شهرستان ادب
1.41K subscribers
4.39K photos
730 videos
14 files
2.07K links
موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
ShahrestanAdab.com

ارتباط با مدیر کانال:
@ShahrestaneAdab

ایمیل شهرستان ادب:
[email protected]
Download Telegram
برف نو! برف نو! سلام! سلام!
بنشین، خوش نشسته‌ای بر بام...

#برف‌سروده‌ها
#احمد_شاملو
@shahrestanadab
هوهو زنان بیا، نفست حق!
پیر سپیدجامهٔ رقصان!
ای برف! ای شگرف!
آن کثرت همیشگی شیء و رنگ را
یک‌باره از بسیط زمین پاک کرده‌ای
کولاک کرده‌ای!

#برف‌سروده‌ها
#محمدمهدی_سیار
@shahrestanadab
ز رمز و راز سخن‌هاى دلکشت پیداست
که پارسى بلدى، لهجۀ درى دارى...

سه شعر بخوانید از زنده‌یاد استاد فضل‌الله زرکوب، شاعر تازه‌درگذشتۀ اهل افغانستان:
https://shahrestanadab.com/Content/ID/12350/

#شعر_افغانستان
#فضل‌الله_زرکوب
@shahrestanadab
وعده دادی به قیامت، سخنی نیست عزیز!
از همین ثانیه در حسرت رستاخیزم...

به مناسبت زادروز دکتر سیدمهدی طباطبایی، دو غزل تازه از وی بخوانید:
https://shahrestanadab.com/Content/ID/12351/

#سیدمهدی_طباطبایی
#زادروز_شاعر
@shahrestanadab
عکس پایانی جلسۀ شعر شهرستان ادب
چهارشنبه، ۱۴ دی ۱۴۰۱

#چهارشنبه‌های_شعر
#علی_داودی
#سیدوحید_سمنانی

@shahrestanadab
بیست و یکمین «ماه‌شعر آفتابگردانها» برگزار می‌شود.

#ما_همه_آفتابگردانیم

@Aftabgardan_ha
@shahrestanadab
بیست و یکمین جلسه از سلسله نشست‌های ماهانه شعرخوانی (ویژه اعضای ادوار مختلف #آفتابگردانها) با عنوان #ماه‌شعر، با اجرای #میلاد_عرفان‌پور، در دفتر مؤسسه شهرستان ادب برگزار می‌شود.

مهمان ویژه بیست و یکمین جلسه:
#علی‌محمد_مودب

همراه با شعرخوانی #آفتابگردانهای_ادوار_مختلف

زمان: ‌سه‌شنبه ۲۰ دی ماه ۱۴۰۱، ساعت ۱۷:۳۰
مکان: تهران، خیابان شریعتی، بالاتر از سه راه طالقانی، روبروی سینما صحرا. پلاک ۱۶٨، طبقه چهارم

#همه_آفتابگردانها_دعوتند

#ما_همه_آفتابگردانیم

@Aftabgardan_ha
@shahrestanadab
«هزار و یک جشن» داستان آدم‌هایی است که برای به ثمر رسیدن چیزی تلاش می‌کنند امّا این آدم‌ها برای هیچ کس اهمّیتی ندارند جز معلّمی که مردم آبادی‌اش را دوست دارد؛ معلّمی که نه آن‌قدر جرأت دارد که یقه چاک کند و نه آن‌قدر بی‌رگ است که در مقابل ظلم خم به ابرو نیاورد...

دربارۀ کتاب «هزار و یک جشن» که به تازگی تجدید چاپ شده، بیشتر بخوانید:
https://shahrestanadab.com/Content/ID/12352/

#قفسه_شعر_و_داستان
#هزار_و_یک_جشن
#محمد_محمودی_نورآبادی
#پروانه_حیدری
@shahrestanadab
در نشست خبری پانزدهمین جایزۀ ادبی «جلال» اعلام شد که دو اثر شهرستان ادب یعنی «صور سکوت» نوشتۀ محمدقائم خانی در بخش رمان و «رانندۀ رئیس‌جمهور» نوشتۀ سلمان کدیور در بخش داستان کوتاه، نامزد دریافت جایزه شده‌اند.
شهرستان ادب ضمن آرزوی کسب جایزۀ نهایی توسط محمدقائم خانی و سلمان کدیور، این موفقیت را به این دو نویسندۀ توانمند تبریک می‌گوید.

#شهرستان_ادب
#صور_سکوت
#راننده_رییس‌جمهور
#محمدقائم_خانی
#سلمان_کدیور
@shahrestanadab
دیروز و در اختتامیهٔ جایزهٔ جلال آل‌احمد، برگزیدگان نهایی معرفی شدند که در این میان، سهم شهرستان ادب، جایزهٔ بخش ویراستاری برای کتاب «صور سکوت» بود.
ویرایش این اثر بر عهدهٔ شاعر و ادیب ارجمند، مرحوم حسین جلال‌پور بود، که به این بهانه یادش را گرامی می‌داریم. مهربانی خداوند روزی ابدی اش باد.
@shahrestanadab
داستان کتاب «اجاره‌نشین خیابان الأمین» را که روایت سفر و سکنای هشت سالۀ جمال فیض‌اللهی در سوریه است، از زبان علی‌اصغر عزتی‌پاک بشنوید:
https://www.aparat.com/dashboard/videostat/jgy6p

@shahrestanadab
این سبزِ سرخ کیست؟
این سبزِ سرخ چیست که می‌کارید؟
این زن که بود
که بانگ «خوانگریو» محلی را
از یاد برده بود
با گردنی بلندتر از حادثه
بالاتر از تمام زنان ایستاده بود
و با دلی وسیع‌تر از حوصله
در ازدحام و همهمه «کِل» می‌زد؟
این مادر که بود که می‌خندید؟
وقتی که لحظه، لحظۀ رفتن بود
آن سبز، با سخاوت خورشید
بخشید هر چه داشت
جز آن لباس سبز
و نقش آن کلام الهی را
ره‌توشۀ شهید همین بس:
یک جامه، یک کلام
تصویری از امام

او را چنان که خواست
با آن لباس سبز بکارید
تا چون همیشه سبز بماند
تا چون همیشه سبز بخواند
او را
وقتی که کاشتند
هم سبز بود، هم سرخ
آن‌گاه
که یار بی‌قرار
آرام در حضور خدا آسود
هر چند سرخِ سرخ به خاک افتاد
اما
این ابتدای سبزی او بود...

- خوانگریو: مرکب از دو کلمۀ خواندن و گریستن، ابیاتی محلی است که معمولاً زنان در سوگواری می‌خوانند و می‌گریند.
- کِل زدن: آوایی که زنان محلی معمولاً در عروسی سر می‌دهند.

#قیصر_امین‌پور
#سردار_سلیمانی
#سپاه_پاسداران
@shahrestanadab
علیرضا قزوه با هر متر و معیاری، جزو چند شاعر تراز اوّل انقلاب اسلامی است که اثرگذاری او بر جوانانِ پس از خود کتمان‌ناپذیر است. قزوه در تمامی بزنگاه‌های مهم، نقش ایفا کرده است و طلایه‌دار نسلی است که شعر را ابزاری برای مبارزۀ حق علیه باطل می‌دانند. غزلی تازه‌ای از وی را می‌خوانیم:

«گرفته‌اند همه دست‌های دنیا را
دگر کسی به قیامت نمی‌برد ما را
دل شکسته زیاد است و دل‌شکسته یکی‌ست
میان این همه یوسف که می‌خرد ما را؟
زمانه قصّۀ ما را نخواند و رد شد و رفت
ندید یوسف ما هق‌هق زلیخا را
نماند عاشقی آشفته‌جان که تازه کند
حکایت شب مجنون و روز لیلا را
به بی‌پناهی خود خیمه‌ای نمی‌بینم
خریده‌اند همه مردمان صحرا را
اگر کریم نماندی، لئیم نیز مباش
مکُش به زخم زبان، تشنگان دریا را
بیا و شکوه مکن از گذشته‌ای که گذشت
بیا و تلخ مکن روزگار مولا را
من آن شبان غریبم که محو زلف توام
شبان ساده چه داند کلام موسی را
یکی ز جنس رسولان، ز نسل عيّاران
یکی جواب دهد این شکسته دل‌ها را
دلم شکسته بزرگا، قلندرا، پیرا
دلم گرفته عزیزا، برادرا، یارا»

دو غزل تازهٔ دیگر بخوانید:
https://shahrestanadab.com/Content/ID/12361/

@shahrestanadab
اوّل بهمن، زادروز میلاد عرفان‌پور شاعران جوان اثرگذار معاصر نیز هست که رباعیات شگفت او، زبانزد علاقه‌مندان ادبیات انقلاب اسلامی است؛ شاعر شیرازی خوش‌نامی که امیدواریم همچون رباعی سرودۀ خویش، همواره میزبان و میهمان جشن‌های آذین‌مند باشد:

در حنجره های‌وهوی خاموشی‌هاست
چشمم همه پردۀ خطاپوشی‌هاست
تا کینه به دل راه نیابد، هر شب
در حافظه‌ام جشن فراموشی‌هاست

#میلاد_عرفان‌پور
#زادروز_شاعر
@shahrestanadab
«از فردوسی تا نیما»

حضور محمدامین اکبری در برنامۀ تفاوط را می‌توانید از کانال آپارات شهرستان ادب ببینید. این برنامه با موضوع «شعر فارسی و جهان اجتماعی ایرانیان از فردوسی تا نیما» روی آنتن رفت:
https://www.aparat.com/v/rVqPn

#محمدامین_اکبری
#برنامه_تفاوط
@shahrestanadab
نفس‌غبارم در این بیابان که سر به مور و به مار دارم
چه مایه حسرت که بی‌تماشا دوازده گل بهار دارم
به خانه‌زاد خدا بنازم که «هَل أَتی» را عطا بَرازَد
دل دونیمی، شکسته‌بسته، به صاحب ذوالفقار دارم
کدام قصر بهشت آیا به خاک پای حسن برآید؟
چه بی‌تمیزم در این معانی که دل به خاک مزار دارم
فرات خون از جگر برآرم، به یاد طوفان طف در این بیت
که تسمه بر گُرده‌گاه خاطر ز داغ آن شهسوار دارم
صحیفه‌خوان زبور و زندم، به ذوق آن شب‌نشین محراب
که از کیان و مهان نسب را دو سو بر او افتخار دارم
طراز بینش، امام دانش، پیمبران را معلّم است او
که جوهر فرد اگر شکافد، از او همین انتظار دارم
مرید شیخ‌الائمّه‌ام من، به خانقاه فقیه‌پرور
که تاجداری چو ابن‌ادهم، جلیس خود، خاکسار دارم
سیاه‌چاله دل من امّا به نور موسی ستاره‌باران
که فیض دست شقیق هارون، در آن کبود، آشکار دارم
چو نبض آهو چرا تپیدن در این رواق طلا-مقرنس؟
که بارگاه رضاست اینجا، رضای پروردگار دارم...

بیشتر بخوانید:
https://shahrestanadab.com/Content/ID/12362/

#غلامرضا_کافی
#شعر_تازه
@shahrestanadab