🔸کولهباری داغ
(شعری از #سیدوحید_سمنانی، به مناسبت شهادت #حضرت_زهرا سلاماللهعلیها)
🔹مثل ققنوسی که دلپرپر صدایم میزند
آتشی در زیر خاکستر صدایم میزند
فرصت پرواز سبزی داشتم تا مرز عشق
زرد درماندم، دلم کافر صدایم میزند
موج اشکم را به چشمانداز طوفان میزنم
پشت طوفان عطش، کوثر صدایم میزند
وحی میپیچد، غزل در سینه جاری میشود
یک نفر آنسوتر از باور صدایم میزند
کولهباری داغ برمیدارم از خود تا خدا
غربت یک باغ پهناور صدایم میزند
باید امشب دستهای خاکیام طوفان شود
چارده قرن است که مادر صدایم میزند
💠 کتاب «مرور پنجرهها» را از فروشگاه اینترنتی #ادب_بوک تهیه نمایید.
#شعر_فاطمی
☑️ @ShahrestanAdab
(شعری از #سیدوحید_سمنانی، به مناسبت شهادت #حضرت_زهرا سلاماللهعلیها)
🔹مثل ققنوسی که دلپرپر صدایم میزند
آتشی در زیر خاکستر صدایم میزند
فرصت پرواز سبزی داشتم تا مرز عشق
زرد درماندم، دلم کافر صدایم میزند
موج اشکم را به چشمانداز طوفان میزنم
پشت طوفان عطش، کوثر صدایم میزند
وحی میپیچد، غزل در سینه جاری میشود
یک نفر آنسوتر از باور صدایم میزند
کولهباری داغ برمیدارم از خود تا خدا
غربت یک باغ پهناور صدایم میزند
باید امشب دستهای خاکیام طوفان شود
چارده قرن است که مادر صدایم میزند
💠 کتاب «مرور پنجرهها» را از فروشگاه اینترنتی #ادب_بوک تهیه نمایید.
#شعر_فاطمی
☑️ @ShahrestanAdab
🔸بهشت
(شعری از #حسین_زحمتکش به مناسبت میلاد #حضرت_زهرا سلاماللهعلیها)
🔹«در خود دمیدی خلق نور آنشب مجسم شد
یک ذره از خاک وجودت ریخت، عالم شد
یک سمت عالم اخم تو یک سمت لبخندت
اینسو که خندیدی بهشت آنسو جهنم شد
از گَرد خلقت دامن خود را تکان دادی
آن گرد را بعدا خدا گِل کرد، آدم شد
عطری به نام عطر پاکی ساختند از تو
یک قطرهاش در هفت دریا ریخت، مریم شد
با تو زمان را خلق کرد از روز و ماه و سال
شادی تو نوروز شد، حزنت محرّم شد
بعد از تو هرچه خلق شد سوی تو روی آورد
دریا شد و برخاست پیشت، کوه شد خم شد
هرکس کنیز خانهزادت بود اسما شد
هرکس گدای کاسهلیسات بود حاتم شد
تنها تو بودی آنکه روز خلق تو، ایزد
وقتی تو را از خود جدا کرد از خودش کم شد!
این شعر در اندازۀ وصف تو قطعاً نیست
شعری که در وصف تو باشد قطعاً از من نیست
در وصف تو چیزی از این بهتر نشاید گفت
مصداق زن وقتی تو باشی هیچکس زن نیست
حالا چه باید گفت از بین در و دیوار
چیزی که میگویند را یارای گفتن نیست...»
💠 ادامۀ این شعر را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
#شعر_فاطمی
☑️ @ShahrestanAdab
(شعری از #حسین_زحمتکش به مناسبت میلاد #حضرت_زهرا سلاماللهعلیها)
🔹«در خود دمیدی خلق نور آنشب مجسم شد
یک ذره از خاک وجودت ریخت، عالم شد
یک سمت عالم اخم تو یک سمت لبخندت
اینسو که خندیدی بهشت آنسو جهنم شد
از گَرد خلقت دامن خود را تکان دادی
آن گرد را بعدا خدا گِل کرد، آدم شد
عطری به نام عطر پاکی ساختند از تو
یک قطرهاش در هفت دریا ریخت، مریم شد
با تو زمان را خلق کرد از روز و ماه و سال
شادی تو نوروز شد، حزنت محرّم شد
بعد از تو هرچه خلق شد سوی تو روی آورد
دریا شد و برخاست پیشت، کوه شد خم شد
هرکس کنیز خانهزادت بود اسما شد
هرکس گدای کاسهلیسات بود حاتم شد
تنها تو بودی آنکه روز خلق تو، ایزد
وقتی تو را از خود جدا کرد از خودش کم شد!
این شعر در اندازۀ وصف تو قطعاً نیست
شعری که در وصف تو باشد قطعاً از من نیست
در وصف تو چیزی از این بهتر نشاید گفت
مصداق زن وقتی تو باشی هیچکس زن نیست
حالا چه باید گفت از بین در و دیوار
چیزی که میگویند را یارای گفتن نیست...»
💠 ادامۀ این شعر را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
#شعر_فاطمی
☑️ @ShahrestanAdab
🔸«سایهای تا همیشه مستدام»
( سه شعر به مناسبت شهادت #حضرت_زهرا (س) )
🔹« به مناسبت شهادت حضرت زهرا(س) سه شعر از علی انسانی، یوسفعلی میرشکّاک و علیمحمّد مؤدّب با محوریت شهادت و کرامت این بانوی بزرگوار میخوانیم...»
💠 متن کامل اشعار را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
( سه شعر به مناسبت شهادت #حضرت_زهرا (س) )
🔹« به مناسبت شهادت حضرت زهرا(س) سه شعر از علی انسانی، یوسفعلی میرشکّاک و علیمحمّد مؤدّب با محوریت شهادت و کرامت این بانوی بزرگوار میخوانیم...»
💠 متن کامل اشعار را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
🔸به مناسبت ولادت #حضرت_زهرا (س)
( مرور قصیدهای از #محمدسعید_میرزایی )
🔹«زهرا تویی، یگانۀ داور فقط تویی
راز فراتر از همه باور فقط تویی
ای پایۀ نماز تو معراج مصطفی
شأن نزول سورۀ کوثر فقط تویی
آن بانویی که دست وی از روی احترام
بوسیده بود شخص پیمبر فقط تویی
پیغمبر و امیر پدرهای امّتاند
امّا قسم بر این دو که مادر فقط تویی...»
💠 متن کامل این شعر را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
( مرور قصیدهای از #محمدسعید_میرزایی )
🔹«زهرا تویی، یگانۀ داور فقط تویی
راز فراتر از همه باور فقط تویی
ای پایۀ نماز تو معراج مصطفی
شأن نزول سورۀ کوثر فقط تویی
آن بانویی که دست وی از روی احترام
بوسیده بود شخص پیمبر فقط تویی
پیغمبر و امیر پدرهای امّتاند
امّا قسم بر این دو که مادر فقط تویی...»
💠 متن کامل این شعر را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
☑️ @ShahrestanAdab
عشق من! پاییز آمد مثل پار
باز هم ما بازماندیم از بهار
احتراق لاله را دیدیم ما
گل دمید و خون نجوشیدیم ما
باید از فقدان گل خونجوش بود
در فراق یاس، مشكیپوش بود
یاس بوی مهربانی میدهد
عطر دوران جوانی میدهد...
این مثنوی عزیزی را از پیوند زیر کاملتر بخوانید:
https://shahrestanadab.com/Content/ID/12340/
#حضرت_زهرا(س)
#احمد_عزیزی
@shahrestanadab
باز هم ما بازماندیم از بهار
احتراق لاله را دیدیم ما
گل دمید و خون نجوشیدیم ما
باید از فقدان گل خونجوش بود
در فراق یاس، مشكیپوش بود
یاس بوی مهربانی میدهد
عطر دوران جوانی میدهد...
این مثنوی عزیزی را از پیوند زیر کاملتر بخوانید:
https://shahrestanadab.com/Content/ID/12340/
#حضرت_زهرا(س)
#احمد_عزیزی
@shahrestanadab
آن اسم اعظم که نشانی میدهندش
سربند یا زهراست، محکمتر ببندش
#حضرت_زهرا(س)
#مهدی_جهاندار
@shahrestanadab
سربند یا زهراست، محکمتر ببندش
#حضرت_زهرا(س)
#مهدی_جهاندار
@shahrestanadab
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
شعرخوانی سیدضیاء موسوی
جلسهٔ چهارشنبههای شعر ۲۰ دی
#سیدضیاء_موسوی
#چهارشنبههای_شعر
#حضرت_زهرا
@shahrestanadab
جلسهٔ چهارشنبههای شعر ۲۰ دی
#سیدضیاء_موسوی
#چهارشنبههای_شعر
#حضرت_زهرا
@shahrestanadab
تازه کردهست غمت جانها را
راه انداخته بارانها را
پاک گردانده از آلایشها
روضهٔ کوچه، خیابانها را
دم به دم با غم تو میشویند
اشکها سینی و فنجانها را
صحبت از شاه و گدا نیست که عشق
از سر انداخته عنوانها را
دور کردهست از آبادی ما
نورِ تو سایهٔ شیطانها را
با دل و روی سیاه آمدهایم
تا که تطهیر کنی جانها را
گرچه نان و نمکت را خوردیم
و شکستیم نمکدانها را
مادر خانه نگه می دارد
احترام همه مهمانها را
دل عالم به دعایت گرم است
آب کن برف زمستانها را
با گل نرگست ای یاس کبود
برسان عیدیِ گلدانها را
باز کن در غزلِ فاطمیه
مطلعِ نیمهٔ شعبانها را...
#امیرحسین_رضاخواه
#حضرت_زهرا(س)
@Aftabgardan_ha
@shahrestanadab
راه انداخته بارانها را
پاک گردانده از آلایشها
روضهٔ کوچه، خیابانها را
دم به دم با غم تو میشویند
اشکها سینی و فنجانها را
صحبت از شاه و گدا نیست که عشق
از سر انداخته عنوانها را
دور کردهست از آبادی ما
نورِ تو سایهٔ شیطانها را
با دل و روی سیاه آمدهایم
تا که تطهیر کنی جانها را
گرچه نان و نمکت را خوردیم
و شکستیم نمکدانها را
مادر خانه نگه می دارد
احترام همه مهمانها را
دل عالم به دعایت گرم است
آب کن برف زمستانها را
با گل نرگست ای یاس کبود
برسان عیدیِ گلدانها را
باز کن در غزلِ فاطمیه
مطلعِ نیمهٔ شعبانها را...
#امیرحسین_رضاخواه
#حضرت_زهرا(س)
@Aftabgardan_ha
@shahrestanadab