این هفته در کانال عهد با شهدا همزمان با شهادت فاتحان جاسوسان مفتخـر به معرفے بخشی از زندگینامه شهدایی هستیم ڪہ تحت عنوان نیروهای ویژه سپاه (صابرین) سال های قبل در نبردے شجاعانه با ڪفتارهای جدایی طلب ایران (پژاک) درمنطقه شمال غرب ڪشور جنگیدند و در آخر کار، درتاریخ ۱۳شهریور۱۳۹۰ بعداز فتح قله های غرب (ارتفاعات جاسوسان) با پیکری خونین به دیدار سید شهیدان شتافتنــد ..
🍃به یاد #شهدای_ارتفاعات_جاسوسان 🍃
🌷کانال عهدباشهدا🌷
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
🌷✨💫🌷✨💫🌷✨💫🌷✨💫
🍃به یاد #شهدای_ارتفاعات_جاسوسان 🍃
🌷کانال عهدباشهدا🌷
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
🌷✨💫🌷✨💫🌷✨💫🌷✨💫
🌹 #شهدای_ارتفاعات_جاسوسان
💠(قسمت اول )
#یگان_تکاور_صابرین به گردانی از نیروی زمینی سپاه پاسداران اطلاق میشود که جهت انجام عملیاتهای ویژه بنیانگذاری شدهاست. نام این یگان برگرفته از #نام_صابرین در آیه ۶۵ #سوره_انفال است که در این آیه به مومنان دستور داده میشود که 🍃«جهاد کنند و از تعداد کم ایشان در برابر کفار حتی اگر یک دهم آنها باشند، نهراسند، زیرا به واسطه ایمانشان، خدا یاور آنان است..🍃
🌷کانال عهدباشهدا🌷
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
🌷✨💠🌷✨💠🌷✨💠🌷✨💠
💠(قسمت اول )
#یگان_تکاور_صابرین به گردانی از نیروی زمینی سپاه پاسداران اطلاق میشود که جهت انجام عملیاتهای ویژه بنیانگذاری شدهاست. نام این یگان برگرفته از #نام_صابرین در آیه ۶۵ #سوره_انفال است که در این آیه به مومنان دستور داده میشود که 🍃«جهاد کنند و از تعداد کم ایشان در برابر کفار حتی اگر یک دهم آنها باشند، نهراسند، زیرا به واسطه ایمانشان، خدا یاور آنان است..🍃
🌷کانال عهدباشهدا🌷
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
🌷✨💠🌷✨💠🌷✨💠🌷✨💠
🌹#شهدای_ارتفاعات_جاسوسان
💠(قسمت دوم )
به دنبال گسترش فعالیتهای #گروه_پژاک در غرب ایران در اوایل دههٔ ۸۰ خورشیدی، سپاه پاسداران ایران تصمیم گرفت تا یگانی از نیروهای ویژه برای مقابله با پژاک تشکیل دهد. به همین منظور توانست با بهره گیری از آموزشهای #کماندو های تیپ۶۵ نوهد ارتش #گردان_صابرین را تشکیل دهد درگیریهای این یگان با پژاک تا سال ۹۰ ادامه داشت. در تیر ماه این سال پس از یک سلسله ⚡️عملیات، پژاک در خواست کرد 💥آتشبسی یکماهه برقرار شود تا نیروهایش را از خاک ایران بیرون برد. اما پس از نقض آتشبس توسط این گروهک، دور دوم ⚡️عملیاتها آغاز شد که تا پایان شهریور و خروج نیروهای پژاک از ایران ادامه داشت
🍀پرسنل این یگان از میان داوطلبان اعضای کادر نیروی زمینی سپاه پاسداران ایران و پس از گذراندن تستهای قدرت، استقامت و هوش و روان انتخاب میشوند.
🔶از جمله این آزمایشها، راهپیمایی مداوم ۵۴ کیلومتری با تجهیزات است. همچنین صعود بالای ۴۰۰۰ متر، ۳۰۰ کیلومتر جنگل نوردی، ۵۰۰ کیلومتر کویر نوردی و ۱۲۰۰ متر صخره نوردی از دیگر تستهای گرفته شده از داوطلبان این نیرو است.
🌷کانال عهدباشهدا🌷
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨🍃
💠(قسمت دوم )
به دنبال گسترش فعالیتهای #گروه_پژاک در غرب ایران در اوایل دههٔ ۸۰ خورشیدی، سپاه پاسداران ایران تصمیم گرفت تا یگانی از نیروهای ویژه برای مقابله با پژاک تشکیل دهد. به همین منظور توانست با بهره گیری از آموزشهای #کماندو های تیپ۶۵ نوهد ارتش #گردان_صابرین را تشکیل دهد درگیریهای این یگان با پژاک تا سال ۹۰ ادامه داشت. در تیر ماه این سال پس از یک سلسله ⚡️عملیات، پژاک در خواست کرد 💥آتشبسی یکماهه برقرار شود تا نیروهایش را از خاک ایران بیرون برد. اما پس از نقض آتشبس توسط این گروهک، دور دوم ⚡️عملیاتها آغاز شد که تا پایان شهریور و خروج نیروهای پژاک از ایران ادامه داشت
🍀پرسنل این یگان از میان داوطلبان اعضای کادر نیروی زمینی سپاه پاسداران ایران و پس از گذراندن تستهای قدرت، استقامت و هوش و روان انتخاب میشوند.
🔶از جمله این آزمایشها، راهپیمایی مداوم ۵۴ کیلومتری با تجهیزات است. همچنین صعود بالای ۴۰۰۰ متر، ۳۰۰ کیلومتر جنگل نوردی، ۵۰۰ کیلومتر کویر نوردی و ۱۲۰۰ متر صخره نوردی از دیگر تستهای گرفته شده از داوطلبان این نیرو است.
🌷کانال عهدباشهدا🌷
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨🍃
🌹#شهدای_ارتفاعات_جاسوسان
💠(قسمت سوم )
🔸1) #سردار_شهید_محمد_جعفرخانی
#شهید_محمد_جعفرخانی در منطقه به "جعفر خان "معروف بود😊 و به عنوان فرماندهای گرهگشا، کسی بود که در عرصه هشت سال دفاع مقدس هم نقش آفرین بود و حتی در آن دوران از دلاور مردانی بود که از اروند رود عبور کرد.
این شهید بزرگوار کسی بود که در ♻️منطقه شیخ محمد، شلمچه، خیبر و ...در نقاطی که کسی انتظار نداشت، دلاورانه حاضر میشد و این روزها نیز با این سن و سال تکاوری نبود که تنها لباس تکاوری پوشیده باشد بلکه ⚜فرماندهی بود که با ایمان و افتخار سرافرازانه در میدان دفاع از نظام و انقلاب حرکت کرد و در 💥درگیری با نیروهای تروریستی پژاک پس از یک دوره مجاهدت 33 ساله در راه اسلام، بالاترین دستمزد و پاداش را گرفت وبه 🌹شهادت رسید..
💠جعفر خان شهیدی است که در سه متری!! تونل تروریستها به 🌹شهادت رسید، تروریستهایی که به لحاظ تجهیزات و دستگاههای ارتباطی از سوی آمریکا مجهز شده بودند.💠
🌷کانال عهدباشهدا🌷
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
🌷✨🍀🌷✨🍀🌷✨🍀🌷✨🍀
💠(قسمت سوم )
🔸1) #سردار_شهید_محمد_جعفرخانی
#شهید_محمد_جعفرخانی در منطقه به "جعفر خان "معروف بود😊 و به عنوان فرماندهای گرهگشا، کسی بود که در عرصه هشت سال دفاع مقدس هم نقش آفرین بود و حتی در آن دوران از دلاور مردانی بود که از اروند رود عبور کرد.
این شهید بزرگوار کسی بود که در ♻️منطقه شیخ محمد، شلمچه، خیبر و ...در نقاطی که کسی انتظار نداشت، دلاورانه حاضر میشد و این روزها نیز با این سن و سال تکاوری نبود که تنها لباس تکاوری پوشیده باشد بلکه ⚜فرماندهی بود که با ایمان و افتخار سرافرازانه در میدان دفاع از نظام و انقلاب حرکت کرد و در 💥درگیری با نیروهای تروریستی پژاک پس از یک دوره مجاهدت 33 ساله در راه اسلام، بالاترین دستمزد و پاداش را گرفت وبه 🌹شهادت رسید..
💠جعفر خان شهیدی است که در سه متری!! تونل تروریستها به 🌹شهادت رسید، تروریستهایی که به لحاظ تجهیزات و دستگاههای ارتباطی از سوی آمریکا مجهز شده بودند.💠
🌷کانال عهدباشهدا🌷
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
🌷✨🍀🌷✨🍀🌷✨🍀🌷✨🍀
🌹#شهدای_ارتفاعات_جاسوسان
💠(قسمت چهارم)
🔸2) #شهید_علی_پرورش
#شهید_علی_پرورش فروردین ماه 1348 در روستای پرسک از توابع شهرستان الشتر استان لرستان در یک خانواده مذهبی دیده به جهان گشود.😂
سالهای نوجوانی شهید پرورش همزمان شده بود با 💥جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و به همین دلیل در سال 1364ترک تحصیل نموده و به صورت پنهانی و بدون اطلاع پدر و مادر 🏃عازم جبهه گردیدند . در سال1365 در منطقه شاخ شمیران و در عملیات نصر از ناحیه پیشانی 🤕مجروح شدند.
مدتی بعد در همان سال براثر
💥انفجارموشک هواپیماهای رژیم بعثی عراق درعملیات کربلای 5 تعداد پانزده ترکش ریز و درشت به ایشان اصابت نمود و باعث گردید که ایشان مدت زیادی در 🏥بیمارستان بقیت ا... تهران بستری🛌 گردند.
علی پرورش سرانجام در سحرگاه سوم مرداد ماه سال 1390 در ارتفاعات قندیل کردستان بعد از اقامه نماز صبح در یک درگیری تن به تن که منجر به هلاکت رسیدن شمار زیادی از گروهک ضد انقلاب پژاک انجامید به درجه رفیع شهادت نائل آمد.🕊
🌷کانال عهدباشهدا🌷
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
🌷💠🍀🌷💠🍀🌷💠🍀🌷
💠(قسمت چهارم)
🔸2) #شهید_علی_پرورش
#شهید_علی_پرورش فروردین ماه 1348 در روستای پرسک از توابع شهرستان الشتر استان لرستان در یک خانواده مذهبی دیده به جهان گشود.😂
سالهای نوجوانی شهید پرورش همزمان شده بود با 💥جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و به همین دلیل در سال 1364ترک تحصیل نموده و به صورت پنهانی و بدون اطلاع پدر و مادر 🏃عازم جبهه گردیدند . در سال1365 در منطقه شاخ شمیران و در عملیات نصر از ناحیه پیشانی 🤕مجروح شدند.
مدتی بعد در همان سال براثر
💥انفجارموشک هواپیماهای رژیم بعثی عراق درعملیات کربلای 5 تعداد پانزده ترکش ریز و درشت به ایشان اصابت نمود و باعث گردید که ایشان مدت زیادی در 🏥بیمارستان بقیت ا... تهران بستری🛌 گردند.
علی پرورش سرانجام در سحرگاه سوم مرداد ماه سال 1390 در ارتفاعات قندیل کردستان بعد از اقامه نماز صبح در یک درگیری تن به تن که منجر به هلاکت رسیدن شمار زیادی از گروهک ضد انقلاب پژاک انجامید به درجه رفیع شهادت نائل آمد.🕊
🌷کانال عهدباشهدا🌷
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
🌷💠🍀🌷💠🍀🌷💠🍀🌷
🌹#شهدای_ارتفاعات_جاسوسان
💠(قسمت پنجم )
#شهید_علی_پرورش
🔶به روایت همسر شهید علی پرورش؛
تمام ❤️آرزویش این بود که 🌹شهید شود و من این را میدانستم، اما هیچوقت از من نخواستند که دعا 🙏کنم. میدانستند تحملش را ندارم و این کار را نمیکنم. اما خودش همیشه در نماز📿 حالت خاصی داشت و فکر میکنم که این دعا را میکرد. یادم هست هرکس از علی #شغلش را میپرسید، میگفت من #سرباز_امام_زمانم.
📔خاطره ای از زبان برادر شهید علی پرورش ؛
زبان من برای سخن گفتن از شهید قاصر است😔 .من و بقیه اعضای خانواده تا بعد از شهادت از مسئولیت و درجه شهید خبر نداشتیم و وقتی دوستان شهید از شجاعت ایشان به عنوان #مسئول_اطلاعات_عملیات_یگان_ویژه_صابرین تهران میگفتند باز افتخار میکردم که برادرم در اوج #تواضع بود و #ادعای_دنیایی_نداشت .همیشه ما را توصیه به نماز جمعه📿 و جماعت می کرد و در صحنه بودن و اطاعت از ولایت . در ایام کودکی نماز خواندن را او به من یاد داد .
🌷کانال عهدباشهدا🌷
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨🍃
💠(قسمت پنجم )
#شهید_علی_پرورش
🔶به روایت همسر شهید علی پرورش؛
تمام ❤️آرزویش این بود که 🌹شهید شود و من این را میدانستم، اما هیچوقت از من نخواستند که دعا 🙏کنم. میدانستند تحملش را ندارم و این کار را نمیکنم. اما خودش همیشه در نماز📿 حالت خاصی داشت و فکر میکنم که این دعا را میکرد. یادم هست هرکس از علی #شغلش را میپرسید، میگفت من #سرباز_امام_زمانم.
📔خاطره ای از زبان برادر شهید علی پرورش ؛
زبان من برای سخن گفتن از شهید قاصر است😔 .من و بقیه اعضای خانواده تا بعد از شهادت از مسئولیت و درجه شهید خبر نداشتیم و وقتی دوستان شهید از شجاعت ایشان به عنوان #مسئول_اطلاعات_عملیات_یگان_ویژه_صابرین تهران میگفتند باز افتخار میکردم که برادرم در اوج #تواضع بود و #ادعای_دنیایی_نداشت .همیشه ما را توصیه به نماز جمعه📿 و جماعت می کرد و در صحنه بودن و اطاعت از ولایت . در ایام کودکی نماز خواندن را او به من یاد داد .
🌷کانال عهدباشهدا🌷
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨🍃
🌹#شهدای_ارتفاعات_جاسوسان
💠(قسمت ششم )
🔸3) #شهید_محمد_غفاری
#شهید_محمد_غفاری او 27 سال داشت و اهل همدان بود. مظلوم، متین، خوش رفتار،😊 درسخوان و ... به تازگی هم ازدواج 💞کرده بود. هر سال در ایام محرم به مناسبت شهادت 🚩ابا عبدالله الحسین (ع)در منزل پدریاش مراسم عزاداری برپا میکردند
تا اینکه بنا بر گفته خودش: یکی از همان روزها (محرم 1388)، بعد از مراسم خیلی خسته شده بودم آخرشب بود خوابیدم😑 کمی قبل از اذان صبح بود که در 💭خواب #شهید_علی_چیت_سازیان را دیدم، چند نفری هم همراه ایشان بودند که من نشناختم. ایشان رو به من کرد و گفت: حتما به مراسم شما می آیم و به شما سر می زنم. درحالیکه لبخند قشنگی😊 روی لبانش نقش بسته بود که زیبایی و نورانیت چهره اش را دو چندان می کرد. دلتنگی شدیدی مرا احاطه کرد 😔و دوست داشتم که با آنان باشم، موقع خداحافظی گفتم: علی آقا من میخواهم همراه شما بیایم ، گفت: شما هم می آیی اما هنوز وقتش نرسیده است!
🍀محمد غفاری در تاریخ سیزدهم شهریور 1390 در ارتفاعات جاسوسان منطقه سردشت و در درگیری مستقیم با گروهک تروریستی پژاک شهید🌹 و در گلستان شهدای همدان به خاک سپرده شد.
🌷کانال عهدباشهدا🌷
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
🌷✨🍀🌷✨🍀🌷✨🍀🌷✨🍀
💠(قسمت ششم )
🔸3) #شهید_محمد_غفاری
#شهید_محمد_غفاری او 27 سال داشت و اهل همدان بود. مظلوم، متین، خوش رفتار،😊 درسخوان و ... به تازگی هم ازدواج 💞کرده بود. هر سال در ایام محرم به مناسبت شهادت 🚩ابا عبدالله الحسین (ع)در منزل پدریاش مراسم عزاداری برپا میکردند
تا اینکه بنا بر گفته خودش: یکی از همان روزها (محرم 1388)، بعد از مراسم خیلی خسته شده بودم آخرشب بود خوابیدم😑 کمی قبل از اذان صبح بود که در 💭خواب #شهید_علی_چیت_سازیان را دیدم، چند نفری هم همراه ایشان بودند که من نشناختم. ایشان رو به من کرد و گفت: حتما به مراسم شما می آیم و به شما سر می زنم. درحالیکه لبخند قشنگی😊 روی لبانش نقش بسته بود که زیبایی و نورانیت چهره اش را دو چندان می کرد. دلتنگی شدیدی مرا احاطه کرد 😔و دوست داشتم که با آنان باشم، موقع خداحافظی گفتم: علی آقا من میخواهم همراه شما بیایم ، گفت: شما هم می آیی اما هنوز وقتش نرسیده است!
🍀محمد غفاری در تاریخ سیزدهم شهریور 1390 در ارتفاعات جاسوسان منطقه سردشت و در درگیری مستقیم با گروهک تروریستی پژاک شهید🌹 و در گلستان شهدای همدان به خاک سپرده شد.
🌷کانال عهدباشهدا🌷
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
🌷✨🍀🌷✨🍀🌷✨🍀🌷✨🍀
🌹#شهدای_ارتفاعات_جاسوسان
💠(قسمت هفتم )
#شهید_محمد_غفاری
📃فرازی از #وصیتنامه_شهید_محمد_غفاری ؛
💠راه ما چیزی جز #پیروی_از_ولایت_فقیه به حق نیست و چشم و گوش به فرمان ولایت فقیه باشید و پشتیبانی از آن کنید و گفته های مقام عظمای ولایت حضرت آیت ا... خامنه ای عزیز را با جان و دل گوش کنید و به آن عمل کنید که اگر در این راه قرار بگیرید و به حمد خدا سعادتمند و رو سفید خواهید بود
👌و از تمامی ملت و مسئولین عزیز و بزرگوار می خواهم که در هر پستی و مقامی هستند حداکثر تلاش و سعی خود را برای پیشرفت این انقلاب و میهن عزیز انجام دهند و هرگز در کشور امام زمانی اجازه خطا و کج روی به منافقین و احزاب و گروههای بی ولایت را ندهند تا چراغ سبزی برای دشمنان داخلی و خارجی ما شود.
💠از برادرم و خواهرم خواستار پیروی از راه ولایت و اهل بیت می باشم.
💠انتظارم چنین است که سلاح به زمین افتاده ام را بردارید و همیشه از ولایت فقیه و کشور انقلاب اسلامی علیه باطل دفاع کنید.
💠دوستانم، من سلام شما را به شهداء خواهم رساند، و از ایثار و خودگذشتگی شماها برای آنها سخن خواهم گفت و به آنها میگویم که شما تعهد کرده اید، تا آخر قطره های خون خود چکیده بر سنگ فرش بیابان های حق علیه باطل است پیروی از اسلام و ولایت را ادامه خواهید داد.
🌷کانال عهدباشهدا🌷
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
🌷✨📜🌷✨📜🌷✨📜🌷✨📜
💠(قسمت هفتم )
#شهید_محمد_غفاری
📃فرازی از #وصیتنامه_شهید_محمد_غفاری ؛
💠راه ما چیزی جز #پیروی_از_ولایت_فقیه به حق نیست و چشم و گوش به فرمان ولایت فقیه باشید و پشتیبانی از آن کنید و گفته های مقام عظمای ولایت حضرت آیت ا... خامنه ای عزیز را با جان و دل گوش کنید و به آن عمل کنید که اگر در این راه قرار بگیرید و به حمد خدا سعادتمند و رو سفید خواهید بود
👌و از تمامی ملت و مسئولین عزیز و بزرگوار می خواهم که در هر پستی و مقامی هستند حداکثر تلاش و سعی خود را برای پیشرفت این انقلاب و میهن عزیز انجام دهند و هرگز در کشور امام زمانی اجازه خطا و کج روی به منافقین و احزاب و گروههای بی ولایت را ندهند تا چراغ سبزی برای دشمنان داخلی و خارجی ما شود.
💠از برادرم و خواهرم خواستار پیروی از راه ولایت و اهل بیت می باشم.
💠انتظارم چنین است که سلاح به زمین افتاده ام را بردارید و همیشه از ولایت فقیه و کشور انقلاب اسلامی علیه باطل دفاع کنید.
💠دوستانم، من سلام شما را به شهداء خواهم رساند، و از ایثار و خودگذشتگی شماها برای آنها سخن خواهم گفت و به آنها میگویم که شما تعهد کرده اید، تا آخر قطره های خون خود چکیده بر سنگ فرش بیابان های حق علیه باطل است پیروی از اسلام و ولایت را ادامه خواهید داد.
🌷کانال عهدباشهدا🌷
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
🌷✨📜🌷✨📜🌷✨📜🌷✨📜
✨ای که شیرین است نامت چون عسل
هـر طـلایے جــز شمـا بـاشـد بدل
✨خاک پـایت سـرمه ی چـشمـان مـا
«یوسف زهرا» کجایے اَلعَجل
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#دلنوشته
#شعر
🌷 @shahidegomnamm 🌷
هـر طـلایے جــز شمـا بـاشـد بدل
✨خاک پـایت سـرمه ی چـشمـان مـا
«یوسف زهرا» کجایے اَلعَجل
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#دلنوشته
#شعر
🌷 @shahidegomnamm 🌷
✨ اےڪاش کہ دل را بہ حـرم پر بدهیم
✨ بـا صوت رسـا نام تــو راسربدهیم
✨مـا با دل خـون منتظریم اے بانـو
✨ تـا پاے محبت شمـا سـر بدهیم.
#شهید_والامقام_علی_امرایی
🌺🌺🌺
@shahidegomnamm
🌺🌺🌺
✨ بـا صوت رسـا نام تــو راسربدهیم
✨مـا با دل خـون منتظریم اے بانـو
✨ تـا پاے محبت شمـا سـر بدهیم.
#شهید_والامقام_علی_امرایی
🌺🌺🌺
@shahidegomnamm
🌺🌺🌺
#طنـــــز_شهـــــدا
😂حسین پیچ و مهره اى😂
همه هیكلش وصله و پینه بود ، درست مثل یك لباس چهل تكه! چیزى نزدیك صد تا تركش توپ و خمپاره در بدنش بود.
خلاصه جاى سالم در بدنش نداشت.
بار آخر وقتى گلوله به سر و جمجمه اش خورد ، دیگر مثل یك چینى بند زده و رفو شده شد! تو بیمارستان دكترها هم از دیدنش انگشت به دهان مى شدند.
وقتى خانواده اش به عیادتش آمدند ، مادرش گریه كنان گفت:
«آخر بچه شد تو یك بار برى جبهه و سوراخ سوراخ نیارنت؟!»
یك هو همه حتى خود حسین و مجروحین تخت هاى بغلى و بعد مادر و خانواده اش به خنده افتادند.
بعد از رفتن خانواده ، مجروحین دیگر شروع كردن به تیكه انداختن و سر به سر گذاشتن با او كه:
حسین، گُل بودى به سبزه هم آراسته شدى! فكر كنم دیگر دكترها با پیچ و مهره اعضا و جوارحت را بهم بسته و محكم كنند!
آره حسین جان مى دانى اگر تو ازدواج كنى بچه ات چه مى شود؟ مى شود آدم آهنى!
فقط مانده كمى تخته و چوب هم به دست و پات پیوند بدهند تا یكى از بچه هات هم پینوكیو بشود! حسین كه كفرى شده بود پارچ آب را ریخت سرشان.
اما اسم حسین پیچ و مهره اى روش ماند!
🌺🌺🌺
@shahidegomnamm
🌺🌺🌺
😂حسین پیچ و مهره اى😂
همه هیكلش وصله و پینه بود ، درست مثل یك لباس چهل تكه! چیزى نزدیك صد تا تركش توپ و خمپاره در بدنش بود.
خلاصه جاى سالم در بدنش نداشت.
بار آخر وقتى گلوله به سر و جمجمه اش خورد ، دیگر مثل یك چینى بند زده و رفو شده شد! تو بیمارستان دكترها هم از دیدنش انگشت به دهان مى شدند.
وقتى خانواده اش به عیادتش آمدند ، مادرش گریه كنان گفت:
«آخر بچه شد تو یك بار برى جبهه و سوراخ سوراخ نیارنت؟!»
یك هو همه حتى خود حسین و مجروحین تخت هاى بغلى و بعد مادر و خانواده اش به خنده افتادند.
بعد از رفتن خانواده ، مجروحین دیگر شروع كردن به تیكه انداختن و سر به سر گذاشتن با او كه:
حسین، گُل بودى به سبزه هم آراسته شدى! فكر كنم دیگر دكترها با پیچ و مهره اعضا و جوارحت را بهم بسته و محكم كنند!
آره حسین جان مى دانى اگر تو ازدواج كنى بچه ات چه مى شود؟ مى شود آدم آهنى!
فقط مانده كمى تخته و چوب هم به دست و پات پیوند بدهند تا یكى از بچه هات هم پینوكیو بشود! حسین كه كفرى شده بود پارچ آب را ریخت سرشان.
اما اسم حسین پیچ و مهره اى روش ماند!
🌺🌺🌺
@shahidegomnamm
🌺🌺🌺
Forwarded from • عِشْقِـ اِلٰھےِ مَنـْ •
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پسر اولش گفت:مادر برم؟
رفت و شهید شد💔
پسر دومش هم رفت وشهید شد.
وبعد پسر سوم...
۹نفر از محارمش شهید شدند..😳😨
و خودش در #حج_خونین
شهید شد...❣🌹
#زنان_زینبی
#شهیده_فاطمه_نیک
🌺🌺🌺
@shahidegomnamm
رفت و شهید شد💔
پسر دومش هم رفت وشهید شد.
وبعد پسر سوم...
۹نفر از محارمش شهید شدند..😳😨
و خودش در #حج_خونین
شهید شد...❣🌹
#زنان_زینبی
#شهیده_فاطمه_نیک
🌺🌺🌺
@shahidegomnamm
❤️دلم شهادت میخواهد :
ﺁﺭﺯﻭيم ﺧﻮﺍﺏ ﺑﺎﻝ ﺑﻮد
ﺧﻮﺍﺏ ﭼﺸﻤﺎنم ﺭﺍ ﺭﺑﻮﺩ.😔
🍃ﭼﻨﺎﻥ ﻋﻤﯿﻖ ﺩﺭ ﭼﺎﻩ بي ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺁﻣﺎﻝ ﺧﻔﺘﻢ ﮐﻪ
ﻧﻪ ﺑﺎﻧﮓ ((حي علي ﺍﻟﻔﻼﺡ))ﺍﺫﺍﻥ ﺭﺍ ﺷﻨﯿﺪﻢ ،
🍃ﻧﻪ ﻃﻨﯿﻦ ((ﺟﺎﻫﺪﻭا في سبیل ﺍﻟﻠﻪ)) ﺟﻬﺎﺩ ﺭﺍ ..
ﻭ ﻧﺎﮔﺎﻩ، ﺑﻪ ﮐﺎﺑﻮﺱ ﺷﺮﻡ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﭘﺮﯾﺪم؛😔
❣ﻭﺍﺍﺍي ..ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﺷﻬﺎﺩتم ﻗﻀﺎ ﺷﺪ!!😢
✨اللهم الرزقني توفیق الشهادة في سبیلک✨
💠محتاج دعاي خوبان پاک دل💠
#دلنوشته
🌷کانال عهدباشهدا🌷
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
🌷✨💠🍀🌷✨💠🍀🌷✨💠🍀
ﺁﺭﺯﻭيم ﺧﻮﺍﺏ ﺑﺎﻝ ﺑﻮد
ﺧﻮﺍﺏ ﭼﺸﻤﺎنم ﺭﺍ ﺭﺑﻮﺩ.😔
🍃ﭼﻨﺎﻥ ﻋﻤﯿﻖ ﺩﺭ ﭼﺎﻩ بي ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺁﻣﺎﻝ ﺧﻔﺘﻢ ﮐﻪ
ﻧﻪ ﺑﺎﻧﮓ ((حي علي ﺍﻟﻔﻼﺡ))ﺍﺫﺍﻥ ﺭﺍ ﺷﻨﯿﺪﻢ ،
🍃ﻧﻪ ﻃﻨﯿﻦ ((ﺟﺎﻫﺪﻭا في سبیل ﺍﻟﻠﻪ)) ﺟﻬﺎﺩ ﺭﺍ ..
ﻭ ﻧﺎﮔﺎﻩ، ﺑﻪ ﮐﺎﺑﻮﺱ ﺷﺮﻡ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﭘﺮﯾﺪم؛😔
❣ﻭﺍﺍﺍي ..ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﺷﻬﺎﺩتم ﻗﻀﺎ ﺷﺪ!!😢
✨اللهم الرزقني توفیق الشهادة في سبیلک✨
💠محتاج دعاي خوبان پاک دل💠
#دلنوشته
🌷کانال عهدباشهدا🌷
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
🌷✨💠🍀🌷✨💠🍀🌷✨💠🍀
#داستان 📚
#به_نام_خدای_مهدی
.
#قسمت_هجدهم
.
#چند_دقیقه_دلت_را_آرام_کن
.
.
.پرونده ها رو بهش تحویل دادم و رفت ولی من همچنان تو فکرش بودم😕با دیدن انگشترش سرم درد گرفته بود و بدنم سرد شده بود و همچنان خیره با چشمهام که الان کم کم داشت بارونی میشد بهش زل میردم و رفتنشو نگاه میکردم
.
با صدا زدن سمانه به خودم اومدم که گفت ریحانه؟ چی شدی یهو؟!
.
-ها؟! هیچی هیچی😕
.
-آقا سید چیزی گفت بهت؟!😯
.
-نه.بنده خدا حرفی نزد 😕
.
-خب پس چی؟!
.
-هیچی..گیر نده سمی😕
.
-تو هم که خلی به خدا 😐
.
.
خلاصه یکم تو بسیج موندم و بهتر که شدم اروم اروم سمت کلاسم رفتم و وقتی پامو گذاشتم تو میشنیدم که همه دارن زمزمه هایی میکنن😐فهمیدم درباره منه ولی به روی خودم نیاوردم😏پسرا که اصلا همه دهن باز مونده بودن😯
.
اما امروز واقعا همه پسرها هم با احترام کنارم حرف میزدن و هر چیزی رو نمیگفتن و شوخی هاشون کمتر شده بود☺ .
نمیدونم شایدم میترسیدن ازم 😂😂
.
.ولی برای من حس خوبی بود😊
.
خلاصه ولی زمزمه هاشونم میشنیدم.
.
-یکی میگفت حتما میخواد جایی استخدام بشه😐
.
-یکی میگفت حتما باباش زورش کرده چادری بشه😑
.
-و خلاصه هرکی یه چی میگفت
.
-ولی من اصلا به روی خودم نمیاوردم😏
.
.
یه مدت به همین روال گذشت و من بیشتر به چادر و نماز خوندن و مدل جدیدم داشتم عادت میکردم😊
.
تو این مدت خیلی از دوستانو از دست داده بودم. و فقط مینا کنارم مونده بود.ولی اونم همیشه نیش و کنایه هاشو میزد😑
.
توی خونه هم که بابا ومامان 😐😐
.
همچنین توی همین مدت احسان چند بار خواست باهام مستقیم حرف بزنه و نزدیک شد ولی من همش میزدم تو ذوقش و بهش اجازه نمیدادم زیاد دور و برم بیاد..راستیتش اصلا ازش خوشم نمیومد😐..یه پسر از خود راضی که حالمو بهم میزد کارهاش.😤.و فقط اقا سید تو ذهنم بود😊شاید چون اونو دیده بودم نمیتونستم احسان رو درک کنم
.
تا اینکه یه روز صبح مامانم گفت:
.
-دخترم...
عروس خانم.
پاشو که بختت وا شد😄
.
با خواب الودگی یه چشممو باز کردم و گفتم باز چیه اول صبحی؟😯
.
-پاشو..پاشو که برات خواستگار میخواد بیاد😊
.
-خواستگار؟!😲امشب؟؟؟😱😨
.
-چه قدرم هوله دخترم😄😄نه اخر هفته میان☺
.
-من که گفتم قصد ازدواج ندارم😒
.
-اگه به حرف باشه که هیچ دختری قصد ازدواج نداره😃
.
-نه مامان اگه میشه بگین نیان😕
.
-نمیشه😡باباش از رفیقای باباته😐
.
-عههههه...شما هم که هیچوقت نظر من براتون مهم نیست😧
.
-دختر خواستگاره دیگه.هیولا نیست که بخورتت تموم شی😐
خوشت نیومد فوقش رد میکنیش
.
.
#ادامه_دارد .
#سید_مهدی_بنی_هاشمی .
💠کانال عهد با شهدا💠
╔══ೋღ
🌺ღೋ══╗
🌴 https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw 🌴
╚══ೋღ
🌺ღೋ══╝
#به_نام_خدای_مهدی
.
#قسمت_هجدهم
.
#چند_دقیقه_دلت_را_آرام_کن
.
.
.پرونده ها رو بهش تحویل دادم و رفت ولی من همچنان تو فکرش بودم😕با دیدن انگشترش سرم درد گرفته بود و بدنم سرد شده بود و همچنان خیره با چشمهام که الان کم کم داشت بارونی میشد بهش زل میردم و رفتنشو نگاه میکردم
.
با صدا زدن سمانه به خودم اومدم که گفت ریحانه؟ چی شدی یهو؟!
.
-ها؟! هیچی هیچی😕
.
-آقا سید چیزی گفت بهت؟!😯
.
-نه.بنده خدا حرفی نزد 😕
.
-خب پس چی؟!
.
-هیچی..گیر نده سمی😕
.
-تو هم که خلی به خدا 😐
.
.
خلاصه یکم تو بسیج موندم و بهتر که شدم اروم اروم سمت کلاسم رفتم و وقتی پامو گذاشتم تو میشنیدم که همه دارن زمزمه هایی میکنن😐فهمیدم درباره منه ولی به روی خودم نیاوردم😏پسرا که اصلا همه دهن باز مونده بودن😯
.
اما امروز واقعا همه پسرها هم با احترام کنارم حرف میزدن و هر چیزی رو نمیگفتن و شوخی هاشون کمتر شده بود☺ .
نمیدونم شایدم میترسیدن ازم 😂😂
.
.ولی برای من حس خوبی بود😊
.
خلاصه ولی زمزمه هاشونم میشنیدم.
.
-یکی میگفت حتما میخواد جایی استخدام بشه😐
.
-یکی میگفت حتما باباش زورش کرده چادری بشه😑
.
-و خلاصه هرکی یه چی میگفت
.
-ولی من اصلا به روی خودم نمیاوردم😏
.
.
یه مدت به همین روال گذشت و من بیشتر به چادر و نماز خوندن و مدل جدیدم داشتم عادت میکردم😊
.
تو این مدت خیلی از دوستانو از دست داده بودم. و فقط مینا کنارم مونده بود.ولی اونم همیشه نیش و کنایه هاشو میزد😑
.
توی خونه هم که بابا ومامان 😐😐
.
همچنین توی همین مدت احسان چند بار خواست باهام مستقیم حرف بزنه و نزدیک شد ولی من همش میزدم تو ذوقش و بهش اجازه نمیدادم زیاد دور و برم بیاد..راستیتش اصلا ازش خوشم نمیومد😐..یه پسر از خود راضی که حالمو بهم میزد کارهاش.😤.و فقط اقا سید تو ذهنم بود😊شاید چون اونو دیده بودم نمیتونستم احسان رو درک کنم
.
تا اینکه یه روز صبح مامانم گفت:
.
-دخترم...
عروس خانم.
پاشو که بختت وا شد😄
.
با خواب الودگی یه چشممو باز کردم و گفتم باز چیه اول صبحی؟😯
.
-پاشو..پاشو که برات خواستگار میخواد بیاد😊
.
-خواستگار؟!😲امشب؟؟؟😱😨
.
-چه قدرم هوله دخترم😄😄نه اخر هفته میان☺
.
-من که گفتم قصد ازدواج ندارم😒
.
-اگه به حرف باشه که هیچ دختری قصد ازدواج نداره😃
.
-نه مامان اگه میشه بگین نیان😕
.
-نمیشه😡باباش از رفیقای باباته😐
.
-عههههه...شما هم که هیچوقت نظر من براتون مهم نیست😧
.
-دختر خواستگاره دیگه.هیولا نیست که بخورتت تموم شی😐
خوشت نیومد فوقش رد میکنیش
.
.
#ادامه_دارد .
#سید_مهدی_بنی_هاشمی .
💠کانال عهد با شهدا💠
╔══ೋღ
🌺ღೋ══╗
🌴 https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw 🌴
╚══ೋღ
🌺ღೋ══╝
💠💠💠
صلی الله عَلیکَ یا اباعبدالله ...
دم از عذاب مزن صبح محشر كبری
همین نیامدن «كربلایمان» كافیست😔 😭
#آقا_بطلب
شبتان بخیر
🌺🌺🌺
@shahidegomnamm
🌺🌺🌺
صلی الله عَلیکَ یا اباعبدالله ...
دم از عذاب مزن صبح محشر كبری
همین نیامدن «كربلایمان» كافیست😔 😭
#آقا_بطلب
شبتان بخیر
🌺🌺🌺
@shahidegomnamm
🌺🌺🌺
﴾﷽﴿
👈دقت میکنیم
ما هرشب خودمان را محاسبه میکنیم 📝
نمیگذاریم ✋
آرام آرام 👣کم رنگ و بی رنگ شوند
باورهایمان ..❗️
قـــرار شبانه⇩
#هرشب_ده_دقیقه_محاسبه_اعمال✍
🌺🌺🌺
@shahidegomnamm
🌺🌺🌺
👈دقت میکنیم
ما هرشب خودمان را محاسبه میکنیم 📝
نمیگذاریم ✋
آرام آرام 👣کم رنگ و بی رنگ شوند
باورهایمان ..❗️
قـــرار شبانه⇩
#هرشب_ده_دقیقه_محاسبه_اعمال✍
🌺🌺🌺
@shahidegomnamm
🌺🌺🌺
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM