❣️
رسانههاي نوين و تحقق آزادي بيان
#زهرا_نژادبهرام - آزادي بيان فرصتي كمنظير براي رشد استعدادها و فرصت تعامل و دريافت بازخورد از نظرات است. انسانها با بهرهگيري از اين آزادي بخشي از نيازهاي فردي و اجتماعي را در چارچوبي كه خود بنيان ميگذارند را تعريف ميكنند.
نكته قابل توجه در اين مهم ضرورتها و الزامات اين حق در رسانههاي نوين است. صفحه رسانههاي نوين امروزه با عينيت بخشيدن به عناصر آزادي بيان نظير: عدم محدوديت آزادي بيان به مرزها، بيان هر نوع اطلاعات و نظر، حق جستوجو كردن و ابراز عقيده و اشاعه نظر، آزادي كامل همه افراد از آزادي بيان، مكلف بودن دولتها به احترام به آزادي بيان و... فرصتي كمنظير را ايجاد كردهاند و ظاهرا حق آزادي بيان كه مقولهاي ديررس و در عين حال حياتي براي جامعه است امروزه توانسته تحقق پيدا كند.
آزادي بيان فرصت بروز به طور عيني پيدا كرده و اين در بستر رسانههاي نوين صورت گرفته بهتر است با كمي تامل و دقت از ابزارهاي مورد قبول كاربران براي حفظ آن و جلوگيري از بروز برخي نگرانيها و ناهنجاريها استفاده كرد. درنهايت رسانههاي نوين بستري براي تحقق آرزوي ديرين بشري براي دستيابي كامل به اين حق است و اين مهم فرصتي براي نگرشي دوباره است! نگرش به حقوق بشر و جامعه و رسانه!
در ادامه با #شارا همراه باشید:
https://www.shara.ir/view/51027/
❣️
رسانههاي نوين و تحقق آزادي بيان
#زهرا_نژادبهرام - آزادي بيان فرصتي كمنظير براي رشد استعدادها و فرصت تعامل و دريافت بازخورد از نظرات است. انسانها با بهرهگيري از اين آزادي بخشي از نيازهاي فردي و اجتماعي را در چارچوبي كه خود بنيان ميگذارند را تعريف ميكنند.
نكته قابل توجه در اين مهم ضرورتها و الزامات اين حق در رسانههاي نوين است. صفحه رسانههاي نوين امروزه با عينيت بخشيدن به عناصر آزادي بيان نظير: عدم محدوديت آزادي بيان به مرزها، بيان هر نوع اطلاعات و نظر، حق جستوجو كردن و ابراز عقيده و اشاعه نظر، آزادي كامل همه افراد از آزادي بيان، مكلف بودن دولتها به احترام به آزادي بيان و... فرصتي كمنظير را ايجاد كردهاند و ظاهرا حق آزادي بيان كه مقولهاي ديررس و در عين حال حياتي براي جامعه است امروزه توانسته تحقق پيدا كند.
آزادي بيان فرصت بروز به طور عيني پيدا كرده و اين در بستر رسانههاي نوين صورت گرفته بهتر است با كمي تامل و دقت از ابزارهاي مورد قبول كاربران براي حفظ آن و جلوگيري از بروز برخي نگرانيها و ناهنجاريها استفاده كرد. درنهايت رسانههاي نوين بستري براي تحقق آرزوي ديرين بشري براي دستيابي كامل به اين حق است و اين مهم فرصتي براي نگرشي دوباره است! نگرش به حقوق بشر و جامعه و رسانه!
در ادامه با #شارا همراه باشید:
https://www.shara.ir/view/51027/
❣️
شارا - شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران
رسانههای نوین و تحقق آزادی بیان - شارا - شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران
شبکه اطلاعرسانی روابطعمومی ایران (شارا)-|| از جدیترین موانع برای تحقق آزادی بیان غیرشفاف بودن یا بسیط بودن قوانین است، از این رو از آنجا که آزادی بیان برگرفته از 5 زیربنای اصلی یعنی آزادی اطلاعات، آزادی دسترسی به اطلاعات و... است توجه به حدود و دامنه…
استفاده یک روزنامه آلمانی از بازی برای آموزش سیاست به خوانندگانش
در اوایل ماه دسامبر، دادگاه قانون اساسی برلین نتیجه انتخابات ماه سپتامبر سال ۲۰۲۱ را به علت «اشتباهات انتخاباتی» باطل کرد. این اشتباهات شامل صفهای طولانی، اشکالات در حوزههای اخذ رای، کمبود برگههای رای، دریافت برگههای اشتباه از سوی رای دهندگان و مسائل دیگر است. این ایالت باید طی ۹۰ روز آینده انتخابات دیگری برگزار کند.
پس از این انتخاباتِ نسبتاً پر هرج و مرج، ناشر یک روزنامه در برلین همکاری با یک شرکت طراحی بازی و کتابخانههای عمومی را آغاز کرده است تا به ساکنان آنجا یاد بدهد که میتوانند فراتر از رای دهی هم در سیاست دخیل باشند. Der Tagesspiegel یکی از مشهورترین روزنامههای آلمانی یک بازی جامع و حضوری ساخته است، با این امید که بازیکنان نحوه عملکرد دولتهای محلی را درک کنند (و احتمالاً علاقه آنها به سهیم شدن در عرصه سیاسی برانگیخته شود).
در ادامه با #شارا همراه باشید:
https://www.shara.ir/view/51028/
در اوایل ماه دسامبر، دادگاه قانون اساسی برلین نتیجه انتخابات ماه سپتامبر سال ۲۰۲۱ را به علت «اشتباهات انتخاباتی» باطل کرد. این اشتباهات شامل صفهای طولانی، اشکالات در حوزههای اخذ رای، کمبود برگههای رای، دریافت برگههای اشتباه از سوی رای دهندگان و مسائل دیگر است. این ایالت باید طی ۹۰ روز آینده انتخابات دیگری برگزار کند.
پس از این انتخاباتِ نسبتاً پر هرج و مرج، ناشر یک روزنامه در برلین همکاری با یک شرکت طراحی بازی و کتابخانههای عمومی را آغاز کرده است تا به ساکنان آنجا یاد بدهد که میتوانند فراتر از رای دهی هم در سیاست دخیل باشند. Der Tagesspiegel یکی از مشهورترین روزنامههای آلمانی یک بازی جامع و حضوری ساخته است، با این امید که بازیکنان نحوه عملکرد دولتهای محلی را درک کنند (و احتمالاً علاقه آنها به سهیم شدن در عرصه سیاسی برانگیخته شود).
در ادامه با #شارا همراه باشید:
https://www.shara.ir/view/51028/
🎯 دومین «جشنواره مردمداری ایران» سوم اسفندماه سال ۱۴۰۱ در تهران برگزار میشود
#دومین_جشنواره_مردمداری_ایران همزمان با برگزاری نوزدهمین کنفرانس بینالمللی روابطعمومی ایران در 11 بخش "مدال ملی روابط عمومی" و 13 بخش "جوایز ویژه روابط عمومی" توسط موسسه کارگزار روابط عمومی برگزار میشود.
در ادامه با #شارا همراه باشید:
https://www.shara.ir/view/50907/
https://kpri.ir/?p=7413
🎯
#دومین_جشنواره_مردمداری_ایران همزمان با برگزاری نوزدهمین کنفرانس بینالمللی روابطعمومی ایران در 11 بخش "مدال ملی روابط عمومی" و 13 بخش "جوایز ویژه روابط عمومی" توسط موسسه کارگزار روابط عمومی برگزار میشود.
در ادامه با #شارا همراه باشید:
https://www.shara.ir/view/50907/
https://kpri.ir/?p=7413
🎯
✨✨✨✨✨
اگر ما بتوانیم بزرگترین خطاهای فکری را بشناسیم و از آنها در زندگی شخصی، شغلی پرهیز کنیم، ممکن است شاهد جهشی در موفقیت خود باشیم.
نیازی به حیلههای جدید، طرحهای نوین، ابزار غیر ضروری و کارهای طاقتفرسا نیست؛ تمام آنچه ما بدان نیاز داریم، پرهیز از بیخردی است.
#هنر_شفاف_اندیشیدن📕
#رولف_دوبلی🖊
❣
اگر ما بتوانیم بزرگترین خطاهای فکری را بشناسیم و از آنها در زندگی شخصی، شغلی پرهیز کنیم، ممکن است شاهد جهشی در موفقیت خود باشیم.
نیازی به حیلههای جدید، طرحهای نوین، ابزار غیر ضروری و کارهای طاقتفرسا نیست؛ تمام آنچه ما بدان نیاز داریم، پرهیز از بیخردی است.
#هنر_شفاف_اندیشیدن📕
#رولف_دوبلی🖊
❣
♨️ حسین انتظامی: بخش اصلی فضای رسانهای کشور در دست نهادهای حکومتی است؛ اینها رقابت را بیمعنا میسازند
♨️ هیچ نهادی بجز وزارت ارشاد در امور رسانهها تصمیمگیری یا دخالت نکند/ بساط توقیف رسانهها جمع شود
♨️سازمان حرفهای روزنامهنگاری تشکیل شود/ این تلقی که «روزنامه نگاران، جاسوساند» از ضمیر کمونیسمزدهی محصول دوران جنگ سرد پاک شود
🔻حسین انتظامی کارشناس فرهنگی و فعال رسانهای در یادداشتی با عنوان «سُرنا نوازی» موضوع مرجعیت رسانه ای و راه حل های آن را مورد بررسی قرار داده است. در این یادداشت آمده است:
🔸هیچ نهادی بجز وزارت ارشاد در امور رسانهها تصمیمگیری یا دخالت نکند. هر حرف و نکتهای دارند به وزارت ارشاد بگویند. آن وزارت هم عمدتا سمت تولیدگران فرهنگ و هنر و رسانه را بگیرد و مدافع آزادی مشروع آنها باشد.
🔸تجربه نشان داده مشاغل تعریف شده در حوزه وزارت ارشاد، با این وزارت تعامل بهتر و حتی حرفشنوی دارند. در حوزههای نرم، این آموزه مکتب امنیتی کپنهاک را آویزه گوشمان قرار دهیم که: امنیتی کردن هر چیز، از قضا اقدامی ضد امنیتی است.
🔸بساط توقیف رسانهها جمع شود. پیش نویس لایحه قانون مطبوعات که در سال ١٣٩۵ از سوی وزارت ارشاد به دولت داده شد، این پدیده را منتفی ساخته بود و به جای آن حسب مورد، مجازاتهایی برای صاحب رسانه، مدیر مسئول و نویسنده منظور کرده بود. دلیلی ندارد با وقوع هر تخلف و حتی جرم، همه کارکنان یک رسانه و مخاطبان آن را مجازات کنیم و بی جهت، تصویر ضد حقوق بشری از نظام هم در دنیا بسازیم.
🔸رسانه، میزان الحرارهی جامعه است؛ جامعه تبدار را نشان میدهد. یادمان باشد تب نشانه بیماری است، نه خود بیماری. هیچ پزشکی، طبابت خود را به تببُر بسنده نمیکند بلکه به دنبال درمان علت است. اگر فقط به کنترل نشانهها و برونریزها اکتفا کنیم، بیماری، مزمن میشود. ایجاد محدودیتهای رسانهای و فهرست بلند بالای ممنوعات، حکایت همان تببُر را دارد. از آن بدتر، واهمه سازی در رسانههاست تا خود، سر عقل بیایند و پیشگیری کنند! حال آن که خودسانسوری بدتر ازسانسور است. ظاهرش «همه چی آرومه» اما باطنا خشم فروخورده، تولید میکند.
🔸سازمان حرفهای روزنامهنگاری تشکیل شود. پیشنویس این لایحه هم در سال ١٣٩۵ از سوی وزارت ارشاد به دولت داده شد. مطابق آن، تمامی روزنامهنگاران اعم از مکتوب، وب و رادیو تلویزیونی به عضویت آن در میآیند و به تخلفات حرفهای و نقض نظامنامه اخلاق حرفهای، با سنجه درست رسیدگی میکند؛ درست مثل نظام پزشکی و نظام مهندسی. پای دولت و دستگاه قضا هم باز نمیشود تا بخواهد همه چیز به نام نظام تمام شود. هر کسی که هم در پوشش روزنامهنگاری به دنبال کاری دیگر است از سوی همان سازمان، طرد میشود، منتها با متر و معیاری که خود صنف اجماع دارد.
👈 این تلقی که «روزنامه نگاران، جاسوساند» از ضمیر کمونیسمزدهی محصول دوران جنگ سرد پاک شود. بله، این درست که یکی از روشهای مرسوم سرویسهای اطلاعاتی، به کارگیری روزنامهنگاران است اما جاسوسی در هزاره سوم با جاسوسی در فیلمهای کلاسیکی که دیدهایم، تفاوت ماهوی یافته است.
👈امروز به مدد فناوری (از جمله فضایی و اطلاعات) یعنی به کمک ماهوارههای جاسوسی و هک و ابزار مدرن شنود، بخش عمدهی اطلاعات سنتی در حال کسب است که آن هم به کمک فناوری، با سرعت و دقت بالا پردازش میشود و دیگر نیازی به بایگانیهای مخوف و کارمندان پرشمار نیست.
👈 امروزه جاسوسان بیشتر برای نفود، شبکهسازی و تشویق اشتباهات به کار میآیند! این که هر خبرنگاری، دورهای را گذراند بلافاصله آن را به جرج سوروس و انقلاب مخملی ربط بدهیم ناشی از نگاه تک بعدی و لااقل غیر روزآمد است. خب شما دوره جدید رایگان بگذارید. طیکردن آن دورهها را هم به کمک ضوابط «سازمان نظام رسانهای» اولا در ارتقای آنان و ثانیا در دستمزد روزنامهنگاران، دخیل بفرمایید./ شفقنا
❣
♨️ هیچ نهادی بجز وزارت ارشاد در امور رسانهها تصمیمگیری یا دخالت نکند/ بساط توقیف رسانهها جمع شود
♨️سازمان حرفهای روزنامهنگاری تشکیل شود/ این تلقی که «روزنامه نگاران، جاسوساند» از ضمیر کمونیسمزدهی محصول دوران جنگ سرد پاک شود
🔻حسین انتظامی کارشناس فرهنگی و فعال رسانهای در یادداشتی با عنوان «سُرنا نوازی» موضوع مرجعیت رسانه ای و راه حل های آن را مورد بررسی قرار داده است. در این یادداشت آمده است:
🔸هیچ نهادی بجز وزارت ارشاد در امور رسانهها تصمیمگیری یا دخالت نکند. هر حرف و نکتهای دارند به وزارت ارشاد بگویند. آن وزارت هم عمدتا سمت تولیدگران فرهنگ و هنر و رسانه را بگیرد و مدافع آزادی مشروع آنها باشد.
🔸تجربه نشان داده مشاغل تعریف شده در حوزه وزارت ارشاد، با این وزارت تعامل بهتر و حتی حرفشنوی دارند. در حوزههای نرم، این آموزه مکتب امنیتی کپنهاک را آویزه گوشمان قرار دهیم که: امنیتی کردن هر چیز، از قضا اقدامی ضد امنیتی است.
🔸بساط توقیف رسانهها جمع شود. پیش نویس لایحه قانون مطبوعات که در سال ١٣٩۵ از سوی وزارت ارشاد به دولت داده شد، این پدیده را منتفی ساخته بود و به جای آن حسب مورد، مجازاتهایی برای صاحب رسانه، مدیر مسئول و نویسنده منظور کرده بود. دلیلی ندارد با وقوع هر تخلف و حتی جرم، همه کارکنان یک رسانه و مخاطبان آن را مجازات کنیم و بی جهت، تصویر ضد حقوق بشری از نظام هم در دنیا بسازیم.
🔸رسانه، میزان الحرارهی جامعه است؛ جامعه تبدار را نشان میدهد. یادمان باشد تب نشانه بیماری است، نه خود بیماری. هیچ پزشکی، طبابت خود را به تببُر بسنده نمیکند بلکه به دنبال درمان علت است. اگر فقط به کنترل نشانهها و برونریزها اکتفا کنیم، بیماری، مزمن میشود. ایجاد محدودیتهای رسانهای و فهرست بلند بالای ممنوعات، حکایت همان تببُر را دارد. از آن بدتر، واهمه سازی در رسانههاست تا خود، سر عقل بیایند و پیشگیری کنند! حال آن که خودسانسوری بدتر ازسانسور است. ظاهرش «همه چی آرومه» اما باطنا خشم فروخورده، تولید میکند.
🔸سازمان حرفهای روزنامهنگاری تشکیل شود. پیشنویس این لایحه هم در سال ١٣٩۵ از سوی وزارت ارشاد به دولت داده شد. مطابق آن، تمامی روزنامهنگاران اعم از مکتوب، وب و رادیو تلویزیونی به عضویت آن در میآیند و به تخلفات حرفهای و نقض نظامنامه اخلاق حرفهای، با سنجه درست رسیدگی میکند؛ درست مثل نظام پزشکی و نظام مهندسی. پای دولت و دستگاه قضا هم باز نمیشود تا بخواهد همه چیز به نام نظام تمام شود. هر کسی که هم در پوشش روزنامهنگاری به دنبال کاری دیگر است از سوی همان سازمان، طرد میشود، منتها با متر و معیاری که خود صنف اجماع دارد.
👈 این تلقی که «روزنامه نگاران، جاسوساند» از ضمیر کمونیسمزدهی محصول دوران جنگ سرد پاک شود. بله، این درست که یکی از روشهای مرسوم سرویسهای اطلاعاتی، به کارگیری روزنامهنگاران است اما جاسوسی در هزاره سوم با جاسوسی در فیلمهای کلاسیکی که دیدهایم، تفاوت ماهوی یافته است.
👈امروز به مدد فناوری (از جمله فضایی و اطلاعات) یعنی به کمک ماهوارههای جاسوسی و هک و ابزار مدرن شنود، بخش عمدهی اطلاعات سنتی در حال کسب است که آن هم به کمک فناوری، با سرعت و دقت بالا پردازش میشود و دیگر نیازی به بایگانیهای مخوف و کارمندان پرشمار نیست.
👈 امروزه جاسوسان بیشتر برای نفود، شبکهسازی و تشویق اشتباهات به کار میآیند! این که هر خبرنگاری، دورهای را گذراند بلافاصله آن را به جرج سوروس و انقلاب مخملی ربط بدهیم ناشی از نگاه تک بعدی و لااقل غیر روزآمد است. خب شما دوره جدید رایگان بگذارید. طیکردن آن دورهها را هم به کمک ضوابط «سازمان نظام رسانهای» اولا در ارتقای آنان و ثانیا در دستمزد روزنامهنگاران، دخیل بفرمایید./ شفقنا
❣
وقتی انسان آموخت که چگونه با رنجهایش تنها باشد،
دیگر چیز زیادی نمانده که یاد نگرفته باشد...
#آلبر_کامو
❣
دیگر چیز زیادی نمانده که یاد نگرفته باشد...
#آلبر_کامو
❣
Forwarded from پایگاه خبری جهان صنعت نيوز
📍تکذیب نقل قول منتسب به وزیر کشور درباره فیلترینگ فضای مجازی
🔹در پی انتشار نقل قولی از احمد وحیدی وزیر کشور مبنی بر فیلتر شدن فضای مجازی مرکز اطلاع رسانی وزارت کشور در اطلاعیهای که در اختیار خبرگزاری برنا قرار داد، این نقل قول رسانهای را تکذیب کرد.
🔹 بر اساس این اطلاعیه، وزیر کشور در هیچکدام از صحبتهای خود بحثی درباره فیلترینگ فضای مجازی مطرح نکرده و این نوع اظهارنظرها در راستای خبرسازیها و نقل قولسازیهایی است که در جنگ رسانهای هفتههای اخیر به طور مستمر شاهد آن هستیم./برنا
@jsnewsir
🔹در پی انتشار نقل قولی از احمد وحیدی وزیر کشور مبنی بر فیلتر شدن فضای مجازی مرکز اطلاع رسانی وزارت کشور در اطلاعیهای که در اختیار خبرگزاری برنا قرار داد، این نقل قول رسانهای را تکذیب کرد.
🔹 بر اساس این اطلاعیه، وزیر کشور در هیچکدام از صحبتهای خود بحثی درباره فیلترینگ فضای مجازی مطرح نکرده و این نوع اظهارنظرها در راستای خبرسازیها و نقل قولسازیهایی است که در جنگ رسانهای هفتههای اخیر به طور مستمر شاهد آن هستیم./برنا
@jsnewsir
کیهان: بعداز محاکمه قمه کش ها باید سراغ مراکز تولید دروغ در رسانه ها رفت
روزنامه کیهان نوشت:
🔹محاکمه قمهکشها و جنایتکاران را باید با قدرت ادامه داد. پس از آن باید رفت سراغ مراکز تولید دروغ و نفرت که به اسم «رسانه» آتش این فتنه را روشن کردند و حالا به اسم «کارشناس» در حال تبرئه قاتلان و ارائه راهحل هستند.
🔹 شانزده ماه پیش و در همان روزهای نخستی که دولت آقای رئیسی روی کار آمد در همین ستون هشدار داده بودیم که بزرگترین چالش این دولت نه «وضع موجود» که «عاملان وضع موجود» خواهند بود.
منبع: رسانه پویا
❣
روزنامه کیهان نوشت:
🔹محاکمه قمهکشها و جنایتکاران را باید با قدرت ادامه داد. پس از آن باید رفت سراغ مراکز تولید دروغ و نفرت که به اسم «رسانه» آتش این فتنه را روشن کردند و حالا به اسم «کارشناس» در حال تبرئه قاتلان و ارائه راهحل هستند.
🔹 شانزده ماه پیش و در همان روزهای نخستی که دولت آقای رئیسی روی کار آمد در همین ستون هشدار داده بودیم که بزرگترین چالش این دولت نه «وضع موجود» که «عاملان وضع موجود» خواهند بود.
منبع: رسانه پویا
❣
❣
در کنار آنهایی باش که نور می آورند
و جادو می کنند...
آنها که با چوب جادویی کلام
گفتار، نگاه، رفتار و منشِ ویژه خودشان تو و جهان را متحول می کنند و
همه بازی ها را به هم می زنند.
کسانی که قصه های زیبا می گویند
و تو را به چالش می کشند
و تغییرت می دهند...
کسانی که به تو اجازه نمی دهند
که خودت را دست کم بگیری
و افق زندگی ات را کوچک بپنداری.
این جادوگران با قلبهای
تپنده و پر شور...
قبیله اصلی تو هستند و
باید کنارشان بمانی...!!
👤 ويلفرد پترسون
❣
در کنار آنهایی باش که نور می آورند
و جادو می کنند...
آنها که با چوب جادویی کلام
گفتار، نگاه، رفتار و منشِ ویژه خودشان تو و جهان را متحول می کنند و
همه بازی ها را به هم می زنند.
کسانی که قصه های زیبا می گویند
و تو را به چالش می کشند
و تغییرت می دهند...
کسانی که به تو اجازه نمی دهند
که خودت را دست کم بگیری
و افق زندگی ات را کوچک بپنداری.
این جادوگران با قلبهای
تپنده و پر شور...
قبیله اصلی تو هستند و
باید کنارشان بمانی...!!
👤 ويلفرد پترسون
❣
Forwarded from ༺✽Ꮇ✽༻
❇️چطور در شبکههای اجتماعی بهتر گفتوگو کنیم؟
◾️بخش اول
در دنیای حیوانات، وقتی تعارض منافعی پیش میآید یا میجنگند یا میگریزند. انسانها نیز همینگونه پاسخ میدهند. مخالفت یا وسوسهمان میکند پرخاشگر شویم و فرد مقابل را با تمام قوا و با خشونت به باد انتقاد بگیریم یا وادارمان میکند عقبنشینی کنیم و برای آنکه از تعارض پیشگیری کنیم، نظرمان را بیان نکنیم. اما محققانی که مدتها درباره جدلهای انسانی مطالعه کردهاند، معتقدند راههای دیگری هم وجود دارد.
اینترنت انسانها را به یکدیگر متصل میکند، اما لزوماً همدلی بهوجود نمیآورد. فناوری حداقل تا اندازهای مسئول دنیایی است که در آن مخالفتهای مسمومکننده همهجا به چشم میخورد؛ دنیایی که مدام به دیگران توهین میکنیم و از آنها توهین میشنویم، بیش از همیشه حرف میزنیم و کمتر از همیشه گوش میدهیم.
از منظر اجتماعی و نیز الکترونیکی، کانالهای یکسویه کمتر از گذشته وجود دارند. ما روبهروی یکدیگر میایستیم و کلامی را بیپاسخ نمیگذاریم. اگر بیشازپیش مخالفت میکنیم، علت آن است که دنیای مدرن از ما میخواهد نظرمان را با صدای بلند اعلام کنیم.
گفتوگوها اغلب بدین دلیل ناکارآمد شده و از موضوع اصلی منحرف میشوند که یکی از طرفین احساس میکند اعتباری را که شایستۀ آن است دریافت نمیکند. این امر بهخوبی توضیح میدهد چرا در شبکههای اجتماعی بدخلقی به پدیدهای فراگیر تبدیل شده است؛ پدیدهای که گاه به رقابت برای بهدستآوردن جایگاه شبیه میشود. آنچه در این رقابت رد و بدل میشود، توجه است. در مقام نظر، همه میتوانند در فضای اینترنت فالوئرهای جدید داشته باشند و دیگران لایکشان کنند. اما به جز سلبریتیها افراد دیگر بهندرت میتوانند بهراحتی فالوئر جمع کنند. البته موارد استثنا نیز وجود دارد. کاربرانی که فریبِ بهدستآوردن جایگاهی درخور توجه را خوردهاند، از اینکه نمیتوانند چنین جایگاهی را بهدست آورند، خشمگین میشوند. ظاهر امر آن است که شبکههای اجتماعی به همه فرصت برابر میدهد تا شنیده شوند، ولی حقیقت آن است که این شبکهها بهگونهای طراحی شدهاند که حجم عظیمی از توجهات را نصیب اقلیتی محدود میکنند و اکثریت افراد سهم اندکی از این توجهات دارند. این شبکهها فریبکارانه رفتار میکنند.
گفتوگوهای آنلاین معمولا پرخشونتاند. شاید آنها اساساً به همین منظور طراحی شدهاند. پژوهشها نشان میدهند محتوایی که خواننده را به خشم میآورد بیشتر احتمال اشتراکگذاری دارد. کاربرانی که پیامهای خشونتآمیز پست میکنند، لایک و ریتوییت بیشتری دریافت میکنند و پلتفرمهایی که این پیامها در آنها پست میشود توجهی را دریافت میکنند که کاربران به تبلیغکنندهها میفروشند. بنابراین، پلتفرمهای آنلاین به شما انگیزه میدهند تا در هر بحثی افراطیترین پاسخهایتان را ارسال کنید. برآشفتگیهای توخالی که در شبکههای اجتماعی میبینیم در واقع نشان میدهد نمیدانیم چگونه درست و همراه با تأمل مخالفت کنیم: جنگیدن پوششی است برای فرارکردن.
اگر ما انسانها موجوداتی صرفاً عقلانی بودیم، پیش از آنکه پاسخهای از پیش آمادهمان را شلیک کنیم، مؤدبانه به نظر مخالف گوش میدادیم. در دنیای واقعی، مخالفتْ، سیلابی از سیگنالهای شیمیایی را به مغزمان روانه میکند و تمرکز بر موضوع بحث را دشوار میسازد. سیگنالها به ما میگویند این حمله به من است. جملهی "با تو مخالفم" به عبارت "از تو خوشم نمیآید" تبدیل میشود. بهجای آنکه ذهنمان را برای فهم دیدگاه دیگران آماده کنیم، بر روی دفاع از خودمان تمرکز میکنیم.
وقتی همه با یکدیگر موافقیم، یا تظاهر میکنیم که موافقیم، پیشرفتکردن دشوارتر میشود. مخالفت نوعی تفکر است، شاید بهترین شیوهای است که در اختیار ماست و برای حفظ سلامتِ سرمایهگذاریهای مشترک، از ازدواج گرفته تا تجارت و دموکراسی، حیاتی است. میتوانیم از مخالفتکردن استفاده کنیم تا افکار مبهم را به اندیشههای عملیاتی، نقاط ضعف را به درونبینی و بیاعتمادی را به همدلی تبدیل کنیم. بهجای آنکه بر تفاوتهایمان چشم بببندیم، باید آنها را در کار دخیل کنیم.
برای انجام این کار باید بر احساس همهگیر شرم از مخالفت غلبه کنیم. درست مخالفتکردن دشوار است و برای بسیاری از ما اضطرابآور؛ اما اگر یاد بگیریم درست مخالفتکردن یک مهارت است و نه امری که بهصورت طبیعی اتفاق میافتد، رفتهرفته راحتتر مخالفت میکنیم. باور دارم باید از افرادی که برای امرار معاش موقعیتهای اختلافبرانگیز و پرتعارض را مدیریت میکنند، چیزهای زیادی بیاموزیم؛ افرادی که شغلشان اقتضا میکند اطلاعات، بینش و ارتباطات انسانی را حتی از دل خصمانهترین مواجههها بیرون بکشند.
◾️بخش اول
در دنیای حیوانات، وقتی تعارض منافعی پیش میآید یا میجنگند یا میگریزند. انسانها نیز همینگونه پاسخ میدهند. مخالفت یا وسوسهمان میکند پرخاشگر شویم و فرد مقابل را با تمام قوا و با خشونت به باد انتقاد بگیریم یا وادارمان میکند عقبنشینی کنیم و برای آنکه از تعارض پیشگیری کنیم، نظرمان را بیان نکنیم. اما محققانی که مدتها درباره جدلهای انسانی مطالعه کردهاند، معتقدند راههای دیگری هم وجود دارد.
اینترنت انسانها را به یکدیگر متصل میکند، اما لزوماً همدلی بهوجود نمیآورد. فناوری حداقل تا اندازهای مسئول دنیایی است که در آن مخالفتهای مسمومکننده همهجا به چشم میخورد؛ دنیایی که مدام به دیگران توهین میکنیم و از آنها توهین میشنویم، بیش از همیشه حرف میزنیم و کمتر از همیشه گوش میدهیم.
از منظر اجتماعی و نیز الکترونیکی، کانالهای یکسویه کمتر از گذشته وجود دارند. ما روبهروی یکدیگر میایستیم و کلامی را بیپاسخ نمیگذاریم. اگر بیشازپیش مخالفت میکنیم، علت آن است که دنیای مدرن از ما میخواهد نظرمان را با صدای بلند اعلام کنیم.
گفتوگوها اغلب بدین دلیل ناکارآمد شده و از موضوع اصلی منحرف میشوند که یکی از طرفین احساس میکند اعتباری را که شایستۀ آن است دریافت نمیکند. این امر بهخوبی توضیح میدهد چرا در شبکههای اجتماعی بدخلقی به پدیدهای فراگیر تبدیل شده است؛ پدیدهای که گاه به رقابت برای بهدستآوردن جایگاه شبیه میشود. آنچه در این رقابت رد و بدل میشود، توجه است. در مقام نظر، همه میتوانند در فضای اینترنت فالوئرهای جدید داشته باشند و دیگران لایکشان کنند. اما به جز سلبریتیها افراد دیگر بهندرت میتوانند بهراحتی فالوئر جمع کنند. البته موارد استثنا نیز وجود دارد. کاربرانی که فریبِ بهدستآوردن جایگاهی درخور توجه را خوردهاند، از اینکه نمیتوانند چنین جایگاهی را بهدست آورند، خشمگین میشوند. ظاهر امر آن است که شبکههای اجتماعی به همه فرصت برابر میدهد تا شنیده شوند، ولی حقیقت آن است که این شبکهها بهگونهای طراحی شدهاند که حجم عظیمی از توجهات را نصیب اقلیتی محدود میکنند و اکثریت افراد سهم اندکی از این توجهات دارند. این شبکهها فریبکارانه رفتار میکنند.
گفتوگوهای آنلاین معمولا پرخشونتاند. شاید آنها اساساً به همین منظور طراحی شدهاند. پژوهشها نشان میدهند محتوایی که خواننده را به خشم میآورد بیشتر احتمال اشتراکگذاری دارد. کاربرانی که پیامهای خشونتآمیز پست میکنند، لایک و ریتوییت بیشتری دریافت میکنند و پلتفرمهایی که این پیامها در آنها پست میشود توجهی را دریافت میکنند که کاربران به تبلیغکنندهها میفروشند. بنابراین، پلتفرمهای آنلاین به شما انگیزه میدهند تا در هر بحثی افراطیترین پاسخهایتان را ارسال کنید. برآشفتگیهای توخالی که در شبکههای اجتماعی میبینیم در واقع نشان میدهد نمیدانیم چگونه درست و همراه با تأمل مخالفت کنیم: جنگیدن پوششی است برای فرارکردن.
اگر ما انسانها موجوداتی صرفاً عقلانی بودیم، پیش از آنکه پاسخهای از پیش آمادهمان را شلیک کنیم، مؤدبانه به نظر مخالف گوش میدادیم. در دنیای واقعی، مخالفتْ، سیلابی از سیگنالهای شیمیایی را به مغزمان روانه میکند و تمرکز بر موضوع بحث را دشوار میسازد. سیگنالها به ما میگویند این حمله به من است. جملهی "با تو مخالفم" به عبارت "از تو خوشم نمیآید" تبدیل میشود. بهجای آنکه ذهنمان را برای فهم دیدگاه دیگران آماده کنیم، بر روی دفاع از خودمان تمرکز میکنیم.
وقتی همه با یکدیگر موافقیم، یا تظاهر میکنیم که موافقیم، پیشرفتکردن دشوارتر میشود. مخالفت نوعی تفکر است، شاید بهترین شیوهای است که در اختیار ماست و برای حفظ سلامتِ سرمایهگذاریهای مشترک، از ازدواج گرفته تا تجارت و دموکراسی، حیاتی است. میتوانیم از مخالفتکردن استفاده کنیم تا افکار مبهم را به اندیشههای عملیاتی، نقاط ضعف را به درونبینی و بیاعتمادی را به همدلی تبدیل کنیم. بهجای آنکه بر تفاوتهایمان چشم بببندیم، باید آنها را در کار دخیل کنیم.
برای انجام این کار باید بر احساس همهگیر شرم از مخالفت غلبه کنیم. درست مخالفتکردن دشوار است و برای بسیاری از ما اضطرابآور؛ اما اگر یاد بگیریم درست مخالفتکردن یک مهارت است و نه امری که بهصورت طبیعی اتفاق میافتد، رفتهرفته راحتتر مخالفت میکنیم. باور دارم باید از افرادی که برای امرار معاش موقعیتهای اختلافبرانگیز و پرتعارض را مدیریت میکنند، چیزهای زیادی بیاموزیم؛ افرادی که شغلشان اقتضا میکند اطلاعات، بینش و ارتباطات انسانی را حتی از دل خصمانهترین مواجههها بیرون بکشند.
Forwarded from ༺✽Ꮇ✽༻
❇️چطور در شبکههای اجتماعی بهتر گفتوگو کنیم؟
◾️بخش دوم
در برخورد با افرادی که بهخوبی میشناسیم و به آنها اعتماد داریم، چندان نگران تصویرمان نیستیم. اما در برخورد با آنها که نمیشناسیم، همه تلاشمان را میکنیم تا تصویر اجتماعیمان را حفظ کنیم. وقتی کسی تلاش میکند تصویر دلخواه خود را به نمایش بگذارد، اما تأثیر مورد نظر را بهدست نمیآورد، احساس بدی خواهد داشت. اگر تلاش کنید مقتدر به نظر برسید و کسی احترام چندانی برایتان قائل نشود، شرمسار و خجالتزده میشوید و حتی احساس میکنید تحقیر شدهاید. ممکن است در برخی موارد دست به خشونت بزنید تا حالتان خوش شود.
آنها که در هنر مخالفتکردن تبحر دارند، فقط به تصویری که از خود به نمایش میگذارند، فکر نمیکنند. آنها بهراحتی تصویری را تشخیص میدهند که فرد مقابل هم میخواهد از خود به نمایش بگذارد. یکی از قدرتمندترین مهارتهای اجتماعی اعتباردادن به دیگران است. یعنی بتوانیم تصویری را تأیید کنیم که فرد دوست دارد در میان مردم از خود به نمایش بگذارد. در هر گفتوگویی، وقتی فرد مقابل احساس میکند تصویر اجتماعی مدنظرش را پذیرفتهاید و تأیید کردهاید، بسیار راحتتر با شما ارتباط برقرار میکند و احتمالاً به آنچه باید بگویید بیشتر گوش میدهد.
برخی با این ذهنیت وارد مذاکره میشوند که پیروزی از آنِ آنهاست، چون در موقعیت بالاتری قرار دارند یا خود را در چنین موقعیتی تصور میکنند. همین است که احتمالاً در مذاکره راحتترند و به گزینههای بیشتری فکر میکنند، به محتوای مذاکره توجه دارند و به دنبال راهحل برد-برد هستند. این افراد بیشتر وجههی خود را به خطر میاندازند و دست به کارهایی میزنند که ممکن است در موقعیتهای دیگر بزدلانه به نظر برسد. آنها گفتگو را دوستانه و مسالمتآمیز پیش میبرند و از آنجا که از مخدوششدن تصویر اجتماعیشان نمیترسند، میتوانند به طرف مقابل کمک کنند.
تأیید و بهرسمیتشناختن وجهه و اعتبار فرد مقابل بسیار مهم است. به نفع مذاکرهکننده است که فرد مقابل تا حد امکان، احساس امنیت کند. مذاکرهکنندگان متبحر همواره تلاش میکنند فرد مقابل را در وضعیتی قرار دهند که خود میخواهند. آنها میدانند وقتی خود در موضع قدرت قرار دارند، هوشمندانه آن است که شکاف بین طرفین را کم کنند. هرگاه در گفتوگویی تعادل قدرت برقرار نباشد، آنکه قدرتمندتر است به امور مهمتر -به محتوای گفتوگو و موضوع بحث- توجه دارد؛ در مقابل، فردی که در موضع ضعف قرار دارد، بیشتر به روابط توجه میکند. به این مثال توجه کنید:
پدر میگوید: "چرا اینقدر دیر برگشتی؟" دختر نوجوان با خود فکر میکند "داری مثل یک بچه با من رفتار میکنی."
اغلب اوقات هویت و کیستیمان با نظرمان گره میخورد که ضرورتاً امر ناپسندی نیست. اما وقتی تلاش میکنیم دیگران را به انجام کاری مجبور کنیم که نمیخواهند انجام دهند، باید از این موضوع آگاه باشیم. باید بین هویت فرد و نظر یا عملش تفکیک قائل شویم، یعنی فشار اهرم هویت را کمتر کنیم. آنها که در مخالفتکردن با دیگران مهارت دارند، راهی مییابند تا فرد مقابل درک کند میتواند خودش باشد اما نظر یا عملش متفاوت از ما باشد.
همواره به افراد فرصت طلایی عقبنشینی بدهید. یعنی در گفتوگو با آدمها به اندازهی کافی شفقت به خرج دهید. به آنها فرصت کافی بدهید که فکرشان را تغییر دهند تا بتوانند وجههی خود را حفظ کنند. وقتی با کسی بحث میکنیم، باید به این فکر کنیم او چگونه میتواند همزمان هم ذهنش را تغییر دهد و هم تصویر اجتماعی خود را حفظ کند یا حتی ارتقا ببخشد. در لحظهی منازعه نظر فرد بیش از قبل و بعد منازعه با هویتش گره میخورد. بااینحال، اگر به طرف مقابل نشان دهیم به او گوش میدهیم و به دیدگاهش احترام میگذاریم، احتمال این که فرد بعداً تغییر موضع دهد، افزایش مییابد. اگر و هر زمان که فرد مقابل تغییر موضع داد، نباید سرزنشش کنیم که چرا از ابتدا با ما موافق نبوده است.
جالب است بدانیم در بحثهایی که دو سر بحث کاملاً با یکدیگر مخالفند، سرزنشکردن طرف مقابل به کرات اتفاق میافتد. سرزنشکردن سبب میشود فرد مقابل بهسختی نظرش را تغییر دهد. به خاطر داشته باشیم، آنها که نظرشان را تغییر میدهند به چیزی دست مییابند که ما به آن دست نمییابیم؛ تغییر ذهن.
زخمخوردهها خطرناکند. تحقیرکردن افرادی که زخمخوردهاند دامان تحقیرکننده و افرادی را که با او در ارتباطند، میگیرد. با تأیید کرامتِ زخمخوردهها بهویژه در جمع، از وقوع زدوخورد احتمالی جلوگیری کنید. کاری کنید که آن فرد، حس خوبی داشته باشد، یا حداقل احساساتِ ناخوشایند کمتری تجربه کند.
◾️بخش دوم
در برخورد با افرادی که بهخوبی میشناسیم و به آنها اعتماد داریم، چندان نگران تصویرمان نیستیم. اما در برخورد با آنها که نمیشناسیم، همه تلاشمان را میکنیم تا تصویر اجتماعیمان را حفظ کنیم. وقتی کسی تلاش میکند تصویر دلخواه خود را به نمایش بگذارد، اما تأثیر مورد نظر را بهدست نمیآورد، احساس بدی خواهد داشت. اگر تلاش کنید مقتدر به نظر برسید و کسی احترام چندانی برایتان قائل نشود، شرمسار و خجالتزده میشوید و حتی احساس میکنید تحقیر شدهاید. ممکن است در برخی موارد دست به خشونت بزنید تا حالتان خوش شود.
آنها که در هنر مخالفتکردن تبحر دارند، فقط به تصویری که از خود به نمایش میگذارند، فکر نمیکنند. آنها بهراحتی تصویری را تشخیص میدهند که فرد مقابل هم میخواهد از خود به نمایش بگذارد. یکی از قدرتمندترین مهارتهای اجتماعی اعتباردادن به دیگران است. یعنی بتوانیم تصویری را تأیید کنیم که فرد دوست دارد در میان مردم از خود به نمایش بگذارد. در هر گفتوگویی، وقتی فرد مقابل احساس میکند تصویر اجتماعی مدنظرش را پذیرفتهاید و تأیید کردهاید، بسیار راحتتر با شما ارتباط برقرار میکند و احتمالاً به آنچه باید بگویید بیشتر گوش میدهد.
برخی با این ذهنیت وارد مذاکره میشوند که پیروزی از آنِ آنهاست، چون در موقعیت بالاتری قرار دارند یا خود را در چنین موقعیتی تصور میکنند. همین است که احتمالاً در مذاکره راحتترند و به گزینههای بیشتری فکر میکنند، به محتوای مذاکره توجه دارند و به دنبال راهحل برد-برد هستند. این افراد بیشتر وجههی خود را به خطر میاندازند و دست به کارهایی میزنند که ممکن است در موقعیتهای دیگر بزدلانه به نظر برسد. آنها گفتگو را دوستانه و مسالمتآمیز پیش میبرند و از آنجا که از مخدوششدن تصویر اجتماعیشان نمیترسند، میتوانند به طرف مقابل کمک کنند.
تأیید و بهرسمیتشناختن وجهه و اعتبار فرد مقابل بسیار مهم است. به نفع مذاکرهکننده است که فرد مقابل تا حد امکان، احساس امنیت کند. مذاکرهکنندگان متبحر همواره تلاش میکنند فرد مقابل را در وضعیتی قرار دهند که خود میخواهند. آنها میدانند وقتی خود در موضع قدرت قرار دارند، هوشمندانه آن است که شکاف بین طرفین را کم کنند. هرگاه در گفتوگویی تعادل قدرت برقرار نباشد، آنکه قدرتمندتر است به امور مهمتر -به محتوای گفتوگو و موضوع بحث- توجه دارد؛ در مقابل، فردی که در موضع ضعف قرار دارد، بیشتر به روابط توجه میکند. به این مثال توجه کنید:
پدر میگوید: "چرا اینقدر دیر برگشتی؟" دختر نوجوان با خود فکر میکند "داری مثل یک بچه با من رفتار میکنی."
اغلب اوقات هویت و کیستیمان با نظرمان گره میخورد که ضرورتاً امر ناپسندی نیست. اما وقتی تلاش میکنیم دیگران را به انجام کاری مجبور کنیم که نمیخواهند انجام دهند، باید از این موضوع آگاه باشیم. باید بین هویت فرد و نظر یا عملش تفکیک قائل شویم، یعنی فشار اهرم هویت را کمتر کنیم. آنها که در مخالفتکردن با دیگران مهارت دارند، راهی مییابند تا فرد مقابل درک کند میتواند خودش باشد اما نظر یا عملش متفاوت از ما باشد.
همواره به افراد فرصت طلایی عقبنشینی بدهید. یعنی در گفتوگو با آدمها به اندازهی کافی شفقت به خرج دهید. به آنها فرصت کافی بدهید که فکرشان را تغییر دهند تا بتوانند وجههی خود را حفظ کنند. وقتی با کسی بحث میکنیم، باید به این فکر کنیم او چگونه میتواند همزمان هم ذهنش را تغییر دهد و هم تصویر اجتماعی خود را حفظ کند یا حتی ارتقا ببخشد. در لحظهی منازعه نظر فرد بیش از قبل و بعد منازعه با هویتش گره میخورد. بااینحال، اگر به طرف مقابل نشان دهیم به او گوش میدهیم و به دیدگاهش احترام میگذاریم، احتمال این که فرد بعداً تغییر موضع دهد، افزایش مییابد. اگر و هر زمان که فرد مقابل تغییر موضع داد، نباید سرزنشش کنیم که چرا از ابتدا با ما موافق نبوده است.
جالب است بدانیم در بحثهایی که دو سر بحث کاملاً با یکدیگر مخالفند، سرزنشکردن طرف مقابل به کرات اتفاق میافتد. سرزنشکردن سبب میشود فرد مقابل بهسختی نظرش را تغییر دهد. به خاطر داشته باشیم، آنها که نظرشان را تغییر میدهند به چیزی دست مییابند که ما به آن دست نمییابیم؛ تغییر ذهن.
زخمخوردهها خطرناکند. تحقیرکردن افرادی که زخمخوردهاند دامان تحقیرکننده و افرادی را که با او در ارتباطند، میگیرد. با تأیید کرامتِ زخمخوردهها بهویژه در جمع، از وقوع زدوخورد احتمالی جلوگیری کنید. کاری کنید که آن فرد، حس خوبی داشته باشد، یا حداقل احساساتِ ناخوشایند کمتری تجربه کند.
❣️❣️در قلمرو انديشه
فرضيه انتخاب منطقي نماينده و مدير (Rational Choice Theory)
فرضيه انتخاب منطقي مقام انتخابی از نماينده شورا و ... تا مدير جامعه = رئیس دولت (Rational Choice Theory) به صورتي كه در دائرةالمعارف هاي دمكراسي منعكس است و در مدارس علوم سياسي تدريس مي شود 15 دسامبرسال 1932 در يك نشست مشترك گروهي از جامعه شناسان ارشد، استادان فلسفه و علوم سياسي پذيرفته شده است.
طبق اين فرضيه؛ انتخاب نماينده، وكيل و ... تا رئیس دولت بايد با توجه به هدف و رسالت باشد (آبجكتيو) كه در هر وضعيت جامعه روشن و معين (بديهي) است. به عبارت ديگر؛ وضعيت روز و دشواري هاي جامعه، رسالت و هدف را روشن مي سازد و رسالت ها برنامه كار را به دست مي دهد كه خصوصيات و پيش شرطهاي نامزد نمايندگي و یا مدیرّیت (در آن برهه خاص) بايد با آن مطابقت داشته باشد تا انتخاب منطقي صورت گيرد و مسائل روز (جاري) آن جامعه حل شود. به علاوه، وسائل اطمينان بخشي (از جمله رسانه هاي حرفه اي، مستقل و بي طرف) بايد در دسترس باشند تا انتخاب كنندگان از طريق آنها با خصوصيات واقعي نامزدها (ضعف ها و قوت هاي آنان) آشنا شوند و با چشم باز و بررسي كامل، فرد و افراد را كه براي انجام رسالت (در آن برهه) بهتر تشخيص دهند در نظر بگيرند و برگزينند.
پيش شرطها و خصوصيات نمايندگي پارلمان، شوراهاي شهر و بالاتر از همه رياست قوه مجريه در يك كشور در حال جنگ (سرد و گرم) و يا انقلاب و يا در حالت بحران و قحطي نمي تواند با زمان صلح و آرامش و پويايي يكسان باشد زيرا كه هدف و رسالت در هر شرايطي فرق مي كند و اگر پيش شرط و خصوصيات نامزد نمايندگي با رسالت (هدفي كه بايد تامين شود و برنامه اي كه بايد به انجام برسد) همخواني نداشته باشد، عمل انتخاب خلاف منطق (عقل و خرد) و اصول رياضي (رشنال) خواهد بود. به عبارت ديگر؛ دليلي وجود ندارد كه يك پزشك فداكار و يا يك فرد فروتن بتواند يك نماينده خوب براي پارلمان - در هر شرايط روز - باشد.
اصحاب اين فرضيه برحسب شرايط هر جامعه، مدلهاي گوناگون «انتخاب منطقي» ارائه داده و گفته اند كه مهمترين شرايط عمومي يك نماينده بايد توان او در تصميمگيري و نداشتن غرض ديگري، جز انجام تمام و كمال همان رسالتي باشد كه براي آن انتخاب شده است.
اصحاب اين فرضيه انتصابات را هم نوعي انتخاب مي دانند، كه در آن شمار انتخاب كننده (هيات و يا كميسيون گزينش) زياد نيست و بايد سعي شود كه اين شمار افزايش يابد. به عبارت ديگر انتصابات هم بايد به جاي فرد در دست يك كميسيون بي غرض باشد تا بهترين ها تعيين شوند و بناي كاربايد بر اين پايه نهاده شود كه در انتصابات، در هر لحظه كه فرد بهتري يافت شود، بدون هرگونه ملاحظه، عمل جا به جايي صورت گيرد.
برخي از استادان علوم سياسي «جورج ابردين» نخست وزير انگلستان در قرن 19 را مبتكر اين كار مي دانند كه براي انتصابات، نه تنها كميسيون گزينش بلكه امتحان كتبي ترتيب مي داد و هنديان براي شركت در اين امتحان از كشور خود به لندن مي رفتند تا انتصابات منطقي صورت بگيرد (در مورد مقامات مهم، اينك اين كار را پارلمانها و كميسيونهاي تخصصي آنها انجام مي دهند).
طراحان اين فرضيه تصريح كرده اند كه در مورد انتصابات ــ به زعم آنان انتخابات با انتخاب كنندگان معدود ــ بايد منصوب كنندگان در هر زمان بتوانند از انتصاب و راي خود به تعيين يك فرد دفاع كنند و فرد را براي احراز مقام و يا شغل طوري برگزنند كه اگر مرتكب تخلفي شود خود را دست كم در وجدان و ضمير مقصر (شريك تخلف و يا كوتاهي او) بدانند.
❣️
فرضيه انتخاب منطقي نماينده و مدير (Rational Choice Theory)
فرضيه انتخاب منطقي مقام انتخابی از نماينده شورا و ... تا مدير جامعه = رئیس دولت (Rational Choice Theory) به صورتي كه در دائرةالمعارف هاي دمكراسي منعكس است و در مدارس علوم سياسي تدريس مي شود 15 دسامبرسال 1932 در يك نشست مشترك گروهي از جامعه شناسان ارشد، استادان فلسفه و علوم سياسي پذيرفته شده است.
طبق اين فرضيه؛ انتخاب نماينده، وكيل و ... تا رئیس دولت بايد با توجه به هدف و رسالت باشد (آبجكتيو) كه در هر وضعيت جامعه روشن و معين (بديهي) است. به عبارت ديگر؛ وضعيت روز و دشواري هاي جامعه، رسالت و هدف را روشن مي سازد و رسالت ها برنامه كار را به دست مي دهد كه خصوصيات و پيش شرطهاي نامزد نمايندگي و یا مدیرّیت (در آن برهه خاص) بايد با آن مطابقت داشته باشد تا انتخاب منطقي صورت گيرد و مسائل روز (جاري) آن جامعه حل شود. به علاوه، وسائل اطمينان بخشي (از جمله رسانه هاي حرفه اي، مستقل و بي طرف) بايد در دسترس باشند تا انتخاب كنندگان از طريق آنها با خصوصيات واقعي نامزدها (ضعف ها و قوت هاي آنان) آشنا شوند و با چشم باز و بررسي كامل، فرد و افراد را كه براي انجام رسالت (در آن برهه) بهتر تشخيص دهند در نظر بگيرند و برگزينند.
پيش شرطها و خصوصيات نمايندگي پارلمان، شوراهاي شهر و بالاتر از همه رياست قوه مجريه در يك كشور در حال جنگ (سرد و گرم) و يا انقلاب و يا در حالت بحران و قحطي نمي تواند با زمان صلح و آرامش و پويايي يكسان باشد زيرا كه هدف و رسالت در هر شرايطي فرق مي كند و اگر پيش شرط و خصوصيات نامزد نمايندگي با رسالت (هدفي كه بايد تامين شود و برنامه اي كه بايد به انجام برسد) همخواني نداشته باشد، عمل انتخاب خلاف منطق (عقل و خرد) و اصول رياضي (رشنال) خواهد بود. به عبارت ديگر؛ دليلي وجود ندارد كه يك پزشك فداكار و يا يك فرد فروتن بتواند يك نماينده خوب براي پارلمان - در هر شرايط روز - باشد.
اصحاب اين فرضيه برحسب شرايط هر جامعه، مدلهاي گوناگون «انتخاب منطقي» ارائه داده و گفته اند كه مهمترين شرايط عمومي يك نماينده بايد توان او در تصميمگيري و نداشتن غرض ديگري، جز انجام تمام و كمال همان رسالتي باشد كه براي آن انتخاب شده است.
اصحاب اين فرضيه انتصابات را هم نوعي انتخاب مي دانند، كه در آن شمار انتخاب كننده (هيات و يا كميسيون گزينش) زياد نيست و بايد سعي شود كه اين شمار افزايش يابد. به عبارت ديگر انتصابات هم بايد به جاي فرد در دست يك كميسيون بي غرض باشد تا بهترين ها تعيين شوند و بناي كاربايد بر اين پايه نهاده شود كه در انتصابات، در هر لحظه كه فرد بهتري يافت شود، بدون هرگونه ملاحظه، عمل جا به جايي صورت گيرد.
برخي از استادان علوم سياسي «جورج ابردين» نخست وزير انگلستان در قرن 19 را مبتكر اين كار مي دانند كه براي انتصابات، نه تنها كميسيون گزينش بلكه امتحان كتبي ترتيب مي داد و هنديان براي شركت در اين امتحان از كشور خود به لندن مي رفتند تا انتصابات منطقي صورت بگيرد (در مورد مقامات مهم، اينك اين كار را پارلمانها و كميسيونهاي تخصصي آنها انجام مي دهند).
طراحان اين فرضيه تصريح كرده اند كه در مورد انتصابات ــ به زعم آنان انتخابات با انتخاب كنندگان معدود ــ بايد منصوب كنندگان در هر زمان بتوانند از انتصاب و راي خود به تعيين يك فرد دفاع كنند و فرد را براي احراز مقام و يا شغل طوري برگزنند كه اگر مرتكب تخلفي شود خود را دست كم در وجدان و ضمير مقصر (شريك تخلف و يا كوتاهي او) بدانند.
❣️
❣️
فرمانده کل سپاه:
فضای مجازی تنها راه باقی مانده برای دشمن است
💠 سرلشکر سلامی گفت: تنها راه باقی مانده برای دشمن فضای مجازی و نفوذ به ذهن هاست و دشمن هنوز در این عرصه دارای قدرت است و ایمان و آگاهی جوانان ما را هدف گرفته است.
🔸نقش روحانیان و دغدغهمندان انقلاب در قلب این میدان تعیین می شود و همه افرادی که مشعلهای علم را بلند کردهاند مسئول هستند که دل ها را مستحکم و جوانان را نسبت به همه حقایق و واقعیتها آگاه کنند.
♦️ایسنا
❣️
فرمانده کل سپاه:
فضای مجازی تنها راه باقی مانده برای دشمن است
💠 سرلشکر سلامی گفت: تنها راه باقی مانده برای دشمن فضای مجازی و نفوذ به ذهن هاست و دشمن هنوز در این عرصه دارای قدرت است و ایمان و آگاهی جوانان ما را هدف گرفته است.
🔸نقش روحانیان و دغدغهمندان انقلاب در قلب این میدان تعیین می شود و همه افرادی که مشعلهای علم را بلند کردهاند مسئول هستند که دل ها را مستحکم و جوانان را نسبت به همه حقایق و واقعیتها آگاه کنند.
♦️ایسنا
❣️
❣️
وزیر ارشاد:
هنرمندان بدانند ما هم به اعتراض اعتقاد داریم
اسماعیلی:
🔸هنرمندان باید بدانند که ما هم به اعتراض و انتقاد، اعتقاد داریم.
🔸هدف ما فراهم آوردن بستری است که مستندسازان بتوانند با ارائه آثار، حرفهای خود را به گوش مردم، مسئولان و دنیا برسانند.
🔸همچنین برنامههایی هم برای عرضه و نمایش این آثار مستند در دستور کار قرار دارد و در دولت این مسیر را دنبال خواهیم کرد.
♦️ایسنا
❣️
وزیر ارشاد:
هنرمندان بدانند ما هم به اعتراض اعتقاد داریم
🔸هنرمندان باید بدانند که ما هم به اعتراض و انتقاد، اعتقاد داریم.
🔸هدف ما فراهم آوردن بستری است که مستندسازان بتوانند با ارائه آثار، حرفهای خود را به گوش مردم، مسئولان و دنیا برسانند.
🔸همچنین برنامههایی هم برای عرضه و نمایش این آثار مستند در دستور کار قرار دارد و در دولت این مسیر را دنبال خواهیم کرد.
♦️ایسنا
❣️
شارا - شبکه اطلاعرسانی روابطعمومی
❣️ کانال اصولگرای صابرین نیوز با انتشار این بنر با عنوان "آتش بیار معرکه"، روزنامه اعتماد را به همکاری با معاندان متهم کرد ❣️
❣️
#غضنفر: توپخانه تهمت و افترا به راه است... به این میگویند استانداردهای دوگانه... ما بیش از همه به حقوق شهروندی برابر و گفتگو نیاز داریم...
❣️
#غضنفر: توپخانه تهمت و افترا به راه است... به این میگویند استانداردهای دوگانه... ما بیش از همه به حقوق شهروندی برابر و گفتگو نیاز داریم...
❣️