👆👆👆☝☝☝☝213 امین شماره ازهفته نامه 9 دی امروز شنبه 5 دی ماه 1394 منتشرشد.
تیتر یک این هفته به یادداشت اول از حجت الاسلام رسایی با عنوان " فتنه اکبر" اختصاص یافته که به طرح موضوع فتنه آینده با محوریت شورای رهبری و نظارت بر رهبری پرداخته است.
تصویر اول به پرونده ویژه ای از فتنه 88 و حماسه 9 دی با تیتر"شعارهای مردم در 9 دی 88 همچنان پابرجاست" اختصاص دارد.
تحلیلی از اشتهای دولت به ورود غیر قانونی برای مهندسی رای مردم با عنوان" مجلس بله قربان گو؛ گره های دولت تدبیر را می گشاید؟" در صفحه تحلیل سیاسی آمده است.
مشروحی از سخنان حضرت علامه مصباح یزدی در دیدار با تحریریه هفته نامه 9 دی را در صفحه دیدار بخوانید.
بررسی و تحلیل یکی از ریشه های جامعه شناختی و فرهنگی فتنه 88 با تیتر " شمال شهر نشینی و هژمونی ضد فرهنگی" به قلم دکتر علیرضا معاف در صفحه بازخوانی آمده است.
قسمت پایانی مبحث برجام ،زمینه ساز نفوذ آمریکا و براندازی جمهوری اسلامی ایران با عنوان " برجام کلید آغاز پروژه ده ساله آمریکا برای براندازی" در صفحه جریان شناسی آمده است.
"رکود در بازار،رونق در آمار" عنوان مطلبی است که به ناله فعالان اقتصادی،واحدهای تولیدی و کارخانجات از سیاست های دولت می پردازد.
هفته نامه سیاسی، فرهنگی اجتماعی ۹ دی با مدیر مسئولی حجت الاسلام حمید رسایی (نماینده مردم شریف تهران،ری،شمیرانات و اسلامشهر) را هر شنبه از کیوسک های مطبوعاتی سراسر کشور بخواهید.
جهت اشتراک با شماره ۰۲۱۳۳۵۱۳۰۲۰ تماس گرفته و یا به سایت ۹day.ir مراجعه نمائید.
تیتر یک این هفته به یادداشت اول از حجت الاسلام رسایی با عنوان " فتنه اکبر" اختصاص یافته که به طرح موضوع فتنه آینده با محوریت شورای رهبری و نظارت بر رهبری پرداخته است.
تصویر اول به پرونده ویژه ای از فتنه 88 و حماسه 9 دی با تیتر"شعارهای مردم در 9 دی 88 همچنان پابرجاست" اختصاص دارد.
تحلیلی از اشتهای دولت به ورود غیر قانونی برای مهندسی رای مردم با عنوان" مجلس بله قربان گو؛ گره های دولت تدبیر را می گشاید؟" در صفحه تحلیل سیاسی آمده است.
مشروحی از سخنان حضرت علامه مصباح یزدی در دیدار با تحریریه هفته نامه 9 دی را در صفحه دیدار بخوانید.
بررسی و تحلیل یکی از ریشه های جامعه شناختی و فرهنگی فتنه 88 با تیتر " شمال شهر نشینی و هژمونی ضد فرهنگی" به قلم دکتر علیرضا معاف در صفحه بازخوانی آمده است.
قسمت پایانی مبحث برجام ،زمینه ساز نفوذ آمریکا و براندازی جمهوری اسلامی ایران با عنوان " برجام کلید آغاز پروژه ده ساله آمریکا برای براندازی" در صفحه جریان شناسی آمده است.
"رکود در بازار،رونق در آمار" عنوان مطلبی است که به ناله فعالان اقتصادی،واحدهای تولیدی و کارخانجات از سیاست های دولت می پردازد.
هفته نامه سیاسی، فرهنگی اجتماعی ۹ دی با مدیر مسئولی حجت الاسلام حمید رسایی (نماینده مردم شریف تهران،ری،شمیرانات و اسلامشهر) را هر شنبه از کیوسک های مطبوعاتی سراسر کشور بخواهید.
جهت اشتراک با شماره ۰۲۱۳۳۵۱۳۰۲۰ تماس گرفته و یا به سایت ۹day.ir مراجعه نمائید.
خبرگزاری تسنیم - فتنه ای اکبر در راه است
https://www.tasnimnews.com/fa/news/1394/10/04/952787/%D9%81%D8%AA%D9%86%D9%87-%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%DA%A9%D8%A8%D8%B1-%D8%AF%D8%B1-%D8%B1%D8%A7%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA
https://www.tasnimnews.com/fa/news/1394/10/04/952787/%D9%81%D8%AA%D9%86%D9%87-%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%DA%A9%D8%A8%D8%B1-%D8%AF%D8%B1-%D8%B1%D8%A7%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA
خبرگزاری تسنیم
خبرگزاری تسنیم - فتنه ای اکبر در راه است
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی گفت: این هشدار را به مردم ایران میدهم که فتنه ای اکبر در راه است و در این فتنه، افراد به دنبال تخریب ولایت فقیه است.
محمد(ص): هرکس فریاد کمک ازکسى بشنود وبه کمکش نشتابد،مسلمان نیست/لعنت برکسانی که گفتند:نه غزه،نه لبنان.../کانال نماینده تهران: @www_rasaee_ir
حمید رسایی،مدیرمسئول 9دی: برخی ازیادآوری وبزرگداشت یوم الله9دی عصبانی اند چون دراین مراسمها ماهیت فتنه به مردم یادآوری میشود/ @www_rasaee_ir
شدیدترین تحریمها،بعدازکودتاوفتنه سال88علیه ملت ایران،ازطرف آمریکاوضع شد/مهدی هاشمی درارائه اطلاعات برای تصویب تحریمهانقش داشت @www_rasaee_ir
شمرجانبازجنگ صفین بوداماعاشورا سرامام رابریدوزهبرازساکتین درصفین بودامادرعاشورااز جمله72تن شد/به خودمطمئن نباشیم/کانال رسایی: @www_rasaee_ir
Forwarded from جبهه پایداری انقلاب اسلامی
🔷پاسخی به شبهات تکراری و بی اساس علیه آیت الله مصباح یزدی/1
فعالیت های انقلابی/بخش اول:اعلامیه ها و بیانیه ها
سیدمحسن صالح؛ مدیر سیاسی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم:
🔸بيانيههاي مدرسين حوزه علميه قم در طول سال هاي 42 تا 57 نشان مي دهد آيت الله مصباح يزدي بيش از برخي چهرههاي فعال سياسي پاي بيانيههاي اين تشكل را امضاء كرده است. از مجموع 107 بيانيه جامعه مدرسين حوزه عمليه قم، 60 بيانيه به صورت جمعي صادر شده و فاقد امضاء است اما از ميان 40 بيانيه داراي امضاء، آيت الله مصباح يزدي 16 بيانيه را امضاء كرده است؛ در حالي كه آقاي هاشمي رفسنجاني 6 بيانيه، آقاي قدوسي 11 بيانيه و شهيد مفتح نيز 6 بيانيه را امضاء كرده اند و اين نشان مي دهد آيت الله مصباح يزدي بعد از آقاي خلخالي كه 20 بيانيه را امضاء كرده بود، نقشي پررنگ در زمينه صدور بيانيههاي انقلابي داشته اند.
🔸 اولین بيانيه ای كه آيت الله مصباح يزدي امضاء كرد، مربوط به بازداشت امام خميني (ره) در سال 42 بود كه در هشتم مهر ماه صادر شد و ايشان در اسفند همان سال در خصوص زنداني شدن امام و آقاي قمي براي نخست وزير وقت تلگراف فرستاد.
🔸آيت الله مصباح يزدي در دي ماه سال 43 بيانيه مربوط به وظيفه وعاظ و سخنگويان مبني بر روشنگري در خصوص بازداشت امام و ياران ايشان را امضاء كرد؛ در بهمن همان سال نيز براي امير عباس هويدا نخست وزير وقت نامه سرگشاده فرستاد و نسبت به اوضاع نابسامان كشور تذكر داد و در فروردين ماه سال 44 براي پيگيري نامه خود و وضعيت امام راحل (ره) بار ديگر در سال 44 براي نخست وزير نامه فرستاد.
🔸آيت الله مصباح يزدي همچنين در مهر ماه سال 44 بعد از انتقال امام (ره) از تركيه به نجف بيانيه جامعه مدرسين را امضاء كرد و در 30 بهمن در نامه اي به هويدا از او در اين زمينه سئوال مي كند و در فرودين سال 45 در اعتراض به دستگيري جمعي از علما و مراجع ايران و عراق بيانيه جامعه مدرسين را امضاء كرده و در همين رابطه بلافاصله تلگرافي براي چند تن از روحانيون دستگير شده (آذري قمي، رباني شيرازي و منتظري) ارسال كرد.
🔸بعد از رحلت آيت الله حكيم كه بحث مرجعيت پس از ايشان مطرح شد، آيت الله مصباح يزدي در 14 خرداد 49 همراه با جمعي از مدرسين حوزه علميه قم تلگرافي منتشر مي كنند كه در آن از امام خميني (ره) به عنوان مرجع تقليد شيعه ياد مي كنند كه اين اقدام زمينه صدور اعلاميه در اعلام مرجعيت مرجعيت آن حضرت شد.
🔸در سال 56 كه مبارزات مردمي عليه رژيم گذشته به اوج خود رسيد، آيت الله مصباح يزدي در 22 دي ماه بيانيه اي در اعتراض به فاجعه 19 دي (مصادف با 29 محرم 1398 هجري قمري) امضاء كرد و در 16 فروردين ماه سال 57 همراه با جمعي از مدرسين حوزه علميه قم، بيانيه اي در خصوص فجايع يزد صادر كردند و امضاء ايشان پاي بيانيه اين جامعه درباره مسائل سياسي روز كه 25 فروردين ماه سال مذكور صادر شد، مشاهده مي شود.
🔸آيتالله مصباح يزدي در 18 آذر سال 57 تلگرافي را براي ژسكاردستن رئيس جمهور وقت فرانسه فرستاد و با اشاره به حضور امام خميني (ره) در آن كشور به وي تذكر داد كه ايشان نماينده ملتي 35 ميليون نفري است و بايد از ايشان بخوبي مراقبت شود كه اين نامه در تاريخ ثبت شده است.
@jebhepaydari_ir
فعالیت های انقلابی/بخش اول:اعلامیه ها و بیانیه ها
سیدمحسن صالح؛ مدیر سیاسی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم:
🔸بيانيههاي مدرسين حوزه علميه قم در طول سال هاي 42 تا 57 نشان مي دهد آيت الله مصباح يزدي بيش از برخي چهرههاي فعال سياسي پاي بيانيههاي اين تشكل را امضاء كرده است. از مجموع 107 بيانيه جامعه مدرسين حوزه عمليه قم، 60 بيانيه به صورت جمعي صادر شده و فاقد امضاء است اما از ميان 40 بيانيه داراي امضاء، آيت الله مصباح يزدي 16 بيانيه را امضاء كرده است؛ در حالي كه آقاي هاشمي رفسنجاني 6 بيانيه، آقاي قدوسي 11 بيانيه و شهيد مفتح نيز 6 بيانيه را امضاء كرده اند و اين نشان مي دهد آيت الله مصباح يزدي بعد از آقاي خلخالي كه 20 بيانيه را امضاء كرده بود، نقشي پررنگ در زمينه صدور بيانيههاي انقلابي داشته اند.
🔸 اولین بيانيه ای كه آيت الله مصباح يزدي امضاء كرد، مربوط به بازداشت امام خميني (ره) در سال 42 بود كه در هشتم مهر ماه صادر شد و ايشان در اسفند همان سال در خصوص زنداني شدن امام و آقاي قمي براي نخست وزير وقت تلگراف فرستاد.
🔸آيت الله مصباح يزدي در دي ماه سال 43 بيانيه مربوط به وظيفه وعاظ و سخنگويان مبني بر روشنگري در خصوص بازداشت امام و ياران ايشان را امضاء كرد؛ در بهمن همان سال نيز براي امير عباس هويدا نخست وزير وقت نامه سرگشاده فرستاد و نسبت به اوضاع نابسامان كشور تذكر داد و در فروردين ماه سال 44 براي پيگيري نامه خود و وضعيت امام راحل (ره) بار ديگر در سال 44 براي نخست وزير نامه فرستاد.
🔸آيت الله مصباح يزدي همچنين در مهر ماه سال 44 بعد از انتقال امام (ره) از تركيه به نجف بيانيه جامعه مدرسين را امضاء كرد و در 30 بهمن در نامه اي به هويدا از او در اين زمينه سئوال مي كند و در فرودين سال 45 در اعتراض به دستگيري جمعي از علما و مراجع ايران و عراق بيانيه جامعه مدرسين را امضاء كرده و در همين رابطه بلافاصله تلگرافي براي چند تن از روحانيون دستگير شده (آذري قمي، رباني شيرازي و منتظري) ارسال كرد.
🔸بعد از رحلت آيت الله حكيم كه بحث مرجعيت پس از ايشان مطرح شد، آيت الله مصباح يزدي در 14 خرداد 49 همراه با جمعي از مدرسين حوزه علميه قم تلگرافي منتشر مي كنند كه در آن از امام خميني (ره) به عنوان مرجع تقليد شيعه ياد مي كنند كه اين اقدام زمينه صدور اعلاميه در اعلام مرجعيت مرجعيت آن حضرت شد.
🔸در سال 56 كه مبارزات مردمي عليه رژيم گذشته به اوج خود رسيد، آيت الله مصباح يزدي در 22 دي ماه بيانيه اي در اعتراض به فاجعه 19 دي (مصادف با 29 محرم 1398 هجري قمري) امضاء كرد و در 16 فروردين ماه سال 57 همراه با جمعي از مدرسين حوزه علميه قم، بيانيه اي در خصوص فجايع يزد صادر كردند و امضاء ايشان پاي بيانيه اين جامعه درباره مسائل سياسي روز كه 25 فروردين ماه سال مذكور صادر شد، مشاهده مي شود.
🔸آيتالله مصباح يزدي در 18 آذر سال 57 تلگرافي را براي ژسكاردستن رئيس جمهور وقت فرانسه فرستاد و با اشاره به حضور امام خميني (ره) در آن كشور به وي تذكر داد كه ايشان نماينده ملتي 35 ميليون نفري است و بايد از ايشان بخوبي مراقبت شود كه اين نامه در تاريخ ثبت شده است.
@jebhepaydari_ir
Forwarded from جبهه پایداری انقلاب اسلامی
🔷پاسخی به شبهات تکراری و بی اساس علیه آیت الله مصباح یزدی/2
فعالیت های انقلابی/بخش دوم: جمعیت سری یازده نفره، نشریه بعثت و انتقام، بازداشت توسط ساواک
سیدمحسن صالح؛ مدیر سیاسی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم:
🔸آيتالله مصباح يزدي در سالهاي 42 و 43 با همكاري آقايان مشكيني، ربّاني، هاشمي رفسنجاني، آذري قمي، اميني، قدوسي، حائري تهراني و رهبر معظم انقلاب و برادر ايشان آقاسيد محمد، جمعيت 11 نفره سري را تأسيس كرد كه مراجعه به اساسنامه آن نشانگر شجاعت و خردمندي مؤسسان اين گروه است. اساسنامه جمعيت 11 نفره سري بعدها به عنوان پيشنويس اساسنامه جامعه مدرسين حوزه علميه قم مورد استفاده قرار گرفت. در اين اساسنامه براي جمعيت بخشهاي مختلفي چون شوراي عالي مؤسسان و واحد اطلاعات و ارتباطات، دفتر بازرسي و دادگاه در نظر گرفته شد، اين مسئله بيانگر درايت و هوشمندي و موقعيتشناسي آيتالله مصباح يزدي و همراهان وي است.
🔸پس از آنكه اساسنامه جمعيت 11 نفره سري كه با دست خط آيتالله مصباح يزدي به رشته تحرير درآمده بود توسط ساواك لو رفت، ايشان 6 ماه از قم خارج شده و در نقاط مختلف كشور مخفيانه زندگي كردند و بعدها كه توسط ساواك دستگير شدند و در اسناد اين سازمان به عنوان فردي خطرناك دو جلسه مورد بازجويي قرار گرفتند به دليل آنكه دستگاه امنيتي رژيم منحوس پهلوي نتوانست به نتيجه برسد آزاد شدند.
🔸آيتالله مصباح يزدي از سال 41 تا 49 نيز گروهي را تحت عنوان ولايت با همكاري آيتالله بهشتي پايهگذاري كردند كه افرادي همچون آقايان هاشمي رفسنجاني، قدوسي، آذري قمي، اميني، ربّاني، طاهري، محفوظي، مشكيني، مفتح، مكارم شيرازي و يزدي در آن فعاليت داشتند كه به گفته آيتالله مصباح يزدي جريان براي آن بوجود آمد كه حكومت اسلامي در ايران و ديگر كشورها ايجاد شود و معناي ولايت نيز حكومت بود. بعد از آنكه شهيد بهشتي به هامبورگ آلمان سفر كرد فعاليتهاي گروه ولايت با افت و خيز مواجه شد اما با سفارش آيتالله بهشتي مبني بر تداوم فعاليتهاي اين گروه در جلب نيروهاي جديد گروه ولايت به حيات خود ادامه داد و هزاران برگ فيش در زمينه حكومت اسلامي توسط اعضاي گروه تهيه شد اما دفتر اين گروه توسط ساواك اشغال و مجموعههاي تهيه شده معدوم گرديد.
🔸آیت الله مصباح نقش اصلی در تولید و انتشار نشریات بعثت و انتقام را بر عهده داشت که به تصريح بسياري چهرههاي شاخص از جمله آقايان دعايي و حجتي كرماني، اين نشريه نقش محوري در فعاليتهاي مبارزاتي نيروهاي انقلاب داشت و آقاي هاشمي رفسنجاني با تاكيد بر اينكه بعثت و انتقام بيشتر جنبه سياسي و افشاگرانه داشت انتشار نشريه مذكور را در آن مقطع محور مبارزات انقلابيون ميداند.
🔸از اساسیترین کارهای ما در آن چند ماه، ایجاد تشکیلاتی بود که مرکزیت آن از یازده نفر تشکیل میشد آقایان خامنهای، منتظری، ربانی شیرازی، قدوسی، مصباح یزدی، امینی، محمد خامنهای، آذری، مشکینی، حائری تهرانی و من. نشریهی مخفی "بعثت" و "انتقام" در حقیقت ارگان همین جمعیت بود که در کارهای اجرایی آن آقایان سید محمود دعایی، مصباح، علی حجتیکرمانی و سیدهادی خسروشاهی و من همکاری داشتیم. نشریهی بعثت بیشتر جنبهی سیاسی و پرخاش و افشاگری داشت و نشریهی انتقام جنبهی ایدئولوژیکی آن قوی بود، که شاید بر اساس احساس چنین نیازی پس از بعثت منتشر شد. بعثت را من اداره میکردم و انتقام را آقای مصباحیزدی. در حل مسائل مالی هم نقش اساسی را هیئتهای موتلفه داشتند.(هاشمی رفسنجانی ، دوران مبارزه ، ج 1 ، ص 195)
@jebhepaydari_ir
فعالیت های انقلابی/بخش دوم: جمعیت سری یازده نفره، نشریه بعثت و انتقام، بازداشت توسط ساواک
سیدمحسن صالح؛ مدیر سیاسی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم:
🔸آيتالله مصباح يزدي در سالهاي 42 و 43 با همكاري آقايان مشكيني، ربّاني، هاشمي رفسنجاني، آذري قمي، اميني، قدوسي، حائري تهراني و رهبر معظم انقلاب و برادر ايشان آقاسيد محمد، جمعيت 11 نفره سري را تأسيس كرد كه مراجعه به اساسنامه آن نشانگر شجاعت و خردمندي مؤسسان اين گروه است. اساسنامه جمعيت 11 نفره سري بعدها به عنوان پيشنويس اساسنامه جامعه مدرسين حوزه علميه قم مورد استفاده قرار گرفت. در اين اساسنامه براي جمعيت بخشهاي مختلفي چون شوراي عالي مؤسسان و واحد اطلاعات و ارتباطات، دفتر بازرسي و دادگاه در نظر گرفته شد، اين مسئله بيانگر درايت و هوشمندي و موقعيتشناسي آيتالله مصباح يزدي و همراهان وي است.
🔸پس از آنكه اساسنامه جمعيت 11 نفره سري كه با دست خط آيتالله مصباح يزدي به رشته تحرير درآمده بود توسط ساواك لو رفت، ايشان 6 ماه از قم خارج شده و در نقاط مختلف كشور مخفيانه زندگي كردند و بعدها كه توسط ساواك دستگير شدند و در اسناد اين سازمان به عنوان فردي خطرناك دو جلسه مورد بازجويي قرار گرفتند به دليل آنكه دستگاه امنيتي رژيم منحوس پهلوي نتوانست به نتيجه برسد آزاد شدند.
🔸آيتالله مصباح يزدي از سال 41 تا 49 نيز گروهي را تحت عنوان ولايت با همكاري آيتالله بهشتي پايهگذاري كردند كه افرادي همچون آقايان هاشمي رفسنجاني، قدوسي، آذري قمي، اميني، ربّاني، طاهري، محفوظي، مشكيني، مفتح، مكارم شيرازي و يزدي در آن فعاليت داشتند كه به گفته آيتالله مصباح يزدي جريان براي آن بوجود آمد كه حكومت اسلامي در ايران و ديگر كشورها ايجاد شود و معناي ولايت نيز حكومت بود. بعد از آنكه شهيد بهشتي به هامبورگ آلمان سفر كرد فعاليتهاي گروه ولايت با افت و خيز مواجه شد اما با سفارش آيتالله بهشتي مبني بر تداوم فعاليتهاي اين گروه در جلب نيروهاي جديد گروه ولايت به حيات خود ادامه داد و هزاران برگ فيش در زمينه حكومت اسلامي توسط اعضاي گروه تهيه شد اما دفتر اين گروه توسط ساواك اشغال و مجموعههاي تهيه شده معدوم گرديد.
🔸آیت الله مصباح نقش اصلی در تولید و انتشار نشریات بعثت و انتقام را بر عهده داشت که به تصريح بسياري چهرههاي شاخص از جمله آقايان دعايي و حجتي كرماني، اين نشريه نقش محوري در فعاليتهاي مبارزاتي نيروهاي انقلاب داشت و آقاي هاشمي رفسنجاني با تاكيد بر اينكه بعثت و انتقام بيشتر جنبه سياسي و افشاگرانه داشت انتشار نشريه مذكور را در آن مقطع محور مبارزات انقلابيون ميداند.
🔸از اساسیترین کارهای ما در آن چند ماه، ایجاد تشکیلاتی بود که مرکزیت آن از یازده نفر تشکیل میشد آقایان خامنهای، منتظری، ربانی شیرازی، قدوسی، مصباح یزدی، امینی، محمد خامنهای، آذری، مشکینی، حائری تهرانی و من. نشریهی مخفی "بعثت" و "انتقام" در حقیقت ارگان همین جمعیت بود که در کارهای اجرایی آن آقایان سید محمود دعایی، مصباح، علی حجتیکرمانی و سیدهادی خسروشاهی و من همکاری داشتیم. نشریهی بعثت بیشتر جنبهی سیاسی و پرخاش و افشاگری داشت و نشریهی انتقام جنبهی ایدئولوژیکی آن قوی بود، که شاید بر اساس احساس چنین نیازی پس از بعثت منتشر شد. بعثت را من اداره میکردم و انتقام را آقای مصباحیزدی. در حل مسائل مالی هم نقش اساسی را هیئتهای موتلفه داشتند.(هاشمی رفسنجانی ، دوران مبارزه ، ج 1 ، ص 195)
@jebhepaydari_ir
Forwarded from جبهه پایداری انقلاب اسلامی
پاسخی به شبهات تکراری و بی اساس علیه آیت الله مصباح یزدی/3
فعالیت های انقلابی/بخش سوم: شهادت افراد و اسناد
🔸می گویند مصباح در مبارزه با طاغوت سهیم نبوده است که این دروغی آشکار است زیرا آیت الله مصباح یزدی در سخت ترین و سیاه ترین شرایط طاغوت، تندترین نشریه آگاه کننده علیه طاغوت را داشتند که مجموعه آن ها تحت عنوان بعثت و انتقام چاپ شده و در دسترس است. می گویند امضای آقای مصباح در بیانیه های طاغوت نیست، در ده ها بیانیه ضد طاغوت امضای آیت الله مصباح وجود دارد آنچنان که مدیر سیاسی جامعه مدرسین نمونه ای از این بیانیه ها را در مصاحبه گفت و ایشان هیچگاه و در هیچ شرایطی ایشان حاضر به همکاری با منافقین نشد. آقای مصباح هیچ گاه از مبارزه نگریخت بلکه حاضر به همکاری با منافقین نشد.(آیت الله سید احمد خاتمی/10 تیر 87)
🔸از اساسیترین کارهای ما در آن چند ماه، ایجاد تشکیلاتی بود که مرکزیت آن از یازده نفر تشکیل میشد آقایان خامنهای، منتظری، ربانی شیرازی، قدوسی، مصباح یزدی، امینی، محمد خامنهای، آذری، مشکینی، حائری تهرانی و من. نشریهی مخفی "بعثت" و "انتقام" در حقیقت ارگان همین جمعیت بود که در کارهای اجرایی آن آقایان سید محمود دعایی، مصباح، علی حجتیکرمانی و سیدهادی خسروشاهی و من همکاری داشتیم. نشریهی بعثت بیشتر جنبهی سیاسی و پرخاش و افشاگری داشت و نشریهی انتقام جنبهی ایدئولوژیکی آن قوی بود، که شاید بر اساس احساس چنین نیازی پس از بعثت منتشر شد. بعثت را من اداره میکردم و انتقام را آقای مصباحیزدی. در حل مسائل مالی هم نقش اساسی را هیئتهای موتلفه داشتند.(هاشمی رفسنجانی ، دوران مبارزه ، ج 1 ، ص 195)
🔸روز به روز وقتی جریانات مبارزات داغ تر می شد و مزاحمتی که برای روحانیون و منبری ها و زندان و تبعید و اینها پیش می آمد به این مناسبت ها ایشان [آیت الله بهجت (ره)] هم اشاراتی می فرمودند یا اشاره ای که مثلاً چه باید کرد، گاهی حرفهای خیلی ساده ایشان می توانست فتح بابی باشد برای یک نوع فعالیت و بعضی از دوستانی که در درس ایشان شرکت می کردند بخاطر همین تأکیدات ایشان رفتند سراغ فعالیت های اجتماعی و سیاسی، بخصوص در بخش کارهای تبلیغاتی و فرهنگی، یعنی مبارزاتی که از آن زمان شروع شد به رهبری حضرت امام(س) و سایر مراجع یک بعدش ضعیف بود و آن بعد تبلیغاتی و فرهنگی اش بود و اتفاقاً ایشان روی این بعد از مبارزات تکیه می کردند، ما را سوق می دادند به اینکه این جهتش را جبران کنید تقویت کنید و همین باعث شد که ما در این فعالیت ها در حدّ توان و بضاعت خودمان شرکت کنیم و بخصوص به بعد تبلیغاتی و فرهنگی اش اهمیت بدهیم. اینکه من عرض کردم محرّک من در شروع این فعالیت ها همین جهت بود که ایشان تأکید می کردند برای تقویت بعد فرهنگی و تبلیغاتی مبارزه، ما هم روی حسن ظنّی که به فرمایشات ایشان داشتیم این را یک وظیفه مؤکدی برای خودمان می دانستیم و در حدّی که ازعهده ما برمی آمد دنبال می کردیم.(علامه مصباح یزدی؛ مصاحبه با نشریه نه دی)
🔸حالا من باید بیایم ،در بوق بکنم که آقا ما چه مبارزاتی کرده ایم! مسائل بسیاری بوده که من تا حالا ضرورتی ندیده ام منتشر کنم و الآن هم ضرورتی نمی بینم که برای خوش آمد کسانی تبلیغ از خود کنم و تازه مگر بنده از خودم تعریفی کرده ام و مردم را به خودت دعوت کرده ام که کسانی مرا تکذیب می کنند!؟ آقا! بنده نه رأی می خواهم تا ریاستی و وزارتی کنم و نه از کسی می خواهم پشت سر من نماز بخواند و یا سهم امام به من بدهد. بنده از کسی چیزی یا سهمی از حکومت مطالبه نکرده ام. بنده آیه ی قرآنی می خوانم و می گویم به عنوان کسی که 50 سال ریش در علوم اسلامی سفید کرده ام ،وظیفه می دانم بگویم.می خواهید قبول کنید، می خواهید نکنید ،حالا عده ای علیه من تبلیغ می کنند و افترا می زنند و دروغ می گویند. من هیچ بنا ندارم که از خودم دفاع کنم، هر چه می خواهند بگویند، شما ببینید حرف من چیست و چه استدلالی دارم.(علامه مصباح یزدی؛ فصلنامه کتاب نقد ش 14و 15 ،ص 63)
@jebhepaydari_ir
فعالیت های انقلابی/بخش سوم: شهادت افراد و اسناد
🔸می گویند مصباح در مبارزه با طاغوت سهیم نبوده است که این دروغی آشکار است زیرا آیت الله مصباح یزدی در سخت ترین و سیاه ترین شرایط طاغوت، تندترین نشریه آگاه کننده علیه طاغوت را داشتند که مجموعه آن ها تحت عنوان بعثت و انتقام چاپ شده و در دسترس است. می گویند امضای آقای مصباح در بیانیه های طاغوت نیست، در ده ها بیانیه ضد طاغوت امضای آیت الله مصباح وجود دارد آنچنان که مدیر سیاسی جامعه مدرسین نمونه ای از این بیانیه ها را در مصاحبه گفت و ایشان هیچگاه و در هیچ شرایطی ایشان حاضر به همکاری با منافقین نشد. آقای مصباح هیچ گاه از مبارزه نگریخت بلکه حاضر به همکاری با منافقین نشد.(آیت الله سید احمد خاتمی/10 تیر 87)
🔸از اساسیترین کارهای ما در آن چند ماه، ایجاد تشکیلاتی بود که مرکزیت آن از یازده نفر تشکیل میشد آقایان خامنهای، منتظری، ربانی شیرازی، قدوسی، مصباح یزدی، امینی، محمد خامنهای، آذری، مشکینی، حائری تهرانی و من. نشریهی مخفی "بعثت" و "انتقام" در حقیقت ارگان همین جمعیت بود که در کارهای اجرایی آن آقایان سید محمود دعایی، مصباح، علی حجتیکرمانی و سیدهادی خسروشاهی و من همکاری داشتیم. نشریهی بعثت بیشتر جنبهی سیاسی و پرخاش و افشاگری داشت و نشریهی انتقام جنبهی ایدئولوژیکی آن قوی بود، که شاید بر اساس احساس چنین نیازی پس از بعثت منتشر شد. بعثت را من اداره میکردم و انتقام را آقای مصباحیزدی. در حل مسائل مالی هم نقش اساسی را هیئتهای موتلفه داشتند.(هاشمی رفسنجانی ، دوران مبارزه ، ج 1 ، ص 195)
🔸روز به روز وقتی جریانات مبارزات داغ تر می شد و مزاحمتی که برای روحانیون و منبری ها و زندان و تبعید و اینها پیش می آمد به این مناسبت ها ایشان [آیت الله بهجت (ره)] هم اشاراتی می فرمودند یا اشاره ای که مثلاً چه باید کرد، گاهی حرفهای خیلی ساده ایشان می توانست فتح بابی باشد برای یک نوع فعالیت و بعضی از دوستانی که در درس ایشان شرکت می کردند بخاطر همین تأکیدات ایشان رفتند سراغ فعالیت های اجتماعی و سیاسی، بخصوص در بخش کارهای تبلیغاتی و فرهنگی، یعنی مبارزاتی که از آن زمان شروع شد به رهبری حضرت امام(س) و سایر مراجع یک بعدش ضعیف بود و آن بعد تبلیغاتی و فرهنگی اش بود و اتفاقاً ایشان روی این بعد از مبارزات تکیه می کردند، ما را سوق می دادند به اینکه این جهتش را جبران کنید تقویت کنید و همین باعث شد که ما در این فعالیت ها در حدّ توان و بضاعت خودمان شرکت کنیم و بخصوص به بعد تبلیغاتی و فرهنگی اش اهمیت بدهیم. اینکه من عرض کردم محرّک من در شروع این فعالیت ها همین جهت بود که ایشان تأکید می کردند برای تقویت بعد فرهنگی و تبلیغاتی مبارزه، ما هم روی حسن ظنّی که به فرمایشات ایشان داشتیم این را یک وظیفه مؤکدی برای خودمان می دانستیم و در حدّی که ازعهده ما برمی آمد دنبال می کردیم.(علامه مصباح یزدی؛ مصاحبه با نشریه نه دی)
🔸حالا من باید بیایم ،در بوق بکنم که آقا ما چه مبارزاتی کرده ایم! مسائل بسیاری بوده که من تا حالا ضرورتی ندیده ام منتشر کنم و الآن هم ضرورتی نمی بینم که برای خوش آمد کسانی تبلیغ از خود کنم و تازه مگر بنده از خودم تعریفی کرده ام و مردم را به خودت دعوت کرده ام که کسانی مرا تکذیب می کنند!؟ آقا! بنده نه رأی می خواهم تا ریاستی و وزارتی کنم و نه از کسی می خواهم پشت سر من نماز بخواند و یا سهم امام به من بدهد. بنده از کسی چیزی یا سهمی از حکومت مطالبه نکرده ام. بنده آیه ی قرآنی می خوانم و می گویم به عنوان کسی که 50 سال ریش در علوم اسلامی سفید کرده ام ،وظیفه می دانم بگویم.می خواهید قبول کنید، می خواهید نکنید ،حالا عده ای علیه من تبلیغ می کنند و افترا می زنند و دروغ می گویند. من هیچ بنا ندارم که از خودم دفاع کنم، هر چه می خواهند بگویند، شما ببینید حرف من چیست و چه استدلالی دارم.(علامه مصباح یزدی؛ فصلنامه کتاب نقد ش 14و 15 ،ص 63)
@jebhepaydari_ir
آلودگی هوای تهران ازارتفاعات توچال/استفاده ازدستگاه تصفیه هوا دردفتر برخی مسئولین/افزایش 30نفره متوفیان تهران درروزهای آلوده: @www_rasaee_ir
☝️☝️☝️☝️☝️عضو شورای شهر تهران: براساس آمار بهشت زهرا تعداد متوفیان در روزهای آلوده حدود ۳۰ نفر بیشتر است. وي پیشنهاد داد تا شخص رئیس جمهور در راستای کاهش آلودگی هوا مداخله کند تا هر دو هفته یکبار همه دستگاه های مرتبط را جمع کرده و به صورت جدی اقداماتشان برای کاهش آلودگی هوا را مطالبه کند. حافظی در مورد تاثیر آلودگی هوا بر افزایش مرگ و میر پایتخت نشینان گفت: در روزهایی که وضعیت هوا در حالت اضطرار است میزان متوفیان 20 تا 30 نفر بیشتر است که این آمار، واقعیتی غیرقابل انکار است. اداره کل هواشناسی از افزایش میزان آلودگی هوای تهران در 48 ساعت آینده خبر داد.
مدیرکل هواشناسی استان تهران با اشاره به پایداری شرایط جوی طی سه روز آینده، از افزایش میزان غلظت آلاینده های جوی پایتخت در روزهای یکشنبه و دوشنبه خبر داد.
رسایی، نماینده تهران: جان مردم درکلان شهرها در خطر است. فردا در مجلس یه این وضع اعتراض می کنم. کانال نماینده تهران @www_rasaee_ir
مدیرکل هواشناسی استان تهران با اشاره به پایداری شرایط جوی طی سه روز آینده، از افزایش میزان غلظت آلاینده های جوی پایتخت در روزهای یکشنبه و دوشنبه خبر داد.
رسایی، نماینده تهران: جان مردم درکلان شهرها در خطر است. فردا در مجلس یه این وضع اعتراض می کنم. کانال نماینده تهران @www_rasaee_ir
Forwarded from rezvaniha
خبر گزاری فارس - یادداشت/ رسایی اسم رمز فتنه آینده
https://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13941005000739
https://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13941005000739
خبرگزاری فارس
خبرگزاری فارس - اسم رمز فتنه آینده
نایب رئیس کمیسیون اصل نود مجلس در یادداشتی نوشت: برخلاف آنچه بسیاری می پندارند، زادگاه این فتنه، نه در انتخابات مجلس که در انتخابات خبرگان رهبری است.
چرا طرح "شورای رهبری" و "نظارت بر رهبری" اسم رمز فتنه آینده است/ فتنه اکبر (1)
این یادداشت به دنبال پاسخ به این سوال است که چرا در حالی که "شورای رهبری" در قانون اساسی نیست و "نظارت بر رهبری" مورد تاکید شخص رهبری است و کمیسیونی برای همین موضوع در مجلس خبرگان فعال است، هاشمی رفسنجانی به طرح این مباحث اصرار دارد؟
شش سال قبل در همین ایام بود که با حضور میلیونی مردم در خیابان های سراسر کشور، فتنهای که اسلامیت و جمهوریت نظام را هدف گرفته بود، خنثی شد و نظام اسلامی، اقتدار و امنیت متکی بر حضور مردم را یکبار دیگر به رخ جهانیان کشید. اسم رمز آن فتنه، «تقلب» بود و پایههای آن، بر لجاجتهای سیاسی جماعتی قدرتطلب، فاسد و منفعت جو بنا نهاده شده بود.
فتنه شش سال قبل که باید آن را کودتای اصحاب خسته از مقاومت در برابر نظام سلطه و جریان پشیمان از آرمان های امام امت(ره)، علیه مدیریت انقلابی رهبر معظم و یاران صادق ایشان دانست. بر خلاف آنچه شهرت یافته، در داخل کشور، سران فتنه نداشت بلکه فقط یک «سر» داشت و آن سرهای دیگر را نباید رؤوس فتنه دانست که در حقیقت بازیگرانی برای بازیگردان ماجرا یا همان «رأس فتنه» بودند و البته همه آنها در کلان قصه، بازی خوردگان اصلی سرویسهای جاسوسی و جریان نفوذ یافته در بدنه مدیریتی کشور بودند. فتنه شش سال قبل، هر چند در زمان خود به حق، «فتنه اکبر» دانسته می شد، اما طومار پرونده آن فتنه با خلق حماسه یوم الله 9 دی به صورت موقت پیچیده شد.
اکنون اما فتنه دیگری از جنس «فتنه اکبر» در پیش است. برخلاف آنچه بسیاری میپندارند، زادگاه این فتنه، نه در انتخابات مجلس که در انتخابات خبرگان رهبری است. مهمترین هدف این فتنه اما مانند فتنه پیشین، تضعیف «ولایت فقیه» است، آن روز با استفاده از سمبل های اسلامیت نظام به جنگ جمهوریت رفتند و امروز با بهرهگیری از سمبلهای جمهوریت، اسلامیت نظام را هدف گرفتهاند. فتنه اکبر دیروز با شال سبز سادات و شعار اللهاکبر روی بامها و خطبه دشمن شاد کن در نماز جمعه به میدان آمده بود تا حضور 85 درصدی مردم پای صندوق آرا که حقالناس بود را از باب حقالاحزاب، به کام عدهای شیرین کند و اما فتنه اکبر امروز، با شعار «لزوم نظارت بر رهبری و مقدم بودن عقل جمعی و شورای رهبری بر نظر یک فرد» به میدان آمده است.
«نظارت بر رهبری»، کلمة حقٍ این روزهاست که مانند سال 88 از آن یُراد بها الباطل شده است. ظاهر این کلام حرف درستی است، مگر رهبری معصوم است که نظارت نخواهد؟ مگر این همه تاکید بر شورای نشده، پس چرا رهبری شورایی نباشد؟ این سخنِ در ظاهر زیبا اما از زبان کسانی مطرح می شود که روزگاری وقتی در نماز جمعه، شعار عده ای را می شنیدند که مخالفت با آنها را دشمنی با پیغمبر میدانستند، نه تنها در برابر این ادعای غلط، مخالفت نمی کردند بلکه در برابر این شعار نابجا لبخند هم میزدند و میگفتند: متشکریم! کسانی امروز از شورای رهبری سخن می گویند که روزگاری پروژه مادامالعمری را در ریاست جمهوری خود دنبال میکردند!
خواسته یا ناخواسته، این سخن حق، مصداق تجربهای است که پیش از این در تاریخ اسلام اندوخته شد، وقتی عدهای در دوره امیرالمومنین با شعار «لاحکم الا لله، حکومت فقط از خداست» به جنگ علی (ع) آمدند. آیا مگر حکومت فقط از آن خدا نبود؟ چرا بود اما چه شد که در حکمت 198 نهجالبلاغه از زبان علی (ع) این مطالبه اجتماعی بحق، مذمت می شود که: وَ قَالَ (علیه السلام) لَمَّا سَمِعَ قَوْلَ الْخَوَارِجِ لاَ حُکْمَ إِلاَّ لِلَّهِ: کَلِمَهُ حَقٍّ یُرَادُ بِهَا بَاطِلٌ؛ وچون علی علیه السلام گفته خوارج را شنید که میگفتند حکومت جز از آن خدا نیست، فرمود: سخن حقّی است که با آن باطلی را دنبال میکنند. کمترین نتیجه این کلام حق، برای جریان باطل آن روز، این بود که اگر علی پس از رسول خدا بر ادعای خلافتش اصرار بورزد، باید او را غاصب بدانیم چون علی در حالی که خلافت از آن خداست، به دنبال خلافت است! این کمترین نتیجه بود. اما نیمه دیگر این فتنه آن وقت نتیجه میداد که «ایمان مردم» نسبت به علی، دچار تزلزل می شد و دیگر آن حرف شنوی را نسبت به او نداشتند چرا که علی را حاکمی میپنداشتند که خلافت از آن خدا را برای خود مطالبه میکند.
ادامه در پست بعد...👇👇👇👇👇
این یادداشت به دنبال پاسخ به این سوال است که چرا در حالی که "شورای رهبری" در قانون اساسی نیست و "نظارت بر رهبری" مورد تاکید شخص رهبری است و کمیسیونی برای همین موضوع در مجلس خبرگان فعال است، هاشمی رفسنجانی به طرح این مباحث اصرار دارد؟
شش سال قبل در همین ایام بود که با حضور میلیونی مردم در خیابان های سراسر کشور، فتنهای که اسلامیت و جمهوریت نظام را هدف گرفته بود، خنثی شد و نظام اسلامی، اقتدار و امنیت متکی بر حضور مردم را یکبار دیگر به رخ جهانیان کشید. اسم رمز آن فتنه، «تقلب» بود و پایههای آن، بر لجاجتهای سیاسی جماعتی قدرتطلب، فاسد و منفعت جو بنا نهاده شده بود.
فتنه شش سال قبل که باید آن را کودتای اصحاب خسته از مقاومت در برابر نظام سلطه و جریان پشیمان از آرمان های امام امت(ره)، علیه مدیریت انقلابی رهبر معظم و یاران صادق ایشان دانست. بر خلاف آنچه شهرت یافته، در داخل کشور، سران فتنه نداشت بلکه فقط یک «سر» داشت و آن سرهای دیگر را نباید رؤوس فتنه دانست که در حقیقت بازیگرانی برای بازیگردان ماجرا یا همان «رأس فتنه» بودند و البته همه آنها در کلان قصه، بازی خوردگان اصلی سرویسهای جاسوسی و جریان نفوذ یافته در بدنه مدیریتی کشور بودند. فتنه شش سال قبل، هر چند در زمان خود به حق، «فتنه اکبر» دانسته می شد، اما طومار پرونده آن فتنه با خلق حماسه یوم الله 9 دی به صورت موقت پیچیده شد.
اکنون اما فتنه دیگری از جنس «فتنه اکبر» در پیش است. برخلاف آنچه بسیاری میپندارند، زادگاه این فتنه، نه در انتخابات مجلس که در انتخابات خبرگان رهبری است. مهمترین هدف این فتنه اما مانند فتنه پیشین، تضعیف «ولایت فقیه» است، آن روز با استفاده از سمبل های اسلامیت نظام به جنگ جمهوریت رفتند و امروز با بهرهگیری از سمبلهای جمهوریت، اسلامیت نظام را هدف گرفتهاند. فتنه اکبر دیروز با شال سبز سادات و شعار اللهاکبر روی بامها و خطبه دشمن شاد کن در نماز جمعه به میدان آمده بود تا حضور 85 درصدی مردم پای صندوق آرا که حقالناس بود را از باب حقالاحزاب، به کام عدهای شیرین کند و اما فتنه اکبر امروز، با شعار «لزوم نظارت بر رهبری و مقدم بودن عقل جمعی و شورای رهبری بر نظر یک فرد» به میدان آمده است.
«نظارت بر رهبری»، کلمة حقٍ این روزهاست که مانند سال 88 از آن یُراد بها الباطل شده است. ظاهر این کلام حرف درستی است، مگر رهبری معصوم است که نظارت نخواهد؟ مگر این همه تاکید بر شورای نشده، پس چرا رهبری شورایی نباشد؟ این سخنِ در ظاهر زیبا اما از زبان کسانی مطرح می شود که روزگاری وقتی در نماز جمعه، شعار عده ای را می شنیدند که مخالفت با آنها را دشمنی با پیغمبر میدانستند، نه تنها در برابر این ادعای غلط، مخالفت نمی کردند بلکه در برابر این شعار نابجا لبخند هم میزدند و میگفتند: متشکریم! کسانی امروز از شورای رهبری سخن می گویند که روزگاری پروژه مادامالعمری را در ریاست جمهوری خود دنبال میکردند!
خواسته یا ناخواسته، این سخن حق، مصداق تجربهای است که پیش از این در تاریخ اسلام اندوخته شد، وقتی عدهای در دوره امیرالمومنین با شعار «لاحکم الا لله، حکومت فقط از خداست» به جنگ علی (ع) آمدند. آیا مگر حکومت فقط از آن خدا نبود؟ چرا بود اما چه شد که در حکمت 198 نهجالبلاغه از زبان علی (ع) این مطالبه اجتماعی بحق، مذمت می شود که: وَ قَالَ (علیه السلام) لَمَّا سَمِعَ قَوْلَ الْخَوَارِجِ لاَ حُکْمَ إِلاَّ لِلَّهِ: کَلِمَهُ حَقٍّ یُرَادُ بِهَا بَاطِلٌ؛ وچون علی علیه السلام گفته خوارج را شنید که میگفتند حکومت جز از آن خدا نیست، فرمود: سخن حقّی است که با آن باطلی را دنبال میکنند. کمترین نتیجه این کلام حق، برای جریان باطل آن روز، این بود که اگر علی پس از رسول خدا بر ادعای خلافتش اصرار بورزد، باید او را غاصب بدانیم چون علی در حالی که خلافت از آن خداست، به دنبال خلافت است! این کمترین نتیجه بود. اما نیمه دیگر این فتنه آن وقت نتیجه میداد که «ایمان مردم» نسبت به علی، دچار تزلزل می شد و دیگر آن حرف شنوی را نسبت به او نداشتند چرا که علی را حاکمی میپنداشتند که خلافت از آن خدا را برای خود مطالبه میکند.
ادامه در پست بعد...👇👇👇👇👇
👆👆👆👆چرا طرح "شورای رهبری" و "نظارت بر رهبری" اسم رمز فتنه آینده است/ فتنه اکبر (2)
ادامه از پست قبل...
لشکر علی(ع) بر خلاف لشکر معاویه نه با حیلههای عمروعاص برپا بود نه با پول انباشته شده از رانتهای دولتی و شرکتهای خصوصی بلکه تنها انگیزه یاران علی برای متفرق نشدن از دور او، ایمان و باور اصحابش به او بود و اگر در این ایمان، تزلزل و شبههای به وجود میآمد، نتیجه دیگری حاصل میشد که شد و خوارج با یک جمله به ظاهر صحیح، با یک جمله به حق و البته مؤدبانه، رسیدند به جایی که شمشیر بر علی کشیدند و او را حذف کردند. اسم رمز دیگر این فتنه اکبر، «شورای رهبری» است که دوباره بحث آن را به راه انداختهاند؛ مسالهای که خلاف نص صریح قانون اساسی است و مدعیان قانونگرایی امروز به آن دامن می زنند. اگر خوشبین هم باشیم باید بگوییم، آنهایی که امروز شعار دوقلوی لزوم «نظارت بر رهبری» و «شورای رهبری» را - درحالی که این نظارت وجود دارد و مطالبه همیشگی رهبری بوده است- به مهم ترین بحث روز تبدیل میکنند، ناخواسته این پیام را به ذهن جامعه منتقل میکنند که پس تاکنون نظارتی بر رهبری نبوده! پس شاید تصمیماتی که تا امروز در کلان کشور اتخاذ شده، غلط بوده؟ پس حتما تحمل این همه مشکلات به خاطر اصرار بر مقاومت در برابر خواستههای ظالمانه جریان سلطه، کار عبثی بوده که میتوانست با یک نظارت بر تصمیمات رهبری، اینگونه نباشد! و...
اینجاست که باید فتنه این بار را هم «فتنه اکبر» نام نهاد همانطور که شش سال قبل، وقتی شعار مرگ بر اصل ولایت فقیه در چند خیابان تهران رونمایی شد، فتنه را «فتنه اکبر» دانستیم، بویژه که جماعت امروزی مدعی نظارت بر رهبری، پشت صحنه و حامی این شعار دیروز بودند و عدهای از همین جماعت نیز چشم شان را بر این هدفگیری بستند.
همه این فضاسازیها در حالی است که قبل از همه در حرف و عمل، این رهبر معظم انقلاب بودهاند که بر خلاف سیره برخی مدعیان، در مجامع عمومی و خطبههای نماز جمعه، لزوم نظارت بر رهبری را در حالی که ردای آن را بر تن داشتند، مطرح کردند. امام خامنهای در جلسه پرسش و پاسخ دانشجویان دانشگاه امیرکبیر (1379/12/9) درباره نظارت بر رهبری فرمودند: «هیچ کس فوق نظارت نیست. خود رهبری هم فوق نظارت نیست، چه برسد به دستگاههای مرتبط با رهبری. بنابراین همه باید نظارت شوند. نظارت بر کسانی که حکومت میکنند، چون حکومت به طور طبیعی به معنای تجمع قدرت و ثروت است؛ یعنی اموال بیتالمال و اقتدار اجتماعی و اقتدار سیاسی در دست بخشی از حکام است. برای این که امانت به خرج دهند و سوءاستفاده نکنند و نفسشان طغیان نکند، یک کار لازم و واجب است و باید هم باشد.»
هم ایشان در خطبههای نماز عید فطر سال 1385 همین بحث را اینگونه مطرح کردند: «کار مهم خبرگان در درجه اول، همین انتخاب رهبر است و در درجه دوم، نظارت بر وضع رهبر موجود و حاضر که متوجه باشند و ببینند آیا صلاحیتها در او باقی است؟ آیا علم او، تقوای او، مدیریت او، تدبیر او، خلوص او و صدق او باقی است؛ یا از حد نصاب پایین افتاده است؟ باید نظارت داشته باشند. این کار مهم مجلس خبرگان است.»
رهبر معظم انقلاب در بند هفتم پیام معروف هشت ماده ای خود به سران قوا درباره مبارزه با فساد اقتصادی فرمودهاند: «در امر مبارزه با فساد نباید هیچ تبعیضى دیده شود. هیچکس و هیچ نهاد و دستگاهى نباید استثنا شود. هیچ شخص یا نهادى نمی تواند با عذر انتساب به اینجانب یا دیگر مسئولان کشور، خود را از حساب کشى معاف بشمارد. با فساد در هر جا و هر مسند باید برخورد یکسان صورت گیرد.» این در حالی است که مساله نظارت بر رهبری از سوی کسانی مطرح می شود که در برابر برخورد عادلانه دستگاه قضا با فساد اقتصادی اطرافیان و فرزندانشان، نه تنها جمهوری اسلامی را نظام ظالم و این کار را پدر سوخته بازی نامیدند و به انحاء گوناگون به مقابله با آن پرداختند و با اهرم های در اختیارشان تا آنجا که توانستند به قوه قضائیه فشار آوردند و حتی از توهین به آن هم نگذشتند.
ادامه در پست بعد...👇👇👇👇
ادامه از پست قبل...
لشکر علی(ع) بر خلاف لشکر معاویه نه با حیلههای عمروعاص برپا بود نه با پول انباشته شده از رانتهای دولتی و شرکتهای خصوصی بلکه تنها انگیزه یاران علی برای متفرق نشدن از دور او، ایمان و باور اصحابش به او بود و اگر در این ایمان، تزلزل و شبههای به وجود میآمد، نتیجه دیگری حاصل میشد که شد و خوارج با یک جمله به ظاهر صحیح، با یک جمله به حق و البته مؤدبانه، رسیدند به جایی که شمشیر بر علی کشیدند و او را حذف کردند. اسم رمز دیگر این فتنه اکبر، «شورای رهبری» است که دوباره بحث آن را به راه انداختهاند؛ مسالهای که خلاف نص صریح قانون اساسی است و مدعیان قانونگرایی امروز به آن دامن می زنند. اگر خوشبین هم باشیم باید بگوییم، آنهایی که امروز شعار دوقلوی لزوم «نظارت بر رهبری» و «شورای رهبری» را - درحالی که این نظارت وجود دارد و مطالبه همیشگی رهبری بوده است- به مهم ترین بحث روز تبدیل میکنند، ناخواسته این پیام را به ذهن جامعه منتقل میکنند که پس تاکنون نظارتی بر رهبری نبوده! پس شاید تصمیماتی که تا امروز در کلان کشور اتخاذ شده، غلط بوده؟ پس حتما تحمل این همه مشکلات به خاطر اصرار بر مقاومت در برابر خواستههای ظالمانه جریان سلطه، کار عبثی بوده که میتوانست با یک نظارت بر تصمیمات رهبری، اینگونه نباشد! و...
اینجاست که باید فتنه این بار را هم «فتنه اکبر» نام نهاد همانطور که شش سال قبل، وقتی شعار مرگ بر اصل ولایت فقیه در چند خیابان تهران رونمایی شد، فتنه را «فتنه اکبر» دانستیم، بویژه که جماعت امروزی مدعی نظارت بر رهبری، پشت صحنه و حامی این شعار دیروز بودند و عدهای از همین جماعت نیز چشم شان را بر این هدفگیری بستند.
همه این فضاسازیها در حالی است که قبل از همه در حرف و عمل، این رهبر معظم انقلاب بودهاند که بر خلاف سیره برخی مدعیان، در مجامع عمومی و خطبههای نماز جمعه، لزوم نظارت بر رهبری را در حالی که ردای آن را بر تن داشتند، مطرح کردند. امام خامنهای در جلسه پرسش و پاسخ دانشجویان دانشگاه امیرکبیر (1379/12/9) درباره نظارت بر رهبری فرمودند: «هیچ کس فوق نظارت نیست. خود رهبری هم فوق نظارت نیست، چه برسد به دستگاههای مرتبط با رهبری. بنابراین همه باید نظارت شوند. نظارت بر کسانی که حکومت میکنند، چون حکومت به طور طبیعی به معنای تجمع قدرت و ثروت است؛ یعنی اموال بیتالمال و اقتدار اجتماعی و اقتدار سیاسی در دست بخشی از حکام است. برای این که امانت به خرج دهند و سوءاستفاده نکنند و نفسشان طغیان نکند، یک کار لازم و واجب است و باید هم باشد.»
هم ایشان در خطبههای نماز عید فطر سال 1385 همین بحث را اینگونه مطرح کردند: «کار مهم خبرگان در درجه اول، همین انتخاب رهبر است و در درجه دوم، نظارت بر وضع رهبر موجود و حاضر که متوجه باشند و ببینند آیا صلاحیتها در او باقی است؟ آیا علم او، تقوای او، مدیریت او، تدبیر او، خلوص او و صدق او باقی است؛ یا از حد نصاب پایین افتاده است؟ باید نظارت داشته باشند. این کار مهم مجلس خبرگان است.»
رهبر معظم انقلاب در بند هفتم پیام معروف هشت ماده ای خود به سران قوا درباره مبارزه با فساد اقتصادی فرمودهاند: «در امر مبارزه با فساد نباید هیچ تبعیضى دیده شود. هیچکس و هیچ نهاد و دستگاهى نباید استثنا شود. هیچ شخص یا نهادى نمی تواند با عذر انتساب به اینجانب یا دیگر مسئولان کشور، خود را از حساب کشى معاف بشمارد. با فساد در هر جا و هر مسند باید برخورد یکسان صورت گیرد.» این در حالی است که مساله نظارت بر رهبری از سوی کسانی مطرح می شود که در برابر برخورد عادلانه دستگاه قضا با فساد اقتصادی اطرافیان و فرزندانشان، نه تنها جمهوری اسلامی را نظام ظالم و این کار را پدر سوخته بازی نامیدند و به انحاء گوناگون به مقابله با آن پرداختند و با اهرم های در اختیارشان تا آنجا که توانستند به قوه قضائیه فشار آوردند و حتی از توهین به آن هم نگذشتند.
ادامه در پست بعد...👇👇👇👇
👆👆👆👆👆چرا طرح "شورای رهبری" و "نظارت بر رهبری" اسم رمز فتنه آینده است/ فتنه اکبر (3)
ادامه از پست قبل...
از زاویه ای دیگر هم اگر به این موضوع نگاه کنیم، نه تنها اذعان اعضای کمیسیون نظارت بر رهبریِ مجلس خبرگان، مبنی بر حرکت صحیح سکاندار انقلاب خمینی، بلکه استمرار دوستی ها و دشمنی ها از سوی دوستان و دشمنان امام خمینی (ره) نسبت به جانشین ایشان، نشان می دهد که عملکرد رهبر معظم انقلاب منطبق بر آرمان های انقلاب اسلامی و در مسیر تقویت انقلاب اسلامی بوده است. بر خلاف عده ای که متأسفانه در کارنامه زندگی آنها شاهدیم که دشمنان خونی دیروز خمینی(ره) ، دوستان امروز آنها شده اند و دوستان جانی امام(ره) دیروز امام راحل، این روزها هیچ قرابتی بین خود و این جماعت نمی بینند.
راستش را بخواهید واقعیت داستان همان چیزی است که از زبان رهبری در ابتدای امسال و در جوار حرم رضوی بیان شد. مقام معظم رهبری در سخنان روز نخست سال 94 به وجود دو تفکر و دو جریان در درون کشور اشاره کردند: «دو جور نگاه به رونق اقتصادی و پیشرفت اقتصاد وجود دارد؛ یک نگاه میگوید که ما پیشرفت اقتصاد را باید از ظرفیّتهای درون کشور و درون مردم تأمین کنیم. ظرفیّتهای بسیار زیادی در کشور وجود دارد که از این ظرفیّتها یا استفاده نشده است یا درست استفاده نشده است؛ از این ظرفیّتها استفاده کنیم؛ [یعنی] اقتصاد درونزا؛ اقتصادی که مایه خود و مادّه خود را از درون کشور و از امکانات کشور و از تواناییهای مردم خودمان به دست میآورد... نگاه دوّم به اقتصاد کشور با استفاده از کمک بیرون از مرزها است؛ میگوید سیاست خارجیمان را تغییر بدهیم تا اقتصاد ما درست بشود، با فلان مستکبر کنار بیاییم تا اقتصاد رونق پیدا کند، تحمیل قدرتهای مستکبر را در بخشهای گوناگون و مسائل گوناگون بپذیریم تا اقتصادمان رونق پیدا کند.»
قاعدتاً جریان دوم در بدنه تصمیمگیری کشور وجود دارد که رهبری انقلاب از آن سخن میگوید. جریانی که برای به کرسی نشاندن حرف خود تا به اینجا، همه آرمان های انقلاب خمینی را قربانی کرده است و تنها مانع برای رسیدن به آنچه به زعم خود درست می پندارد را «ولایت فقیه» با تفسیر امام خمینی و مصداق عینی و فعلی این ولایت، می داند که برای رفع این مانع به برداشت های دشمن پسند از مفهوم ولایت فقیه، روی آورده است و «فتنه اکبر» همین جاست.
ادامه از پست قبل...
از زاویه ای دیگر هم اگر به این موضوع نگاه کنیم، نه تنها اذعان اعضای کمیسیون نظارت بر رهبریِ مجلس خبرگان، مبنی بر حرکت صحیح سکاندار انقلاب خمینی، بلکه استمرار دوستی ها و دشمنی ها از سوی دوستان و دشمنان امام خمینی (ره) نسبت به جانشین ایشان، نشان می دهد که عملکرد رهبر معظم انقلاب منطبق بر آرمان های انقلاب اسلامی و در مسیر تقویت انقلاب اسلامی بوده است. بر خلاف عده ای که متأسفانه در کارنامه زندگی آنها شاهدیم که دشمنان خونی دیروز خمینی(ره) ، دوستان امروز آنها شده اند و دوستان جانی امام(ره) دیروز امام راحل، این روزها هیچ قرابتی بین خود و این جماعت نمی بینند.
راستش را بخواهید واقعیت داستان همان چیزی است که از زبان رهبری در ابتدای امسال و در جوار حرم رضوی بیان شد. مقام معظم رهبری در سخنان روز نخست سال 94 به وجود دو تفکر و دو جریان در درون کشور اشاره کردند: «دو جور نگاه به رونق اقتصادی و پیشرفت اقتصاد وجود دارد؛ یک نگاه میگوید که ما پیشرفت اقتصاد را باید از ظرفیّتهای درون کشور و درون مردم تأمین کنیم. ظرفیّتهای بسیار زیادی در کشور وجود دارد که از این ظرفیّتها یا استفاده نشده است یا درست استفاده نشده است؛ از این ظرفیّتها استفاده کنیم؛ [یعنی] اقتصاد درونزا؛ اقتصادی که مایه خود و مادّه خود را از درون کشور و از امکانات کشور و از تواناییهای مردم خودمان به دست میآورد... نگاه دوّم به اقتصاد کشور با استفاده از کمک بیرون از مرزها است؛ میگوید سیاست خارجیمان را تغییر بدهیم تا اقتصاد ما درست بشود، با فلان مستکبر کنار بیاییم تا اقتصاد رونق پیدا کند، تحمیل قدرتهای مستکبر را در بخشهای گوناگون و مسائل گوناگون بپذیریم تا اقتصادمان رونق پیدا کند.»
قاعدتاً جریان دوم در بدنه تصمیمگیری کشور وجود دارد که رهبری انقلاب از آن سخن میگوید. جریانی که برای به کرسی نشاندن حرف خود تا به اینجا، همه آرمان های انقلاب خمینی را قربانی کرده است و تنها مانع برای رسیدن به آنچه به زعم خود درست می پندارد را «ولایت فقیه» با تفسیر امام خمینی و مصداق عینی و فعلی این ولایت، می داند که برای رفع این مانع به برداشت های دشمن پسند از مفهوم ولایت فقیه، روی آورده است و «فتنه اکبر» همین جاست.
👆👆👆👆اعتراض رسایی در حالیکه ماسک به صورت داشت به دلیل انفعال سازمان محیط زیست دربرابر آلودگی هواخصوصا درتهران وبنزین وارداتی/ کانال نماینده تهران: @www_rasaee_ir