برنامه ویرا
99 subscribers
80 videos
2 files
145 links
تبیین و پژوهش مسائل زنان در دنیای امروز
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔻٨ مارس روز جهانی زن را چگونە می‌توان بە جنبش انقلابی ژن، ژیان، ئازادی پیوند داد؟

شقایق نوروزی کنشگر برابری جنسیتی و فعال فمینیستی

@aryentvfarsi
👍1👏1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔻هشت مارس اصولا و از نظر تاریخی با مفاهیم چپ‌، سکولاریسم، اومانیسم و برابری گرە خوردە است. این چهار مفهوم چگونە میتواند مانع از بروز جنگ‌ها بشود؟

هرمینە هورداد دانش‌آموختە فلسفە سیاسی و فلسفە حقوق بشر

@aryentvfarsi
👍1👏1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔻آیان می‌توان فمینیست بود دغدغە جنگ در کوردستان یا در فلسطین نداشت؟

شقایق نوروزی کنشگر برابری جنسیتی و فعال فمینیستی می‌گوید این سوال مانند این است بپرسیم کە آیا می‌توان فمینیست بود مشکلی با نظامی‌گری و یا نگاه جنسیت‌گرایانە بە بدن زنان نداشت؟ او از این منظر رویکرد برخی از فمینیست‌های ایرانی بە قضیە فلسطین را یک معضل و مشکل جدی می‌بیند.

@aryentvfarsi
👍1👏1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔻 هشت مارس و فمنیسم سیاه و فمنیسم سفید

منافع فمنیستی و ایدئولوژیهای سیاسی میتوانند ضمن تقابل با هم، نابرابریها و هیرارشی اجتماعی را بازتولید کنند. در این برنامە ضمن توجە بە این خطوط تقسیم رویکردهای فمینیستی، با مهمانان در رابطە با ابعاد تاثیر ایدئولوژیهای سیاسی در درون فمینیسم گفتگو کردیم.

مهمانان برنامە: دکتر دنیا احمدی- استادیار روابط بین الملل دانشگاه خرونینگن هلند سوزان کریمی- نویسندە و کنشگر فمنیست مهتاب محبوب- پژوهشگر علوم اجتماعی و مترجم

مجری: نگین شیخ الاسلامی وطنی

لینک یوتیوب:
https://shorturl.at/fTWZ3

@veraprogram
2👍1👏1
در سفری به کردستان و گفتگو با فعالان سیاسی، دیدگاه‌های مختلفی در مورد آینده جنبش دموکراتیک مطرح شد. ایده‌های جدیدی در حال شکوفایی هستند که بخش مهمی از آنها را از جمله در بینش‌های نظری و مشی عملی حزب حیات آزاد کردستان (پژاک) می‌توان مشاهده کرد. در اینجا خلاصه‌ای از ایده‌های ریاست مشترک پژاک، پیمان ویان و امیر کریمی در رابطه با دستیابی به دموکراسی در ایران آمده است.
👏1🥴1
4_5778347673169958464.pdf
184.2 KB
Document from Negin S Vatani
👍2
در ماە گذشتە رسانەهای نزدیک بە حزب حیات آزاد کوردستان، پژاک، خبری را مبنی بر برگزاری هفتمین کنگرە این حزب در کوهستانهای کردستان منتشر کردند. حزب حیات آزاد کردستان کە در سال ٢٠٠٤ با تکیە بر مانیفست و تزهای سیاسی عبداللە اوجالان رهبر حزب کارگران کردستان تشکیل شد تا کنون هفت کنگرە خود را برگزار کردە است. بر پایە اصول سیاسی این حزب ، ریاست مشترک یک زن و یک مرد یکی از پایەهای اساسی انتخابات این حزب است . در دورەی ریاست مشترک گذشتە این حزب کە همزمان با خیزش انقلابی " ژن ، ژیان ، ئازادی " مردم در ایران بود ، سیامند معینی و زیلان وژین ریاست مشترک این حزب را عهدەدار بودند. پس ازاتمام دورەی ریاست آنها ، در ماههای گذشتە، این حزب پس از بررسی و نگاهی انتقادی بە رویکردهای خود، روسای مشترک جدید خود،پیمان ویان و امیر کریمی را انتخاب نمودند.
در همین راستا گفت و گویی را با ریاست مشترک این حزب انجام دادیم تا ضمن بررسی رویکرد این حزب در عرصەهای سیاسی و اجتماعی و نظامی، نظرگاههای جدید آنها را بە نسبت ایران و کردستان مورد تحلیل و بررسی قرار دهیم .
خاورمیانە با تنشهای متقاطعی روبروست. ائتلافهای شکنندە و قطب بندیهای مقطعی و استراتژیک بین دولت-ملتها، نقش گروههای نیابتی و از نگاهی کلان تر، رقابت قدرتهای جهانی بر سر منافع خود در این منطقە، از جملە مسائلی هستند کە ماهیت این تنشها را شکل دادە است. خط سومی کەحرکت آزادیبخش کردستان بر آن تاکید می کند واجد چە ویژگیهایی است کە آن را بە عنوان نقشە راە خروج از این بحران معرفی می کند؟ 
تنشهای خاورمیانه بخشی از تنشهای وسیع جهانیی است که به آن جنگ سوم جهانی می گوییم. نیروهای هژمونگرای مدرنیته سرمایه داری در نبرد تعیین سلطه بر جهان قرن 21 هستند. تبعات این جنگ بسیار وسیع خواهندبود. تغییرات بزرگی رخ خواهند داد، تغییراتی که با تغییرات حاصله از جنگ جهانی اول قابل قیاس هستند.  خاورمیانه یکی از مهمترین مراکز این تغییرات است. آمریکا به همراه متحدانش ایجاد تغییر در خاورمیانه را با مداخله در عراق ، افغانستان و سپس سیطره بر بهار عربی به پیش برده اند و اکنون نوبت ایران است. دولت-ملتهای منطقه که محصول قرن بیستم هستند در برابر تغییر مقاومت می کنند و دولتهایی مانند روسیه و چین پشتیبان آنها هستند. همه توجهات به درگیری و در عین حال رابطه این دو جبهه معطوف است، در حالیکه طرف پر قدرت دیگری نیز وجود دارد که کمتر از آن بعنوان یک طرف مستقل با خواستهای مشخص بحث می شود. این طرف مردم هستند، ملتها، جوامع، هویتهای اتنیکی، دینی، جنسیتی، زنان، جوانان. این جبهه خواهان تغییر است. هرچند که این تغییرات با تغییرات مورد نظر قدرتهای جهانی فصول مشترکی مانند ضدیت با دیکتاتورها را داشته باشند ولی از ماهیت کاملا متفاوتی برخوردارند. اگر چه دخالتها از خارج تغییرات سیاسی به همراه داشته است اما ندرتا منجر به سیر به سوی دموکراسی شده و در بیشتر موارد فاجعه بار بوده اند. افغانستان و عراق را نگاه کنیم کافی است. احزاب اپوزیسیون غالبا تصویری رویایی  از نتایج مداخلات خارجی برای مردم به ستوه آمده از حکومتهای دیکتاتوری می سازند. در حالیکه در بیشتر موارد حکومتهای حاصل از این مداخلات در فساد و استبداد دست کمی از اسلاف خود ندارند، چرا باید مردم مجبور به انتخاب میان این دو گزینه باشند. مردمی که مبارزه می کنند و هزینه های گزاف می پردازند با نتایج نا امید کننده و فاجعه باری روبرو می شوند. همین مردم با همه هویتهای موجود در خود می توانند از سازماندهی مستقل برخوردار باشند و بجای حرکت در مسیرهای از پیش تعیین شده، مسیر خود را تعیین کرده و سازنده سیستم مدیریتی آلترناتیو باشند. در حال مبارزه برای دستیابی به چنین سازماندهی هایی هستیم. نیروی برساخت جامعه دموکراتیکی  هستیم که مستقل می اندیشد و عمل می کند. خط سوم عمل سیاسی یا پراتیک پولیتیک جامعه دموکراتیک و مبارزین برساخت آن است. جامعه دموکراتیک توان تشخیص منافع خود را دارد. معیار این منافع نه سهم گیری در پروسه دست به دست شدن قدرت بلکه تضمین خودمدیریتی مردم است. در مورد ایران این مسئله از وضوح بیشتری برخوردار است. در واقع انقلاب ژن، ژیان، آزادی به آن وضوح بخشید. در اثنای انقلاب مشخص شد که تحولاتی که آنها برای ایران می اندیشند از نوع تغییر رژیم نیست. جمهوری اسلامی با همه مشکلاتی که با سیستم سرمایه داری جهانی دارد اما بخشی از آن است. آمریکا و کشورهای اروپایی در تلاش جای نمودن و قرار دادن کامل جمهوری اسلامی در نظام جهانی هستند. اگر چه این خود مستلزم تغییرات نسبتا زیادی در سیاستهای جمهوری اسلامی است اما آنها میخواهند این کار را به نوعی انجام دهند که بقای رژیم را با خطر روبرو نسازد. آنها هیچ جایگزینی در چنته ندارند و از آلترناتیوهای مردمی نیز در هراسند.
انقلاب زن، زندگی، آزادی نشان داد که علی رغم حمایت افکار عمومی جهانی از انقلاب، دولتهای غربی ترجیحی متمایل به رژیم دارند. صریح تر باشیم، تضاد مدرنیته سرمایه داری با جوامع ایرانی و خواسته هایشان بیشتر است تا با جمهوری اسلامی. اپوزیسیون ایرانی در این میان فقط نقش کارت فشار را  برای غرب بازی می کند و همین اپوزیسیون نگرشی کاملا ابزاری نسبت به جنبشهای اجتماعی و انقلاب مردم دارد و جنبش مردم در نگرش آنها نردبان وصول به حکمروایی است. خواسته های دموکراتیک مردم در انقلاب ژن، ژیان، آزادی هم بر ضد نظام جمهوری اسلامی و هم در مغایرت با اهداف غایی اپوزیسیون سنتی ایرانی و کشورهای غربی بوده و هست. باید قبول کرد که انقلاب ژن، ژیان، آزادی وجود یک اپوزیسیون متفاوت و یک جبهه سوم را نشان داده است. خط سوم، نگرش، عمل سیاسی و موضع گیری مستقل انقلاب زن زندگی آزادی و اپوزیسیون مبتنی بر آن است. بدون شک این اپوزیسیون دموکراتیک رقابتهای ژئوپولیتیک را مد نظر خواهد گرفت اما تحلیلها و تعابیر خواص خود را خواهد داشت و همه سیاست عملی خود را بر مبنای تضاد و کشمکش های دیپلماتیک میان رژیم و کشورهای غربی و همچنین اهداف اپوزیسیون سنتی تنظیم نخواهد کرد.  
در شرایطی کە ایران با بحرانهای فراگیر عمودی و افقی و اقتصادی روبرو است، کردستان و احزاب سیاسی کردستان نیز با فشارهای عدیدەی از سوی جمهوری اسلامی ایران روبەرو است. با در نظر گرفتن این ارزیابی کلی، برگزاری کنگرە هفتم پژاک واجد چە پیامهایی بە خلق کردستان و حکومت ایران است؟ 
از  لحاظ سازمانی کنگره، کنگره معمولی حزب بود اما از لحاظ شرایط محیطی کنگره کاملا در شرایط غیر عادی برگزار شد. از طرفی به دنبال قیامهای مردمی در انقلاب ژن، ژیان، آزادی جمهوری اسلامی موج شدیدی از سرکوب و جنایات را آغاز نموده و در پی ایجاد فضای ترس و اختناق است، حملات علیه زنان اوج گرفته، نظام شرایطی کاملا امنیتی برقرار نموده و  درصدد آن است که در مقابله با مردم خود را پیروز میدان و انقلاب را خاتمه یافته اعلام نماید. دولتهای ترکیه و ایران،  عراق و اقلیم کردستان را به میدان جنگ زیاده خواهی های خود مبدل کرده اند حملات هوایی، تحرکات جاسوسی، ترور شخصیات مخالف، تهدید و شانتاژ سیاسی و کشتار روزانه انسانهای بیگناه به پدیده ای روزمره تبدیل شده اند. به نظر می رسد که هم حکومت اقلیم کردستان بخصوص حزب دموکرات کردستان عراق و هم حکومت عراق تسلیم خواسته های ایران و ترکیه شده اند. بیشتر کمپهای احزاب کردی تعطیل و مورد بازرسی هیئت ایرانی قرار گرفتند. احزاب کردی در وضعیت پناهندگی قرار داده شدند. جنگهای نیابتی در منطقه همچنان ادامه دارند و بعد از جنگ غزه اوضاع آشفته تر شده و ایران و اسرائیل در آستانه جنگ مستقیم هستند. بدون شک ادامه مبارزه در چنین شرایطی محتاج ارزیابی نوین و صحیح از اوضاع و تغییر در راهکارها و ریسک پذیری می باشد . مشارکت گسترده زنان و ملت کرد در فعالیتهای 8 مارس و نوروز نشان داد که مردم ما مصمم به ادامه انقلاب هستند. این یک پیام مشخص برای ما بعنوان مبارزین این مردم است. کنگره انعکاس اراده انقلاب ژن، ژیان، آزادی و پافشاری بر تداوم آن است. امیدهایمان زنده تر از همیشه است. با نگرشی جسورانه بر کاستیهایمان و نشان دادن توان انعطاف و دگرگونی در راهکارهایمان این پیام را داده و می دهیم که می توان واقع بین بود ولی محکوم شرایط نبود. شرایط دشوار است و مبارزه و پیروزی گریزناپذیر.

انتقاداتی در رابطە با شرایط نامشخص برگزاری انتخابات و مباحثات سیاسی کنگرە هفتم پژاک، رویکردهای خود انتقادی حزب و برنامە های آیندە صورت گرفتە است. این انتقادات را چگونە دستە بندی نمودە و چگونە بە آنها پاسخ می دهید؟  
ما انتقادی در این زمینه دریافت نکرده ایم. اگر مواردی وجود دارند بهتر بود مشخصا به آنها اشاره می کردید. انتخابات کنگره کاملا شفاف و بر اساس قوانین داخلی حزب و بر طبق موازین دموکراتیک انجام شد. از طرف اعضای شرکت کننده در کنگره نیز هیچ شکایتی در این مورد دریافت نشده است. مباحث سیاسی وسیعی صورت گرفت و با دید تحلیلی احتمالات سیاسی در ایران و منطقه و جهان مورد نظر قرار گرفته و پرسپکتیوی نسبتا روشن ظهور کرد. خود انتقادیهای جدی و صمیمانه ای در خصوص عملکردها در دوره قبل بخصوص در زمینه انقلاب ژن، ژیان، آزادی مطرح شد و بر مبنای تحلیلات و خود انتقادیها برنامه و نقشه کاری مرحله پیش رو مشخص گردید. بدون شک با وجود شرایط امنیتی و حساس کنونی، این چشمداشت که همه جزئیات کنگره در دسترس عموم قرار گیرند چندان منطقی نخواهد بود.
شما بە عنوان پژاک کە خود را قالب مانیفست و پارادایم ملت دمکراتیک کە ژن ، ژیان ، ئازادی و توانمند سازی جامعە، کە یکی از ارکان این مانیفست هست ، تعریف می کنید ، نقش شما بە عنوان ریاست مشترک  و در چارچوب ساختارهای حزبیتان چگونە تعریف می شود ؟  
ریاست مشترک نه تنها در رهبریت حزب بلکه در همه ارگانها نیز به اجرا درآمده است. وجود دو عنصر زن و مرد در کنار همدیگر کارایی مدیریت را ارتقاء می دهد. اما این همۀ مسئله نیست. حتی برابری حقوقی زن و مرد هم اصل مسئله را بیان نمی کند. مبارزات درون سازمانی بخصوص مبارزه جنسیتی و نبرد برعلیه مردسالاری و قدرت طلبی ، می طلبد که هیچ مانع هیرارشیکی در مقابل زنان وجود نداشته باشد. این قبول اراده زنان را در میان مردان به یک فرهنگ مبدل می کند. برای حزبی که مبارزه جهت برساخت جامعه و ملت دموکراتیک را  هدف اصلی خود قرار داده و برای کسانیکه با قبول این پارادایم به عضویت حزب درآمده اند این شرط الزم است. مبارزین ژن، ژیان، آزادی نمی توانند غیر از این باشند. از طرف دیگر زنان مدافع و نماینده همه هویتهایی هستند که تا کنون در نظام قدرت طلب، مرد سالار ،پدرسالار، دین سالار و ملیت پرست فرصت رشد و ابراز وجود نداشته اند. 
از لحاظ ساختار مدیریت حزب، ریاست مشترک یگانه نهاد تصمیم گیرنده نیست. سیستم و همچنین فرهنگ شورایی قوی و فعال است و مجلس حزب، شورای همانگی و ریاست مشترک و مشاوران آن در فرآیند تصمیم گیری فعال هستند. با این همه ریاست مشترک از ابتکار عمل برخوردار است همچنین نقش اجرائی و نظارتی میان دو کنگره را داراست و خود آن نیز تحت نظارت مجلس است. به همان اندازه که حساب می پرسد حساب نیز پس می دهد. 

بە عنوان حزبی کە از دمکراسی رادیکال، توجە ویژە بە مباحث برابری جنسیتی و همزیستی خلقها و ملتها الهام گرفتەاید، نقش حزبتان را در بارەی آیندەی خیزش ژن، ژیان آزادی چگونە ارزیابی می کنید ؟ 
از نظر ما ژن، ژیان، آزادی فراتر از یک خیزش است. یک انقلاب به تمام معنا و منحصر به فرد در تاریخ ایران. خیزش، مرحله آغازین این انقلاب است. این انقلاب تاثیرات عمیق و غیر قابل برگشتی بر بافت ذهنی و فرهنگی جوامع ایرانی گذاشته است. در واقع مرحله گذار به دموکراسی در ایران از بطن جامعه آغاز شده است و این مسیر صحیح و حقیقی تغییرات است. این یک انقلاب تکاملی است که فورماسیون و ماهیتی ورای انقلابهای شورشی قرن بیستمی دارد. جامعه مانند جوجه ای در حال رشد، پوسته کهنه و پوسیده ولی ضخیم قدرت را می شکافد. نیروی اساسی آن زنان هستند. اعلان جنگ همه جانبه جمهوری اسلامی علیه زنان از همین ناشی می شود. رژیم با ترس شاهد بالیدن این پرنده کوچک است.  با پیشآهنگی زنان همه سلولهای سرطانی قدرت که توان جامعه را می بلعند و سلطه حاکمیت را زنده نگه می دارند، مورد هدف قرار گرفته اند. مرد سالاری، پیر سالاری، ناسیونالیسم و اسلام سیاسی پدیده های مسمومی هستند که انقلاب ژن، ژیان، آزادی ریشه کن کردن آنها و رسیدن به یک جامعه دموکراتیک را آرمان خود قرار داده است. این روند باید ادامه یابد. وظیفه حزب ما مبارزه، سازماندهی و صرف انرژی در راستای تداوم و به پیروزی رسیدن این انقلاب اجتماعی عظیم است. این تنها یک هدف سیاسی مرحله ای نیست. این پارادایم مبارزه ماست. آینده ایران به انقلاب ژن، ژیان، آزادی بسته است و آینده انقلاب نیز در گرو مصون نگه داشتن آن از پدیده های مسمومی هستند که قبلا ذکر شدند. در مرحله گذشته در این رابطه ضعیف عمل کردیم و بهمین سبب در کنگره شاهد انتقاد و خود انتقادی وسیعی بودیم. اهداف حزب ما همان اهداف انقلاب ژن، ژیان، آزادی هستند و مبارزه ما نقش تعیین کننده ای در گامهای آتی انقلاب خواهد داشت. 
تجربە مقطعی خیزش ژن، ژیان آزادی و تبعات آن در حوزە سیاسی، بازتاب دهندە بحرانی بزرگ بر سر قبضە قدرت و آیندە سیاسی ایران را رقم زد. جبهە بندی سیاسی و موازنە قدرت را در میان اپوزیسیون ایرانی و کردی بر هم زد. شما بە عنوان پژاک تبعات این دگرگونی بزرگ در جبهە بندی سیاسی و جهتگیریهای سیاسی چگونە ارزیابی می کنید؟ شما در این میدان منازعە سیاسی، در کجا ایستادەاید؟
بله اپوزیسیون سنتی و خارج نشین ایران دچار بحران بزرگی است. بحران موجود در روابط بین گروههای اپوزیسیون انعکاس بحران عمیق تری می باشد. اپوزیسیون سنتی ایرانی در مرزهای زمانی سده گذشته محصور مانده است. ایده ها، رفتار سیاسی، اهداف و برنامه های آنها همه گویای آن است که تناسبی میان سرعت سیر تحولات در جوامع ایرانی و دگرگونی در اپوزیسیون سنتی ( چه مرکزگرا و چه حاشیه ای) برقرار نیست. وجود طرفداران یا اعضاء در داخل از این فاصله نمی کاهد زیرا به علت دیدگاه توده ای و ابزاری نسبت به جامعه، روابط سازمانهای اپوزیسیون با مردم یک طرفه و از بالا و از موضع قدرت است. به زعم آنها همیشه این مردم هستند که محتاج آنها هستند .
👍2
تعیین کننده و سوبژه آنها هستند و توده های مردم ابژه و بیعت کننده. در این دیدگاه لزومی به فهم خواسته ها، اندیشه ها و انقلاب مردم وجود ندارد. در خیزش انقلاب ژن، ژیان، آزادی دیدیم که بخش بزرگی از اپوزیسیون بجای تحلیل و درک انقلاب سعی داشتند ایده ها و اهداف خود را به آن تحمیل کنند. بسیاری از این ایده های تحمیلی در ضدیت با انقلاب ژن زیان آزادی بودند. اصرار چشمگیری بر تحمیل مردسالاری، سلطه گری و ناسیونالیسم  وجود داشت و دارد. همچنین پافشاری زیادی در این شد که این انقلاب فکری-فرهنگی-اجتماعی یک خیزش ناگهانی و واکنشی صرف در مقابل ستمهای رژیم نشان داده شود. اصرار بر انکار گفتمان و ایده ژن، ژیان، آزادی با ماهیت چنین اپوزیسیونی مرتبط است. همچنین پروژه سیاسی اپوزیسیون بیشتر از آینده سیاسی-اجتماعی ایران به آینده حاکمیت در ایران می پردازد. سعی دارند با سوار شدن بر موج انقلاب مردم به حاکمیت برسند و این غایت و انتهای اهداف آنان است. همزمان با خیزشهای مردمی همه به یکباره به تکاپو افتادند که از خوانی که انقلاب گسترده سهمی ببرند. همه شواهد حاکی از آنند که طرفداران سلطنت به جِد خواب یک حکمرانی شاهنشاهی را می بینند و همه نشستها و قراردادها در واقع چیزی جز بیعت گرفتن و بحث بر روی ترکیب دربار آینده نیست. احزاب موجود در مرکز همکاری احزاب کردی ناسنجیده و سراسیمه در کنار آنها جای گرفتند ؛ عکس العمل مردم به نشست جورج تاون و همچنین بروز اختلاف در میان این بخش از احزاب کردی همپیمانی را متوفق نمود ولی تاثیرات منفی و مخربی بر قیامها داشت. انقلاب ژن، ژیان، آزادی توان سیاسی و اجتماعی مردم کردستان را به خوبی نمایان ساخت و بر وزن کردستان در میدان سیاست ایران افزود. برای نخستین بار تمام مناطق ایران از کردستان حمایت کردند و کردها به نحوی به عنوان پیشگامان انقلاب نوین پذیرفته شدند. اما نباید فراموش کرد که همه اینها به دلیل تاثیر گفتمان ژن، ژیان، آزادی و ماهیت فراگیر و دموکراتیک انقلاب است نه دیپلماسی ناموفق احزاب کردی در میدان سیاست قدرت مدارانه. نباید از پرستیژ انقلابی و دموکراتیک ملت کرد بعنوان سرمایه ای در بازی قدرت گروهی و باندبازی استفاده کرد. سیاست ورزی باید همخوان با قواعد انقلاب ژن، ژیان، آزادی و در مساحت و محدوده ای باشد که انقلاب تعیین نموده است. بدون شک در مقابل انحصارطلبی، خودبزرگ بینی، انکار حقوق ملتها و هویتها و عربده کشیهای ناسیونالیسم مرکزگرا در کنار دیگر سازمانهای آزادیخواه و دموکراتیک، احزاب کردی و احزاب ملتهای دیگر موضع گرفته و خواهیم گرفت ولی زاویه خود را با هر بینش و عمل سیاسی این احزاب که به جریان انقلاب ژن، ژیان، آزادی آسیب برساند ، حفظ خواهیم کرد. 

اختلاف نظری و عملی شما، با در نظر گرفتن آیندە سیاسی در ایران و کردستان، با دیگر احزاب و اپوزیسیونهای سیاسی و بویژە اپوزیسیونی کە آیندە خود را بە پروژەی دولت - ملت گرە می زنند  در چیست ؟
سیاست ما یک سیاست هویتی نیست بلکه یک سیاست فراگیر است. فراگیر در معنای تکثرگرای آن. به همزیستی جوامع و ملتها معتقدیم و در برابر هر گونه نگرش توتالیتاریستی موضع گرفته ایم. ما در پی چاره یابی دموکراتیک برای مسائلی هستیم که جوامع ایرانی درگیر آن هستند. از دیدگاه ما کلید اصلی گذار به دموکراسی در ایران در راه حل دموکراتیک برای مسئله کردها و دیگر ملتهای ایران است. در ایران متکثر و کنفدرال، ملت دموکراتیک کرد باید تکوین یابد و هر مانعی بر سر راه آن باید برداشته شود. کردها باید ستاتو و موقعیت خودمدیریتی مشروع و قانونی خود را در ایران دارا باشند. این گام اساسی برای برساخت ملت دموکراتیک ایران نیز خواهد بود. این راهگشا خواهد بود که همه دارای هویتی چند بعدی یا چند سطحی باشند و از گردش در سیکل بی نتیجه تضاد مرکز-حاشیه رها شویم. این ایرانی خواهد ساخت برای همه ایرانی ها. انقلاب ژن، ژیان، آزادی توانمدی مردم کردستان در همزیستی و پیشاهنگی برای چاره یابی دموکراتیک مسائل در ایران را نشان داد. آغازگر انقلاب در کردستان روح میهن دوستی بود. میهن دوستی کردی که ایده اساسی ملت دموکراتیک کردستان است امری مثبت است که نه بر اساس نفرت از دیگری و نه در شعارها و هیجانات نابودگر نسبت به دیگران پایه ریزی شده است بنابراین همیشه برای همزیستی آماده است و در پی چاره یابی مسائل است. اما دولت-ملت گرایی به پشتوانه ایده اصلی خود یعنی ناسیونالیسم نه تنها راهکاری برای چاره یابی مسائل ارائه نمی دهد بلکه در خدمت منافع طبقات فوقانی و با نفرت پراکنی کشور را به صحنه جنگ همگان با همگان مبدل خواهد کرد. جنگی که بازنده آن همه مردم ایران خواهند بود. فراموش نکنیم آنچه ما را در انقلاب ژن، ژیان، آزادی گردهم آورد همبستگی مبتنی بر ملت دموکراتیک بود و آنچه در انقلاب شکاف افکند ناسیونالیسم دولت ملت گرا بود.
👍1
تعیین کننده و سوبژه آنها هستند و توده های مردم ابژه و بیعت کننده. در این دیدگاه لزومی به فهم خواسته ها، اندیشه ها و انقلاب مردم وجود ندارد. در خیزش انقلاب ژن، ژیان، آزادی دیدیم که بخش بزرگی از اپوزیسیون بجای تحلیل و درک انقلاب سعی داشتند ایده ها و اهداف خود را به آن تحمیل کنند. بسیاری از این ایده های تحمیلی در ضدیت با انقلاب ژن زیان آزادی بودند. اصرار چشمگیری بر تحمیل مردسالاری، سلطه گری و ناسیونالیسم  وجود داشت و دارد. همچنین پافشاری زیادی در این شد که این انقلاب فکری-فرهنگی-اجتماعی یک خیزش ناگهانی و واکنشی صرف در مقابل ستمهای رژیم نشان داده شود. اصرار بر انکار گفتمان و ایده ژن، ژیان، آزادی با ماهیت چنین اپوزیسیونی مرتبط است. همچنین پروژه سیاسی اپوزیسیون بیشتر از آینده سیاسی-اجتماعی ایران به آینده حاکمیت در ایران می پردازد. سعی دارند با سوار شدن بر موج انقلاب مردم به حاکمیت برسند و این غایت و انتهای اهداف آنان است. همزمان با خیزشهای مردمی همه به یکباره به تکاپو افتادند که از خوانی که انقلاب گسترده سهمی ببرند. همه شواهد حاکی از آنند که طرفداران سلطنت به جِد خواب یک حکمرانی شاهنشاهی را می بینند و همه نشستها و قراردادها در واقع چیزی جز بیعت گرفتن و بحث بر روی ترکیب دربار آینده نیست. احزاب موجود در مرکز همکاری احزاب کردی ناسنجیده و سراسیمه در کنار آنها جای گرفتند ؛ عکس العمل مردم به نشست جورج تاون و همچنین بروز اختلاف در میان این بخش از احزاب کردی همپیمانی را متوفق نمود ولی تاثیرات منفی و مخربی بر قیامها داشت. انقلاب ژن، ژیان، آزادی توان سیاسی و اجتماعی مردم کردستان را به خوبی نمایان ساخت و بر وزن کردستان در میدان سیاست ایران افزود. برای نخستین بار تمام مناطق ایران از کردستان حمایت کردند و کردها به نحوی به عنوان پیشگامان انقلاب نوین پذیرفته شدند. اما نباید فراموش کرد که همه اینها به دلیل تاثیر گفتمان ژن، ژیان، آزادی و ماهیت فراگیر و دموکراتیک انقلاب است نه دیپلماسی ناموفق احزاب کردی در میدان سیاست قدرت مدارانه. نباید از پرستیژ انقلابی و دموکراتیک ملت کرد بعنوان سرمایه ای در بازی قدرت گروهی و باندبازی استفاده کرد. سیاست ورزی باید همخوان با قواعد انقلاب ژن، ژیان، آزادی و در مساحت و محدوده ای باشد که انقلاب تعیین نموده است. بدون شک در مقابل انحصارطلبی، خودبزرگ بینی، انکار حقوق ملتها و هویتها و عربده کشیهای ناسیونالیسم مرکزگرا در کنار دیگر سازمانهای آزادیخواه و دموکراتیک، احزاب کردی و احزاب ملتهای دیگر موضع گرفته و خواهیم گرفت ولی زاویه خود را با هر بینش و عمل سیاسی این احزاب که به جریان انقلاب ژن، ژیان، آزادی آسیب برساند ، حفظ خواهیم کرد. 

اختلاف نظری و عملی شما، با در نظر گرفتن آیندە سیاسی در ایران و کردستان، با دیگر احزاب و اپوزیسیونهای سیاسی و بویژە اپوزیسیونی کە آیندە خود را بە پروژەی دولت - ملت گرە می زنند  در چیست ؟
سیاست ما یک سیاست هویتی نیست بلکه یک سیاست فراگیر است. فراگیر در معنای تکثرگرای آن. به همزیستی جوامع و ملتها معتقدیم و در برابر هر گونه نگرش توتالیتاریستی موضع گرفته ایم. ما در پی چاره یابی دموکراتیک برای مسائلی هستیم که جوامع ایرانی درگیر آن هستند. از دیدگاه ما کلید اصلی گذار به دموکراسی در ایران در راه حل دموکراتیک برای مسئله کردها و دیگر ملتهای ایران است. در ایران متکثر و کنفدرال، ملت دموکراتیک کرد باید تکوین یابد و هر مانعی بر سر راه آن باید برداشته شود. کردها باید ستاتو و موقعیت خودمدیریتی مشروع و قانونی خود را در ایران دارا باشند. این گام اساسی برای برساخت ملت دموکراتیک ایران نیز خواهد بود. این راهگشا خواهد بود که همه دارای هویتی چند بعدی یا چند سطحی باشند و از گردش در سیکل بی نتیجه تضاد مرکز-حاشیه رها شویم. این ایرانی خواهد ساخت برای همه ایرانی ها. انقلاب ژن، ژیان، آزادی توانمدی مردم کردستان در همزیستی و پیشاهنگی برای چاره یابی دموکراتیک مسائل در ایران را نشان داد. آغازگر انقلاب در کردستان روح میهن دوستی بود. میهن دوستی کردی که ایده اساسی ملت دموکراتیک کردستان است امری مثبت است که نه بر اساس نفرت از دیگری و نه در شعارها و هیجانات نابودگر نسبت به دیگران پایه ریزی شده است بنابراین همیشه برای همزیستی آماده است و در پی چاره یابی مسائل است. اما دولت-ملت گرایی به پشتوانه ایده اصلی خود یعنی ناسیونالیسم نه تنها راهکاری برای چاره یابی مسائل ارائه نمی دهد بلکه در خدمت منافع طبقات فوقانی و با نفرت پراکنی کشور را به صحنه جنگ همگان با همگان مبدل خواهد کرد. جنگی که بازنده آن همه مردم ایران خواهند بود. فراموش نکنیم آنچه ما را در انقلاب ژن، ژیان، آزادی گردهم آورد همبستگی مبتنی بر ملت دموکراتیک بود و آنچه در انقلاب شکاف افکند ناسیونالیسم دولت ملت گرا بود.
👍2
در فردای بعد از جمهوری اسلامی و در صورت تحقق جامعەای اکولوژیست و دمکراتیک، حزب شما چەنقشی پیدا خواهد کرد؟ 
بر این باور نیستم که رفتن جمهوری اسلامی خود به خود منجر به تحقق جامعه دموکراتیک و اکولوژیک بشود. چنین جامعه ای تاسیس نمی شود. آنهایی که قصد مهندسی جامعه را دارند برای آن زمان آغاز و پایان تعیین می کنند. برساخت جامعه یک روند تکاملی و تقریبا همیشگی است. انقلاب اجتماعی از نوع انقلاب قدرتگرا نیست که با سقوط یک حکومت کارش به اتمام برسد. در همه لایه های اجتماع احتیاج به مبارزه ای پیوسته برای آزادی و دموکراسی هست و ما در همه این لایه ها حضور خواهیم داشت. همراه با دیگر سازمانهای آزادیخواه در پایه ریزی خود مدیریتی های مردمی، تعاونی های اجتماعی، نهادهای زنان، سازمانهای جوانان و مجامع اکولوژیست در میان مردممان خواهیم بود و با زنده نگه داشتن روحیه و فرهنگ آزادیخواهی در میان آنها و مسلح کردنشان به سازوکارهای دموکراتیک، در حفاظت جامعه از دیکتاتوران در کمین نشسته، مردسالاران و سودسالاران خواهیم کوشید. انقلابی که پایانی نخواهد داشت.
👍6