شارا - شبکه اطلاع‌رسانی روابط‌عمومی
2.38K subscribers
26.1K photos
971 videos
248 files
14.7K links
رسانه‌ای برای روابط‌عمومی
تماس با مدیر کانال: @kargozar80
تکمله مباحث را در سایت شارا دنبال کنید...
www.shara.ir

https://kpri.ir/ مرکز تخصصی دانلود روابط‌عمومی ایران
Download Telegram
«قدرت گرفتن فرهنگ سلبریتی» در گفت‌وگو با دکتر حسین حسنی، #رئیس_پژوهشکده_ارتباطات

#سلبریتی‌ها علیه #نخبگان

سلبریتی‌ها به‌عنوان «رهبران فکری جدید» چطور راهبری جامعه را خصوصاً در بزنگاه‌های اجتماعی به‌ دست می‌گیرند؟

امیر محبی/ طبق آمار مرکز پژوهشی بتا، تعداد کاربران اینستاگرام از ۲۴ میلیون در سال ۹۶ به ۴۸ میلیون در سال ۱۴۰۰ رسیده است. بی‌تردید در شش ماهی که از سال 1401 می‌گذرد نیز به تعداد این کاربران افزوده شده است. این آمار نشان می‌دهد که بیش از نیمی از جمعیت جامعه ایران در اینستاگرام عضو هستند و این پلتفرم طی چهار سال، رشد دو برابری داشته است.

نفس این همه‌گیری و گستره دسترسی، تغییر و تحولاتی را در حوزه‌های مختلف اعم از سیاست، فرهنگ و اقتصاد رقم زده‌ است که در اینجا می‌کوشیم صرفاً تحولاتی را که فرهنگ سلبریتی در حوزه‌‌ فکری و عرصه مدنی رقم زده است به تأمل بگذاریم؛ اینکه چطور سلبریتی‌ها راهبری جامعه را خصوصاً در بزنگاه‌های اجتماعی به‌ دست می‌گیرند؟ و این وضعیت ما را با چه آسیب‌هایی مواجه کرده است؟ به این منظور با دکتر #حسین_حسنی، دکترای علوم ارتباطات اجتماعی و رئیس پژوهشکده ارتباطات پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به گفت‌وگو نشستیم.

«پلتفرم‌های برخط: مسائل حکمرانی و اقتصاد اشتراک‌‌گذاری»، «سلبریتی‌ها و سواد رسانه‌ای»، «رسانه اجتماعی اینستاگرام: زندگی روزمره و فرهنگ دیداری»، «رسانه، توسعه و سیاستگذاری رسانه‌‌ای» از جمله آثاری است که از او در حوزه مطالعات رسانه‌های نوین منتشر شده ‌است. دکتر حسنی در گفت‌وگو با ما، دلیل قدرت گرفتن «فرهنگ سلبریتی» را بیان و آن را آسیب‌شناسی می‌کند.

​​​​​​​جناب دکتر حسنی، با آمدن پلتفرم‌هایی همچون اینستاگرام، به نظر می‌رسد مرجعیت اجتماعی- فکری از «نخبگان» به «سلبریتی‌ها» تغییر کرده ‌است. از نظر شما هم، چنین تغییری شکل گرفته است؟

نمی‌توانیم به شکل مطلق بگوییم که چنین اتفاقی افتاده‌ است و کاملاً نخبگان مرجعیت خود را صددرصد از دست داده‌اند. اما در زمینه‌‌هایی عام‌تر و در فرهنگ عامه‌پسند یا موضوعات خبری‌ که کمتر جدی هستند مثل سبک‌ زندگی، سرگرمی و باورهای سیاسی‌ که نیاز به اندیشه و تأمل زیادی ندارند و سطحی‌تر‌ند ‌تا حدود زیادی سلبریتی‌ها توانسته‌اند گوی سبقت را از نخبگان علمی و سیاسی بربایند؛ به نحوی که می‌توان از سلبریتی‌ها به‌عنوان «رهبران ‌فکری جدید» سخن ‌گفت. شاید اگر در گذشته استادان دانشگاه، معلمان، روحانیون یا کسانی که دسترسی ساده‌تری به رسانه‌ها داشتند، منبع و مرجع بودند اما با تغییر و تحولاتی که در سطح جامعه و در ساختار رسانه‌ها از نظر‌ افزایش دسترسی، تعداد کاربران و همین‌طور از بین رفتن سلطه رسانه‌های ارتباط جمعی (mass media) رقم خورده، این مرجعیت تا حد زیادی با چالش مواجه ‌شده ‌است.

اکنون دیگر رسانه‌‌های اجتماعی تبدیل به «پلتفرم» شده‌اند؛ یعنی، واسطه و بستری برای تولید محتوای «کاربرساخته» هستند و عمدتاً زیرساخت فناورانه را فراهم می‌کنند. این پلتفرم‌ها، بستری برای همه شهروندان فراهم‌ کرده‌اند تا تولید محتوا کرده و آن را به اشتراک بگذارند. همین عاملیت و کنشگری مخاطبان، وضعیت را تغییر داده ‌است و باعث شده تا مرجع‌های فکری جدیدی از جمله «سلبریتی‌ها» شکل ‌بگیرند و امروز تعداد زیادی، آنان را دنبال کنند و همین تعداد دنبال‌کنندگان، در این سلبریتی‌ها توهم خاص و متفاوت ‌بودن را بالا می‌برد به گونه‌ای که احساس می‌کنند با مردم عادی تفاوت ‌دارند و به خود اجازه می‌دهند تا در مورد موضوعات مختلف اظهارنظر کنند. از طرف‌ دیگر، کاربران هم از آنان انتظار دارند تا در مورد تحولات سیاسی، اقتصادی و فجایع طبیعی اظهارنظر کنند و این امری دوسویه است که می‌تواند پیامدهایی برای افکار عمومی داشته باشد.

آیا این وضعیت، خاص جامعه ما است یا در جوامع دیگر هم سطوحی از این فرهنگ دیده می‌شود؟

«فرهنگ ‌سلبریتی» فرهنگی جهانی است و نمودها و الگوهای آن را می‌توان در همه جوامع مشاهده‌ کرد. در اروپا و امریکا، بخشی از سلبریتی‌ها بازیگران هالیوودی هستند و در مورد موضوعات مختلف اظهارنظر می‌کنند؛ به‌عنوان مثال در زمان انتخابات ریاست‌جمهوری از نامزدهای احزاب دموکرات یا جمهوری‌خواه به شکل علنی حمایت می‌کنند. این فرهنگ، صرفاً به غرب هم محدود نمی‌شود و در بیشتر جاها هم حضور و بروز جدی دارد و سلبریتی‌ها به یک «مرجع فکری» تبدیل شده‌اند!

«فرهنگ‌ سلبریتی» چقدر می‌تواند یک فرهنگ‌ پایدار باشد؟ برخی بر این باورند که حاکمیت این فرهنگ‌ گذرا و موقتی است، دیدگاه شما در این باره چیست؟
🔴 از #شهید کلیشه نسازید

#حسین_قدیانی

👈 این‌که دارم می‌نویسم، نقل چند ماه قبل از شهادت پدرم است. عروسی یکی از اقوام بود که چندان وضع مالی خوبی نداشتند. سوت و کور بودن عروسی اما چنان برای بابااکبر آزاردهنده بود که درجه‌آخر خودش دست به کار می‌شود. بلند می‌شود و می‌خنداند و می‌رقصد و می‌رقصاند و شاباش هم می‌دهد. همان بابااکبر که تعمد داشت بعد از انقلاب هم با شلوارلی کوتاه برود کوه. همان بابااکبر فوتبالیست که اغلب عکس‌هایش فوتبالی است لیکن توپ و ناموس را با هم می‌پرستید. همان بابااکبر تئاتریست که به محسن مخملباف بابت رفتار سوپرانقلابی‌اش با دربان بی‌نوای حوزه‌ی هنری حسابی توپیده بود. همان بابااکبر که حتی علاقه‌ی شدیدش به پرسپولیس هم ریشه در مردم‌داری‌اش داشت: «این تیم مردمه.» همان بابااکبر که تا در خیابان چشمش به یک ماشین عروس می‌افتاد، آن‌قدر بوق می‌زد و دیوانه‌بازی درمی‌آورد که دست‌آخر رفیق‌صمیمی داماد می‌شد. همان بابااکبر که به ژیانش قناعت کرد و از شرکت ایران‌کاوه هیچ ماشینی نخواست. همان بابااکبر که به خانه‌ی نیم‌بند پایین‌تر از خط راه‌آهن تهران- تبریز اکتفا کرد و راضی به این نشد که از شرکت، خانه‌ی نسبت به آن زمان مجللی در محله‌ی تهران‌سر بگیرد. همان بابااکبر که موسم اعزام به جبهه فقط یک هوندا صد و بیست و پنج داشت. همان بابااکبر که هم چفیه را به زیبایی دور گردنش می‌بست، هم در بستن کراوات مهارت داشت. همان بابااکبر بهشتی‌مدار که دوزار نظر تند، افراطی و بی‌رحمانه‌ی مصباح را درباره‌ی شریعتی قبول نداشت. همان بابااکبر که معتقد بود کلاس شهید بهشتی خیلی به کار این انقلاب می‌آید. این‌ها را نوشتم محض اطلاع سوپرانقلابی‌هایی که این روزها خط و ربط پدر شهیدم را به رخ من می‌کشند. جماعت بدانند که نه شهدا و نه ما فرزندان شهدا که وارث‌شان باشیم، از دستگاه زیراکس بیرون نیامده‌ایم. الحمدلله همه دیدیدم که سر یک فیگور شبیه شجریان، چه کامنت‌های زشتی پای پیج هم‌سر شهید داریوش رضایی‌نژاد گذاشتند. کافی است از دو تا استوری فلان فرزند شهید دهه‌ی شصت خوش‌شان نیاید. رسما به طرف می‌گویند «تو فرزند پدرت نیستی.» هیهات! ما اگر فرزند پدر شهیدمان نبودیم، هم‌چون سوپرانقلابی‌ها ماله‌کش ظلم علیه جمهور می‌شدیم. ما مهسا را نیز خواهر خود می‌دانیم، چون پدران‌مان تعلق به همه‌ی این مردم دارند. مع‌الاسف در کلاس‌های طرح ولایت، شهدا را عوض تعریف، رسما تحریف می‌کنند. دلم می‌سوزد برای حزب‌اللهی‌هایی که فکر می‌کنند روایت کیهان از چمران درست است. نه! مجنون امام موسای خوش‌مشرب، عاشق هیچ علم‌الهدای تنگ‌نظری نبود.

///٪
اعتبار و اعتماد

دکتر #حسین_قریب - بستر اصلی برای تغییر جهت‌گیری اعتراض‌ها در جمهوری اسلامی ایران، غلبه بر بحران ناکارآمدی است و این غلبه نیز در گرو ارزیابی دقیق از مولفه‌های ماتریس SWOT و اقداماتی از نوع اقدامات چهارگانه در این نوشتار است. غلبه بر بحران ناکارآمدی، زمینه‌ساز کسب #اعتبار برای دولت و سپس بازتولید #اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی می‌شود که از جمله بزرگ‌ترین ارزش‌های اعتقادی و استراتژیک در جمهوری اسلامی ایران است.

در ادامه با #شارا همراه باشید:

https://www.shara.ir/view/50830/
سخنگوی #سازمان_فضایی_ایران منصوب شد

حسن سالاریه، معاون وزیر و رئیس سازمان فضایی ایران طی حکمی، #حسین_دلیریان را به عنوان مشاور رئیس و سخنگوی سازمان فضایی ایران منصوب کرد.

در ادامه با #شارا همراه باشید:

https://www.shara.ir/view/50861/
رابطه #سرمایه_اجتماعی و دموکراسی

#حسین_ایمانی‌جاجرمی جامعه‌شناس/آینده نگر - از نظر بو روثستاین برای تولید سرمایه اجتماعی نمی‌توان تنها به جامعه مدنی اتکا کرد و نقش دولت به ویژه کارآمدی، عاری بودن از فساد و بهره‌مندی از سیاست‌های مشوق تعاملات و ارتباط میان گروه‌های اجتماعی مختلف و توجه به زیرساخت‌های اجتماعی، در این موضوع اهمیت زیادی دارد.

در ادامه با #شارا همراه باشید:

https://www.shara.ir/view/50923/
❣️
👈 سُرنا نوازی

#حسین_انتظامی - شفافیت، اطلاع‌رسانی پیشدستانه است که علاوه بر اعتماد‌‌آفرینی، هزینه نظارت و تعداد و گردش کار دستگاه‌های نظارتی را به‌شدت کاهش می‌دهد؛ زیرا افکار عمومی به‌ویژه نخبگان، منتقدان و روزنامه‌نگاران و البته کل مردم، نقش ناظر را بازی می‌کنند؛ پاسخگویی را افزایش می‌دهد زیرا آن را وظیفه می‌شمارد، نه لطف و فضیلت! مردم، مَحرم تلقی می‌شوند و به جای واگرایی و خودبیگانه‌پنداری و «خودتان می‌دانید و مملکتتان!»، احساس مالکیت به وجود می‌آورد و همگرایی و انسجام افزایش می‌یابد.

ظرفیت قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات را دست کم نگیریم. چه فراوان درخواست‌های دسترسی به اطلاعات که در سامانه ذیربط، ثبت شده ولی دستگاه‌ها، آن‌ها را به هیچ گرفته‌اند.

در ادامه با #شارا همراه باشید:

https://www.shara.ir/view/51044/


@kargozar80
شارا، رسانه‌ای در روابط‌عمومی

❣️
رابطه #سرمایه_اجتماعی و دموکراسی

#حسین_ایمانی‌جاجرمی جامعه‌شناس/آینده نگر - از نظر بو روثستاین برای تولید سرمایه اجتماعی نمی‌توان تنها به جامعه مدنی اتکا کرد و نقش دولت به ویژه کارآمدی، عاری بودن از فساد و بهره‌مندی از سیاست‌های مشوق تعاملات و ارتباط میان گروه‌های اجتماعی مختلف و توجه به زیرساخت‌های اجتماعی، در این موضوع اهمیت زیادی دارد.

در ادامه با #شارا همراه باشید:

https://www.shara.ir/view/50923/
.
👈 سرپرست اداره کل روابط‌عمومی معاونت اقتصادی ریاست جمهوری منصوب شد

محسن رضایی معاون اقتصادی رئیس جمهور در حکمی #حسین_شرفی را به عنوان سرپرست اداره کل روابط‌عمومی معاونت اقتصادی ریاست جمهوری منصوب کرد.

برای:
1. تبیین، مستندسازی و اطلاع‌رسانی رویدادها و اقدامات معاونت اقتصادی
2. تعامل با رسانه‌ها و مطبوعات
3. مدیریت بسترهای ارتباطی
4. رصد فضای مجازی و پاسخ به شبهات
5. افکارسنجی در حوزه اقتصاد و تدوین بسته‌های تحلیلی
6. مشارکت در شورای اطلاع‌رسانی دولت

در ادامه با #شارا همراه باشید:
https://www.shara.ir/view/51112/

با کلیک روی لینک زیر به کانال ما بپیوندید:
@Kargozar80
https://telegram.me/sharapr

فروشگاه روابط‌عمومی (بفرمایید کتاب): https://kpri.ir

🧩🎯❣️
Forwarded from عرصه‌های‌ ارتباطی (Younes Shokrkhah)
#رخ‌نما
🔸در وصف او که از دهان نهنگ آمد
▫️روزنامه‌نگاری بدون کاغذ
🔹#حسین_قره
چند روز پیش‌ از این برای #یونس_شکرخواه بزرگداشتی گرفته شد که همه بزرگان رسانه در آن بودند، از خانیکی و رضاییان و یاری تا صدیقی و قاسمی و دیگر نام‌ها که در رسانه‌ها و کار رسانه مطرح‌اند. (خود این بزرگان به ما آموختند که پسوند و پیشوند و القاب در خبر و انواع آن معنا ندارد، وگرنه همه آن‌ها استادند و اخذ دکترا در یک رشته اقل کاری است که کرده‌‌اند)
آن بزرگان در آن روز و بر آن سکو و صحنه جمع شدند و از جایگاه بلند شکرخواه گفتند و او را استاد خود خواندند؛ اگرچه چند دهه یار و رفیق و همکار هم بودند. این مرامی است که دوستان دارند و قدر یکدیگر را می‌دانند؛ اما شکرخواه در تمام این سال‌ها چه کرد؟ که با جوانی بخشی از روزنامه‌نگاران گره خورد و پس ‌از آن دو نسل از روزنامه‌نگاران بخشی از تربیت رسانه‌ای‌شان را مدیون او هستند. مرده ریگ شکرخواه چیست؟
بازی کردن با اسم نام‌آوران بعضی مواقع جواب می‌دهد و گاه در حد یک لطیفه بی‌مزه باقی می‌ماند ولی اگر بخواهم با نام یونس شکرخواه تصویر بسازم به‌واقع او از دهان نهنگ بیرون آمده است، نهنگی که برای جوانان این حرفه ناشناخته و برای مدیرانی که چشم به آینده نداشتند، مشکوک، تاریک و کور بود. او آن زمان از آینده می‌آمد. آینده‌ای که زیرساخت‌هایش برای کشور فراهم نبود اما او و دیگرانی که از دل آن نهنگ آمده بودند آن را همچون روز روشن می‌دیدند که جهان آینده به کدام سمت‌وسو خواهد رفت و شکل و ابعادش چگونه است.
آن نهنگ و آن جهان آینده که همه جهان و صدالبته روزنامه‌نگاری و از آن مهم‌تر اطلاع‌رسانی را دگرگون خواهد کرد، جهان بر بستر وب بود. او مخالفان بسیاری پیش رو داشت، ناباورانی که به عصر کاغذ و اطلاع‌رسانی محدود و قطره‌چکانی چسبیده و محال بود باور کنند در کمتر از دو دهه هر آدمی در هر گوشه دنیا می‌تواند یک مرکز اطلاع‌رسانی از وضعیت خود و دیگری باشد. کسانی که باور داشتند، امکان ندارد بنگاه‌های خبری بزرگ با وضعیت جدید به رکود و تزلزل کشیده شوند و برای انتقال پیام مجبور باشند تا اطلاعات عادی‌ترین شهروندان را راستی آزمایی کنند و منبع خبر بدانند.
آنچه شکرخواه درسش را می‌داد و از آن برای دانشجویان و روزنامه‌نگاران مشتاق آن روزها تصویر می‌کرد، سال‌ها بعد در موصل تحت اشغال داعش عینیت یافت. "چشم موصل" که ناب‌ترین لحظات زندگی و مرگ در این شهر تباه شده را روایت می‌کرد و یکی از منابع اصلی آگاهی از آن سرزمین تاریخی تحت اشغال شد. سال‌ها بعد از پایان یافتن اشغال موصل معلوم شد چشم موصل "عمر محمد" جوان شجاعی است که در دوران سلطه داعش بر موصل آخرین اخبار و اطلاعات را از این شهر مخابره می‌کرد و ابعاد هولناک اقدامات داعش را برای جهانیان به رشته تحریر درمی‌آورد و در شبکه‌های اجتماعی فیس‌بوک و توییتر به اشتراک می‌گذاشت. عمر محمدها و چشم موصل‌ها بارها و بارها در تمامی نقاط از دنیا تکرار شد و ما از چشم آنان جهان را دیدیم که به واقعیت نزدیک‌تر بود.
دومین اثری که او بر روزنامه‌نگاران نسل بعد از خود گذاشت، آزاد کردن نوشتن از قیود خسته خبرنویسی "سخت" بود. البته که کسانی دیگر در اشکالی دیگر هم این نکته را گفته بودند؛ اما او نرم نویسی و خبر نرم که با تصویر و تصویرسازی از واقعه آغاز شده جان می‌گرفت تا با داده‌ها و اطلاعات سخت، را تئوریزه کرد و سامان داد. بهره‌گیری از تخیل تا آنجا که به مستندات خبر جان دهد و واقعیت را مخدوش نکند، نزدیک شدن به سوژه و روایت از زوایای متفاوت از جمله تکنیک‌هایی بود که او تدریس کرد و به اصول این نوع #روزنامه‌نگاری تبدیل شد.
یکی دیگر از سرفصل‌های کار او فلسفه خبر به معنای پاسخ به چیستی، چرایی و چگونگی پدیده بود. کتاب‌ها، گفت‌وگوها و تحلیل‌هایش پاسخی به پرسش‌های بنیادی این حرفه است. تلاش برای تحقق آزادی بیان فارغ از الفاظ تو خالی دهان پرکن، بخشی از این پروژه بود، چراکه چیستی روزنامه‌نگاری در هر شکلش مشروط و منوط به تحقق بیان آزادانه و چرخش بدون حبس، حصر و سانسور اطلاعات است.
وگر چو یونس رستی ز حبس ماهی و بحر
بگو که معنی آن بحر و موج و جوش چه بود
این بیت مولانا کاری است که یونس شکرخواه و هم‌نسلان او کردند.