عیادت شهرستان ادب از استاد فیروز زنوزنی جلالی
https://shahrestanadab.com/Content/articleType/ArticleView/articleId/6402
#فیروز_زنوزی_جلالی
@ShahrestanAdab
https://shahrestanadab.com/Content/articleType/ArticleView/articleId/6402
#فیروز_زنوزی_جلالی
@ShahrestanAdab
عیادت شهرستان ادب از استاد فیروز زنوزنی جلالی
https://shahrestanadab.com/Content/articleType/ArticleView/articleId/6402
#فیروز_زنوزی_جلالی
@ShahrestanAdab
https://shahrestanadab.com/Content/articleType/ArticleView/articleId/6402
#فیروز_زنوزی_جلالی
@ShahrestanAdab
https://telegram.me/shahrestanadab/514
عصر روز گذشته گروهی از مدیران و هنرمندان موسسه شهرستان ادب به عیادت داستاننویس مطرح روزگارمان، جناب آقای فیروز زنوزی جلالی رفتند.
در عیادت از استاد زنوزی جلالی، آقایان علیاصغر عزتیپاک، علیمحمد مودب، علی داودی، محمدحسین نعمتی، محمدقائم خانی، سیدحسین موسوینیا و حسن صنوبری به نمایندگی از دیگر اعضای شهرستان ادب حضور داشتند. عزتیپاک مدیر دفتر داستان موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب ضمن گرامیداشت جایگاه زنوزی جلالی و رمانهایی مثل «قاعده بازی» و «مخلوق» در ادبیات امروز گفت: «به نظر من از فنیترین نویسندگان امروز ما -به خصوص در ادبیات انقلاب- فیروز زنوزی جلالی است و ایشان چه در نثر و چه در روایت توانایی بسیاری دارند و کارهایشان جزو آثار شاخص دو دهه اخیر است».
زنوزی جلالی در این نشست صمیمانه با تشکر از تداوم «یکشنبههای داستان» شهرستان ادب، انتشار وزین کتاب «قاف» را گامی موفق و موثر در تولید، نشر و حمایت خوب آثار داستانی عنوان کرد. وی همچنین ضمن پرسش از روند «مدرسه رمان» شهرستان ادب این اقدام شهرستان ادب و تلاش برای شناسایی و پرورش استعدادهای جوان داستانی و به خصوص غیر تهرانی در مدرسه رمان و انتشارات شهرستان را ستود. او در این بخش از سخنانش به لزوم حمایت جایزهها از استعدادهای جوان و گمنام پرداخت. وی با بیان خاطراتی از تجربۀ حضور خود در داوری بعضی جایزهها تاکید کرد متاسفانه بعضی از جایزهها در این زمینه به وظائف خود عمل نمیکنند، یا جایزه نمیدهند، یا به اسمهای مشهور جایزه میدهند و یا از سر رفیقبازی و باندبازی.
متن کامل خبر در سایت شهرستان ادب
@ShahrestanAdab
عصر روز گذشته گروهی از مدیران و هنرمندان موسسه شهرستان ادب به عیادت داستاننویس مطرح روزگارمان، جناب آقای فیروز زنوزی جلالی رفتند.
در عیادت از استاد زنوزی جلالی، آقایان علیاصغر عزتیپاک، علیمحمد مودب، علی داودی، محمدحسین نعمتی، محمدقائم خانی، سیدحسین موسوینیا و حسن صنوبری به نمایندگی از دیگر اعضای شهرستان ادب حضور داشتند. عزتیپاک مدیر دفتر داستان موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب ضمن گرامیداشت جایگاه زنوزی جلالی و رمانهایی مثل «قاعده بازی» و «مخلوق» در ادبیات امروز گفت: «به نظر من از فنیترین نویسندگان امروز ما -به خصوص در ادبیات انقلاب- فیروز زنوزی جلالی است و ایشان چه در نثر و چه در روایت توانایی بسیاری دارند و کارهایشان جزو آثار شاخص دو دهه اخیر است».
زنوزی جلالی در این نشست صمیمانه با تشکر از تداوم «یکشنبههای داستان» شهرستان ادب، انتشار وزین کتاب «قاف» را گامی موفق و موثر در تولید، نشر و حمایت خوب آثار داستانی عنوان کرد. وی همچنین ضمن پرسش از روند «مدرسه رمان» شهرستان ادب این اقدام شهرستان ادب و تلاش برای شناسایی و پرورش استعدادهای جوان داستانی و به خصوص غیر تهرانی در مدرسه رمان و انتشارات شهرستان را ستود. او در این بخش از سخنانش به لزوم حمایت جایزهها از استعدادهای جوان و گمنام پرداخت. وی با بیان خاطراتی از تجربۀ حضور خود در داوری بعضی جایزهها تاکید کرد متاسفانه بعضی از جایزهها در این زمینه به وظائف خود عمل نمیکنند، یا جایزه نمیدهند، یا به اسمهای مشهور جایزه میدهند و یا از سر رفیقبازی و باندبازی.
متن کامل خبر در سایت شهرستان ادب
@ShahrestanAdab
Telegram
شهرستان ادب
عیادت شهرستان ادب از استاد فیروز زنوزنی جلالی
https://shahrestanadab.com/Content/articleType/ArticleView/articleId/6402
#فیروز_زنوزی_جلالی
@ShahrestanAdab
https://shahrestanadab.com/Content/articleType/ArticleView/articleId/6402
#فیروز_زنوزی_جلالی
@ShahrestanAdab
گزارش تصویری همایش ادبی بزرگ فاطمیون
در سایت شهرستان ادب منتشر شد
https://shahrestanadab.com/Content/articleType/ArticleView/articleId/6401
@ShahrestanAdab
در سایت شهرستان ادب منتشر شد
https://shahrestanadab.com/Content/articleType/ArticleView/articleId/6401
@ShahrestanAdab
صوت کامل مرثیهخوانی و حماسهخوانی حاج میثم مطیعی به یاد شهدای مدافع حرم در همایش ادبی بزرگ فاطمیون
https://shahrestanadab.com/Content/articleType/ArticleView/articleId/6403
@ShahrestanAdab
https://shahrestanadab.com/Content/articleType/ArticleView/articleId/6403
@ShahrestanAdab
آیین رونمایی از کتاب شور اشراق در شهرستان ادب
https://shahrestanadab.com/Content/articleType/ArticleView/articleId/6404
@ShahrestanAdab
https://shahrestanadab.com/Content/articleType/ArticleView/articleId/6404
@ShahrestanAdab
https://telegram.me/shahrestanadab/520
آیین رونمایی از کتاب شور اشراق در شهرستان ادب
***
دکتر حدادعادل: حوزه علمیه باید اهتمام بیشتری به زبان فارسی داشته باشد
***
دکتر سنگری: کمتر دیدهایم یک روحانی -مثل آقای رشاد- به شعر یک شاعر امروزی بپردازد
***
دکتر ترکی: در شرایط ولنگاری فرهنگی باید قدر شهرستان ادب را دانست
@ShahrestanAdab
آیین رونمایی از کتاب شور اشراق در شهرستان ادب
***
دکتر حدادعادل: حوزه علمیه باید اهتمام بیشتری به زبان فارسی داشته باشد
***
دکتر سنگری: کمتر دیدهایم یک روحانی -مثل آقای رشاد- به شعر یک شاعر امروزی بپردازد
***
دکتر ترکی: در شرایط ولنگاری فرهنگی باید قدر شهرستان ادب را دانست
@ShahrestanAdab
Telegram
شهرستان ادب
آیین رونمایی از کتاب شور اشراق در شهرستان ادب
https://shahrestanadab.com/Content/articleType/ArticleView/articleId/6404
@ShahrestanAdab
https://shahrestanadab.com/Content/articleType/ArticleView/articleId/6404
@ShahrestanAdab
این گفت: عدم ساز غم انگیزی بود
آن گفت: سبک تاز ستم خیزی بود
پاییز گذشته بود و حیران بودم
جز جذبه چشم تو مگر چیزی بود؟
#امیر_مرادی
#دوره_اول_آفتابگردانها
@shahrestanadab
آن گفت: سبک تاز ستم خیزی بود
پاییز گذشته بود و حیران بودم
جز جذبه چشم تو مگر چیزی بود؟
#امیر_مرادی
#دوره_اول_آفتابگردانها
@shahrestanadab
از صفحه اینستاگرام نشر شهرستان ادب دیدن فرمایید
instagram.com/shahrestanadab.pub
instagram.com/shahrestanadab.pub
Instagram
@shahrestanadab.pub • Instagram photos and videos
3,161 Followers, 519 Following, 314 Posts - See Instagram photos and videos from @shahrestanadab.pub
از صفحه آپارات شهرستان ادب دیدن فرمایید
aparat.com/shahrestanadab
aparat.com/shahrestanadab
آپارات - سرویس اشتراک ویدیو
آپارات | شهرستان ادب
موسسۀ فرهنگی هنری شهرستان ادب
🔹استاد حمید سبزواری شاعر پیشکسوت انقلاب ، بامداد امروز دارفانی را وداع گفت.
🔷شهرستان ادب درگذشت این شاعر انقلابی را به خانوادۀ محترم این شاعر انقلابی و عموم اهالی ادبیات تسلیت میگوید
@shahrestanadab
🔷شهرستان ادب درگذشت این شاعر انقلابی را به خانوادۀ محترم این شاعر انقلابی و عموم اهالی ادبیات تسلیت میگوید
@shahrestanadab
کیست امشب حلقه بر در میزند
میهمانی،آشنایی ،محرمی؟
یا که ره گم کرده ای آزرده جان
تا بیاساید ز رنج ره دمی؟
کیست امشب حلقه بر در میزند؟
هرزه مستیی رانده از میخانه ای
در پی میخانه اینجا آمده
تا بگیرد باز هم پیمانه ای
کیست امشب حلقه بر در میزند؟
رسته از زنجیرها دیوانه ایست!
با جهان دردمندان آشنا
وز جهان عاقلان بیگانه ایست؟
کیست امشب حلقه بر در میزند؟
سائلی با صد تمنا آمده؟
یا که محرومی ز محرومان شهر
رانده از هر سو به اینجا آمده
کیست امشب حلقه بر در میزند؟
آه شیطان است بازی میکند
تا بترساند مرا این نیمه شب
در پس در صحنه سازی میکند
کیست امشب حلقه بر در میزند؟
باد ولگرد است میکوبد به در
میبرد هر شب مرا از دیده خواب
میزند هر دم به این ویرانه سر
کیست امشب حلقه بر در میزند؟
هیچکس را من ندارم انتظار؟
پیک غم پیغام مرگ آورده است
تا چه می خواهد ز جان بی قرار!
#مرحوم_استاد_حمید_سبزواری
@shahrestanadab
میهمانی،آشنایی ،محرمی؟
یا که ره گم کرده ای آزرده جان
تا بیاساید ز رنج ره دمی؟
کیست امشب حلقه بر در میزند؟
هرزه مستیی رانده از میخانه ای
در پی میخانه اینجا آمده
تا بگیرد باز هم پیمانه ای
کیست امشب حلقه بر در میزند؟
رسته از زنجیرها دیوانه ایست!
با جهان دردمندان آشنا
وز جهان عاقلان بیگانه ایست؟
کیست امشب حلقه بر در میزند؟
سائلی با صد تمنا آمده؟
یا که محرومی ز محرومان شهر
رانده از هر سو به اینجا آمده
کیست امشب حلقه بر در میزند؟
آه شیطان است بازی میکند
تا بترساند مرا این نیمه شب
در پس در صحنه سازی میکند
کیست امشب حلقه بر در میزند؟
باد ولگرد است میکوبد به در
میبرد هر شب مرا از دیده خواب
میزند هر دم به این ویرانه سر
کیست امشب حلقه بر در میزند؟
هیچکس را من ندارم انتظار؟
پیک غم پیغام مرگ آورده است
تا چه می خواهد ز جان بی قرار!
#مرحوم_استاد_حمید_سبزواری
@shahrestanadab
https://shahrestanadab.com/Content/articleType/ArticleView/articleId/6228
یادی از سروده های انقلابی مرحوم استاد حمید سبزواری
(این یادداشت در ایام دهه فجر در سایت شهرستان ادب منتشر شد)
@ShahrestanAdab
یادی از سروده های انقلابی مرحوم استاد حمید سبزواری
(این یادداشت در ایام دهه فجر در سایت شهرستان ادب منتشر شد)
@ShahrestanAdab
https://shahrestanadab.com/Content/articleType/ArticleView/articleId/6407
سازش موج و ساحل محال است!
آخرین شعری که حمید سبزواری در محضر رهبری خواند
@ShahrestanAdab
سازش موج و ساحل محال است!
آخرین شعری که حمید سبزواری در محضر رهبری خواند
@ShahrestanAdab
خاطرۀ حمید سبزواری از پیر مرشد مقام معظم رهبری
... خدا رحمت کند اوستا را، او بود و من؛ قدسی مشهدی، آقای [علی] معلم، آقای [محمود] شاهرخی [متخلص به جذبه] ، آقای ستوده و فکر میکنم یکی دیگر هم بود، عکسش را دارم. آن شب که ما رفتیم آنجا نشستیم، حاج آقا با گرمی بیشتر از همیشه با ما روبهرو شد. قبلاً در مجلس که مینشستیم ایشان به عنوان یک روحانی مبارز مطرح بود، حالا هم یک روحانی مبارز مجاهد که رئیسجمهور هم شده بود؛ یک پیراهن و یک ژاکت نیمداری تنشان بود که خراسانی بود، نیمکهنه، چه بگویم، کار کرده، هوای بیرون سرد بود و اتاق گرم. نشستیم آن شب شعر خواندیم و شعر شنیدیم ...
گفتم که حاج آقا قدسی، امشب حاج آقا خامنهای از موقع طلبگی خودشان افتادهتر با ما روبهرو شد. ـ خدا رحمت کند قدسی را ـ گفت: باید هم اینگونه باشد چون که ایشان رئیسجمهور شد. گفتم: وقتی که بزرگان بر مقامشان افزوده میشود این شخصیت را پیدا میکنند و آن را ارزان نمیفروشند، افتادهتر میشوند تا پیش مردم بیشتر عزیز شوند. این پیش آدمهای معمولی است که وقتی به مقامی میرسند خودشان را گم میکنند. صحبت در این مقال بود که دیدم قدسی چیزی میخواهد بگوید، قطعاش کردم سخن گفتن را. گفت: گوش کن یک داستانی را برایت بگویم. بعد گفت حالا این باشد برای بعد. گفتم چرا؟ گفت: امشب خلوت است و حالا مناسب نیست. من اصرار کردم که حتماً باید بگویی. گفت ما که جوان بودیم؛ من و آقای خامنهای و چند جوان هم سن و سال، عربی میخواندیم، درس طلبگی میخواندیم و در هفته هم یک روز 5 ـ 6 نفر بودیم دستهجمعی میرفتیم خانة یک پیرمردی؛ پیری بود که سالی از او گذشته بود، پیر، منظور اینکه بتواند هادی و راهنمای انسان شود، یک آدم دانشوری که آدم از او درس بگیرد. به این قصد ما هفتهای یک روز آنجا میرفتیم و شعری نیز که گفته بودیم میخواندیم و ایشان هم یک صحبتی میکردند و ما را نصیحت میکردند که در زندگی اینطور باشید. شعرهایمان را که میخواندیم گاهگاهی میگفتند اینطوری باشد بهتر است، چون سری از شعر و شاعری هم داشت، ما شارژ میشدیم و از مجلس ایشان بیرون میآمدیم. یک روز آنجا رفتیم، (آقای خامنهای تازه عمامه گذاشته بود)، موقع بیرون آمدن، خداحافظی کردیم از پیرمرشدمان، ایشان گفتند که آقا سیدعلی آقا با شما کاری داشتم، آقای سیدعلی خامنهای آنجا ماند و بقیه آمدیم بیرون...
(ادامه در شهرستان ادب)
https://telegram.me/shahrestanadab/537
@ShahrestanAdab
... خدا رحمت کند اوستا را، او بود و من؛ قدسی مشهدی، آقای [علی] معلم، آقای [محمود] شاهرخی [متخلص به جذبه] ، آقای ستوده و فکر میکنم یکی دیگر هم بود، عکسش را دارم. آن شب که ما رفتیم آنجا نشستیم، حاج آقا با گرمی بیشتر از همیشه با ما روبهرو شد. قبلاً در مجلس که مینشستیم ایشان به عنوان یک روحانی مبارز مطرح بود، حالا هم یک روحانی مبارز مجاهد که رئیسجمهور هم شده بود؛ یک پیراهن و یک ژاکت نیمداری تنشان بود که خراسانی بود، نیمکهنه، چه بگویم، کار کرده، هوای بیرون سرد بود و اتاق گرم. نشستیم آن شب شعر خواندیم و شعر شنیدیم ...
گفتم که حاج آقا قدسی، امشب حاج آقا خامنهای از موقع طلبگی خودشان افتادهتر با ما روبهرو شد. ـ خدا رحمت کند قدسی را ـ گفت: باید هم اینگونه باشد چون که ایشان رئیسجمهور شد. گفتم: وقتی که بزرگان بر مقامشان افزوده میشود این شخصیت را پیدا میکنند و آن را ارزان نمیفروشند، افتادهتر میشوند تا پیش مردم بیشتر عزیز شوند. این پیش آدمهای معمولی است که وقتی به مقامی میرسند خودشان را گم میکنند. صحبت در این مقال بود که دیدم قدسی چیزی میخواهد بگوید، قطعاش کردم سخن گفتن را. گفت: گوش کن یک داستانی را برایت بگویم. بعد گفت حالا این باشد برای بعد. گفتم چرا؟ گفت: امشب خلوت است و حالا مناسب نیست. من اصرار کردم که حتماً باید بگویی. گفت ما که جوان بودیم؛ من و آقای خامنهای و چند جوان هم سن و سال، عربی میخواندیم، درس طلبگی میخواندیم و در هفته هم یک روز 5 ـ 6 نفر بودیم دستهجمعی میرفتیم خانة یک پیرمردی؛ پیری بود که سالی از او گذشته بود، پیر، منظور اینکه بتواند هادی و راهنمای انسان شود، یک آدم دانشوری که آدم از او درس بگیرد. به این قصد ما هفتهای یک روز آنجا میرفتیم و شعری نیز که گفته بودیم میخواندیم و ایشان هم یک صحبتی میکردند و ما را نصیحت میکردند که در زندگی اینطور باشید. شعرهایمان را که میخواندیم گاهگاهی میگفتند اینطوری باشد بهتر است، چون سری از شعر و شاعری هم داشت، ما شارژ میشدیم و از مجلس ایشان بیرون میآمدیم. یک روز آنجا رفتیم، (آقای خامنهای تازه عمامه گذاشته بود)، موقع بیرون آمدن، خداحافظی کردیم از پیرمرشدمان، ایشان گفتند که آقا سیدعلی آقا با شما کاری داشتم، آقای سیدعلی خامنهای آنجا ماند و بقیه آمدیم بیرون...
(ادامه در شهرستان ادب)
https://telegram.me/shahrestanadab/537
@ShahrestanAdab
Telegram
شهرستان ادب
https://shahrestanadab.com/Content/articleType/ArticleView/articleId/6408
@ShahrestanAdab
@ShahrestanAdab