شهرستان ادب
1.37K subscribers
4.5K photos
767 videos
15 files
2.1K links
موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
ShahrestanAdab.com

ارتباط با مدیر کانال:
@ShahrestaneAdab

ایمیل شهرستان ادب:
[email protected]
Download Telegram
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 نماهنگ #دست_ساقی
(به مناسبت #عید_غدیر)

▪️شاعر: #علی_محمد_مودب
▪️خواننده: #وهاب_ابراهیمی
▪️آهنگساز: #حسین_پارسافر
▪️تنظیم: #علی_مهربانی

▪️تولید معاونت هنری سازمان فرهنگی‌هنری شهرداری تهران

🔗 متن شعر را در سایت شهرستان ادب بخوانید.

#امام_علی
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
Photo
🔻جاذبه
(شعری از #محمدحسین_نعمتی)

▪️دو دقیقه
تنها دو دقیقه
کافی بود تا برادر بزرگترت باشم

از کودکی می‌خواستی بزرگ شوی
چندان که سیبی را
به درخت کنجکاو همسایه برگردانی
راه می‌افتادیم
در همهمۀ مدرسه‌ای که از دیدن نیمه‌های سیب به اشتباه می‌افتاد
تاریخی که هیچ‌کاری به تولدمان نداشت
زبانی که حرفمان را نمی‌فهمید
و حسابی که پاکمان می‌کرد
گفتند
و گفتند
و هیچ نگفتند
که این کدام جاذبه است که سیب را برمی‌گرداند
به شاخه...

بزرگتر که شدی
دیگر هیچ‌کس ما را با هم اشتباه نگرفت
نه تیری که پیشانیت را شکافت
نه فرشتگانی که آمده بودند
برای بردنت

آنقدر پیدایت نکردند
تا سردرآوردی از خواب‌های مادربزرگ
تکیه داده بر درختی سپیدار
خیره بر دور دست
لبخند بر لب
از جاذبه‌ای که خود کشف کرده بودی

هنوز هم که هنوز است
این تویی که دردهای بی‌بی نرگس را می‌بویی
و تو را دعا می‌کند نابینای محله
وقتی نجاتش می‌دهم
از چشم‌های دریدۀ خیابان.

مانده‌ام
میان قاب‌هایی که جای تو را پر نمی‌کنند
بی‌خواب پدری که در کنار تو خوابش برده است
بی‌تاب مادری که تمام روز را به من خیره می‌شود
تا تمام شب خواب تو را ببیند
روی همه نامه‌ها نام تو نوشته شده است
چندان که بر پیشانی کوچه
تا از بن بست درآید
و بر سر در مدرسه
تا دیگر به اشتباه نیفتد.

این روزها حس می‌کنم
بزرگتر از آن شده‌ای
که برادر بزرگترت باشم.

☑️ @ShahrestanAdab
🔻برادران به هم می‌رسند
(یادداشتی بر رمان #روایت_دلخواه_پسری_شبیه_سمیر اثر #محمدرضا_شرفی_خبوشان، به قلم #مجید_رضایی)

▪️«جریان زندگی در یک قبرستان؛ ایده‌ی جذابی ست. چند روح که متعلق به دوره‌های زمانی و کشورهای مختلفند اما در یک قبرستان مدفون هستند. آن‌ها پس از مرگشان پای نقل یکدیگر می‌نشینند و روایت خودشان را می‌گویند. همین چند جمله می‌تواند انگیزه خوبی برای انتخاب و دست گرفتن یک رمان باشد. "روایت دلخواه پسری شبیه سمیر" داستانش را از زبان ارواح آرمیده در یک قبرستان روایت می‌کند. قبرستان مشهور و آشنایی به نام "وادی السلام".

محوریت رمان پسری جوان است. پسری که نویسنده او را "شبیه سمیر" نامیده. پسری که در یکی از مقبره‌های قبرستان وادی السلام در شهر نجف مخفی شده است. بخش عمده داستان از زبان او روایت می‌شود. پسر جوانی که اواخر جنگ ایران و عراق به جبهه می‌رود. رزمنده‌ای که عکس امام خمینی را روی پیراهنش، درست همان‌جایی که قلبش می‌تپد دوخته است...»

🔗 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.

🔗 این اثر را از فروشگاه اینترنتی #ادب_بوک تهیه نمایید.

☑️ @ShahrestanAdab
🔻تقدیر
(شعری از #زیبا_پالیزبان)

▪️خدا از روز اول آفرید اندوه هجران را
سپس بر قامت اندوه پوشانید انسان را

به قدر گندمی دیوانگی در خاک آدم بود
همان یک دانه رونق داد کسب و کار شیطان را

تمام زندگی آوردگاه شک و ایمان شد
به غارت برد از آن پس هر یکی یک تکه از جان را

پناه از زخم‌ها بر دامنت آورده بودم، عشق!
دریغ از زخم کاری جسته بودم راه درمان را

شبیه گلۀ رم کرده آشوبیست در جانم
که در یک کاسه دیدم دست‌های گرگ و چوپان را

به دریا زد دلش را قایقی اما نمی‌دانست
که دریا دور از چشمش خبر کرده‌ست طوفان را

تو هم مانند من بازندۀ تقدیر خواهی شد
که پنهان کرده در مشتش ورق‌های فراوان را

☑️ @ShahrestanAdab
🔻میزگرد پیرامون بررسی «آثار محمدرضا شرفی خبوشان»
(با حضور محمدرضا شرفی خبوشان، علی‌اصغر عزتی‌پاک، محمدقائم خانی و علیرضا سمیعی)

خلاصۀ جلسه:
🔹#محمدرضا_شرفی_خبوشان: «رمان عرصۀ بازگویی سخنی که از قبل درک کرده‌ای نیست؛ رمان عرصۀ تلاش برای پیدا کردن حقیقت است. من به بهانۀ نگارش این سه رمان در جستجوی شگردهای روایی بوده‌ام.»

🔹#علی_اصغر_عزتی_پاک: «شرفی خبوشان با شگردهای روایی خاص در طی مسیری که رمان را می‌نویسد به شخصیت‌ها فکر می‌کند و به آنها اجازه می‌دهد آن‌طور که واقعاً هستند جلوه کنند.»

🔹#محمدقائم_خانی: «آقای شرفی خبوشان سعی دارد ما را در اتاقی قرار دهد با دیوارهایی از جنس آینه. این "دیدنِ خود" منجر به "معرفت" می‌شود.»

🔹#علیرضا_سمیعی: «شیوۀ صحیح انتخاب موضوع و ساختن زبان و فضای مختص به آن، مهمترین دستاورد ادبی آقای شرفی خبوشان است.»

🔗 مشروح این نشست را در سایت شهرستان ادب بخوانید.

☑️ @ShahrestanAdab
🔻خسته
(شعری از #میرشمس_الدین_فلاح_هاشمی)

▪️خسته‌ایم
من اما پای یک شمشاد
روی یک نیمکت
و تو شاید
از تصویر پژمرده یک قاب
از عکسی که دیگرنیست...
دارد می‌رود
پشت وانتی کهنه
دردآگین‌ترین خیال باغ
این تن خسته...

☑️ @ShahrestanAdab
🔻تاریخ چیز غریبی است و تکرار نشدنی
(یادداشت شفاهی #ابراهیم_اکبری_دیزگاه بر #روایت_دلخواه_پسری_شبیه_سمیر اثر #محمدرضا_شرفی_خبوشانی)

▪️«...خبوشان تاریخ را می‌داند و دغدغۀ بازگو کردنش را دارد با کلامی قصه‌گو و روایت‌هایی از زبان راویانی تاریخی. نگاهی که سرسری و شتابکارانه نیست. طرز نگاه خبوشان، به تاریخ ایران و عراق در این داستان و روایت، بر ساخته با شناخت شهودی و تحقیق با زبان قصه و تخیلی است که با فرم دلخواه و قابل توجه شکل گرفته و ساخته شده است. علاقه وتوجه به تحولات ایران علاقه و توجهی است که نویسندۀ #بی_کتابی از پس آن داستانی ناراست و راست گردآورده و با توجه به دو کشور مهم منطقه آن را برساخته است. دو کشور هم مرز با تاریخی با هم تنیده و کهن. روایت‌های دلخواه، روایت درد و رنجی است که بر سر مردم بر اثر جنگ و بی‌اطلاعی و فشار سیاسی آمده است که یک طرفش روح‌الله خمینی ایستاده که با شجاعت و عشق عکسش دوخته می‌شود بر روی قلب‌ها و سوی دیگرش صدام حسین قیام کرده با تنفری مردمی و جهانی...»

🔗 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.

🔗 این اثر را از فروشگاه اینترنتی #ادب_بوک تهیه نمایید.

☑️ @ShahrestanAdab
🔻پیام تسلیت مؤسسۀ شهرستان ادب خدمت سرکار خانم «اعظم سعادتمند»

▪️با نهایت تاسف با خبر شدیم سرکار خانم #اعظم_سعادتمند به سوگ از دست دادن مادر خویش نشسته است.
موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب و مجموعه شاعران همراه با این موسسه، مصیبت وارده را به خانم سعادتمند صمیمانه تسلیت می‌گویند و از خداوند منان برای آن مادر گرامی و عزیزِ درگذشته، طلب رحمت و بخشش می‌کنند.

☑️ @ShahrestanAdab