Academy and Foundation unixmens | Your skills, Your future
2.3K subscribers
6.68K photos
1.39K videos
1.24K files
6.19K links
@unixmens_support
@yashar_esm
[email protected]
یک کانال علمی تکنولوژی
فلسفه متن باز-گنو/لینوکس-امنیت - اقتصاد
دیجیتال
Technology-driven -بیزینس های مبتنی بر تکنولوژی
Enterprise open source
ارایه دهنده راهکارهای ارتقای سازمانی - فردی - تیمی
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آدمها با توانمندی بالا و رویکرد مثبت = آدم های دلبسته


#organization #peaple
#grow #jobs #job #capital #intensity

ما در کنار شما جهت تعالی سازمانی تان هستیم . کافی است عضوی از unixmens باشید .

https://t.iss.one/unixmens
نشست‌های غیررسمی و دوره‌همی‌های سازمانی نقش مهمی در تقویت روابط بین کارکنان، بهبود فرهنگ سازمانی و افزایش بهره‌وری دارند. این موضوع را می‌توان از چندین منظر علمی و فنی بررسی کرد:
1. اهمیت دوره‌همی‌های غیررسمی

تقویت ارتباطات میان‌فردی: این جلسات فرصتی برای کارکنان ایجاد می‌کند تا خارج از محیط رسمی و ساختارمند کار با یکدیگر تعامل داشته باشند. این ارتباطات غیررسمی، اعتماد و همدلی را افزایش می‌دهد.
تشویق به نوآوری و خلاقیت: در محیط‌های غیررسمی، افراد احساس راحتی بیشتری برای بیان ایده‌ها و نظرات خود دارند. این فضا می‌تواند بستری برای شکل‌گیری ایده‌های نوآورانه باشد.
کاهش استرس و فرسودگی شغلی: دوره‌همی‌ها فضایی برای استراحت ذهنی کارکنان ایجاد می‌کنند که منجر به کاهش استرس و افزایش انگیزه می‌شود.

2. نقش نشست‌های غیررسمی در تعالی سازمانی

ایجاد حس تعلق: مشارکت در نشست‌های غیررسمی باعث می‌شود کارکنان حس کنند بخشی از یک تیم هستند، که این موضوع به وفاداری بیشتر به سازمان منجر می‌شود.
تسهیل حل تعارضات: گفتگوهای غیررسمی می‌توانند به حل سریع‌تر و موثرتر تعارضات بین افراد کمک کنند.
شبکه‌سازی داخلی: این جلسات فرصتی برای آشنایی کارکنان با تیم‌های دیگر فراهم می‌کند که می‌تواند همکاری‌های بین‌بخشی را تسهیل کند.

3. دلایل علمی و روان‌شناختی

نظریه تعاملات اجتماعی: این نظریه تأکید می‌کند که روابط غیررسمی و تعاملات بین‌فردی می‌توانند موجب ارتقاء کیفیت روابط کاری شوند.
مدل نیازهای مازلو: دوره‌همی‌ها نیاز به تعلق (یکی از نیازهای اساسی انسان) را برآورده می‌کنند و این می‌تواند به رضایت بیشتر کارکنان از محیط کار کمک کند.
تئوری سرمایه اجتماعی: نشست‌های غیررسمی به افزایش سرمایه اجتماعی سازمان کمک می‌کنند، که این سرمایه می‌تواند به بهبود همکاری‌ها و عملکرد سازمانی منجر شود.

4. مزایای فنی و سازمانی

بهبود انتقال دانش: دوره‌همی‌ها به عنوان بستری برای تبادل غیررسمی دانش و تجربیات عمل می‌کنند.
تسهیل فرهنگ یادگیری: در این جلسات، افراد می‌توانند بدون ترس از قضاوت به بحث و گفتگو بپردازند، که باعث ارتقاء یادگیری سازمانی می‌شود.
افزایش بهره‌وری: ارتباطات بهتر بین کارکنان منجر به کاهش دوباره‌کاری‌ها و افزایش هماهنگی می‌شود.

5. پیاده‌سازی دوره‌همی‌های موثر

برنامه‌ریزی هدفمند: این جلسات باید به گونه‌ای طراحی شوند که کارکنان احساس کنند وقتشان ارزشمند است.
فضای آزاد و دوستانه: محیط دوره‌همی باید از حالت رسمی و اداری فاصله بگیرد.
پیگیری نتایج: ایده‌ها و مباحث مطرح‌شده در دوره‌همی‌ها باید به نحو موثری در سازمان دنبال شوند.

نتیجه‌گیری:

نشست‌های غیررسمی و دوره‌همی‌ها می‌توانند تأثیر عمیقی بر تعالی سازمانی داشته باشند. با تقویت روابط انسانی، افزایش خلاقیت و کاهش استرس، این جلسات می‌توانند نیروی محرکه‌ای برای ایجاد یک محیط کاری سالم‌تر و موفق‌تر باشند. سازمان‌هایی که اهمیت این تعاملات را درک می‌کنند، در بلندمدت می‌توانند به نتایج بهتری در بهره‌وری و رضایت کارکنان دست یابند.


#organization #grow #teamwork #team #work


https://t.iss.one/unixmens

ما را دنبال کنید و به شبکه خود معرفی کنید .
معنای Onboarding یا آماده سازی برای ورود به کار، فرایندی سیستماتیک و سازمان یافته است که به کارمندان جدید کمک می‌کند تا به سرعت با فرهنگ، ساختار، وظایف و اهداف سازمان جدید خود آشنا شوند و به طور مؤثر در نقش خود ادغام شوند. اهمیت Onboarding برای سازمان‌ها و کارمندان جدید بسیار زیاد است و عدم وجود یک برنامه‌ی Onboarding مؤثر، می‌تواند هزینه‌های زیادی برای سازمان به همراه داشته باشد.

چرا سازمان‌ها باید به Onboarding اهمیت دهند؟

* افزایش بهره‌وری و عملکرد: کارمندان جدیدی که به خوبی Onboarding شده‌اند، سریع‌تر به سطح عملکرد مورد انتظار می‌رسند. آنها اطلاعات لازم را در اختیار دارند، وظایف خود را می‌شناسند و با همکاران خود ارتباط برقرار کرده‌اند، که همه این‌ها به افزایش بهره‌وری منجر می‌شود.

* کاهش نرخ ترک کار (Turnover): یک برنامه‌ی Onboarding خوب به کارمندان جدید حس تعلق و پذیرش می‌دهد و به آنها نشان می‌دهد که سازمان به رشد و موفقیت آنها اهمیت می‌دهد. این امر احتمال ترک کار در ماه‌های اولیه استخدام را به شدت کاهش می‌دهد. جایگزینی کارمند هزینه بر و زمان بر است.

* کاهش هزینه‌های آموزش: Onboarding به سازمان‌ها کمک می‌کند تا هزینه‌های آموزشی را کاهش دهند. به جای آموزش مجزا و تکراری، می‌توان در قالب یک برنامه‌ی ساختاریافته، اطلاعات ضروری را به طور مؤثر به کارمندان جدید منتقل کرد.

* ارتقای فرهنگ سازمانی: Onboarding فرصتی عالی برای انتقال ارزش‌ها، هنجارها و فرهنگ سازمان به کارمندان جدید است. این امر به ایجاد یک محیط کاری هماهنگ و یکپارچه کمک می‌کند.

* افزایش رضایت شغلی: کارمندانی که به خوبی Onboarding شده‌اند، از شغل خود رضایت بیشتری دارند، زیرا به خوبی در محیط کار خود ادغام شده‌اند و می‌دانند که چه انتظاری از آنها می‌رود.

* بهبود حفظ دانش: در سازمان های بزرگ، انتقال دانش از کارمندان با تجربه به کارمندان جدید ضروری است. Onboarding یک چارچوب برای انتقال دانش ضمنی و صریح فراهم می کند.

* افزایش تعلق و وفاداری: یک برنامه Onboarding منسجم، به کارمندان جدید نشان می دهد که سازمان به آنها اهمیت می دهد و به رشد و توسعه‌ی حرفه ای آنها اهمیت می دهد. این امر به افزایش حس تعلق و وفاداری آنها به سازمان کمک می کند.

* بهبود جذب و استخدام: یک فرآیند Onboarding منظم و جذاب، نشان دهنده حرفه ای بودن سازمان است و می تواند در جذب و استخدام نیروی کار با استعداد نیز مؤثر باشد.


در کل، Onboarding یک سرمایه‌گذاری است که بازده قابل توجهی برای سازمان‌ها به همراه دارد. سازمان‌هایی که به Onboarding اهمیت می‌دهند، نیروی کاری کارآمدتر، راضی‌تر و وفادارتر خواهند داشت و در نتیجه در دراز مدت، موفقیت بیشتری کسب خواهند کرد.

#google #onbording
#organization #grow #teamwork #team #work


https://t.iss.one/unixmens

ما را دنبال کنید و به شبکه خود معرفی کنید .
Academy and Foundation unixmens | Your skills, Your future
ا Capital intensity یک مفهوم در اقتصاد و مدیریت است که به نسبت سرمایه‌گذاری نسبی به مقدار کار نیرویی یا نیروی کار اشاره دارد. این مفهوم به میزان سرمایه‌گذاری‌هایی که یک شرکت یا صنعت برای تولید یک واحد محصول یا خدمات انجام می‌دهد نسبت به میزان نیروی کاری…
عصر کنونی مبتنی بر شدت سرمایه (capital intensity) است، که به معنای میزان سرمایه‌گذاری مورد نیاز برای تولید هر واحد کالا یا خدمات می‌باشد. در دنیای امروز، جایی که فناوری و نوآوری به سرعت در حال پیشرفت هستند، سازمان‌ها باید به دقت به تعادل بین سرمایه‌گذاری‌های مالی و نیروی انسانی توجه کنند.

اصلی‌ترین دارایی (asset) هر سازمان، نیروی انسانی آن است. نیروی انسانی نه تنها به عنوان عامل تولید، بلکه به عنوان منبعی از خلاقیت، نوآوری و حل مسئله عمل می‌کند. سازمان‌هایی که به اهمیت توسعه مهارت‌ها و توانمندی‌های کارکنان خود پی می‌برند و فرهنگ یادگیری مداوم را ترویج می‌کنند، قادر خواهند بود تا در بازارهای رقابتی موفق‌تر عمل کنند.

سازمانی که به این درک برسد که ترکیب مناسب سرمایه‌گذاری‌های مالی و توجه به توسعه نیروی انسانی کلید موفقیت است، قطعاً در مسیر پیروزی و رشد پایدار قرار خواهد گرفت. این سازمان‌ها با بهره‌گیری از تکنولوژی‌های نوین و توانمندسازی کارکنان خود می‌توانند به مزیت رقابتی دست یابند و در برابر چالش‌های بازار مقاوم‌تر شوند.

به طور خلاصه، در عصر کنونی، موفقیت سازمان‌ها نه تنها به میزان سرمایه‌گذاری‌های مالی آن‌ها بستگی دارد، بلکه به نحوه مدیریت و بهره‌برداری از سرمایه انسانی نیز مرتبط است.
#hr #humanity #job #jobs #work #grow #organization
#org

https://t.iss.one/unixmens
Academy and Foundation unixmens | Your skills, Your future
ا Capital intensity یک مفهوم در اقتصاد و مدیریت است که به نسبت سرمایه‌گذاری نسبی به مقدار کار نیرویی یا نیروی کار اشاره دارد. این مفهوم به میزان سرمایه‌گذاری‌هایی که یک شرکت یا صنعت برای تولید یک واحد محصول یا خدمات انجام می‌دهد نسبت به میزان نیروی کاری…
عصر کنونی مبتنی بر شدت سرمایه (capital intensity) است، که به معنای میزان سرمایه‌گذاری مورد نیاز برای تولید هر واحد کالا یا خدمات می‌باشد. در دنیای امروز، جایی که فناوری و نوآوری به سرعت در حال پیشرفت هستند، سازمان‌ها باید به دقت به تعادل بین سرمایه‌گذاری‌های مالی و نیروی انسانی توجه کنند.

اصلی‌ترین دارایی (asset) هر سازمان، نیروی انسانی آن است. نیروی انسانی نه تنها به عنوان عامل تولید، بلکه به عنوان منبعی از خلاقیت، نوآوری و حل مسئله عمل می‌کند. سازمان‌هایی که به اهمیت توسعه مهارت‌ها و توانمندی‌های کارکنان خود پی می‌برند و فرهنگ یادگیری مداوم را ترویج می‌کنند، قادر خواهند بود تا در بازارهای رقابتی موفق‌تر عمل کنند.

سازمانی که به این درک برسد که ترکیب مناسب سرمایه‌گذاری‌های مالی و توجه به توسعه نیروی انسانی کلید موفقیت است، قطعاً در مسیر پیروزی و رشد پایدار قرار خواهد گرفت. این سازمان‌ها با بهره‌گیری از تکنولوژی‌های نوین و توانمندسازی کارکنان خود می‌توانند به مزیت رقابتی دست یابند و در برابر چالش‌های بازار مقاوم‌تر شوند.

به طور خلاصه، در عصر کنونی، موفقیت سازمان‌ها نه تنها به میزان سرمایه‌گذاری‌های مالی آن‌ها بستگی دارد، بلکه به نحوه مدیریت و بهره‌برداری از سرمایه انسانی نیز مرتبط است.
#hr #humanity #job #jobs #work #grow #organization
#org

https://t.iss.one/unixmens
تا حالا به این فکر کردید که چرا بعضی شرکتها حس و حال بهتری دارن؟
یا چرا تو بعضی تیمها انقدر خوب با هم کار میکنن؟ جوابش یه کلمهست:
"فرهنگ سازمانی!"

در مقاله از AIHR درباره فرهنگ سازمانی و مدل CVF در سایت بررسی کرده مدل CVF را و این مفهوم که شرکتها چجوری دسته بندی میشن ؟

به زبون خودمونی، فرهنگ سازمانی یعنی اون روش همیشگی و دسته جمعی که کارمندها و مدیرای یه شرکت باهاش فکر میکنن، رفتار میکنن و کاراشون رو انجام میدن. تقریبا مثل یه چسب نامرئی میمونه که همه رو به هم وصل میکنه و یه سازمان یکپارچه میسازه.

شاید بپرسید خب که چی؟ چرا باید به فرهنگ سازمانی اهمیت بدیم؟
برای جوابش بیایم یه نگاهی به این آمار که بر اساس شاخص جهانی فرهنگ سازمانی Gallup هست بندازیم:

✔️ کارمندایی که با فرهنگ سازمانیشون ارتباط خوبی دارن، ۶۲٪ کمتر احتمال داره که از کارشون خسته و فرسوده بشن (Burnout بشن).
✔️ این افراد، ۴ برابر بیشتر به کارشون علاقه دارن و با انگیزه کار میکنن (Engaged باشن).
✔️ و در نهایت، ۴۳٪ کمتر دنبال یه جای دیگه برای کار کردن میگردن.
✔️ تازه، تقریباً ۶ برابر بیشتر احتمال داره که شرکتشون رو به عنوان یه محل کار عالی به بقیه پیشنهاد بدن!

حالا برای اینکه بتونیم فرهنگهای مختلف رو بهتر بشناسیم، یه چارچوب خیلی خوب وجود داره به اسم "چارچوب ارزشهای رقابتی" (Competing Values Framework یا CVF).

این چارچوب، فرهنگها رو بر اساس دو تا معیار اصلی دسته بندی میکنه:
☑️ انعطاف پذیری (Flexibility) در مقابل ثبات (Stability)
☑️ تمرکز داخلی (Internal Focus) در مقابل تمرکز خارجی (External Focus)

بر اساس این معیارها، ۴ تا مدل اصلی فرهنگ سازمانی داریم:
- ادهوکراسی (Adhocracy): فرهنگ نوآوری و خلاقیت، جایی که همه دنبال ایده های جدید هستن.
- قبیله ای (Clan): فرهنگ صمیمیت و همکاری، جایی که همه مثل یه خانواده با هم کار میکنن.
- سلسله مراتبی (Hierarchy): فرهنگ نظم و قانون، جایی که همه چیز طبق روال مشخص پیش میره.
- بازار (Market): فرهنگ رقابت و نتیجه گرایی، جایی که همه دنبال رسیدن به هدف ها و سود بیشتر هستن.

هر سازمانی یه ترکیبی از این فرهنگها رو داره، ولی معمولاً یکی از این مدلها غالب میشه.
حالا شما بگید، به نظر خودتون شرکت شما بیشتر کدوم فرهنگ رو داره؟

https://www.aihr.com/blog/types-of-organizational-culture/?utm_source=linkedin&utm_medium=social&utm_campaign=blog&utm_term=hrtxx-types-of-organizational-culturel&utm_content=hrtxx-types-of-organizational-culture


مدل CVF (Competing Values Framework) نیز ابزار مفیدی برای درک و تحلیل فرهنگ‌های مختلف سازمانی است. با تقسیم‌بندی فرهنگ‌ها به چهار مدل اصلی (ادهوکراسی، قبیلگی، سلسله‌مراتبی و بازار)، مدیران و رهبران سازمان‌ها می‌توانند نقاط قوت و ضعف فرهنگ خود را شناسایی کرده و بر اساس آن به بهبود محیط کار بپردازند.

به‌عنوان مثال، اگر یک سازمان بیشتر به سمت فرهنگ ادهوکراسی متمایل باشد، ممکن است در نوآوری و خلاقیت موفق‌تر عمل کند، اما در عوض ممکن است در زمینه نظم و انضباط با چالش‌هایی مواجه شود. از طرف دیگر، سازمان‌هایی با فرهنگ سلسله‌مراتبی می‌توانند در اجرای فرآیندها و رعایت قوانین بهتر عمل کنند، اما ممکن است در جذب و نگه‌داشتن استعدادهای خلاق دچار مشکل شوند.

بنابراین، شناخت نوع فرهنگ سازمانی و تلاش برای بهینه‌سازی آن می‌تواند به ایجاد یک محیط کاری مثبت و بهره‌ور کمک کند.

شما هم می‌توانید با توجه به ویژگی‌های شرکت خود، به این فکر کنید که کدام یک از این مدل‌ها بیشتر با فرهنگ سازمانی شما مطابقت دارد و چگونه می‌توانید آن را تقویت کنید.

#job #organization #hr #hc #cvf

https://t.iss.one/unixmens