🌷ڪـانـال عـَـهـدبـاشـُـهـَدا🌷
218 subscribers
10.3K photos
590 videos
108 files
3.01K links
امروزفضیلت زنده نگهداشتن یادوخاطره ی #شهدا کمتراز #شهادت نیست
#امام_خامنه_ای
🌺شادی روح شهدا وسلامتی امام خامنه ای صلوات
!!این کانال هیچ صفحه ای دربرنامه های مجازی دیگر ندارد و متعلق به هیچ نهاد و موسسه ای نیست
ارتباط باخادم کانال:↙️↙️
@Ali_Faghiri
Download Telegram
Forwarded from عکس نگار
🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
🕊🌹
#سردارشهید_مهدی_زین_الدین
#قسمت_بیست_وهشتم
#خاطرات

سرتاسرِ جزیره را دودِ انفجار🌫 گرفته بود. چشم چشم را نمی دید.
به یک سنگر رسیدیم.
جلوش پر بود از آذوقه.🌯
پرسیدیم «اینا چیه؟»⁉️
گفتند«هیچ کس نمی تونه آذوقه ببره جلو.
به ده متری نرسیده، می زننش.»
زین الدین پشت موتور، جعفری هم ترکش، رسیدند. چند تا بسته آذوقه برداشتند و رفتند جلو. شب نشده، دیگر چیزی باقی نمانده بود.

🌹کانال عهدباشهدا🌹

https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
Forwarded from عکس نگار
🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
🕊🌹
🌹#سردارشهید_مهدی_زین_الدین
💠#قسمت_بیست_ونهم
📔#خاطرات

بعد خیبر، دیگر کسی از فرمانده گردان ها و معاون ها شان باقی نماند بود؛ یا شهید شده بودند، یا مجروح.😔

🍂با خودم گفتم«بنده ی خدا حاج مهدی. هیچ کس رو نداره. دست تنها مونده.» رفتم دیدنش. فکرمی کردم🤔 وقتی ببینمش، حسابی تو غمه😔. از در سنگر فرمان دهی رفتم تو. بلند شد. روی سرو صورتش خاک نشسته بود، روی لبش هم خنده😊 ؛ همان خنده ی همیشگی. زبانم نگشت بپرسم«با گردان های بی فرمان دهت می خواهی چه کنی؟»😔

🌹کانال عهدباشهدا🌹

https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
Forwarded from عکس نگار
🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
🕊🌹
🌹#سردارشهید_مهدی_زین_الدین
💠#قسمت_سی
📔#خاطرات

ماشین،🚜 جلوی سنگر فرماندهی ایستاد.
آقا مهدی در ماشین را باز کرد. ته آیفا یک افسر عراقی نشسته بود. پیاده اش کردند. ترسیده بود😨. تا تکان می خوردیم.، سرش را با دست هایش می گرفت.
آقا مهدی باهاش دست داد و دستش را ول نکرد. رفتند پنج شش متر آن طرف تر.
گفت برایش کمپوت ببریم. چهار زانو نشسته بودند روی زمین و عربی حرف می زند.
تمام که شد گفت «ببرید تحویلش بدید.»
بیچاره گیج شده بود🙄 باورش نمی شد این فرمانده لشکر باشد.
تا آیفا از مقر برود بیرون، یک سره به مهدی نگاه می کرد.

🌹کانال عهدباشهدا🌹
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
Forwarded from عکس نگار
🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
🕊🌹
🌹#سردارشهید_مهدی_زین_الدین
💠#قسمت_سی_ویکم
📔#خاطرات

💥#آن_گریه_شگفت

پیش از عملیات خیبر، با شهید زین الدین و چند تا از دوستان دیگر رفتیم برای بازدید از منطقه ای در فکه. موقع برگشتن به اهواز، از شوش که رد می شدیم، آقا مهدی گفت: «خوب، حالا به کدام میهمانخانه برویم؟!»

🔷گفتیم: «مهمانخانه ای هست بغل سپاه شوش که بچه ها خیلی تعریفش را می کنند.»

🔷رفتیم. وضو که گرفتیم، آقا مهدی گفت: «هر کس هر غذایی دوست داشت سفارش بدهد.»

🔷بچه ها هم هر چی دوست داشتند سفارش دادند. بعد رفتیم بالا، نماز جماعتی خواندیم و آمدیم نشستیم روی میز.آقا #مهدی همین طوری روی #سجاده نشسته بود، مشغول تعقیبات. بعضی از مردم و راننده ها هم در حال غذا خوردن و گپ زدن بودند. موی بدنمان سیخ شد. این مردم هم با ناباوری چشمهاشان😳 متوجه بالکن بود که چه اتفاقی افتاده است!⁉️

🔷شاید کسانی که درک نمی کردند😒، توی دلشان می گفتند مردم چه بچه بازیهایی در می آورند!

💥خدا شاهد است که من از ذهنم نمی رود آن #اشکها و #گریه_ها و « #الهی_العفو » گفتن های عاشقانه آقا مهدی که دل آدم را می لرزاند.😔

🔷شهید زین الدین توی حال خودش داشت می آمد پایین. #شبنم_اشکها بر #نورانیت_چهره_اش افزوده بود با تبسمی شیرین آمد نشست کنارمان.

🔷در دلم گفتم: « #خدایا! این چه #ارتباطی است که وقتی برقرار شد، دیگر #خانه و #مسجد و #مهمانخانه #نمی_شناسد

🔷غذا که رسید، منتظر بودم ببینم آقا مهدی چی سفارش داده است. خوب نگاه می کردم. یک بشقاب #سوپ_ساده جلویش گذاشتند. خیال کردم سوپ چاشنی پیش از غذای اصلی است! دیدم نه؛ نانها را خرد کرد، ریخت تویش، شروع کرد به خوردن....

🔷از غذا خوری که زدیم بیرون، آقا مهدی گفت: «بچه ها طوری رانندگی کنید که بتوانم از آنجا تا اهواز را بخوابم.»

🔷بهترین فرصت #استراحتش_توی_ماشین و در ماموریتهای طولانی بود!

🌹کانال عهدباشهدا🌹
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
Forwarded from عکس نگار
🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
🕊🌹
#سردارشهید_مهدی_زین_الدین
#قسمت_سی_ودوم
#خاطرات

🍃#حرف_حساب

در ستاد لشگر بودیم. شهید زین الدین یکی از بچه های زنجان را خواسته بود، داشت خیلی خودمانی با او صحبت می کرد. نمی دانستم حرفهایشان درباره چیست.

🔹آن برادرم دائم تندی می کرد و جوش می زد.😡 آقا مهدی با نرمی و ملاطفت آرامش می کرد😊. یکهو دیدم این برادر ترک ما یک چاقوی ضامن🔪 دارد از جیبش درآورد😳، گرفت جلوی شهید زین الدین و با عصبانیت😡 گفت: «حرف حساب یعنی این!» و چاقو🔪 را نشان داد.

🔹خواستم واکنش نشان بدهم که دیدم آقا مهدی می خندد☺️. بامهربانی خاصی چاقو را از دستش گرفت، گذاشت توی جیب او، بعد دستی به سرش کشید و با گشاده رویی😊 تمام به حرفهایش ادامه داد.

🔹ظاهرا این برادر اختلافی با یکی از همشهریانش داشت که آقا مهدی با پا در میانی می خواست مسائلشان را رفع و رجوع کند.

💥بعدها شهید زین الدین ایشان را طوری ساخت و به راه آورد که شد #فرمانده یکی از گردانهای لشگر!

🌹کانال عهدباشهدا🌹
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
Forwarded from عکس نگار
🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
🕊🌹
#سردارشهید_مهدی_زین_الدین
#قسمت_سی_وسوم
#خاطرات

نزدیک عملیات بود . تازه دختر دار شده بود. یک روز دیدم سر پاکت📨 از جیبش زده بیرون.
گفتم چیه؟ گفت:
#عکس_دخترمه. گفتم بده ببینم.
گفت: هنوز خودم ندیدمش!
گفتم چرا ؟ گفت الان موقع عملیاته،میترسم
مهر پدر و فرزندی کار دستم بده باشه بعد.😔

🌹کانال عهدباشهدا🌹
╔══ೋღ
🌺ღೋ══╗
🌴 https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw 🌴
╚══ೋღ
🌺ღೋ══╝
Forwarded from عکس نگار
🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
🕊🌹
🌹#سردارشهید_مهدی_زین_الدین
💠#قسمت_سی_وچهارم
📔#خاطرات

🍂خاطره ای از احمد حاجی زاده

شهید زین الدین در ساختن افراد و شکوفا کردن استعدادهای نهفته در وجودشان توان عجیبی داشت. درست مثل یک معلم اخلاق و عرفان عمل می کرد.

در یکی از #سخنرانیهایش در مقر انرژی اتمی اهواز می گفت: «بچه ها! من نیمه شبها می آیم از نزدیک نگاه می کنم، می بینم نماز شب خوانها بسیار اندکند!»
آنگاه تاسف می خورد😔 که چرا #سرباز_امام_زمان (ع) نسبت به #نماز_شب باید این قدر بی تفاوت باشد.

#بینش_عمیقی نسبت به تک تک نیروها داشت. با یکی دو برخورد می فهمید فلان نیرو به درد چه واحدی می خورد. گاه نیروی خاصی را برمی گزید، همه جا با خود همراهش می کرد، آن وقت بعد از چهارده، پانزده روز می دیدی حکمی برایش زده است به عنوان مسوول فلان واحد. یعنی در این مدت رویش کار می کرد، او را مورد ارزیابی قرار می داد و کاملا به نقاط قوت و ضعفش آگاه می شد.

پس از شهادت آقا مهدی، تا آخر جنگ، تعبیر دوستان در لشگر این بود که ما هر چه خوردیم از جنگ خوردیم. یعنی هر چه #نیروی با کیفیت و کارآمد در طول جنگ داشتیم، #حاصل_زحمتهای_شهید_زین_الدین بود.

🌹کانال عهدباشهدا🌹▶️🔽
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
Forwarded from عکس نگار
‍ ‍ 🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
🕊🌹
🌹#سردارشهید_مهدی_زین_الدین
💠#قسمت_سی_وپنجم
📔#خاطرات

🍁خاطره ای از زبان مادر شهید؛

چند روزی بود مریض شده بودم🤒 تب داشتم. حاج آقا خانه نبود.
از بچه ها هم كه خبری نداشتم.😔

🍁یك دفعه دیدم در باز شد و #مهدی،
با لباس خاكی و عرق كرده، آمد تو.
تا دید رخت خواب پهن است و خوابیده ام،
یك راست رفت توی #آشپزخانه.
صدای ظرف و ظروف و باز شدن
در یخچال می آمد. برایم آش بار گذاشت.🍲
ظرف های مانده را شست،
سینی غذا را آورد، گذاشت كنارم.
گفتم:«مادر!چرا بی خبر؟»
💥گفت: « #به_دلم_افتاد_كه_باید_بیام »

🌹کانال عهدباشهدا🌹

https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌷ڪـانـال عـَـهـدبـاشـُـهـَدا🌷
📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖 بسم رب الشهدا #مجنون_من_کجایی؟ #قسمت_پنجاه_سوم با کمک فرحناز حسنارو بردیم دکتر دکتر گفت الان خیلی خطرناکه باید خیلی مواظبش باشید خونه هامون سیاه پوش شد مردای خونه نبودن وای از فکرامون الان داعش با سید داره چیکار میکنه بچه ها خوابیدن…
📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖
بسم رب الشهدا
#مجنون_من_کجایی؟
#قسمت_پنجاه_چهارم


روزها از پس هم میگذشت و ما فقط منتظر خبری از سپاه بودیم

حسنا اومده پیش مامان چون وضعش خیلی اضطراری بود
سه ماهی از شنیدن خبر شهادت و اسارت میگذره
من و زینب خونه مادر بودیم
که گوشیم زنگ خورد
-الو بفرمایید
آقای حسن پور:سلام خانم حسینی
ببخشید مزاحمتون شدم
-سلام آقای حسن پور مراحمید
خبری شده؟
آقای حسن پور: بله خوشبختانه بالاخره مذاکرات ما با داعش به نتیجه رسید
و حدود ۲۵روز دیگه شهدا وارد ایران میشن
بعد از معاینه یعنی حدود ۵روز بعدش وارد شهر میشن و مراسم تشیع و تدفین انجام میشه

-‌خیلی ممنونم آقای حسن پور
اجرتون با امام حسین


گوشی قطع کردم
حسنا:آجی خبری شده ؟
-با گریه گفتم اوهوم حسین ۳۰روز دیگه خونه است
حسنا:وای خدایا شکرت 😭
اشکاش جلوی حرف زدنشونو گرفت بدنش شل شدو روی مبل افتاد ترسیدم دوییدم سمتش

-‌حسنا جان خوبی؟
با چهره ایی که از درد توهم رفته بود جوابمو داد:‌نه آجی
-بریم دکتر
حالش وخیم بود سریع رسوندمش
به محض ورود رفتم داخل بیمارستان و به همراه چندتا پرستار برگرشتم
بلافاصله حسنا رو بردن اتاق عمل
اشکام کنترل پذیر نبودن و بی مهابا جاری میشدن خدایا این مادرو بچه رو نجات بده خدای تو رو به حضرت زینب نجاتشون بده دونه های تسبیحو روی هم انباشته میکردم و ذکر یازینب کبری رو زیر لب زمزمه میکردم 😢
بالاخره دکتر بعد ۱:۳۰از اتاق عمل خارج شد
سراسیمه به سمتش رفتم
_اقای دکتر حالش چطوره؟
دکتر:هر دوشون خوبن
_خدایا شکرت اهی کشیدمو گفتم حسین جان کاش بودی و پسرکوچولوتو میدید😭
دکتر کنجکاوانه پرسید :ببخشید میشه بپرسم پدرشون چیشده؟
با بغضی که گلومو چنگ میزد گفتم:برادرم شهید شده
_متاسفم حلالم کنید😔

اون شب خیلی برا همه سخت بود مخصوصا حسنا که حالا باید بدون سایه سرش،مردخونش اسم بچه مظلومشو انتخاب کنه حسنا به یاد همسر شهیدش اسم پسرش گذشت حسین

روزها رو میشمردیم تا ۳۰روز بشه

نویسنده :بانو....ش

🌹کانال عهدباشهدا🌹
@shahidegomnamm ◀️
💠 دغدغه حجاب داشت.
می گفت یک چادر از حضرت زهرا (س) به خانم ها ارث رسیده است.
چرا بعضی ها لیاقتِ داشتن این ارثیه دختر پیامبر (ص) را ندارند؟

شهید مدافع حرم
#آقا_محمدرضا_دهقان😔

💞 @shahidegomnamm
✔️شهید آیت ا... مدرس (ره):

اگر برای عظمت اسلام و سعادت و آزادی ملت و سر زمین ایران زندگی و هستی خودرا فدا کنم. تنها به وظیفه انسانیت عمل کرده ام . 

◦•●◉✿✿◉●•◦ ◦•●◉✿✿◉●•◦
☑️ @shahidegomnamm
آستین خالے ات نشان از مردانگے ست..
با این دو دست سالم،
هنوز نتـوانسته ام یـک قنوت اینـچنینے بخـوانم...

#شهیدحسین_خرازی
#حی_علی_خیر_العمل
#التماس_دعا

🌹 @shahidegomnamm ◀️
💔 دلتنگی .....

مثل آتش زیر خاکستر است ..

گاهی فکر می کنی تمام شده ..
اما یک دفعه ..

همه ات را آتش می زند ...💔

#شهیدمدافع_حرم_سردارطباطبایی_مهر
#دلنوشته
#به_یادهمسران_شهدا

@shahidegomnamm ◀️
استواریکم ابراهیم کریمی
از مرزبانان ناجا دیشب
درحین ماموریت در منطقه مرزی
زردکوه شهرستان سردشت
دردرگیری با قاچاقچیان به درجه
رفیع شهادت نائل آمد

#شهید_ابراهیم_کریمی
#شهادتت_مبارک

@shahidegomnamm ◀️
🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
🕊🌹
🍃ﺭﺳﻢ ﻣﺎ اﻳﺮﺍﻧﻴﻬﺎ ﺍﻳﻨﻪ 🍃

ﻭﻗﺘﻲ ﻣﻲ ﺧﻮﺍﻥ ﻛﺴﻲ ﺭﻭ
ﺍﺯ ﻋﺰﺍ ﺩﺭ بیارن
ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻭ ﻟﺒﺎﺱ ﻣﻲﺑﺮﻥ....

ﺧﺪﺍﻳﺎ ﺑﻌﺪ ﺩﻭﻣﺎﻩ ﻋﺰﺍﺩﺍﺭﯼ ....
ﺑﺮﻗﺎﻣﺖ ﺍﻣﺎﻡ ﻋﺼﺮ ﻣﺎ
ﻟﺒﺎﺱ ﻓﺮﺝ و ﺑﺮﻣﺎ ﻟﺒﺎﺱ ﺗﻘﻮﺍ بپوﺷﺎﻥ.
ﺁﻣﯿﻦ ...

ألـلَّـھُـمَـ ؏ َـجــلْ لِوَلــیِـڪْ الفـرج

🌹کانال عهدباشهدا🌹

╔══ೋღ
🌺ღೋ══╗
🌴 https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw 🌴
╚══ೋღ
🌺ღೋ══╝
Forwarded from عکس نگار
🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
🕊🌹

💠شهیدی کہ عاشق #گمنامے بود

فرازی از #وصيتنامه تاریخے شهید:

🔸« دوست نـدارم و نمے خـواهم جایے
یاڪوچه اےیامکانے بہ اسم من باشد»

#شهادت تیر۱۳۶۶،عملیات نصر ۴
#مزار گلزار بهشت زهرا (س)
قطعه ۲۹، ردیف ۱، شماره ۱۰
#شهید_محمد_موافق
#فرمانده_گردان_مسلم_بن_عقیل

🌹کانال عهدباشهدا🌹

https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXeuiNU6XhX3uiw
⁉️پایان ماه صفر و بشارت بهشت!!

🔴از کی و کجا، بماند؛ اما در میان عموم مردم رواج پیدا کرده است؛ در روزهای پایانی ماه صفرالخیر پیام‌هایی ارسال می‌شود و پایان این ماه را به یکدیگر بشارت می‌دهند، به امید آن‌که آن‌ها هم بشارت بهشت بیابند و عاقبت به‌خیر شوند.

⁉️آیا این مطلب مستند روایی و اعتقادی دارد؟ و جریان از چه قرار است... .

⚠️روایت «من بشّرنی بخروج صفر بشّرته بالجنّة» روایتی است که در هیچ منبع روایی معتبر و قابل اعتنا نیامده است.

و اما اصل روایت پیامبر 👇

مرحوم شیخ صدوق در دو کتاب ارزشمند علل‌الشرایع و معانی‌الاخبار به سند متعبر از ابن‌عباس نقل می‌کند:

💠روزی نبی‌اکرم(ص) در مسجد قبا نشسته بودند و جمعی از صحابه به نزد آن‌حضرت شرف حضور داشتند.

حضرت فرمودند: اولین کسی که بر شما وارد شود، اهل بهشت است. اصحاب که این کلام را شنیدند، برخی از آن‌ها از جا برخاسته و بیرون رفتند و هر کدام سعی داشتند زودتر از دیگری به مسجد برگردد تا اولین نفر محسوب شده و بدین ترتیب در زمره بهشتیان باشد. پیامبر(ص) از حرکت ایشان آگاه گردیدند، خطاب به جماعت باقی‌مانده، فرمودند: به زودی جماعتی بر شما وارد می‌شوند که هر یک بر دیگری پیشی می‌گیرد، «فمن بشّرنی بخروج آذار فله الجنّة؛ آن‌که بشارت به‌من دهد که ماه آذار (1) خارج شده، اهل بهشت می‌باشد».

جماعتی که بیرون رفته بودند، بازگشتند و در میان ایشان ابوذر رحمة‌الله‌علیه بود، رسول‌خدا(ص) فرمودند: در چه ماهی از ماه‌های رومی هستیم؟

ابوذر عرض کرد: یا رسول‌الله! ماه آذار خارج شده است.

پیامبر(ص) فرمودند: من خود این را می‌دانستم، منتهی خواستم این جماعت بدانند که تو مردی از اهل بهشت هستی و چگونه چنین نباشد و حال آن‌که بعد از من، تو را به جرم محبّت به اهل‌بیتم، از حرم من طرد می‌کنند و از آن پس تنها زندگی کرده و غریب و تنها خواهی مرد و جماعتی به واسطه تو سعادت‌مند خواهند شد. آنان کسانی هستند که در تجهیز و تدفین تو سعی خواهند کرد؛ ایشان رفیقان من در بهشت جاوید خواهند بود، همان بهشتی که حق‌تعالی وعده‌اش را به متقین داده است. (2)

👈چنان‌چه ملاحظه نمودید، این روایت در مقام بیان جایگاه و منزلت این صحابی خستگی‌ناپذیر است و خبردادن از پایان یک ماه، فقط نشانه‌ای است تا دیگران بفهمند او اهل بهشت است، نه به سبب یک بشارت ساده، بلکه به خاطر ایستادگی بر مودّت اهل‌بیت پیامبر(ص) .

🚩رسول هدایت و رحمت، به این نکته توجه داشتند که آیندگان شاید به اشتباه بیفتند؛ چنان‌چه اصحاب حضرت نیز مرتکب این فهم خطا شدند و صرف بشارت دادن به خروج ماه را عامل بهشتی شدن پنداشتند؛ لذا فرمودند: من خود می‌دانستم و لکن می‌خواستم این جمعیت بدانند ابوذر کیست.

📚پی‌نوشت‌ها:
1. آذار، ماه سوم از سال رومی است. این ماه دارای 31 روز و ماه اول از فصل بهار است.
2. علل‌الشرایع؛ شیخ صدوق، ج1، ص175 - 176 و معانی‌الأخبار؛ شیخ صدوق، ص204 - 205.

◦•●◉✿✿◉●•◦ ◦•●◉✿✿◉●•◦

این باور غلط که به صورت بشارت بهشت از قول پیامبر(ص) در راستای خوشنودی ایشان از پایان یافتن ماه صفر و آغاز ماه ربیع الاول صورت می‌گیرد، متأسفانه باعث شده اصل و شأن حدیث، مورد غفلت قرار گرفته و مفهوم آن وارونه جلوه داده شود.
◦•●◉✿✿◉●•◦ ◦•●◉✿✿◉●•◦
☑️ @shahidegomnamm