روانم صفحههای دفتر نقاشیایه که جلوی بچه دو سه سالهای که مداد مشکی دستشه بازه.
✦ _
✦ _
یهجوری خارِ اعتمادو تو من گاییدی که آدم سالم میاد تو زندگیم بهش مشکوکم!
✦ _
یهجوری خارِ اعتمادو تو من گاییدی که آدم سالم میاد تو زندگیم بهش مشکوکم!
✦ _
بی مصرف تر از انسانی که دهانش پراز عیب دیگران؛ و ذهنش لبریز تعریف از خود است وجود ندارد
✦ _
✦ _
زندگی جوری آدمو عوض میکنه که
خودش هم متوجه نمیشه؛ یاد میده
کمتر اعتماد کنی، کمتر حرف بزنی،
کمتر وابسته بشی. یه روز به خودت
میای و میبینی اون آدم قبلی نیستی،
فقط یه نسخهی زخمیتر با یه لبخند
سردتری.
✦ _
خودش هم متوجه نمیشه؛ یاد میده
کمتر اعتماد کنی، کمتر حرف بزنی،
کمتر وابسته بشی. یه روز به خودت
میای و میبینی اون آدم قبلی نیستی،
فقط یه نسخهی زخمیتر با یه لبخند
سردتری.
✦ _