از مجموعه داستانک #دست_هایش_خونی_چشم_هایش_گریان
نوشته #ابراهیم_اکبری_دیزگاه
نشر #شهرستان_ادب
@ShahrestanAdabPub
نوشته #ابراهیم_اکبری_دیزگاه
نشر #شهرستان_ادب
@ShahrestanAdabPub
جدا از تو سحر ندارد شب من
ز روشنی خبر ندارد شب من
کشد مرا غم جدایی
چرا شبی ز در نیایی
جهان به دیدهام سیه شد
که رفتهای چو روشنایی
ز سر پریده بی تو خوابم چه کنم
ز دوری تو در عذابم چه کنم
عنان گریه گر ز دستم برود
کند ز بیخ و بن خرابم چه کنم
چنین که از تو بی نصیبم
مده به وصل خود فریبم
ز بس که رفته ام ز یادت
دگر به چشم تو غریبم
شدم تا از آن لب جدا
چو نی افتادم از نوا
دمت جان می بخشد مرا
بیا، بیا، بیا
(ساخته آقای امیرنظام)
مرحوم استاد #محمد_قهرمان
از کتاب #فرشته_مهر
(ترانه ها و تصنیف های محمد قهرمان)
نشر #شهرستان_ادب
📚 آیدی خرید تلگرامی کتب #انتشارات_شهرستان_ادب 📚
@adab_book
📚 سایت خرید اینترنتی 📚
Adabbook.com
---------------------------------------------
کانال رسمی انتشارات شهرستان ادب
@ShahrestanAdabPub
ز روشنی خبر ندارد شب من
کشد مرا غم جدایی
چرا شبی ز در نیایی
جهان به دیدهام سیه شد
که رفتهای چو روشنایی
ز سر پریده بی تو خوابم چه کنم
ز دوری تو در عذابم چه کنم
عنان گریه گر ز دستم برود
کند ز بیخ و بن خرابم چه کنم
چنین که از تو بی نصیبم
مده به وصل خود فریبم
ز بس که رفته ام ز یادت
دگر به چشم تو غریبم
شدم تا از آن لب جدا
چو نی افتادم از نوا
دمت جان می بخشد مرا
بیا، بیا، بیا
(ساخته آقای امیرنظام)
مرحوم استاد #محمد_قهرمان
از کتاب #فرشته_مهر
(ترانه ها و تصنیف های محمد قهرمان)
نشر #شهرستان_ادب
📚 آیدی خرید تلگرامی کتب #انتشارات_شهرستان_ادب 📚
@adab_book
📚 سایت خرید اینترنتی 📚
Adabbook.com
---------------------------------------------
کانال رسمی انتشارات شهرستان ادب
@ShahrestanAdabPub
از دوست ترانه ای نخواندیم هنوز
خود را به غبارش نرساندیم هنوز
عمریست طلبکار بهشتیم و دریغ
در خاک درختی ننشاندیم هنوز
#میلاد_عرفان_پور
از مجموعه رباعی #راهبندان
نشر #شهرستان_ادب
📚 آیدی خرید تلگرامی کتب #انتشارات_شهرستان_ادب 📚
@adab_book
📚 سایت خرید اینترنتی 📚
Adabbook.com
---------------------------------------------
کانال رسمی انتشارات شهرستان ادب
@ShahrestanAdabPub
خود را به غبارش نرساندیم هنوز
عمریست طلبکار بهشتیم و دریغ
در خاک درختی ننشاندیم هنوز
#میلاد_عرفان_پور
از مجموعه رباعی #راهبندان
نشر #شهرستان_ادب
📚 آیدی خرید تلگرامی کتب #انتشارات_شهرستان_ادب 📚
@adab_book
📚 سایت خرید اینترنتی 📚
Adabbook.com
---------------------------------------------
کانال رسمی انتشارات شهرستان ادب
@ShahrestanAdabPub
به خاکپای #امیرالمومنین (علیه السلام):
در چشم تو شهود شگفتی هست، آن را به جز شهید نمیفهمد
آیینه نیز قصد تماشا داشت، وا کرد چشم و دید نمیفهمد
از کوهسار معرفتت آری این سیل حکمت است شده جاری 1
هرکس که دل نداد نمی نوشد، هرکس که دل برید نمیفهمد
عمری اگرچه غرق شد آن گونه در واژه های معجزه آمیزت
دریای اشک های تو را حتی ابن ابی الحدید نمیفهمد
گفتی که تن به سجده نمی دادم معبود را اگر که نمی دیدم 2
گفتی و قرن هاست که حرفت را عرفان بوسعید نمیفهمد
شیرینی شروع تو را آری غیر از خدای کعبه نمی داند
شهد شهود "فزت و رب" ات را بی شک به جز شهید نمیفهمد
1: قال امیرالمومنین(ع): يَنْحَدِرُ عَنِّي السَّيْلُ . (نهج البلاغه، خطبه ی شقشقیه)
2: قال امیرالمومنین(ع): ما كُنْتُ أَعْبُدُ رَبّا لَمْ أَرَهُ. (اصول کافی، کتاب التوحید)
#سید_محمد_مهدی_شفیعی
از کتاب #مرز_ما_عشق_است
نشر #شهرستان_ادب
📚 آیدی خرید تلگرامی کتب #انتشارات_شهرستان_ادب 📚
@adab_book
📚 سایت خرید اینترنتی 📚
Adabbook.com
---------------------------------------------
کانال رسمی انتشارات شهرستان ادب
@ShahrestanAdabPub
در چشم تو شهود شگفتی هست، آن را به جز شهید نمیفهمد
آیینه نیز قصد تماشا داشت، وا کرد چشم و دید نمیفهمد
از کوهسار معرفتت آری این سیل حکمت است شده جاری 1
هرکس که دل نداد نمی نوشد، هرکس که دل برید نمیفهمد
عمری اگرچه غرق شد آن گونه در واژه های معجزه آمیزت
دریای اشک های تو را حتی ابن ابی الحدید نمیفهمد
گفتی که تن به سجده نمی دادم معبود را اگر که نمی دیدم 2
گفتی و قرن هاست که حرفت را عرفان بوسعید نمیفهمد
شیرینی شروع تو را آری غیر از خدای کعبه نمی داند
شهد شهود "فزت و رب" ات را بی شک به جز شهید نمیفهمد
1: قال امیرالمومنین(ع): يَنْحَدِرُ عَنِّي السَّيْلُ . (نهج البلاغه، خطبه ی شقشقیه)
2: قال امیرالمومنین(ع): ما كُنْتُ أَعْبُدُ رَبّا لَمْ أَرَهُ. (اصول کافی، کتاب التوحید)
#سید_محمد_مهدی_شفیعی
از کتاب #مرز_ما_عشق_است
نشر #شهرستان_ادب
📚 آیدی خرید تلگرامی کتب #انتشارات_شهرستان_ادب 📚
@adab_book
📚 سایت خرید اینترنتی 📚
Adabbook.com
---------------------------------------------
کانال رسمی انتشارات شهرستان ادب
@ShahrestanAdabPub
شاید
تنها
باید نشست
در سایه ی مفرّح دیواری و گریست
بسیار راه های غلط رفتند
بسیار رهروان
بسیار رهبران
در دفتر سیاه جهان
دیگر
امکان مشق نیست.
#علی_محمد_مودب
از کتاب #کهکشان_چهره_ها
نشر #شهرستان_ادب
📚 آیدی خرید تلگرامی کتب #انتشارات_شهرستان_ادب 📚
@adab_book
📚 سایت خرید اینترنتی 📚
Adabbook.com
—-------------------------------------------
کانال رسمی انتشارات شهرستان ادب :
@ShahrestanAdabPub
تنها
باید نشست
در سایه ی مفرّح دیواری و گریست
بسیار راه های غلط رفتند
بسیار رهروان
بسیار رهبران
در دفتر سیاه جهان
دیگر
امکان مشق نیست.
#علی_محمد_مودب
از کتاب #کهکشان_چهره_ها
نشر #شهرستان_ادب
📚 آیدی خرید تلگرامی کتب #انتشارات_شهرستان_ادب 📚
@adab_book
📚 سایت خرید اینترنتی 📚
Adabbook.com
—-------------------------------------------
کانال رسمی انتشارات شهرستان ادب :
@ShahrestanAdabPub
جایگاه رفیع امیرالمومنین (ع) از زبان پیامبر اکرم (ص)
#قاف
بازخوانی زندگی آخرین پیامبر
ویرایش: #یاسین_حجازی
نشر #شهرستان_ادب
@ShahrestanadabPub
#قاف
بازخوانی زندگی آخرین پیامبر
ویرایش: #یاسین_حجازی
نشر #شهرستان_ادب
@ShahrestanadabPub
چاپ پنجم رمان #وقتی_دلی نوشته #محمد_حسن_شهسواری با ظاهری جدید
این رمان در سال انتشار مورد توجه منتقدان و داستاننویسان قرارگرفت و درششمین جایزه جلال آل احمد نامزد شد.
#شهرستان_ادب
@ShahrestabAdabPub
این رمان در سال انتشار مورد توجه منتقدان و داستاننویسان قرارگرفت و درششمین جایزه جلال آل احمد نامزد شد.
#شهرستان_ادب
@ShahrestabAdabPub
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
معرفی کتاب #سال_گرگ نوشته #جواد_افهمی در برنامه حالا خورشید با اجرای #شیما_درخشش و #رضا_رشیدپور از شبکه سه
#شهرستان_ادب
☑️ @ShahrestanAdabPub
#شهرستان_ادب
☑️ @ShahrestanAdabPub
مجموعه شعر #به_رنگ_درنگ
سروده دکتر #محمد_مرادی
نشر #شهرستان_ادب
📚 آیدی خرید تلگرامی کتب #انتشارات_شهرستان_ادب 📚
@adab_book
📚 سایت خرید اینترنتی 📚
Adabbook.com
@ShahrestanAdabPub
سروده دکتر #محمد_مرادی
نشر #شهرستان_ادب
📚 آیدی خرید تلگرامی کتب #انتشارات_شهرستان_ادب 📚
@adab_book
📚 سایت خرید اینترنتی 📚
Adabbook.com
@ShahrestanAdabPub
یک بغل شعر و کمی خاطره اینجاست، ببین
روز و شب دلهره در دلهره اینجاست، ببین
به زمین خیره شو ای دل، به زمان چشم بدوز
زل بزن، منظره در منظره اینجاست، ببین
سعی کن باز به دیوار مبدّل نشوی
صد نفس باغ پس پنجره اینجاست، ببین
سر به سر راز جهان خندهی مستانهی اوست
صد دهان قهقههی یکسره اینجاست، ببین
*
لشکر اوست که بر دشت زمان صف زده است
شک نکن، میمنه در میسره آنجاست... ببین
دكتر #محمد_مرادی
غزلی از مجموعه شعر #به_رنگ_درنگ
نشر #شهرستان_ادب
📚 آیدی خرید تلگرامی کتب #انتشارات_شهرستان_ادب 📚
@adab_book
📚 سایت خرید اینترنتی 📚
Adabbook.com
—-------------------------------------------
کانال رسمی انتشارات شهرستان ادب
@ShahrestanAdabPub
روز و شب دلهره در دلهره اینجاست، ببین
به زمین خیره شو ای دل، به زمان چشم بدوز
زل بزن، منظره در منظره اینجاست، ببین
سعی کن باز به دیوار مبدّل نشوی
صد نفس باغ پس پنجره اینجاست، ببین
سر به سر راز جهان خندهی مستانهی اوست
صد دهان قهقههی یکسره اینجاست، ببین
*
لشکر اوست که بر دشت زمان صف زده است
شک نکن، میمنه در میسره آنجاست... ببین
دكتر #محمد_مرادی
غزلی از مجموعه شعر #به_رنگ_درنگ
نشر #شهرستان_ادب
📚 آیدی خرید تلگرامی کتب #انتشارات_شهرستان_ادب 📚
@adab_book
📚 سایت خرید اینترنتی 📚
Adabbook.com
—-------------------------------------------
کانال رسمی انتشارات شهرستان ادب
@ShahrestanAdabPub
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔸دیدار #مرتضی_امیری_اسفندقه و #امیرحسین_مدرس
📚 معرفی کتاب #سیاه_مست_سایه_تاک از نشر #شهرستان_ادب در برنامه #کتابخوان
@ShahrestanAdabPub
📚 معرفی کتاب #سیاه_مست_سایه_تاک از نشر #شهرستان_ادب در برنامه #کتابخوان
@ShahrestanAdabPub
سعید بیابانکی:
بی کتابی رمانی است زیبا و ابتکاری با قلم و فضایی جادویی
توییت #سعید_بیابانکی
#بی_کتابی
#شهرستان_ادب
@ShahrestanadabPub
بی کتابی رمانی است زیبا و ابتکاری با قلم و فضایی جادویی
توییت #سعید_بیابانکی
#بی_کتابی
#شهرستان_ادب
@ShahrestanadabPub
Forwarded from دستیار مدیر
درست مثل دو چشم تو مست و هوشیارم
نه خواب می روم از دوری ات، نه بیدارم
شبیه پنجره های نشسته در باران
غم تو دارم و از بغض و گریه سرشارم
کسی کجاست ببیند چگونه می شکنم؟
کسی کجاست ببیند چگونه می بارم؟
عزیز من که چو گیسوی تو پریشانم
عزیز من که به هجران تو گرفتارم،
اجازه هست بگویم که عاشقت هستم؟
اجازه هست بگویم که دوستت دارم؟
#محمود_اکرامی
غزلی از مجموعه شعر #اجازه_هست_بگویم_که_دوستت_دارم؟
نشر #شهرستان_ادب
📚 آیدی خرید تلگرامی کتب #انتشارات_شهرستان_ادب 📚
@adab_book
📚 سایت خرید اینترنتی 📚
Adabbook.com
---------------------------------------------
کانال رسمی انتشارات شهرستان ادب
@ShahrestanAdabPub
عکس از #مهدیه_انتظاریان.
نه خواب می روم از دوری ات، نه بیدارم
شبیه پنجره های نشسته در باران
غم تو دارم و از بغض و گریه سرشارم
کسی کجاست ببیند چگونه می شکنم؟
کسی کجاست ببیند چگونه می بارم؟
عزیز من که چو گیسوی تو پریشانم
عزیز من که به هجران تو گرفتارم،
اجازه هست بگویم که عاشقت هستم؟
اجازه هست بگویم که دوستت دارم؟
#محمود_اکرامی
غزلی از مجموعه شعر #اجازه_هست_بگویم_که_دوستت_دارم؟
نشر #شهرستان_ادب
📚 آیدی خرید تلگرامی کتب #انتشارات_شهرستان_ادب 📚
@adab_book
📚 سایت خرید اینترنتی 📚
Adabbook.com
---------------------------------------------
کانال رسمی انتشارات شهرستان ادب
@ShahrestanAdabPub
عکس از #مهدیه_انتظاریان.
من دختری از نسل چنگیزم که عاشق شد
خو کرده با آداب و تشریفات درباری
#فاطمه_سلیمان_پور
کتاب #سرم_به_شانه_تو_فکر_میکند
نشر #شهرستان_ادب
#شعروگرافی : #فاطمه_آقاشاهی
@ShahrestanAdabPub
خو کرده با آداب و تشریفات درباری
#فاطمه_سلیمان_پور
کتاب #سرم_به_شانه_تو_فکر_میکند
نشر #شهرستان_ادب
#شعروگرافی : #فاطمه_آقاشاهی
@ShahrestanAdabPub
شکسته خواند نیمه شب برادرم دو گانه را
سپیده زد چه می کنم نماز جوکیانه را؟
بهل، فریضه را بهل به شیخ شب نماز کن
چه حاجتم روا شد از نماز شب دراز کن؟
الا به دام آرزو نه مردی و نه زیستی
به کام زندگی مپو، کجاست خنگ نیستی؟
الا کجاست اسب من که بشکنم مدار را
به آب نیستی زنم برافکنم گدار را
نرفت کاری از غنا، که کار فاقه می کند
بهل بگندد آبها، نمک افاقه می کند
#علی_معلم_دامغانی
از کتاب #عید_خون
به اهتمام #علی_محمد_مودب و با مقدمه #یوسفعلی_میرشکاک
نشر #شهرستان_ادب
این کتاب حاوی اشعاری از شاعران معاصر، در رثای #شهید_سید_مرتضی_آوینی ست.
بیستم فروردین، سالروز عروج #سید_شهیدان_اهل_قلم ، #سید_مرتضی_آوینی ست. یاد و نامش گرامی باد.
📚 آیدی خرید تلگرامی کتب #انتشارات_شهرستان_ادب 📚
@adab_book
📚 سایت خرید اینترنتی 📚
Adabbook.com
---------------------------------------------
کانال رسمی انتشارات شهرستان ادب
@ShahrestanAdabPub
سپیده زد چه می کنم نماز جوکیانه را؟
بهل، فریضه را بهل به شیخ شب نماز کن
چه حاجتم روا شد از نماز شب دراز کن؟
الا به دام آرزو نه مردی و نه زیستی
به کام زندگی مپو، کجاست خنگ نیستی؟
الا کجاست اسب من که بشکنم مدار را
به آب نیستی زنم برافکنم گدار را
نرفت کاری از غنا، که کار فاقه می کند
بهل بگندد آبها، نمک افاقه می کند
#علی_معلم_دامغانی
از کتاب #عید_خون
به اهتمام #علی_محمد_مودب و با مقدمه #یوسفعلی_میرشکاک
نشر #شهرستان_ادب
این کتاب حاوی اشعاری از شاعران معاصر، در رثای #شهید_سید_مرتضی_آوینی ست.
بیستم فروردین، سالروز عروج #سید_شهیدان_اهل_قلم ، #سید_مرتضی_آوینی ست. یاد و نامش گرامی باد.
📚 آیدی خرید تلگرامی کتب #انتشارات_شهرستان_ادب 📚
@adab_book
📚 سایت خرید اینترنتی 📚
Adabbook.com
---------------------------------------------
کانال رسمی انتشارات شهرستان ادب
@ShahrestanAdabPub
رئالیسم عرفانی، مکمّل و روح « #دخیل_هفتم » | یادداشتی از #محمد_قائم_خانی
«رئالیسم عرفانی» نام کتابی است نوشتۀ #محمد_رودگر ، که انتشارات سورۀ مهر به بازار روانه کرده است. در این کتاب، رودگر ایدههایی را که در رمان خاص «دخیل هفتم» به اجرا در آورده بود، در چهارچوبی نظری تبیین میکند. هرچند کتاب، معطوف به بررسی تطبیقی رئالیسم جادویی با تکیه بر «صد سال تنهایی» مارکز، با تذکرهنویسی صوفیانه، با تمرکز بر تذکرةالأولیاء عطار است؛ اما ایدۀ کلی محمد رودگر را که اتفاقاً قدمتی طولانی در ادبیات داستانی ما دارد، به خوبی بازمینمایاند.
رودگر در پی آن است که محتوای پر و پیمان و ماده و صورت غنی ادبیات کهن ایرانی را وارد جریان نوشتن داستان مدرن بکند و در موقعیتی روایی، این دو جهان را با هم تلفیق سازد. «دخیل هفتم» محصول چنین تلاشی است و ألحق هم در بخشی از سویهها موفق بوده است. در همین رمان، هم ردپای حکمت ذوقی ما به وفور به چشم میخورد، و هم رگههایی از تشابه روایی با داستانهای مارکز دیده میشود. از طرفی مشابهتهای مضمونی و از طرف دیگر تشابه ساختاری و حتی گاهی فرمی دو روایت، این امکان را به آقای رودگر داده است که بتواند جهانی تازه با عناصر دنیای معاصر اما مبتنی بر داشتههای کهن ایجاد کند.
#شهرستان_ادب
ادامه این یادداشت را در آدرس زیر بخوانید:
https://shahrestanadab.com/Content/ID/7928
@ShahrestanAdabPub
«رئالیسم عرفانی» نام کتابی است نوشتۀ #محمد_رودگر ، که انتشارات سورۀ مهر به بازار روانه کرده است. در این کتاب، رودگر ایدههایی را که در رمان خاص «دخیل هفتم» به اجرا در آورده بود، در چهارچوبی نظری تبیین میکند. هرچند کتاب، معطوف به بررسی تطبیقی رئالیسم جادویی با تکیه بر «صد سال تنهایی» مارکز، با تذکرهنویسی صوفیانه، با تمرکز بر تذکرةالأولیاء عطار است؛ اما ایدۀ کلی محمد رودگر را که اتفاقاً قدمتی طولانی در ادبیات داستانی ما دارد، به خوبی بازمینمایاند.
رودگر در پی آن است که محتوای پر و پیمان و ماده و صورت غنی ادبیات کهن ایرانی را وارد جریان نوشتن داستان مدرن بکند و در موقعیتی روایی، این دو جهان را با هم تلفیق سازد. «دخیل هفتم» محصول چنین تلاشی است و ألحق هم در بخشی از سویهها موفق بوده است. در همین رمان، هم ردپای حکمت ذوقی ما به وفور به چشم میخورد، و هم رگههایی از تشابه روایی با داستانهای مارکز دیده میشود. از طرفی مشابهتهای مضمونی و از طرف دیگر تشابه ساختاری و حتی گاهی فرمی دو روایت، این امکان را به آقای رودگر داده است که بتواند جهانی تازه با عناصر دنیای معاصر اما مبتنی بر داشتههای کهن ایجاد کند.
#شهرستان_ادب
ادامه این یادداشت را در آدرس زیر بخوانید:
https://shahrestanadab.com/Content/ID/7928
@ShahrestanAdabPub
مجموعه داستان #مادربزرگ_پیام_مرده
نوشته #تیمور_آقامحمدی
نشر #شهرستان_ادب
📚 آیدی خرید تلگرامی کتب #انتشارات_شهرستان_ادب 📚
@adab_book
📚 سایت خرید اینترنتی 📚
Adabbook.com
@ShahrestanAdabPub
نوشته #تیمور_آقامحمدی
نشر #شهرستان_ادب
📚 آیدی خرید تلگرامی کتب #انتشارات_شهرستان_ادب 📚
@adab_book
📚 سایت خرید اینترنتی 📚
Adabbook.com
@ShahrestanAdabPub
وقتی ماردوش تکثیر میشود | یادداشت #محمدامین_پورحسینقلی بر رمان « #بی_کتابی »
بیکتابی، جدیدترین اثر محمدرضا شرفی خبوشان، رمانی در فضای اسطورهای، و در پسزمینۀ حوادث دوران مشروطه است و داستان مردی را روایت میکند که شغلش، فروختن نسخههای خطی و کتابهای نایاب قدیمی به سفیران و مستشاران فرنگی است.
میرزا یعقوب خاصهفروش، که راوی اول شخص این داستان است و با نثری ملهم از ادبیات غالب در دوران قاجار و در رفتوبرگشتهای زمانی بر اساس جریان سیال ذهن، روایتگر این داستان غریب است، درست در بحبوحۀ به توپ بستن مجلس مشروطه و زمانی که تهران قدیم در زیر سم اسبان قزاقهای لیاخوف لگدمال شده و خون آزادیخواهان در باغشاه بر زمین ریخته، درگیر یافتن کتابی قدیمی است که ناخواسته به رسالهای دست مییابد که مدعی یافتن جایگاه ضحاک ماردوش در دماوندکوه است.
زبان کتاب گرچه شاید برای مخاطب عام، قدری سختخوان باشد، اما بهخوبی توانسته فضای تاریخی دوران منتهی به مشروطه را بازسازی کند. در پس واژگان و توصیفها و عبارتهایی که در مواردی خواننده را وادار میکند تا در یافتن معنی کلمهای یا مفهوم اصطلاحی، به سراغ جستجوی فرامتنی برود، تصویری تاریک، غبارآلوده، متعفن و آغشته به خون و خیانت و خباثت از روزگاری به دست میدهد که آزادیخواهان، منکوب و متواری شده بودند و خائنان و مستبدین با کمک بیگانه، خانۀ ملت را به ویرانههای مظالم خود افزوده بودند.
راوی که شخصیتی است خاکستری و امیال خیر و شر در وجودش به پیکار مشغولند، در معرفی، خود را کتابدوستی میداند که گرچه در دادوستد نسخههای خطی با اجنبی است، اگر کتاب ارزشمندی بیابد آن را برای خودش نگه میدارد تا «به دست نامسلمان نیفتد» .
ادامه این یادداشت را در آدرس زیر بخوانید:
https://shahrestanadab.com/Content/ID/7929
کانال رسمی #انتشارات_شهرستان_ادب
@ShahrestanAdabPub
بیکتابی، جدیدترین اثر محمدرضا شرفی خبوشان، رمانی در فضای اسطورهای، و در پسزمینۀ حوادث دوران مشروطه است و داستان مردی را روایت میکند که شغلش، فروختن نسخههای خطی و کتابهای نایاب قدیمی به سفیران و مستشاران فرنگی است.
میرزا یعقوب خاصهفروش، که راوی اول شخص این داستان است و با نثری ملهم از ادبیات غالب در دوران قاجار و در رفتوبرگشتهای زمانی بر اساس جریان سیال ذهن، روایتگر این داستان غریب است، درست در بحبوحۀ به توپ بستن مجلس مشروطه و زمانی که تهران قدیم در زیر سم اسبان قزاقهای لیاخوف لگدمال شده و خون آزادیخواهان در باغشاه بر زمین ریخته، درگیر یافتن کتابی قدیمی است که ناخواسته به رسالهای دست مییابد که مدعی یافتن جایگاه ضحاک ماردوش در دماوندکوه است.
زبان کتاب گرچه شاید برای مخاطب عام، قدری سختخوان باشد، اما بهخوبی توانسته فضای تاریخی دوران منتهی به مشروطه را بازسازی کند. در پس واژگان و توصیفها و عبارتهایی که در مواردی خواننده را وادار میکند تا در یافتن معنی کلمهای یا مفهوم اصطلاحی، به سراغ جستجوی فرامتنی برود، تصویری تاریک، غبارآلوده، متعفن و آغشته به خون و خیانت و خباثت از روزگاری به دست میدهد که آزادیخواهان، منکوب و متواری شده بودند و خائنان و مستبدین با کمک بیگانه، خانۀ ملت را به ویرانههای مظالم خود افزوده بودند.
راوی که شخصیتی است خاکستری و امیال خیر و شر در وجودش به پیکار مشغولند، در معرفی، خود را کتابدوستی میداند که گرچه در دادوستد نسخههای خطی با اجنبی است، اگر کتاب ارزشمندی بیابد آن را برای خودش نگه میدارد تا «به دست نامسلمان نیفتد» .
ادامه این یادداشت را در آدرس زیر بخوانید:
https://shahrestanadab.com/Content/ID/7929
کانال رسمی #انتشارات_شهرستان_ادب
@ShahrestanAdabPub
در کسوت بهار | نقد و بررسی کتاب #بهارخواب
به قلم #علی_جوان_نژاد
در کسوت بهار به پاییزم آمدی
مفهوم فصلها را ممنون بههم زدی
#محمدحسین_نجفی
بهار خواب را اگر جایی از خانه بدانیم که چشماندازی به طبیعت بیرون دارد، میبینیم تا چه اندازه این تعبیر، با مجموعه اشعار محمدحسین نجفی متناسب است. شاعر همان اندازه که بر روی دستسازها و میراث فرهنگ بشری ایستاده، به طبیعت دل بستگی دارد و تمام ساختار شعر تحت تاثیر این دلبستگیست. تنها اگر شعرها را از لحاظ تنوع وزنی مورد دقت قرار دهیم میبینیم در همان نیمۀ نخست کتاب شاعر بیش از ده وزن را مورد استفاده قرار داده. این تنوع را اگر در کنار ابعاد دیگر مجموعه بگذاریم هر چه بیشتر ما را به این نتیجه میرساند که چشمانداز شاعر به چه منظرۀ وسیعیست.
شاعر در انتخاب کلمات و حتی در نحو از تنوع بیشماری که زبان در اختیارش گذاشته بهره میجوید. چنانی که نه تنها از پتانسیلهای ادبیات کهن استفاده کرده که حتی از پتانسیلهای زبان محاوره و محلی نیز غافل نبوده است و زبان امروزین در کنار زبان کهن به خوبی قرار گرفته. این درآمیختگیها، که باید به اضطراب در سبک بیانجامد، به قدری با ذات شاعر یکی شده که ناهماهنگی چندانی در اشعار ایجاد نکرده است.
مرا که یخ زدهام آتش نگاهت را
بگیر در من و بر من مگیر، برگشتم (ناگزیر:۴)
این هماهنگی گواه آن است که شاعر با آنچه میگوید همانگونه که میگوید زیسته و این تنوع به صورت ذاتی از درونش میجوشد، از آن روست که سیر و سفرش در ساحتهای مختلف نهتنها آزاردهنده نیست که لذتبخش هم هست.
ادامه این یادداشت را در آدرس زیر بخوانید:
https://yon.ir/t8fzn
کانال رسمی #انتشارات_شهرستان_ادب
@ShahrestanAdabPub
به قلم #علی_جوان_نژاد
در کسوت بهار به پاییزم آمدی
مفهوم فصلها را ممنون بههم زدی
#محمدحسین_نجفی
بهار خواب را اگر جایی از خانه بدانیم که چشماندازی به طبیعت بیرون دارد، میبینیم تا چه اندازه این تعبیر، با مجموعه اشعار محمدحسین نجفی متناسب است. شاعر همان اندازه که بر روی دستسازها و میراث فرهنگ بشری ایستاده، به طبیعت دل بستگی دارد و تمام ساختار شعر تحت تاثیر این دلبستگیست. تنها اگر شعرها را از لحاظ تنوع وزنی مورد دقت قرار دهیم میبینیم در همان نیمۀ نخست کتاب شاعر بیش از ده وزن را مورد استفاده قرار داده. این تنوع را اگر در کنار ابعاد دیگر مجموعه بگذاریم هر چه بیشتر ما را به این نتیجه میرساند که چشمانداز شاعر به چه منظرۀ وسیعیست.
شاعر در انتخاب کلمات و حتی در نحو از تنوع بیشماری که زبان در اختیارش گذاشته بهره میجوید. چنانی که نه تنها از پتانسیلهای ادبیات کهن استفاده کرده که حتی از پتانسیلهای زبان محاوره و محلی نیز غافل نبوده است و زبان امروزین در کنار زبان کهن به خوبی قرار گرفته. این درآمیختگیها، که باید به اضطراب در سبک بیانجامد، به قدری با ذات شاعر یکی شده که ناهماهنگی چندانی در اشعار ایجاد نکرده است.
مرا که یخ زدهام آتش نگاهت را
بگیر در من و بر من مگیر، برگشتم (ناگزیر:۴)
این هماهنگی گواه آن است که شاعر با آنچه میگوید همانگونه که میگوید زیسته و این تنوع به صورت ذاتی از درونش میجوشد، از آن روست که سیر و سفرش در ساحتهای مختلف نهتنها آزاردهنده نیست که لذتبخش هم هست.
ادامه این یادداشت را در آدرس زیر بخوانید:
https://yon.ir/t8fzn
کانال رسمی #انتشارات_شهرستان_ادب
@ShahrestanAdabPub
#غزل_زندگی_کنیم
گزیده غزلِ استاد #محمد_علی_بهمنی
از نشر #شهرستان_ادب
۲۷ فروردین زادروز این شاعر بزرگوار است. خدایش به سلامت دارد.
عکس: #سارا_اکبری
@ShahrestanAdabPub
گزیده غزلِ استاد #محمد_علی_بهمنی
از نشر #شهرستان_ادب
۲۷ فروردین زادروز این شاعر بزرگوار است. خدایش به سلامت دارد.
عکس: #سارا_اکبری
@ShahrestanAdabPub