#زهرا و #ابرهیم مشغول بازی بودن
ڪه یهو ابراهیم، زهرا رو #اذیت ڪرد
و به #گریه انداختش در آن هنگام اسماعیل #ناراحت شد...
#شهید_اسماعیل_دقایقی🥀
#سالروز_شهادت🕊
#خاطره📜
🍃🌼•°ID @Shahidegomnamm
ڪه یهو ابراهیم، زهرا رو #اذیت ڪرد
و به #گریه انداختش در آن هنگام اسماعیل #ناراحت شد...
#شهید_اسماعیل_دقایقی🥀
#سالروز_شهادت🕊
#خاطره📜
🍃🌼•°ID @Shahidegomnamm
January 18, 2018
🖇فرازی از #وصیتنامه شهید
می خواهم ڪه برای من #گریه
نڪنید اگر می خواستید گریه
ڪنید برای #امام_حسین (ع) گریه ڪنیدچون ما هرچه داریم از #حسین(ع) است.
#شهید_محمد_عراقچیان🕊
___🌸🍃
❥ @Shahidegomnamm
می خواهم ڪه برای من #گریه
نڪنید اگر می خواستید گریه
ڪنید برای #امام_حسین (ع) گریه ڪنیدچون ما هرچه داریم از #حسین(ع) است.
#شهید_محمد_عراقچیان🕊
___🌸🍃
❥ @Shahidegomnamm
January 28, 2018
🕊🍃
#عشق یعنی:
بنویسی #غزلی
از چشمش
درهمان
مصراع اول
قلمت #گریه ڪند
#صبحتون_شهدایی
___🌸🍃
❥ @Shahidegomnamm
#عشق یعنی:
بنویسی #غزلی
از چشمش
درهمان
مصراع اول
قلمت #گریه ڪند
#صبحتون_شهدایی
___🌸🍃
❥ @Shahidegomnamm
February 6, 2018
#تلنگر
#شهید_حسن_تمیمی
- #نشستم کنارش
گفت #پاشو برو
-گفتم چرا؟!
گفت برو #دنبال حرف های #زمین_مانده_رهبر
"شهید #گریه_کن نمیخواهد
#رَهرو میخواهد
🍃🌹ڪانال عهدبا شهدا🌹🍃
🕊 @shahidegomnamm
#شهید_حسن_تمیمی
- #نشستم کنارش
گفت #پاشو برو
-گفتم چرا؟!
گفت برو #دنبال حرف های #زمین_مانده_رهبر
"شهید #گریه_کن نمیخواهد
#رَهرو میخواهد
🍃🌹ڪانال عهدبا شهدا🌹🍃
🕊 @shahidegomnamm
March 7, 2018
مادرم
برای شهادتم گریه نکن😭
فقط زمانی #گریه_کن که
مردان #غیرت
و زنان #عفت
را #فراموش کنن😔
بخشی از #وصیت_نامه #شهید_سعید_زقاق
🍃🌹ڪانال عهدبا شهدا🌹🍃
🌿🕊 @shahidegomnamm
برای شهادتم گریه نکن😭
فقط زمانی #گریه_کن که
مردان #غیرت
و زنان #عفت
را #فراموش کنن😔
بخشی از #وصیت_نامه #شهید_سعید_زقاق
🍃🌹ڪانال عهدبا شهدا🌹🍃
🌿🕊 @shahidegomnamm
April 21, 2018
🖇 #خاطرات_شهدا
#شب 🌙بود شنیدم ڪه یڪی
داره داد میزنه:
#ساکت شو! #ساکت شو!
#تو نمی تونی #گریه منو در بیاری
رفتم سمت #صدا،
دیدم #پسر_بچه ای...🥀
#یاد_شهدا_با_ذکر_صلوات🍂
___🌸🍃
❥ @Shahidegomnamm🕊
#شب 🌙بود شنیدم ڪه یڪی
داره داد میزنه:
#ساکت شو! #ساکت شو!
#تو نمی تونی #گریه منو در بیاری
رفتم سمت #صدا،
دیدم #پسر_بچه ای...🥀
#یاد_شهدا_با_ذکر_صلوات🍂
___🌸🍃
❥ @Shahidegomnamm🕊
April 24, 2018
یک سالی📆 از زندگی مشترکمان می گذشت که یکی از دوستانش👥 دعوت کرد، برویم خانه شان گفته بود ( یک #مهمانی ساده گرفتیم به مناسبت سالگرد ازدواجمان💍 ) همراه عباس و دختر #چهل روزه مان رفتیم از در که وارد شدیم، فهمیدیم😱 آن جا جای ما نیست. خانم ها و آقایان مختلط نشسته بودند و خوش و بش می کردند 😞از سر اجبار و به خاطر تعارف های صاحب خانه رفتیم نشستیم، ولی نتوانستیم آن وضعیت را تحمل کنیم خداحافظی کردیم و آمدیم بیرون پیاده راه افتادیم سمت خانه عباس ناراحت بود😔 . بین راه حتی یک کلمه هم حرف نزد #قدم هایش را بلند بر می داشت که زود تر برسد به خانه 🏡که رسیدیم دیگر طاقت نیاورد زد زیر #گریه مدام خودش را سرزنش می کرد که چرا به آن مهمانی رفته کمی که آرام شد، وضو گرفت سجاده اش را گوشه ای پهن کرد و ایستاد به نماز تا نزدیک صبح صدایش را می شنیدم #قرآن می خواند و اشک 😭می ریخت...آن شب خیلی از دوستانش آنجا ماندند . برای شان مهم نبود که شاید #خدا راضی نباشد...ولی عباس همیشه یک قهرمان بود؛ حتی در مبارزه با نفس اماره اش.
#راوی_همسر_شهید
#خلبانشهید_عباس_بابایی
#سالروز_شهادت🕊
🍃🌹ڪانال عهدبا شهدا🍃🌹
❥• @Shahidegomnamm
#راوی_همسر_شهید
#خلبانشهید_عباس_بابایی
#سالروز_شهادت🕊
🍃🌹ڪانال عهدبا شهدا🍃🌹
❥• @Shahidegomnamm
August 6, 2019