شهرستان ادب
Photo
🔻 ردّپای برف
(در پروندۀ #برفیه سایت شهرستان ادب، جا دارد از کتابی یاد کنیم که #سیدحبیب_نظاری آن را با نام #تنها_برای_تو_میبارد سروده است؛ کتابی در حال و هوای زمستان، برف، آدمبرفیها، دانههای برف و... که در این روزهای زمستانی خواندنش لذت مضاعفی دارد. چند شعر کوتاه از این مجموعهشعر را در ادامه تقدیم شما خوانندگان محترم میکنیم.)
▪️نیامدنت را
به گردن زمستان میاندازند
و پرپر شدن کبوتران سفید را در آسمان
برف مینامند
*
بیهوده برفها میبارند
و بارانها
بیهوده بر دریچههای بسته میکوبند
تنها گریۀ تو
چترها را باز میکند
*
شگفتانگیز است
ردپای تو بر برفها
ردپای رفتن بود
بیآنکه آمده باشی!
*
درها و پنجرهها را نمیبندم
و پردهها را نمیکشم
شاید یکی از یک میلیون دانۀ برف تو باشی
به خانهام بیایی
برایت چای بریزم
آخرین دوبیتیهایم را بخوانم
و از تو بخواهم راز اینهمه دوستت دارم را فاش کنی
از دهان تو بخار بیرون بیاید
و از دهان من دود سیگاری که بعد از چهلسال
تازه به نیمه رسیده است
☑️ @ShahrestanAdab
(در پروندۀ #برفیه سایت شهرستان ادب، جا دارد از کتابی یاد کنیم که #سیدحبیب_نظاری آن را با نام #تنها_برای_تو_میبارد سروده است؛ کتابی در حال و هوای زمستان، برف، آدمبرفیها، دانههای برف و... که در این روزهای زمستانی خواندنش لذت مضاعفی دارد. چند شعر کوتاه از این مجموعهشعر را در ادامه تقدیم شما خوانندگان محترم میکنیم.)
▪️نیامدنت را
به گردن زمستان میاندازند
و پرپر شدن کبوتران سفید را در آسمان
برف مینامند
*
بیهوده برفها میبارند
و بارانها
بیهوده بر دریچههای بسته میکوبند
تنها گریۀ تو
چترها را باز میکند
*
شگفتانگیز است
ردپای تو بر برفها
ردپای رفتن بود
بیآنکه آمده باشی!
*
درها و پنجرهها را نمیبندم
و پردهها را نمیکشم
شاید یکی از یک میلیون دانۀ برف تو باشی
به خانهام بیایی
برایت چای بریزم
آخرین دوبیتیهایم را بخوانم
و از تو بخواهم راز اینهمه دوستت دارم را فاش کنی
از دهان تو بخار بیرون بیاید
و از دهان من دود سیگاری که بعد از چهلسال
تازه به نیمه رسیده است
☑️ @ShahrestanAdab