🌷ڪـانـال عـَـهـدبـاشـُـهـَدا🌷
218 subscribers
10.3K photos
590 videos
108 files
3.01K links
امروزفضیلت زنده نگهداشتن یادوخاطره ی #شهدا کمتراز #شهادت نیست
#امام_خامنه_ای
🌺شادی روح شهدا وسلامتی امام خامنه ای صلوات
!!این کانال هیچ صفحه ای دربرنامه های مجازی دیگر ندارد و متعلق به هیچ نهاد و موسسه ای نیست
ارتباط باخادم کانال:↙️↙️
@Ali_Faghiri
Download Telegram
🌷شهداے گمنام #مفقود_الأثر نیستند؛
مفقود الجسدند!
#اثر شان هست؛
و هرگز #مفقود نشده است...🌷

#آیت_الله_جوادے_آملے

🌷ڪانال عهـدبـا شهـدا🌷

🆔 @shahidegomnamm
ஜ۩﷽۩ஜ▬▬
#تلاوت_روزانه_یک_صفحه_ازکلام_وحی
🔸صفحه 127
🔹جزء 7
🔸سوره مائده
🔹آیه 114 الی 120

🌷کانال عهد با شهدا 🌷
@Shahidegomnamm 👆کلیک
ஜ۩﷽۩ஜ▬▬
#تلاوت_روزانه_یک_صفحه_ازکلام_وحی
🔸صفحه 127
🔹جزء 7
🔸سوره مائده
🔹آیه 114 الی 120

🌷کانال عهد با شهدا 🌷
@Shahidegomnamm 👈کلیک
Forwarded from عکس نگار
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊
🌹🕊
 حاشیه دیدار خانواده‌های شهدای مدافع حرم با رهبر انقلاب اسلامی

#بخش_یازدهم

دیگر معلوم است که اواخر این جلسه‌ی دو ساعته نزدیک است:

🌼خانواده‌ی گرامی #شهید_حمیدرضا_فاطمی_اطهر؛ #پدر_شهید، آقای عبدالرضای مُمبِنی.
آقا از #پدر می‌پرسد «چرا فامیلها فرق داره؟» پدر می‌گوید بچه‌ها عوض کردند و من تنها کسی هستم که فامیلی‌ام هنوز مُمبِنی هست و شاید هم عوض کنم. آقا می‌گوید: «نه، چرا عوض کنید؟ بگذارید باشه.» و پدر می‌گوید که این نام یک قوم است. در حین همین گفت‌وگو، #کودکی جلو می‌آید و #روبه‌روی آقا می‌ایستد:
- میشه یه چی بهت بگم؟
-بگو!
- میشه یه #یادگاری بهم بدی؟
- «چشم! یه یادگاری هم به ایشون بدین!
جمعیت می‌خندند؛ وقتی #آقا به #کودکان انگشتر می‌دهد، همیشه به مسئولان جلسه تأکید می‌کند که دقت کنند #انگشتر، اندازه‌ی دست بچه‌ها باشد؛ این‌بار هم با همان دقت پیگیر بودند.

🌼 #شهید_اطهر در سن 37سالگی به #شهادت رسیده؛ #مادر_!شهید عنوان می‌کند:
- حمیدرضا خیلی #دوست داشت از نزدیک #شما رو #زیارت کنه ولی نتونست.
- خدا ان‌شاءالله نصیب ما کنه که از نزدیک #شهید شما رو در قیامت زیارت کنیم.

🌼پس از احوالپرسی با #همسر_شهید اطهر، نوبت به اهدای قرآن‌ها و یادگاری‌ها می‌رسد؛ #فاطمه، #دختر_نوجوان_شهید جلو می‌آید و به آقا می‌گوید:
- میشه یه #انگشتر از توی #جیبتون بدین؟!
- «از کجا #فهمیدین که توی جیبم انگشتر هست؟»
- دیدم از دور که داشتین می‌دادین به بقیه!
-این انگشتر هم خدمت شما! دیگه هم تو جیبم انگشتر نیست، تموم شد!
آقا و دختر و جمعیت با هم می‌خندند.

🌼 #پسر_کوچک‌تر_شهید اطهر هم جلو می‌آید؛ می‌گویند #مداح است و کلاس ششمی؛ از آقا می‌پرسد:
- اگر #امام_خمینی بود، #شما ازش چی می‌خواستین؟
آقا #دست_پسر را می‌گیرد و به #دیوار روبه‌رویش نگاه می‌کند؛ همگی گوش‌هایشان را تیز می‌کنند که آقا چه جوابی می‌خواهد بدهد. آقا بعد از کمی تأمّل می‌گوید:
- «فرق میکنه؛ اگر در سنّ شما بودم یه چیز میخواستم؛ اگر حالا بودم یه چیز دیگه میخواستم.
- حالا فکر کنین تو سنّ من بودین!
- «بهترین چیز #دعاست؛ ازش میخواستم که برام دعا کنه که بتونم #مثل امام خمینی حرکت کنم. این بهترین چیزه.»

🌼پسر که گویا انتظار چنین جوابی را نداشته، کمی سرش را پایین می‌اندازد! آقا با خنده ادامه می‌دهد: «حالا اگه انگشتر هم بخوای میدیم بهتون، حرفی نداریم!» و دوباره همه می‌خندند.

🌹کانال عهدباشهدا🌹▶️🔽
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
💕 یلدای منتظران💕

یـــ : یاصاحب الزمان
ل : لوایت راعلم کن
د: دیگرجدایی بس است
ا: اللهـم عجل لولیکــــ الفـرج

❤️ #یامهدی ❤️

#دلنوشته

🌹کانال عهدباشهدا🌹

↪️ @shahidegomnamm
این یادتان باشد..!

نصیحت پدرانه رهبر انقلاب به یک دختر شهید🌷

💥در میدان‌های اجتماعی به صورت مهاجم وارد شوید نه مدافع ...

#سخنان_بزرگان

🌹کانال عهدباشهدا🌹

↪️ @Shahidegomnamm
🌹شـہادت،معطل من و تو نمے ماند تو اگر #سرباز_خدا نشوے، دیگرے مےشودو گوی #سبقت را از تو مےربایدسعی کن #شهیدشوی قبل از آنکه بمیری!👉

#شهیدمدافع_حرم_علیرضانوری 💐
#پیام_شهید

↪️ @shahidegomnamm ↩️
🔰پیامبر اکرم(ص)

کسی که محافظت و مداومت بر #نماز جماعت کند،مانند برق سریع و درخشان همراه نخستین گروه بهشتیان ازروی #صراط میگذرد

📚ثواب الاعمال
#حدیث
#نماز_اول_وقت
#التماس_دعا

↪️ @shahidegomnamm ↩️
دو قدم مانده که پاییزبه یغمابرود
🍂اینهمه رنگ قشنگ ازکف دنیابرود

هرکه معشوقه برانگیخت گوارایش باد
🍂دل تنهابه چه شوقی پیِ یلدا برود؟

#یلدا_باشهدا
#شهیدمدافع_دهقان_امیری
#شعر

↪️ @Shahidegomnamm
Forwarded from عکس نگار
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊
🌹🕊
💥سرهنگ عراقی؛
💔 #ماچه_افرادی_را_کشتیم

قبرها 🔳را یکی یکی می‌شکافند؛ قرار است پیکر پاک🌹 شهدا بعد از سال‌ها به وطن بازگردد و در خاک ایران اسلامی 🇮🇷آرام بگیرند. 🔳قبر شماره 128 در ردیف 18 باز می‌شود اما با تکه‌های استخوان روبه‌رو نمی‌شوند😯؛ این شهید گویی همین امروز به شهادت رسیده است؛ چهره‌ای آرام با چشمانی بسته، موهای تاب دار مشکی، محاسن کوتاه و لب‌های خشکیده حتی جراحت شکمش هم تازه است؛ نام این شهید را در لیست می‌بینند« #محمدرضا_شفیعی واحد تخریب لشکر علی بن ابیطالب (ع) اعزامی از قم

📥📥📥📥📥📥📥📥

وقتی بعد از #شانزده سال جنازه ی محمد رضا را #سالم از خاک در آورده بودند #صدام گفته بود این #جنازه نباید به این شکل به ایران برود. #پیکر پاک محمد رضا را سه ماه در #آفتاب ☀️گذاشتند تا شناسایی نشود، ولی جسد سالم مانده بود. حتی روی جسد #پودر مخصوص تخریب جسد ریختند که خاصیتش این بود که استخوان های جسد هم از بین می رفت ولی باز هم جسد سالم مانده بود. وقتی گروه تفحص جنازه ی محمد رضا را دریافت می کردند سرهنگ عراقی که در آنجا حضور داشته گریه می کرده و گفته: ما چه افرادی را کشتیم !😢

#شهیدمحمد_رضا_شفیعی
#خاطره

🌹کانال عهدباشهدا🌹▶️🔽
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
❤️پای یلدای دلت یواشکی زمزمه کن
زیر لب یه یادی از نور دل فاطمه کن
چشماتو خیره کن و سوره والعصرو بخون
یه دعا برا #ظهور پسر فاطمه کن

💚یامهدی💚

اللهم عجل لولیک الفرج

@shahidegomnamm
❁﷽❁

#ٺصویر، رفت...

#صدا، رفت...

#هدفـ وراهت را اما نمےگذاریم از یادمان برود

#شهید_احمد_مشلب

🌷ڪانال عهـدبـا شهـدا🌷

🆔 @shahidegomnamm
#یـــازیـــنـــب_س❤️

گرچہ میخندم ولے
در عمق غمهاے دلم...
🍂🍃🍁🍂🍃🍁🍂🍃🍁
یاد یلدا هاے طولانے
عــمـــــه زیـــنـــبــم...
#دلنـوشتـہ

🌷ڪانال عهـدبـا شهـدا🌷

🆔 @shahidegomnamm
🔵اگردوست شهیدداشتہ باشے
ڪم ڪم شبیهش میشوے

🔴آنقدرشبیہ ڪہ حتےظاهرت هم
مثل اومیشود
تاآنجاپیش خواهے رفت ڪہ
دوست شهیدت نمیگذاردبمیرے

آخرشهیدت میکند
#تلنگـر

🌷کانال عهـدباشهـدا🌷

🆔 @shahidegomnamm
🌷ڪـانـال عـَـهـدبـاشـُـهـَدا🌷
بسم رب العشق #قسمت_دوم 😍 #علمدارعشق 😍 ساعت ۴:۱۵ صبح شد صدای الله اکبر اذان صبح تو فضا خانه پیچید از جا پاشدم و به سمت خواهر دوقلوم * نرجس* رفتم - آجی پاشو نمازه + باصدای خواب آلود😴😴 گفت باشه نرجس خواهرم طلبه است چندماهی هم هست با یه آقا طلبه ازدواج کرده…
بسم رب العشق
# قسمت_سوم
#علمـدار_عشـق




بانرجس نماز صبحمون خوندیم
و رفتید اتاقمون ساعت حدود ۵ بود
بدون اینکه متوجه بشم چشمام گرم شد و خوابم برد
یهو چشمام 👁👁بازکردم دیدم ساعت ۷:۳۰ صبحه
با سرعت از جا پاشدم و دویدم سمت پذیرایی
آقاجون در حال پوشیدن کتش رو به من کرد
آقاجون: بابا چقدر پریشانی تو 😳😳
- آقاجون میترسم
آقاجون : همش یه ربع مونده
من میرم حجره
اگه برادرت محمد بود تو حجره که میگم خودش بزنه منم رتبه ات بدونم
اگه نبود زنگ میزنم خونه
- باشه آقاجون

وای این یه ربع چرا نمیگذره
شروع کردم به روشن کردن لب تاپم
کد رهگیری و اسمم نرگس سادات موسوی تایپ کردم
بالاخره ساعت ۸ شد
سایت سنجش باز شد
رتبه ها تا ۵۰ رفت بالا ولی از خبری از اسم و رتبه من نبود
یهو چشمم خورد به اسمم نرگس سادات موسوی وای خدایااااا رتبه ام ۹۸
جا و مکان فراموش کردم
و ازهیجان زیاد همراه با گریه جیـــــــــغ بنفش و آبی و سرمه ای همزمان زدم
نرجس باوحشت دوید تو پذیرایی
مادرم هم همون طور
باهم چی شده نرگس
- مامان رتبه ام 😭😭😭
مامان :اشکال نداره عزیزم
سال بعد ان شاالله
نرجس بدو یه جرعه آب بیار

نویسنده:بانو....ش
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🌹کانال عهدباشهدا🌹
@shahidegomnamm ◀️
🌷ڪـانـال عـَـهـدبـاشـُـهـَدا🌷
بسم رب العشق # قسمت_سوم #علمـدار_عشـق بانرجس نماز صبحمون خوندیم و رفتید اتاقمون ساعت حدود ۵ بود بدون اینکه متوجه بشم چشمام گرم شد و خوابم برد یهو چشمام 👁👁بازکردم دیدم ساعت ۷:۳۰ صبحه با سرعت از جا پاشدم و دویدم سمت پذیرایی آقاجون در حال پوشیدن…
بسم رب العشق
#قسمت_چهارم
#علمــدار_عشــق😍#



هنوز حرفم تموم نشده بودکه نرجس گفت : مسخره لوس زهه مون ترکید 😠😠
این چه وضع خالی کردن هیجانه 😠😠
گفتم صدهزار شده رتبه ات
مثل آدم بلد نیستی هیجانت خالی کنی 😡😡😡
الان امیرحسن - امیرحسین بیدارکردی بااین جیغت
منم متحیر ☹️☹️ خوب چیکار کنم چرا دعوام میکنی
نرجس : 😡😡
مامان : نرجس دخترمو دعوا کن بچه ام
نرجس : مامان خانم این همش ۵ دقیقه ازمن کوچکترها
مامان: باشه عزیزم تو دیگه متاهلی نباید لوس بشی
بعدهم تو لوس بشی همسرت نازت میکشه
اما تا نرگس مجرده من باید نازشو بخرم
منم باحالت لوس دویدم سمت مامان از گردنش آویزان شدم و لپهاشو دوتابوس گنده کردم 😘😘

همزمان بااین بحثا صدای دراومد
من رفتم در باز کردم
زن داداشم رقیه سادات بود
رقیه سادات دخترعموم هست و زن داداش کوچکم سیدمجتبی است و حودد دوسال و نیمه ازدواج کردن یه دوقلوی خیلی خوشگلم دارن
سیدامیرحسن - سیدامیرحسین
منو نرجس دعوتیم سمتش
سلام زن داداش
رقیه سادات: سلام دخترا
من امیرحسن بغل کردم
نرجس امیرحسین رو
من: جیگر عمه
نفس عمه
آقاسید کوچلوی خودم
رقیه سادات : نرگس صبح چرا جیغ زدی دختر؟
نرجس: 😡😡😡
من: چرا باز شبیه فلفل قرمزشدی
رومو کردم سمت رقیه سادات باهیجان
زنداداش
زنداداش
رقیه سادات : جانم عزیزم
- رتبه ام اومد
رقیه سادات : ای جانم
چند عزیزم ؟
- ۹۸
رقیه سادات رو به مامانم : مامان شام لازم شدا
مامان : حتما عزیزم
صدای زنگ ☎️☎️ تلفن خونه بلندشد
نرجس: نرگس تو بردار
حتما آقاجون هست
داداش محمد حجره نبوده
زنگ زده خونه رتبه ات بپرسه
من : الو بفرمایید
آقاجون : سلام بابا
خوبی دخترم ؟
من: سلام آقاجون
ممنونم
آقاجون : باباسیدمحمد هنوز نیومده حجره
رتبه ات چندشده دخترم؟
من: آقاجون خیلی خوب شده ۹۸
آقاجون : الحمدالله خداشکر
نرگس جان به مادرت بگو زنگ بزنه برای شب همه بچه ها شام بیان خونمون
فقط برنج بذاره
خورشت میگم بچه ها برن کباب سفارش بدن
من : چشم
آقاجون دیگه کاری ندارید
آقاجون : نه بابا برو
به مادرتم سلام برسون
من : چشم
خداحافظ
آقاجون : خداحافظ بابا

نویسنده: بانـــــــــو.... ش

🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃

🌹کانال عهدباشهدا🌹
@shahidegomnamm ◀️
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
❁ ﷽ اذان مغرب به افق تهران🌺

پیامبر اکرم(ص)

عَلَمُ الاسلامِ الصَّلاة
نماز، پرچم اسلام است.

📚نهج الفصاحه

#حی_علی_خیر_العمل
#التماس_دعا

🌷ڪانال عهـدبـاشهـدا🌷

🆔 @shahidegomnamm