🔻 گفتگو با #فربد_آذسن، مترجم رمانهای ژانر وحشت و تخیلی (بخش دوم)
▪️«نمیدانم چند نفر از کسانی که این متن را میخوانند دوران محبوبیت هری پاتر را بهخاطر دارند. در آن زمان انتشار هر جلد جدید هری پاتر، اتّفاقی بزرگ محسوب میشد. درمورد جزئیترین مسائل هر قسمت جدید (از عنوان آن گرفته تا مُردن یک شخصیت و تشکیل رابطه بین دوتای دیگر) انواع و اقسام شایعه و اطلاعات درست و غلط پخش میشد و طرفداران هری هم با حرص و ولع دنبال شایعات و اطلاعات درست و غلط بیشتر بودند. واقعاً جوّی تکرارنشدنی بود.
در آن دوران، ترجمۀ کتابهای هری پاتر هم به اتّفاقی بهشدّت رقابتی تبدیل شدهبود و انتشاراتیها و گروههای ترجمۀ اینترنتی برای ترجمۀ هر جلد جدیدی که منتشر میشد، عملاً با هم مسابقه میگذاشتند؛ اما بیشتر طرفداران منتظر ترجمۀ یک نفر میماندند...»
bit.do/metro97
بخش دوم گفتگوی #پویا_گودرزی با #فربد_آذسن را در #پرونده_رمان_فانتزی سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/رمان-فانتزی
☑️ @ShahrestanAdab
▪️«نمیدانم چند نفر از کسانی که این متن را میخوانند دوران محبوبیت هری پاتر را بهخاطر دارند. در آن زمان انتشار هر جلد جدید هری پاتر، اتّفاقی بزرگ محسوب میشد. درمورد جزئیترین مسائل هر قسمت جدید (از عنوان آن گرفته تا مُردن یک شخصیت و تشکیل رابطه بین دوتای دیگر) انواع و اقسام شایعه و اطلاعات درست و غلط پخش میشد و طرفداران هری هم با حرص و ولع دنبال شایعات و اطلاعات درست و غلط بیشتر بودند. واقعاً جوّی تکرارنشدنی بود.
در آن دوران، ترجمۀ کتابهای هری پاتر هم به اتّفاقی بهشدّت رقابتی تبدیل شدهبود و انتشاراتیها و گروههای ترجمۀ اینترنتی برای ترجمۀ هر جلد جدیدی که منتشر میشد، عملاً با هم مسابقه میگذاشتند؛ اما بیشتر طرفداران منتظر ترجمۀ یک نفر میماندند...»
bit.do/metro97
بخش دوم گفتگوی #پویا_گودرزی با #فربد_آذسن را در #پرونده_رمان_فانتزی سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/رمان-فانتزی
☑️ @ShahrestanAdab
🔻 «پروین اعتصامی» به روایت «شفیعی کدکنی»
«...چند سال قبل یکی از روزنامههای معلومالحال این پرسش را مطرح کرده بود که: «آیا فروغ شاعرتر است یا پروین»؟ و بخش عظیمی از متشاعرچههای روزنامگی رأی داده بودند که: پروین اصلاً شاعر نیست! حتی بعضی از اهل ادب و کسانی که یک سطر از شعر فروغ را نخواندهاند و اگر خواندهاند نفهمیدهاند، تحت تأثیر جوّ زمانه تصریح کرده بودند که: «فروغ بزرگتر است از پروین»؟ یا «جایی که فروغ شاعر است، چه جای صحبت پروین؟» در یک جامعة بیمار که با یک مویز نقد مدرن گرمش میشود و با یک غورة رئالیسم سوسیالیستی، سردیاش میکند، چگونه میتوان در باب پروین و جایگاه او سخن گفت؟
اما در آن سوی هیاهوی روزنامهها و ناقدچههای روزنامگی و در آن سوی نظریههای هضمناشدة نقد مدرن، شعر پروین روز به روز و ساعت به ساعت میبالد و در شریانهای فرهنگ ایرانی جایگاه خویش را استوار میکند؛ زیرا شعر او شعر خرد و آزادی و شرف انسانی است. ادبیاتی که از این سه محور برکنار بماند، هر قدر زرق و برق ایماژهایش چشم جهان را کور کند، عمری نخواهد داشت...»
bit.do/parvine
متن کامل نوشته دکتر #محمدرضا_شفیعی_کدکنی درباره بانو #پروین_اعتصامی را به نقل از کتاب با چراغ و آینه در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 Shahrestanadab.com/Content/ID/7917
☑️ @ShahrestanAdab
«...چند سال قبل یکی از روزنامههای معلومالحال این پرسش را مطرح کرده بود که: «آیا فروغ شاعرتر است یا پروین»؟ و بخش عظیمی از متشاعرچههای روزنامگی رأی داده بودند که: پروین اصلاً شاعر نیست! حتی بعضی از اهل ادب و کسانی که یک سطر از شعر فروغ را نخواندهاند و اگر خواندهاند نفهمیدهاند، تحت تأثیر جوّ زمانه تصریح کرده بودند که: «فروغ بزرگتر است از پروین»؟ یا «جایی که فروغ شاعر است، چه جای صحبت پروین؟» در یک جامعة بیمار که با یک مویز نقد مدرن گرمش میشود و با یک غورة رئالیسم سوسیالیستی، سردیاش میکند، چگونه میتوان در باب پروین و جایگاه او سخن گفت؟
اما در آن سوی هیاهوی روزنامهها و ناقدچههای روزنامگی و در آن سوی نظریههای هضمناشدة نقد مدرن، شعر پروین روز به روز و ساعت به ساعت میبالد و در شریانهای فرهنگ ایرانی جایگاه خویش را استوار میکند؛ زیرا شعر او شعر خرد و آزادی و شرف انسانی است. ادبیاتی که از این سه محور برکنار بماند، هر قدر زرق و برق ایماژهایش چشم جهان را کور کند، عمری نخواهد داشت...»
bit.do/parvine
متن کامل نوشته دکتر #محمدرضا_شفیعی_کدکنی درباره بانو #پروین_اعتصامی را به نقل از کتاب با چراغ و آینه در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 Shahrestanadab.com/Content/ID/7917
☑️ @ShahrestanAdab
🔻بهاریهای از #پروین_اعتصامی
همزمان با سالروز درگذشت او
▪️نهال تازه رسی گفت با درختی خشک
که از چه روی، ترا هیچ برگ و باری نیست
چرا بدین صفت از آفتاب سوختهای
مگر بطرف چمن، آب و آبیاری نیست
شکوفههای من از روشنی چو خورشیدند
ببرگ و شاخهٔ من، ذرهٔ غباری نیست
چرا ندوخت قبای تو، درزی نوروز
چرا بگوش تو، از ژاله گوشواری نیست
شدی خمیده و بی برگ و بار و دم نزدی
بزیر بار جفا، چون تو بردباری نیست
مرا صنوبر و شمشاد و گل شدند ندیم
ترا چه شد که رفیقی و دوستاری نیست
جواب داد که یاران، رفیق نیم رهند
بروز حادثه، غیر از شکیب، یاری نیست
تو قدر خرمی نوبهار عمر بدان
خزان گلشن ما را دگر بهاری نیست
از ان بسوختن ما دلت نمیسوزد
کازین سموم، هنوزت بجان شراری نیست
شکستگی و درستی تفاوتی نکند
من و ترا چون درین بوستان قراری نیست
ز من بطرف چمن سالها شکوفه شکفت
ز دهر، دیگرم امسال انتظاری نیست
بسی به کارگه چرخ پیر بردم رنج
گه شکستگی آگه شدم که کاری نیست
تو نیز همچون من آخر شکسته خواهی شد
حصاریان قضا را ره فراری نیست
گهی گران بفروشندمان و گه ارزان
به نرخ سود گر دهر، اعتباری نیست
هر آن قماش کزین کارگه برون آید
تام نقش فریب است، پود و تاری نیست
هر آنچه میکند ایام میکند با ما
بدست هیچکس ایدوست اختیاری نیست
بروزگار جوانی، خوش است کوشیدن
چرا که خوشتر ازین، وقت و روزگاری نیست
کدام غنچه که خونش بدل نمیجوشد
کدام گل که گرفتار طعن خاری نیست
کدام شاخته که دست حوادثش نشکست
کدام باغ که یکروز شورهزاری نیست
کدام قصر دل افروز و پایهٔ محکم
که پیش باد قضا خاک رهگذاری نیست
bit.do/parvin
☑️ @ShahrestanAdab
همزمان با سالروز درگذشت او
▪️نهال تازه رسی گفت با درختی خشک
که از چه روی، ترا هیچ برگ و باری نیست
چرا بدین صفت از آفتاب سوختهای
مگر بطرف چمن، آب و آبیاری نیست
شکوفههای من از روشنی چو خورشیدند
ببرگ و شاخهٔ من، ذرهٔ غباری نیست
چرا ندوخت قبای تو، درزی نوروز
چرا بگوش تو، از ژاله گوشواری نیست
شدی خمیده و بی برگ و بار و دم نزدی
بزیر بار جفا، چون تو بردباری نیست
مرا صنوبر و شمشاد و گل شدند ندیم
ترا چه شد که رفیقی و دوستاری نیست
جواب داد که یاران، رفیق نیم رهند
بروز حادثه، غیر از شکیب، یاری نیست
تو قدر خرمی نوبهار عمر بدان
خزان گلشن ما را دگر بهاری نیست
از ان بسوختن ما دلت نمیسوزد
کازین سموم، هنوزت بجان شراری نیست
شکستگی و درستی تفاوتی نکند
من و ترا چون درین بوستان قراری نیست
ز من بطرف چمن سالها شکوفه شکفت
ز دهر، دیگرم امسال انتظاری نیست
بسی به کارگه چرخ پیر بردم رنج
گه شکستگی آگه شدم که کاری نیست
تو نیز همچون من آخر شکسته خواهی شد
حصاریان قضا را ره فراری نیست
گهی گران بفروشندمان و گه ارزان
به نرخ سود گر دهر، اعتباری نیست
هر آن قماش کزین کارگه برون آید
تام نقش فریب است، پود و تاری نیست
هر آنچه میکند ایام میکند با ما
بدست هیچکس ایدوست اختیاری نیست
بروزگار جوانی، خوش است کوشیدن
چرا که خوشتر ازین، وقت و روزگاری نیست
کدام غنچه که خونش بدل نمیجوشد
کدام گل که گرفتار طعن خاری نیست
کدام شاخته که دست حوادثش نشکست
کدام باغ که یکروز شورهزاری نیست
کدام قصر دل افروز و پایهٔ محکم
که پیش باد قضا خاک رهگذاری نیست
bit.do/parvin
☑️ @ShahrestanAdab
🔻 نتایج نظرسنجی بهترین کتاب ادبیات و پژوهش ادبی سالهای اخیر منتشر شد
▪️« سایت شهرستان ادب در تازهترین مطلب پرونده «سالنامه شهرستان ادب» به مناسبت فرارسیدن سال نو و نوروز طبق رسم چند سال پیشین پای صحبت شاعران و نویسندگان کشور نشسته است تا برترین آثار در زمینۀ شعر و داستان و نقد پژوهش را از دیدگاه و نگاه آنان جویا شود.
bit.do/nazasan
سومین نظرسنجی با موضوع کتابهای نقد، نظریه و پژوهش ادبی است و از پژوهشگران، محققان، شاعران و داستاننویسان پرسیده شده است. نتیجه دو نظرسنجی قبلی درمورد بهترین کتاب شعر و بهترین کتاب داستان سال گذشته را میتوانید در صفحه #سالنامه_شهرستان_ادب مشاهده کنید.
📎 shahrestanadab.com/سالنامه-شهرستان-ادب
پرسش بخش نظرسنجی ادبیات امسال از این قرار است:
🔸-به نظر شما بهترین کتاب در حوزه پژوهش، نقد یا نظریه ادبی که در سالهای اخیر منتشر شده چه کتابیست؟
برای دیدن پاسخ پژوهشگران، شاعران و نویسندگان به این سوال به سایت شهرستان ادب مراجعه نمایید :
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/7894
☑️ @ShahrestanAdab
▪️« سایت شهرستان ادب در تازهترین مطلب پرونده «سالنامه شهرستان ادب» به مناسبت فرارسیدن سال نو و نوروز طبق رسم چند سال پیشین پای صحبت شاعران و نویسندگان کشور نشسته است تا برترین آثار در زمینۀ شعر و داستان و نقد پژوهش را از دیدگاه و نگاه آنان جویا شود.
bit.do/nazasan
سومین نظرسنجی با موضوع کتابهای نقد، نظریه و پژوهش ادبی است و از پژوهشگران، محققان، شاعران و داستاننویسان پرسیده شده است. نتیجه دو نظرسنجی قبلی درمورد بهترین کتاب شعر و بهترین کتاب داستان سال گذشته را میتوانید در صفحه #سالنامه_شهرستان_ادب مشاهده کنید.
📎 shahrestanadab.com/سالنامه-شهرستان-ادب
پرسش بخش نظرسنجی ادبیات امسال از این قرار است:
🔸-به نظر شما بهترین کتاب در حوزه پژوهش، نقد یا نظریه ادبی که در سالهای اخیر منتشر شده چه کتابیست؟
برای دیدن پاسخ پژوهشگران، شاعران و نویسندگان به این سوال به سایت شهرستان ادب مراجعه نمایید :
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/7894
☑️ @ShahrestanAdab
🔻 نیمنگاهی به شعر #محمدسعید_میرزایی - بخش اول: خیالمحوری
▪️«...شعر میرزایی، صرفا خیالی (تصوّر محسوسات یا واکنش احساسی در برابر آنها) نیست؛ بلکه تخیّلی (متصرّف در خیال) است؛ صندلیها میدوند، نامهها حرف میزنند... . از این جهت، شعر او، دارای تخیّلی فعّال و فعّالکننده است. یعنی باعث تخیّلزایی و الهامبخشی است، ولو در حدّ تقلیدپذیری و نه سهل و امتناع.
در اشعار هندیاش نیز، ترکیبهای عینی- ذهنی در حدّی متعادل و قابل قبول بهکار رفتهاست. مانند: سکوت خواندن، دهان نقش قَدم و... که قابل پذیرش و مأنوس با ذهناند.»
yon.ir/oebNE
ادامهی یادداشت نخست #علیرضا_محمدعلی_بیگی درخصوص اشعار محمدسعید میرزایی را در سایت شهرستان ادب بخوانید :
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/7920
☑️ @ShahrestanAdab
▪️«...شعر میرزایی، صرفا خیالی (تصوّر محسوسات یا واکنش احساسی در برابر آنها) نیست؛ بلکه تخیّلی (متصرّف در خیال) است؛ صندلیها میدوند، نامهها حرف میزنند... . از این جهت، شعر او، دارای تخیّلی فعّال و فعّالکننده است. یعنی باعث تخیّلزایی و الهامبخشی است، ولو در حدّ تقلیدپذیری و نه سهل و امتناع.
در اشعار هندیاش نیز، ترکیبهای عینی- ذهنی در حدّی متعادل و قابل قبول بهکار رفتهاست. مانند: سکوت خواندن، دهان نقش قَدم و... که قابل پذیرش و مأنوس با ذهناند.»
yon.ir/oebNE
ادامهی یادداشت نخست #علیرضا_محمدعلی_بیگی درخصوص اشعار محمدسعید میرزایی را در سایت شهرستان ادب بخوانید :
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/7920
☑️ @ShahrestanAdab
🔻در تازه ترین مطلب پرونده #بهاریه، بهاریه هایی میخوانیم از #علی_داودی با موضوع «تعطیلات نوروز خود را چگونه گذراندید؟»
▪️بهار
علامت گذاری کرده خاک را
تابلو زده
چیزی نوشته بر سنگها و صخره ها
مامور گذاشته بر چهار راه ها
پارکها
بر هر شاخه ای
جوانه چشمک می زند
حتی گلدان کوچک من در خانه
گزارشگر بهارست
ما در محاصره بهاریم
شکفتن اجبار خوبی ست
*
ریشه ها هرچقدر می گریزند
درخت عمیقتر می شود
bit.ly/2qafWD5
متن کامل این بهاریهها را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/7919
☑️ @ShahrestanAdab
▪️بهار
علامت گذاری کرده خاک را
تابلو زده
چیزی نوشته بر سنگها و صخره ها
مامور گذاشته بر چهار راه ها
پارکها
بر هر شاخه ای
جوانه چشمک می زند
حتی گلدان کوچک من در خانه
گزارشگر بهارست
ما در محاصره بهاریم
شکفتن اجبار خوبی ست
*
ریشه ها هرچقدر می گریزند
درخت عمیقتر می شود
bit.ly/2qafWD5
متن کامل این بهاریهها را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/7919
☑️ @ShahrestanAdab
🔻فیلم کامل شعرخوانیهای مهمانان شب شعر #بفرمایید_فروردین را در صفحه آپارات شهرستان ادب ببینید:
🎬#تیزر_بفرمایید_فروردین
aparat.com/v/4OvoF
🎬#ناصر_فیض
aparat.com/v/TQjao
🎬 #علیرضا_قزوه
aparat.com/v/EBkCJ
🎬#محمود_اکرامی_فر
aparat.com/v/E2iGB
🎬 #محمد_رضا_سهرابی_نژاد
aparat.com/v/LX16z
🎬 #حمیدرضا_شکارسری
aparat.com/v/7npuz
🎬 #بیژن_ارژن
aparat.com/v/wPm53
🎬 #علیمحمد_مودب
aparat.com/v/15Ra9
🎬 #علی_داودی
aparat.com/v/wQt71
🎬 #فریبا_یوسفی
aparat.com/v/IWFQK
🎬 #افسانه_غیاثوند
aparat.com/v/8wvJK
🎬 #فریدون_شمس
aparat.com/v/N4Oe8
🎬 #محمدمهدی_سیار
aparat.com/v/C1IkY
🎬 #امید_مهدی_نژاد
aparat.com/v/KTCHo
🎬 #غلامرضا_طریقی
aparat.com/v/BcbxV
🎬 #محمدحسین_نعمتی
aparat.com/v/4zZpc
🎬 #محمد_سرور_رجایی
aparat.com/v/DnU6e
🎬#ابراهیم_اسماعیلی_اراضی
aparat.com/v/Lus7l
🎬 #محمدرضا_طهماسبی
aparat.com/v/rzSyD
🎬 #محمود_حبیبی_کسبی
aparat.com/v/7WCFY
🎬 #سیدوحید_سمنانی
aparat.com/v/zuO26
🎬 #محمدحسین_نجفی
aparat.com/v/4gtDw
🎬 #محمدرضا_وحیدزاده
aparat.com/v/hvO0T
🎬 #حامد_محقق
aparat.com/v/yLVGl
🎬 #مبین_اردستانی
aparat.com/v/dmvfh
🎬 #حمید_درویشی
aparat.com/v/51HID
🎬 #نیلوفر_بختیاری
aparat.com/v/GqxDZ
🎬 #منصوره_محبی
aparat.com/v/z2erk
🎬 #سیدعلی_لواسانی
aparat.com/v/Ju2Fs
🎬 #احمد_شهریار
aparat.com/v/gp03f
🎬 #زهرا_علی_شاهی
aparat.com/v/VfFzH
🎬 #بشری_صاحبی
aparat.com/v/CE9VA
🎬#ابولفضل_کرمی
aparat.com/v/yiWlg
🎬#سمانه_خلف_زاده
aparat.com/v/4VqZh
🎬 #حامد_طونی
aparat.com/v/fxTm4
🎬 #محمدامین_اکبری
aparat.com/v/4zeTc
🎬 #محمدمهدی_خان_محمدی
aparat.com/v/1Sd47
🎬 #محمدرضا_بازرگانی
aparat.com/v/MHKhd
🎬 #سیدجواد_میرصفی
aparat.com/v/4Uzob
🎬 #رضا_ابوذری
aparat.com/v/cmw61
🎬 #امیر_رضا_یزدانی
aparat.com/v/rlIvU
🎬 #پیمان_طالبی
aparat.com/v/I91oz
🎬 #محمد_هنری
aparat.com/v/yoPYs
🎬 #حسین_صیامی
aparat.com/v/9F38O
☑️ @ShahrestanAdab
🎬#تیزر_بفرمایید_فروردین
aparat.com/v/4OvoF
🎬#ناصر_فیض
aparat.com/v/TQjao
🎬 #علیرضا_قزوه
aparat.com/v/EBkCJ
🎬#محمود_اکرامی_فر
aparat.com/v/E2iGB
🎬 #محمد_رضا_سهرابی_نژاد
aparat.com/v/LX16z
🎬 #حمیدرضا_شکارسری
aparat.com/v/7npuz
🎬 #بیژن_ارژن
aparat.com/v/wPm53
🎬 #علیمحمد_مودب
aparat.com/v/15Ra9
🎬 #علی_داودی
aparat.com/v/wQt71
🎬 #فریبا_یوسفی
aparat.com/v/IWFQK
🎬 #افسانه_غیاثوند
aparat.com/v/8wvJK
🎬 #فریدون_شمس
aparat.com/v/N4Oe8
🎬 #محمدمهدی_سیار
aparat.com/v/C1IkY
🎬 #امید_مهدی_نژاد
aparat.com/v/KTCHo
🎬 #غلامرضا_طریقی
aparat.com/v/BcbxV
🎬 #محمدحسین_نعمتی
aparat.com/v/4zZpc
🎬 #محمد_سرور_رجایی
aparat.com/v/DnU6e
🎬#ابراهیم_اسماعیلی_اراضی
aparat.com/v/Lus7l
🎬 #محمدرضا_طهماسبی
aparat.com/v/rzSyD
🎬 #محمود_حبیبی_کسبی
aparat.com/v/7WCFY
🎬 #سیدوحید_سمنانی
aparat.com/v/zuO26
🎬 #محمدحسین_نجفی
aparat.com/v/4gtDw
🎬 #محمدرضا_وحیدزاده
aparat.com/v/hvO0T
🎬 #حامد_محقق
aparat.com/v/yLVGl
🎬 #مبین_اردستانی
aparat.com/v/dmvfh
🎬 #حمید_درویشی
aparat.com/v/51HID
🎬 #نیلوفر_بختیاری
aparat.com/v/GqxDZ
🎬 #منصوره_محبی
aparat.com/v/z2erk
🎬 #سیدعلی_لواسانی
aparat.com/v/Ju2Fs
🎬 #احمد_شهریار
aparat.com/v/gp03f
🎬 #زهرا_علی_شاهی
aparat.com/v/VfFzH
🎬 #بشری_صاحبی
aparat.com/v/CE9VA
🎬#ابولفضل_کرمی
aparat.com/v/yiWlg
🎬#سمانه_خلف_زاده
aparat.com/v/4VqZh
🎬 #حامد_طونی
aparat.com/v/fxTm4
🎬 #محمدامین_اکبری
aparat.com/v/4zeTc
🎬 #محمدمهدی_خان_محمدی
aparat.com/v/1Sd47
🎬 #محمدرضا_بازرگانی
aparat.com/v/MHKhd
🎬 #سیدجواد_میرصفی
aparat.com/v/4Uzob
🎬 #رضا_ابوذری
aparat.com/v/cmw61
🎬 #امیر_رضا_یزدانی
aparat.com/v/rlIvU
🎬 #پیمان_طالبی
aparat.com/v/I91oz
🎬 #محمد_هنری
aparat.com/v/yoPYs
🎬 #حسین_صیامی
aparat.com/v/9F38O
☑️ @ShahrestanAdab
آپارات - سرویس اشتراک ویدیو
بفرمایید فروردین در شهرستان ادب آخرین برنامه در سال1396
تیزر شب شعر بفرمایید فروردین موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب اسفند 1396 www.shahrestanadab.com
دهمین میزگرد #بوطیقا در شهرستان ادب
🔖خلاصه:
t.iss.one/shahrestanadab/2692
📖مشروح و 📸گزارش تصویری این نشست به زودی منتشر خواهد شد.
☑️ @ShahrestanAdab
🔖خلاصه:
t.iss.one/shahrestanadab/2692
📖مشروح و 📸گزارش تصویری این نشست به زودی منتشر خواهد شد.
☑️ @ShahrestanAdab
📕دهمین میزگرد از سری میزگردهای آزاد ادبی #بوطیقا در موسسۀ شهرستان ادب برگزار شد و علیرضا سمیعی، یحیی شعبانی، محمدرضا وحیدزاده و محمد خندان دربارۀ کتاب #پنج_اقلیم_حضور نوشتۀ #داریوش_شایگان به بحث و گفتوگو پرداختند. جالب توجه است که این جلسه در ایام بیماری زندهیاد شایگان و تنها چند روز پیش از درگذشت ایشان در موسسه شهرستان ادب برگزار شد.
خلاصه جلسه :
✔️ #محمد_خندان : «دغدغۀ شایگان در این کتاب هنوز این است که وجهی از حیات ایرانی در معرض تهدید قرار دارد و برای بررسی و حل این معضل باید سراغ پدیدارشناسی شاعرانگی ایرانیان برویم.»
✔️ #یحیی_شعبانی : «نگاه شایگان در کتاب «پنج اقلیم حضور» نگاهی فروبسته است و از این نگاه چیزی که برای ما راهگشا باشد حاصل نمیشود. شاید به این دلیل است که شایگان خیلی به راه جمعی یا راه کلان معتقد نیست و نگاهش به سعدی و حافظ همچنان نگاهی موزهای است.»
✔️ #محمدرضا_وحیدزاده : «شایگان در این کتاب به تاریخ و هویت ایرانی توجه کرده است. به گفتۀ او اگر یک ایرانی بخواهد به خودش در آینه نگاه کند، این پنج تا چهره (فردوسی، حافظ، سعدی، مولوی و خیام) را میبیند.»
✔️ #علیرضا_سمیعی : «شایگان جزو معدود آدمهایی است که این شانس را دارد که هنوز در جایی زندگی کند که بیزمانی همچنان زنده است. زمانمندی هم که به هرحال زنده است. ما در آثار شایگان اضطراب و حرکت بین زمانمندی و بیزمانی را میبینیم.»
bit.ly/2GZwJ6h
🔗 گزارش و مشروح این میزگرد بوطیقا به زودی منتشر خواهد شد.
☑️ @ShahrestanAdab
خلاصه جلسه :
✔️ #محمد_خندان : «دغدغۀ شایگان در این کتاب هنوز این است که وجهی از حیات ایرانی در معرض تهدید قرار دارد و برای بررسی و حل این معضل باید سراغ پدیدارشناسی شاعرانگی ایرانیان برویم.»
✔️ #یحیی_شعبانی : «نگاه شایگان در کتاب «پنج اقلیم حضور» نگاهی فروبسته است و از این نگاه چیزی که برای ما راهگشا باشد حاصل نمیشود. شاید به این دلیل است که شایگان خیلی به راه جمعی یا راه کلان معتقد نیست و نگاهش به سعدی و حافظ همچنان نگاهی موزهای است.»
✔️ #محمدرضا_وحیدزاده : «شایگان در این کتاب به تاریخ و هویت ایرانی توجه کرده است. به گفتۀ او اگر یک ایرانی بخواهد به خودش در آینه نگاه کند، این پنج تا چهره (فردوسی، حافظ، سعدی، مولوی و خیام) را میبیند.»
✔️ #علیرضا_سمیعی : «شایگان جزو معدود آدمهایی است که این شانس را دارد که هنوز در جایی زندگی کند که بیزمانی همچنان زنده است. زمانمندی هم که به هرحال زنده است. ما در آثار شایگان اضطراب و حرکت بین زمانمندی و بیزمانی را میبینیم.»
bit.ly/2GZwJ6h
🔗 گزارش و مشروح این میزگرد بوطیقا به زودی منتشر خواهد شد.
☑️ @ShahrestanAdab
🔻ادبیات ایرانی در گوشه رینگ
نظر به اهمیت این دیدگاه و نوشته آقای #محمد_حقی (رئیس هیئت مدیره کتابستان معرفت) یک ماه پس از انتشارش در روزنامه صبح نو، آن را در سایت شهرستان ادب بازنشر میکنیم:
▪️«...طی چند سال اخیر در حوزه ادبیات و ترجمه، شاهد ورود نامتعارفی هست که آثار ترجمهای به صورت جدیتر و مفصلتر از گذشته، در کشور و در عرصههای مختلف نشر خودنمایی میکنند. در این میان چند نکته حائز اهمیت است که نتیجه همه آنها منتهی میشود به مظلومیت مضاعف و روزافزونِ ادبیات داستانی ایرانی و تألیفمحور. چند سالی است که برخی از جوایز خارجی مانند پولیتزر، بوکر،نوبل، لیست برخی از جراید و رسانههای خارجی مثل واشینگتنپست، نیویورک تایمز، ایندیپندنت و امثالهم کتابها و مؤلفانی را معرفی میکنند.
مسأله این گفتار، اتفاق جدیدی است که متأثر از این اتفاق درون جریان نشر ایران در حال شکل گرفتناست.
در حال حاضر یک نگاه منتظر و چشمانتظاری در صنعت نشر ایران نسبت به این جوایز شکل گرفته که مثلاً منتظرند ببینند پرفروشترین کتابی که در آمازون مطرح میشود چیست. منتظر هستند که فلان ستون روزنامه یا جریده که از قضا هم جریده معروف است و هم ستون، چه کتابی را معرفی میکند. منتظر هستند تا معلوم شود فلان جایزه به چه کسی تعلق میگیرد.این در حالی است که آن جایزه، ستون روزنامه یا خبرگزاری آنقدر بهلحاظ رسانهای قدرتمند هست و بار ترویجی دارد که خودش به حد کافی امکان بازگشایی مرزها را برای ورود خودش ایجاد کند. بسیاری از این کتابها بلافاصله به زبانهای مختلف و متعدد ترجمه میشود.
کتابی در جایزه پولیتزر برگزیده میشود. این کتاب ناگهان طی دو سه سال بعد به ۲۰-۳۰ زبان ترجمه شده است. خود آن جایزه یک قدرتی داشت حالا به بیست زبان هم ترجمه میشود.
این به چه معناست؟ یعنی بیست کشور، بیست بنگاه نشر و بیست مجموعه دیگر هم به کمک ترویج این کتاب میآیند.
بنابراین قدرت رسانهای دوم شکل میگیرد. قدرت رسانهای اول، خود آن جایزه بود. قدرت رسانهای دوم توسط کشورهای دیگری که این کتاب در آن کشورها ترجمه شده به وجود میآید، اینها پژواک رسانهای و تبلیغی آن کتاب را تشکیل میدهند...»
goo.gl/zhhxx8
ادامهی این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید :
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/7923
☑️ @ShahrestanAdab
نظر به اهمیت این دیدگاه و نوشته آقای #محمد_حقی (رئیس هیئت مدیره کتابستان معرفت) یک ماه پس از انتشارش در روزنامه صبح نو، آن را در سایت شهرستان ادب بازنشر میکنیم:
▪️«...طی چند سال اخیر در حوزه ادبیات و ترجمه، شاهد ورود نامتعارفی هست که آثار ترجمهای به صورت جدیتر و مفصلتر از گذشته، در کشور و در عرصههای مختلف نشر خودنمایی میکنند. در این میان چند نکته حائز اهمیت است که نتیجه همه آنها منتهی میشود به مظلومیت مضاعف و روزافزونِ ادبیات داستانی ایرانی و تألیفمحور. چند سالی است که برخی از جوایز خارجی مانند پولیتزر، بوکر،نوبل، لیست برخی از جراید و رسانههای خارجی مثل واشینگتنپست، نیویورک تایمز، ایندیپندنت و امثالهم کتابها و مؤلفانی را معرفی میکنند.
مسأله این گفتار، اتفاق جدیدی است که متأثر از این اتفاق درون جریان نشر ایران در حال شکل گرفتناست.
در حال حاضر یک نگاه منتظر و چشمانتظاری در صنعت نشر ایران نسبت به این جوایز شکل گرفته که مثلاً منتظرند ببینند پرفروشترین کتابی که در آمازون مطرح میشود چیست. منتظر هستند که فلان ستون روزنامه یا جریده که از قضا هم جریده معروف است و هم ستون، چه کتابی را معرفی میکند. منتظر هستند تا معلوم شود فلان جایزه به چه کسی تعلق میگیرد.این در حالی است که آن جایزه، ستون روزنامه یا خبرگزاری آنقدر بهلحاظ رسانهای قدرتمند هست و بار ترویجی دارد که خودش به حد کافی امکان بازگشایی مرزها را برای ورود خودش ایجاد کند. بسیاری از این کتابها بلافاصله به زبانهای مختلف و متعدد ترجمه میشود.
کتابی در جایزه پولیتزر برگزیده میشود. این کتاب ناگهان طی دو سه سال بعد به ۲۰-۳۰ زبان ترجمه شده است. خود آن جایزه یک قدرتی داشت حالا به بیست زبان هم ترجمه میشود.
این به چه معناست؟ یعنی بیست کشور، بیست بنگاه نشر و بیست مجموعه دیگر هم به کمک ترویج این کتاب میآیند.
بنابراین قدرت رسانهای دوم شکل میگیرد. قدرت رسانهای اول، خود آن جایزه بود. قدرت رسانهای دوم توسط کشورهای دیگری که این کتاب در آن کشورها ترجمه شده به وجود میآید، اینها پژواک رسانهای و تبلیغی آن کتاب را تشکیل میدهند...»
goo.gl/zhhxx8
ادامهی این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید :
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/7923
☑️ @ShahrestanAdab
🔻«غروب سپهدار عشق»
شعری از زندهیاد استاد #مشفق_کاشانی در رثای شهید #صیاد_شیرازی
▪️«...چو خورشید خاور ز نیلی حصار
پر افشاند بر دامن کوهسار
فرو چید در کوره آه شب
شفق رایت سرخ، همراه شب
سحر خیمه زد بر پرندین پگاه
فلق ریخت خون در ایاغ نگاه
سپیده بر آمد چو باز سپید
بر این بام آبی، هماهنگ شید
دریغا، دریغا که ابری سیاه
بر آن روز روشن فرو بست راه
چو شد تیرگی چیره بر روشنی
همه روز شد، روز اهریمنی
چه روزی؟ که در چشم مردان راز
شبی گشت تاریک و مردم گداز...»
goo.gl/tjpFtf
متن کامل این شعر را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/7925
☑️ @ShahrestanAdab
شعری از زندهیاد استاد #مشفق_کاشانی در رثای شهید #صیاد_شیرازی
▪️«...چو خورشید خاور ز نیلی حصار
پر افشاند بر دامن کوهسار
فرو چید در کوره آه شب
شفق رایت سرخ، همراه شب
سحر خیمه زد بر پرندین پگاه
فلق ریخت خون در ایاغ نگاه
سپیده بر آمد چو باز سپید
بر این بام آبی، هماهنگ شید
دریغا، دریغا که ابری سیاه
بر آن روز روشن فرو بست راه
چو شد تیرگی چیره بر روشنی
همه روز شد، روز اهریمنی
چه روزی؟ که در چشم مردان راز
شبی گشت تاریک و مردم گداز...»
goo.gl/tjpFtf
متن کامل این شعر را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/7925
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
📕دهمین میزگرد از سری میزگردهای آزاد ادبی #بوطیقا در موسسۀ شهرستان ادب برگزار شد و علیرضا سمیعی، یحیی شعبانی، محمدرضا وحیدزاده و محمد خندان دربارۀ کتاب #پنج_اقلیم_حضور نوشتۀ #داریوش_شایگان به بحث و گفتوگو پرداختند. جالب توجه است که این جلسه در ایام بیماری…
🔻مشروح و گزارش تصویری دهمین میزگرد #بوطیقا منتشر شد.
بررسی نسبت #داریوش_شایگان و ادبیات با محوریت کتاب #پنج_اقلیم_حضور
▪️«...همۀ کسانی که اهل کتاب و دفتر هستند، از قدیمالایام با کتابهای داریوش شایگان آشنا هستند. به خصوص حساسیت شایگان در رابطه با فرهنگ شرق، که با شناخت ادیان هندی شروع شد، ما را درگیر میکرد. اولین کتاب ایشان قبل از انقلاب با عنوان «آسیا در برابر غرب» واقعاً تکاندهنده بود. نقل است که یکی از کتابهایی که شهید آوینی اغلب مطالعه میکرد، همین کتاب «آسیا در برابر غرب» داریوش شایگان بوده است. ما هم در خلال بحث به آرای ایشان دربارۀ شرق و غرب خواهیم پرداخت...
شایگان کتاب پنج اقلیم حضور را ابتدا به زبان فرانسه نوشت، بعد خودش با اصلاحاتی به زبان فارسی ترجمه کرد. همین میتواند موضوع بحث باشد که نقش و قضاوت شایگان دربارۀ شرق -مخصوصاً آن چیزی که قلب شرق یعنی ایران و قلب ایران یعنی شعر مینامند- چه میتواند باشد؟ شایگان پنج شاعر را در این کتاب پیش رو گذاشته است؛ فردوسی، خیام، مولوی، سعدی و حافظ و در مقدمه ذکر کرده که این پنج شاعر مهمترین حافظههای فرهنگی ما هستند...
شایگان قضاوت خاصی دربارۀ شعر دارد؛ قضاوت نه از آن حیث که یک منتقد ادبی دربارۀ صناعات ادبی یک شعر بیان میکند، بلکه به عنوان یک فیلسوف شعر را به مثابه یک کل عینی و فرهنگی پیش چشم گذاشته و بررسی کرده که مقوله در فرهنگ، تاریخ و تمدن ما چه تأثیری گذاشته است؟ وقتی داشتم این کتاب را میخواندم مدام یاد جملۀ معروف سقراط در رسالههای افلاطونی فایدروس میافتادم. سقراط در فایدروس بعد از اینکه دربارۀ سخنوری و شعر بحث مفصلی میکند، میگوید: «اگر شاعران و سخنورانی را دیدی که این ویژگیهایی را که من ذکر میکنم داشتند، بدان که آنها بیشتر شاعر و سخنورند. اما اگر این ویژگیها را نداشتند، بدان که شایستۀ همین عنوان شاعر و سخنور هم نیستند» گویا به این ترتیب میخواهد بگوید که با شعر چیزی شکفته میشود که میتوانیم آن را حکمت بنامیم...»
goo.gl/MCQEFQ
برای خواندن متن کامل سخنانِ #محمد_خندان، #یحیی_شعبانی، #علیرضا_سمیعی و #محمدرضا_وحیدزاده در دهمین بوطیقا پیرامون نقد و بررسی «پنج اقلیم حضور» این صفحه را در سایت شهرستان ادب ببینید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/7922
همچنین برای مطالعه دیگر میزگردهای بوطیقا سری به صفحه ثابت این برنامه در سایت شهرستان ادب بزنید:
🔗 shahrestanadab.com/بوطیقا
☑️ @ShahrestanAdab
بررسی نسبت #داریوش_شایگان و ادبیات با محوریت کتاب #پنج_اقلیم_حضور
▪️«...همۀ کسانی که اهل کتاب و دفتر هستند، از قدیمالایام با کتابهای داریوش شایگان آشنا هستند. به خصوص حساسیت شایگان در رابطه با فرهنگ شرق، که با شناخت ادیان هندی شروع شد، ما را درگیر میکرد. اولین کتاب ایشان قبل از انقلاب با عنوان «آسیا در برابر غرب» واقعاً تکاندهنده بود. نقل است که یکی از کتابهایی که شهید آوینی اغلب مطالعه میکرد، همین کتاب «آسیا در برابر غرب» داریوش شایگان بوده است. ما هم در خلال بحث به آرای ایشان دربارۀ شرق و غرب خواهیم پرداخت...
شایگان کتاب پنج اقلیم حضور را ابتدا به زبان فرانسه نوشت، بعد خودش با اصلاحاتی به زبان فارسی ترجمه کرد. همین میتواند موضوع بحث باشد که نقش و قضاوت شایگان دربارۀ شرق -مخصوصاً آن چیزی که قلب شرق یعنی ایران و قلب ایران یعنی شعر مینامند- چه میتواند باشد؟ شایگان پنج شاعر را در این کتاب پیش رو گذاشته است؛ فردوسی، خیام، مولوی، سعدی و حافظ و در مقدمه ذکر کرده که این پنج شاعر مهمترین حافظههای فرهنگی ما هستند...
شایگان قضاوت خاصی دربارۀ شعر دارد؛ قضاوت نه از آن حیث که یک منتقد ادبی دربارۀ صناعات ادبی یک شعر بیان میکند، بلکه به عنوان یک فیلسوف شعر را به مثابه یک کل عینی و فرهنگی پیش چشم گذاشته و بررسی کرده که مقوله در فرهنگ، تاریخ و تمدن ما چه تأثیری گذاشته است؟ وقتی داشتم این کتاب را میخواندم مدام یاد جملۀ معروف سقراط در رسالههای افلاطونی فایدروس میافتادم. سقراط در فایدروس بعد از اینکه دربارۀ سخنوری و شعر بحث مفصلی میکند، میگوید: «اگر شاعران و سخنورانی را دیدی که این ویژگیهایی را که من ذکر میکنم داشتند، بدان که آنها بیشتر شاعر و سخنورند. اما اگر این ویژگیها را نداشتند، بدان که شایستۀ همین عنوان شاعر و سخنور هم نیستند» گویا به این ترتیب میخواهد بگوید که با شعر چیزی شکفته میشود که میتوانیم آن را حکمت بنامیم...»
goo.gl/MCQEFQ
برای خواندن متن کامل سخنانِ #محمد_خندان، #یحیی_شعبانی، #علیرضا_سمیعی و #محمدرضا_وحیدزاده در دهمین بوطیقا پیرامون نقد و بررسی «پنج اقلیم حضور» این صفحه را در سایت شهرستان ادب ببینید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/7922
همچنین برای مطالعه دیگر میزگردهای بوطیقا سری به صفحه ثابت این برنامه در سایت شهرستان ادب بزنید:
🔗 shahrestanadab.com/بوطیقا
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻 نیمنگاهی به شعر #محمدسعید_میرزایی - بخش اول: خیالمحوری ▪️«...شعر میرزایی، صرفا خیالی (تصوّر محسوسات یا واکنش احساسی در برابر آنها) نیست؛ بلکه تخیّلی (متصرّف در خیال) است؛ صندلیها میدوند، نامهها حرف میزنند... . از این جهت، شعر او، دارای تخیّلی فعّال…
🔻 نیمنگاهی به شعر #محمدسعید_میرزایی - بخش دوم: گوتیک یا رمانتیک؟
▪️ «...فرم در مدرنهای میرزایی جزئی لاینفک است؛ درحالیکه در سنتیهایش کمرنگ است و این میتواند مربوط به ذات شعر سنتی باشد.
فرم نداشتن نیز به خودی خود عیب نیست؛ همانطور که فرم داشتن لزوماً امتیاز محسوب نمیشود.
فرم، به تکامل محور عمودی کمک شایانی میکند. درعینحال اگر هندسۀ ناقصی داشته باشد، در فهم شعر اختلال ایجاد کرده و مخاطب را گیج میکند؛ مانند ساختمانی که با ساختار و نمای پیچدرپیچ طرّاحی شده و اگر بهدرستی بنا نشود، سست و بدمنظره از آب درمیآید، یا مسیر پلهها و آسانسورها بههم ریخته و ممکن است ما را به طبقۀ دیگری ببرند. لذا یا نباید به شعر فرم داد، یا باید آن را به کمال رسانده و نقطۀ آغاز و پایان و مسیر درستی برایش تعبیه کرد؛ چه بهوسیلۀ ردیف یا موقفالمعانیبودن ابیات یا روایت یا... .»
https://bit.do/edoPa
ادامۀ یادداشت #علیرضا_محمدعلی_بیگی درخصوص اشعار محمدسعید میرزایی را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/7926
☑️ @ShahrestanAdab
▪️ «...فرم در مدرنهای میرزایی جزئی لاینفک است؛ درحالیکه در سنتیهایش کمرنگ است و این میتواند مربوط به ذات شعر سنتی باشد.
فرم نداشتن نیز به خودی خود عیب نیست؛ همانطور که فرم داشتن لزوماً امتیاز محسوب نمیشود.
فرم، به تکامل محور عمودی کمک شایانی میکند. درعینحال اگر هندسۀ ناقصی داشته باشد، در فهم شعر اختلال ایجاد کرده و مخاطب را گیج میکند؛ مانند ساختمانی که با ساختار و نمای پیچدرپیچ طرّاحی شده و اگر بهدرستی بنا نشود، سست و بدمنظره از آب درمیآید، یا مسیر پلهها و آسانسورها بههم ریخته و ممکن است ما را به طبقۀ دیگری ببرند. لذا یا نباید به شعر فرم داد، یا باید آن را به کمال رسانده و نقطۀ آغاز و پایان و مسیر درستی برایش تعبیه کرد؛ چه بهوسیلۀ ردیف یا موقفالمعانیبودن ابیات یا روایت یا... .»
https://bit.do/edoPa
ادامۀ یادداشت #علیرضا_محمدعلی_بیگی درخصوص اشعار محمدسعید میرزایی را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/7926
☑️ @ShahrestanAdab
🔻گورزا
داستان کوتاهی از #محمدقائم_خانی :
▪️«...از پشت درخچه انار ترش بیرون میآید و دنبال پر در جوی روان میرود. پر با موجکهای میان جو میرود بالا و بعد سر میخورد پیش و آنقدر میکشد پایین تا برسد به موجک بعدی و دوباره قوس بردارد بالا. با همه شناوری و غوطهخوری، تنها کمی از نوک خاکستریش تر شده اما سر سفیدش خشک مانده. آب میرسد به پیچ ورودی زمین کشاورزی و پر میل میکند سوی انحنای جو. مرد چشم میگرداند به افق. سپیدارها ریز میلرزند. آبمرز را چکمه به چکمه گز میکند تا بیخ دیوار یکبرِ افتادهی نیساخته. بوی آب مانده در ساق اسفنجی نیها میپیچد توی دماغش. میرود روی باریکراه خشک کنار و داخل تونل نیها میشود. پرتوهای خورشید از لای نیها رد میشوند و می خورند به چشمش. با دست لمبر نیها را میگیرد و سرخم و چشمکور میرود جلو. بالاخره خشکراه باریک از تونل میرود بیرون و سر میپیچاند توی شالیزار. بقچه را دست به دست میکند و روی مرز جلو میرود. شالیها تازه توی زمین کاشته شدهاند و خبری از اردالهها و بازِمبلها و مِرخاها و هرزروهای دیگر نیست. انعکاس پرتو خورشید توی غرقآب پای برنجها میشکند و با موجهای نسیمساخته معوج میشود تا چشم مرد. تَبِز را میدهد بالا و بقچه را تکیه میدهد به سر خشکش و میگذارد روی دوش. دستش را عقبتر از سر گلی چوب میگیرد و دست میگذارد به جیب جلیقه. زمینِ بالادشت تمام میشود و نیزار میانه زمین اربابی شروع میشود. زمزمه ضعیف جیرجیرکها میرسد به گوشش. نیزار را رد میکند و میرسد به سروار اول زمینِ بعدی که آب متلاطمش از بچهقور و آبدزدک و ریزلجنخوار خالی است. از آبرو میانی تا میانوال، کمکم سر و کله قورباغهها پیدا میشود و تاوقتی میانوالِ پر از آب هست، آنها هم هستند. بعد همراه آب میروند تا آخر زمین و یکیک جوهای کرتهای چپ و راست را پر میکنند و منتظر می مانند تا برنج ساقه بکشد و آنها هم دم بیندازند و ادامه زندگی را بروند روی خاک. با هر آبخواری که از میانوال جدا میشود و آبِ رام را میراند توی جوها، عکس یک خورشید میافتد توی آینه کرتِ غرقآب.
مرد روی کرتمرزها میرود جلو. سایه برزگران نشسته بر تپه مسطح میان کرتها دیده میشود. میرسد بالای سرشان. جمع دور مجمع نشستهاند و دست میبرند به گوجهها و بادمجانها و برنجها. به پدر سلام میکند. دیگران سلامش میکنند. پدر جواب را میدهد. مرد میپرسد: "زِندوئه؟"...»
goo.gl/Sz9TWf
ادامۀ داستان کوتاه «گورزا» اثر محمدقائم خانی را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/7932
☑️ @ShahrestanAdab
داستان کوتاهی از #محمدقائم_خانی :
▪️«...از پشت درخچه انار ترش بیرون میآید و دنبال پر در جوی روان میرود. پر با موجکهای میان جو میرود بالا و بعد سر میخورد پیش و آنقدر میکشد پایین تا برسد به موجک بعدی و دوباره قوس بردارد بالا. با همه شناوری و غوطهخوری، تنها کمی از نوک خاکستریش تر شده اما سر سفیدش خشک مانده. آب میرسد به پیچ ورودی زمین کشاورزی و پر میل میکند سوی انحنای جو. مرد چشم میگرداند به افق. سپیدارها ریز میلرزند. آبمرز را چکمه به چکمه گز میکند تا بیخ دیوار یکبرِ افتادهی نیساخته. بوی آب مانده در ساق اسفنجی نیها میپیچد توی دماغش. میرود روی باریکراه خشک کنار و داخل تونل نیها میشود. پرتوهای خورشید از لای نیها رد میشوند و می خورند به چشمش. با دست لمبر نیها را میگیرد و سرخم و چشمکور میرود جلو. بالاخره خشکراه باریک از تونل میرود بیرون و سر میپیچاند توی شالیزار. بقچه را دست به دست میکند و روی مرز جلو میرود. شالیها تازه توی زمین کاشته شدهاند و خبری از اردالهها و بازِمبلها و مِرخاها و هرزروهای دیگر نیست. انعکاس پرتو خورشید توی غرقآب پای برنجها میشکند و با موجهای نسیمساخته معوج میشود تا چشم مرد. تَبِز را میدهد بالا و بقچه را تکیه میدهد به سر خشکش و میگذارد روی دوش. دستش را عقبتر از سر گلی چوب میگیرد و دست میگذارد به جیب جلیقه. زمینِ بالادشت تمام میشود و نیزار میانه زمین اربابی شروع میشود. زمزمه ضعیف جیرجیرکها میرسد به گوشش. نیزار را رد میکند و میرسد به سروار اول زمینِ بعدی که آب متلاطمش از بچهقور و آبدزدک و ریزلجنخوار خالی است. از آبرو میانی تا میانوال، کمکم سر و کله قورباغهها پیدا میشود و تاوقتی میانوالِ پر از آب هست، آنها هم هستند. بعد همراه آب میروند تا آخر زمین و یکیک جوهای کرتهای چپ و راست را پر میکنند و منتظر می مانند تا برنج ساقه بکشد و آنها هم دم بیندازند و ادامه زندگی را بروند روی خاک. با هر آبخواری که از میانوال جدا میشود و آبِ رام را میراند توی جوها، عکس یک خورشید میافتد توی آینه کرتِ غرقآب.
مرد روی کرتمرزها میرود جلو. سایه برزگران نشسته بر تپه مسطح میان کرتها دیده میشود. میرسد بالای سرشان. جمع دور مجمع نشستهاند و دست میبرند به گوجهها و بادمجانها و برنجها. به پدر سلام میکند. دیگران سلامش میکنند. پدر جواب را میدهد. مرد میپرسد: "زِندوئه؟"...»
goo.gl/Sz9TWf
ادامۀ داستان کوتاه «گورزا» اثر محمدقائم خانی را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/7932
☑️ @ShahrestanAdab
🔻برگزیدگان نهایی مسابقه داستاننویسی #خلیج_فارس مؤسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب مشخص شدند.
▪️پس از انتشار فراخوان در آذر سال ۹۶، مسابقه با استقبال نویسندگان سراسر کشور مواجه شد و از پهنه جغرافیایی وسیع کشور، داستان کوتاه به دبیرخانه مسابقه «خلیج فارس، قطعه ای از پازل هویت ایرانیان» رسید.
از میان آثار رسیده ۳۰ داستان پس از داوری اولیه به مرحله نهایی راه پیدا کردند. استاد #منیژه_آرمین، که به عنوان داور این مرحله در نظر گرفته شده بودند، از این میان ۱۰ داستان را به عنوان آثار نهایی برگزیدند.
🔹فهرست داستان ها منتخب و نویسندگانشان به شرح زیر هستند:
🔸 آتش اژدها نوشته #محمد_سرابی
🔸 پشتیبان نوشته #فریده_ترقی
🔸 جاده آب نوشته #لیلا_امانی
🔸 تو نمی دانی من چه چیزی را جا گذاشته ام؟ نوشته #راضیه_مهدی_زاده
🔸قهر دریا نوشته #غزل_بهارستانی
🔸جوجه های انتهای خلیج نوشته #مهدی_نورمحمدزاده
🔸 من که از دریا دورم نوشته #مرتضی_فرجی
🔸 میراث نوشته #کبری_التج
🔸نشان کارا نوشته #ناهید_رحیمی
🔸 ح نوشته #پرستو_علی_عسگرنجاد
goo.gl/ph41ks
متن این خبر را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/7933
☑️ @ShahrestanAdab
▪️پس از انتشار فراخوان در آذر سال ۹۶، مسابقه با استقبال نویسندگان سراسر کشور مواجه شد و از پهنه جغرافیایی وسیع کشور، داستان کوتاه به دبیرخانه مسابقه «خلیج فارس، قطعه ای از پازل هویت ایرانیان» رسید.
از میان آثار رسیده ۳۰ داستان پس از داوری اولیه به مرحله نهایی راه پیدا کردند. استاد #منیژه_آرمین، که به عنوان داور این مرحله در نظر گرفته شده بودند، از این میان ۱۰ داستان را به عنوان آثار نهایی برگزیدند.
🔹فهرست داستان ها منتخب و نویسندگانشان به شرح زیر هستند:
🔸 آتش اژدها نوشته #محمد_سرابی
🔸 پشتیبان نوشته #فریده_ترقی
🔸 جاده آب نوشته #لیلا_امانی
🔸 تو نمی دانی من چه چیزی را جا گذاشته ام؟ نوشته #راضیه_مهدی_زاده
🔸قهر دریا نوشته #غزل_بهارستانی
🔸جوجه های انتهای خلیج نوشته #مهدی_نورمحمدزاده
🔸 من که از دریا دورم نوشته #مرتضی_فرجی
🔸 میراث نوشته #کبری_التج
🔸نشان کارا نوشته #ناهید_رحیمی
🔸 ح نوشته #پرستو_علی_عسگرنجاد
goo.gl/ph41ks
متن این خبر را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/7933
☑️ @ShahrestanAdab
🔻تبریک به محمدرضا شرفی خبوشان و مجید اسطیری
▪️برگزیدگان دهمین جشنواره سراسری داستان انقلاب در آیین افتتاحیه چهارمین هفته هنر انقلاب معرفی شدند و جوایز خود را دریافت کردند. در میان برگزیدگان نام تعدادی از مولفان انتشارات و همکاران ما در موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب نیز میدرخشد، که از این بین بیشتر از همه باید به آقایان #محمدرضا_شرفی_خبوشان (با اثر «روایت دلخواه پسری شبیه سمیر») و #مجید_اسطیری (با اثر «وقتی خورشید خوابید») بابت برگزیده شدن در بخش رمان بزرگسال تبریک بگوییم.
goo.gl/r8GuKu
نام دیگر برگزیدگان محترم و جزئیات خبر را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/7935
☑️ @ShahrestanAdab
▪️برگزیدگان دهمین جشنواره سراسری داستان انقلاب در آیین افتتاحیه چهارمین هفته هنر انقلاب معرفی شدند و جوایز خود را دریافت کردند. در میان برگزیدگان نام تعدادی از مولفان انتشارات و همکاران ما در موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب نیز میدرخشد، که از این بین بیشتر از همه باید به آقایان #محمدرضا_شرفی_خبوشان (با اثر «روایت دلخواه پسری شبیه سمیر») و #مجید_اسطیری (با اثر «وقتی خورشید خوابید») بابت برگزیده شدن در بخش رمان بزرگسال تبریک بگوییم.
goo.gl/r8GuKu
نام دیگر برگزیدگان محترم و جزئیات خبر را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/7935
☑️ @ShahrestanAdab
🔻عرض تسلیت خدمت جناب آقای سید محسن علوی
▪️در نهایت همدردی و اندوه، باخبر شدیم که آقای سیدمحسن علوی عضو دوره ششم آفتابگردانها، به سوگ مادر خویش نشستهاند.
موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب و مجموعه شاعران همراه این موسسه، مصیبت وارده را به سیدمحسن عزیز تسلیت عرض میکند.
امید که صبر و آرامش برای بازماندگان و مغفرت و آمرزش نصیب آن مادر سفرکرده باشد.
goo.gl/rj2Krj
☑️ @ShahrestanAdab
▪️در نهایت همدردی و اندوه، باخبر شدیم که آقای سیدمحسن علوی عضو دوره ششم آفتابگردانها، به سوگ مادر خویش نشستهاند.
موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب و مجموعه شاعران همراه این موسسه، مصیبت وارده را به سیدمحسن عزیز تسلیت عرض میکند.
امید که صبر و آرامش برای بازماندگان و مغفرت و آمرزش نصیب آن مادر سفرکرده باشد.
goo.gl/rj2Krj
☑️ @ShahrestanAdab
🔻«جهان را، بیکران را، جن و انسان را دعا کردی»
ضمن تسلیت به مناسبت فرارسیدن سالروز شهادت #امام_کاظم علیه السلام شعری از #سیده_فرشته_حسینی در رثای ایشان می خوانیم :
▪️جهان را، بیکران را، جن و انسان را دعا کردی
زمین را، آسمان را، ابر و باران را دعا کردی
تمامِ مردمِ ایران سرِ خوانِ شما هستند
که هم شیراز، هم قم، هم خراسان را دعا کردی
اثر کرده دعایت در زنی آوازهخوان حتی
و این یعنی تمامِ روسیاهان را دعا کردی
مبادا آنکه دِینی باشد از زنجیر بر دوشت
غل و زنجیر را، دیوارِ زندان را دعا کردی
به ضربِ تازیانه روزهات را باز میکردند
تو اما قبلِ افطارت نگهبان را دعا کردی
goo.gl/kXCUHH
☑️ @ShahrestanAdab
ضمن تسلیت به مناسبت فرارسیدن سالروز شهادت #امام_کاظم علیه السلام شعری از #سیده_فرشته_حسینی در رثای ایشان می خوانیم :
▪️جهان را، بیکران را، جن و انسان را دعا کردی
زمین را، آسمان را، ابر و باران را دعا کردی
تمامِ مردمِ ایران سرِ خوانِ شما هستند
که هم شیراز، هم قم، هم خراسان را دعا کردی
اثر کرده دعایت در زنی آوازهخوان حتی
و این یعنی تمامِ روسیاهان را دعا کردی
مبادا آنکه دِینی باشد از زنجیر بر دوشت
غل و زنجیر را، دیوارِ زندان را دعا کردی
به ضربِ تازیانه روزهات را باز میکردند
تو اما قبلِ افطارت نگهبان را دعا کردی
goo.gl/kXCUHH
☑️ @ShahrestanAdab
Forwarded from شهرستان ادب
زندان به خواب رفته و در گوشش، غوغای رد پای تو پیچیدهست
شب نیست، از تراكم خاموشی، خورشید، در عبای تو پیچیدهست
باران تلاش می كند از اشكت، یك حرف تازه كشف كند اما
اقلیم گریههای تو مرموز و دنیای چشمهای تو پیچیدهست
بغداد! این طبیعت روزنكُش، آیا از این دریچه خبر دارد؟
یا نو، بی اجازهی زندانبان، در باغ ربنای تو پیچیدهست ؟
آه ای سجود یكسره! با زنجیر- زیباتری به چشم خدا انگار
طوق ستارهگان جهان امشب، بر قابی از حیای تو پیچیدهست
بنگر! از این دریچه نگاه باد، دزدانه بر نگاه تو می افتد
برگی، پیام سبز خدایی را، در نامهای برای تو پیچیدهست
شب مثل قبل، شعلهور است اما، دنیا برای بار نُهم دنیاست
خورشید، كوچه كوچه ی ظلمت را نُه بار در اِزای تو پیچیدهست
#مرتضی_حیدری_آل_کثیر
@ShahrestanAdab
شب نیست، از تراكم خاموشی، خورشید، در عبای تو پیچیدهست
باران تلاش می كند از اشكت، یك حرف تازه كشف كند اما
اقلیم گریههای تو مرموز و دنیای چشمهای تو پیچیدهست
بغداد! این طبیعت روزنكُش، آیا از این دریچه خبر دارد؟
یا نو، بی اجازهی زندانبان، در باغ ربنای تو پیچیدهست ؟
آه ای سجود یكسره! با زنجیر- زیباتری به چشم خدا انگار
طوق ستارهگان جهان امشب، بر قابی از حیای تو پیچیدهست
بنگر! از این دریچه نگاه باد، دزدانه بر نگاه تو می افتد
برگی، پیام سبز خدایی را، در نامهای برای تو پیچیدهست
شب مثل قبل، شعلهور است اما، دنیا برای بار نُهم دنیاست
خورشید، كوچه كوچه ی ظلمت را نُه بار در اِزای تو پیچیدهست
#مرتضی_حیدری_آل_کثیر
@ShahrestanAdab
🔻 وقتی ماردوش تکثیر میشود | یادداشت #محمدامین_پورحسینقلی بر رمان #بی_کتابی، نوشتۀ #محمدرضا_شرفی_خبوشان :
▪️ «...آنکه آزادی را منکوب و مردم را تاراج میکند، ماردوشی نیست که شاید در هیأت شاه قجری یا لیاخوف روسی درآمده است. دشمن آزادی و سعادت یک کشور، تکتک آن آدمهایی هستند که چیزی جلوتر از منفعت شخصی و لحظهای خود را نمیشناسند و نمیبینند. شاهی که دغدغههای حکومتداریاش در حرمخانهاش میگذرد، کتابداری که مقراضی در کیف دارد و مفاخر فرهنگی یک ملت را برای پشیزی مثله میکند تا خرج وافور و تریاکش کند، عتیقهفروشی که به جستجوی گنجی موهوم است، قزاقی که دشنه میکشد و خون میریزد تا غنیمتی و غارتی نصیبش شود، و مردمی که حتی اگر دل به امید مشروطهخواهان بستهاند، ترجیح میدهند در خانه بمانند و سر زیر لحاف مخفی کنند تا صدای توپ و تفنگ به پایان رسد. »...
https://bit.do/edvur
ادامۀ یادداشت محمدامین پورحسینقلی را در #پرونده_کتاب_بی_کتابی در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 https://shahrestanadab.com/Content/ID/7929/
☑️ @ShahrestanAdab
▪️ «...آنکه آزادی را منکوب و مردم را تاراج میکند، ماردوشی نیست که شاید در هیأت شاه قجری یا لیاخوف روسی درآمده است. دشمن آزادی و سعادت یک کشور، تکتک آن آدمهایی هستند که چیزی جلوتر از منفعت شخصی و لحظهای خود را نمیشناسند و نمیبینند. شاهی که دغدغههای حکومتداریاش در حرمخانهاش میگذرد، کتابداری که مقراضی در کیف دارد و مفاخر فرهنگی یک ملت را برای پشیزی مثله میکند تا خرج وافور و تریاکش کند، عتیقهفروشی که به جستجوی گنجی موهوم است، قزاقی که دشنه میکشد و خون میریزد تا غنیمتی و غارتی نصیبش شود، و مردمی که حتی اگر دل به امید مشروطهخواهان بستهاند، ترجیح میدهند در خانه بمانند و سر زیر لحاف مخفی کنند تا صدای توپ و تفنگ به پایان رسد. »...
https://bit.do/edvur
ادامۀ یادداشت محمدامین پورحسینقلی را در #پرونده_کتاب_بی_کتابی در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 https://shahrestanadab.com/Content/ID/7929/
☑️ @ShahrestanAdab