شهرستان ادب
1.42K subscribers
4.37K photos
727 videos
14 files
2.06K links
موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
ShahrestanAdab.com

ارتباط با مدیر کانال:
@ShahrestaneAdab

ایمیل شهرستان ادب:
[email protected]
Download Telegram
🔻گزارش تصویری نشست نقد و بررسی رمان #پس_از_بیست_سال نوشته #سلمان_کدیور در کتابخانه عمومی باباطاهر

🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/11074

☑️ @ShahrestanAdab
🔻گزارش تصویری رونمایی از مجموعه شعر #کابوس_شاخه_های_شکسته سروده #مهدی_زارعی در فرهنگسرای انقلاب اسلامی

🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/11084

☑️ @ShahrestanAdab
🔻آخرین بازماندۀ توان | یادداشت #پری_رضوی بر رمان «رمق»
(در پرونده‌کتاب #رمق نوشته #مجید_اسطیری)

▪️«شاید با دیدن جلد کتاب احساس کنیم با یک رمان ورزشی مواجه هستیم؛ تقابل و توان دو تیم برای رسیدن به پیروزی، و شاید با اسم کتاب احساس کنیم این رقابت به حدی طاقت‏‌فرسا و جدی است که به آخرین توان، یعنی رمق باید متکی شویم تا بتوانیم بر رقیب پیروز شویم. معنی «رمق» به آخرین بازماندۀ توان معنی شده و در بعضی معانی مترداف گله و رمه هم هست و این شاید بی‏‌ربط به محتوای داستان نیست. تعداد صفحات و فصل‏‌های کتاب هم به طور هوشمندانه‌‏ای از قانون تایمر فوتبال استفاده کرده و سرفصل‌‏ها را همین‌‏طور به شکل کامپیوتری شماره زده است؛ یعنی یک هارمونی بین اسم و جلد کتاب ایجاد شده است...»

🔗 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.

☑️ @ShahrestanAdab
🔻اشک دیده
(ضمن عرض تسلیت به مناسبت شهادت #امام_حسن مجتبی علیه‌السلام شما را به خواندن شعری از #سیدمحمد_رستگار در سوگ این حضرت دعوت می‌کنیم)

▪️ببین مرا که در آهم شراره خواهی دید
ز اشک دیده به دامن، ستاره خواهی دید

کنار بسترت از بس چو شمع می‌سوزم
ببین که در دل اشکم شراره خواهی دید

برادر! از دل خواهر تو خود خبر داری
به غیر گریه، غمم را چه چاره خواهی دید؟

گمان نداشتم و روزگار نیز نگفت
که عاقبت جگرِ پاره‌پاره خواهی دید

چنین که از غم تو گریه می‌کند عباس
اگر نظر کنی، ابر بهاره خواهی دید

نشسته گرد یتیمی به صورت قاسم
ببین که هاله بر آن ماه‌پاره خواهی دید

تو رستی از غم عالم ولی مراست غمی
که روی نیلی مادر دوباره خواهی دید

☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
Photo
🔻دامانِ پر زر
(پروندۀ #شعر_پاییزی سایت شهرستان ادب را با شعر پاییزی زیبایی از #صائب_تبریزی به‌روز می‌کنیم)

▪️خاک را دامانِ پر زر می‌کند فصل خزان
بادها را کیمیاگر می‌کند فصل خزان

شاخساران را به رنگ عود برمی‌آورد
برگ‌ها را صندلِ تر می‌کند فصل خزان

طوطیان سبزپوشِ عالم ایجاد را
حلۀ طاوس در بر می‌کند فصل خزان

از رخِ زرین، بساط خاک را در یک نفس
آسمانِ پر ز اختر می‌کند فصل خزان

می‌پرد چون نامۀ اعمال، برگ از شاخسار
باغ را صحرای محشر می‌کند فصل خزان

رتبۀ ریزش بود بالاتر از اندوختن
از بهاران جلوه خوش‌تر می‌کند فصل خزان

برگ را چون میوه‌های پخته می‌ریزد به خاک
پایِ خواب‌آلود را پر می‌کند فصل خزان

بوسه بر دستش، که از نقش و نگار دلفریب
برگ‌ها را دستِ دلبر می‌کند فصل خزان

گرچه از دست زرافشانش زمین، کانِ طلاست
خرقۀ صدپاره در بر می‌کند فصل خزان

از رخ چون زعفران، چینِ جبینِ خاک را
خنده‌رو چون سکۀ زر می‌کند فصل خزان

در کهنسالی عیار فکرها روشن‌ترست
آب‌ها را پاک‌گوهر می‌کند فصل خزان

شوق آتش را هوای سرد، دامان صباست
رغبت می ‌را فزون‌تر می‌کند فصل خزان

می‌کَند از پیکر بستان لباس عاریت
برگ‌پوشان را قلندر می‌کند فصل خزان

بر امید خط پاکی از جهان رنگ و بو
هر چه دارد خرج دفتر می‌کند فصل خزان

می‌زند بتخانۀ گلزار را بر یکدگر
کار ابراهیم آزر می‌کند فصل خزان

برگ‌ها را می‌کند در کف زدن بی‌اختیار
چون سماع بی‌خودی سر می‌کند فصل خزان

گر چنین از آه سرد آتش زند در بوستان
عندلیبان را سمندر می‌کند فصل خزان

از برات عیش، صائب دامن آفاق را
با پریشانی توانگر می‌کند فصل خزان

☑️ @ShahrestanAdab
🔻مشروح جلسۀ نقد و بررسی رمان «رمق» در فرهنگسرای شفق
(در پرونده‌کتاب #رمق نوشته #مجید_اسطیری)

▪️«...نویسندۀ رمان رمق، رویداد فوتبال را در اثر خویش مطرح کرده و به بازی ایران و اسرائیل اشاره کرده و این از هوشمندی نویسنده است؛ زیرا فوتبال رویدادی پربیننده و پرمخاطب است. اسطیری در مطرح‌کردن ماجرای عشقی داستان خود بسیار محجوبانه عمل کرده است، درحالی‌که این امر می‌توانست بارزتر از آن‌چه که هست بیان شود. تصویر "نیکو"، معشوق رئوف، می‌توانست آشکارتر باشد و عشق میان دوجوان بیشتر از آن‌چه نمود پیدا کرده است، تحول یابد. نکتۀ انتهایی صحبت‌های بنده در این قسمت، دربارۀ پایان‌بندی داستان است که از نظر من، اسطیری در این مورد عملکرد خوبی داشته است...»

🔗 مشروح این جلسه را در سایت شهرستان ادب بخوانید.

☑️ @ShahrestanAdab
🔻گرامی‌می‌داریم یاد و نام شاعر بزرگ معاصر زنده‌یاد #سهراب_سپهری را در زادروزش.

در چنین روزی شما همراهان عزیز را به خواندن پرونده این شاعر در سایت شهرستان ادب دعوت می‌کنیم:

🔗 صفحه پرونده پرتره سهراب سپهری

☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
Photo
🔻پشت دریاها شهری است...
( پانزدهم مهرماه، سالروز تولد زنده‌یاد #سهراب_سپهری شاعر پرآوازه ایرانی است. به همین مناسبت در تازه‌ترین مطلب پرونده پرتره‌ی سهراب سپهری شما را به خواندن شعر درخشان و ماندگار او با عنوان «پشت دریاها» دعوت می‌کنیم. شعری که نخستین‌بار در کتاب «حجم سبز» منتشر شده است)

▪️قایقی خواهم ساخت،
خواهم انداخت به آب.
دور خواهم شد از این خاک غریب
که در آن هیچ‌کسی نیست که در بیشه عشق
قهرمانان را بیدار کند.

قایق از تور تهی
و دل از آرزوی مروارید،
هم‌چنان خواهم راند.
نه به آبی‌ها دل خواهم بست
نه به دریاپریانی که سر از خاک به در می‌آرند
و در آن تابش تنهایی ماهی‌گیران
می‌فشانند فسون از سر گیسوهاشان.

هم‌چنان خواهم راند.
هم‌چنان خواهم خواند:
"دور باید شد، دور."
مرد آن شهر اساطیر نداشت.
زن آن شهر به سرشاری یک خوشه انگور نبود.

هیچ آیینه‌ی تالاری، سرخوشی‌ها را تکرار نکرد.
چاله آبی حتی، مشعلی را ننمود.
دور باید شد، دور.
شب سرودش را خواند،
نوبت پنجره‌هاست."

هم‌چنان خواهم خواند.
هم‌چنان خواهم راند.

پشت دریاها شهری است
که در آن پنجره‌ها رو به تجلی باز است.
بام‌ها جای کبوترهایی است که به فواره هوش بشری می‌نگرند.
دست هر کودک ده ساله شهر، خانه معرفتی است.
مردم شهر به یک چینه چنان می‌نگرند
که به یک شعله، به یک خواب لطیف.
خاک، موسیقی احساس تو را می‌شنود
و صدای پر مرغان اساطیر می‌آید در باد.

پشت دریاها شهری است
که در آن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است.
شاعران وارث آب و خرد و روشنی‌اند.

پشت دریاها شهری است!
قایقی باید ساخت.

☑️ @ShahrestanAdab
راویِ رمق | یادداشت #محمدقائم_خانی بر رمان «رمق»
(در پرونده‌کتاب #رمق نوشتۀ #مجید_اسطیری )

▪️«... این جمله‌ها در ابتدای یک رمان، کافی است تا مخاطب را با سر توی گرداب حوادث رمان بکشاند. شهودی که ناگهان به راوی دست می‌دهد، چنان قدرتمند است که می‌تواند در کل رمان، او و مخاطب را رها نکند. به‌خصوص اگر بدانیم که روایت به سال 1347 برمی‌گردد. مقطعی که گروه‌های مبارزه، بسیار فعال شده‌اند و درعین‌حال آن شکل نهایی خویش را که در سال‌های آتی پیدا کرده بودند، نیافته‌اند؛ یعنی راوی دقیقاً افتاده در وسط دعوای جریان‌های مبارزه بر سر تعریف «مردم». طرفه آن که خود حکومت هم رو به سوسیالیسم آورده و ادعای مردمی‌شدن دارد. شهود راوی او را وسط میدان مبارزه‌های آن دوره می‌اندازد و با همۀ گروه‌ها روبه‌روی می‌کند؛ چپ‌ها، مجاهدین، مؤتلفه‌ای‌ها، طرفداران پهلوی و بقیه. از این به بعد همۀ آنات او شکلی رمان‌گونه دارند و هیچ‌ نیازی به تراشیدن کشمکش اضافه‌ای وجود ندارد....»

🔗 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.

☑️ @ShahrestanAdab
🔻 یک #اربعین شعر

▪️ تازه‌ترین مطلب پرونده ادبیات عاشورایی سایت شهرستان ادب اختصاص به شعر اربعین دارد. اگر دهه‌ی محرم تجلی‌گاه عزا و رثای حسینی‌ست، اربعین حماسه‌ای است که معرفت عاشورایی را در اوج پختگی آن متجلی می‌کند. فرهنگ عاشورایی در اربعین به وضوح نمایان است و ادبیات عاشورا در ایستگاه اربعین به مستی معرفتی می‌رسد که چهل روز مانند خون در جان عاشقان جوشیده است تا در جام حقیقت‌نمای شعر متجلی شود.

شعرهایی که در ادامه می‎خوانید، از بهترین سروده‌ها با موضوع اربعین امام حسین (ع) هستند که بعضا در شب شعر بزرگ اربعین در موسسه شهرستان ادب خوانده‌شده‌اند.

(گفتنی‌ست این مطلب نخستین‌بار در سال 1395 با 14شعر منتشر شده بود. در اربعین 1397 به چهل شعر رسید و امسال در اربعین 1398 شعرهای بیشتری به این مجموعه افزوده شده و می‌شود. گفتنی‌ست این صفحه همچنان تا روز اربعین به روز می‌شود)

🔗 این اشعار را در سایت شهرستان ادب بخوانید.

☑️ @ShahrestanAdab
🔻گرامی‌می‌داریم یاد و نام شاعر ارجمند و پژوهشگر ادبی روزگارمان استاد #محمدرضا_شفیعی_کدکنی را در زادروزش.

در این روز شما دوست‌داران ادبیات را به خواندن پرونده این شاعر در سایت شهرستان ادب دعوت می‌کنیم:

🔗 صفحه پرونده‌پرتره محمدرضا شفیعی کدکنی

☑️ @ShahrestanAdab
🔻در اخبار نبشته‌است... | شماره بیست و نهم
(گزیده اخبار مهم هفته با موضوع کتاب و ادبیات در ایران و جهان به روایت شهرستان ادب)

▪️این هفته در بیست و نهمین مطلب #در_اخبار_نبشته_است، خبرهایی داریم از پیاده‌روی نویسندگان و شاعران در اربعین، دو برنده امسال جایزه نوبل ادبیات، انتشار اثری جنجالی درباره هوشنگ ابتهاج (سایه)، کتاب‌خانه مخفی سوریه در زمان جنگ، و شغل تازه‌ای در خدمت ثروتمندان! از شما دعوت می‌کنیم گزیده اخبار مهم هفته با موضوع کتاب و ادبیات -در ایران و جهان- را به روایت شهرستان ادب بخوانید.

مطالب این هفته، از نوشته‌های هفته گذشته خبرگزاری مهر، ایبنا، ایسنا، ایرنا، نیویورک‌تایمز، نوول اُبزرواتور، و با همکاری گروه ترجمه شهرستان ادب #گروه_ترجمه_شهرستان_ادب گردآوری شده است.

🔗 این اخبار را در سایت شهرستان ادب بخوانید.

☑️ @ShahrestanAdab
🔻 بازگشایی پرونده‌پرترۀ #حافظ در سایت شهرستان ادب
(به مناسبت رو بزرگداشت حافظ شیرازی)

▪️ امروز،‌ بیستم مهرماه، در تقویم ما ایرانیان سال‌هاست با نام حافظ شیرازی عجین شده است؛ شاعر بزرگی که هر ایرانی هویت ادبی خود را بی‌شک به او مدیون است.

به این مناسبت،‌ پرونده‌پرترۀ حافظ شیرازی را در سایت شهرستان ادب بازگشایی کرده و شما مخاطبان عزیز را به خواندن مطالب تازۀ این پرونده دعوت می‌کنیم.

برای خواندن اشعار،‌گزارش‌ها،‌اخبار و یادداشت‌های خواندنی این پرونده،‌ به صفحۀ‌ اختصاصی آن مراجعه کنید:

صفحۀ اختصاصی پرونده‌پرترۀ حافظ:
🔗 shahrestanadab.com/حافظ-شیرازی

#پرونده_پرتره_حافظ

☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻 بازگشایی پرونده‌پرترۀ #حافظ در سایت شهرستان ادب (به مناسبت رو بزرگداشت حافظ شیرازی) ▪️ امروز،‌ بیستم مهرماه، در تقویم ما ایرانیان سال‌هاست با نام حافظ شیرازی عجین شده است؛ شاعر بزرگی که هر ایرانی هویت ادبی خود را بی‌شک به او مدیون است. به این مناسبت،‌…
🔻اربعین
(همزمان با بیستم مهرماه #روز_گرامیداشت_حافظ شما را به خواندن غزلی زیبا از این چهره درخشان ادبیات ایرانی دعوت می‌کنیم)

▪️سحرگه ره‌روی در سرزمینی
همی‌گفت این معما با قرینی

که ای صوفی شراب آن گه شود صاف
که در شیشه بماند اربعینی

خدا زآن خرقه بیزار است صد بار
که صد بت باشدش در آستینی

مروت گر چه نامی بی‌نشان است
نیازی عرضه کن بر نازنینی

ثوابت باشد ای دارای خرمن
اگر رحمی کنی بر خوشه‌چینی

نمی‌بینم نشاط عیش در کس
نه درمان دلی نه درد دینی

درون‌ها تیره شد باشد که از غیب
چراغی برکند خلوت‌نشینی

گر انگشت سلیمانی نباشد
چه خاصیت دهد نقش نگینی

اگر چه رسم خوبان تندخوییست
چه باشد گر بسازد با غمینی

ره میخانه بنما تا بپرسم
مآل خویش را از پیش بینی

نه حافظ را حضور درس خلوت
نه دانشمند را علم الیقینی

#حافظ
☑️ @ShahrestanAdab
🔻 حافظ، خواندن را بنا کرده است.
(یادداشتی از #علیرضا_سمیعی در پرونده‌پرترۀ #حافظ)

▪️ «...اما در برابر کسانی که از بریدن و بدعت و نوگرایی مطلق دم می‌زدند، مردانی صف آراستند که حسن قدیم و علم جدید را باهم می‌خواستند. آن‌ها پاسبانان گورهای متروک نبودند، بلکه میراثدارانی بودند که سرشان در حساب جهان جدید هم بود و در فرنگ یا مدارس فرنگی می‌چرخیدند. آنچه درنهایت دعوای غیرعلمی و غیرمعقول بودن حافظ و کل ادبیات قدیم را فیصله داد، کشف از نقاب عروس حقیقت حافظ نبود؛ بلکه رهیافتی علمی به ادب گذشته باعث شد ما به آثار قدما همچون رمز و رازهایی نگاه کنیم که خطوط مبهمشان می‌تواند موضوع بررسی‌های علمی شوند. بسیاری از این خطوط مبهم توسط شرق‌شناسانی مثل نیکلسون و براوون تنظیم شدند. تصحیح نسخ حافظ هم در میان نهضت تصحیح، بارها و بارها مرور شد...»

🔗 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.

☑️ @ShahrestanAdab
🔻 آیا امجدیه همان کوه قاف نبود؟!
(یادداشت #محسن_مرادی_تراکمه بر رمان #رمق نوشتۀ #مجید_اسطیری )

▪️ «...مجید اسطیری به‌خوبی توانسته این موقعیت قهرمان داستانش را به موقعیت مرغان در منطق‌الطیر تشبیه کند و با این شبیه‌‌سازی به تردید و عذرآوری وی بعدی ویژه و اسطوره‌ای بدهد. در حماسۀ عرفانی منطق‌الطیر، مرغانی که باید به جست‌و‌جوی سیمرغ به کوه قاف بروند، هرکدام در ابتدای سفر در برابر این دعوت عذر می‌آورند و می‌گویند که ظرفیت این مأموریت ویژه را ندارند، اما نهایتاً آن‌ها با هم به جست‌و‌جوی سیمرغ می‌روند.

نگرش اسطوره‌ای نویسنده به داستان منطق‌الطیر نشان‌دهندۀ عمق بینش انسانی و اسطوره‌ای وی است. همان‌طور که عطار نیشابوری نهاد بشر را می‌شناسد و می‌داند که غرایز و ترس‌های بشر نوعی امتناع از فعالیت‌های بزرگ و مبارزه‌های اساسی را در وجود او پدید می‌آورند، نویسندۀ رمق نیز برای نشان‌دادن این ویژگی نهادی شخصیت قهرمانش از داستان منطق‌الطیر بهره برده ‌است...»

🔗 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.

☑️ @ShahrestanAdab