رمان نوجوان «تفنگ بادی» نوشته محسن محمدی داستان عده ای کودک مدرسه ای است که جنگ را از دریچه چشمان خودشان روایت میکنند. کودکانی که با مفهوم جنگ آشنا نیستند و هر کدام با خلاقیت در دنیای کودکانه خود به دنبال یافتن راههایی برای پیروزی بر جنگ هستند.
برشی از رمان:
هواپیمای سیاهی در ارتفاعت پایین به سمت ما می آمد. علی گفت: معتطل نکن، بزنش. یاسر در این گیر و دار پرسید: راستی، حمید ساچمه گذاشتی توی تفنگ؟ حمید عتصبانی جواب داد: این قدر هم خنگ نیستم. از قبل آماده اش کردم. یاسر گفت: پس گلنگدن یادت نره. همه به جز حمید خنده مان گرفت. مانده بودم یاسر در آن شرایط چه طور می توانست شوخی کند. اصلا این حرف ها را از کجا می آورد؟! هواپیما خیلی نزدیک شده بود. همه هیجان زده بودیم. حمید تفنگ را به طرف هواپیما نشانه رفت...
#تفنگ_بادی
#محسن_محمدی
#انتشارات_شهرستان_ادب
برای خرید این رمان به سایت #ادب_بوک به آدرس:
Www.AdabBook.com/تفنگ-بادی
@ShahrestanAdabPub
برشی از رمان:
هواپیمای سیاهی در ارتفاعت پایین به سمت ما می آمد. علی گفت: معتطل نکن، بزنش. یاسر در این گیر و دار پرسید: راستی، حمید ساچمه گذاشتی توی تفنگ؟ حمید عتصبانی جواب داد: این قدر هم خنگ نیستم. از قبل آماده اش کردم. یاسر گفت: پس گلنگدن یادت نره. همه به جز حمید خنده مان گرفت. مانده بودم یاسر در آن شرایط چه طور می توانست شوخی کند. اصلا این حرف ها را از کجا می آورد؟! هواپیما خیلی نزدیک شده بود. همه هیجان زده بودیم. حمید تفنگ را به طرف هواپیما نشانه رفت...
#تفنگ_بادی
#محسن_محمدی
#انتشارات_شهرستان_ادب
برای خرید این رمان به سایت #ادب_بوک به آدرس:
Www.AdabBook.com/تفنگ-بادی
@ShahrestanAdabPub
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گزارش تصویری جلسه نقد و بررسی رمان #رمق
نوشته #مجید_اسطیری
با حضور #شهریار_عباسی و #پری_رضوی
در فرهنگسرای شفق تهران
#انتشارات_شهرستان_ادب
رمان رمق را از سایت #ادب_بوک تهیه نمایید:
Www.adabBook.com/رمق
@ShahrestanAdabPub
نوشته #مجید_اسطیری
با حضور #شهریار_عباسی و #پری_رضوی
در فرهنگسرای شفق تهران
#انتشارات_شهرستان_ادب
رمان رمق را از سایت #ادب_بوک تهیه نمایید:
Www.adabBook.com/رمق
@ShahrestanAdabPub
نشست نقد و بررسی رمان #پس_از_بیست_سال
منتقد: #احمد_شاکری
با حضور #سلمان_کدیور (نویسنده)
چهارشنبه، سوم مهر ساعت 16
تهران، خیابان دماوند، بعد از پل خاقانی، انتهای خیابان شهید هاشمی، باباطاهر شرقی، داخل بوستان دانش آموز، کتابخانه عمومی باباطاهر
#انتشارات_شهرستان_ادب
@ShahrestanAdabPub
منتقد: #احمد_شاکری
با حضور #سلمان_کدیور (نویسنده)
چهارشنبه، سوم مهر ساعت 16
تهران، خیابان دماوند، بعد از پل خاقانی، انتهای خیابان شهید هاشمی، باباطاهر شرقی، داخل بوستان دانش آموز، کتابخانه عمومی باباطاهر
#انتشارات_شهرستان_ادب
@ShahrestanAdabPub
آیین رونمایی از مجموعه شعر #صحن_فیروزه سروده #فاطمه_نانی_زاد
با حضور: سعید حدادیان، مرتضی امیری اسفندقه، اسماعیل امینی، علی محمد مودب، علی داودی، محمدحسین نعمتی، فریبا یوسفی، مهدخت قربان عسگری و...
دوشنبه اول مهر ساعت 16
تهران خیابان شریعتی نرسیده به پل سیدخندان سالن آمفی تئاتر فرهنگسرای اندیشه
#انتشارات_شهرستان_ادب
@ShahrestanAdabPub
با حضور: سعید حدادیان، مرتضی امیری اسفندقه، اسماعیل امینی، علی محمد مودب، علی داودی، محمدحسین نعمتی، فریبا یوسفی، مهدخت قربان عسگری و...
دوشنبه اول مهر ساعت 16
تهران خیابان شریعتی نرسیده به پل سیدخندان سالن آمفی تئاتر فرهنگسرای اندیشه
#انتشارات_شهرستان_ادب
@ShahrestanAdabPub
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 |ببینید|
انتشار به مناسب هفته #دفاع_مقدس
#کوچه_شهید
از تقاطع شهید احمد رسولیان که بگذری
میرسی درست روبروی یادمان کربلای پنج
انتهای بولوار حاج حیدر تراب
کوچه شهید فاطمی نسب:
خانه من است
حیرت آور است؛ نیست؟
اینکه این همه شهید
بر سر تمام کوچههای شهر ایستادهاند
تا نشانی مسیر خانههای ما شوند
اینکه این همه شهید رفتهاند
تا بهانهی ترانههای ما شوند
حیرت آور است؛ نیست؟
#رضا_یزدانی
از مجموعه شعر #حاشا
#انتشارات_شهرستان_ادب
@ShahrestanAdabPub
انتشار به مناسب هفته #دفاع_مقدس
#کوچه_شهید
از تقاطع شهید احمد رسولیان که بگذری
میرسی درست روبروی یادمان کربلای پنج
انتهای بولوار حاج حیدر تراب
کوچه شهید فاطمی نسب:
خانه من است
حیرت آور است؛ نیست؟
اینکه این همه شهید
بر سر تمام کوچههای شهر ایستادهاند
تا نشانی مسیر خانههای ما شوند
اینکه این همه شهید رفتهاند
تا بهانهی ترانههای ما شوند
حیرت آور است؛ نیست؟
#رضا_یزدانی
از مجموعه شعر #حاشا
#انتشارات_شهرستان_ادب
@ShahrestanAdabPub
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 |ببینید|
انتشار به مناسب هفته #دفاع_مقدس
#شعرخوانی اسماعیل محمدپور
یک)
دفتر نقاشی اش را روی میز گذاشت
کودک
و مدادش را
و خاطرات پدرش را
و خشم اش را
حالا همه ی گزینه ها روی میز بود.
دو)
دختر از پنجره به شهر نگریست
شهرِ خاموش
شهرِ بی عاشق
شهرِ خاموشِ بی عاشق
مردان به خاطر عشق رفته بودند
هیچکس به خاطر عشق نمانده بود.
سه)
پدرِ کودکی بود که مداد رنگی نداشت
مردِ زنی بود که برایش می مرد
پسرِ مردی بود که بادکنک می فروخت
برادرِ دختر بودی که لباس عروسی اش را می دوخت
مرگ
مانده بود که کدامشان را در آغوش بگیرد.
چهار)
صلح
تابلویی بی نظیری بود
اگر جنگ نقاشی اش نمی کرد.
شعرهایی از مجموعه شعر سپید #من_میز_را_برای_دو_نفر_می_چینم
#انتشارات_شهرستان_ادب
خرید اینترنتی این مجموعه شعر از سایت #ادب_بوک:
https://adabbook.com/من-میز-را-برای-دو-نفر-می-چینم
@ShahrestanAdabPub
انتشار به مناسب هفته #دفاع_مقدس
#شعرخوانی اسماعیل محمدپور
یک)
دفتر نقاشی اش را روی میز گذاشت
کودک
و مدادش را
و خاطرات پدرش را
و خشم اش را
حالا همه ی گزینه ها روی میز بود.
دو)
دختر از پنجره به شهر نگریست
شهرِ خاموش
شهرِ بی عاشق
شهرِ خاموشِ بی عاشق
مردان به خاطر عشق رفته بودند
هیچکس به خاطر عشق نمانده بود.
سه)
پدرِ کودکی بود که مداد رنگی نداشت
مردِ زنی بود که برایش می مرد
پسرِ مردی بود که بادکنک می فروخت
برادرِ دختر بودی که لباس عروسی اش را می دوخت
مرگ
مانده بود که کدامشان را در آغوش بگیرد.
چهار)
صلح
تابلویی بی نظیری بود
اگر جنگ نقاشی اش نمی کرد.
شعرهایی از مجموعه شعر سپید #من_میز_را_برای_دو_نفر_می_چینم
#انتشارات_شهرستان_ادب
خرید اینترنتی این مجموعه شعر از سایت #ادب_بوک:
https://adabbook.com/من-میز-را-برای-دو-نفر-می-چینم
@ShahrestanAdabPub
Forwarded from ادب بوک
🎉 فروش ویژه به مناسبت هفته #دفاع_مقدس
📚رمان های #وضعیت_بی_عاری نوشته «حامد جلالی» و #نقل_گیتی نوشته «محمد خسروی راد»📚
10% تخفیف + #ارسال_رایگان به سراسر کشور
🖥 لینک سفارش از سایت #ادب_بوک:
https://adabbook.com/MultipleBuyProduct/Products
📲 سفارش از اینستاگرام:
Www.instagram.com/adab.book
@AdabBookOfficial
@ShahrestanAdabPub
📚رمان های #وضعیت_بی_عاری نوشته «حامد جلالی» و #نقل_گیتی نوشته «محمد خسروی راد»📚
10% تخفیف + #ارسال_رایگان به سراسر کشور
🖥 لینک سفارش از سایت #ادب_بوک:
https://adabbook.com/MultipleBuyProduct/Products
📲 سفارش از اینستاگرام:
Www.instagram.com/adab.book
@AdabBookOfficial
@ShahrestanAdabPub
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
معرفی رمان #ایران_شهر (جلد یک) نوشته #محمد_حسن_شهسواری در برنامه "سلام صبح بخیر" شبکه سوم سیما توسط نویسنده ی گرامی، #علی_الله_سلیمی
رمان ایرانشهر را از #ادب_بوک تهیه نمایید:
Www.adabbook.com/ایرانشهر
گفتنی ست مجموعه داستان #سفر_معمولا_صبح_اتفاق_می_افتد از علی الله سلیمی در #انتشارات_شهرستان_ادب به چاپ رسیده است.
@ShahrestanAdabPub
رمان ایرانشهر را از #ادب_بوک تهیه نمایید:
Www.adabbook.com/ایرانشهر
گفتنی ست مجموعه داستان #سفر_معمولا_صبح_اتفاق_می_افتد از علی الله سلیمی در #انتشارات_شهرستان_ادب به چاپ رسیده است.
@ShahrestanAdabPub
Forwarded from مدرسه رمان
"سدا" داستان بلندی ست از زنی محتاط و محافظه کار، و به شدت آسیب پذیر. زنی که در آستانه ی پنجاه سالگی و با توافق همسرش تصمیم به بچه دار شدن می گیرد. ایده، ایده خوبی ست و بارها از آن به عنوان امری طرد شده از سوی جامعه یاد شده است. چه در فیلم ها و چه در کتاب های مختلف. تردید زنانی که خواسته یا ناخواسته در سن بالا نطفه ای را در خود می پرورند و مدام درگیری نگه داشتن یا نداشتنش را دارند. اما چه چیز می تواند این موضوع آشنا و گاها تکراری را برای خواننده جذاب کرده و به یکی از دغدغه های او تبدیل کند؟
متن کامل یادداشت #پروانه_حیدری بر رمان #سدا را در پایگاه مدرسه رمان بخوانید:
https://yon.ir/ETC1g
خرید رمان سدا:
https://adabbook.com/%D8%B3%D8%AF%D8%A7
🖋 به «مدرسه رمان» بپیوندید:
🔗 @mdrsroman
🔗 mdrsroman.com
متن کامل یادداشت #پروانه_حیدری بر رمان #سدا را در پایگاه مدرسه رمان بخوانید:
https://yon.ir/ETC1g
خرید رمان سدا:
https://adabbook.com/%D8%B3%D8%AF%D8%A7
🖋 به «مدرسه رمان» بپیوندید:
🔗 @mdrsroman
🔗 mdrsroman.com
Madreseroman
روایت زنی غرق در سادگی و پاکی!
پروانه حیدری-
"سدا" داستان بلندی ست از زنی محتاط و محافظه کار، و به شدت آسیب پذیر. زنی که در آستانه ی پنجاه سالگی و با توافق همسرش تصمیم به بچه دار شدن می گیرد. ایده، ...
"سدا" داستان بلندی ست از زنی محتاط و محافظه کار، و به شدت آسیب پذیر. زنی که در آستانه ی پنجاه سالگی و با توافق همسرش تصمیم به بچه دار شدن می گیرد. ایده، ...
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
معرفی رمان نوجوان #موهای_تو_خانه_ماهی_هاست نوشته #محمدرضا_شرفی_خبوشان
در برنامه اینترنتی #مرورگر
توسط #مرتضی_شمس_آبادی
گفتنی ست چندی پیش، رمان موهای تو خانه ماهی هاست، برگزیده نخستین دوره جایزه ادبی شهید اندرزگو شد.
#انتشارات_شهرستان_ادب
@ShahrestanAdabPub
@poemstoryradio
در برنامه اینترنتی #مرورگر
توسط #مرتضی_شمس_آبادی
گفتنی ست چندی پیش، رمان موهای تو خانه ماهی هاست، برگزیده نخستین دوره جایزه ادبی شهید اندرزگو شد.
#انتشارات_شهرستان_ادب
@ShahrestanAdabPub
@poemstoryradio
رونمایی مجموعه شعر #کابوس_شاخههای_شکسته سروده #مهدی_زارعی
با حضور حمیدرضا شکارسری، میلاد عرفان پور و مبین اردستانی
دوشنبه 8 مهر - ساعت 16
تهران بزرگراه نواب تقاطع پل کمیل، ابتدای کمیل شرقی، فرهنگسرای انقلاب اسلامی
@ShahrestanAdabPub
با حضور حمیدرضا شکارسری، میلاد عرفان پور و مبین اردستانی
دوشنبه 8 مهر - ساعت 16
تهران بزرگراه نواب تقاطع پل کمیل، ابتدای کمیل شرقی، فرهنگسرای انقلاب اسلامی
@ShahrestanAdabPub
Forwarded from شهرستان ادب
🔻وقتی میفهمیم «مردم» یعنی چه | یادداشت #محمدامین_پورحسینقلی بر رمان «رمق»
(در پروندهکتاب #رمق نوشته #مجید_اسطیری)
▪️«...یادم است سالها پیش، یکبار با موجی اینچنینی که از استادیوم به بیرون سرازیر شده بودند، مواجه شدم. جوانان مشتاق، پرانرژی و هیجانزده که ظاهراً خوشحال از برندهشدن تیم محبوبشان، با شعارهای هماهنگ، فوج در فوج، به خیابان ریخته بودند. ترافیک عجیبی راه انداخته بودند و بیتوجه به اطرافشان فقط جلو میرفتند و با همان هارمونی و نظمی که چون رشتهای نامرئی آنها را به هم متصل کرده بود، شعار میدادند، شادی میکردند و چون موجی بیتوقف، پیش میرفتند. یکباره وسط بازی با یکی از فریادهای "ایران" که از آنطرف شنیدم، "مردم" را فهمیدم. جا خوردم! انگاری یک آن توانستم چهرۀ یک نفر را ببینم؛ یک نفر که آشنا بود. قبلاً خیلی دیده بودمش. صدایش را هم زیاد شنیده بودم. هم اینجا توی امجدیه، هم توی مسجد، هم از حنجرۀ گرفتۀ رادیوی ترانزیستوریام توی خرپشتۀ خانه...»
🔗 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
(در پروندهکتاب #رمق نوشته #مجید_اسطیری)
▪️«...یادم است سالها پیش، یکبار با موجی اینچنینی که از استادیوم به بیرون سرازیر شده بودند، مواجه شدم. جوانان مشتاق، پرانرژی و هیجانزده که ظاهراً خوشحال از برندهشدن تیم محبوبشان، با شعارهای هماهنگ، فوج در فوج، به خیابان ریخته بودند. ترافیک عجیبی راه انداخته بودند و بیتوجه به اطرافشان فقط جلو میرفتند و با همان هارمونی و نظمی که چون رشتهای نامرئی آنها را به هم متصل کرده بود، شعار میدادند، شادی میکردند و چون موجی بیتوقف، پیش میرفتند. یکباره وسط بازی با یکی از فریادهای "ایران" که از آنطرف شنیدم، "مردم" را فهمیدم. جا خوردم! انگاری یک آن توانستم چهرۀ یک نفر را ببینم؛ یک نفر که آشنا بود. قبلاً خیلی دیده بودمش. صدایش را هم زیاد شنیده بودم. هم اینجا توی امجدیه، هم توی مسجد، هم از حنجرۀ گرفتۀ رادیوی ترانزیستوریام توی خرپشتۀ خانه...»
🔗 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
نهمین نشست #میز_نقد برگزار خواهدشد:
جلسه نقد و بررسی رمان #رویای_فالاچی نوشته #فرشته_اثنی_عشری
با حضور #سمیه_سیدیان و #مهدی_زارع
دوشنبه 15 مهرماه
ساعت 10
پل کریمخان نبش سپهبد قرنی کتابفروشی رود
@ShahrestanAdabPub
جلسه نقد و بررسی رمان #رویای_فالاچی نوشته #فرشته_اثنی_عشری
با حضور #سمیه_سیدیان و #مهدی_زارع
دوشنبه 15 مهرماه
ساعت 10
پل کریمخان نبش سپهبد قرنی کتابفروشی رود
@ShahrestanAdabPub
Forwarded from فلاخن||سلمان کدیور (سلمان کدیور)
✳️«پس از بیست سال»؛ روایتی تازه از مذهب علیه مذهب!
🖌نویسنده: #صادق_فرامرزی
....
....
🔶رمان #پس_از_بیست_سال نوشته سلمان کدیور از تازهترین آثار منتشر شده توسط موسسه فرهنگی #شهرستان_ادب است. داستانی بلند که به نوعی بخشی از تاریخ اسلام از زمان پیامبر اکرم(ص) تا واقعه عاشورا را در خود روایت میکند. «صادق فرامزی» به بهانه انتشار این اثر نگاهی کوتاه به آن انداخته است که در ادامه میخوانیم:
🔶دست تخیل را درون گیسوی تاریخی دینی بردن و جسم و روح آن تاریخ را سالم نگاه داشتن از سخت کارهایی است که یک نویسنده میتواند شهامت انجامش را به جان بخرد. بر همین منطق و مقدمه رمان «پس از بیست سال» را میتوان از آثار موفق اخیر در زمینه ادبیات داستانی دانست. رمانی تاریخی که در بستر زمانی دوران خلافت معاویه و مبارزات ابوذر با وی آغاز میشود و تا دوره جنگ صفین نیز ادامه میابد و مرحله به مرحله بر مدار توصیف یک اسلام به یغما رفته ایده پردازی میکند. زمانیکه اثری رو به توصیف بازه تاریخی از دوران صدر اسلام می آورد با چند مشکل ثابت مواجه میگردد که آشنایی نسبی مخاطب با سرانجام وقایع، علم به حق و باطل بودن اشخاص و جریانات از جمله آنها میباشد، در چنین وضعیتی به کارگیری قوه تخیل برای خلق شخصیتهایی که در این میان روایت های داستانی خلق کنند و به اصل آن دستبرد نزنند سخت میشود، از همین جهت نیز در عمده موارد چنین آثار رو به خلق اشخاصی بعنوان شاهد تاریخی نه عامل در تاریخ میآورند. اما پس از بیست سال این شهامت را داشته که به خلق شخصیت هایی جدید که نه تنها شاهد صرف نیستند که در میدان حوادث تعیین کنندگی نیز دارند بپردازد.
🔶پس از بیست سال شرح روایی شخصیتی به نام «سلیم بن هشام» است که بعنوان آقازاده ای مشهور و معتبر در جوار معاویه زیست میکند و کنجکاو «عدالتخواهی» ابوذر میگردد و همین نهیبها به روند اتفاقات جاری در داستان کمک میکند. نقش کلیدی ابوذر در چنین فضایی باعث میگردد تا عمده حوادث آن برهه از دریچه استانداردهای این صحابی پیامبر به چشم آید و کمتر حادثهای باشد که حتی پس از مرگ ابوذر نیز به بازخوانی هشدارهای او نپردازد.
🔶همچنین روایت «پس از بیست سال» از شخصیت حضرت امیر(ع) نیز نه روایتی بر مبنای کرامات که دامنه مخاطب شیعه را صرفا جذب خود نماید که روایتی شکل گرفته بر مبنای استانداردهای یک حاکم عادل بوده است که میتواند برای هر انسانی با هر اندیشه و مذهبی جذاب به نظر آید. ذات پرسشگر و مردد «سلیم بن هشام» خود باعث میشود تا معرفی حضرت در میان فضای غبارآلود ایام صفین صورت گیرد و همین امر کمک میکند تا روایت ها و توصیفات آسمانی از امیرالمومنین(ع) جای خود را به شرحی زمینی از حاکمی دهد که دو عنصر عدالت و آگاهی بخشی به تصمیمات فردی او جهت میدهد.
🔶اختصارا میتوان «پس از بیست سال» را نسخه ای داستانی شده از «مذهب علیه مذهب» مرحوم شریعتی دانست، آن چنان که در جای جای این داستان نیز میتوان شاهد بود تلاش نویسنده بر تاکید آسیب پذیری مذهب از عالمان و حاکمان گمراه در زمانی بوده است که اسلام بزرگترین دشمن خارجی خود را نیز شکست داده است. ویژگی این تقابل درون مذهبی باعث میشود تا به رغم تاریخی بودن بستر اتفاقات، تقابل ها و تضادهای موجود در آن هنوز برای مخاطب دارای ما به ازای خارجی و ملموس باشد.
🔶تضاد حقیقت و واقعیت اسلام مهمترین خط محتوایی اثر را شکل میدهد، به گونه ای که چالش اصلی میان حقیقت امر دینی در بستر واقعیت یک جامعه مسلمان است و دوگانه شخصیت های حاضر در داستان همگی بر اساس این تضاد شکل میگیرد، از همین رو میتوان «پس از بیست سال» را رمانی تاریخ دانست که از ظرف زمانی خود نیز فراتر میرود و روحی از تاریخ بشریت را در بر میگیرد.
https://yon.ir/Fbvhz
....
....
@Falaakhon
در چشم تو شهود شگفتی هست، آن را به جز شهید نمیفهمد
آیینه نیز قصد تماشا داشت، وا کرد چشم و دید نمیفهمد
از کوهسار معرفتت آری این سیل حکمت است شده جاری
هرکس که دل نداد نمینوشد، هرکس که دل برید نمیفهمد
یک عمر اگرچه غرق شد آن گونه در واژههای معجزهآمیزت
دریای اشکهای تو را در چاه ابن ابیالحدید نمیفهمد
گفتی که تن به سجده نمیدادم معبود را اگر که نمیدیدم
گفتی و قرنهاست که حرفت را عرفان بوسعید نمیفهمد
شیرینی شروع تو را آری غیر از خدای کعبه نمیداند
شهد شهود «فزت و رب» ات را بیشک به جز شهید نمیفهمد
#سید_محمد_مهدی_شفیعی
از کتاب #مرز_ما_عشق_است
#انتشارات_شهرستان_ادب
عکس: مقابل حرم حضرت امیرالمومنین ع
نجف الاشرف
@ShahrestanAdabPub
آیینه نیز قصد تماشا داشت، وا کرد چشم و دید نمیفهمد
از کوهسار معرفتت آری این سیل حکمت است شده جاری
هرکس که دل نداد نمینوشد، هرکس که دل برید نمیفهمد
یک عمر اگرچه غرق شد آن گونه در واژههای معجزهآمیزت
دریای اشکهای تو را در چاه ابن ابیالحدید نمیفهمد
گفتی که تن به سجده نمیدادم معبود را اگر که نمیدیدم
گفتی و قرنهاست که حرفت را عرفان بوسعید نمیفهمد
شیرینی شروع تو را آری غیر از خدای کعبه نمیداند
شهد شهود «فزت و رب» ات را بیشک به جز شهید نمیفهمد
#سید_محمد_مهدی_شفیعی
از کتاب #مرز_ما_عشق_است
#انتشارات_شهرستان_ادب
عکس: مقابل حرم حضرت امیرالمومنین ع
نجف الاشرف
@ShahrestanAdabPub
دهۀ دوم صفر آمد
در گلو آه آتشین افتاد
قافله پشت قافله راهی
در دلم شور اربعین افتاد
بیقرارم دوباره میبینم
هق هق بیامان باران را
میشود با جنون لیلایی
طی کنم وسعت بیابان را؟!
.
مرزها بیقرار و حیراناند
سینهچاکان کاروان شدهاند
چون پیاده سر سفر دارند
همهٔ پیرها جوان شدهاند
میروم پا به پای آن محمل
که جهان گرم منبرش شده است
مینشینم کنار آن مادر
که دلش تنگ اصغرش شده است
در دل موکب عطش با سوز
نوحه میخوانم و پریشانم
روضهها میکُشد مرا اینجا
کربلایی شدم؟! نمیدانم؟!
#فاطمه_نانیزاد
از مجموعه شعر #صحن_فیروزه
#انتشارات_شهرستان_ادب
@ShahrestanAdabPub
در گلو آه آتشین افتاد
قافله پشت قافله راهی
در دلم شور اربعین افتاد
بیقرارم دوباره میبینم
هق هق بیامان باران را
میشود با جنون لیلایی
طی کنم وسعت بیابان را؟!
.
مرزها بیقرار و حیراناند
سینهچاکان کاروان شدهاند
چون پیاده سر سفر دارند
همهٔ پیرها جوان شدهاند
میروم پا به پای آن محمل
که جهان گرم منبرش شده است
مینشینم کنار آن مادر
که دلش تنگ اصغرش شده است
در دل موکب عطش با سوز
نوحه میخوانم و پریشانم
روضهها میکُشد مرا اینجا
کربلایی شدم؟! نمیدانم؟!
#فاطمه_نانیزاد
از مجموعه شعر #صحن_فیروزه
#انتشارات_شهرستان_ادب
@ShahrestanAdabPub
ای بهانه عزیز!
فرصت دوباره ام!
ای دل، ای دل، ای دل شکسته ام!
تکه پاره ام!
گریه کن کمی سبک شوی
دست واژه های قد خمیده مرا بگیر
با خودت ببر کنار قتلگاه
پیش دختری یتیم
پیش خواهری که لب نهاده بر گلوی آیه های منتشر
نزد مادری که...
بگذریم!
ای دل شکسته در مسیر اربعین
این همه بهانه هست
چشم وا کن و ببین
دسته های سینه زن
ذکرهای زیرلب
روضههای خانوادگی
آستانه تحملت اگر کم است
تکیه کن به اشک و آه
ایستادگی کن، ایستادگی!
#سید_مهدی_موسوی
از مجموعه شعر نیمایی #سفرنامه_با_صاد
#انتشارات_شهرستان_ادب
عکس: در پیاده روی اربعین
@ShahrestanAdabPub
فرصت دوباره ام!
ای دل، ای دل، ای دل شکسته ام!
تکه پاره ام!
گریه کن کمی سبک شوی
دست واژه های قد خمیده مرا بگیر
با خودت ببر کنار قتلگاه
پیش دختری یتیم
پیش خواهری که لب نهاده بر گلوی آیه های منتشر
نزد مادری که...
بگذریم!
ای دل شکسته در مسیر اربعین
این همه بهانه هست
چشم وا کن و ببین
دسته های سینه زن
ذکرهای زیرلب
روضههای خانوادگی
آستانه تحملت اگر کم است
تکیه کن به اشک و آه
ایستادگی کن، ایستادگی!
#سید_مهدی_موسوی
از مجموعه شعر نیمایی #سفرنامه_با_صاد
#انتشارات_شهرستان_ادب
عکس: در پیاده روی اربعین
@ShahrestanAdabPub
گریه هایت برده تاب یک هزاران ایل را
خنده تو گردن آویز است جبرائیل را
برگلویت بوسه می دادند مردان و زنان
می شنیدند از قدیم آواز اسماعیل را
آنقدر زود از حرم رفتی که سرگشته است حج
کعبه احرام سیاهی بسته این تعجیل را
ناکسان با هلهله ساز و طبق آورده اند
می برند از خیمه ات ارثیه هابیل را
آتش از دامان طفلان حرم بالا کشید
آه عیسی شعله زد اوراق صد انجیل را
خواهرت «انا فتحنا» خواند و شلاق اش زدند
خون گرفته صورت محزون این ترتیل را
روز محشر نیست اما مردمان مرده هم
می شناسند از مصافت آه عزرائیل را
در مقاماتی که باید دم دهد در صور خویش
گرد صحرا سینه زن دیدند اسرافیل را
#علیرضا_سمیعی
از مجموعه شعر #صدای_بهتر_زخم
#انتشارات_شهرستان_ادب
@ShahrestanAdabPub
خنده تو گردن آویز است جبرائیل را
برگلویت بوسه می دادند مردان و زنان
می شنیدند از قدیم آواز اسماعیل را
آنقدر زود از حرم رفتی که سرگشته است حج
کعبه احرام سیاهی بسته این تعجیل را
ناکسان با هلهله ساز و طبق آورده اند
می برند از خیمه ات ارثیه هابیل را
آتش از دامان طفلان حرم بالا کشید
آه عیسی شعله زد اوراق صد انجیل را
خواهرت «انا فتحنا» خواند و شلاق اش زدند
خون گرفته صورت محزون این ترتیل را
روز محشر نیست اما مردمان مرده هم
می شناسند از مصافت آه عزرائیل را
در مقاماتی که باید دم دهد در صور خویش
گرد صحرا سینه زن دیدند اسرافیل را
#علیرضا_سمیعی
از مجموعه شعر #صدای_بهتر_زخم
#انتشارات_شهرستان_ادب
@ShahrestanAdabPub
راهیابی دو نماینده از #انتشارات_شهرستان_ادب به مرحله نهایی جایزه #قیصر_امین_پور
هیئت انتخاب سومین دوره کتاب سال دفتر شعر جوان، جایزه قیصر امینپور در مرحله نخست داوری، از میان نزدیک ۶۰ مجموعه شعر رسیده به دبیرخانه جایزه، ۱۴ عنوان را شایسته راهیابی به مرحله نهایی دانست.
در بین این آثار راهیافته به مرحله نهایی، دو اثر از انتشارات شهرستان ادب نیز حضور دارند.
مجموعه شعر #حاشا سروده #رضا_یزدانی و مجموعه شعر #هیاهو سروده #محمد_مهدی_خانمحمدی دو نماینده نشر شهرستان ادب هستند که به مرحله نهایی جایزه ادبی مرحوم قیصر امینپور راه یافته اند.
گفتنی ست اختتامیه این جایزه ادبی نوزده آبان ماه برگزار خواهد شد.
@ShahrestanAdabPub
هیئت انتخاب سومین دوره کتاب سال دفتر شعر جوان، جایزه قیصر امینپور در مرحله نخست داوری، از میان نزدیک ۶۰ مجموعه شعر رسیده به دبیرخانه جایزه، ۱۴ عنوان را شایسته راهیابی به مرحله نهایی دانست.
در بین این آثار راهیافته به مرحله نهایی، دو اثر از انتشارات شهرستان ادب نیز حضور دارند.
مجموعه شعر #حاشا سروده #رضا_یزدانی و مجموعه شعر #هیاهو سروده #محمد_مهدی_خانمحمدی دو نماینده نشر شهرستان ادب هستند که به مرحله نهایی جایزه ادبی مرحوم قیصر امینپور راه یافته اند.
گفتنی ست اختتامیه این جایزه ادبی نوزده آبان ماه برگزار خواهد شد.
@ShahrestanAdabPub
حضور #انتشارات_شهرستان_ادب در نمایشگاه بین المللی کتاب #تبریز
با بیش از 200 عنوان کتاب #شعر و #داستان
تا 4 آبان ماه
هر روز از ساعت 10 الی 20
نشانی:
محل دائمی نمایشگاه های بین المللی
سالن پروین اعتصامی
انتهای راهروی چهارم
غرفه نشر #شهرستان_ادب
@ShahrestanAdabPub
با بیش از 200 عنوان کتاب #شعر و #داستان
تا 4 آبان ماه
هر روز از ساعت 10 الی 20
نشانی:
محل دائمی نمایشگاه های بین المللی
سالن پروین اعتصامی
انتهای راهروی چهارم
غرفه نشر #شهرستان_ادب
@ShahrestanAdabPub
Forwarded from شهرستان ادب
🔻 سه مجموعهشعر شهرستان ادب در جایزه کتاب سال آذربایجان شرقی برگزیده شدند
( #مرا_صدا_کردی؟ ، #پرچم_صلح و #گشایش )
▪️ همزمان با آیین افتتاحیه هفدهمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تبریز و دهمین نمایشگاه مطبوعات استان، برگزیدگان #جایزه_کتاب_سال_آذربایجان_شرقی معرفی شدند. در اولین دوره کتاب سال استان هفت عنوان کتاب به عنوان کتاب سال و ۱۴ عنوان کتاب به عنوان کتب شایسته تقدیر معرفی شدند.
در بخش شعر این جایزه سه کتاب از شهرستان ادب درخشیدند. کتاب «مرا صدا کردی؟» سروده #لیلا_حسین_نیا برگزیده جایزه کتاب سال آذربایجان شرقی شد و مجموعهشعرهای «پرچم صلح» سروده #شهریار_شفیعی و «گشایش» سروده #محمد_شکری_فرد شایسته تقدیر این جایزه شناخته شدند.
موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب و مجموعه داستاننویسان همراه با این موسسه موفقیت کسبشده را به خانم حسیننیا و آقایان شفیعی و شکریفرد ، سه شاعر جوان، تبریک میگوید و برای ایشان آرزوی موفقیتهای بیشتر دارد.
☑️ @ShahrestanAdab
( #مرا_صدا_کردی؟ ، #پرچم_صلح و #گشایش )
▪️ همزمان با آیین افتتاحیه هفدهمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تبریز و دهمین نمایشگاه مطبوعات استان، برگزیدگان #جایزه_کتاب_سال_آذربایجان_شرقی معرفی شدند. در اولین دوره کتاب سال استان هفت عنوان کتاب به عنوان کتاب سال و ۱۴ عنوان کتاب به عنوان کتب شایسته تقدیر معرفی شدند.
در بخش شعر این جایزه سه کتاب از شهرستان ادب درخشیدند. کتاب «مرا صدا کردی؟» سروده #لیلا_حسین_نیا برگزیده جایزه کتاب سال آذربایجان شرقی شد و مجموعهشعرهای «پرچم صلح» سروده #شهریار_شفیعی و «گشایش» سروده #محمد_شکری_فرد شایسته تقدیر این جایزه شناخته شدند.
موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب و مجموعه داستاننویسان همراه با این موسسه موفقیت کسبشده را به خانم حسیننیا و آقایان شفیعی و شکریفرد ، سه شاعر جوان، تبریک میگوید و برای ایشان آرزوی موفقیتهای بیشتر دارد.
☑️ @ShahrestanAdab