🌷🌷🌷🌷
🌷🌷🌷
🌷🌷
🌷
#خاطره
❤️نزدیک معشوق❤️
یکی از بچه های تخریب مجروح شده بود. 🤕
وقتی بچه های حمل مجروح او را می بردند، در وسط راه گفته بود: «نگه دارید! چرامرادور می کنید؟»😔
بچه ها گفته بودند: «برادرجان تو را از چه چیزی دور می کنیم؟»🤔
در جواب گفته بود: «آقا دارد می آید و شما دارید مرا دور می کنید! چرا این کار را می کنید؟»😢
تا اینکه درجایی یک دفعه خودش را بلند کرده و مثل اینکه دستش را توی گردن کسی بیندازد، دست را به حالت بغل کردن کسی حرکت داده بودوبعد از روی برانکاردروی زمین افتاده بود😞
همین که او را بلند کرده بودند، دیده بودندکه شهیدشده است!😔💔
راوی: سیدابوالقاسم حسینی
🌷 کانال عهدباشهدا 🌷
🆔 @shahidegomnamm
🌷🌷🌷
🌷🌷
🌷
#خاطره
❤️نزدیک معشوق❤️
یکی از بچه های تخریب مجروح شده بود. 🤕
وقتی بچه های حمل مجروح او را می بردند، در وسط راه گفته بود: «نگه دارید! چرامرادور می کنید؟»😔
بچه ها گفته بودند: «برادرجان تو را از چه چیزی دور می کنیم؟»🤔
در جواب گفته بود: «آقا دارد می آید و شما دارید مرا دور می کنید! چرا این کار را می کنید؟»😢
تا اینکه درجایی یک دفعه خودش را بلند کرده و مثل اینکه دستش را توی گردن کسی بیندازد، دست را به حالت بغل کردن کسی حرکت داده بودوبعد از روی برانکاردروی زمین افتاده بود😞
همین که او را بلند کرده بودند، دیده بودندکه شهیدشده است!😔💔
راوی: سیدابوالقاسم حسینی
🌷 کانال عهدباشهدا 🌷
🆔 @shahidegomnamm
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
#خاطره
چرا حاج همت درپوتین بسیجی آب خورد❓
راوي كه خود يك بسيجي است، ميگويد:
محو سخنان حاج همت بودم که در صبحگاه لشگر با شور و هیجان و حرکات خاص سر و دستش مشغول سخنرانی بود.🎤
مثل همیشه آنقدر صحبتهای حاجی گیرا بود که کسی به کار دیگری نپردازد.
سکوت همه جا را فرا گرفته بود😐 و
صدا فقط طنین صدای حاج همت بود و صلوات گاه به گاه بچهها.
تو همین اوضاع پچ پچی توجهها را به خود جلب کرد.🙄
صدای یکی از بسیجیهای کم سن و سال لشگر بود که داشت با یکی از دوستاش صحبت میکرد.😒
فرمانده دسته هرچی به این بسیجی تذکر میداد که ساکت شود و به صحبتهای فرمانده لشگر گوش کند، توجهی نمیکرد.😕
شیطنتش گل کرده بود و مثلاً میخواست نشان بدهد که بچه بسیجی از فرمانده لشگرش نمیترسد😅
خلاصه فرمانده دسته یک، برخوردی با این بسیجی کرد و همهمهای اطراف آنها ایجاد شد.😠
سرو صداها که بالا گرفت، بالاخره حاج همت متوجه شد و صحبتهایش را قطع کرد و پرسید:
«برادر! اون جا چه خبره؟ یک کم تحمل کنید زحمت رو کم میکنیم».😊
کسی از میان صفوف به طرف حاجی رفت و چیزی در گوشش گفت.
حاجی سری تکان داد و رو به جمعیت کرد و خیلی محکم و قاطع گفت:
«آن برادری که باهاش برخورد شده بیاد جلو.»
سکوتی سنگین همه میدان صبحگاه را فرا گرفت و لحظاتی بعد بسیجی کم سن و سال شروع کرد سلانه سلانه به سمت جایگاه حرکت کردن.🚶
حاجی صدایش را بلندتر کرد: «بدو برادر! بجنب»
بسیجی جلوی جایگاه که رسید، حاجی محکم گفت:
«بشمار سه پوتین هات را دربیار»و بعد شروع کرد به شمردن.😮
بسیجی کمی جا خورد و سرش را به علامت تعجب به پهلو چرخاند.😧
حاجی کمی تن صدایش را بلندتر کرد و گفت:
«بجنب برادر! پوتین هات»بسیجی خیلی آرام به باز کردن بند پوتین هایش [مشغول شد]،همه شاهد صحنه بودند. بسیجی پوتین پای راستش را که از پا بیرون کشید، حاجی خم شد و دستش را دراز کرد و گفت:
«بده به من برادر!»
بسیجی یکهای خورد و بی اختیار پوتین را به دست حاجی سپرد.😰
حاجی لنگه پوتین را روی تریبون گذاشت و دست به کمرش برد و قمقمهاش را درآورد.
در آن را باز کرد و آب آن را درون پوتین خالی کرد. همه هاج و واج مانده بودند که این دیگر چه جور تنبیهی است؟
حاجی انگار که حواسش به هیچ کجا نباشد، مشغول کار خودش بود و یکدفعه پوتین را بلند کرد و لبه آن را به دهان گذاشت و آب داخلش را نوشید و آن را دراز کرد به طرف بسیجی و خیلی آرام گفت:
«برو سرجایت برادر!»
بسیجی که مثل آدم آهنی سرجایش خشکش زد بود پوتین را گرفت وحاجی هم بلندوطوری که همه بشنوندگفت📢
«ابراهیم همت! خاک پای همه شما بسیجیهاست. ابراهیم همت توی پوتین شما بسیجیها آب میخوره»
جوان بسیجی یکدفعه مثل برق گرفتهها دستش را بالا برد🙌 و فریاد زد:
برای سلامتی فرمانده لشگر حق صلوات و انفجار صلوات، محوطه صبحگاه را لرزاند.
🌷 کانال عهدبا شهدا 🌷
🆔 @shahidegomnamm
#خاطره
چرا حاج همت درپوتین بسیجی آب خورد❓
راوي كه خود يك بسيجي است، ميگويد:
محو سخنان حاج همت بودم که در صبحگاه لشگر با شور و هیجان و حرکات خاص سر و دستش مشغول سخنرانی بود.🎤
مثل همیشه آنقدر صحبتهای حاجی گیرا بود که کسی به کار دیگری نپردازد.
سکوت همه جا را فرا گرفته بود😐 و
صدا فقط طنین صدای حاج همت بود و صلوات گاه به گاه بچهها.
تو همین اوضاع پچ پچی توجهها را به خود جلب کرد.🙄
صدای یکی از بسیجیهای کم سن و سال لشگر بود که داشت با یکی از دوستاش صحبت میکرد.😒
فرمانده دسته هرچی به این بسیجی تذکر میداد که ساکت شود و به صحبتهای فرمانده لشگر گوش کند، توجهی نمیکرد.😕
شیطنتش گل کرده بود و مثلاً میخواست نشان بدهد که بچه بسیجی از فرمانده لشگرش نمیترسد😅
خلاصه فرمانده دسته یک، برخوردی با این بسیجی کرد و همهمهای اطراف آنها ایجاد شد.😠
سرو صداها که بالا گرفت، بالاخره حاج همت متوجه شد و صحبتهایش را قطع کرد و پرسید:
«برادر! اون جا چه خبره؟ یک کم تحمل کنید زحمت رو کم میکنیم».😊
کسی از میان صفوف به طرف حاجی رفت و چیزی در گوشش گفت.
حاجی سری تکان داد و رو به جمعیت کرد و خیلی محکم و قاطع گفت:
«آن برادری که باهاش برخورد شده بیاد جلو.»
سکوتی سنگین همه میدان صبحگاه را فرا گرفت و لحظاتی بعد بسیجی کم سن و سال شروع کرد سلانه سلانه به سمت جایگاه حرکت کردن.🚶
حاجی صدایش را بلندتر کرد: «بدو برادر! بجنب»
بسیجی جلوی جایگاه که رسید، حاجی محکم گفت:
«بشمار سه پوتین هات را دربیار»و بعد شروع کرد به شمردن.😮
بسیجی کمی جا خورد و سرش را به علامت تعجب به پهلو چرخاند.😧
حاجی کمی تن صدایش را بلندتر کرد و گفت:
«بجنب برادر! پوتین هات»بسیجی خیلی آرام به باز کردن بند پوتین هایش [مشغول شد]،همه شاهد صحنه بودند. بسیجی پوتین پای راستش را که از پا بیرون کشید، حاجی خم شد و دستش را دراز کرد و گفت:
«بده به من برادر!»
بسیجی یکهای خورد و بی اختیار پوتین را به دست حاجی سپرد.😰
حاجی لنگه پوتین را روی تریبون گذاشت و دست به کمرش برد و قمقمهاش را درآورد.
در آن را باز کرد و آب آن را درون پوتین خالی کرد. همه هاج و واج مانده بودند که این دیگر چه جور تنبیهی است؟
حاجی انگار که حواسش به هیچ کجا نباشد، مشغول کار خودش بود و یکدفعه پوتین را بلند کرد و لبه آن را به دهان گذاشت و آب داخلش را نوشید و آن را دراز کرد به طرف بسیجی و خیلی آرام گفت:
«برو سرجایت برادر!»
بسیجی که مثل آدم آهنی سرجایش خشکش زد بود پوتین را گرفت وحاجی هم بلندوطوری که همه بشنوندگفت📢
«ابراهیم همت! خاک پای همه شما بسیجیهاست. ابراهیم همت توی پوتین شما بسیجیها آب میخوره»
جوان بسیجی یکدفعه مثل برق گرفتهها دستش را بالا برد🙌 و فریاد زد:
برای سلامتی فرمانده لشگر حق صلوات و انفجار صلوات، محوطه صبحگاه را لرزاند.
🌷 کانال عهدبا شهدا 🌷
🆔 @shahidegomnamm
نام:روح الله مصطفوی
موسوی خمینی🌺
ولادت:۱مهر۱۲۸۱❤️
تاریخ رحلت:۱۳خرداد۱۳۶۸😔
🌺کانال عهدباشهدا🌺
🆔 @shahidegomnamm
موسوی خمینی🌺
ولادت:۱مهر۱۲۸۱❤️
تاریخ رحلت:۱۳خرداد۱۳۶۸😔
🌺کانال عهدباشهدا🌺
🆔 @shahidegomnamm
⚫️⚫️⚫️
⚫️⚫️
⚫️
◾️سالهاى آخر عمر امام خمينى و حوادث ناگوار:
چند حادثه در ايـن سالها اتفاق افتاد
كه اثر آن بر روح و خاطره امام خمينى سنگينى مى كرد .
▪️يكى از ايـن حوادث , شهادت مظلومانه حجاج بيت الله الحرام در كنار خانه خدا و در مراسـم حج سال 1366 بود.
▪️در پهنه مسأل داخلى نيز شرايطـى كه منجر به بركنارى قأم مقام رهبـرى از سـوى امام خمينـى ( در تاريخ 8 / 1 / 68 ) گرديـد از جمله حوادث ناگوار ديگر بـود ) امام خمينى درآخريـن نامه اى كه خطاب به وى نـوشت و منجر به پذيرش استعفا و بركنارى او از قأم مقام رهبرى گرديد ايـن نكته را تصريح كرده بـود كه او از ابتدا با انتخاب آقاى منتظرى به عنـوان رهبر آينده نظام اسلامـى مخالف
بوده و ايشـان را فاقد طاقت لازم براى پذيرش اين مسئوليت سنگيـن و خطير و مشكل مى دانسته است .
◾️رحلت امـام خمينـى :
در آستـانه نيمه خـرداد سـال 1368 خـود را در آماده ملاقات عزيزى مى كرد كه تمام عمرش را براى جلب رضاى او صرف كرده بـود و قامتش جز در بـرابـر او , در مـقابل هيچ قدرتى خـم نشده , و چشـمانش جز براى او گريه نكرده بـود .
سروده هاى عارفانه اش همه حاكى از درد فـراق و بيان عطـش لحظه وصال محبوب بـود .
و اينك ايـن لحظه شكـوهمنـد بـراى
او و جانــكاه و تحمل ناپذير بـراى پيروانـش , فـرا مـى رسيد .
◾️امـام خمينـى خـود در وصيتنامه اش نـوشـته است :
با دلى آرام و قلبـى مطمئن و روحى شاد و ضميرى اميدوار به فضل خدا از خدمت خـواهران و برادران مرخص و به سـوى جايگاه ابــدى سفر مى كنـم و به دعاى خير شما احتياج مبرم دارم و از خداى رحمن و رحيـم مى خـواهـم كه عذرم را در كوتاهى خدمت و قصـور و تقصير بپذيـرد و از مـلت امـيدوارم كه عذرم را در كـوتاهى ها و قصـور و تقصيـرها بـپذيـرنـد و بـا قــدرت و تصميـم و اراده بــه پيش بروند.
◾️ساعت 20 / 22 بعداز ظهر روز شنبه سيزدهـم خـرداد ماه سـال 1368 لحظه وصال بـود .
قــلبـ💔ى از كار ايستـاد كه ميليـونها قلــب را بـه نور خدا و معنـويت احـياء كرده بـود.
🌷 کانال عهدباشهدا 🌷
🆔 @shahidegomnamm
⚫️⚫️
⚫️
◾️سالهاى آخر عمر امام خمينى و حوادث ناگوار:
چند حادثه در ايـن سالها اتفاق افتاد
كه اثر آن بر روح و خاطره امام خمينى سنگينى مى كرد .
▪️يكى از ايـن حوادث , شهادت مظلومانه حجاج بيت الله الحرام در كنار خانه خدا و در مراسـم حج سال 1366 بود.
▪️در پهنه مسأل داخلى نيز شرايطـى كه منجر به بركنارى قأم مقام رهبـرى از سـوى امام خمينـى ( در تاريخ 8 / 1 / 68 ) گرديـد از جمله حوادث ناگوار ديگر بـود ) امام خمينى درآخريـن نامه اى كه خطاب به وى نـوشت و منجر به پذيرش استعفا و بركنارى او از قأم مقام رهبرى گرديد ايـن نكته را تصريح كرده بـود كه او از ابتدا با انتخاب آقاى منتظرى به عنـوان رهبر آينده نظام اسلامـى مخالف
بوده و ايشـان را فاقد طاقت لازم براى پذيرش اين مسئوليت سنگيـن و خطير و مشكل مى دانسته است .
◾️رحلت امـام خمينـى :
در آستـانه نيمه خـرداد سـال 1368 خـود را در آماده ملاقات عزيزى مى كرد كه تمام عمرش را براى جلب رضاى او صرف كرده بـود و قامتش جز در بـرابـر او , در مـقابل هيچ قدرتى خـم نشده , و چشـمانش جز براى او گريه نكرده بـود .
سروده هاى عارفانه اش همه حاكى از درد فـراق و بيان عطـش لحظه وصال محبوب بـود .
و اينك ايـن لحظه شكـوهمنـد بـراى
او و جانــكاه و تحمل ناپذير بـراى پيروانـش , فـرا مـى رسيد .
◾️امـام خمينـى خـود در وصيتنامه اش نـوشـته است :
با دلى آرام و قلبـى مطمئن و روحى شاد و ضميرى اميدوار به فضل خدا از خدمت خـواهران و برادران مرخص و به سـوى جايگاه ابــدى سفر مى كنـم و به دعاى خير شما احتياج مبرم دارم و از خداى رحمن و رحيـم مى خـواهـم كه عذرم را در كوتاهى خدمت و قصـور و تقصير بپذيـرد و از مـلت امـيدوارم كه عذرم را در كـوتاهى ها و قصـور و تقصيـرها بـپذيـرنـد و بـا قــدرت و تصميـم و اراده بــه پيش بروند.
◾️ساعت 20 / 22 بعداز ظهر روز شنبه سيزدهـم خـرداد ماه سـال 1368 لحظه وصال بـود .
قــلبـ💔ى از كار ايستـاد كه ميليـونها قلــب را بـه نور خدا و معنـويت احـياء كرده بـود.
🌷 کانال عهدباشهدا 🌷
🆔 @shahidegomnamm
زینبی هستم وباگنبداو هموطنم✋
به فدای حرمش این قطعات بدنم😢
هرکه ایدبه مصافش سراومی شکنم👊
🌺کانال عهدباشهدا🌺
🆔 @shahidegomnamm
به فدای حرمش این قطعات بدنم😢
هرکه ایدبه مصافش سراومی شکنم👊
🌺کانال عهدباشهدا🌺
🆔 @shahidegomnamm
چادرهارابه سرکنید😢
قاب های عکس رابغل کنید😥
میگن بازم شهید میاد😞
یه عالمه خیلی زیاد😔
به بهانه ورود پیکر مطهر ۵۵شهید گمنام به میهن🌹😭
🌺کانال عهدباشهدا🌺
🆔 @shahidegomnamm
قاب های عکس رابغل کنید😥
میگن بازم شهید میاد😞
یه عالمه خیلی زیاد😔
به بهانه ورود پیکر مطهر ۵۵شهید گمنام به میهن🌹😭
🌺کانال عهدباشهدا🌺
🆔 @shahidegomnamm
قلبي که در سينه دارم
براي تو مي تپد سيد علي
گوشش ب حرف هاي من نيست
فقط تو و امرت...
تا پاي جان ايستاده ايم
🌹کانال عهدباشهدا🌹
@shahidegomnamm
🌷🌷🌷🌷🌷🌷
براي تو مي تپد سيد علي
گوشش ب حرف هاي من نيست
فقط تو و امرت...
تا پاي جان ايستاده ايم
🌹کانال عهدباشهدا🌹
@shahidegomnamm
🌷🌷🌷🌷🌷🌷
⚫️▪️⚫️▪️⚫️▪️⚫️▪️⚫️▪️
#دلنوشته
▪️تابلوهای شهرمادروغ میگویند▪️
✔️در حقیقت، «حرم مطهر»ش چند صد متر دورتر از جایی است که این تابلوها نشان میدهند.
✔️حرم، آرامگاه «جسم» اوست. اینجا را مثل مقبرهها ساختهاند: بزرگ، سرد، بیروح و اشرافیزده!
✔️به جای اینکه دیوارهای حرمش، با لبخند بهشتی و چشمان شهلای همت و سادگی برونسی و صمیمیت احمدی روشن تزیین شده باشد، کوشیدهاند با گچ و آینه و مرمر و رنگ، روح خمینی را در کالبد یک شبهکاخ مسخ کنند.
✔️مبادا روح این زمانه بی روح، از پشت این ویترین بیرون بیاید و شور دیگری به جان کمرمق عالم بیندازد.
.
▪️تابلوهای شهرمادروغ میگویند▪️
✔️خمینی در حرم مطهرش نیست. چند صد متر آن طرفتر، در قطعههایی از بهشت، روح خدا به هزاران شکل و رنگ تجلی یافته: در نوجوان و پیر، سفید و سیاه، زن و مرد، ایرانی و افغانستانی و هندی و عراقی و.... .
✔️حرم مطهر خمینی، چند صد متر آن طرفتر، در گلزار شهدای بهشت زهراست.
.
▪️السلام علیک یا روح الله الموسوی الخمینی▪️
🌷 کانال عهدبا شهدا 🌷
🆔 @shahidegomnamm
#دلنوشته
▪️تابلوهای شهرمادروغ میگویند▪️
✔️در حقیقت، «حرم مطهر»ش چند صد متر دورتر از جایی است که این تابلوها نشان میدهند.
✔️حرم، آرامگاه «جسم» اوست. اینجا را مثل مقبرهها ساختهاند: بزرگ، سرد، بیروح و اشرافیزده!
✔️به جای اینکه دیوارهای حرمش، با لبخند بهشتی و چشمان شهلای همت و سادگی برونسی و صمیمیت احمدی روشن تزیین شده باشد، کوشیدهاند با گچ و آینه و مرمر و رنگ، روح خمینی را در کالبد یک شبهکاخ مسخ کنند.
✔️مبادا روح این زمانه بی روح، از پشت این ویترین بیرون بیاید و شور دیگری به جان کمرمق عالم بیندازد.
.
▪️تابلوهای شهرمادروغ میگویند▪️
✔️خمینی در حرم مطهرش نیست. چند صد متر آن طرفتر، در قطعههایی از بهشت، روح خدا به هزاران شکل و رنگ تجلی یافته: در نوجوان و پیر، سفید و سیاه، زن و مرد، ایرانی و افغانستانی و هندی و عراقی و.... .
✔️حرم مطهر خمینی، چند صد متر آن طرفتر، در گلزار شهدای بهشت زهراست.
.
▪️السلام علیک یا روح الله الموسوی الخمینی▪️
🌷 کانال عهدبا شهدا 🌷
🆔 @shahidegomnamm
Forwarded from عکس نگار
🌷🌷🌷 کانال عهد با شهدا 🌷🌷🌷
😊🌹 این شعرتقدیم به همه اعضای محترم:
السلام علیک یا امیر المومنین (ع)
هزاران قصر مستحکم،😊🌺
هزاران ثروت و دِرهم،😊🌹
جواهر های دنیایی،😊🌸
هزاران تن هزاران سر،😊🌼
هزاران زلف چون عنبر،😊💐
قسم بر آیه ی اطهر،😊❤️
قسم بر سوره ی کوثر،😊❤️❤️
که اینهایی که من گفتم،🌷🌷
واز این گفته ها بهتر،😊🌹🌹
نمی ارزد به یک موی،😊🌸🌸
(((((امیرالمومنین حیدر))))🌹🌹🌹
https://telegram.me/shahidegomnamm
😊🌹 این شعرتقدیم به همه اعضای محترم:
السلام علیک یا امیر المومنین (ع)
هزاران قصر مستحکم،😊🌺
هزاران ثروت و دِرهم،😊🌹
جواهر های دنیایی،😊🌸
هزاران تن هزاران سر،😊🌼
هزاران زلف چون عنبر،😊💐
قسم بر آیه ی اطهر،😊❤️
قسم بر سوره ی کوثر،😊❤️❤️
که اینهایی که من گفتم،🌷🌷
واز این گفته ها بهتر،😊🌹🌹
نمی ارزد به یک موی،😊🌸🌸
(((((امیرالمومنین حیدر))))🌹🌹🌹
https://telegram.me/shahidegomnamm
اگـر میخواهـے گناه و معصیت نڪنـے همیشـہ با وضو باش، چـون وضو انسان را پاڪ نگہ مـے دارد و جلوے معصیت را مـے گیرد.
شهیــد عباس علــے ڪبیـرے
🌹کانال عهدباشهدا🌹
@shahidegomnamm
🌷🌷🌷🌷🌷🌷
شهیــد عباس علــے ڪبیـرے
🌹کانال عهدباشهدا🌹
@shahidegomnamm
🌷🌷🌷🌷🌷🌷
Forwarded from عکس نگار
🌹کانال عهدباشهدا🌹
@shahidegomnam
.
دستشان بسته شد
تا امروز دستمان در انتخاب باز باشد
دین بزرگی به گردن داریم
🌷 شهدا را میگویم 🌷
😔😔😔😔😔
🌹کانال عهدباشهدا🌹
🔎🔎🔎https://telegram.me/shahidegomnamm
🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸
@shahidegomnam
.
دستشان بسته شد
تا امروز دستمان در انتخاب باز باشد
دین بزرگی به گردن داریم
🌷 شهدا را میگویم 🌷
😔😔😔😔😔
🌹کانال عهدباشهدا🌹
🔎🔎🔎https://telegram.me/shahidegomnamm
🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸
Forwarded from عکس نگار
🌹کانال عهدباشهدا🌹
@shahidegomnam
شهید مصطفی محمود مازح نخستین شهید در راه اعدام سلمان رشدی مرتد.
🌹کانال عهدباشهدا🌹
🔎🔎🔎https://telegram.me/shahidegomnamm
🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸
@shahidegomnam
شهید مصطفی محمود مازح نخستین شهید در راه اعدام سلمان رشدی مرتد.
🌹کانال عهدباشهدا🌹
🔎🔎🔎https://telegram.me/shahidegomnamm
🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸
Forwarded from عکس نگار
🌹کانال عهدباشهدا🌹
@shahidegomnam
هم مذهـــبی و ولایی و عــاقل بود
هم با همه ی نجابتش، زیبـــــا بود
از چفیه ی رویِ چادرش فـهمیدم
یک دختـر انـقـلابـی کامـل بـود
🌹کانال عهدباشهدا🌹
🔎🔎🔎https://telegram.me/shahidegomnamm
🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸
@shahidegomnam
هم مذهـــبی و ولایی و عــاقل بود
هم با همه ی نجابتش، زیبـــــا بود
از چفیه ی رویِ چادرش فـهمیدم
یک دختـر انـقـلابـی کامـل بـود
🌹کانال عهدباشهدا🌹
🔎🔎🔎https://telegram.me/shahidegomnamm
🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸
Forwarded from عکس نگار
🌹کانال عهدباشهدا🌹
@shahidegomnam
🍃🌸PM🌸🍃:
🌷همین الآن برای🌷
🙏شفــــــــــای🙏
🙌تمـــام محبین🙌
🌺 اهل بیـت علیهم السلام🌺
🍀٭یــڪ حـــــمد٭🍀
🙏قرائت میڪنیـــم🙏
🌷😊🌷
🌹کانال عهدباشهدا🌹
🔎🔎🔎https://telegram.me/shahidegomnamm
🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸
@shahidegomnam
🍃🌸PM🌸🍃:
🌷همین الآن برای🌷
🙏شفــــــــــای🙏
🙌تمـــام محبین🙌
🌺 اهل بیـت علیهم السلام🌺
🍀٭یــڪ حـــــمد٭🍀
🙏قرائت میڪنیـــم🙏
🌷😊🌷
🌹کانال عهدباشهدا🌹
🔎🔎🔎https://telegram.me/shahidegomnamm
🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸
رفـــتند تا وظیــــــفه خـــود را ادا کنند
خود را فــــــدای مانــدن ما و شما کنند
ما مانده ایم و بار گناهی که می کشیم
امروز دعـــــا کنیم که شهیدان دعا کنند
🌹کانال عهدباشهدا🌹
@shahidegomnamm
خود را فــــــدای مانــدن ما و شما کنند
ما مانده ایم و بار گناهی که می کشیم
امروز دعـــــا کنیم که شهیدان دعا کنند
🌹کانال عهدباشهدا🌹
@shahidegomnamm
یارب شب جمعه کربلاغوغایی است😢
شش گوشه حرم تجلی زیبایی است😊
امشب دل هر که هست در کربلا😢
معلوم شودکه رزق او زهرایی است😊
🌺کانال عهدباشهدا🌺
🆔 @shahidegomnamm
شش گوشه حرم تجلی زیبایی است😊
امشب دل هر که هست در کربلا😢
معلوم شودکه رزق او زهرایی است😊
🌺کانال عهدباشهدا🌺
🆔 @shahidegomnamm
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#کلیپ
🔰سینه زنی شهدای خان طومان قبل نبرد خان طومان و شهادت
🌹کانال عهدباشهدا🌹
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXesPLahuOSdckQ
🌸🌸🌷🌸🌸🌷🌸🌸
🔰سینه زنی شهدای خان طومان قبل نبرد خان طومان و شهادت
🌹کانال عهدباشهدا🌹
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXesPLahuOSdckQ
🌸🌸🌷🌸🌸🌷🌸🌸
Forwarded from عکس نگار
🌷کانال عهدباشهدا🌷
@shahidegomnamm
#خاطره
گونی بزرگی را گذاشته بود روی دوشش و توی سنگرها جیره پخش می کرد. بچه ها هم با او شوخی می کردند:
- اخوی دیر اومدی.
- برادر می خوای بکُشیمون از گُشنگی؟
- عزیز جان ! حالا دیگه اول میری سنگر فرماندهی برای خودشیرینی؟
گونی بزرگ بود و سرِ آن بنده ی خدا پایین. کارش که تمام شد. گونی را که زمین گذاشت همه شناختنش.
او کسی نبود جز محمود کاوه ، فرمانده ی لشکر.
🌷کانال عهدباشهدا🌷
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXesPLahuOSdckQ
🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾
@shahidegomnamm
#خاطره
گونی بزرگی را گذاشته بود روی دوشش و توی سنگرها جیره پخش می کرد. بچه ها هم با او شوخی می کردند:
- اخوی دیر اومدی.
- برادر می خوای بکُشیمون از گُشنگی؟
- عزیز جان ! حالا دیگه اول میری سنگر فرماندهی برای خودشیرینی؟
گونی بزرگ بود و سرِ آن بنده ی خدا پایین. کارش که تمام شد. گونی را که زمین گذاشت همه شناختنش.
او کسی نبود جز محمود کاوه ، فرمانده ی لشکر.
🌷کانال عهدباشهدا🌷
https://telegram.me/joinchat/BJAToDwBXesPLahuOSdckQ
🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾