🌷ڪـانـال عـَـهـدبـاشـُـهـَدا🌷
218 subscribers
10.3K photos
590 videos
108 files
3.01K links
امروزفضیلت زنده نگهداشتن یادوخاطره ی #شهدا کمتراز #شهادت نیست
#امام_خامنه_ای
🌺شادی روح شهدا وسلامتی امام خامنه ای صلوات
!!این کانال هیچ صفحه ای دربرنامه های مجازی دیگر ندارد و متعلق به هیچ نهاد و موسسه ای نیست
ارتباط باخادم کانال:↙️↙️
@Ali_Faghiri
Download Telegram
🍃💞💞🍃

#تلاوت_روزانه_یک_صفحه
#ازکلام_وحی

❁ سـوره الـزخـرف
❁ جــزء 25
❁ صفحـہ 494
❁ آیہ 61 الـی 73

🌹ڪانـال عهـدبـا شهـدا🌹
❥• @Shahidegomnamm🕊
┄┅✿❀🍃🌹🍃❀✿┅┄
🍃💞💞🍃

#تلاوت_روزانه_یک_صفحه
#ازکلام_وحی

❁ سـوره الـزخـرف
❁ جــزء 25
❁ صفحـہ 494
❁ آیہ 61 الـی 73

🌹ڪانـال عهـدبـا شهـدا🌹
❥• @Shahidegomnamm🕊
┄┅✿❀🍃🌹🍃❀✿┅┄
🌹بسم رب الشهداء والصدیقین🌹

🌾 زنـدگـــــی جــریان دارد هنــوز ،

🌾 شــب نمی پـایـد...

🌾 صبــ🌤ــح می آیـد...

#شهید_سیدمرتضی_آوینی🍃🌸
#صبحتون_شهدایی🕊🕊

❥• @Shahidegomnamm
امیرالمومنین علی(؏) فرمودند:

ڪسی ڪه #نیت او خ🌺وب
وصادقانه باشد؛

ت💚وفیقات #الهی یارو مددڪار
او خواهد بود.

#فهرست_غرر_ص۳۹۹🔎
#حڪمت_های_علوی💐
#حدیث_روز🌤

❥• @Shahidegomnamm
┄┅┅✿❀🍃🌹🍃❀✿┅┄┄
دنیـای #مجــازی،
هـم می تـوانـد
#سڪوی پـرش بـاشـد
و هـم مــرداب #شیطـان🍂

#بنگــر ڪه چگـونه ای؟
مـراقـب د❤️ل هایمـان بـاشیـم.

#م_مثل محم🌺ودرضـا
#شهید_محمودرضا_بیضایی💐

❥• @Shahidegomnamm🕊
🌷ڪـانـال عـَـهـدبـاشـُـهـَدا🌷
#داستان📚✒️ #فرمانده_من👮 #قسمت_صدو_هشتادو_یڪ📖 ┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅ ❥• بازهم #مشت تو گرمای تابستون می چسبیداز جا بلند شدمو به سمت #اتاق اصلی رفتم . همه سر #سفره منتظر من بودن #حسام لباس مشکیشو عوض کرده بود اما دستی به ریشاش که یکم بلند شده بودن نزده…
#داستان📚✒️
#فرمانده_من👮
#قسمت_صدو_هشتادو_دو📖

┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅

❥• #حسام پیش دستی کرد و در حالیکه نگاش پایین بود گفت : بله خانوم دکتر ! امروز فقط برای تعیین #جنسیت اومدیم، خانوم دکتر گفت : همسرتون هستن ؟ سرمو به علامت #مثبت تکون دادم خانوم دکتر کارشو شروع کرد به صفحه ی #مانیتور نگاه کرد وموشکافانه بررسیش می کرد، لبخندی رو صورتش نشست #قلبم به تپش افتاد دکتر
ازجاش بلند شد و رفت سمت میزش #مبارکه

❥• حسام #کنجکاوانه پرسید :
چیه جنسیتش ؟ خندیدو گفت:
یه #پسر کاکل زری، انگار توی قلبم سوزن فرو می کردن حسام لبخند پیروزمندانه ای زد از روی تخت بلند شدمو کفشامو پوشیدم #چادرمو سرم کردم با حسام از #مطب خارج شدیم
سرمو انداخته بودم زیر و تو دلم با خدا نجوا میکردم حسام دستمو رها کرد
و گفت: یه لحظه اینجا وایستا الان برمیگردم چند لحظه بعد با دو تا بستنی اومد نزدیکم و گرفت سمتم لبخندی از روی رضایت زد و گفت: اینم #شیرینیه پسرمون

❥• نگاهمو از بستنیای تو دستش گرفتم و گفتم: باشه تو بردی از اولشم برده بودی اومدیم اینجا تا فقط من از #استرس دق کنم این چه حرفیه اخه #فاطمه جان! قسمت و #حکمت خداست حالا #بی_بی_زینبم نگاه مبارکشو انداختن تو زنگیمون و منو شرمنده ی خودشون کردن بچه دختر
و پسرش فرقی نداره فقط میخواستم بعد من یه #مرد تو خونه باشه و مواظب مامانش باشه

❥• محکم دستمو گرفت تو دستش و گفت : نبینم ناراحت باشی ها؟
بستنیتو بخور اب شد
به زور #لبخندی زدم به روبروم چشم دوختم مگر این #باد_خوش از راه #عشق_اباد می اید؟
که بوی #عشق های کهنه
از این #باد می اید...

#این_داستان_ادامه_دارد..‍

👈🏻 ڪپی بدون ذڪر منبع ممنوع
و پیگرد الهی دارد ⛔️🚫

منبع👇🏻
instagram:basij_shahid_hemat

🍃🌹ڪانـال عهـدبـاشهـدا🍃🌹
❥❥❥ @Shahidegomnamm

┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅
حتما لازم نیست ڪه #شیطان👹
شما را به سایت و...
بڪشاند،

برای او همینڪه #نماز📿
#اول وقت شما را بگیرد
ڪافیست،

۱۰ دقیقه فعالیت #مجازی
و ڪار با #موبایل و...
#تعطیل⛔️

#نماز_اول_وقت

❥• @Shahidegomnamm🕊
🖇 #کلام_شهید

به #جوانان توصیه میڪنم
ڪه مواظب #دین خود
باشید

#نماز خود را در اول وقت
بخوانید، #عاشورا و مراسم
آن را #زنده نگه دارید.

#شهید_شهیدت_میڪند🕊
#شهید_احمد_مشلب🍃🌹

❥• @Shahidegomnamm
#غروب جمعه گذشت
و فقط #تاسف ماند

دوباره قصه #یعقوب
و هجر #یوسف ماند

غروب #جمعه گذشت
و خبر #زیار نشد

#دعای منتظرین
هم #اثرگذار نشد

#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج🍃🌹

❥• @Shahidegomnamm
#باران💧بند آمده
اما #نبودنت همچنان می بارد

می بارد بگو کجای #شهر
#قدم می زنی؟🥀

می خواهم کاملا #اتفاقی
از آنجا #رد شوم🍃

چشمهای #منتظر
#مادران شب زنده دار🍂

#شبتون_شهدایی💐

❥• @Shahidegomnamm🕊
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍃💞💞🍃

#تلاوت_روزانه_یک_صفحه
#ازکلام_وحی

❁ سـوره الـزخـرف
❁ جــزء 25
❁ صفحـہ 495
❁ آیہ 74 الـی 89

🌹ڪانـال عهـدبـا شهـدا🌹
❥• @Shahidegomnamm
┄┅✿❀🍃🌹🍃❀✿┅┄
🍃💞💞🍃

#تلاوت_روزانه_یک_صفحه
#ازکلام_وحی

❁ سـوره الـزخـرف
❁ جــزء 25
❁ صفحـہ 495
❁ آیہ 74 الـی 89

🌹ڪانـال عهـدبـا شهـدا🌹
❥• @Shahidegomnamm
┄┅✿❀🍃🌹🍃❀✿┅┄
💠 #امام_هادی ‏(ع):
اگر قبر عبدالعظیم را در شهر خود زیارت کنی، چنان است که گویی امام حسین(ع) را زیارت کرده ‏ای

#حدیث_روز

💐ميلاد با سعادت حضرت
عبدالعظيم حسنی (ع) مبارک باد
🦋 @Shahidegomnamm 👈
صبـ🌤ـح مـان؛ #نــــه؛
#عمـرمــان !🌿

#همـه پُــرخیــر استـــ ؛🍃🌹
بـا #یـاد شمـا ؛✌️

#خـاڪیـانِ افـلاڪ نشیـن ...💐

#صبحتون_شهدایی🕊

🍃🌸ID @Shahidegomnamm
🖇 #وصیت‌نامه

ــ مبادا از خط #ولایت_فقیه
خارج شوید ؛

ــ ڪه من #شهادت می دهم
ڪه شما از خط #اهل_بیت
خارج شده اید.

#شهید_محمد_احمدی_جوان🍃🌹
#مدافع_آل_الله🚩
#یادش_باصلوات🕊

🍃🌸| @Shahidegomnamm
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#داستان📚✒️
#فرمانده_من👮
#قسمت_صدو_هشتادو_سه📖

┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅

❥• درحالیکه دستام تو دستای #حسام بود ،آهسته به سمت #اتاق نی نی قدم بر داشتم #چشمامو به اصرار حسام بسته بودم بعد از برداشتن چند تا قدم ،خسام دستامو #رها کرد و با صدای مردونش تو گوشم #زمزمه کرد،
خب، خاتون‍❤️ِم‍ـن ...
همینجا وایستا ...
آروم گفتم : چشامو باز کنم ؟! با صدایی که یکم از قبل بلند تر بود دستاشو گذاشت رو چشامو گفت : نه نه نه ... یه لحظه ام صبر کن ،
نوای #قدماش ازم دور شد کمی بعد صدای کناررفتن #پرده ها به گوشم رسید و دوباره #آوای خوش قدماش که به سمتم برداشت،

❥• دستاشو از پشت روی شونه هام گذاشت و گفت : #فاطمه جانم ؟ قبل ازینکه چشاتو باز کنی یه چیزی ازت بپرسم؟ دستامو بالا آوردم و گذاشتم
رو دستاش ، اوهوم بپرس
قول میدی بچمونو عاشق تربیت کنی ؟!
دست چپشو لمس کردم و #هدایتش کردم رو‌قلبم ،صدای اوپ اوپ #قلبمو میشنوی؟ وقتی از #ضمیرای مفرد استفاده میکنی میخواد از جاش کنده شه
#خدا نکنه حاج‌خانوم، بلاخره شما #مادری پسرا مادری میشن مگه نه ؟!

❥• از گوشه ی چشمای بستم‌ قطره ی #اشکی روی گونم بارید همین دختر نمیخواستی ؟ همه عالم میدونن که دخترا بابایی ان ،مکث کرد، از تو چ پنهون تو هم #خواهرمی هم رفیقمی ، بعضی وقتا دخترمی ، همسرم‍❤️‍‍ی ،نمیخواستم سرت #هوو بیارم خانومم لبخند زدمو انگشتمو بردم سمت گوشه ی چشمم اشکمو پس زدمو با #لبخند گفتم : حالا اجازه هست چشمامو باز کنم #فرمان‍ـده؟

❥• دستاشو از رو شونه هام برداشت صدای قدماشو ‌شنیدم که رو به روم ایستاد با مهربونی گفت : بله بفرمایید
چشمامو باز کردم با #لبخندی دندون نما اتاق سراسر #سفید رنگ نی نی رو نگاه کردم کمد و تخت سفید رنگ کنار تخت رفتم اولین باری بود که اتاقو میدیدم مامان و حسام #وسایلو خریدن و چیده بودن دستمو سمت #آویز طلایی رنگی که ازش خرس های کوچولو آویزون بود بردمو تکونش دادم لبخندمو پررنگ تر کردمو به حسام که دست به سینه اون طرف تخت ایستاده بود #نگاه کردم
چقد #خوشگله،

❥• حسام لبخند زدو گفت : نمی خوای بقیشو ببینی؟ با قدمای #شمرده به سمت کمد رفتم درشو باز کردم لباسای کوچولوی #مردونه ای که قرار بود تن مرد کوچولوم کنم و نگاه کردم تا به اخرین لباس رسیدم با همشونو #فرق داشت یه لباس خیلی کوچولو با طرح #چریکی سمت چپش جایی که قرار بود قلبش بتپه به آرم #یازینب زینت داده شده بود ...

#این_داستان_ادامه_دارد..‍

👈🏻 ڪپی بدون ذڪر منبع ممنوع
و پیگرد الهی دارد ⛔️🚫

منبع👇🏻
instagram:basij_shahid_hemat

🍃🌹ڪانـال عهـدبـاشهـدا🍃🌹
❥❥❥ @Shahidegomnamm

┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅
🍃🌸| #وصیتنامه

همه به یاد داشته باشند ڪه
#خط_سرخ_شهادت خطی
است ؛🕊

ڪه #بهترین بندگان خدا
از آن #عبور ڪرده اند.

#شهید_علی_زاده_اکبر🍃🌹
#مدافع_آل_الله✌️

🍃🌸| @Shahidegomnamm