهاند و باد بر پیکرهایشان میوزد!» با این گفتهها دوست و دشمن را گریاند و زنان فریاد برآوردند و بر صورت خود کوفتند.
📚وقعة الطّف | محمدهادی یوسفی غروی | ترجمه محمدصادق روحانی | انتشارات کتاب طه | ۳۴۴صفحه | ۴۲هزار تومان
سپس به حُمید بن بُکَیر اَحمری دستور داد تا فرمان حرکت به سوی کوفه را در میان سپاه اعلام کند و خود به همراه دختران و خواهران و کودکان امام حسین (ع) و علی بن حسین بیمار به کوفه برگشت.
قُرة بن قیس تَمیمی میگوید: زینب دختر فاطمه را فراموش نمیکنم که از کشته برادرش حسین گذشت و گفت: «ای محمد! ای محمد! فرشتگان آسمان بر تو درود فرستند! این حسین است که بر خاک افتاده، در خون خود غلتیده و اعضایش تکه تکه شده است! ای محمد! دخترانت اسیرند و ذریّهات کشته شدهاند و باد بر پیکرهایشان میوزد!» با این گفتهها دوست و دشمن را گریاند و زنان فریاد برآوردند و بر صورت خود کوفتند.
📚وقعة الطّف | محمدهادی یوسفی غروی | ترجمه محمدصادق روحانی | انتشارات کتاب طه | ۳۴۴صفحه | ۴۲هزار تومان
زبان به روضه چرا وا کنم؟ همین کافیست
مباد شاهد جان دادن پسر ، پدری ...
#علی_اکبر_لیلا
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان
#امان_از_دل_زینب
مباد شاهد جان دادن پسر ، پدری ...
#علی_اکبر_لیلا
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان
#امان_از_دل_زینب
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💚﷽💚
🕊عرض سلام و ادب وتسلیت به مناسبت ایام حزن و اندوه سوگواری سیدالشهداء محضر منجی عالم بشریت حضرت مهدی موعود (عج )وشما سروران گرامی گروه پاسخ اسلام 🏴
📯 خدمت مجموعه پاسخ اسلام میرساند📯
◼️◾️▪️🥀▪️◾️◼️
برای بهره بردن بیشتر شما عزیزان از مراسمات و عزاداریها گروه از روز دوشنبه مورخ ۲۵/ ۴ / ۱۴۰۳ الی سه شنبه مورخ ۲۶/ ۴ / ۱۴۰۳ تا ساعت ۲۱ تعطیل میباشد
🔳 #مدیریت_مجموعه_پاسخ_اسلام
🕊عرض سلام و ادب وتسلیت به مناسبت ایام حزن و اندوه سوگواری سیدالشهداء محضر منجی عالم بشریت حضرت مهدی موعود (عج )وشما سروران گرامی گروه پاسخ اسلام 🏴
📯 خدمت مجموعه پاسخ اسلام میرساند📯
◼️◾️▪️🥀▪️◾️◼️
برای بهره بردن بیشتر شما عزیزان از مراسمات و عزاداریها گروه از روز دوشنبه مورخ ۲۵/ ۴ / ۱۴۰۳ الی سه شنبه مورخ ۲۶/ ۴ / ۱۴۰۳ تا ساعت ۲۱ تعطیل میباشد
🔳 #مدیریت_مجموعه_پاسخ_اسلام
آيا #حديث_معتبري وجود دارد مبني بر اين كه امام #حسين عليه السلام در واقعه عاشورا براي #شهادت عزيزانش گريه كرده است❓
واقعه عاشوراي سال 61 هجري ازجمله وقايع نادري است كه باآن كيفيت به وقوع پيوست ودر پي آن عزيزترين افراد خاندان #پيامبر_اسلام ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـبراي برپا ماندن اسلام و نجات آن ازتحريفات اموي به #شهادت رسيدندكه تا حيات وزندگي بشري ادامه دارداين واقعه ماندگار خواهدماند.در اين واقعه علاوه بر #اصحاب وياران امام #حسين_عليه_السلام جمع زيادي از برادران وبرادرزادگان وفرزندان واقوام نزديك #امام_حسين ـ عليه السلام به #شهادت رسيدندوموقع شهادت امام را بر بالين خود طلبيدند.امام عليه السلام ـ نيزبربالين اكثر آنهاحاضر مي شدو لحظات به #شهادت رسيدن عزيزان خود راباچشم هاي خودنظاره مي كرد. لذا در مقاتل و منابعي كه درباب واقعه عاشورا مي باشند به اين امراشاره شده و گريستن آن حضرت درشهادت عزيزان را گزارش كرده اند اينجا به برخي از آنها اشاره مي شود ؛
1. وقتي كه #امام_حسين ـ عليه السلام ـ #علي_اكبر را روانه ميدان جنگ نمود و آن بزرگوار عازم ميدان گشته و مدّتي جنگيد وقتي كه عطش بر او غلبه كرد به خيمه برگشت و تحمل تشنگي و سنگيني اسلحه راطاقت فرسا خواند، امام گريست و او را به صبر و مقاومت فرا خواند.
و نيز وقتي علي اكبر ـ عليه السلام ـ دوباره به ميدان بازگشت در اثر ضربات شمشير دشمنان از اسب به زمين افتاد. پدر را به كمك طلبيد. امام حسين ـ عليه السلام ـ با سرعت خود را به علي اكبر رساند و صورت به صورت پسر گذاشت فرمود: فرزندم! خدا كشندگان تو را از رحمت خود به دور كند. اينان چه بسيار بر خدا و هتك حرمت حريم رسول خدا گستاخند. اشك ديدگان امام جاري شد.
2. حضرت ابا عبدالله الحسين ـ عليه السلام ـ در شهادت برادر بزرگوارش عباس بن علي ـ عليه السلام ـ نيز به شدت گريستند . چنانچه در منابع نقل شده است كه: وقتي كه كوفيان ابوالفضل را به شهادت رساندند امام حسين ـ عليه السلام ـ در شهادت برادر گريه شديدي كرد.در جاي ديگر آمده است كه بعد از شهادت حضرت ابوالفضل ـ عليه السلام ـ امام بر بالين وي آمد و در حالي كه با شدت گريه مي كرد مي فرمود: اكنون پشتم شكست، و رشته تدبيرم از هم پاشيد و دشمن بر من چيره شد و شماتت كرد.
3. هم چنين بر اساس برخي نقل ها امام ـ عليه السلام ـ بعد از آن كه تيري از سمت دشمن آمد و گلوي علي اصغر شيرخواره را بريد، امام گريه كنان فرمود: خدايا ميان ما و گروهي كه ما را دعوت كردند تا كمك كنند ، ولي ما را كشتند داوري فرما.
4. امام حسين ـ عليه السلام ـ در شهادت برادر زاده اش قاسم بن حسن نيز گريه كردند. چنان چه در برخي منابع آمده است. وقتي قاسم كه نوجواني بيش نبود به ميدان رفت و با دشمنان جنگ سختي نمود و چندين نفر را كشت، در نهايت در اثر شدت جراحات و ضربات دشمن از اسب به زمين افتاد و در اين هنگام عمويش را كمك طلبيد ، حضرت به سرعت خود را به ميدان رسانيد و جنگي سخت نمود تا خود را به پيكر بي جان قاسم رسانيد كه در زير سم اسبان پامال شده بود. در اين حال امام، صدايش به گريه بلند بود و اشك از چشمانش جاري بود، فرمود: اي برادر زاده ام بر عمويت سخت است كه تو او را بخواني و دعوتت را پاسخ ندهد، و اگر پاسخت دهد سودي نداشته باشد. سپس نعش برادر زاده را به سينه چسباند و به سوي خيمه ها برد.
بنابراين با توجه به گزارش برخي از منابع كه مورد قبول بزرگان و دانشمندان نيز مي باشند روايات و اقوالي درباره گريه امام حسين ـ عليه السلام ـ در شهادت عزيزانش نقل شده است
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ سوگنامه كربلا، محمد طاهر دزفولي.
2ـ سوگنامه آل محمد، محمدي اشتهاردي.
3ـ فرهنگ سخنان جامع امام حسين، علي مؤيدي.
4ـ در كربلا چه گذشت، محمد باقر كمره اي.
پاورقي ها:
[1]. سيد بن طاووس، لهوف، ترجمه محمد دزفولي، قم، مؤمنين، 1385ش، ص210.
[2]. اسفرايني، ابواسحاق، نورالعين في مشهد الحسين، تونس، المنار، بي تا، ص35.
[3]. ابن طاووس، همان، ص218.
[4]. شيخ شريفي، كلمات الامام حسين، قم، دارالمعروف، 1416ق، ص472.
[5]. شيخ عباس قمي، نفس المهموم، قم، انتشارات بصيرتي، 1405ق، ص350.
[6]. اسفرايني، همان، ص43.
منبع : انديشه قم
💠🌺💠🌺💠🌺
واقعه عاشوراي سال 61 هجري ازجمله وقايع نادري است كه باآن كيفيت به وقوع پيوست ودر پي آن عزيزترين افراد خاندان #پيامبر_اسلام ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـبراي برپا ماندن اسلام و نجات آن ازتحريفات اموي به #شهادت رسيدندكه تا حيات وزندگي بشري ادامه دارداين واقعه ماندگار خواهدماند.در اين واقعه علاوه بر #اصحاب وياران امام #حسين_عليه_السلام جمع زيادي از برادران وبرادرزادگان وفرزندان واقوام نزديك #امام_حسين ـ عليه السلام به #شهادت رسيدندوموقع شهادت امام را بر بالين خود طلبيدند.امام عليه السلام ـ نيزبربالين اكثر آنهاحاضر مي شدو لحظات به #شهادت رسيدن عزيزان خود راباچشم هاي خودنظاره مي كرد. لذا در مقاتل و منابعي كه درباب واقعه عاشورا مي باشند به اين امراشاره شده و گريستن آن حضرت درشهادت عزيزان را گزارش كرده اند اينجا به برخي از آنها اشاره مي شود ؛
1. وقتي كه #امام_حسين ـ عليه السلام ـ #علي_اكبر را روانه ميدان جنگ نمود و آن بزرگوار عازم ميدان گشته و مدّتي جنگيد وقتي كه عطش بر او غلبه كرد به خيمه برگشت و تحمل تشنگي و سنگيني اسلحه راطاقت فرسا خواند، امام گريست و او را به صبر و مقاومت فرا خواند.
و نيز وقتي علي اكبر ـ عليه السلام ـ دوباره به ميدان بازگشت در اثر ضربات شمشير دشمنان از اسب به زمين افتاد. پدر را به كمك طلبيد. امام حسين ـ عليه السلام ـ با سرعت خود را به علي اكبر رساند و صورت به صورت پسر گذاشت فرمود: فرزندم! خدا كشندگان تو را از رحمت خود به دور كند. اينان چه بسيار بر خدا و هتك حرمت حريم رسول خدا گستاخند. اشك ديدگان امام جاري شد.
2. حضرت ابا عبدالله الحسين ـ عليه السلام ـ در شهادت برادر بزرگوارش عباس بن علي ـ عليه السلام ـ نيز به شدت گريستند . چنانچه در منابع نقل شده است كه: وقتي كه كوفيان ابوالفضل را به شهادت رساندند امام حسين ـ عليه السلام ـ در شهادت برادر گريه شديدي كرد.در جاي ديگر آمده است كه بعد از شهادت حضرت ابوالفضل ـ عليه السلام ـ امام بر بالين وي آمد و در حالي كه با شدت گريه مي كرد مي فرمود: اكنون پشتم شكست، و رشته تدبيرم از هم پاشيد و دشمن بر من چيره شد و شماتت كرد.
3. هم چنين بر اساس برخي نقل ها امام ـ عليه السلام ـ بعد از آن كه تيري از سمت دشمن آمد و گلوي علي اصغر شيرخواره را بريد، امام گريه كنان فرمود: خدايا ميان ما و گروهي كه ما را دعوت كردند تا كمك كنند ، ولي ما را كشتند داوري فرما.
4. امام حسين ـ عليه السلام ـ در شهادت برادر زاده اش قاسم بن حسن نيز گريه كردند. چنان چه در برخي منابع آمده است. وقتي قاسم كه نوجواني بيش نبود به ميدان رفت و با دشمنان جنگ سختي نمود و چندين نفر را كشت، در نهايت در اثر شدت جراحات و ضربات دشمن از اسب به زمين افتاد و در اين هنگام عمويش را كمك طلبيد ، حضرت به سرعت خود را به ميدان رسانيد و جنگي سخت نمود تا خود را به پيكر بي جان قاسم رسانيد كه در زير سم اسبان پامال شده بود. در اين حال امام، صدايش به گريه بلند بود و اشك از چشمانش جاري بود، فرمود: اي برادر زاده ام بر عمويت سخت است كه تو او را بخواني و دعوتت را پاسخ ندهد، و اگر پاسخت دهد سودي نداشته باشد. سپس نعش برادر زاده را به سينه چسباند و به سوي خيمه ها برد.
بنابراين با توجه به گزارش برخي از منابع كه مورد قبول بزرگان و دانشمندان نيز مي باشند روايات و اقوالي درباره گريه امام حسين ـ عليه السلام ـ در شهادت عزيزانش نقل شده است
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ سوگنامه كربلا، محمد طاهر دزفولي.
2ـ سوگنامه آل محمد، محمدي اشتهاردي.
3ـ فرهنگ سخنان جامع امام حسين، علي مؤيدي.
4ـ در كربلا چه گذشت، محمد باقر كمره اي.
پاورقي ها:
[1]. سيد بن طاووس، لهوف، ترجمه محمد دزفولي، قم، مؤمنين، 1385ش، ص210.
[2]. اسفرايني، ابواسحاق، نورالعين في مشهد الحسين، تونس، المنار، بي تا، ص35.
[3]. ابن طاووس، همان، ص218.
[4]. شيخ شريفي، كلمات الامام حسين، قم، دارالمعروف، 1416ق، ص472.
[5]. شيخ عباس قمي، نفس المهموم، قم، انتشارات بصيرتي، 1405ق، ص350.
[6]. اسفرايني، همان، ص43.
منبع : انديشه قم
💠🌺💠🌺💠🌺
#روایاتی_که_ثواب_عزاداری و گریه بر امام حسین(ع) را بسیار زیاد و بیحد و مرز دانسته، چگونه قابل توجیه است؟ 💢
این مسئله از چند جهت قابل بررسی است، اما پیش از بررسی دو نکته را یادآور میشویم:
۱- اگر چه برخی از روایات، از جهت سند، ضعیف است و قابل استناد نیست، اما روایات ذکر شده در این موضوع، بسیار است و میان آنها روایات صحیح نیز وجود دارد؛ بنابراین نمیتوان تمام آن روایات را انکار کرد و مردود شمرد.
۲- این گونه روایات، غیر از موضوع عزاداری و ثواب و پاداش آن، در موضوعات بسیار دیگر نیز آمده است، مانند ثواب ذکرهایی چون «لا اله إلاّ الله»، «سبحان الله» که پاداش آنها بسیار دانسته شده، یا ثواب روزه در روزهای خاصی از سال مانند نیمه شعبان.
بنابراین ثواب و پاداش بسیار تنها برای عزاداری امام حسین(ع) نیامده، در بسیاری از اعمال خیر چنین تعبیراتی در روایات آمده است؛ پس در پاسخ، هم جنبه کلی چنین موضوعی باید لحاظ شود و هم خصوص مورد عزاداری باید مورد توجه باشد.
حال پاسخ به سؤال در چند محور قابل بررسی است:
۱- این اعمال از یک طرف وابسته به ما است، که بسیار ناچیز و اندک مینماید، به خصوص آن که توفیق انجام هر عمل خیری از طرف خداوند است، اما طرف دیگر که ثواب و پاداش باشد، وابسته به خداوند و فضل و رحمت بیانتها و خوان گسترده او است. پس برای هر گونه داوری در این موضوع باید جنبه رحمت گسترده الهی مدنظر قرار گیرد.
۲- اگر چه عزاداری و گریه بر سالار شهیدان و اعمال نیک دیگر توسط انسان، از جنبه ظاهر و دنیوی، بسیار ناچیز مینماید، اما صورت باطن این اعمال میتواند بسیار بزرگ و برجسته باشد، حتی به شرح و زبان و قلم در نیاید و چنانچه از ثواب آنها ذکری به میان میآید، از باب نمونه باشد. در روایتی که در کتابهای فقهی و رسالههای عملیه مورد استناد قرار میگیرد، آمده است: اگر شمار افراد در نماز جماعت از ده تن بگذرد، چنانچه درختان عالم، قلم و دریاها، مرکّب و تمام فرشتگان الهی نویسنده شوند، نمیتوانند ثواب یک رکعت از آن را بنویسند.(۱)
بنابراین چنانچه در پاداش عزاداری سالار شهیدان و سوگواری بر حضرت، حتی بهشت جاودان وعده داده شود، جای تعجب ندارد. اصولاً ترسیم حقایق اُخروی و پاداش آن به امور دنیوی و باطن ارزشمند اعمال دنیوی جز بر این قیاس نمیتواند باشد.(۲)
۳- عزاداری برای پیشوای مظلومان و هر عمل نیک دیگر، اگر چه ذاتاً اقتضای پاداش بسیار دارند (و در اصطلاح از حُسن فعلی برخوردار هستند) اما علاوه بر آن باید شرایط دیگر برای تأثیر و علیت را برخورد باشند؛ یعنی علاوه بر حُسن فعلی باید از حُسن فاعلی، انگیزه صحیح فاعل، پاک و خالص بودن عمل و... برخوردار باشد. اگرچه عزاداری، سوگواری و گریه، علت مقتضی برای پاداش بیکران الهی است، اما علّت تامه نیست و در کنار دیگر شرایط لازم، علّیت آن تامه میشود، اگرچه گریه و سوگواری به تنهایی ارزش خود را دارد و ثواب و پاداش آن درهر حال باقی است، اما برای رسیدن به آن ثوابهای بیکران و ثبت جاودان، باید علیت آن تامه باشد.
۴- در کنار وجود شرایط برای تأثیر، باید موانع را نیز بر طرف کرد. چه بسا علیت یک عمل نیک تمام است و ثواب و پاداش وعده داده شده نیز نصیب شخص خواهد شد، اما در همان زمان یا پس از مدتی، انسان عملی را مرتکب میشود که عمل گذشته خود را باطل میکند و از بین میبرد. در همین باره روایت معروفی وارد شده است که پیامبر میان جمعی حضور داشتند و حضرت در بیان پاداش ذکر «لا إله إلاّ الله» فرمود: «به تعداد هر ذکر، خداوند برای گوینده، در بهشت درختی قرار خواهد داد» یکی از یاران گفت: بنابراین درختان ما در بهشت بسیار است. حضرت در پاسخ فرمود: آری، اما مبادا آتشی بفرستید تا درختان را بسوزاند و نابود کند.
در خصوص گریه بر امام حسین(ع) میگوییم: گریه، متفاوت از هر عملی دیگر، ناشی از احساس پاک و شدید انسانی و برخاسته از رقت قلب و خضوع دل است؛ نیز از ریا و مانند آن پاک است، چنان که تولّی و تبرّی (که از فروع مذهب شیعه است) در آن وجود دارد. هم نشان محبت است و هم بیزاری درونی از قاتلان و دشمنان آن حضرت؛ بنابراین، ذاتاً عمل، یا رفتار ارزشمند و مقدس است.
حال اگر این امر ارزشمند در کنار پاکی و صداقت درون باشد، اگر گریه و عزاداری، موجب پیوند روح و جان با سالار شهیدان شده، به ما عزت نفس بخشیده، ما را از گناه و معصیت الهی دور نماید و با هدف عالی او پیوند برقرار کنیم، پاداشهای وعده داده شده محقق خواهد بود و جای شگفتی ندارد.
#پینوشتها:
۱- محمدکاظم طباطبایی، عروة الوثقی، ج۳، ص۱۱۲.
۲- جوادی آملی، تحریر تمهید القواعد، ص۵۲۱.
۳- امالی صدوق، ص۷۰۵؛ وسائل الشیعه، ج۷، ص۱۸۵؛ بحار الانوار، ج۸، ص۱۸۶، ح ۱۵۴.💢
این مسئله از چند جهت قابل بررسی است، اما پیش از بررسی دو نکته را یادآور میشویم:
۱- اگر چه برخی از روایات، از جهت سند، ضعیف است و قابل استناد نیست، اما روایات ذکر شده در این موضوع، بسیار است و میان آنها روایات صحیح نیز وجود دارد؛ بنابراین نمیتوان تمام آن روایات را انکار کرد و مردود شمرد.
۲- این گونه روایات، غیر از موضوع عزاداری و ثواب و پاداش آن، در موضوعات بسیار دیگر نیز آمده است، مانند ثواب ذکرهایی چون «لا اله إلاّ الله»، «سبحان الله» که پاداش آنها بسیار دانسته شده، یا ثواب روزه در روزهای خاصی از سال مانند نیمه شعبان.
بنابراین ثواب و پاداش بسیار تنها برای عزاداری امام حسین(ع) نیامده، در بسیاری از اعمال خیر چنین تعبیراتی در روایات آمده است؛ پس در پاسخ، هم جنبه کلی چنین موضوعی باید لحاظ شود و هم خصوص مورد عزاداری باید مورد توجه باشد.
حال پاسخ به سؤال در چند محور قابل بررسی است:
۱- این اعمال از یک طرف وابسته به ما است، که بسیار ناچیز و اندک مینماید، به خصوص آن که توفیق انجام هر عمل خیری از طرف خداوند است، اما طرف دیگر که ثواب و پاداش باشد، وابسته به خداوند و فضل و رحمت بیانتها و خوان گسترده او است. پس برای هر گونه داوری در این موضوع باید جنبه رحمت گسترده الهی مدنظر قرار گیرد.
۲- اگر چه عزاداری و گریه بر سالار شهیدان و اعمال نیک دیگر توسط انسان، از جنبه ظاهر و دنیوی، بسیار ناچیز مینماید، اما صورت باطن این اعمال میتواند بسیار بزرگ و برجسته باشد، حتی به شرح و زبان و قلم در نیاید و چنانچه از ثواب آنها ذکری به میان میآید، از باب نمونه باشد. در روایتی که در کتابهای فقهی و رسالههای عملیه مورد استناد قرار میگیرد، آمده است: اگر شمار افراد در نماز جماعت از ده تن بگذرد، چنانچه درختان عالم، قلم و دریاها، مرکّب و تمام فرشتگان الهی نویسنده شوند، نمیتوانند ثواب یک رکعت از آن را بنویسند.(۱)
بنابراین چنانچه در پاداش عزاداری سالار شهیدان و سوگواری بر حضرت، حتی بهشت جاودان وعده داده شود، جای تعجب ندارد. اصولاً ترسیم حقایق اُخروی و پاداش آن به امور دنیوی و باطن ارزشمند اعمال دنیوی جز بر این قیاس نمیتواند باشد.(۲)
۳- عزاداری برای پیشوای مظلومان و هر عمل نیک دیگر، اگر چه ذاتاً اقتضای پاداش بسیار دارند (و در اصطلاح از حُسن فعلی برخوردار هستند) اما علاوه بر آن باید شرایط دیگر برای تأثیر و علیت را برخورد باشند؛ یعنی علاوه بر حُسن فعلی باید از حُسن فاعلی، انگیزه صحیح فاعل، پاک و خالص بودن عمل و... برخوردار باشد. اگرچه عزاداری، سوگواری و گریه، علت مقتضی برای پاداش بیکران الهی است، اما علّت تامه نیست و در کنار دیگر شرایط لازم، علّیت آن تامه میشود، اگرچه گریه و سوگواری به تنهایی ارزش خود را دارد و ثواب و پاداش آن درهر حال باقی است، اما برای رسیدن به آن ثوابهای بیکران و ثبت جاودان، باید علیت آن تامه باشد.
۴- در کنار وجود شرایط برای تأثیر، باید موانع را نیز بر طرف کرد. چه بسا علیت یک عمل نیک تمام است و ثواب و پاداش وعده داده شده نیز نصیب شخص خواهد شد، اما در همان زمان یا پس از مدتی، انسان عملی را مرتکب میشود که عمل گذشته خود را باطل میکند و از بین میبرد. در همین باره روایت معروفی وارد شده است که پیامبر میان جمعی حضور داشتند و حضرت در بیان پاداش ذکر «لا إله إلاّ الله» فرمود: «به تعداد هر ذکر، خداوند برای گوینده، در بهشت درختی قرار خواهد داد» یکی از یاران گفت: بنابراین درختان ما در بهشت بسیار است. حضرت در پاسخ فرمود: آری، اما مبادا آتشی بفرستید تا درختان را بسوزاند و نابود کند.
در خصوص گریه بر امام حسین(ع) میگوییم: گریه، متفاوت از هر عملی دیگر، ناشی از احساس پاک و شدید انسانی و برخاسته از رقت قلب و خضوع دل است؛ نیز از ریا و مانند آن پاک است، چنان که تولّی و تبرّی (که از فروع مذهب شیعه است) در آن وجود دارد. هم نشان محبت است و هم بیزاری درونی از قاتلان و دشمنان آن حضرت؛ بنابراین، ذاتاً عمل، یا رفتار ارزشمند و مقدس است.
حال اگر این امر ارزشمند در کنار پاکی و صداقت درون باشد، اگر گریه و عزاداری، موجب پیوند روح و جان با سالار شهیدان شده، به ما عزت نفس بخشیده، ما را از گناه و معصیت الهی دور نماید و با هدف عالی او پیوند برقرار کنیم، پاداشهای وعده داده شده محقق خواهد بود و جای شگفتی ندارد.
#پینوشتها:
۱- محمدکاظم طباطبایی، عروة الوثقی، ج۳، ص۱۱۲.
۲- جوادی آملی، تحریر تمهید القواعد، ص۵۲۱.
۳- امالی صدوق، ص۷۰۵؛ وسائل الشیعه، ج۷، ص۱۸۵؛ بحار الانوار، ج۸، ص۱۸۶، ح ۱۵۴.💢
#چگونه_توفیق_یابیم_که_بر #امام_ حسین_(علیهالسلام) #گریه_کنیم؟💢
عوامل زمینهساز گریه بر حسین (علیهالسلام)
۱- #تحصیل_غم
اگر در پی گریه هستیم، باید غم را تحصیل کنیم که حالت برانگیزنده گریه است. غمگین بودن، واکنشی است به یک رویداد رنجآور و حالتی است که به دنبال از دست دادن یک شیء و یا شخص عزیزی پدیدار میشود که به وی دلبستگی وجود دارد؛ از این رو اگر بخواهیم بر امام حسین (علیهالسلام) گریه کنیم، باید دلبسته او شویم تا غم امام در دل ما خانه کند و از شهادت و مصائب او غمگین شویم.
۲- #معرفت_امام
راه تحصیل دلبستگی، معرفت و شناخت است، آشنایی با چیزی یا شخصی و پی بردن به ارزش آن، باعث دلبستگی میشود، معرفت به امام حسین (علیهالسلام)، اهداف، مرام او و نقش او در عالم هستی و حیات اجتماعی و فردی ما و همچنین آثار ارتباط با او در حیات دنیوی و اخروی ما و... و زیستن بر اساس این شناخت، باعث دلبستگی به امام (علیهالسلام) میشود.
۳- #محبت_امام
نتیجه معرفت به امام حسین (علیهالسلام) ایجاد محبت آن حضرت در دل است، هر چه انسان کسی را بیشتر دوست داشته باشد، از خوشحالی او بیشتر خوشحال شده و از ناراحتی او بیشتر ناراحت میشود، خصوصاً که محبوب انسان حسین (علیهالسلام) باشد، اگر عشق و محبت سیدالشهداء (علیهالسلام) نصیب ما شود، با یاد حضرت، منقلب شده و توفیق گریه حاصل میشود.
برای بدست آوردن محبت، قدم اول همان معرفت ایشان است و قدمهای بعدی توسل و توجه هر روزی به ایشان، تقوا و طهارت نفس است.
۴- #انس_و_پیوند قلبی با حضرت اباعبدالله (علیهالسلام) و واقعه عاشورا
عزاداری که حسین (علیهالسلام) در صفحه دل او و ذهن و فکر او حضوری پررنگ و روزانه دارد، خیلی راحتتر و بهتر میتواند در عزاداری ایشان عرض ارادت کند؛ اما عزاداری که کمتر از امام حسین (علیهالسلام) یاد کرده، دیرتر و سختتر میتواند عزاداری مطلوبی برای ایشان داشته باشد؛ از اینرو چقدر نیکو است که تلاش کنیم انس و ارتباطمان را در طول سال و هر روز و نه فقط ایام محرم و صفر با ایشان حفظ کنیم؛ برای مثال، با توجه به ظرفیت خود و مقدار انس با ادعیه و زیارات و یاد کردن حضرت، لازم است هر روز با ایشان در ارتباط باشیم.
#عوامل_نورانی_شدن_قلب
۱. شایسته است در مجلس حضرت ابا عبدالله (علیهالسلام) با وضو وارد شویم.
۲-قبل از ورود به جلسه، حتما مقداری استغفار کنیم.
۳- برای به دست آوردن مقام بکاء بر امام حسین (علیهالسلام) از خود حضرت درخواست کرده و مکرر دعا کنیم.
۴- در مجالسی که گوینده و شنونده آن، خالصانه گریه میکنند، شرکت کنیم تا ما هم از اثرات آن جلسه بهرهمند شویم.
۵- حالت تباکی به خود بگیریم، در روایات متعدد، حتی تباکی و خود را به گریه زدن هم مطلوب شمرده شده است و امید است که تباکی، مقدمهای برای بکاء و گریه باشد.💢
عوامل زمینهساز گریه بر حسین (علیهالسلام)
۱- #تحصیل_غم
اگر در پی گریه هستیم، باید غم را تحصیل کنیم که حالت برانگیزنده گریه است. غمگین بودن، واکنشی است به یک رویداد رنجآور و حالتی است که به دنبال از دست دادن یک شیء و یا شخص عزیزی پدیدار میشود که به وی دلبستگی وجود دارد؛ از این رو اگر بخواهیم بر امام حسین (علیهالسلام) گریه کنیم، باید دلبسته او شویم تا غم امام در دل ما خانه کند و از شهادت و مصائب او غمگین شویم.
۲- #معرفت_امام
راه تحصیل دلبستگی، معرفت و شناخت است، آشنایی با چیزی یا شخصی و پی بردن به ارزش آن، باعث دلبستگی میشود، معرفت به امام حسین (علیهالسلام)، اهداف، مرام او و نقش او در عالم هستی و حیات اجتماعی و فردی ما و همچنین آثار ارتباط با او در حیات دنیوی و اخروی ما و... و زیستن بر اساس این شناخت، باعث دلبستگی به امام (علیهالسلام) میشود.
۳- #محبت_امام
نتیجه معرفت به امام حسین (علیهالسلام) ایجاد محبت آن حضرت در دل است، هر چه انسان کسی را بیشتر دوست داشته باشد، از خوشحالی او بیشتر خوشحال شده و از ناراحتی او بیشتر ناراحت میشود، خصوصاً که محبوب انسان حسین (علیهالسلام) باشد، اگر عشق و محبت سیدالشهداء (علیهالسلام) نصیب ما شود، با یاد حضرت، منقلب شده و توفیق گریه حاصل میشود.
برای بدست آوردن محبت، قدم اول همان معرفت ایشان است و قدمهای بعدی توسل و توجه هر روزی به ایشان، تقوا و طهارت نفس است.
۴- #انس_و_پیوند قلبی با حضرت اباعبدالله (علیهالسلام) و واقعه عاشورا
عزاداری که حسین (علیهالسلام) در صفحه دل او و ذهن و فکر او حضوری پررنگ و روزانه دارد، خیلی راحتتر و بهتر میتواند در عزاداری ایشان عرض ارادت کند؛ اما عزاداری که کمتر از امام حسین (علیهالسلام) یاد کرده، دیرتر و سختتر میتواند عزاداری مطلوبی برای ایشان داشته باشد؛ از اینرو چقدر نیکو است که تلاش کنیم انس و ارتباطمان را در طول سال و هر روز و نه فقط ایام محرم و صفر با ایشان حفظ کنیم؛ برای مثال، با توجه به ظرفیت خود و مقدار انس با ادعیه و زیارات و یاد کردن حضرت، لازم است هر روز با ایشان در ارتباط باشیم.
#عوامل_نورانی_شدن_قلب
۱. شایسته است در مجلس حضرت ابا عبدالله (علیهالسلام) با وضو وارد شویم.
۲-قبل از ورود به جلسه، حتما مقداری استغفار کنیم.
۳- برای به دست آوردن مقام بکاء بر امام حسین (علیهالسلام) از خود حضرت درخواست کرده و مکرر دعا کنیم.
۴- در مجالسی که گوینده و شنونده آن، خالصانه گریه میکنند، شرکت کنیم تا ما هم از اثرات آن جلسه بهرهمند شویم.
۵- حالت تباکی به خود بگیریم، در روایات متعدد، حتی تباکی و خود را به گریه زدن هم مطلوب شمرده شده است و امید است که تباکی، مقدمهای برای بکاء و گریه باشد.💢
#شهادت_امام_حسین(ع)، #تقدیر_یا_ تصمیم💢
هر حادثهای در جهان علت و سببی دارد و این نظامی است تخلف ناپذیر و خداوند چنین مقرّر كرده است. این مسئله با اصل آزادی و اختیار انسان ناهمگونی ندارد، زیرا اختیار و آزادی یكی از اسباب و علل جهان است؛ یعنی خداوند خواسته و مقدّر كرده كه بشر كارهای خود را به اراده و انتخاب خود انجام دهد، و سرنوشت خویش را رقم زند. این كه میگوییم كارهای انسان هم به اختیار او است و هم قضا و قدر الهی دخالت دارد، به همین معنی است كه خدا اراده فرموده و مقدّر كرده كه بشر در تعیین سرنوشت خود مؤثر باشد و بتواند با اختیار خود از میان تقدیرهای مختلف یکی را برگزیند و همان میشود قضای الهی. (۱)
انسان فقط یك سرنوشت حتمی ندارد، بلكه سرنوشتهای غیر حتمی گوناگونی در پیش دارد كه ممكن است هر كدام از آنها جانشین دیگری گردد. در تعیین و حتمی شدن یكی از آنها، اراده شخص تأثیر جدی دارد، مثلاً اگر بیمار شود، سرنوشت او بستگی به درمان دارد. اگر اقدام كند، ممكن است معالجه شود و اگر اقدام نكند، از بین میرود. حتمی شدن یكی از آن دو، به اختیار خودش میباشد.
امام حسین(ع) با علم و آگاهی و به خاطر رسوا كردن بنیامیه و عمل به دستور جدّ بزرگوارش (كه سكوت در مقابل حاكم ستمگرِ بدعتگذار را جایز ندانسته بود)(۳) حاضر نشد با یزید بیعت كند و به جوار خانه خدا پناهنده شد. در آن جا نامههای بیشمار كوفیان را دریافت كرد و وقتی مكه را نا امن دید، در جواب دعوت مردم كوفه، به سوی آن شهر رهسپار شد، ولی سپاه "عبیدالله" مانع ورود ایشان به كوفه گشت و به اجبار ایشان را به كربلا برد. در آن جا امام را بین دو راه آزاد گذاشت: بیعت ذلیلانه با یزید، یا رو به رو شدن با شمشیرهای سپاه عبیداالله. امام راه دوم را انتخاب كرد.(۴) بنابراین راهی كه امام انتخاب کرد هم اختیاری خود ایشان است و هم تقدیر الهی.
امام حسین فرمود: "قد شاءالله أن یرانی مقتولاً مذبوحاً ظلماً و عدواناً؛ خداوند میخواهد مرا كشته و سربریدۀ از روی ستم ببیند". (۵) خداوند میخواست امام حسین(ع) بهترین راه را برگزیند كه نتیجه آن زنده شدن اسلام در مقابل شهادت مظلومانه ایشان بود، ولی امام حسین(ع) در انتخاب آن راه مجبور نبود.
حضرت خود را آزاد میدانست، ولی فقط اراده و خواست خدا را میپسندید، زیرا خواست خدا را بهترین سرنوشت و عاقبت میدانست.
#پی_نوشتها:
۱. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار(انسان و سرنوشت) ص۳۸۵؛ مؤسسه در راه حق، بیست پاسخ، ص۱۷.
۳. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۴۴، ص۳۸۲.
۴. موسوعه كلمات الامام الحسین(ع)، ص۴۲۵.
۵. پیشین، ص۲۹۳) 💢
هر حادثهای در جهان علت و سببی دارد و این نظامی است تخلف ناپذیر و خداوند چنین مقرّر كرده است. این مسئله با اصل آزادی و اختیار انسان ناهمگونی ندارد، زیرا اختیار و آزادی یكی از اسباب و علل جهان است؛ یعنی خداوند خواسته و مقدّر كرده كه بشر كارهای خود را به اراده و انتخاب خود انجام دهد، و سرنوشت خویش را رقم زند. این كه میگوییم كارهای انسان هم به اختیار او است و هم قضا و قدر الهی دخالت دارد، به همین معنی است كه خدا اراده فرموده و مقدّر كرده كه بشر در تعیین سرنوشت خود مؤثر باشد و بتواند با اختیار خود از میان تقدیرهای مختلف یکی را برگزیند و همان میشود قضای الهی. (۱)
انسان فقط یك سرنوشت حتمی ندارد، بلكه سرنوشتهای غیر حتمی گوناگونی در پیش دارد كه ممكن است هر كدام از آنها جانشین دیگری گردد. در تعیین و حتمی شدن یكی از آنها، اراده شخص تأثیر جدی دارد، مثلاً اگر بیمار شود، سرنوشت او بستگی به درمان دارد. اگر اقدام كند، ممكن است معالجه شود و اگر اقدام نكند، از بین میرود. حتمی شدن یكی از آن دو، به اختیار خودش میباشد.
امام حسین(ع) با علم و آگاهی و به خاطر رسوا كردن بنیامیه و عمل به دستور جدّ بزرگوارش (كه سكوت در مقابل حاكم ستمگرِ بدعتگذار را جایز ندانسته بود)(۳) حاضر نشد با یزید بیعت كند و به جوار خانه خدا پناهنده شد. در آن جا نامههای بیشمار كوفیان را دریافت كرد و وقتی مكه را نا امن دید، در جواب دعوت مردم كوفه، به سوی آن شهر رهسپار شد، ولی سپاه "عبیدالله" مانع ورود ایشان به كوفه گشت و به اجبار ایشان را به كربلا برد. در آن جا امام را بین دو راه آزاد گذاشت: بیعت ذلیلانه با یزید، یا رو به رو شدن با شمشیرهای سپاه عبیداالله. امام راه دوم را انتخاب كرد.(۴) بنابراین راهی كه امام انتخاب کرد هم اختیاری خود ایشان است و هم تقدیر الهی.
امام حسین فرمود: "قد شاءالله أن یرانی مقتولاً مذبوحاً ظلماً و عدواناً؛ خداوند میخواهد مرا كشته و سربریدۀ از روی ستم ببیند". (۵) خداوند میخواست امام حسین(ع) بهترین راه را برگزیند كه نتیجه آن زنده شدن اسلام در مقابل شهادت مظلومانه ایشان بود، ولی امام حسین(ع) در انتخاب آن راه مجبور نبود.
حضرت خود را آزاد میدانست، ولی فقط اراده و خواست خدا را میپسندید، زیرا خواست خدا را بهترین سرنوشت و عاقبت میدانست.
#پی_نوشتها:
۱. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار(انسان و سرنوشت) ص۳۸۵؛ مؤسسه در راه حق، بیست پاسخ، ص۱۷.
۳. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۴۴، ص۳۸۲.
۴. موسوعه كلمات الامام الحسین(ع)، ص۴۲۵.
۵. پیشین، ص۲۹۳) 💢
Forwarded from ندای اسلام
#چرا_امام_حسین(ع) در زمان #معاویه_قیام_نكرد؟
دلایل اینكه امام حسین(ع) در مقابل معاویه قیام نكرد، ریشه در اموری دارد، كه به برخی اشاره میشود:
اول: وجود صلحنامه؛
از آنجا كه امام حسن(ع) با معاویه صلح كرده بود، امام حسین(ع) هم به احترام برادر هم به دلیل تغییر نكردن شرائط به این صلح وفادار بود، چنانكه در یكی از جوابهای خود به نامههای معاویه، خود را پایبند به صلح نامه معاویه با امام حسن(ع) معرفی كرده و اتهام نقض آن را از خود به دور دانسته است: ""و معاذ اللَّه ان انقض عهداً عهده الیك اخی الحسن(ع)"". (۱)
دوم: موقعیت اجتماعی معاویه؛
شخصیت معاویه نزد مردم آن زمان و به ویژه شامیان، به گونهای مثبت تلقی میشد، كه همین امر قیام علیه او را مشكل میساخت؛ زیرا آنان او را به عنوان صحابی پیامبر، كاتب وحی و برادر همسر پیامبر (خال المؤمنین) میشناختند. به نظر آنان، معاویه نقش فراوانی در رواج اسلام در منطقه شامات و به ویژه دمشق داشت.
همچنین تجربه حكومتداری او و افزونی سنّش بر امام حسن(ع) و امام حسین(ع)، دو عامل دیگری بود، كه خود در نامههایش به امام حسن(ع) به عنوان عواملی برای اثبات بیشتر شایستگیاش مطرح میكرد. (۲) فلذا با توسل به این موارد و امكانات حكومتی میتوانست در مقابله با امام حسین(ع)، در اذهان مردم مانور بیشتری داده و شبهه ایجاد نماید.
سوم: سیاستمداری معاویه؛
پس از انعقاد قرارداد صلح گرچه معاویه از هر فرصتی برای ضربه زدن به بنی هاشم -به ویژه خاندان علوی- استفاده میكرد و در این راه حتی تا به شهادت رساندن امام حسن(ع) پیش رفت، (۳) اما در ظاهر چنین وانمود میكرد، كه به بهترین وجه ممكن، با این خاندان -به ویژه شخص امام حسین(ع) - مدارا میكند و حرمت آنان را پاس میدارد. در این راستا میتوانیم، ارسال هدایایی از سوی معاویه برای شخصیتهایی چون امام حسن(ع)، امام حسین(ع) و عبداللَّه بن جعفر را شاهد بیاوریم. (۴)
این مدارا تا آن جا بود، كه در آستانه مرگ به فرزندش یزید، سفارش امام را نمود و ضمن پیشبینی قیام او، از یزید خواست كه او را به قتل نرساند. (۵)
امام حسین(ع) هم كه شناخت خوبی از معاویه و دسیسههای او داشت، میدانست، كه در صورت قیام علیه معاویه - به ویژه با توجه به سیاستهای معاویه - افكار عمومی او را یاری نكرده و با توجه به ابزارهای تبلیغاتی حكومت، حق را به معاویه خواهند داد.
چهارم: شرایط زمانه؛
هر چند عدّهای از كوفیان بلافاصله پس از شهادت امام حسن(ع)، به امام حسین(ع) نامه نگاشته و خود را منتظر فرمان امام معرفی كردند، (۶) اما آن حضرت به خوبی میدانست، كه با توجّه به عواملی همچون ثبات و استحكام قدرت مركزی در شام، تسلّط كامل باند اموی بر شهر كوفه، سابقه عملكرد سوء كوفیان در برخورد با امام علی(ع) و امام حسن(ع)، چهره به ظاهر وجیه معاویه در بیشتر نقاط مملكت اسلامی و... در صورت قیام احتمال موفقیت بسیار كم خواهد بود و چنین قیامی به جز هدر دادن نیروهای اندك، معرفی شدن به عنوان یاغی و خروج كننده بر حكومت به ظاهر اسلامی و شكست و كشته شدن خود نتیجهای در بر نخواهد داشت. در حالیكه در هنگام قیام علیه حكومت یزید، شرایط زمانه كاملاً بر عكس این شرایط بود.
پی نوشتها:
۱. گروه حدیث پژوهشكده باقرالعلوم(ع)، موسوعه كلمات الامام الحسین(ع)، قم، دارالمعروف، چ اول، ۱۳۷۳ش، ص۲۳۹.
۲. اصفهانی، ابو الفرج، مقاتل الطالبیین، تحقیق سید احمد صقر، بیروت،دار المعرفه، بیتا، ص۶۷.
۳. مفید، الإرشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، قم، كنگره شیخ مفید، چ اول، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۶۷.
۴. موسوعه كلمات الامام الحسین(ع)، پیشین، ص۲۰۹ و ۲۱۰.
۵. دینوری، الاخبار الطوال، تحقیق عبدالمنعم عامر، قم، منشورات الرضی، ۱۳۶۸ش، ص۲۲۶.
۶. یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، بیروت،دار صادر، بیتا، ج۲، ص۲۲۸." 💢🏴
🔰
دلایل اینكه امام حسین(ع) در مقابل معاویه قیام نكرد، ریشه در اموری دارد، كه به برخی اشاره میشود:
اول: وجود صلحنامه؛
از آنجا كه امام حسن(ع) با معاویه صلح كرده بود، امام حسین(ع) هم به احترام برادر هم به دلیل تغییر نكردن شرائط به این صلح وفادار بود، چنانكه در یكی از جوابهای خود به نامههای معاویه، خود را پایبند به صلح نامه معاویه با امام حسن(ع) معرفی كرده و اتهام نقض آن را از خود به دور دانسته است: ""و معاذ اللَّه ان انقض عهداً عهده الیك اخی الحسن(ع)"". (۱)
دوم: موقعیت اجتماعی معاویه؛
شخصیت معاویه نزد مردم آن زمان و به ویژه شامیان، به گونهای مثبت تلقی میشد، كه همین امر قیام علیه او را مشكل میساخت؛ زیرا آنان او را به عنوان صحابی پیامبر، كاتب وحی و برادر همسر پیامبر (خال المؤمنین) میشناختند. به نظر آنان، معاویه نقش فراوانی در رواج اسلام در منطقه شامات و به ویژه دمشق داشت.
همچنین تجربه حكومتداری او و افزونی سنّش بر امام حسن(ع) و امام حسین(ع)، دو عامل دیگری بود، كه خود در نامههایش به امام حسن(ع) به عنوان عواملی برای اثبات بیشتر شایستگیاش مطرح میكرد. (۲) فلذا با توسل به این موارد و امكانات حكومتی میتوانست در مقابله با امام حسین(ع)، در اذهان مردم مانور بیشتری داده و شبهه ایجاد نماید.
سوم: سیاستمداری معاویه؛
پس از انعقاد قرارداد صلح گرچه معاویه از هر فرصتی برای ضربه زدن به بنی هاشم -به ویژه خاندان علوی- استفاده میكرد و در این راه حتی تا به شهادت رساندن امام حسن(ع) پیش رفت، (۳) اما در ظاهر چنین وانمود میكرد، كه به بهترین وجه ممكن، با این خاندان -به ویژه شخص امام حسین(ع) - مدارا میكند و حرمت آنان را پاس میدارد. در این راستا میتوانیم، ارسال هدایایی از سوی معاویه برای شخصیتهایی چون امام حسن(ع)، امام حسین(ع) و عبداللَّه بن جعفر را شاهد بیاوریم. (۴)
این مدارا تا آن جا بود، كه در آستانه مرگ به فرزندش یزید، سفارش امام را نمود و ضمن پیشبینی قیام او، از یزید خواست كه او را به قتل نرساند. (۵)
امام حسین(ع) هم كه شناخت خوبی از معاویه و دسیسههای او داشت، میدانست، كه در صورت قیام علیه معاویه - به ویژه با توجه به سیاستهای معاویه - افكار عمومی او را یاری نكرده و با توجه به ابزارهای تبلیغاتی حكومت، حق را به معاویه خواهند داد.
چهارم: شرایط زمانه؛
هر چند عدّهای از كوفیان بلافاصله پس از شهادت امام حسن(ع)، به امام حسین(ع) نامه نگاشته و خود را منتظر فرمان امام معرفی كردند، (۶) اما آن حضرت به خوبی میدانست، كه با توجّه به عواملی همچون ثبات و استحكام قدرت مركزی در شام، تسلّط كامل باند اموی بر شهر كوفه، سابقه عملكرد سوء كوفیان در برخورد با امام علی(ع) و امام حسن(ع)، چهره به ظاهر وجیه معاویه در بیشتر نقاط مملكت اسلامی و... در صورت قیام احتمال موفقیت بسیار كم خواهد بود و چنین قیامی به جز هدر دادن نیروهای اندك، معرفی شدن به عنوان یاغی و خروج كننده بر حكومت به ظاهر اسلامی و شكست و كشته شدن خود نتیجهای در بر نخواهد داشت. در حالیكه در هنگام قیام علیه حكومت یزید، شرایط زمانه كاملاً بر عكس این شرایط بود.
پی نوشتها:
۱. گروه حدیث پژوهشكده باقرالعلوم(ع)، موسوعه كلمات الامام الحسین(ع)، قم، دارالمعروف، چ اول، ۱۳۷۳ش، ص۲۳۹.
۲. اصفهانی، ابو الفرج، مقاتل الطالبیین، تحقیق سید احمد صقر، بیروت،دار المعرفه، بیتا، ص۶۷.
۳. مفید، الإرشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، قم، كنگره شیخ مفید، چ اول، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۶۷.
۴. موسوعه كلمات الامام الحسین(ع)، پیشین، ص۲۰۹ و ۲۱۰.
۵. دینوری، الاخبار الطوال، تحقیق عبدالمنعم عامر، قم، منشورات الرضی، ۱۳۶۸ش، ص۲۲۶.
۶. یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، بیروت،دار صادر، بیتا، ج۲، ص۲۲۸." 💢🏴
🔰